حل مشکلات علمی و درخواست اطلاعات دانشجویان رشته ی مواد و متالورژی
- شروع کننده موضوع سیاهچاله
- تاریخ شروع
فرهنگ
مدیر بازنشسته
من واقعا ازتون خجالت می کشم
اگه بدونید چقده سرم شلوغه...
همیشه کلی خسته می شم
اصلا آدم تنبلی نیستم ولی خیلی عادت کردن به شرایط جدید واسم سخت بود
بچه ها دلم براتون تنگ شده...
حمیده جووووووووووووون
مرضیه جوووووووووووووووون
فرهنگ خانوووووووووووووووووم
آقا پسرای گل
دخترخانوم هایی که نمی شناسمتون
سلاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام
من پیدا شدم
ولی حیف که ...
فردا امتهان میان ترم...
هفته بعد یه پایان ترم
آخه پیرو نصفش با یه استاده، نصف دیگه اش هم یکی دیگه...
کلی پروژه... ترجمه، سمینار
شدیدا احساس خستگی می کنم
الان از کلاس زبان اومدم
یاد پارک لاله و دیدار افتادم
گفتم بیام یه عرض ادبی کنم
همیشه یادم می مونه اون روز
پسته و چای و بچه ها، چهره های شاد و پر از انرژی
موفق باشید بچه ها
بودن در مسیر موفقیت با همه ی خستگیهاش زیباست
سلام عزیزم
اکشال نداره من که قبلا در مو رد بچهه ای فوق تئوری دادم. هر کی فوق قبول شده اینجا کمتر اومده شما هم نمستثنی نبودی.
امیدوارم همشون با موفقیت سبری بشن و دوباره اینجا ببینیمت.
فرهنگ
مدیر بازنشسته
وای که چقدر اینجا ساکته......
امروز یه اتفاق خیلی خیلی بد برای من افتاد..... خیلی بد......
چقدر چیزها فهمیدم....
چقدر خوب فهمیدم بعضی وقتا جای بعضی ادما اونجا که باید باشه نیست
و کاش با اتفاق دیگری این مساله اشکار میشد
کاش باران ببارد.....
این چندمین باری بود که به خاطر بودنم توی اینجا طعم اتفتقات تلخ رو می چشیدم.....
امروز یه اتفاق خیلی خیلی بد برای من افتاد..... خیلی بد......
چقدر چیزها فهمیدم....
چقدر خوب فهمیدم بعضی وقتا جای بعضی ادما اونجا که باید باشه نیست
و کاش با اتفاق دیگری این مساله اشکار میشد
کاش باران ببارد.....
این چندمین باری بود که به خاطر بودنم توی اینجا طعم اتفتقات تلخ رو می چشیدم.....
فرهنگ
مدیر بازنشسته
گفتم: چقدر احساس تنهایی می‌كنم …
گفتی: فانی قریب
.:: من كه نزدیكم (بقره/۱۸۶) ::.
گفتی: فانی قریب
.:: من كه نزدیكم (بقره/۱۸۶) ::.
گفتم: تو همیشه نزدیكی؛ من دورم… كاش میشد بهت نزدیك شم …
گفتی: و اذكر ربك فی نفسك تضرعا و خیفة و دون الجهر من القول بالغدو و الأصال
.:: هر صبح و عصر، پروردگارت رو پیش خودت، با خوف و تضرع، و با صدای آهسته یاد كن (اعراف/۲۰۵) ::.
گفتی: و اذكر ربك فی نفسك تضرعا و خیفة و دون الجهر من القول بالغدو و الأصال
.:: هر صبح و عصر، پروردگارت رو پیش خودت، با خوف و تضرع، و با صدای آهسته یاد كن (اعراف/۲۰۵) ::.
گفتم: این هم توفیق می‌خواهد!
گفتی: ألا تحبون ان یغفرالله لكم
.:: دوست ندارید خدا ببخشدتون؟! (نور/۲۲) ::.
گفتی: ألا تحبون ان یغفرالله لكم
.:: دوست ندارید خدا ببخشدتون؟! (نور/۲۲) ::.
گفتم: معلومه كه دوست دارم منو ببخشی …
گفتی: و استغفروا ربكم ثم توبوا الیه
.:: پس از خدا بخواید ببخشدتون و بعد توبه كنید (هود/۹۰) ::.
گفتی: و استغفروا ربكم ثم توبوا الیه
.:: پس از خدا بخواید ببخشدتون و بعد توبه كنید (هود/۹۰) ::.
گفتم: با این همه گناه… آخه چیكار می‌تونم بكنم؟
گفتی: الم یعلموا ان الله هو یقبل التوبة عن عباده
.:: مگه نمی‌دونید خداست كه توبه رو از بنده‌هاش قبول می‌كنه؟! (توبه/۱۰۴) ::.
