حسینیه باشگاه مهندسان ایران

ساقي كوير

عضو جدید
سیماى شیعه در نگاه امام صادق علیه السلام ...

سیماى شیعه در نگاه امام صادق علیه السلام ...

دقت در خوراك
«شیعتنا لا یاكلون الجرى... ولا یشربون مسكرا»؛ شیعیان ما مارماهى نمى‏خورند... و شراب نمى‏نوشند.

برگزیده‏اى از سایر سفارش‏ها

آثار استقامت


«یابن جندب لو ان شیعتنا استقاموا لصافحتهم الملائكه ولا ظلهم ‏الغمام ولا شرقوا نهارا ولا كلوا من فوقهم و من تحت ارجلهم و لما سالوا الله الا اعطاهم‏.»
اگر شیعیان ما استقامت كنند، فرشتگان دست در دست آنها مى‏گذارند، ابرهاى سفید(رحمت) برآنها سایه مى‏افكند، چون روز درخشنده و تابناك مى‏شوند، از زمین و آسمان روزى مى‏خورند و آنچه ‏از خدا بخواهند، خداوند به آنها عطا مى‏كند.

شیوه برخورد با گناهكاران


1- گفتن خوبى‏ها و پرهیز از سخن ناروا.
«یابن جندب لاتقل فى‏المذنبین من اهل دعوتكم الا خیرا»؛ اى پسرجندب! به گناهكاران از همكیشان خود جز خوبى و نیكویى چیزى مگو.
در برخورد با گناهكاران باید با سخنان نیكو و گفتن خوبى‏هاى‏آنان، امید مرده در آنها را زنده كرد و از خشونت، گفتار ناروا و بازگو نمودن لغزش‏هاى آنها پرهیز كرد؛ زیرا چنین برخوردهایى ‏مجرمان را از پیمودن راه درست ناامید و نسبت ‏به دین و آموزه‏هاى ‏آن گریزان مى‏سازد.

2- در خواست توفیق براى گناهكاران


«واستكینوا الى الله فى توفیقهم‏»؛ توفیق آنها را خاضعانه از خداوند بخواهید.

3- در خواست توبه براى گناهكاران


توبه از حالات سازنده انسان است كه انجام دهنده آن محبوب خداوند است:
«ان الله یحب التوابین‏»؛ خداوند كسانى كه بسیار توبه مى‏كنند را دوست دارد.(1) توبه روشى است كه امام صادق علیه السلام براى پاكسازى گناهكار توصیه‏ كرده است. شیعیان واقعى باید از خدا بخواهند كه گناهكاران از كردار ناشایست ‏خود پشیمان شوند و به سوى خدا بازگردند، زیرا خداوند بسیار توبه ‏پذیر و بخشنده است؛ «ان الله هوالتواب ‏الرحیم‏.»
 

ساقي كوير

عضو جدید
سیماى شیعه در نگاه امام صادق علیه السلام ...

سیماى شیعه در نگاه امام صادق علیه السلام ...

راه بهشتى شدن

حضرت امام جعفر صادق علیه السلام سه راه را فراروى جویندگان بهشت قرار داده است:
1- پیروى از ائمه علیهم السلام .
2- برائت از دشمنان.
3- سخن گفتن آگاهانه و سكوت هنگام نا آگاهى.
«فكل من قصدنا و تولانا و لم یوال عدونا و قال ما یعلم و سكت‏ عما لایعلم او اشكل علیه فهو فى‏الجنه‏»؛هر كس جویا و پیرو ما باشد و از دشمنان ما پیروى نكند و چیزى‏ كه مى‏داند، بگوید و از آنچه كه نمى‏داند، یا بر او مشكل (مشتبه)است، سكوت كند، در بهشت است.
ارزش سكوت



«علیك بالصمت، تعد حلیما، جاهلا كنت او عالما، فان الصمت زین ‏لك عندالعلماء و سترلك عند الجهال»؛عالم باشى یا جاهل، خاموشى را برگزین تا بردبار به شمار آیى؛زیرا خاموشى نزد دانایان زینت و در نزد نادانان پوشش است.

دورى جستن از عقاید منحرف


خطر بدعت‏ها، گرایش‏هاى منحرف و قرائت‏هاى ناصواب از دین، همیشه ‏متوجه جوامع شیعى بوده است.
«یابن جندب! بلغ معاشر شیعتنا و قل لهم: لاتذهبن بكم ‏المذاهب‏»؛ اى پسر جندب! به شیعیان ما بگو؛ مبادا عقاید منحرف، شما را از مذهب خودتان بیرون برد.

نشانه‏هاى ناتوانى


«قد عجز من لم یعد لكل بلاء صبرا و لكل نعمه شكرا و لكل عسریسرا»؛ ناتوان است كسى كه براى هر بلایى صبرى، براى هر نعمتى ‏شكرى و براى هر سختى آسانى آماده نكند.

كردارهاى برتر


«یابن جندب! صل من قطعك، واعط من حرمك، و احسن الى من اساءالیك، و سلم على من سبك، و انصف من خاصمك، واعف عمن ظلمك، كماانك تحب ان یعفى عنك، فاعتبر بعفوالله عنك، الا ترى ان شمسه‏ اشرقت على الابرار والفجار و ان مطره ینزل على الصالحین والخاطئین.»
اى پسر جندب! با كسى كه از تو بریده، وصل كن؛ به كسى كه چیزى ‏به تو نداده، چیز بده؛ با كسى كه به تو بدى كرده، خوبى كن؛ به ‏كسى كه به تو دشنام داده، سلام كن؛ با كسى كه با تو دشمنى كرده، انصاف داشته باش و از كسى كه به تو ظلم كرده، در گذر، همچنان‏ كه دوست دارى از تو در گذرند. از گذشت‏ خداوندنسبت به خودت عبرت‏ بگیر. آیا نمى‏بینى خورشید خداوند بر خوبان و بدان مى‏تابد و بارانش بر صالحان و مجرمان نازل مى‏شود؟

اساس اسلام


آخرین جمله از سفارش‏هاى امام صادق علیه السلام به ابن جندب درباره اهمیت ‏و ارزش محبت اهل‏بیت علیهم السلام است.
« لكل شیى‏ء اساس و اساس الاسلام حبنا اهل‏البیت‏»
هر چیزى را پایه‏اى است و پایه اسلام، محبت ما، اهل بیت(علیهم السلام) است.
 

