خورشید را روزی خواھیم دید ؟

مخی گیان

عضو جدید
کاربر ممتاز
خورشید را کە دیدیم* شما می گویید* سوسویی* برای دیدارمان دارد ؟
نوری در دل و چشمانش ماندە تا شاید جای زخم خنجرھای از پشت و رو خوردەی این ھمە تاریکی را التیام بخشد ؟
بوی تاریکی تا اعماق دل اجتماعمان نفوذ کردە و نفسھایش آنچنان آلودە شده* است
کە ھر نفسش گاھی جایی را آلودە می کند و آدمھا را از نفس کشیدن منع و به* کام مرگ می کشاند
آنھا ھم بھانەھا را یکی یکی به دنیا می آورند برای توجیە کردن پخشِ بوی تعفن نفسھای آلودەشان ! ھمە چیز آڵودە است
از مواد غذایی گرفتە تا آبی کە در روز بارھا و بارھا برای ھر چیزی استفادە می کنیم . بە بھانەی رفاە وآسایش و آرامش و .... اجتماعی را کشتند و حالا طفل اجتماعشان از ھمان بدو تولد پیر و فرتوت شدە است * اینجا ھر دردی که بە فکرتان برسد را دارد* ھر جا را بنگری دستی* را برای یاری خواستن می بینی ،
گدایی از هر شغل دیگری پر رونق تر است * جایی دیگر زن خدمتکاریست در قصرھای مدعیان بشریت، گوشەی دیگر کودکیست
کە یا گل می فروشد یا فال گاھی ھم لنگ،این کودکان کار، رشدشان توجە برانگیز است کمی نگاە کنیم و سری بچرخانیم خوبِ ،
خوب میبنیمشان. گوشەای دیگر یعنی خیلی گوشەھای دیگر دست فروشانی هستند کە فقط خواستەشان تامین حداقلھای زندگیشان است
اما،اما گاھی زیر مشت و لگدھا لە میشوند مثلا می خواھند ھرج و مرج نباشد
نمیدانند خودشان.......* در مخروبەای دیگر نوجوانیست خمار درمانی کە سراسر درد است
حالا دیگر چە فرقی میکند این مواد چه باشد و مصرف آن در در چە سنی باشد ! مھم اینجاست
این روزھا سن اعتیاد اجتماعمان کاھش یافتە است* دیگر چە انتظاری از جوانان برای تشکیل خانوادە باشد ؟
اصلا کودکی ھم بە دنیا نمیاوریم کە کودکان کار رشد کنند بگذار رشدشان متوقف شود یا طلاق میگیریم یا ازدواج نمکنیم
بگذار بە درجە بحران برسد نرخ باروری و آمار طلاق، کمی ھم رشدنکند این آمار ظاھرا ازدواج ، دنیا کە بە آخر نمیرسد ؛
تازە بالاتر از سیاھی مگر رنگی ھست ؟ در جاھای دیگر ھم میشود اجتماع گدا و خدمتکار و ... یمان را دید فقط کمی چشمانمان را باز کنیم
کمی ھم بخواھیم بشنویم ھم می بینیم و ھم می شنویم اگر ھم دل داشتە باشیم دیگر چشم و گوش را احتیاجی نیست .
می بینیم کودکانی را کە خواستە و ناخواستە چاقو می کشند و می کشند معلمانشان را !! کمی ھم اطراف خودمان را نگاە کنیم
چیزھایی را میبینم کە شنیدنش را ھم باور نمیکردیم! خودمان ھم نمیدانیم دقیقا لبە پرتگاە ایستاده ایم و ھر آنست کە سقوط کنیم.
بە بھانە بھشت و جھنم آدماھا را گمراە کردند و انسان بودنشان را کشتەاند! خدا را در زندگیمان پیدا کنیم
تا این آتشکدە برایمان گلستان شود
تا با انسان بودنمان از نو وطنی بسازیم ! تا از میان دریاھا جادەھا باز شود
و دیگر کودکانمان آوارەی کوچە و خیابانھا نباشند و بە جای آموختن انسان بودن با خیلیھا دست و پنجە نرم نکنند .
تا دیگر خودمان خدا نشویم بخواھیم روی زمین خدایی کنیم صورتھا را اسید پاشی کنیم چاقوھا از کمر بیرون بیاوریم
بدن این و آن را سوراخ کنیم جایگاە خودمان را پیدا کنیم ما خدا نیستم و بندەی خدایم پس بندگی کنیم نە خدایی.

