درد دل...

afsoon6282

مدیر تالار مهندسی كشاورزی
مدیر تالار
قایم باشک...

قایم باشک...

بازی عشق این بود که من بشمارمو توقایم شی...
به همون رسم های قدیمی کودکانه (قایم باشک)...
هنوز نشمرده بودم که رفتی وچنان ناپدید شدی...
که برای همیشه به دنبالت سرگردان و آواره شدم...

لعنت به این بازیه بچه گانه...
لعنت..........
 

afsoon6282

مدیر تالار مهندسی كشاورزی
مدیر تالار
آسمون رو می بینی؟؟
انگاری دلش گرفته ومی خوادگریه کنه...
امابغض راه گلوش روبسته...
می بینی چشاش ابریه آخه طفلکی حق داره چون چندوقتی میشه ...
که خورشیدبهش سرنزده وترکش کرده وحالا آسمون مونده بایک کوله بارخاطره...
ویه دنیاغم وغصه ویک عمرتنهایی درست مثل من...
وقتی فکرمی کنم می بینم یه جورایی منوآسمون باهم همدردیم...
آخه چندوقتی میشه که خورشیدزندیگم منوترک کرده....
وبرای همیشه ازپیشم رفته ...
حالامن موندم وبایک کوله بارخاطره ویه دنیاغم وغصه و
یک عمرتنهایی وانتظار...
آره منم دلم گرفته...
چشام ابریه ومی خوادبباره امانمی تونن...
می خوام دادبزنم وصداش کنم امابغض راه گلوم رو بسته...
آخه برای کی گریه کنم؟؟؟
کسی که خیلی ساده تنهام گذاشت ورفت؟
کسی که عشقم رو باورنکرد؟
کسی که براش مهم نیستم؟
کسی که نابودیه منومی بینه وفقط می خنده؟
پس ترجیح می دم هیچی نگم وبی صداتو خودم فریادبزنم و
توخودم بسوزم وبرای خودم و برای تنهایی که تمام وجودم روفراگرفته...
وتاآخربامن می مونه گریه کنم...
پس گریه کن آسمون ......
تاشایدمن هم گریم بگیره!!

 

afsoon6282

مدیر تالار مهندسی كشاورزی
مدیر تالار
درخت تنها...

درخت تنها...

نگاه کن ... می بینی؟؟؟؟
درخت خشک شده ی توی باغچه که وسط حیاطه...
همون درختی که توبادستات به اون جون دادی ...
درست زمانی که امیدی به زنده بودنش نبود....
اما تو اونو دوباره زنده کردی طوری که همه فکرمی کردن دیگه...
اما زنده تر از اون چیزی که بقیه فکرشو می کردن...
پاییزاومدوتمام برگهای درخت روبه دست بادسپرد...
حالا اون درخت مونده باشاخه های خشکش که اذیتش می کنن...
پس کجاست اون دستای مهربون؟؟؟
پس کجاست اون قلب عاشق؟؟؟
کاش می دونستی که اون درخت خشک شده هنوزهم منتظراون دستای مهربونه...
تاازمرگ نجاتش بدن...
دلم برای درخت می سوزه چون نمی دونه که اون دستای مهربون دیگه سردشدن...
چون نمی دونه که صاحب اون دستای مهربون قلبش ازسنگ شده...
طوری که حتی حاظرنیست برای یک لحظه هم که شده...
به درخت خشک شده ی توی باغچه نگاه کنه...
ولی افسوس که درخت هنوزهم چشمش به راهه...

 

meibudy

عضو جدید
آن که عمری است پی میکده ها رفته منم
آنکه دیوار امیدش برو بالایی داشت

همه را چون سر بر پایه دار داده منم
آرزو رفته امیدی نیست تورا می جویم
آنکه امید وفا را به جفا داده منم
آرزوی دگری نیست تورا می جویم
دیده بگشای که آن کولی دیوانه منمم
 

yamaha R6

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
آه
.
.
.
.
.
( آهي بود از انتهاي دل و چنان سوزناك كه دهانم سوخت :cry: )
 

afsoon6282

مدیر تالار مهندسی كشاورزی
مدیر تالار
بچه بودم............

بچه بودم............

دل کوچیکم فقط غصه بازی و می خورد...
بچه بودم نه دیگه منتظر زنگ نبودم...