*** s.mahdi ***

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
 

Haaji

عضو جدید
کاربر ممتاز
« السلام علیک یا جعفر بن محمد أیها الصادق(علیه السلام)»

با عرض سلام و تسلیت خدمت دوستان به مناسبت سالروز شهادت امام جعفر صادق(ع)

امروز میخوام یادی کنم از امام موسی کاظم(ع) ، فرزند گرانقدر امام جعفر صادق(ع)
آیا کسی از دوستان در مورد نحوه شهادت و مراسم تشیی و تدفین این بزرگوار اطلاع داره؟
 

امین قیاسی 1986

عضو جدید
شهادت امام صادق ع تسليت باد

شهادت امام صادق ع تسليت باد

سلام
شهادت ششمين اختر تابناك امامت ، عالم بزرگ امامت بر حضور امام عصر و شيعيان حضرتش تسليت عرض مينمايم

انشاالله نام ما در ليست عزاداران حضرتش بنويسند
التماس دعا

 

138

عضو جدید
1-امام صادق (ع) :


اِمتَحِنُوا شِیعَتَنا عِندَ ثَلاثٍ:

عِندَ مَواقیتِ الصلَواتِ کیفَ مُحافَظَتُهُم علَیها،

وعِندَ أسـرارِهِم کیفَ حِفظُهُم لَها عَن عَدُوِّنـا،

و إلى‏ أموالِهِم کیفَ مُواساتُهُم لإِخوانِهم فیها


شیعیان ما را در سه چیز بیازمایید :

در مواظـبـت بر اوقـــات نمـــازها ،

در نگهدارى اسرارشان از دشمنان ما

و در همدردى و کمک مالى به برادرانشان


(میزان الحکمه، باب صفات الشّیعه)



2 -امام صادق (ع) :


عَن یَزیدَ الصّائِغِ قالَ: قُلتُ لِاَبی عَبدِاللهِ (ع) : رَجُلٌ عَلَی هذا الاَمرِ اِن حَدَثَ کَذَبَ وَ اِن وَعَدَ اَخلَفَ وَ اِن اَوتُمِنَ خانَ؛

ما مَنزِلَتُهُ ؟ قال: هیَ اَدنی المنازِل مِن الکُفرِ وَ لَیسَ بِکافِر


یزید بن صائغ گوید: به امام جعفر صادق عرض کردم که : مردی هست که شیعه است ولی اگر سخن گوید دروغ

می گوید و اگر وعده دهد به وعده اش وفا نمی کند و اگر امینش شمرند خیانت می کند؛ چنین کسی چه مقام و

منزلتی دارد ؟ حضرت فرمود: منزلت او نزدیکترین منزلها به کفر است ولی کافر نیست.


(جهاد با نفس، ح 479)​






3-
ليس بين الايمان و الكفر الا قلة العقل قيل : و كيف ذاك يا ابن رسول الله ؟ قال : إن العبد يرفع رغبته الي مخلوق فلو أخلص نيته لله لأتاه الذي يريد في أسرع من ذلك .

امام جعفر صادق (ع) : ميان ايمان و كفر فاصله اي جز كم عقلي نيست . عرض شد : چگونه اي پسر پيغمبر ؟ فرمود : بنده خدا در حاجت خود متوجه مخلوق مي شود ، در صورتي كه اگر با خلوص نيت متوجه خدا شود آنچه خواهد در نزديكتر از آن وقت به او رسد .
 

*** s.mahdi ***

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
۩*۞*۩ ويژه نامه دهه کرامت و ولادت نورانی دو گوهر الهی تبریک و تهنیت ۩*۞*۩

۩*۞*۩ ويژه نامه دهه کرامت و ولادت نورانی دو گوهر الهی تبریک و تهنیت ۩*۞*۩





 

*** s.mahdi ***

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز



اول ذیقعده سالروز ولادت حضرت معصومه (س) است،
بانوی بزرگواری که عصمت مادر خود حضرت زهرا (س)
در او تجلی یافت،


وی بانویی بهشتی،غرق در عبادت و نیایش،
پیراسته از زشتیها و شبنم معطر آفرینش است.


اين روز خجسته را كه مقارن است با گراميداشت روز دختر
به همه عاشقان و شيفتگان خاندان عصمت و طهارت عليهم السلام
و تمامي دختران مومنه كه الگويشان حضرت معصومه
سلام الله عليهاست تبريك و تهنيت عرض مي كنيم
 

*** s.mahdi ***

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز

حضرت فاطمه معصومه سلام الله عليها در يک نگاه گذرا

نام مقدس: ‌فاطمه كبری

لقب شریف: ‌معصومه علیهاالسلام

پدر بزرگوارش: ‌حضرت موسی بن جعفر علیه‌السلام

مادر گرامی اش: حضرت نجمه خاتون

ولادت باسعادت: ‌اول ذیقعده الحرام 173 ه ـ.ق

محل ولادت: ‌مدینه منوّره

ورود به قم: 23 ربیع‌المولود 201 ه ـ.ق

هدف از مسافرت: ‌دیدار برادر خود ‌علی بن موسی الرضا علیه‌السلام كه در خراسان بود.

رحلت یا شهادت جانگداز: دهم ربیع‌الثانی 201 ه ـ.ق (بنا به قول معتبر)
سنّ مبارك: 28 سال

محل عبادتش در قم: بیت‌النّور (واقع در میدان میر «قم»)

پاداش زیارت بامعرفت آن حضرت: بهشت برین




 

*** s.mahdi ***

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
سرود شكفتن

تولد فاطمه معصومه(س) براى اهل‏بيت(عليهم السلام) اهميتى خاص داشت‏زيرا اين خبر قبل از تولد بارها توسط امام صادق(ع) اعلام مى‏شد و به اين ترتيب‏از همان ايام شيعيان به شناخت مقام والاى وى فرا خوانده مى‏شدند. از جمله آنگاه‏كه گروهى از شيعيان رى نزد امام صادق(ع) آمدند، حضرت فرمود: آفرين بر برادران‏ما از اهل قم.

آنان گفتند: ما اهل رى هستيم. ولى امام همان جمله پيشين راتكرار فرمود. و ادامه داد:
«الا ان لله تعالى حرما و هو مكه. الا ان لرسول الله‏حرما و هو المدينه الا ان لاميرالمؤمنين حرما و هو الكوفه الا ان حرمى و حرم ولدى‏بعدى قم الا ان قم كوفتنا الصغيره. الا ان للجنه ثمانيه ابواب ثلاث منها الى قم.تقبض فيها امراه هى من ولدى و اسمها فاطمه بن موسى. تدخل بشفاعتها شيعتناالجنه باجمعهم‏».

