خدايا ...

fatam

عضو جدید
کاربر ممتاز
خدايا..............
عاشقم كردي، عاشق ترم كن... عاشق تر ِ خودت...
نزديكم كردي، نزديك ترم كن... نزديكتر به خودت...

خدايا، دوستت دارم به اندازه تمام داشته ها و نداشته هام... به تعداد تمام نفسهام... به بزرگي تمام عشقم...

خدايا... تو رو ميخوام و بس...

خودت دستمو بگير خداجون...

 

sayeh1

عضو جدید
خدايا اين چه دلشوره ايه كه من دچارش شدم
خودت ختم به خيرش كن
خواهش ميكنم ...:gol:
 

خيبر

عضو جدید
کاربر ممتاز
خدايا..
يك چيز منو به اين دنبات متصل كرده...
وجود چيزي منو وادار به موندن در اين دنيات كرده..
ولي خدا..دلم پره..از همه چيز..كمكمون كن..
نزار تنها باشيم..
فحش ميخوريم..گرم ميشيم..قرمز ميشيم..اينا بخاطر توئه اي خدا..اگر دلبستگي نداشتم هرگز دعا نميكردم نگهم دارم..دعا ميكردم كه شهيدم كن..
خدايا راضيم به قسمتت..مراقبم باش..
 

sadegh1987

عضو جدید
خدایا مرا به بزرگی چیزهایی که دارم آگاه کن تا کوچکی چیزهایی که ندارم آرامشم را بهم نریزد.
 

خيبر

عضو جدید
کاربر ممتاز
خدایا ...

گفتم :

خداي من ،

دقايقي بود در زندگانيم که هوس مي کردم سر سنگينم را

که پر از دغدغه ي ديروز بود و هراس فردا بر شانه هاي صبورت بگذارم ،

آرام برايت بگويم و بگريم ،

در آن لحظات شانه هاي تو کجا بود ؟



گفت:

عزيز تر از هر چه هست ،

تو نه تنها در آن لحظات دلتنگي

که در تمام لحظات بودنت بر من تکيه کرده بودي ،

من آني خود را از تو دريغ نکرده ام که تو اينگونه هستي .

من همچون عاشقي که به معشوق خويش مي نگرد ،

با شوق تمام لحظات بودنت را به نظاره نشسته بودم



گفتم :

پس چرا راضي شدي من براي آن همه دلتنگي ، اينگونه زار بگريم ؟



گفت :

عزيزتر از هر چه هست ،

اشک تنها قطره اي است که قبل از آنکه فرود آيد عروج مي کند ،

اشکهايت به من رسيد و من يکي يکي بر زنگارهاي روحت ريختم

تا باز هم از جنس نور باشي و از حوالي آسمان ،

چرا که تنها اينگونه مي شود تا هميشه شاد بود .



گفتم :

آخر آن چه سنگ بزرگي بود که بر سر راهم گذاشته بودي ؟



گفت :

بارها صدايت کردم ،

آرام گفتم از اين راه نرو که به جايي نمي رسي ،

تو هرگز گوش نکردي و آن سنگ بزرگ فرياد بلند من بود

که عزيزتر از هر چه هست

از اين راه نرو که به ناکجاآباد هم نخواهي رسيد .



گفتم : پس چرا آن همه درد در دلم انباشتي ؟



گفت : روزيت دادم تا صدايم کني ،

چيزي نگفتي ،

پناهت دادم تا صدايم کني ،

چيزي نگفتي ،

بارها گل برايت فرستادم ،

کلامي نگفتي ،

مي خواستم برايم بگويي

آخر تو بنده ي من بودي چاره اي نبود جز نزول درد

که تو تنها اينگونه شد که صدايم کردي .



گفتم : پس چرا همان بار اول که صدايت کردم درد را از دلم نراندي ؟



گفت : اول بار که گفتي خدا آنچنان به شوق آمدم که حيفم آمد

بار دگر خداي تو را نشنوم ،

تو باز گفتي خدا و من مشتاق تر براي شنيدن خدايي ديگر ،

من مي دانستم تو بعد از علاج درد بر خدا گفتن اصرار نمي کني

وگرنه همان بار اول شفايت مي دادم .

