خواص نوري كاني ها :

کیانا احمدی

کاربر فعال
خواص نوري كاني ها :

انواع كاني ها :

1) كاني اپك : اگر در حالت نور ppl كاني ما به صورت تيره باشد آن كاني كاني اپك نام دارد . و جون نور از كاني اپك عبور نمي كند بايد براي ديدن ان كاني ها از ميكروسكوپ هاي انعكاسي استفاده كرد .

2) كاني هاي شفاف:
1ـ يك محوري: كاني هاي متبلور در سيستم هاي هگزاگونال ،تري گونال و تترا گونال
2ـ دومحوري: كاني هاي متبلور در سيستم هاي اروترومبيك، مونوكلينيك و تري كلينيك

عوامل موثر در شكل كاني ها :

1ـ تركيب شيميايي
2ـ شرايط تبلور

شكل كاني :

1. يو هدرال : اگر كاني زاويه دار باشد، و گوشه هاي آن خرده نشده باشد شکل دار است .
2. ساب هدرال : اگر گوشه اي كاني خرده باشد به آن نيمه شكل دار مي گويند .
3. آن هدرال : اگر كاني زاويه دار باشد ، گوشه ها خرده باشد به آن بي شكل مي گويند.

فرم شكل كاني:

1. شش گوش (برش عرضي Am )
2.هشت گوش( برش عرضي py )
3. ستوني ( برش طولي Am _ py )
4. سوزني (برش طوليAm )
5. فلسي mica grop( mus bt chl)
اولين كاني در واكنش بون شكل دار است( الوين ) و هر چه از سري واكنش بون به پايين پيش مي رويم از حالت شكل دار خارج مي شود.مانند كوارتز كه بي شكل است.

رنگ كاني :

الف :داراي رنگ : با چرخش ميز ميكروسكوپ كه به1- داراي چند رنگي 2ـ فاقد چند رنگي تقسيم ميشود
داراي چند رنگي
1. داراي چند رنگي مستقيم : در جهتppl تيره
2. داراي چند رنگي معكوس: در جهتppl روشن

كاني هايي كه داراي چند رنگي هستند در برش عرضي فاقد چند رنگي مي باشند.
قهوه اي روشن و تيره Bt _ سبز كم رنگ تا پررنگ Am
سبز تا كرم رنگ chl _ قهوه اي روشن و تيره تا كرمpy

ب:فاقد رنگ mus_ Qtzp_ kfs) )

رخ ( کلیواژ ) :

تعريف: سطح يا امتداد خاصي از بلور كه پيوند در آن جهت سست بوده و موجب مي شود تا بلور در آن امتداد شكسته شود و سطوح ايجاد شده منظم باشد آن را رخ مي گويند.
از لحاظ كيفيت به انواع :
واضح ، نيمه واضح و غير واضح قابل تقسيم هستند.
كاني هاي آمورف فاقد رخ هستند اما كاني هاي بلورين گاهي در يك،دو،سه،چهار و شش جهت داراي رخ هستند

انواع رخ

1. انواع رخ يك جهتي مانند mica grop( mus bt chl)
2. رخ دوجهتي: قائم مانند پيروكسن و غير قائم مانند آمفيبول
3. رخ سه جهتي: مانند cal وpol
نكته : ضخامت رخ ثابت بوده و با چرخش ميز ميكروسكوپ تغيير رنگ نمي دهد و بصورت خطوط صاف و پيوسته است

شكستگي :

شكستگي به صورت خطوط ناصاف و با ضخامت متغيير ديده مي شود و چون در قسمت شكستكي آلتره شدن به وجود مي آيد در نتيجه با چرخش ميز ميكروسكوپ تغيير رنگ مشاهده مي شود.

برجستگي:

1. كم : حاشيه كاني مشخص نباشد مانند kfs
2. متوسط:حاشيه كاني قايل تشخيص است مانند Qtz
3. بالا:كاني به صورت خيلي برجسته است مانند Bt-Ap-zr

ضریب شکست :

حاشيه بكر يا ضريب شكست عبارت است از تغيير مسير نور از محيط هاي مختلف و از اجسام گوناگون گاهي ممكن است سرعت نور و ميزان آن كاهش بيابد.
با پايين آوردن ميز ميكروسكوپ هاله يا حاشيه بكر را ايجاد مي كنيم در نتيجه در صورتي كه پيچ تنظيم كننده را به طرف خودمان حركت دهيم حالات زير اتفاق مي افتد:

1.حاشيه كاني به سمت داخل مي رود پس ضريب شكست كاني بالا است مانند كاني هاي (Bt- Am -Pl)

2. هاله ايجاد شده به سمت خارج كاني ميرود در نتيجه ضريب شكست كم است مانند كاني (KFC)

تجزيه يا آلتره :

يك كاني كه قبلا تشكيل شده در شرايط جديد به كاني ديگري تبديل مي شود مثل تبديل آلكالي فلدسپات به كائولينيت.وقتي كه آناليزور بيرون است آن قسمتي كه تجزيه شدگي دارد كمي كدر ديده مي شود و مانند اين است كه روي آن را پوشانده باشيم و وقتي كه آناليزاتور را وارد مي كنيم به صورت رنگي ديده مي شود. اين حالت را آلتراسيون مي گويند.

تجزيه شدگي به عوامل زير بستگي دارد :

1.طويل شدگي
2.تركيب كاني

انكلوزيون :

كاني قبلا تشكيل شده و توسط كاني ديگري در بر گرفته مي شود مثل زيركن داخل بيوتيت.