یادمان باشد خدا تاجر نیست! آدمھا آزاد متولد شدەاند بگذارید خودشان راە انسان بودنشان را پیدا کنند نمیشود
بە زور کسی را بھشتی یا جھنمی کرد آزاد بودن آمیختە با روح انسانھاست. انسان کە باشیم مرزھا و خاکھا و زبانھا و ..
بی معنا می شوند ! تا بە کی میخواھند حق را ناحق کنند ، تا بە کی بی گناھان بالای دار فریاد بی گناھی سر دھند
و گناھکاران آزادنە شکم گندە کنند . تا بە کی زندانھایمان فریاد سیر بودنشان گوش آسمان را کر کند و ما بی تفاوت آن
را رعد وبرق پنداریم بە نظرتان ملتی کە مردمش اسیر زندان و بیمارستانھا باشد می تواند سالم فکر کند می تواند سالم اعضای اجتماعش را تغذیە کند ؟
چە فرزندانی بە دنیا خواھد آورد ؟ آیندەاش چە اندازە تیر و تار است ؟ چرا پول سرمایەھای خاکمان اینجا رواج ندارد
مثلا اینجا را آبادان نمی کند بیمارستانھایمان بوی گند و تعفن می دھند ، بیمارھایمان باید ھمیشە چشم در راە کمک این و آن باشند
مگر آنھا فرزندان این خاک نیستند ؟ مگر سرمایەھای این خاک بە آنھا تعلق ندارد؟ شاید آنھا فرزندان ناخلفند و بە اندازە بیگانگان سھم ندارند ؟!
مدرسە و دبستان و دبیرستان و دانشگاھایمان ھمیشە آە ندارند با نالە سودا کنند اما انجاھا آپارتمانھا می شود آشغالدانی ھا و.ویرانه ها را آبادان میکند
و اجارە خانەھا می شود مدرسەھا و درمانگاھا می سازد اما اینجا پشیزی نمی ارزد اینجا فقط وسیلەھا می شود
برای امر بە معروف و نھی از منکر زورکی اصلا ساختگی و دروغی!!! اینجا با پول خودمان نمیشود جلوی گرد و غبار و اڵودگیھای بە اصطلاح طبیعی را گرفت
ولی انجاھا شاید مردە را ھم زندە کند !!! کجای جادە ایستادەایم ؟ انجایی کە پول در آوردن ھمە چیزمان شدە است؟ انجایی کە بی فرھنگترینیم؟
آنجایی کە فوش دادن بە غیر خودمان و ھر آنچە از ما نیست شاد و مسرورمان میکند گویی بطریھا سر کشیدەایم و مست،مستیم ؟ بە راستی بە کجا چنین شتابان ؟؟؟......
 
آخرین ویرایش:

محممد آقا

عضو جدید
کاربر ممتاز
بە بھانە بھشت و جھنم آدماھا را گمراە کردند.......





در روستای محل زندگی‌مان رسم بر اين بود که عروس را تا چند روز روي تختي کنار داماد می‌نشاندند و زنان و دختران روستا به ديدن آنها می‌آمدند.
آب، آينه و قرآن را در برابر عروس و داماد گذاشتم. محمد قرآن را گشود و چند آیه‌ای خواند؛ آن وقت عروس را تنها گذاشت و از خانه بيرون رفت.

گفتم : «هر چیزی رسم و رسومی داره؛ بيا کنار همسرت بنشين تا مردم نگويند چرا رفتار داماد اين طور است.»

اما محمد گفت: «من اين رسم و رسومات رو قبول ندارم. یک بار ممکنه سرم رو بلند کنم و چشمم به نامحرم بیفتد؛ تا وقتی که این‌ها توی خانه باشند بیرون می‌مانم.»

بالاخره همه که رفتند محمد به خانه آمد و کنار همسرش نشست.

راوی: همسر شهید محمد طاهری







 

consl

عضو جدید




در روستای محل زندگی‌مان رسم بر اين بود که عروس را تا چند روز روي تختي کنار داماد می‌نشاندند و زنان و دختران روستا به ديدن آنها می‌آمدند.
آب، آينه و قرآن را در برابر عروس و داماد گذاشتم. محمد قرآن را گشود و چند آیه‌ای خواند؛ آن وقت عروس را تنها گذاشت و از خانه بيرون رفت.

گفتم : «هر چیزی رسم و رسومی داره؛ بيا کنار همسرت بنشين تا مردم نگويند چرا رفتار داماد اين طور است.»

اما محمد گفت: «من اين رسم و رسومات رو قبول ندارم. یک بار ممکنه سرم رو بلند کنم و چشمم به نامحرم بیفتد؛ تا وقتی که این‌ها توی خانه باشند بیرون می‌مانم.»

بالاخره همه که رفتند محمد به خانه آمد و کنار همسرش نشست.

راوی: همسر شهید محمد طاهری








امر به معروف نهی از منکر اصلا بد نیست
ولی امر به معروف نهی از منکر زوری اصلا خوب نیست مخصوصا که با اسیدی پاشی هم همراه باشه
 

Similar threads

بالا