گفتی: الم یعلموا ان الله هو یقبل التوبة عن عباده
.:: مگه نمی‌دونید خداست كه توبه رو از بنده‌هاش قبول می‌كنه؟! (توبه/۱۰۴) ::.
گفتم: دیگه روی توبه ندارم ...
گفتی: الله العزیز العلیم غافر الذنب و قابل التوب
.:: (ولی) خدا عزیزه و دانا، او آمرزنده‌ی گناه هست و پذیرنده‌ی توبه (غافر/۲-۳ ) ::.
گفتی: الله العزیز العلیم غافر الذنب و قابل التوب
.:: (ولی) خدا عزیزه و دانا، او آمرزنده‌ی گناه هست و پذیرنده‌ی توبه (غافر/۲-۳ ) ::.
گفتم: با این همه گناه، برای كدوم گناهم توبه كنم؟
گفتی: ان الله یغفر الذنوب جمیعا
.:: خدا همه‌ی گناه‌ها رو می‌بخشه (زمر/۵۳) ::.
گفتی: ان الله یغفر الذنوب جمیعا
.:: خدا همه‌ی گناه‌ها رو می‌بخشه (زمر/۵۳) ::.
گفتم: یعنی بازم بیام؟ بازم منو می‌بخشی؟
گفتی: و من یغفر الذنوب الا الله
.:: به جز خدا كیه كه گناهان رو ببخشه؟ (آل عمران/۱۳۵) ::.
گفتی: و من یغفر الذنوب الا الله
.:: به جز خدا كیه كه گناهان رو ببخشه؟ (آل عمران/۱۳۵) ::.
گفتم: نمیدونم چرا همیشه در مقابل این كلامت كم میارم! آتیشم می‌زنه؛ ذوبم می‌كنه؛ عاشق می‌شم! … توبه می‌كنم
گفتی: ان الله یحب التوابین و یحب المتطهرین
.:: خدا هم توبه‌كننده‌ها و هم اونایی كه پاك هستند رو دوست داره (بقره/۲۲۲) ::.
گفتی: ان الله یحب التوابین و یحب المتطهرین
.:: خدا هم توبه‌كننده‌ها و هم اونایی كه پاك هستند رو دوست داره (بقره/۲۲۲) ::.
ناخواسته گفتم: الهی و ربی من لی غیرك
گفتی: الیس الله بكاف عبده
.:: خدا برای بنده‌اش كافی نیست؟ (زمر/۳۶) ::.
گفتی: الیس الله بكاف عبده
.:: خدا برای بنده‌اش كافی نیست؟ (زمر/۳۶) ::.
گفتم: در برابر این همه مهربونیت چیكار می‌تونم بكنم؟
گفتی:یا ایها الذین آمنوا اذكروا الله ذكرا كثیرا و سبحوه بكرة و اصیلا هو الذی یصلی علیكم و ملائكته لیخرجكم من الظلمت الی النور و كان بالمؤمنین رحیما
.:: ای مؤمنین! خدا رو زیاد یاد كنید و صبح و شب تسبیحش كنید. او كسی هست كه خودش و فرشته‌هاش بر شما درود و رحمت می‌فرستن تا شما رو از تاریكی‌ها به سوی روشنایی بیرون بیارن . خدا نسبت به مؤمنین مهربونه (احزاب/۴۱-۴۳) ::.
گفتی:یا ایها الذین آمنوا اذكروا الله ذكرا كثیرا و سبحوه بكرة و اصیلا هو الذی یصلی علیكم و ملائكته لیخرجكم من الظلمت الی النور و كان بالمؤمنین رحیما
.:: ای مؤمنین! خدا رو زیاد یاد كنید و صبح و شب تسبیحش كنید. او كسی هست كه خودش و فرشته‌هاش بر شما درود و رحمت می‌فرستن تا شما رو از تاریكی‌ها به سوی روشنایی بیرون بیارن . خدا نسبت به مؤمنین مهربونه (احزاب/۴۱-۴۳) ::.
فرهنگ
مدیر بازنشسته
navidsaket
عضو جدید
بسیار عالی بود خانم مهندس! ممنون!
navidsaket
عضو جدید
منم تبریک میگم حمیده خانم!
تیشرت خوب بود؟
تیشرت خوب بود؟
سلام به همه ي همه
گفتم: چقدر احساس تنهایی می‌كنم …
گفتی: فانی قریب
.:: من كه نزدیكم (بقره/۱۸۶) ::.