براى خداوند حرمى است كه مكه است، حرم رسول، مدينه حرم امير مومنان كوفه است وحرم من و فرزندانم قم است. بدانيد قم كوفه كوچك ماست. بدانيد بهشت هشت در داردكه سه در آن به سوى قم است.بانويى از اولاد من در آنجا وفات مى‏كند كه نامش فاطمه دختر موسى است. همه‏شيعيان ما به شفاعت او وارد بهشت مى‏شوند.

اين خبر و نحوه تعريف حضرت از قم به‏طور طبيعى مى‏توانست گروهى از اهالى رى را به عزيمت‏به سوى قم برانگيزد و درحقيقت اهميت ويژه‏اى را كه شهر قم به خاطر حضور فاطمه كبرى مى‏يافت‏براى آنان‏بازگو كند.

مى‏توان گفت‏به همين خاطر گروههايى از مردم قم از جمله صاحبان فكر وانديشه از آمدن چنين بانويى به قم مطلع بودند و براى فرا رسيدن آن زمان و يارى‏و پاسداشت مقدم وى لحظه شمارى مى‏كردند. نكات ديگرى نيز از اين روايت‏به دست‏مى‏آيد از جمله اين كه قم حرم ائمه طاهرين است. موضوعى كه در دهها روايت ديگراز زبان پيامبر(ص)، امام على(ع) و اغلب ائمه يكى پس از ديگرى به آن اشاره شده‏است.

در خبرى ديگر نيز امام صادق(ع) به پيشگويى تولد وى پرداخت. آن روز يكى ازشيعيان به نزد حضرت آمد، امام را ديد كه با كودكى در گهواره سخن مى‏گويد. گامى‏جلوتر نهاد و مبهوت از اين واقعه پرسيد: آيا با اين طفل سخن مى‏گوييد؟ امام اورا دعوت كرد تا با كودك در گهواره سخن بگويد. مرد باز هم جلوتر آمد و سلام كرد.كودك نه تنها جوابش را داد; بلكه گفت:

اى مرد نامى را براى دخترت [كه تازه‏متولد شده است] انتخاب كرده‏اى كه خداوند آن را دشمن مى‏دارد پس نامش را عوض كن[وى نام دخترش را حميرا گذاشته بود] شگفتى مرد دو چندان شد. آنگاه امام‏صادق(ع) فرمود:
«اين كودك فرزندم موسى است.

خداوند از او دخترى به من عنايت مى‏كند كه نامش فاطمه است. او را در سرزمين قم‏به خاك مى‏سپارند. هر شخصى كه او را در قم زيارت كند، بهشت‏برايش واجب مى‏شود».
 

*** s.mahdi ***

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز

زمان تولد

در سال، ماه و روز تولد فاطمه معصومه(س) اختلافات عمده‏اى وجود داردكه اصلى‏ترين عامل، خفقان حاكم بر عليه شيعيان بود تا آنجا كه امنيت آنها تنهابا تقيه محفوظ مى‏ماند. در چنين زمانى كه اسامى كنيزها و رقاصه ‏هاى مجالس وهمنشين‏هاى دربار فاسد عباسيان به دقت ثبت مى‏شد، تولد و وفات اهل بيت در سكوتى‏مرگبار اتفاق مى‏افتاد.

همچنين بايد افزود: منعكس نشدن تاريخ مواليد و وفيات‏بانوان اهل‏بيت عموميت دارد به طورى كه تاريخ وفات حضرت فاطمه، مدفن حضرت زينب،تولد و وفات ام كلثوم، مادران همه امامان از امام زين‏العابدين(ع) تا امام‏عصر(عج) و دختران امامان از امام حسن تا امام عسكرى(عليهم السلام) كاملا مجهول‏است.

با اين حال محققان با تكيه بر حدس و گمان و گاه استدلال، مستندات و شواهدتاريخى در صدد يافتن تاريخ دقيق يا تخمينى تولد و وفات وى برآمده‏اند در نهايت‏دو نظريه در اين باره به وجود آمده است كه عبارتند از:
1 تولد وى در سال «183» اتفاق افتاد.
اين نظريه در برخى نوشته‏هاى معاصرين بدون ذكر سند نقل شده است.از جمله; مهدى سلطان العلما رازى در سال‏1339 ضمن رساله‏اى درباره اعمال‏جمكران مى‏نويسد: در كتاب «نزهه الابرار فى نسب اولاد الائمه الاطهار» و كتاب‏«لوامع الانوار فى طبقات الاخيار» كه كتاب مفصلى است چنين ضبط شده است «ولاده‏فاطمه بنت موسى بن جعفر(عليهم السلام) فى مدينه المنوره غره ذى‏القعده بقيه ازصفحه‏37 الحرام سنه ثلاث و ثمانين و ماه بعد الهجره النبويه.»

اما به دلايل مختلفى اين نظريه از سوى محققان رد شده است. ذبيح‏الله محلاتى در رياحين الشريعه‏مى‏نويسد:

آنچه را كه برخى از جهت‏بعضى از اغراض نسبت مى‏دهند كه فلانه مجتهد در مدينه‏طيبه تعين يوم وفات و تولد آن، تو را از كتاب لواقح الانوار استخراج كرده،بى‏اصل است زيرا كتاب لواقح الانوار در نظر من موجود است و اصلا چنين مطلبى در اونيست. احتمال دادم كتاب ديگرى باشد تا اينكه خدمت علامه نسابه دانشمند آقانجفى; شهاب‏الدين تبريزى شرفياب شدم. اين مطلب را عنوان كردم، فرمود: من كسى راكه چنين جعلى كرده، ملاقات كردم.

معلوم شد غرضى داشته كه ذكر آن مصلحت نيست. تجاوز الله عن الله.
همچنين درصورت قبول اين نظريه سال ولادت حضرت معصومه يا سال شهادت پدر بزرگوارش (183 ه.ق)مصادف مى‏شود حال آنكه بعد از فاطمه معصومه اين امام همام صاحب سه دختر ديگرنيز شده است كه لازمه‏اش وجود فاصله بين تولد فاطمه معصومه و آنها و زندانى شدن‏پدر (4 سال) و شهادتش 25 رجب سال‏183 ه. ق خواهد بود. خصوصا اينكه حضرت چهارسال آخر عمرش را در زندان گذرانده است و از خانواده‏اش كه در مدينه بودند، دوربود.

