حسینیه باشگاه مهندسان ایران

T@ti

عضو جدید
میدانم " بــــابــــا " دو بخش استـــــــــ....... !!!!

بخشـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـی در صحرا و بخشـ ـ ـ ـ ـ ـ ـی بالای نیزه ...!

اما اینکه " عمـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـو " چند بخش است را فقط " بابا " میـــ دانــ ـ ـد !!!


" .....کــــلُِِ یومـ ــ ــ ــ ــ ــ ـــ...... عاشورا ..... و ..... کلُ عرضــ ــ ــ ــ ــ ــ ــ ــ ــ ــ....... کربـ .....ــ.....ـــ....ـــلا.... "

 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
گر چه رو سياهم،زمين گير گناهم
نگاهي كن به اشكم،نگاهي كن به آهم

بخواهي يا نخواهي،منم عبد سياهت
مي آيم مي نشينم،كنار خيمه گاهت



حسين"ع" جانـــم،حسيـــــن جان...

به چه كار آيدم دل،نلرزد گر برايت
به چه كار آيدم سر،نيوفتد گر به پايت

همين است آرزويم،كه لبيك بگويم
نه با حرف و كلامي ،كه با خون گلويم
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
***السَّلامُ عَلَى الشَّیْبِ الْخَضیبِ***




فرا رسیدن محرم رو تسلیت میگم.

لطفا اگر شعر و متن وتصویر و مداحی دارید بذارید استفاده کنیم.

رفقا تو کار امام حسین(ع) تنبلی نکنید بذارید واسه این دهه یه تاپیک خوشگل داشته باشیم که بعدا هم نگاهمون بهش افتاد از دیدنش لذت ببریم.

خواهشی که از بعضی رفقای دیگمون دارم اینه که این جا به میدون جنگ تبدیل نشه!!!اگر بحثی دارید یه تاپیک دیگه بزنید .ما هم شرکت میکنیم.

__________________________________________________ _________




باز باران با ترانه
ميخورد بر بام خانه
يادم آمد كربلا را،
دشت پرشور و بلا را،
گردش يك ظهر غمگين،
گرم و خونين،
لرزش طفلان نالان،
زير تيغ و نيزه ها را،
با صدای گريه های كودكانه
وندرين صحرای سوزان،
ميدود طفلی سه ساله
پر زناله ، دلشكسته ، پای خسته
باز باران ، قطره قطره،
ميچكد از چوب محمل،
آخ باران
کی بباری برتن عطشان یاران
ترکنند از آن گلو را
آخ باران .. آخ باران
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
اصلا حسين جنس غمش فرق ميكند
راه دل است، پيچ و خمش فرق ميكند
اينجا گدا هميشه طلبكار مي شود
اينجا كه آمدي ،كرمش فرق ميكند
حاجت رواست هركه دعا تحت قبه كرد
ارباب باوفا حرمش فرق ميكند
با پاي نيزه روي زمين راه ميرود
خورشيدكاروان،قدمش فرق ميكند...


 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز

سفیر

وقتی مسلم بن عقیل سفیر امام(ع) رو گرفتند و به دارالاماره بردن دیدند که گریه میکند خوشحال شدند و با طعنه به او گفتند تو که انسان شجاعی بودی چرا چنین گریه میکنی؟

مسلم در جوابشان گفت:

گريه من براي خود نيست بلکه گريه‌ام براي آن سيد مظلوم جناب امام حسين (ع) و اهل بيت او است که به فريت اين منافقان غدار از يار و ديار خود جدا شده‌اند و روي به اين جانب آورده‌اند. نمي‌دانم بر سر ايشان چه خواهد آمد.
پس متوجه ابن‌اشعث گرديد و فرمود: مي‌دانم که بر امان شما اعتمادي نيست و من کشته خواهم شد، التماس دارم که از جانب من کسي بفرستي به سوي حضرت امام حسين (ع) که آن جناب به مکر کوفيان و وعده‌هاي دروغ ايشان ترک ديار خود ننمايد و بر احوال پسر عمّ غريب خود مطلع گردد، زيرا مي‌دانم که آن حضرت امروز يا فردا متوجه اين جانب مي‌گردد، و به او بگویيد که پسر عمت مسلم مي‌گويد که از اين سفر برگرد، پدر و مادرم فداي تو باد که من در دست کوفيان اسير شدم و مترصد قتلم و اهل کوفه همان گروهند که پدر تو آرزوي مرگ مي‌کرد که از نفاق ايشان رهايي يابد.
 

sabahat

عضو جدید
کاربر ممتاز
امام حسین (علیه السلام) فرموده‌اند:


عباس را نزد خدا منزلی است که روز قیامت، همه شهیدان بر آن رشک می‌برند.



