خودتو با یه شعر وصف کن...!

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
نمی دانم !..

شاید به تعطیلات رفته اند !

شعر هایم ..

که حتی یک سر کوتاه !..

به خانه ی ذهنم نمی زنند !!
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
مدت هاست که فراموش کرده ام...
فراموش کرده ام خودم را
روزها را
لبخند را...

اما هنوز منتظر امدنت هستم
تا زندگی را هم
فراموش نکرده ام برگرد....
 

RZGH

عضو جدید
کاربر ممتاز
برگردوهمه را غافلگیرکن
من حتی باخدا هم شرط بسته ام
 

گلابتون

مدیر بازنشسته
زیر آب می روم

غرق می کنم خودم را در سیلاب خاطرات

رها می شوم از سکوت

از خودم...

از خیالت...

صدا می شوم...


 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
مرا چه به شاعری

در هیچ شعری جا نمی شود

لبخندت !!!

-----------
 
  • Like
واکنش ها: noom

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
عالم بی خبری طرفه بهشتی بوده استحیف، صد حیف که ما دیر خبردار شدیم- صائب
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
ما سیه گلیمان را جز بلا نمی شایدبر دل " بهائی" نه هر بلا که بتوانی- بهائی
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
بتولای خود ز آتش محنت چو خلیلگوئیا در چمن لاله و ریحان بودم- سعدی
 

RZGH

عضو جدید
کاربر ممتاز
خسته شدم ومی خوام یادم بره هستم
من ازهمه دنیا دلگیرم وخسته ام
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
در این کرانه‌ی تلخ
تنها دست‌های توست که من را می‌فهمد
و بهار را با سرانگشت‌ آب‌های جهان
سر ریز می‌کند بر شاخه‌هایم،
تا هزار بار زنده شوم
از باد و باران
با هزار ستاره بر بال‌هایم.


چای بنفشه دم می‌کنیم
سرشار از عطر لیمو
که افشرده‌ایم بر نفس‌هایمان؛
زیر درخت نارنج...
و تو با من که اشک ریزانم سایه‌نشین می‌شوی!
دست‌های معجزه‌ات
عشق در آستین دارد
شیرین کن این کرانه‌ را!
تنها چشم‌های توست که من را می‌شناسد
و مرواریدباران می‌کند
سینی مرصع لحظه‌هایم را...


تنها قلب توست که با سنت دریا
من را به خواب‌های ماه می‌کشد؛
و تو دم به دم برایم می‌خوانی:
بهار که بیاید...
بهار که بیاید...
بهار که بیاید...

شیوا فرازمند
 

MOΣIN

عضو جدید
کاربر ممتاز
دلم گرفته امشب در خلوت شبانه
هوای گریه دارم در سوگ این ترانه
از دست رفته فرصت تا کی صبور باشم
در آرزوی وصلت جان است و دل روانه
از روی نازنینت دل را تو کن نشانه
از چشم دل نوازت وز نور جان فزایت
مدهوش و بی قرارم باقی همه بهانه
در سینه شقایق عطرتو می تراود
در لوح جان عشاق نام تو جاودانه
تا بگذری از اینجا ای وای بر دل ما
چون خاک زیر پایت برخیزم از میانه
 

canopus

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز

این روزها

در من حالتِ فوق العاده اعلام شده است

بیش از حد مجاز

دلم برایت تنگ شده...!
 

MOΣIN

عضو جدید
کاربر ممتاز
هوس کردم بازم امشب زیر بارون و تو خیابون به یادت اشک بریزم طبق معمول همیشه

آخه وقتی بارون میاد،رو صورت یه عاشق مثل من حتی فرق اشک و بارون دیگه معلوم نمیشه

امشب چشای من مثل ابرای بهاره نخند به حال من که حالم گریه داره

چرا گریم نمیتونه رو تو تاثیر بزاره؟؟؟
آره بخند بخند که حالم خنده داره،،آره بخند بخند که حالم خنده داره

این عشق یک طرفه من رو کشونده تو خیابونا نمیخوام توی این خلوت کسی دور و برم باشه

نه پلکام روی هم میرن،،نه دست میکشم از گریه نه میخوام بند بیاد بارون،نه چتری رو سرم باشه

امشب چشای من مثل ابرای بهاره نخند به حال من که حالم گریه داره

چرا گریم نمیتونه رو تو تاثیر بزاره
آره بخند ،،،، بخند که حالم خنده داره

نه پلکام روی هم میرن،، نه دست میکشم از گریه نه میخوام بند بیاد بارون،، نه چتری رو سرم باشه

امشب چشای من مثل ابرای بهاره نخند به حال من که حالم گریه داره

چرا گریم نمیتونه رو تو تاثیر بزاره؟؟؟؟
آره بخند بخند که حالم خن
آره بخند بخند که حالم خنده دارهده داره

آره بخند بخند که حالم خنده داره
ده داره


آره بخند بخند که حالم خنده دارهده داره
 
  • Like
واکنش ها: St@R

St@R

اخراجی موقت
امشب روی برف های سفید در سایه خودم می نشینم
تا غم های یلداییم را به دست تاریکی شب بسپارم


امشب سبدی از انار دانه دانه برایتان می آورم


و تمام ناگفته های دلم را نذز آرزوهای شما می کنم


امشب با راز صدای نی لبک عابر کوچه شریک می شوم


و از فردا تمام ثانیه ها را به یاد عشق تشییع می کنم


امشب چون پاییز شبهایم را به زمستان می سپارم


و قصه ای طولانی از عشق را با تفالی بر حافظ برایتان بازگو می کنم


امشب به انتظار می مانم تا صبح فردا طلوع کند

 

St@R

اخراجی موقت
آسمان آبی است یا نه نمی دانم، انگار تازگیها خاکستری شده

خانه در سکوت است یا نه
صدای ناله سگ ها سکوت شب را میشکند، اشک است یا تب نمیدانم
صدای کودک همسایه، مقابله با خواب ؟
صدای قلبم که هیاهو میکند، چشمانم کمی می سوزند
از درس خواندن است یا...........
چقدر نمیدانم هایم زیاد شده در برابر میدانم ها
در اطلاعات دنیا گم شده ام یا.........
عطر گل، طعم بستنی ، صدای هلهله
یا صدای خواب؟نمیدانم
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
از تنهایی گریزی نیست . . .