گفتم : مهربانترين خدا ،

دوست دارمت ...

 

sayeh1

عضو جدید
خدایا ...


گفتم :

خداي من ،

دقايقي بود در زندگانيم که هوس مي کردم سر سنگينم را

که پر از دغدغه ي ديروز بود و هراس فردا بر شانه هاي صبورت بگذارم ،

آرام برايت بگويم و بگريم ،

در آن لحظات شانه هاي تو کجا بود ؟



گفت:

عزيز تر از هر چه هست ،

تو نه تنها در آن لحظات دلتنگي

که در تمام لحظات بودنت بر من تکيه کرده بودي ،

من آني خود را از تو دريغ نکرده ام که تو اينگونه هستي .

من همچون عاشقي که به معشوق خويش مي نگرد ،

با شوق تمام لحظات بودنت را به نظاره نشسته بودم



گفتم :

پس چرا راضي شدي من براي آن همه دلتنگي ، اينگونه زار بگريم ؟



گفت :

عزيزتر از هر چه هست ،

اشک تنها قطره اي است که قبل از آنکه فرود آيد عروج مي کند ،

اشکهايت به من رسيد و من يکي يکي بر زنگارهاي روحت ريختم

تا باز هم از جنس نور باشي و از حوالي آسمان ،

چرا که تنها اينگونه مي شود تا هميشه شاد بود .



گفتم :

آخر آن چه سنگ بزرگي بود که بر سر راهم گذاشته بودي ؟



گفت :

بارها صدايت کردم ،

آرام گفتم از اين راه نرو که به جايي نمي رسي ،

تو هرگز گوش نکردي و آن سنگ بزرگ فرياد بلند من بود

که عزيزتر از هر چه هست

از اين راه نرو که به ناکجاآباد هم نخواهي رسيد .



گفتم : پس چرا آن همه درد در دلم انباشتي ؟



گفت : روزيت دادم تا صدايم کني ،

چيزي نگفتي ،

پناهت دادم تا صدايم کني ،

چيزي نگفتي ،

بارها گل برايت فرستادم ،

کلامي نگفتي ،

مي خواستم برايم بگويي

آخر تو بنده ي من بودي چاره اي نبود جز نزول درد

که تو تنها اينگونه شد که صدايم کردي .



گفتم : پس چرا همان بار اول که صدايت کردم درد را از دلم نراندي ؟



گفت : اول بار که گفتي خدا آنچنان به شوق آمدم که حيفم آمد

بار دگر خداي تو را نشنوم ،

تو باز گفتي خدا و من مشتاق تر براي شنيدن خدايي ديگر ،

من مي دانستم تو بعد از علاج درد بر خدا گفتن اصرار نمي کني

وگرنه همان بار اول شفايت مي دادم .

گفتم : مهربانترين خدا ،

دوست دارمت ...

خدایا بازم با چشمان خیس عاشقانه فریاد میزنم :

از اینکه بنده توام ممنونم
...
:gol:
 

foad2

عضو جدید
خدایا تو بهترین خدایی
خدایا تو بهترین رفیقی
خدایا کمکم کن که منم بهترین بنده باشم
خدایا کمکم کن لایق خدایت بشم
خدایا خیلی خدایی
 

sayeh1

عضو جدید
خدایـا فاصــله تــــا من ، خودت گفتی که کـــــــــوتاهـه
از اینجا کــه من ایستادم ، چقدر تـــا آسمـــون راهـــــه؟

...:gol:
 