2-تولد در سال‏173 ه. ق واقع شد.اين نظريه از طرفداران بيشترى برخوردار است كه ضمن رد دلايل سال‏183، صدق‏مدعيان اين نظريه نيز به اثبات مى‏رسد.

مرحوم شيخ على نمازى صاحب مستدرك السفينه ذيل ماده فطم با قاطعيت تمام در اين‏باره مى‏نويسد:
«فاطمه المعصومه المولوده فى غره ذى‏القعده سنه‏173 ه. ق.»
مرحوم‏عمادزاده اصفهانى نيز بدون ابهام معتقد است كه حضرت در ماه ذى قعده سال‏173متولد شد.

در اين صورت شش سال تا زمان زندانى حضرت فرصت‏باقى خواهد ماند كه‏بگوييم سه فاطمه ديگر در اين مدت متولد شده‏اند.


 

*** s.mahdi ***

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز

عصرى كه او شكفت

دورانى كه مى‏رفت‏به شكفتن فاطمه معصومه بيانجامد،همزمان با امامت امام موسى بن جعفر(ع) بود كه در سال 148 ه. ق به امامت رسيدو مدت 35 سال به امامت پرداخت، خلفاى بنى‏عباس در اين دوران آنچنان عرصه را برامام و شيعيان تنگ كردند كه راويان به هنگام روايت نمى‏توانستند صريحا از نام‏حضرت ياد كنند و ناگزير كنيه‏هاى حضرت مانند (ابى‏ابراهيم و ابى‏الحسن) يا القاب‏وى مانند (عبد صالح، عالم و ...) را به كار برند و يا صرفا به رمز و اشاره‏مانند «رجل‏» بسنده مى‏كردند.

تقيه در اين ايام شدت يافت و منصور، مهدى، هادى و هارون چنان وضعى پيش آوردندكه امام حتى از لحاظ مالى براى اداره زندگى و دخترانش در مضيقه قرار گرفت.هارون آنگاه كه به حكومت رسيد، حضرت را زندانى كرد، گاه حضرت را آزاد مى‏كرد،دوباره زندانى مى‏ساخت و همين وضع تا مدت 14 سال ادامه يافت. هارون با رفتارآميخته به قساوت و سنگدلى چنان رعب و وحشتى به وجود آورد كه شيعيان هرگز طعم‏امنيت را نچشيدند.

در چنين عصرى بود كه زمان تولد حضرت معصومه(س) فرا مى‏رسيد.
تا آن روز 25 سال بود كه على بن موسى الرضا(ع) يگانه فرزند نجمه خاتون بود،او اين همه سال را در آرزوى تولد فرزندى ديگرى سپرى كرده و چشم به راه تولدكودكى بود كه امام صادق(ع) بشارت شكفتنش را دهها سال قبل داده بود.

نجمه همه‏اين سالها را هر چند منتظر ولى مطمئن سپرى كرد، على بن موسى الرضا(ع) نيزشادان و منتظر بود و تولد خواهرى بعد از دهها سال برايش مهم و جالب مى‏نمود،خانه‏اى كه نجمه در آن منتظر تولد فرزندش بود، هنوز بوى رسالت را با خود داشت;زيرا اولين بار كه پيامبر(ص) به مدينه آمد، مدتى در آن خانه ساكن شد، لحظات به‏كندى مى‏گذشت، بوى باران كوچه‏هاى مدينه را آكنده كرده بود و نسيم شكفتن كوچه‏هارا يكى پس از ديگرى پشت‏سر مى‏گذاشت تا اين كه عطر خبر تولد كودكى به زلالى كوثررسول را به خانه موسى بن جعفر(ع) آورد و به همه انتظارها پايان بخشيد.


 

*** s.mahdi ***

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز

سرچشمه دانش

حضرت معصومه (س) در خانداني که سرچشمه علم و تقوا و فضايل اخلاقي بود، پرورش يافت.

پس از آنکه پدر بزرگوار آن بانوي گرامي به شهادت رسيد، فرزند ارجمند آن امام، يعني حضرت رضا (ع) عهده دار امر تعليم و تربيت خواهران و برادران خود شد و مخارج آنان را نيز بر عهده گرفت.

در اثر توجهات زياد آن حضرت، هر يک از فرزندان امام کاظم (ع) به مقامي والا دست يافتند و زبانزد همگان گشتند.

ابن صباغ ملکي در اين باره ميگويد: «هر يک از فرزندان ابي الحسن موسي معروف به کاظم، فضيلتي مشهور دارد».

بدون ترديد بعد از حضرت رضا (ع) در ميان فرزندان امام کاظم (ع)، حضرت معصومه (س) از نظر علمي و اخلاقي، والامقام ترين آنان است.

اين حقيقت از اسامي، لقب ها، تعريف ها و توصيفاتي که ائمه اطهار (ع) از ايشان نموده اند، آشکار است و اين حقيقت روشن مي سازد که ايشان نيز چون حضرت زينب (س) «عالمه غير معلمه» بوده است.





 

138

عضو جدید
لقب های حضرت معصومه

لقب های حضرت معصومه

نظرى بر اسامى و القاب حضرت فاطمه معصومه(س)



1. فاطمه
اين مجلله عظيم الشان هم نام حضرت زهرا(س) و فاطمه يا فاطمه كبرى ‏ناميده شده است.

در روايتى درباره مقام والا و عظمت‏شان حضرت زهرا(س)و علت ‏ناميده شدن ايشان به فاطمه آمده است:

محمد بن مسلم گفت: از ابوجعفر امام باقر(ع)شنيدم كه فرمود:

فاطمه داراى جايگاهى كنار در جهنم است. وقتى روز قيامت مى‏شود،ميان دو چشم هر نفر، مومن ياكافر نگاشته مى‏شود. آنگاه به كسى‏كه دوستدار اهل‏بيت است و گناهان فراوانى دارد، دستور داد ه‏مى ‏شود به آتش افكنده گردد. وقتى حضرت فاطمه آن شخص را مى ‏بيند، مى‏ گويد: بارالها! مولاى من! مرا فاطمه نام نهادى و به واسطه من‏مى‏خواستى از كسانى كه دوستدار من و ذريه‏ام هستند، درگذرى‏وعده‏ات حق است و تو از وعده‏ات تخلف نمى ‏كنى.

