یک درد دردیست که از زخم شمشیر ابن ملجم در فرق سرش احساس میکند و درد دیگر دردیست که او را تنها در نیمه شبهای خاموش به دل نخلستان های اطراف مدینه کشانده...و به ناله در آورده است.
ما تنها بر دردی می گرییم که از شمشیر ابن ملجم در فرقش احساس میکند.
اما این درد علی نیست.
...دردی که چنان روح بزرگی را به ناله آورده است تنهایی است،که ما آن را نمیشناسیم!!
باید این درد را بشناسیم...نه آن درد را...
که علی درد شمشیر را احساس نمی کند.
و................ما................
درد علی را حس نمیکنیم.
دکتر شریعتی
ما تنها بر دردی می گرییم که از شمشیر ابن ملجم در فرقش احساس میکند.
اما این درد علی نیست.
...دردی که چنان روح بزرگی را به ناله آورده است تنهایی است،که ما آن را نمیشناسیم!!
باید این درد را بشناسیم...نه آن درد را...
که علی درد شمشیر را احساس نمی کند.
و................ما................
درد علی را حس نمیکنیم.
دکتر شریعتی