نام رمان: #هفت_روز_شاد
#جلد_دوم
نویسنده : #شقایق_لامعی
ژانر : #عاشقانه #اجتماعی
خلاصه :
"تو آمدی که دنیای مرا زیر و رو کنی"
میدانی اولینبار کی حس کردم که دوستت دارم؟ دوست داشتن که نه؛ میگویم "دوست داشتن"، چون نامی برای حسِ جدیدم، پیدا نکردهام. اما حس عجیبِ خوشایندی بود، که به سراغ من آمد. دلم یکجوری شد در آن لحظه؛ نمیدانم دقیقاً چهجوری اما انگار چیزی در دلم تکان خورد و بعدش یک دنیا حسهای مختلف داشتم در وجودم که نمیدانستم باید چه کارشان کنم!
فکر میکنم آنچه که تکان خورد، دروازهی احساساتم بود؛ دری که من رو به تمام دنیا بسته بودمش، برای دوست داشتنِ تو باز شد و از همان لحظه به بعد، حس کردم که دنیای من، زیر و رو شده..