در آن زمان خداوند عزيز و والامرتبه مى‏فرمايد: درست گفتى، تورا فاطمه نام نهادم و مى‏خواستم به خاطرتو از كسى كه دوستت‏دارد، و پيرو توست و به خاندانت علاقمند و پيرو آنان است،درگذرم. پيمانم حق است و من خلف وعده نمى‏كنم؛ به اين سبب به‏بنده‏ام فرمان داخل شدن در آتش را دادم تاتو درباره او شفاعت‏كنى. تو را شفيع قرار دادم تا براى ملائكه و پيامبران وفرستادگانم و صاحبان اين توقفگاه، جايگاه و منزلتت درپيشگاه من‏مشخص شود. هركس را كه ديدى ميان دو چشمش كلمه مومن است، مى ‏گيرى‏ و داخل بهشت مى‏كنى.

حضرت معصومه(س)نيز چون حضرت فاطمه زهرا(س)داراى مقام شفاعت ‏است. و احتمالا ناميده شدن وى به فاطمه بى‏ارتباط بااين مقام‏نبوده است. به هر تقدير به واسطه اين بانوى گرامى بسيارى ازشيعيان داخل بهشت مى‏گردند. در اين‏باره امام صادق(ع) مى‏فرمايد:


«... الا ان للجنه ثمانيه ابواب، ثلاثه منها الى قم. تقبض فيهاامراه هى من ولدى و اسمها فاطمه بنت موسى تدخل بشفاعتها شيعتى‏الجنه باجمعهم.»


آگاه باشيد، براى بهشت هشت دراست؛ سه تا از آنها به سوى قم‏باز مى‏شود. در آنجا بانويى قبض روح مى‏شود. او از جمله‏فرزندانم، و نامش فاطمه دختر موسى است. به شفاعت او همه شيعيان‏داخل بهشت مى‏گردند.


برخى از نويسندگان در توضيح روايت فوق گفته‏ اند:


مقتضاى اين خبر آن است كه از براى آن مخدره(فاطمه معصومه)درنزد خداى تعالى مقام محمودى مى‏باشد كه شفاعت نمودن آن مخدره‏باشد(در)روزجزا. و از براى او نزد خدا شانى است عظيم كه آن‏حضرت و هكذا برادرش حضرت رضا(ع) كه در زيارتش مى‏فرمايد: «ان لك‏ عندالله شانا من الشان.» و هكذا حضرت جواد. دركتاب مفتاح‏الجنان مذكور است كه حضرت رضا فرمود: هركه زيارت كند او راهمچنان است كه مرا زيارت كرده است. گرچه مولف مفتاح معلوم‏نيست، اما از احاديث معتبر نيز(چنين مطلبى)استفاده مى‏شود. درحديث است كه «من زار ذريتهما كانما زارهما» ؛ هركس ذريه حضرت‏حسن و حسين را زيارت كند، مثل كسى است كه خود آنها را زيارت‏كند. حضرت معصومه و حضرت عبدالعظيم حسنى نيز مشمول همين حكم‏مى‏باشند.


آرى، حضرت معصومه از مقام محمود يعنى مقام شفاعت ‏برخوردار است:
يا بضعه الرساله



ياد مدينه كردم باگوش جان شنيدم
لبيك را زبالا تا در حرم رسيدم
آيا شد آشكارا قبرنهان زهرا؟
يا فاطمه زهرسو با گوش جان شنيدم
بنت امام كاظم اخت امام هشتم
باشد شفاعتش را روز جزا اميدم
يا بضعه ‏الرساله، ما را مران زدرگه
گشتم گداى كويت از غير، دل بريدم
بر زاده برادر، جان جواد سوگند
رحمى، اگر چه زير بارگنه خميدم
يافاطمه، شفاعت از روسياهى ‏ام كن
تاخلق روز محشر بينند روسپيدم
2. معصومه

حضرت فاطمه معصومه مستغرق درعبادت، و از آلايش به معاصى و زشتيها پيراسته و عصمت مادرش زهرا(س) در او تجلى نموده است.

براساس پاره ‏اى از روايات، لقب معصومه از سوى امام رضا(ع)به ‏اين بانوى عظيم الشان اعطا گرديد. علامه مجلسى دراين باره‏گويد: امام رضا(ع)درجايى فرمود: «من زار المعصومه بقم كمن‏زارنى‏» هركس معصومه را در قم زيارت كند، مانند كسى است كه مرازيارت كرده است.
3. كريمه اهل‏بيت


حضرت معصومه درزبان علما و فقهاى شيعه به لقب «كريمه‏اهل‏بيت‏» ياد مى‏شود. از ميان بانوان اهل‏بيت اين نام زيبا تنهابه او اختصاص يافته است.


بر اساس روياى صادق و صحيح نسب‏شناس گرانقدر مرحوم آيت‏الله‏سيدمحمود مرعشى نجفى(م 1338 ه .)اين لقب از طرف امام‏صادق(ع)برحضرت معصومه اطلاق شده است. در اين رويا امام‏صادق(ع)به آيت الله نجفى كه با دعا و راز و نياز تلاش پى‏گيرى‏را براى يافتن قبر مطهر حضرت زهرا(س)آغاز كرده بود، خطاب‏فرمود: «عليك بكريمه اهل‏بيت‏» ؛ برتوباد به كريمه اهل‏بيت.

لقبهاى حضرت معصومه(س)از زيارتنامه ‏ها



تاآنجايى كه ما اطلاع يافتيم، سه ‏زيارتنامه براى حضرت معصومه ‏ذكر شده است: يكى از آنها مشهور و دوتاى ديگر غيرمشهور است.


اسامى و لقبهايى كه براى حضرت معصومه در دو زيارتنامه غيرمشهور ذكر شده، به قرار ذيل است:


طاهره(پاكيزه)؛ حميده(ستوده)؛ بره(نيكوكار)؛ رشيده(رشديافته)؛ تقيه (پرهيزكار)؛ رضيه(خشنود از خدا) ؛ مرضيه(مورد رضايت‏خدا)؛ سيده طاهره(بانوى پاكيزه)؛ سيده ‏صديقه(بانوى بسيار راستگو)؛ سيده رضيه مرضيه(بانوى خشنود ازخدا و مورد رضاى او)؛ سيده ‏نساء العالمين(سرور زنان عالم)
لقبهاى ديگر آن بانو

محدثه و عابده و مقدامه (بانوى پيشتاز) از ديگر صفات و القابى ‏است كه براى حضرت معصومه عنوان شده است
 

*** s.mahdi ***

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
السلام علیک یا حضرت معصومه سلام الله علیها و رحمة الله و برکاته


باز دلم به غوغای نسیم خوش رحمت از نگین درخشان قم ، هوائی گشته ...
باز دلم دیوانه وار به درو دیوار قفس می کوبد تا منفذی بیابد ...
باز دلم چون چراغ خاموشی خود را به نور منیره مقدسی جلا می دهد .
باز دلم غم و درد را بر باد نسیان سپرده و گوئی دست رحمتی در این دیار غربت سرمازده ، یافته است .
باز دلم به سان پرنده ای آسیمه سر ، از بند و اسارت سینه ملول خویشتن گریخته ، به سوی کویری که به فیض حضور کریمه ی اهل بیت(س) به دریای عشق مبدل گشته ، پر می کشد .