نه دیگه واسه تو مثل تو دلتنگ بودم...
بچه بودم خبر از تو،خبر ازدروغ نبود...

سرفکرای پریشون انقدرشلوغ نبود...
بچه بودم همه چی درست می شد،سخت نبود...

هیچکی اندازه ی من اون روزا خوشبخت نبود...
بچه بودم دلمو هنوز کسی نبرده بود...

هنوز خدا انو دست خودم سپرده بود...
بچه بودم کسی بیخودمنواذیت نمی کرد...

مث تومیون بازیاخیانت نمی کرد...
بچه بودم کسی مثل تو باهام بد نمی شد...

بی توجه از کنار رویا هام ردنمی شد...
بچه بودم توی قایق بی توخیلی خوش گذشت....

دنیا رو کاش می دادم سالای رفته بر می گشت...
بچه بودم آسمون یه عالمه ستاره داشت...

غصه مون هرچی که بودیه دنیا راه چاره داشت..
بچه بودم چشم تو دربه درم نکرده بود...

اون روزا فکرخیانت،خبرم نکرده بود...
بچه بودم شادی پر بود تو دل بادکنکم...

آخه اون روزا کسی بود که بیاد به کمکم...
بچه بودم اگه مثل حالا مجنون می شدم...
از بزرگ شدن واسه ی ابد ،پشیمون می شدم.............
 

afsoon6282

مدیر تالار مهندسی كشاورزی
مدیر تالار
خدا........

خدا........

!!!...سلام خدا. گمت کردم....!!!

سلام خدا. من خوبم. فقط.........​
فقط، روم نمیشه بگم که گمت کردم...​
یه جایی جات گذاشتم ، یادم نیست کجا.​
نمیدونم تا کی داشتمت..​
شاید تا آخرین نماز باحالی که خوندم​
شاید تا اونروزی به اون پیرزن کمک کردم.​
شاید تا...
شاید تا اون شب که .........​
اون روز که ..........​
ولی تو که همه جا بودی. همیشه احساست می کردم.​
پس چرا الان نیستی؟؟؟ پس کجایی؟؟؟​
اون وقتا به آسمون که نگاه می کردم میدیدمت.​
به زمین نگاه می کردم میدیدمت.​
به کوه نگاه می کردم میدیدمت..​
به درختها ، به دریا ، .... همه جا بودی، من میدیدمت.​
مگه نه؟؟؟ ولی حالا چی؟؟؟​
هر چی به آسمون خیره میشم، نمی بینمت.​
با درختها حرف میزنم ، از پرنده ها می پرسم ،​
از دریا سراغتو می گیرم ،اما هیچ کدوم ازت خبری ندارن.​
نکنه من .....​
نکنه من کور شدم ؟؟؟ آره ؟؟؟​
خب تو چی؟؟؟ تو هم منو نمی بینی که اینجوری​
رهام کردی به حال خودم؟؟؟​
پس کجایی؟ من میخوامت. بیشتر از همیشه.​
باید پیدات کنم. ببین اگه قایم شدی ، من دیگه تحمل ندارم..​
تنهام با این همه گناه. می ترسم.​
اگه یه لحظه تو رو نداشته باشم، دنیا وارونه میشه.​
آسمون رو سرم خراب میشه. میدونم که هستی.​
میدونم که دارمت.​
فقط، فقط نمیدونم کجا بیام سراغت تا منو ببخشی و قبولم کنی.​
باشه. ایندفعه هر جا تو بگی. هر ساعتی که تو بگی. من میام.​
میام و بهت ثابت می کنم که هنوز دوست دارم.​
میخوام بهت ثابت کنم که هنوزم تو برام بهترینی.​
راستی یه جایی رو یادم رفته بگردم.​
. .اره دلم اصلا یادم به دلم نبود. حتما تو اونجایی .​
می رم سراغت و مطمئنم که این بار پیدات میکنم ....​
 

afsoon6282

مدیر تالار مهندسی كشاورزی
مدیر تالار
دلتنگی....

دلتنگی....