(الخصال - ج 1 ص 68)
 

sabahat

عضو جدید
کاربر ممتاز
یا حسین جان یاران خوبی داشتید آقا همه تو شب عاشورا گفتند که فردا کنارتون هستند.... و شما گفتید باوفایند....

ولی آقای من غریب است.... من چه رو سیاهم...

یا صاحب الزمان
 

sabahat

عضو جدید
کاربر ممتاز
یا حسین فرات هنوز شرمگین است
بیچاره رود پیر قرن هاست آهسته و شکسته میرود
هنوز چکاچک شمشیرها را میشنود
هنوز صدای گریه بچه ها و نعره های دلیرانه را میشنود
هنوز شیون های زنان و غم و اندوه اهل بیت(علیهم السلام) و شیعیان آنها شنیده میشود
هنوز شهادتها و دلاورى ها و شجاعت ها و ایثارهاى سید الشهدا امام حسین(ع) و یاران با وفاى او را میشود حس کرد خاطرات زیادی این پیر کهنه رود در دل دارد که همچنان در درون خویش محفوظ نگاه داشته است
 

Behnegar_mehraz8

عضو جدید
کاربر ممتاز
امام حسین (ع) فرموده‌اند:
کسی که گرفتاری و اندوه مۆمنی را برطرف کند و او را آسوده کند، خداوند گرفتاری و اندوه دنیا و آخرت را از او رفع می‌کند. (بحارالانوار، ج 78، ص 122)
 

Behnegar_mehraz8

عضو جدید
کاربر ممتاز

به جای جای دلم جای پای توست یا حسین
خوشـــم که حنجره‌ام نینوای توست یا حسین
هـزار چشمه‌ی اشکم اگـر دهند به چشـم
خدا گواهست که وقف عزای توست یا حسین
 

Behnegar_mehraz8

عضو جدید
کاربر ممتاز
لسَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ السَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ‏
(السَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا خِيَرَةَ اللَّهِ وَ ابْنَ خِيَرَتِهِ) السَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا ابْنَ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ وَ ابْنَ سَيِّدِ الْوَصِيِّينَ‏ ، السَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا ابْنَ فَاطِمَةَ سَيِّدَةِ نِسَاءِ الْعَالَمِينَ‏ ، السَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا ثَارَ اللَّهِ وَ ابْنَ ثَارِهِ وَ الْوِتْرَ الْمَوْتُورَ ؛ السَّلاَمُ عَلَيْكَ وَ عَلَى الْأَرْوَاحِ الَّتِي حَلَّتْ بِفِنَائِكَ عَلَيْكُمْ مِنِّي جَمِيعاً سَلاَمُ اللَّهِ أَبَداً مَا بَقِيتُ وَ بَقِيَ اللَّيْلُ وَ النَّهَارُ
 

Behnegar_mehraz8

عضو جدید
کاربر ممتاز
يا اَباعَبْدِاللَّهِ لَقَدْ عَظُمَتِ الرَّزِيَّةُ وَ جَلَّتْ وَ عَظُمَتِ الْمُصيبَةُ بِكَ عَلَيْنا وَ عَلى جَميعِ اَهْل ِالاِْسْلامِ

اى ابا عبداللّه براستى بزرگ شد سوگوارى تو و گران و عظيم گشت مصيبت تو بر ما و بر همه اهل اسلام
 

سروش7

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
روز عاشورا در آن میدان عشق

کرد رو را جانب سلطان عشق



بارالها این سرم این پیکرم

این علمدار رشید، این اکبرم



این سکینه، این رقیه، این رباب

این عروس دست وپا خون در خضاب



این من و این ساربان، این شمر دون

این تن عریان میان خاک و خون



این من و این ذکر یارب یاربم

این من و این ناله های زینبم
 

سروش7

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
اى حرمت قبله حاجات ما

یاد تو تسبیح و مناجات ما

تاج شهیدان همه عالمى

دست على، ماه بنى هاشمى

همقدم قافله سالار عشق‏

ساقى عشاق و علمدار عشق

سرور و سالار سپاه حسین

داده سر و دست براه حسین

عم امام و اخ و ابن امام

حضرت عباس علیه السلام

اى علم کفر نگون ساخته

پرچم اسلام برافراشته

مکتب تو مکتب عشق و وفاست‏

درس الفباى تو صدق و صفاست
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
همین که نام بلندش کنار من پیچید
میان هردو جهان اعتبار من پیچید
شهاب هر چه رها شد به جان خویش خرید
ز بسکه ماه حرم در مدار من پیچید
قرار بود خرابش کند امان نامه
چه لحظه ها به خودش در کنار من پیچید!
همین که رفت ،نشستم به روي دست زدم
خدا به خیر کند!کاروبارمن پیچید
دخیل طفل رباب مرا نشانه گرفت
همین که تیربه مشک نگار من پیچید
سرش که ریخت سر شانه اش،به دنبالش...
صداي گریه ي بی اختیار من پیچید
سر عمود سرش را به هر طرف می برد
ز بسکه رفت و به گیسوي یارمن پیچید
گه فرود که برگشت ،علتش این بود
رکاب اسب به پاي سوار من پیچید
کنار علقمه وقتی روي زمین افتاد
صداش بیشتر از انتظارمن پیچید
شکستنش کمرم را شکست و جار زدند
قدم،قدم،خبرانکسارمن پیچید!
 