باز دلم وز شور و شوق بهار ، در کویر خویشتن بارانی می شود .
میلاد فرخنده بانوی کرامت حضرت فاطمه معصومه (س) مبارک باد




در حــرم امــن تو گــم میشود
عــمه ســادات ســلام علیــک
روح عبـــادات ســلام علیــک
عـمه ســادات بگــو کیستــــی؟
فــاطمه یــا زینــب ثانیستــــی؟
از سفـــــر کرببـــــــلا آمــــــدی؟
یــا کــه بــدنبال رضــا آمـــــدی؟
کاش شبی مست حضورم کنی
با خبــر از وقــت ظـــهورم کنــی
 

*** s.mahdi ***

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز


مقام و منزلت معنوى حضرت معصومه(س)

امام جواد(ع) فرمود: «من زار عمتى بقم فله الجنّه»
یعنى: هر کس عمه مرادر شهر قم زیارت کند،بهشت بر او واجب است..
حضرت معصومه(س) بانویى آگاه از حوادث روز و محدثه اى سخنور و معلمه اى توانا بوده است وشاگردان زیر نظر ایشان به تعلیم اصول اسلامى مشغول بوده اند.
همچنین کرامات زیادى از ایشان نقل شده است که نشان مى دهد این بانوى مؤمنه و دریادل از روحى بزرگ و شأنى رفیع در پیشگاه خداوند برخوردار است.
امام صادق(ع) مى گوید: «الا اى قم حرمى...تقبض فیها امرأه من ولدى و اسمها فاطمه بنت موسى یدخل بشفاعتها شیعتى الجنه باجمعهم.»
«اى مردم!شهر قم حرم من است، بانویى از فرزندان من در این شهر در مى گذرد که نامش فاطمه دختر موسى است و شیعیان در روز قیامت با شفاعت او به بهشت مى روند.»
در روایتى دیگر
از امام رضا(ع) آمده است: «من زارها عارفاً بحقها فله الجنه» کسى که قبر فاطمه دختر موسى بن جعفر را آن گونه که شایسته اوست زیارت کند، بهشت از آن اوست.
نقل شده است که آیه: « ان یشإ یذهبکم ایهاالناس و یات باخرین وکان اللّه على ذالک قدیرأ» اى مردم اگر خداوند بخواهد مى تواند شمارا از این دنیاببرد و قومى دیگر راجانشین شماسازد و خداوند بر این کار قادر است» بر پیامبر نازل شد، آن حضرت دست بر شانه سلمان فارسى گذاشت وفرمود: «آنان هموطنان سلمان هستند



 

Comet1986

عضو جدید
کاربر ممتاز
میلاد نور مبارک

میلاد نور مبارک


از آن زمان كه تو در نيشابور، سر از كجاوه برون آوردي و به كرشمه‌اي، آتش شوق بر جگر سوخته خلايق عاشق زدي و صلاي توحيد سر دادي و آن را مأمن و پناهگاه محكم و خدشه ‌ناپذير خواندي، راز ورود به اين قلعه را فاش كردي كه تويي.

از آن زمان، ما خورشيد ولايت تو را در سرزمين قلب‌هاي خويش هميشه در كار طلوع يافتيم و حيات را بي حضور تو در سرزمين خويش ناممكن فهميديم.

عشق ما به اين خاك، تنها از اين روست كه تو در آن آرميده‌اي و پيوند ناگسستني دل ما به اين فضاي ملكوتي از اين جهت، كه تو در آن تنفس مي‌كني و رايحه شوق‌آفرين تو در آن مي‌پيچد.


چه كسي مي‌گويد كه ما بي ‌حضور تو توان برخاستن داشتيم؟

چه كسي مي‌گويد كه ما بي‌ استشمام بوي تو، راه به حقيقت مي‌برديم؟

چه كسي مي‌گويد كه ما جز در پرتو تابناك تو، جستن خداوند را مي‌توانستيم؟

ما هنوز «الله‌اكبر»هاي تو را با سر و پاي برهنه در نماز شورآفرين عيد، از ياد نبرده‌ايم.
همان طنين گرم ناله‌هاي غريبانه و مظلومانه توست كه ما پابرهنگان و مظلومان در اين جهان بزرگ را توان ايستادني چنين بخشيده است.

ما از تو آموخته‌ايم كه هر جا دشمن، لباس فريب بر تن كرد، جامه خدعه پوشيد، نقاب نيرنگ بر چهره آويخت، بر پشتي مكر تكيه زد و به تخت حيله نشست، با نواي اعجازآفرين «الله‌اكبر»، لباس فريب را بر تنش بدريم، جامه خدعه را بر اندامش پاره كنيم، نقاب نيرنگ را بر چهره‌اش بشكنيم، پشت و رويش را هويدا كنيم، از تخت حيله‌اش به زير افكنيم، به رسوايي‌اش بكشانيم و به عزايش بنشانيم.


سیدمهدی شجاعی
 

*** s.mahdi ***

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
๑۩๑۞๑۩๑ میلاد هشتمین نور ولایت، تبریک و تهنیت ๑۩๑۞๑۩๑

๑۩๑۞๑۩๑ میلاد هشتمین نور ولایت، تبریک و تهنیت ๑۩๑۞๑۩๑

حق معرفت به هر نگاهم داده
در حلقه ي عشق خويش راهم داده
اينها همه علتش يك چيز است
ايراني ام و رضا پناهم داده.