...برای همه خاطرات رفته و نیامده...​
...برای لحظه هایی که قدرشان را ندانستم و رفتن...​
برای کودکی رفته و همه ان خاطرات تلخ و شیرین...​
...برای فردایی که نیامد و شاید هرگز نیاید...​
...و هم برای زندگی...​
...برای مرگ تنگ میشود...​
...برای همه چیزهای دور و برم...​
*...دلم برای تو هم تنگ میشود*​
...و برای سایه ای که همیشه بود ونبود...​
...سایه ای که گاه در فراموشی روز ها گم میشود...​
...دلم برای همه چیزها تنگ میشود...​
. . . و چون تکه ابری در اسماندر پهنای دغدغه هایم گم میشود
 

afsoon6282

مدیر تالار مهندسی كشاورزی
مدیر تالار
[FONT=courier new, courier, mono] ... بگذارید تا میتوانم بازی کنم...[/FONT]
... که فردا با من بازی خواهند کرد ...

... بگذارید بچه بمانم ...
 

afsoon6282

مدیر تالار مهندسی كشاورزی
مدیر تالار
کاش....

کاش....

صدای خش خش برگی رو شنیدم...
ماه ها بود انتظار رهگذری رو می کشیدم.
در حیاط کنار حوض روی برگها نشسته بودم...
به این طرف و ان طرف رفتن...
ماهی قرمز رویاهام نگاه میکردم...
دویدم در را باز کردم...
داشت می رفت... و
من حتی از پشت شناختمش...
صدایش کردم ...
چند بار...
همان طور پشتش به من بود...
گفتم چرا جوابمو نمی دی؟؟؟
اشتباه کردم...
منو ببخش...
گفت : هر اشتباهی جای خود ...
اشتباه عاشقانه هم جای خود...
گفتم : چه قدر باید تقاص بدم ؟؟؟
گفت : من بیشتر از تو ندیدنت برایم کافیست...
گفتم : اگر زجر می کشی چرا صلح نمی کنی ؟؟؟
گفت :اگر صلح کنم اشتباه عاشقانه دیگری در کار نیست؟؟؟
گفتم : قول می دهم ... نه...
حرفهایمان که تمام شد ...
دیدم از سر کوچه پیچید...
به کوچه بعدی...
تا اخر عمر حسرت داشتم ...
کاش حرفم را زود تر می گفتم...

کاش....
 

afsoon6282

مدیر تالار مهندسی كشاورزی
مدیر تالار
زمان...

زمان...

زمان به من اموخت :
که از دست دادن معنی رفاقت نیست...
بوسیدن قولماندن نیست...
و
عشق ورزیدن ضمانت تنها شدن نیست...
هیچ وقت دل به کسی نبند...
چون این دنیا این قدر کوچیکه که توش دو تا دل...
کنار هم جا نمیشه...
اگر هم دل بستی هیچ وقت ازش جدا نشو...
چون این دنیا این قدر بزرگه که پیداش نمی کنی...
هر وقت احساس کردی در اوج قدرتی به حباب فکر کن...
بهتره اهالی رویامونو بدون توقعی جواب کنیم...
نباید حتی در بهترین کسا تو بد ترین جاها حساب کنیم...
 

afsoon6282

مدیر تالار مهندسی كشاورزی
مدیر تالار
همراه...

همراه...

تنها در بی چراغی شبها می رفتم...
دستهایم از یاد مشکل ها تهی شده بود...
همه ستاره هایم به تاریکی رفته بودند...
مشت من ساقه خشک تپش ها را می فشرد...
لحظه ام از طنین ریزش پیوند ها پر بود...
تنها می رفتم می شنوی ؟؟؟ تنها
من از شادابی باغ زمرد کودکی به راه افتاده بودم...
اینه ها انتظار تصویرم را می کشیدند...
در ها عبور غم ناک مرا می جستند...
و من می رفتم می رفتم تا در پایان خودم فرو افتادم....
 

afsoon6282

مدیر تالار مهندسی كشاورزی
مدیر تالار
آسمون...

آسمون...

چرا وقتی نوبت ماست آسمون جایی نداره....
واسه من تنهایی درده درد هیچ کس و نداشتن....
هرگل پژمرده ای رو تو کویر سینه کاشتن...
دیگه باور کردم این رو که باید تنها بمونم....
تا دم لحظه ی مردن شعر تنهایی بخونم....
 

afsoon6282

مدیر تالار مهندسی كشاورزی
مدیر تالار
نمی دانم...

