سرچ کردم این و واسه کسایی گذاشتم که با یه تاپیکی که زدم فکر کردن من خدا رو قبول ندارم در صورتی که چند تا سوال پرسیده بودم![Wink ;) ;)](/styles/default/xenforo/smilies/vb5/wink.gif)
روزی بودا در جمع مریدان خود نشسته بود که مردی به حلقه آنان نزدیک شد و از او پرسید: "آیا خداوند وجود دارد؟" بودا پاسخ داد: "آری، خداوند وجود دارد."
ظهر هنگام و پس از خوردن غذا، مردی دیگر بر جمع آنان گذشت و پرسید: "آیا خداوند وجود دارد؟" بودا گفت: "نه، خداوند وجود ندارد."
اواخر روز، سومین مرد همان پرسش را به نزد بودا آورد. این بار بودا چنین پاسخ داد: "تصمیم با خود توست."
در این هنگام یکی از مریدان، شگفت زده عرضه داشت: "استاد، امری بسیار عجیب واقع شده است. چگونه شما برای سه پرسش یکسان، پاسخ های متفاوت می دهید؟"
مرد آگاه گفت: "چونکه این سه، افرادی متفاوت بودند که هر یک با روش خود به طلب خدا آمده بود: یکی با یقین، دیگری با انکار و سومی هم با تردید!"
__________________
![Wink ;) ;)](/styles/default/xenforo/smilies/vb5/wink.gif)
روزی بودا در جمع مریدان خود نشسته بود که مردی به حلقه آنان نزدیک شد و از او پرسید: "آیا خداوند وجود دارد؟" بودا پاسخ داد: "آری، خداوند وجود دارد."
ظهر هنگام و پس از خوردن غذا، مردی دیگر بر جمع آنان گذشت و پرسید: "آیا خداوند وجود دارد؟" بودا گفت: "نه، خداوند وجود ندارد."
اواخر روز، سومین مرد همان پرسش را به نزد بودا آورد. این بار بودا چنین پاسخ داد: "تصمیم با خود توست."
در این هنگام یکی از مریدان، شگفت زده عرضه داشت: "استاد، امری بسیار عجیب واقع شده است. چگونه شما برای سه پرسش یکسان، پاسخ های متفاوت می دهید؟"
مرد آگاه گفت: "چونکه این سه، افرادی متفاوت بودند که هر یک با روش خود به طلب خدا آمده بود: یکی با یقین، دیگری با انکار و سومی هم با تردید!"
![](http://www.noandishaan.com/forums/images/smilies/ws43.gif)
__________________