انگار بازهم زیاده روی کردم دریادت دارم تلو تلو می خورم..........صبور تر شدم...
اگرچه دوست میگفت: چندان هم صبور نیستی
اما من مانده ام و تو و این همه کلمات
که دستم را میگیرند تا به در و دیوار نخورم
تا با غرق کردن من در خودشان از غرق شدن نجاتم دهند.
Thread starter | عنوان | تالار | پاسخ ها | تاریخ |
---|---|---|---|---|
![]() |
آموزش وزن شعر فارسی | اشعار و صنايع شعری | 0 | |
![]() |
شعر-بحر طویل | اشعار و صنايع شعری | 4 | |
![]() |
کارگاه شعر تجربی و آموزش | اشعار و صنايع شعری | 28 | |
![]() |
یه بیت به انتهای شعر اضافه کن | اشعار و صنايع شعری | 115 | |
![]() |
داستان عاشقانه یک شعر معروف از مهرداد اوستا | اشعار و صنايع شعری | 2 |