خيبر

عضو جدید
کاربر ممتاز

[FONT=times new roman, times, serif] فرشتگان روزي از خدا پرسيدند : [/FONT]​
[FONT=times new roman, times, serif][/FONT]​
[FONT=times new roman, times, serif]بار خدايا تو كه بشر را اينقدر دوست داري غم را ديگر چرا آفريدي؟ [/FONT]​
[FONT=times new roman, times, serif]خداوند گفت : [/FONT]​
[FONT=times new roman, times, serif]غم را بخاطر خودم آفريدم چون اين مخلوق من كه خوب مي شناسمش[/FONT]​
[FONT=times new roman, times, serif] تا غمگين نباشد به ياد خالق نمي افتد[/FONT]​
[FONT=times new roman, times, serif][/FONT]
 

simafrj

عضو جدید
کاربر ممتاز
خدایا چه بگویم از درد خود، چه بگویم از رنج خود
خدایا کمکم کن
 

خيبر

عضو جدید
کاربر ممتاز
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]يک شبی مجنون نمازش را شکست
[/FONT]​
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]
بی وضو در کوچه ی ليلا نشست
[/FONT]​
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]
عشق آن شب مستِ مستش کرده بود
[/FONT]​
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]
فارغ از جام الستش کرده بود
[/FONT]​
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]
سجده ای زد بر لب درگاه او
[/FONT]​
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]
پُر ز ليلا شد دل پر آه او
[/FONT]​
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]
گفت يا رب از چه خوارم کرده ای
[/FONT]​
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]
بر صليب عشق دارم کرده ای
[/FONT]​
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]
جام ليلا را به دستم داده ای
[/FONT]​
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]
وندر اين بازی شکستم داده ای
[/FONT]​
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]
نيشتر عشقش به جانم می زنی
[/FONT]​
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]
دردم از ليلاست آنم می زنی
[/FONT]​
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]
خسته ام زين عشق ، دل خونم نکن
[/FONT]​
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]
من که مجنونم ، تو مجنونم نکن
[/FONT]​
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]
مرد اين بازيچه ديگر نيستم
[/FONT]​
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]
اين تو و ليلای تو ... من نيستم
[/FONT]​
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]
گفت ای ديوانه ليلايت منم
[/FONT]​
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]
در رگ پنهان و پيدايت منم
[/FONT]​
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]
سالها با جور ليلا ساختی
[/FONT]​
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]
من کنارت بودم و نشناختی
[/FONT]​
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]
عشق ليلا در دلت انداختم
[/FONT]​
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]
صد قمار عشق يکجا باختم
[/FONT]​
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]
کردمت آواره ی صحرا نشد
[/FONT]​
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]
گفتم عاقل می شوی اما نشد
[/FONT]​
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]
سوختم در حسرت يک يا ربَّت
[/FONT]​
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]
غير ليلا بر نيامد از لبت
[/FONT]​
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]
روز و شب او را صدا کردی ولی
[/FONT]​
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]
ديدم امشب با منی گفتم بلی
[/FONT]​
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]
مطمئن بودم به من سر می زنی
[/FONT]​
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]
در حريم خانه ام در می زنی
[/FONT]​
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]
حال اين ليلا که خوارت کرده بود
[/FONT]​
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]
درس عشقش بی قرارت کرده بود
[/FONT]​
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]
مرد راهش باش تا شاهت کنم
[/FONT]​
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]
صد چو ليلا کشته در راهت کنم
[/FONT]​
 

sadegh1987

عضو جدید
ربنا اغفرلنا و لاخواننا الذین سبقونا بالایمان و لاتجعل فى قلوبنا غلا للذین امنوا. ۱۰/۵۹
پروردگار ما بیامرز ما را و برادران ما را که در ایمان بر ما سبقت گرفتند خدایا در دلهاى ما براى گرویدگان به تو کینه و کدورتى قرار مده که تو مهربانى.
 

sadegh1987

عضو جدید
ربنا انک جامع الناس لیوم لاریب فیه ان اللّه لایخلف المیعاد. ۹/۳
پروردگارا تو هستى که روز قیامت روزى که در آن شک نیست اجزاء و اجساد و ابدان همه بندگانت را جمع و حشر مى کنى محققا خداوند وعده خود را خلاف نمى کند.
 

