حمیدرضا8
عضو جدید
*دمشق تبدیل به مرکز ترانزیت تسلیحات نظامی به ایران می شودرفیقدوست در ادامه خاطرات خود مینویسد" زمانی که جنگ آغاز شد من در فرودگاه دمشق از هواپیما پیاده شده بودم اما دیدم همه ایرانیها آنجا منتظر من بودند که با همین هواپیما برگردند. یکی از دوستانم آقای حاج اصغر رخ صفت در فرودگاه مرا دید و گفت: خبر داری که عراق به ایران حمله کرده است و فرودگاه بسته شده فردا یا پسفردای آن من به ملاقات اسد رفتم و در آن سفر گفتم که شما قول دادید هر کاری از دست من بر بیاید من میکنم چند روز اجبارا ماندم تا یک هواپیمای 330 مرا از دمشق به دزفول برد. ما رفتیم تحقیق کردیم و دیدیم یکی از کارهایی که میتوانیم در سوریه انجام دهیم به عنوان یک مرکز نقل و انتقال است یعنی ما در محاصره شدید نظامی هستیم و خیلی از چیزها را از خیلی از جاها که حجم بزرگی ندارد میتوانیم به سوریه ببریم.بشاراسد نیز از این مسئله استقبال کرد و دستور داده بود تا در فرودگاه دمشق در یک بخش خاصی انباری داشته باشیم تا چیزهای مختلف را که از جاهای مختلف میخریدیم آنجا میآوردیم و سپس با هواپیما میفرستادیم.*آموزش اولین تیم موشکی ایران در سوریه محسن رفیقدوست در سایر مصاحبههای خود نیز بر نقش مهم سوریه در تدارکات تسلیحاتی ایران در زمان جنگ تحمیلی تاکید میکند.وی در مصاحبهای با نشریه شهروند با اشاره به سفرهای خود برای خرید تسلیحات اینگونه میگوید:"من به سه کشور زیاد سفر میکردم سوریه، لیبی و کره شمالی و البته همکاری سوریه و لیبی بیشتر از کره شمالی با ما بود.رفیق دوست در بخشی از خاطرات خود با اشاره به تلاش تهران برای رسیدن به موشکهای بالستیک جهت مقابله با بمباران شهرها از سوی عراق میگوید قبل از سفر به سوریه خدمت حضرت ایتالله خامنهای رفتم ایشان فرمودند تهیه موشک فکر خوبی است. در سفر به سوریه با مرحوم اسد ملاقات کردم. ایشان به ایران محبت داشت. جریان را گفتم. گفت ماهنوز با اسرائیل در حال جنگ هستیم ضمن اینکه بخشی از مهماتی که شما میخواهید در اختیار ما نیست در اختیار روسهاست اما من نمیتوانم به شما موشک بدهم اما اگر خواستید ما به نیروها و بچههای شما آموزش میدهیم همانجا قرارها را گذاشتم تا یک گروه 40 _ 50 نفری به سوریه بروند آنها رفتند و آموزشهای لازم را در مورد موشک شروع کردند."پس از خرید موشک اسکاد از لیبی و آموزش نیروها از سوی سوریه بود که ایران توانست بغداد پایتخت عراق را مورد هدف قرار دهد و توازنی در بحث جنگ شهرها بین دو کشور به وجود بیاورد. بعدها نیز دولت سوریه در بین سالهای 1986 تا سال 1988 چندین موشک اسکادبی را در اختیار ایران قرار داد.*اولین خرید تسلیحاتی ایران از بلوک شرق با واسطه سوریههمچنین رفیقدوست در سخنرانی خود در مجلس شورای اسلامی بر این نکته تاکید میکند که اولین خرید تسلیحاتی ایران از بلوک شرق در زمان مرحوم حافظ اسد و همراه با افسرهای سوری و به نام کشور سوریه صورت گرفت تا تحریم تسلیحاتی ایران دور زده شود.وی در ادامه سخنان خود بر این نکته نیز تاکید میکند که سوریه یکی از کشورهای منبع برای تهیه تسلیحات و تجهیزات برای ایران در زمان جنگ بود.*سوریه عراق را از سی درصد درآمد نفتی خود محروم میکنددر بحث اقتصادی شاید مهمترین کمک ایران در زمان جنگ قطع مسیر خط لوله نفت عراق به سوریه بود عراق به دلیل داشتن مرز بسیار محدود زمینی با خلیج فارس و انهدام نیروی دریایی آن در روزهای اول جنگ نیازمندی خود را به خطوط لوله زمینی برای صادرات نفت بسیار ضروری میدید. در این میان خط لولهای که از بصره به سمت دریای مدیترانه کشیده شده بود و نفت عراق را به میزان 500 هزار بشکه در روز در اختیار نفتکشها قرار می داد از اهمیت حیاتی برای عراق برخوردار بود.در سال 1982 رژیم حاکم بر سوریه به دستور حافظ اسد رئیسجمهور این کشور این خط لوله را به طور کامل مسدود کرد و سبب شد تا درآمد نفتی عراق تا 30 درصد کاهش پیدا کند. این ضربه چنان برای رژیم بعث عراق سهمگین بود که بلافاصله تلاش خود را برای سرنگونی حکومت سوریه افزایش داد و شروع به تسلیح نیروهای اخوانالمسلمین در خاک سوریه کرد.*سوریه شکاف بزرگ جبهه متحد عربی علیه ایران در بعد دیپلماتیک نیز دولت سوریه با تمام وجود از ایران حمایت کرد و چه در مجامع بینالمللی و چه در اجلاسهای دورهای اعراب بر ضرورت حمایت از انقلاب اسلامی ایران تاکید کرد. حافظ اسد رئیسجمهور پیشین سوریه در حمایت از ایران و نقطهنظرات سیاسی انقلاب در دهم نوامبر سال 1980 گفت: بیشتر کشورهای عربی روابط خوبی با ایران ندارند که قول داده است در کنار اعراب در مخالفت با دشمن صهیونیستی بایستد و عجیب است که چنین انقلابی مورد حمله قرار بگیرد.سوریه از همان ابتدای جنگ از به وجود آمدن یک جبهه متحد عربی بر علیه ایران جلوگیری کرد و با نظر بغداد در مورد جنگ عرب و عجم مخالفت کرد.پس از انقلاب زمانی که کشورهای محافظهکار و ارتجاعی عرب به رهبری عربستان و اردن قصد داشتند تا با برپایی کنفرانس عمان حمایت اعراب در جنگ علیه ایران را جلب کرده و آنها را علیه ایران بسیج کنند با مخالفت سوریه به رهبری کشورهای جبهه پایداری عربی مواجه شدند. البته سوریه به اندازه کافی قدرتمند نبود که از برگزاری چنین کنفرانسی جلوگیری کند اما مخالفت سوریه سبب شد تا این مسئله به صورت یک رویداد کماهمیت باقی بماند. تنها پس از عملیات کربلای 5 در سال 1987 بود که سوریه به واسطه کمکهای عربی به طور نامحسوس از عراق حمایت کرد که البته بلافاصله وزیر امور خارجه خود را جهت ادای توضیحات به تهران گسیل داشت. در سازمان ملل متحد نیز سوریه از تمام قطعنامههایی که از ایران در راستای پایان جنگ حمایت میکرد رای مثبت داد.