*ميلاد مسعود ولي نعمت ما ايرانيان، امام رضا (ع)
تهنيت باد.* ... :gol::gol::gol::gol:

 

*** s.mahdi ***

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز


حریمت قبله ی جانم
بود حب تو ایمانم

تو را هر لحظه می خوانم
رضا جانم، رضا جانم

منم مست ولای تو
گدایم من گدای تو

نهادم سر به پای تو
رضا جانم، رضا جانم


 

*** s.mahdi ***

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
ادب و نزاكت و ظرافت رفتار امام رضا (ع)


در شرح حال وسيرت آن حضرت نوشته اند كه...

هرگز با سخن خويش بر كسى جفا نكرد و بر وى ستم نراند.

تا سخن كسى به پايان نمى رسيد سخن نمى گفت و گفتار او را قطع نمى كرد.

حاجت هيچ كسى را در صورت قدرت و توانايى رد نمى نمود.

پاى خود را هرگز در مقابل كسى دراز نكرد.

هرگز كنار هيچ جليس و همنشينى بر چيزى تكيه نمى كرد.

هيچ يك از خادمان را به دشنام و ناسزا نگرفت.

صدا به قهقهه بلند نمى كرد؛ بلكه تبسّم مى فرمود.

آن حضرت در تابستانها روى حصير جلوس مى نمود، و زمستانها روى پلاس مى نشست.

جامه هاى خشن مى پوشيد، اما هنگامى كه در ميان مردم ظاهر مى شد داراى سر و وضع آراسته بود.

خير و احسان آن حضرت آن چنان توأم با ادب ونزاكت و ظريف و لطيف انجام مى گرفت كه هرگز طرف احسان، شرمسار نمى گرديد؛ لذا نوشته اند كه...

بسيار احسان مى كرد و بخششها را پنهانى انجام مى داد، و اكثر اين خيرات را در شبهاى تار [ و بى سر وصدا ] برگزار مى كرد.

به عنوان نمونه:
مرحوم كلينى ( رضوان الله عليه ) در كتاب خود روايتى از « اليسع بن حمزه » آورده است كه مى گفت:

من در محضر امام رضا عليه السلام بودم كه گروه زيادى از مردم پيرامونِ آن حضرت گرد آمده بودند واز او راجع به حلال و حرام سؤال مى كردند. در اين اثنا مردى بلندقامت و گندمگون وارد شد و گفت:

السلام عليك يا ابن رسول الله! من يكى از دوستداران شما و آباء و اجدادتان هستم و از حج باز مى گردم و تمام موجودى ِ خود را از دست دادم و چيزى براى من باقى نمانده كه با آن بتوانم حتى يك منزل از منازل سفر را طى كنم. چاره اى در باره من بينديشيد تا مرا به شهر و ديارم باز گردانيد، كه من در شهر و ديارم فردى توانمند و مالدار مى باشم. به من كمك كنيد كه وقتى به وطنم رسيدم از جانب شما به همين مقدار به فقراء هزينه رسانم و به آنها بخشش كنم؛ چون تهيدست و مستحق اِمداد مالى نيستم.

حضرت به او فرمود: بنشين كه خداى تو را رحمت كناد. سپس آن حضرت رو كرد به مردم و با آنها به ادامه گفتگو نشست تا آن كه مردم از پيرامون او پراكندند، و فقط آن مرد خراسانى و سليمان جعفرى و خيثمه و من در آن جا مانديم.

حضرت فرمود به من رخصت دهيد به اندرون منزل بروم. لحظه اى گذشت و حضرت بيرون آمد و در را بست و از پشتِ در دست را بيرون آورد ...


..و فرمود: مرد خراسانى كجاست؟
عرض كرد: اينجا.

فرمود: اين دويست دينار را بگير و مخارج خود را با آن تأمين كن و لازم نيست در ديار خود به مقدار آن از جانب من به فقراء كمك كني، و از سراى ي من خارج شو كه من تو را نبينم و تو نيز مرا نبينى [ كه مبادا هر دو شرمسار گرديم ].

سليمان به آن حضرت عرض كرد: قربان! عطاى فراونى به اين مرد مرحمت فرمودى و او را مورد مهر خويش قرار دادى ، چرا از پشت در و از خفا اين كار را برگزار فرمودى ؟

فرمود: بيم آن داشتم كه ذل و خوارى سؤال و خواهندگى را از رهگذر بر آوردن نيازش در چهره او مشاهده كنم. آيا نشنيده اي كه رسول اكرم صلى الله عليه و آله و سلم فرمود: المستتر بالحسنة تعدل سبعين حجة، والمذيع بالسيّئة مخذول، والمستتر بها مغفور له، كسى كه پنهانى و بى سرو صدا احسان مى كند اين كار او معادل با هفتاد حج مى باشد، و كسى كه بدى و گناه را افشا و آشكار مى سازد خوار و فرومايه خواهد گشت، و آن كه گناه و بدى را مخفى مى دارد اميد آمرزش براى او وجود دارد...

سپس فرمود: آيا اين بيت به گوش تو نرسيده است كه:

متى آته يوماً اطالب حاجة رجعت الى اهلى و وجهى بمائه

آن كسى را مى ستايم كه اگر روزى براى حاجتى نزد او روم، به سوى اهل و عيالم در حالى باز مى گردم كه آبروى من مصون مانده و دچار ذلت سؤال و خواهندگى نباشم.

نيز كلينى آورده است كه...
ميهمانى بر امام رضا عليه السلام وارد شده و پاره اى از شب را با او به گفتگو نشست كه چراغ دگرگونه شد و مى خواست خاموش شود. ميهمان براى ترميم و اصلاح آن دست خود را پيش آورد تا آن را به حالت نخست باز گرداند كه امام رضا عليه السلام مانع شد و شخصاً آن را ترميم و اصلاح كرد، آن گاه فرمود:

ما خاندان رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم ميهمانان خود را بكار نمى گيرم [ بلكه مقدم آنها را گرامى داشته و از هيچ گونه ادب ونزاكتى نسبت به آنها دريغ نمى ورزيم ].
 

*** s.mahdi ***

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز

زاد روز


درباره روز، ماه و سال ولادت و همچنين وفات آن حضرت اختلاف است.

زادگاه

هشتمين پيشواي شيعيان امام علي بن نوسي الرضا عليه السلام در مدينه ديده به جهان گشود.