.:ارمیا:.

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
تجلی عشق علوی و شور حسینی در آثار نویسندگان و شاعران مسیحی (3)

تجلی عشق علوی و شور حسینی در آثار نویسندگان و شاعران مسیحی (3)

متنهایی که می نویسم از کتاب "روح القدس، پدر، پسر" تألیف "محمّد رضا زائری"ه.

واسه خودم خیلی جالب بود که حسّ سایر ادیان رو نسبت به قیام
حسین (ع) و حماسه ای که چندین قرن پیش در کربلا رخ داد، بدونم.


ادامه:
.
.
.
جوزف هاشم

... و خداوند اهل بیت را برای قربانی شدن برگزید تا امّت ها را بیامرزد و وجودشان مشعل هدایت به سوی حق باشد.

دختران پیامبر از مصیبت بر سر و سینه می زدند و می نالیدند و...آنگاه که زحمهای پیاپی بر سر حسین فرود آمد ناله های زینب برخاست.

هفتاد زخم بر او زدند...امّا کینه شان تمام نشد!
و
هفتاد سر از بدن جدا کردند...امّا مستیِ گمراهیشان قرار نیافت!


ای ننگ بر نیزه ای که سر حسین بر آن خاست!

امّا سرِ حسین بر نیزه، ارکان امّت خود را تا قیامت بر افراشت.

نه!

تو فقط امام شیعیان نبودی؛ بلکه تو پیشوای تمام انسانها هستی که در زمین جایگاه مؤمنان را عزّت دادی.

ای مردم!

هرکه به راه اهل بیت رود، سود می کند.

به راهشان در دنیا و آخرت متوسّل شوید و هدایت یابید؛ که هرگز حق با غیر ایشان برپا نمی شود!
 

.:ارمیا:.

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
از زبان حضرت زینب...

از زبان حضرت زینب...

دلی در خون نشسته دوست داری؟! / بگو قلبی شکسته دوست داری؟!

تو را ای عشق! بی سر دوست دارم / مرا با دستِ بسته دوست داری؟!

* * *


نه تنها تیر و تیغ و سنگ بوده / سرِ پیراهن تو جنگ بوده

ولی شرمنده! زینب دیر فهمید / که انگشتر به دستت تنگ بوده!!


(سیّد حمید رضا برقعی)
 

F A R Z A N E

عضو جدید
کاربر ممتاز
اینک حسین است و شب راز و نیازش
روح تمــام انبیــاء محــو نمــازش
آوای قــرآنش ز قــرآن می‌بَـرد دل
بگذشته از جان و زجانان می‌بـرد دل
بی‌واسطه جایش در آغوش خـدا بود
تنها نه از خلقت که از خود هم جدا بود
می‌گفت:یارب! این من و این بود و هستم
بـود و نبــودم را گــرفتم روی دستم
در عـالم زر بـا تـو بـوده ایـن قـرارم
اینک تو هر چه دوست داری،دوست دارم
ز آن سرفرازم که سرم را دوست داری
گل زخم‌هـای پیكـرم را دوست داری
صد لاله ی پرپر نثارت کردم ای دوست
خون علی‌اصغر نثارت کردم ای دوست
ایثـار جـان و سـر مبـارک باد بر من
داغ عـلی‌اکبر مبــارک بــاد بـر من
فریــاد یــارانم بــه از آوای بــلبل
سم ستوران خوب‌تــر از شاخه ی گل
سوز عطش از سردی دریاست بهتر
سنگ جبین از لالــه ی حمراست بهتر
بــوسم به زخم سینه نوک تیرها را
شویم به خوناب جگر، شمشیرها را
زخم زبان‌ها مـرهم زخمند بـر من
این زخم تیغ دوست، این دشنام دشمن
گودال خون بر من گلستان بهشت است
نام بهشت اینجا که جای توست،زشت است
بگذار خون جوشد ز رگ‌های گلویم
بگـذار زیـر تیـغ هـم ذکر تـو گویم
بگـذار طـفلم دامنــش آتش بگیرد
از ترس دشمن در دل صحـرا بمیرد
بگذار تا مهمان شـود سـر در تنورم
بگـذار از مطبخ رود تـا عرش، نورم
چوب جفا و لب چه شیرین است با تو
زخم سر زینب چه شیرین است با تو
روز ازل گفتم بــلا را دوســت دارم
تـا صبح محشر کربلا را دوست دارم
 
بالا