گفتم: تو همیشه نزدیكی؛ من دورم… كاش میشد بهت نزدیك شم …
گفتی: و اذكر ربك فی نفسك تضرعا و خیفة و دون الجهر من القول بالغدو و الأصال
.:: هر صبح و عصر، پروردگارت رو پیش خودت، با خوف و تضرع، و با صدای آهسته یاد كن (اعراف/۲۰۵) ::.
گفتم: این هم توفیق می‌خواهد!
گفتی: ألا تحبون ان یغفرالله لكم
.:: دوست ندارید خدا ببخشدتون؟! (نور/۲۲) ::.
گفتم: معلومه كه دوست دارم منو ببخشی …
گفتی: و استغفروا ربكم ثم توبوا الیه
.:: پس از خدا بخواید ببخشدتون و بعد توبه كنید (هود/۹۰) ::.
گفتم: با این همه گناه… آخه چیكار می‌تونم بكنم؟
گفتی: الم یعلموا ان الله هو یقبل التوبة عن عباده
.:: مگه نمی‌دونید خداست كه توبه رو از بنده‌هاش قبول می‌كنه؟! (توبه/۱۰۴) ::.
گفتم: دیگه روی توبه ندارم ...
گفتی: الله العزیز العلیم غافر الذنب و قابل التوب
.:: (ولی) خدا عزیزه و دانا، او آمرزنده‌ی گناه هست و پذیرنده‌ی توبه (غافر/۲-۳ ) ::.
گفتم: با این همه گناه، برای كدوم گناهم توبه كنم؟
گفتی: ان الله یغفر الذنوب جمیعا
.:: خدا همه‌ی گناه‌ها رو می‌بخشه (زمر/۵۳) ::.
گفتم: یعنی بازم بیام؟ بازم منو می‌بخشی؟
گفتی: و من یغفر الذنوب الا الله
.:: به جز خدا كیه كه گناهان رو ببخشه؟ (آل عمران/۱۳۵) ::.
گفتم: نمیدونم چرا همیشه در مقابل این كلامت كم میارم! آتیشم می‌زنه؛ ذوبم می‌كنه؛ عاشق می‌شم! … توبه می‌كنم
گفتی: ان الله یحب التوابین و یحب المتطهرین
.:: خدا هم توبه‌كننده‌ها و هم اونایی كه پاك هستند رو دوست داره (بقره/۲۲۲) ::.
ناخواسته گفتم: الهی و ربی من لی غیرك
گفتی: الیس الله بكاف عبده
.:: خدا برای بنده‌اش كافی نیست؟ (زمر/۳۶) ::.
گفتم: در برابر این همه مهربونیت چیكار می‌تونم بكنم؟
گفتی:یا ایها الذین آمنوا اذكروا الله ذكرا كثیرا و سبحوه بكرة و اصیلا هو الذی یصلی علیكم و ملائكته لیخرجكم من الظلمت الی النور و كان بالمؤمنین رحیما
.:: ای مؤمنین! خدا رو زیاد یاد كنید و صبح و شب تسبیحش كنید. او كسی هست كه خودش و فرشته‌هاش بر شما درود و رحمت می‌فرستن تا شما رو از تاریكی‌ها به سوی روشنایی بیرون بیارن . خدا نسبت به مؤمنین مهربونه (احزاب/۴۱-۴۳) ::.
خوبين خسته نباشين از درسا .
دستتون درد نكنه خانوم مدير خيلي زيبا بود.
من واقعا ازتون خجالت می کشم
اگه بدونید چقده سرم شلوغه...
همیشه کلی خسته می شم
اصلا آدم تنبلی نیستم ولی خیلی عادت کردن به شرایط جدید واسم سخت بود
بچه ها دلم براتون تنگ شده...
حمیده جووووووووووووون
مرضیه جوووووووووووووووون
فرهنگ خانوووووووووووووووووم
آقا پسرای گل
دخترخانوم هایی که نمی شناسمتون
سلاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام
من پیدا شدم
ولی حیف که ...
فردا امتهان میان ترم...
هفته بعد یه پایان ترم
آخه پیرو نصفش با یه استاده، نصف دیگه اش هم یکی دیگه...
کلی پروژه... ترجمه، سمینار
شدیدا احساس خستگی می کنم
الان از کلاس زبان اومدم
یاد پارک لاله و دیدار افتادم
گفتم بیام یه عرض ادبی کنم
همیشه یادم می مونه اون روز
پسته و چای و بچه ها، چهره های شاد و پر از انرژی
موفق باشید بچه ها
بودن در مسیر موفقیت با همه ی خستگیهاش زیباست
به به
سلااااااااممممم
منم هی یادت می کنم
بیا به ما هم سر بزن .. دوشنبه ها آزمایشگاهم
مرسی دوس جونییییی
درسا هم که فعلا یه هفته ای میشه سراغشون نرفتم
یه طوریمه .. نمیدونم ... حسش نیس
شب همگی خوش ...