sadegh1987

عضو جدید
ربنا لاتجعلنا فتنه للذین کفروا و اغفرلنا ربنا انک انت العزیز الحکیم. ۶/۶۰
پروردگارا ما را فتنه و امتحان براى آنان که کافر شده اند قرار مده و ما را بیامرز. پروردگارا محققا تو عزیز و حکیمى
 

sufia89

عضو جدید
خدایا فاصلت با من

خودت گفتی که کوتاهه

از اینجا که من ایستادم

چقد تا آسمون راهه؟
 

sufia89

عضو جدید
خدایا میخام فقط و فقط واسه تو زندگی کنم

بسه دیگه انقدر به این و اون دل بستم

بسه
.
.
.

وقتی اولش تویی و آخرش تو ..... چرا باید وسطش با کس دیگه ای باشم و با تو نباشم

امشب در سر شوری دارم

امشب در دل نوری دارم

باز امشب در اوج آسمانم

باشد رازی با ستارگانم

کمکم کن
 

s_aa

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
خدایا خیلی بزرگییییییییی خیلی خیلی خیلی بزرگی و ای کاش یه کم از این بزرگی ات رو به بنده هات می دادی خیلی دوستت دارم خدای خوب و بزرگ و زیبای من
 

sayeh1

عضو جدید
خدايا اشكامو ميبيني !!!
صداي گريه بي صدام رو ميشنوي؟؟؟
بشنو
بشنو
بشنو
...
 

sayeh1

عضو جدید
كودك نجوا كرد: خدايا با من حرف بزن،مرغ دريايي آواز خواند، كودك نشنيد.
پس كودك فرياد زد خدايا با من حرف بزن!رعد در آسمان پيچيد ولي كودك گوش نداد،
كودك نگاهي به اطراف كرد و گفت خدايا بگذار ببينمت،ستاره اي درخشيد ولي كودك توجهي نكرد،
فرياد زد خدايا به من معجزه اي نشان بده و يك زندگي متولد شد ولي كودك نفهميد!
با نااميدي گريست:خدايا با من در ارتباط باش بگذار بدانم اينجايي،
بنابراين خدا پايين آمد و كودك را لمس كرد… ولي كودك پروانه را كنار زد و رفت…..:gol:
 

sayeh1

عضو جدید
 

sayeh1

عضو جدید
خدايا
خداي من
خداي تنهايي هاي من
خداي پاك و ساده و پر از سكوت من ...
ميبيني
ميبيني هنوز منتظرم ...
ميبيني هنوز با چشم تر منتظرم ...
اشكامو ميبيني
...
شكوه اي نيست
راهيه كه خودم انتخاب كردم
راهيه كه تا تهش ميخوام برم
فقط ازت ميخوام بهم صبر بدي
بهم صبر بدي و نزاري مايوس بشم
نزاري اين دنياي پر زرق و برق مانع ام بشه
...
خدايا بهت نياز دارم بيشتر از هميشه ...
كمكم كن ...
 

Sky Shield

عضو جدید
کاربر ممتاز
میگه که..........
دل را به کف هر که دهم باز پسارد****کس تاب نگهداری دیوانه ندارد
در بزم جهان جز دل حسرت کش ما نیست****آن شمع که می سوزد و پروانه ندارد


ارباب.....ای یار بی کسان......تورو به عظمتت قسم میدم همه رو با لطف و عنایت خودت خوشبخت کنی

 

aramesh_sahar

کاربر فعال
خدایا همیشه وقتی تنهام فقط حس وجود تو بوده که آرامش بهم میده
و ازت ممنونم که پاکترین چیزی که خلق کردی روهنوز ازم نگرفتی "اشک"
خدایا ازت میخوام که اشک روهیچ وقت ازم نگیری
میخوام هر وقت که اشکام رو پیش تو بریزم
خدایا آرامش سحر رو بهم عطا کن ...
:gol:
 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
sheida244 خدايا تو قلب مرا مي‌خري؟؟ خدا ، عشق ، عرفان 6

Similar threads

بالا