نمی دانم...

نمی دانی نیمکت ترک خورده ای که هر روز روی ان ساعتها به هم چشم می دوختیم .
چقدر شرمگین مرا می یابد .
من را ببخش که دلتنگت شده ام!
خودت بهتر می دانی تنها یادگارت غم لحظه غروب است .
که همیشه تماشاچی اشکهای قلب داغدار من بود .
بدان هرگز نمی توانی مرا ازخودت متنفرکنی وبدان هرگزازیادم نخواهی رفت .
پس بیانه به حرمت عشق .
بلکه به رسم جوانمردی وبه یاد نفس اغوش گرمم .
اگرروزی برگشتی....
شاخه ای گل سرخ روی قبرم بگذار:gol:

 

afsoon6282

مدیر تالار مهندسی كشاورزی
مدیر تالار
کاش ميشد خاطراتم را به يک کلي فروخت
يا که از نو خاطرات تازه را تدوين کرد
 

afsoon6282

مدیر تالار مهندسی كشاورزی
مدیر تالار
يه مرداب براي بدست اوردن يه نيلوفرسالهامي خوابه تا ارامش نيلوفرش به هم نخوره
پس اگه کسيو دوست داري براي داشتنش سالهاصبرکن....
 

afsoon6282

مدیر تالار مهندسی كشاورزی
مدیر تالار
گفتم به گل زرد چرارنگ مني
افسرده ودلتنگ چرامثل مني
من عاشق اويم که رنگم شده زرد
توعاشق کيستي که هم رنگ مني.....
 

afsoon6282

مدیر تالار مهندسی كشاورزی
مدیر تالار
تکيه برديوارکردم خاک برپشتم نشست
دوستي باهرکه کردم عاقبت قلبم شکست....
 

afsoon6282

مدیر تالار مهندسی كشاورزی
مدیر تالار
هيچ وقت ارزو نکن توي دنيا جاي کسي باشي
چون اگه ارزوت براورده بشه
جاي خودت توي دنيا خيلي خاليه...
 

canopus

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
نیستیم ...
به دنیا می آییم .عکس یک نفره می گیریم!
بزرگ می شویم. عکس دو نفره می گیریم!
پیر می شویم.عکس یک نفره می گیریم...
وبعد...دوباره باز هم
نیستیم...
 

afsoon6282

مدیر تالار مهندسی كشاورزی
مدیر تالار
فراموشی

فراموشی

به صداي باران گوش كن
تو را ياد كدام خاطره مي اندازد؟
كدام خاطره با هم بودن؟
به صداي جيرجيرك ها گوش كن
تو را ياد كدام شب مي اندازد؟
كدام شب با هم بودن؟
به اشك هايم نگاه كن و به صداي هق هقم گوش كن
تو را ياد كدام روز مي اندازد؟
كدام روز با هم بودن؟
مي دانم...مي دانم يادت نيست!
مي دانم گذشته هايت را،با من بودن هايت را
همه و همه را به فراموشي سپرده اي
ولي شايد اشك هايم را يادت باشد
اشك هايي كه براي رفتنت ريختم
اشك هايي كه مي گفت: نرو
اشك هايي كه مي گفت: بمان
 

afsoon6282

مدیر تالار مهندسی كشاورزی
مدیر تالار
سر تو بذار روشو نه هام

سر تو بذار روشو نه هام

سر تو بذار رو شونه هام خوابت بگیره
بذار تا روم دل بی تابت بگیره
بهم نگو از ما گذشته دیگه دیره
حتی من از شنیدن عشق گریم می گیره
بذار رو سینم سرتو
چشمای خیس و ترتو
بذار تا سیر نگات کنم
بو بکشم پیرهنتو
بغل کن و بچسب بهم
بکش دوباره دست بهم
جز تو کسی رو ندارم
نزدیکتر از نفس بهم
وقتی چشات خوابش میاد
آدم غماش یادش میاد
یه حالتی تو چشماته
که عشق خودش باهاش میاد
 

