farzad.valve
عضو جدید
خیلی شیطونیاااااااااااااا

چشمات قشنگ میبینه
راستی من تبریز زیاد زندگی کردم ها
چون با شرکت گاز اونجا چند تا پروژه انجام دادم
خیلی شیطونیاااااااااااااا
فعالیت سی یا سی ممنوععععععسلام بروبچ رو این لینک کلیک کنید خیلی باحاله!!!!!!!!!!http://3.bp.blogspot.com/_KUtlO8wgaSI/Sz3XNsRRS8I/AAAAAAAAACY/WbzBsv--C7Y/s1600-h/error.jpg
یه کم در مورد استادهای درس های عمومی حرف بزنیم یه چیزی بگین تاپیک خوابیده
من با علی احمدی یه بار معارف 1 رو افتادم
فکر کنم تا تهش رو گفتم
بابا من رکورد دار درس افتادنم
ايراد نداره ............بزرگ هم شديد يادتون نرفته ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
مرسييييييييييبابا من رکورد دار درس افتادنم
برا اینکه خیلی کم دانشگاه بودم
از ترم 3 کار می کردم
![]()
مثل اينكه قرار بود خاطراتمون بگيم.........
چون رشتمون مهندسيه خواهشا از درسهاي معارفي همون اول نگيد ..........
خوب من اول شروع مي كنم..............
به عنوان اولين خاطره :
من رياضي 1 با تولايي داشتم..............عجب استادي..................
ادم از ترس به خودش مي لرزيد............از لحاظ ادبيات هم كه ماشالا.......دو دفعه سكته كرده بود اما دست بردار نبود!!!!!!!!
اما خاطره ......تقريبا اواخر ترم يك بود .........سر كلاس ما دختر يكي از اساتيد دانشگاه هم بودن ( طيبه تو استاده رو مي شناسي)...........
ماشالا بچه هاي اساتيد كه دانشگاه پر هستن ...............زمان ما دختر پاریاپ همکلاسیمون بود
البته هم رشته ییمون هم بود
به این تاپیک یه سر بزنمرسيييييييييي
سر چه كاري مي رفتيد؟؟؟؟؟؟؟؟؟اونم از ترم 3!!!!!!!!!!!!!!
میدونید که اعضای هیئت علمی هر دانشگاه میتونه بچشو از هر دانشگاهی به دانشگاه خودش منتقل کنهماشالا بچه هاي اساتيد كه دانشگاه پر هستن ...............
اتفاقا مكانيك ها ي 85 كه يه گل پسر دارن .................... فكر كنم باعث افتخارشون باشه .... اقاي طاهري كه خوب بايد بشناسنشون![]()
فضولي نباشه ..........اما از ترم سوم چطوري وارد اين كار شديد؟
سلام ...........خوش اومديدمنم دوست داشتم علم و صنعت قبول بشم اما نشد
ترم 3 روی برد آموزش یه آگهی بود درمورد نقشه کش صنعتیفضولي نباشه ..........اما از ترم سوم چطوري وارد اين كار شديد؟
مرصیبله
استفاده زیاد بردیم از تاپیک خوبتون![]()
من با علی احمدی یه بار معارف 1 رو افتادم
فکر کنم تا تهش رو گفتم
مثل اينكه قرار بود خاطراتمون بگيم.........
چون رشتمون مهندسيه خواهشا از درسهاي معارفي همون اول نگيد ..........
خوب من اول شروع مي كنم..............
به عنوان اولين خاطره :
من رياضي 1 با تولايي داشتم..............عجب استادي..................
ادم از ترس به خودش مي لرزيد............از لحاظ ادبيات هم كه ماشالا.......دو دفعه سكته كرده بود اما دست بردار نبود!!!!!!!!
اما خاطره ......تقريبا اواخر ترم يك بود .........سر كلاس ما دختر يكي از اساتيد دانشگاه هم بودن ( طيبه تو استاده رو مي شناسي)...........ايشون اخرهاي ترم پيشرفت كرده بودن ........يه روز با دوست پسرشون ( استغفرالله برادر ايماني) كه هم رشتشون هم بودن كنار هم سر كلاس نشستن .......
تولايي هم داشت مي نوشت .........وسطهاي كلاس كه شد يه دفعه برگشت يه نگاهي به بچه ها كرد گفت.........شما اقا برا چي سمت خانمها نشستي .........چيه تغير جنسيت دادي از خروسي در اومدي قاطي مرغها شدي!!!!!!!!!!!!)............
بدبخت بينوا پسره از خجالت سرخ شده بود...........ولي هيچكدام از بچه ها جرات خنديدن نداشتن .............
باقي كراماتشون هم بمونه برا بعد..........
والا من با ایشون سعادت نداشتم واحد بردارم.
ریاضی 1 و فیزیک 1 من با یه استادایی بود که یه ترم اومدن و دیگه پیداشون نشد. ولی از همه بیشتر از فیزیک 2 متنفرم. فیزیک 2 علم و صنعت مشهور بود به اذیت کردن
حالا شما میانگین سنی گروه زبان اون موقع رو باید می دیدین. همه فسیل بودن.
راستی الان مدیریت سایت شیمی دست کیه؟![]()
کجا قبول شدید؟منم دوست داشتم علم و صنعت قبول بشم اما نشد
خانم دریای مشکیکجا قبول شدید؟
خیلی ضرر کردی که مهندس, علم و صنعت بودی و از حضور ایشون فیض نبردی!!!![]()
کسی با قولتوق فیزیک داشته ؟؟؟