بگذار آغوشم برای همیشه یخ بزند . . .

نمیخواهم کسی شال گردن اضافی اش را

دور گردن آدم برفی احساسم بیاندازد . . . . . .

 
  • Like
واکنش ها: St@R

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
حسودی می کنم هر کس کنارت خانه می سازد

به گنجشکی که لای گیسوانت



لانه می سازد
 
  • Like
واکنش ها: St@R

St@R

اخراجی موقت
گاهی احساس می کنم دنیا برایم یک سرعت گیر بزرگ است. تازگی ها از سرعت گیر خیابان ها خوشم می اید
شاید حکمتی داشته باشد...........
 

St@R

اخراجی موقت
یک اشتباه یک فریاد
یک طوفان
یک...................
این را کجای قصه ها خوانده بودم؟؟؟؟؟؟؟؟؟/
 

St@R

اخراجی موقت
من که تصویری ندارم در نگاه هیچ کس
خوب شد هر گز نبودم تکیه گاه هیچ کس
کاش فنجانی نسازد کوزه گر از خاک من
تا نیفتد در دلم فال سیاه هیچ کس
زیر بار ظلممان دارد زمین خم میشود
بی تفاوت شد خدا هم چون که آه هیچ کس
بهترین تقدیر گلها چیدن و پژمردن است
سعی کن هرگز نباشی دلبخواه هیچکس
آخرش چوپان تو را با خنده ای سر میبرد
کاش میشد تا نباشی در پناه هیچ کس
عاقبت در زجر هستی قرص نانت میکنند
ماه دور از دست باش و قرص ماه هیچکس
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دلـتنگی*هایـم را

زیـر دوش حمّــام می*بَـرم،

بُـغـضـم را

میـان شُـرشُـر آبِ داغ می*تـرکـانـم،

تا همـه فـکـر کننـد

قرمـزیِ چشمـانـم

از دم کـردنِ حمّـام است!
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
چقدر سخت است که لبریز باشی از گفتن

ولی ....

در هیچ سویت محرمی نباشد ... !!!
 

St@R

اخراجی موقت


حال من خوب است ...

نگـــــــران نباش، " حــــال مـــن خـــــــوب اســت " بــزرگ شـــده ام ... دیگر آنقـــدر کــوچک نیستـم که در دلــــتنگی هـــایم گم شــــوم ...! آمـوختــه ام، که این فـــاصــله ی کوتـــاه، بین لبخند و اشک نامش " زندگیست " آمــوختــه ام که دیگــر دلم برای " نبــودنـت " تنگ نشــــود . . . راســــــتی، دروغ گـــــفتن را نیــــــــز، خـــــــــوب یاد گـــرفتــه ام ... " حــــال مـــن خـــــــوب اســت " ... خــــــوبِ خــــوب"
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز


حال من خوب است ...

نگـــــــران نباش، " حــــال مـــن خـــــــوب اســت " بــزرگ شـــده ام ... دیگر آنقـــدر کــوچک نیستـم که در دلــــتنگی هـــایم گم شــــوم ...! آمـوختــه ام، که این فـــاصــله ی کوتـــاه، بین لبخند و اشک نامش " زندگیست " آمــوختــه ام که دیگــر دلم برای " نبــودنـت " تنگ نشــــود . . . راســــــتی، دروغ گـــــفتن را نیــــــــز، خـــــــــوب یاد گـــرفتــه ام ... " حــــال مـــن خـــــــوب اســت " ... خــــــوبِ خــــوب"
در کودکی همیشه گمان می کردم
پایان خاک
آن جاست
نزدیک آسمان
و اگر چند روزی خاک را طی کنم

به انتهای زمین می رسم.
امروز
احساس می کنم
بر پرتگاه زمین ایستاده ام.
این راه دور را به چه هنگامی آمدم
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
طغيان كرده ام
ديگر نميتوانم سكوت كنم ميخواهم تا انتهاي اين مسير را بروم ميدانم كه به پرتگاه منتهي ميشوداما خواهم رف تشايد دل سودا زده ام آرام گيرد در برگ برگ خاطراتت نشانيه مرا پاك كن نشان بي نشاني ام از آن تو باد.طغيان كرده را مجال ماندن نيست.
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
من از فرداهاي بي سرانجام مي گريزم
من از فرياد هاي بي بهانه مي گريزممن از بودن هاي بي اراده مي گريزممن از نفس كشيدن هاي بي هدف مي گريزم

اينگونه گريختن بهاي سنگيني داردبهايي به اندازه يك نفس كه فاصله زندگي تا مرگ است
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
كاش مرگم در يك روز پاييزي باشد

در يك روز ابري و سراسر بغض آلود

وصيت ميكنم بجاي خاك در ميان برگهاي پاييزي دفنم كنند
و در مراسم ختمم تنها آسمان اشك بريزد
فاتحه نميخواهم برايم خش خش برگها را به زمزمه درآوريد
و سنگ قبرم را با قطره هاي باران جلا دهيد
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
گاهی نمـی دانــی ...

از دسـت داده ای ...


یـــا ، از دسـت رفـــتـه ای...
 

Similar threads

بالا