afsoon6282

مدیر تالار مهندسی كشاورزی
مدیر تالار
زشت و زیبا

زشت و زیبا

نه میشه باورت کنم
نه میشه از تو رد بشم
نه میشه خوب من بشی
نه میشه با تو بد بشم
نه دل دارم که بشکنی
نه جون دارم فدات کنم
نه پای موندن منی
نه میتونم رهات کنم
نه میتونه تو خلوتش
دلم صدا کنه تو رو
نه میتونم بگم بمون
نه میتونم بگم برو
کجا برم که عطر تو
نپیچه توی لحظه هام
قصه امو از کجا بگم
که پانگیری تو صدام
چه جوری از تو بگذرم
تویی که معنی منی
تویی که از منی اگر
تیشه به ریشه میزنی
نه ساده ای نه خط خطی
نه دشمنی نه همنفس
نه با تو جای موندنه
نمونده راه پیش و پس
نمیشه با تو باشم و
اسیر دست غم نشم
فقط میخوام با خواستنت
تا هستم از تو کم نشم
 

afsoon6282

مدیر تالار مهندسی كشاورزی
مدیر تالار
او برای همیشه دیر کرده است

او برای همیشه دیر کرده است

پرسید که چرا دیر کرده است؟
نکند دل دیگری او را اسیر کرده است؟
خندیدم و گفتم:او فقط اسیر من است
تنها دقایقی چند تاخیر کرده است
گفتم:امروز هوا سرد بوده است
شاید موعد قرار تغییر کرده است
خندید به سادگیم و گفت:
احساس پاک تو را زنجیر کرده است
گفتم از عشق من چنین سخن مگوی
گفت:خوابی!سالهاست که دیر کرده است
در آینه به خود نگاه می کنم
آه عشق تو عجب مرا پیر کرده است
راست گفت آینه که منتظر نباش
او برای همیشه دیر کرده است
 

afsoon6282

مدیر تالار مهندسی كشاورزی
مدیر تالار
تنهایی

تنهایی

باز قلم به دست از تنهایی می نویسم
از دل تنگ و از پریشانی می نویسم
ای آنکه جام دلم از عشق تو لبریز
فصل فصل وجودم از دست تو پاییز
زیر آوار غمت دل من آواز دارد
به سوی قبله خود راز و نیاز دارد
صدای دلنشینت دلتنگ ترم میکند
یاد خاطره هایت عاشقترم میکند
تصویر قشنگ تو روی سینه تنگ
اما طرح دل تو طرحی از دل سنگ
کانون قلب من با غوغا می لرزد
چشمان کوچک من دریا می گرید
مگر می توان تو را از یاد بردن
تو را به قصه های دور سپردن
نگاهت را از من نگیر باز دلم را نشانه کن
برای بودن و زندگی باز مرا بهانه کن
 

afsoon6282

مدیر تالار مهندسی كشاورزی
مدیر تالار
حرف دلتنگی

حرف دلتنگی

فردای بهاری من پاییز شد
در غم تو دل من ناچیز شد
گم شدم در تو آواره گشتم
آه دلم از دلتنگی لبریز شد
 

afsoon6282

مدیر تالار مهندسی كشاورزی
مدیر تالار
خستگی

خستگی

انبوه اشکی در چشمانم دارم امشب
بغض سختی در صدایم دارم امشب
چه درد و رنجی حاصل عمرم نشد
بوی خستگی در جانم دارم امشب
 

afsoon6282

مدیر تالار مهندسی كشاورزی
مدیر تالار
آهنگ عشق

آهنگ عشق

به آهنگ نام تو می تپد قلب من
پر از طرح توست اتاق قلب من
شب و روز با نامت عشق بازی کنم
چه کنم دل تنگ توست دل تنگ من
 

afsoon6282

مدیر تالار مهندسی كشاورزی
مدیر تالار
نگاه

نگاه

دلدارم اکنون به راه است
دلخوشیم یک نگاه است
درون سینه غوغاییست
از احوال دلم آگاه است
عشق من پاک پاک است
چون دلم بی گناه است
زکاتی نمی دهد با نگاهش
چه کنم عشق او کوتاه است
گفتم نظری فرما بر گدایت
گفتا برو یکی دگر به راه است
لیلی نشود بر من مجنون
سعی من و دل تباه است
 

yamaha R6

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
ممنون از afsoon6282 با این نوشته های نازش که حرف دل منه:cry::cry::cry:
 

Similar threads

بالا