دربارهی کتاب خاطرات یک گیشا:
داستان این رمان در یک روستای ماهیگیری کوچک در سال 1929 رخ میدهد. دختربچهی 9 سالهای به نام نینا سایوری با چشمان خاکستری غیرعادیاش، به همراه خواهرش ساتسو، دختران خانوادهی ماهیگیری روستایی هستند که وضع مالی خوبی ندارند. مادرشان بیمار است و پدرشان توان کار کردن ندارد. از این رو پدر و مادر ناچار میشوند با هزینهای بسیار کم دختران خود را بفروشند و آنها به عنوان برده وارد پایتخت شوند.بعد از رفتن به پایتخت، مدیر خانهی گیشا، نینا را میپذیرد اما ساتسا را قبول نمیکند و دخترک به یک خانهی بدنام فرستاده میشود. نینا در این مکان حین یادگیری هنرهای بسیار سختگیرانه گیشا تغییر و تحولات زیادی را از سر میگذراند. او مهارتهایی را یاد میگیرد که پیش از این هرگز از آنها چیزی نمیدانست: پوشیدن کیمونو، آراستن موی سر، آرایش دقیق، رقص و موسیقی.
در رمان خاطرات یک گیشا (Memoirs of a geisha) شما به دنیایی وارد میشوید که ظواهر در آن از اهمیت بسیار بالایی برخوردارند. جایی که یک دختر در آن به کمترین رقم به بردگی گرفته میشود، نقطهای که در آن زنان یاد میگیرند تا نیرومندترین مردان را فریب دهند و جایی که عشق و دوست داشتن تنها یک توهم است. داستانی بینظیر، سرشار از تعلیق، اروتیک و بهیادماندنی که شما را مجذوب خود میکند.
کتاب خاطرات یک گیشا که نامزد محبوبترین رمان آمریکایی از سوی PBS’s The Great American Read بوده است، شما را با فرهنگ و نحوهی زندگی گیشاهای ژاپنی آشنا میکند و از زندگی دشوار و همراه با آداب و رسوم خشک و شبه نظامی حاکم بر زندگی شخصی آنان پرده برمیدارد. رمان حاضر روایتگر قصهی یک زن از هزاران زنی است که در فرهنگ بردهداری زندگیشان از بین میرود.
گفتنیست دیدگاه غلطی که در میان سایر کشورها رواج دارد این است که به گیشاها همچون زنان تنفروش مینگرند؛ در حالی که چنین نیست. گیشاها زنان تنفروش نیستند، بلکه دخترانیاند که در کودکی توسط خانوادههای فقیرشان با مبلغی بسیار ناچیز فروخته و با آموزشهای ویژه، برای همنشین شدن و گفتگو با مردان در چایخانهها تربیت میشوند.
همچنین در زبان ژاپنی «گی» یعنی هنر و مهارت و «شا» یعنی شخص. ترکیب گیشا یعنی آراستگی شخص به هنرهای گوناگون. این حرفه دارای قدمتی 200 ساله در کشور ژاپن است.
فیلم اقتباسشده از کتاب خاطرات یک گیشا:
در سال 2005 فیلمی درخشان به همین نام با اقتباس از رمان خاطرات یک گیشا به کارگردانی راب مارشال و تهیهکنندگی استیون اسپیلبرگ ساخته شد. گفتنیست این اثر موفق به دریافت 3 اسکار و 28 نامزدی از جشنوارههای مختلف شده و در اغلب سایتهای ارزیابی فیلم امتیاز بالایی کسب کرده است.نکوداشتهای کتاب خاطرات یک گیشا:
- شگفتآور و نفسگیر... شما را کاملاً اغوا میکند. (دنیای کتاب واشنگتنپست)- داستانی با جنبوجوشی اجتماعی... به ندرت چنین داستانی اینگونه برانگیخته شده است. (نیویورکر)
- حیرتآور و بهطرز دقیقی تخیلشده. (Newsweek)
کتاب خاطرات یک گیشا برای چه کسانی مناسب است؟
اگر به رمانهای کلاسیک، تاریخی و عاشقانه علاقهمند هستید، کتاب صوتی خاطرات یک گیشا شما را شیفتهی خود خواهد کرد.با آرتور گلدن بیشتر آشنا شویم:
این نویسنده آمریکایی در ششم دسامبر سال 1956 در چاتوناگا متولد شد. آرتور گلدن (Arthur Golden) در دانشگاه هاروارد در رشتهی تاریخ هنر گرایش هنر ژاپن به تحصیل پرداخت. او همچنین یکی از اعضای خانوادهی Ochs-Sulzberger به شمار میرود که از مالکان روزنامهی نیویورکتایمز محسوب میشوند.آرتور در سال 1980 در مقطع کارشناسی ارشد رشته تاریخ ژاپن از دانشگاه کلمبیا فارغالتحصیل شد. او به دلیل علاقهاش به زبانهای آسیای شرقی، موفق شد زبان چینی ماندارین را هم بیاموزد.
در بخشی از کتاب خاطرات یک گیشا میشنویم:
سر و صدایی به گوشم خورد و احساس کردم به پشت برگردانده میشوم، بعد دستهایی مرا بلند کرد و به جایی برد. میتوانم بگویم که آن دستها مرا داخل ساختمان سازمان شیلات ژاپن برد، چون بلافاصله بوی ماهی به دماغم زد و در اطرافم پیچید. صدای به زمین افتادن یک بار ماهی از روی یکی از میزهای چوبی را شنیدم، میزی که مرا روی سطح لیزش خواباندند.میدانستم که زیر باران خیس شدهام، میدانستم که خونین و مالین هم شدهام، میدانستم که پابرهنه و کثیف هستم و میدانستم که لباسم دهاتی است، اما یک چیز را نمیدانستم و آن این بود که این لحظه همان لحظهای است که همه چیز را تغییر میدهد. چون همان وقت بود که دیدم دارم به صورت تاناکا ایشیرو بالای سرم نگاه میکنم.