این آهنگم دانلود کنید .. امشب گوش بدید ... ولی قول بدید آلبوم را بخرید
http://dlt2k.com/Ashkan/88/09/01/Reza%20Sadeghi%20-%20Khoda%20ro%20Che%20didi%5B128%5D.mp3
این آهنگم دانلود کنید .. امشب گوش بدید ... ولی قول بدید آلبوم را بخرید
http://dlt2k.com/Ashkan/88/09/01/Reza%20Sadeghi%20-%20Khoda%20ro%20Che%20didi%5B128%5D.mp3
فرهنگ
مدیر بازنشسته
مرسی دوس جونییییی
درسا هم که فعلا یه هفته ای میشه سراغشون نرفتم
یه طوریمه .. نمیدونم ... حسش نیس
وای وای
چرا نمیخونی؟؟؟؟
درستو بخون وگرنه اینجا راهت نمیدناااااااااا
فرهنگ
مدیر بازنشسته
چی شده عسیسم؟؟
مگه با اینجا بودنت چی شده؟
به من بگو ... من دوستتم ... من رازدارتم ...بگو
وز جام دل مپرس کاین جام را به سنگ صبوری شکسته ام
zfarzan
عضو جدید
سلام به شما
به صورت خلاصه تفاوت اين دو مورد اينه:
الكترو پوليش،كه پوليش الكترو شيميايي هم ناميده مي شود،يك فرايند الكترو شيميايي است كه جهت زدودن ماده از سطح يك قطعه فلزي استفاده مي شود. اين فرايند جهت پوليش ،پسيو كردن ،و پليسه گيري قطعات فلزي كاربرد دارد.براي انجام اين فرايند قطعه كار در يك حمام الكتروليت با دماي كنترل شده غوطه ور گرديده و به قطب مثبت (آند) يك منبع تغذيه متصل مي شود، قطب منفي هم به يك الكترود كمكي (كاتد) متصل مي گردد.
اما،
الكترواچ يك فرايند اچ شامل استفاده همزمان از مواد شيميايي و جريان مستقيم الكتريكي است. در اين فرايند محلول اچ الكترو شيميايي روي سطح يك ماده، ترجيحا يك فلز،در حضور جريان الكتريكي به كار گرفته مي شود.
اين يه توضيح خلاصه است اگه فك مي كنيد اطلاعات بيشتري نياز دارين بگين تا چند تا فايل براتون بذارم.
در مورد متالوگرافی و اینکه چرا در اچ کردن فازهای مختلف ظاهر می شوند و چرا مرز دانه ها با رنگی متفاوت از دانه دیده می شوند
دلیل این است که فازهای مختلف دارای ترکیب شیمیایی مختلف می باشند و در مقابل محلول خورنده( محلول اچ) عکس العملی متفاوت نسبت به فازی با ترکیب غیر مشابه دارند و در زیر میکروسکوپ با توجه به اینکه هر فازی که بیشتر خورده می شود نور کمتری را منعکس می کند، تیره تر دیده می شوند .
اما در مورد مرز دانه ها چون محل بی نظمی می باشند و از طرفی محل جمع شدن ناخالصی ها، پس در این مناطق هم شدت خوردگی بالاتر می باشد زیرا با افزایش بی نظمی، واکنش پذیری شدت می یابد. پس در زیر میکروسکوپ تیره دیده می شوند
نگاه کن که غم درون سینه ام
چگونه قطره قطره آب می شودچگونه سایه سیاه و سرکشم
اسیر دست افتاب می شود
نگاه کن
تمام هستی ام خراب می شود
شراره ای مرا به کام می کشد
مرا به اوج می برد
مرا به دام می کشد
نگاه کن
تمام آسمان من پر از شهاب می شود
تو آمدی ز دور ها و دور ها
ز سرزمین عطرها و نورها
مرا ببر امید دلنواز من
ببر به شهر شعر ها و شورها
کنون که آمدیم تا به اوج ها
مرا بشوی با شراب موج ها
مرا بپیچ در حریر بوسه ات
مرا بخواه در شبان دیر پا
مرا دگر رها نکن
مرا از این ستاره ها جدا مکن
نگاه کن که موم شب به راه ما
چگونه قطره قطره آب می شود
صراحی سیاه دیدگان من
به لای لای گرم تو
لبالب از شراب خاب می شود
به روی گاهواره های شعر من
نگاه کن
تو می دمی و آفتاب می شود....!!
آخرین ویرایش:
Similar threads
Similar threads
-
-
-
-
-
درخواست راهنمایی برای حل یک مساله ترمودینامیکی
- شروع شده توسط adf4x4
- پاسخ ها: 1