كنيه ها

ابوالحسن و ابوعلي

لقبها

رضا، صابر، زكي، ولي، فاضل، وفي، صديق، رضي، سراج الله، نورالهدي، قرة عين المؤمنين، مكيدة الملحدين، كفوالملك، كافي الخلق، رب السرير، و رئاب التدبير

مشهورترين لقب

مشهورترين لقب آن حضرت «رضا» است و در سبب اين لقب گفته اند: «او از آن روي رضا خوانده شد كه در آسمان خوشايند و در زمين مورد خشنودي پيامبران خدا و امامان پس از او بود. همچنين گفته شده : از آن روي كه همگان، خواه مخالفان و خواه همراهان به او خشنود بودند. سر انجام، گفته شده است: از آن روي او رضا خوانده اند كه مأمون به او خشنود شد.»

مادر امام

در روايتهاي مختلفي كه به ما رسيده است نامها و كينه ها و لقبهاي ام البنين، نجمه، سكن، تكتم، خيزران، طاهره و شقرا، را براي مادر آن حضرت آورده اند.


ولادت آن حضرت را به سالهاي (148 و 151 و 153ق) و در روزهاي جمعه نوزدهم رمضان، نيمه همين ماه، جمعه دهم رجب و يازدهم ذي القعده.

روز شهادت

روز وفات آن حضرت را نيز به سالهاي (202 و 203 و 206ق) دانسته اند.اما بيشتر بر آنند كه ولادت آن حضرت در سال (148ق) يعني همان سال وفات امام صادق عليه السلام بوده است، چنان كه مفيد، كليني، كفعمي، شهيد، طبرسي، صدوق، ابن زهره، مسعودي، ابوالفداء، ابن اثير، ابن حجر، ابن جوزي و كساني ديگر اين نظر را برگزيده اند.

در باره تاريخ وفات آن حضرت نيز عقيده اكثر عالمان همان سال(203ق) است.

بنابر اين روايت، عمر آن حضرت پنجاه و پنج سال مي شود كه بيست و پنج سال آن را در كنار پدر خويش سپري كرده و بيست سال ديگر امامت شيعيان را بر عهده داشته است.

اين بيست سال مصادف است با دوره پاياني خلافت هارون عباسي، پس از آن سه سال دوران خلافت امين، و سپس ادامه جنگ و جدايي ميان خراسان و بغداد به مدت حدود دو سال، و سر انجام دوره اي از خلافت مأمون.

فرزندان

گرچه كه نام پنج پسر و يك دختر براي او ذكر كرده اند، اما چنان كه علامه مجلسي مي گويد: حداكثر تنها از جواد به عنوان فرزند او نام برده اند.

به دسيسه مامون و با سم او به شهادت رسيد و پيكر مطهر او را در طوس در قبله قبه هاروني سراي حميد بن قحطبه طايي به خاك سپردند و امروز مرقد او مزار آشناي شيفتگان است.
زندگى و شخصيت امامان شيعه، دو جنبه ارزشى متمايز و با اين حال مرتبط با هم دارد:

اول : شخصيت عملى و علمى و اخلاقى و اجتماعى آنان كه در طول زندگى ايشان، در منظر همگان شكل گرفته است و فهم و ادراك آن نياز به پيش زمينه‏ هاى اعتقادى و مذهبى خاص ندارد، بلكه هر بيننده فهيم و داراى شعور و انصاف مى‏تواند، ارزش ها و امتيازهاى آنان را دريابد و بشناسد.

دوم : شخصيت معنوى و الهى آنان كه ريشه در عنايت ويژه خداوند نسبت به ايشان دارد. شناخت اين بعد از شخصيت اهل بيت نياز به معرفت هاى پيشين دارد؛ يعنى نخست بايد به رسالت پيامبر(ص) ايمان داشت و براساس رهنمودهاى آن حضرت، ولايت عترت را پذيرفت و براى شناخت جايگاه عترت به روايات و راويان معتبر اعتماد كرد و كوتاه سخن اين كه بينش هاى مذهبى مختلف، مى‏تواند مانع شناخت اين بعد از شخصيت اهل‏ بيت عليهم السلام باشد.
 

*** s.mahdi ***

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز

شتر از مسلخ
به فولاد تو مى گريزد
آهن تو
پيوند جماد و نبات و حيوان
بخشش تو ،
اعطاى خداى سبحان است
وقتى تو مى بخشى
دست مريخ نيز
به سوى سقاخانه ات
دراز است.
ناهيد و كيوان و پروين ،
ديروز ، صف در صف
در كنار من و آن مرد روستا ،
در مضيف خانه تو
كاسه در دست
به نوبت آش
ايستاده بوديم.
* * *
كاش ( ايستاده) بوديم !
تو ايستاده زيستى
هر چند
با ميوه درختى گوژ و نشسته
مسمومت كردند.
اما ،
شهادت
تو را ايستاده ، درود گفت.
و اينك جايى كه تو خوابيده اى
همه كائنات به احترام ايستاده است.
* * *
من با اشك مى نويسم
شعر من
عشقى است
كه چون مورچه
بر كاغذ راه افتاده است
اى بلند !
سليمان وار
پيشِ روى رفتار من
درنگ كن !
سپاه مهرت را بگو
نيم نگاهى به جاى مورچگان بيفكند.
* * *
تو امامى !
هستى با تو قيام مى كند
درختان به تو اقتدا مى كنند
كائنات به نماز تو ايستاده
و مهربانى
تكبيرگوى توست
عشق
به نماز تو
قامت بسته است
و در اين نماز
هر كس مأموم تو نيست
(مأمون) است !
درست نيست
شكسته است.
تاريخ چون به تو مى رسد
طواف مى كند.
* * *
يا كلمة الله !
عرفان در ايستگاه حَرمت
پياده مى شود
و كلمه
چون به تو مى رسد
به دربانى درگاهت
به پاسدارى مى ايستد !
شعر من نيز
كه هزار سال راه پيموده
هنوز ،
بيرون بارگاه تو
مانده است.
 

*** s.mahdi ***

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
ولادت هشتمین اختر آسمان امامت ولایت برهمه دوستداران اهل البیت مبارکباد

بانام رضا به سینه ها گل بزنید

بااشک به بارگاه او پل بزنید

فرمود که هرزمان گرفتارشدید

بردامن ما دست توسل بزنید


 

royalblue

عضو جدید
:gol::gol::gol::gol:اقا جون تولدت مبارک:gol::gol::gol::gol:
اصولا ما باید کادو بگیریم واسه کسی که تولدشه ولی اقا اخه تو فرق میکنی من چی میتونم هدیه بدم به اقایی مثل شما پس
اقا جون وقت عیدی دادن ما رو فراموش نکنی ها
 
بالا