خاموشي

ابتدا نور xplرا مشاهده مي كنيم در صورتي كه زير ميكروسكوپ مقطعي نباشد ما تاريك مي بينيم . جهت xpl شمالي جنوبي است وppl شرقي غربي است و اثر يكديگر را خنثي مي كنند،و تاريك ديده مي شود.اگر كاني را در زير ميكروسكوپ قرار دهيم به كمك تيغه هاي كمكي زاويه 45 درجه مي سازند و مي توان نوع كاني را مشخص كرد.كاني را به موازات تار شمالي جنوبي قرار مي دهيم و زاويه ميز ميكروسكوپ را وقتي كاني به موازات تار شمالي جنوبي است مي خوانيم و سپس كاني را در جهت عقربه هاي ساعت مي چرخانيم تا زماني كه تاريك شود و وقتي تاريك شد دوباره زاويه را مي خوانيم در آن هنگام زاويه ها را كم مي كنيم كه حالات زير اتفاق مي افتد.
1. موازي:اگر زاويه چرخش 90 درجه باشد مانند mus Bt
2. مايل:زاويه جرخش( 44-1) و( 89-46) درجه باشدمانند Am _ py
3. متقارن:زاويه چرخش 45درجه باشدمانند Am _ py

خاموشي موجي

گاهي كاني تحت تاثير گرماو فشا قرار مي گيرد در نتيجه محور هاي نوري آن تغيير و به صورت ايجاد مي شود كه در اين صورت خاموشي مطلق به وجود نمي آيد و خاموشي به صورت موجي شكل روي آن حركت مي كند. اين خاموشي مخصوص كوارتز است

رنگ اينترفرانس:

1. ابتدا كاني را در حالت خاموشي مطلق قرار مي دهيم و عدد مقابل ميز ميكروسكوپ رامي خوانيم
2. سپس به عدد نوشته شده 45درجه اضافه مي كنيم در اين حالت روشنايي مطلق است كه رنگ اينترفرانس ناميده مي شود.
در اين حالت تعداد حلقه هاي قرمز را با يك جمع كرده كه در اين صورت شماره نظام مشخص مي شود و رنگ كاني رنگ نظام را معين مي كند.

طويل شدگي

1. كاني را به موازات تار شمالي جنوبي قرار مي دهيم
2. كاني را نسبت به تار شمالي جنوبي 45 درجه مي چرخانيم
3. كاني به موازات تيغه كمكي قرار مي گيرد
4. تيغه كمكي را از جايگاه مخصوص وارد ميدان ديد مي كنيم
5. اگر محور ديد و كاني و تيغه يكسان باشد رنگ اينترفرانس افزايش مي يابد يعني آبي يا سبزشود در اين صورت كاني هم جهت با تيغه كمكي (منفي)مي باشد ولي اگر رنگ زرد تا نارنجي شود كاني خلاف جهت تيغه(مثبت) است
در صورتي كه كاني داراي رنگ انترفرانس نظام بالا باشد از تيغه كمكي جبران كننده استفاده مي كنيم.

بافت اسكلوشن :

بعضي از كاني ها پس از سرد شدن به دو كاني تقكيك مي شوند كه به آن اسكلوشن مي گويند.پديده اسكلوشن را در فلدسپات ها به پرتيت و آنتي پرتيت مي شناسند.

خصوصيات بافت اسكلوشن:

1. در يك كاني خواص نوري دو كاني قابل بررسي است.
2. در پيروكسن ها گاهي پديده اكسلوشن تشكيل مي شود.
3. در نور pplبافت اسكلوشن بي رنگ .و در نور xplسفيد تا خاكستري است
4. پلاژيكلاز برجستگي بيشتراز آلكالي فلدسپات (وقتي آناليزاتور خارج باشد)است
5. اگر زمينه به سمت داخل و برجستگي بالا داشته باشد و لكه هاي آن برجستگي هاي ظريف داشته باشند و حاشيه بكرشان به سمت بيرون حركت كنند نوع اسكلوشن آنتي پرتيت است و اگر بر عكس باشد پرتيت
6. اگر حالت فوق خيلي ريز باشد ميكرو آنتي پرتيت گفته مي شود.

ماكل :

بلورهاي بعضي از كاني ها هنگام تبلور در يك سطح يا محور مشتركاً رشد نموده و تشكيل ماكل را مي دهند .

انواع ماكل :

1ـ ماكل كارلسباد 2ـ پلي سنتيك 3ـ پركلين 4ـ مشبك 5ـ تداخلي
براي ديدن ماكل ها آناليزاتور بايد داخل باشديعني ماكل تنها با نور xpl ديده مي شود
1. ماكل كارلسباد از دو بلور تشكيل شده است كه در يك محور مشترك هستند
2. ماكل پلي سنتيك از چند بلور كه خواص نوري آنها يكسان است تشكيل شده است بلور ها حالت نوار داشته كه به صورت ممتد و يك نواخت است
3. ماكل پريكلين مانند ماكل پلي سنتيك است با اين تفاوت كه عرض نوارهاغير يكسان و تا انتها نمي رسند
4. ماكل مشبك كه به صورت مشبك است
از ماكل ها براي تشخيص كاني و تعيين تركيب شيميايي آنها نيز استفاده مي شود مثلاًماكل پلي سنتيك براي شناسايي پلاژيكلاز و پتاسيم فلدسپات رابا استفاده از ماكل كارلسباد و ميكروكلين را توسط ماكل مشبك تشخيص مي دهند

زونينگ:

تغيرات منظم و تدريجي در تركيب شيميايي يك كاني و يا تغيير نوع كاتيون رنگي موجب تشكيل زونينگ مي شوديعني زونينگ به دليل تفاوت در تركيب شيميايي دو كاني به دو رنگ ديده مي شود كه حاشيه زونينگ آلبيت باشد سديم دار و مركز آن اندريت است (كلسيم دار) و با چرخش ميز ميكروسكوپ به خوبي مشاهده مي شود.
 
بالا