[FONT="]ای زینب، ای زبان علی در کام با ملت خویش حرف بزن.[/FONT]
[FONT="]ای زن، ای آنکه مردانگی در رکاب تو جوانمردی آموخت.[/FONT]
[FONT="]
زنان ملت ما اینا که نام تو آتش عشق بر جانشان میافکن به تو مهتاجند. بیش از همه وقت. جهل از یکسو به اسارت و ذلتشان نشانده است و غرب از سوی دیگر به اسارت پتهان و ذلت تازهشان میکشاند و از تو و از خویش بیگانشان میسازد. آنان را بر استکبار کهنه و نو و ملعبه سازان تعصب قدیم و تفنن جدید به نیروی فریادهایی که بر سر یک شهر، شهر قصاوت و وحشت میکوبیدی و پایههای یک قصر، قصر جنایت و قدرت را میلرزاندی برآشوب. تا در خویش برآشوبند وتاروپود این پردههای این عنکبوت فریب را بدرند تا در برابر این طوفان بر باد دهندهای که نلرزید را آغاز کرده است ایستادن را بیاموزند. تا این ماشین هولناک را که از آنان بازیچههای جدیدی میسازد باز برای استسمار جدید، برای اغفال جدید، برای پر کردن ایام فراغت و برای لذت بخشیدن به هوسهای کثیف ، برای شور آفریدن به تالارها و خلوتهای بی شور و بی روح اشرافیت جریح، و برای سرگرمی زندگی پوچ و بی هدف جامعه رفاق در هم بشکند. و خود را از حرمهای اسارت قدیم و بازارهای بی حرمت جدید به امامت تو ای زینب نجات بخش.[/FONT]
زنان ملت ما اینا که نام تو آتش عشق بر جانشان میافکن به تو مهتاجند. بیش از همه وقت. جهل از یکسو به اسارت و ذلتشان نشانده است و غرب از سوی دیگر به اسارت پتهان و ذلت تازهشان میکشاند و از تو و از خویش بیگانشان میسازد. آنان را بر استکبار کهنه و نو و ملعبه سازان تعصب قدیم و تفنن جدید به نیروی فریادهایی که بر سر یک شهر، شهر قصاوت و وحشت میکوبیدی و پایههای یک قصر، قصر جنایت و قدرت را میلرزاندی برآشوب. تا در خویش برآشوبند وتاروپود این پردههای این عنکبوت فریب را بدرند تا در برابر این طوفان بر باد دهندهای که نلرزید را آغاز کرده است ایستادن را بیاموزند. تا این ماشین هولناک را که از آنان بازیچههای جدیدی میسازد باز برای استسمار جدید، برای اغفال جدید، برای پر کردن ایام فراغت و برای لذت بخشیدن به هوسهای کثیف ، برای شور آفریدن به تالارها و خلوتهای بی شور و بی روح اشرافیت جریح، و برای سرگرمی زندگی پوچ و بی هدف جامعه رفاق در هم بشکند. و خود را از حرمهای اسارت قدیم و بازارهای بی حرمت جدید به امامت تو ای زینب نجات بخش.[/FONT]
آخرین ویرایش: