ثمر

آخه تو چرا انقد با من بدي...اين نيما كه رفت ثبت نام كرد بچم... ولي تو دلم ميموند اگه جوابتو نمي دادم.
آخه بيرون دادن كارا كجاش مشكل شخصي منه؟
اگه منظورت از اساتيد رئيسي بود كه اصلا شخصا من و رئيسي انقد با هم خوب بوديم همه فك مي كردن روابط خاصي بين ما هست .
دانشگاه علوم تحقيقات اراكو رفتم ديدم برخورد كارمنداش واقعا با من كه خوب بود .قشنگ به آدم جواب ميدادن.. سطح علميشم نمي دونم چون كلا نسبت به آزاد بدبين بودم ثبت نام نكردم.
آدم خوبو بايد بگه خوب بدو بگه بد...
كي تاييد كرده؟! به عنوان دانشجوش كه در عمل تو خود دانشگاه بودم تاييدش نمي كنم خيليا هم ازم مي پرسن چطور بود ميگم " من كه هر چي دارم از بعد از دانشگاه دارم چون اونجا هيچي ياد نگرفتم كه صد البته مي تونه تقصير خودم باشه ولي محيط دانشگاهم خيلي موثره" اون دوره هم كه مي رفتم قزوين مخصوصا تو راه رفت و آمد با كلي از بچه ها از انواع رشته ها دوست بودم هيچ كدوم راضي نبودن.. اما از دور همه تاييدش مي كنن. بيشترم به خاطر اينكه بچه هاي زرنگ دبيرستان مي رن اونجا ثانيا روباتيكش و سوما چندتا از معمارياشه كه با تلاش خودشون به جايي رسيده بودن ( هر جا بودن هم موفق ميشدن نه به خاطر اينكه قزوين بودن)
خدايي روزايي كه بايد برم قزوين واسه تكميل مداركم عزا مي گيرم چون حوصله ي دك و پز و كارمندا و مخصوصا حراستشو ( كه واقعا عامل وحشتناكيه.... به شدت انرژيمو اون زن جوونه

مي گيره با اينكه فارغ التحصيلم شدم همش بايد الكي تو استرس باشم) ندارم.
حالا ولش كن خودت كه خوبي...