عجب!! تا همين چند دقيقه قبل که اون يه زن وظيفهشناس بود؟؟؟خوبه خودتونم میگید داستان شنونده باید عاقل باشه....
حالا اصلا این داستانو کی نوشته
اینا همه توطئه است بر علیه خانومها
مطمئنم نویسندش یه مرد بوده که نتونسته خانومشو بکشه...
عجب!! تا همين چند دقيقه قبل که اون يه زن وظيفهشناس بود؟؟؟خوبه خودتونم میگید داستان شنونده باید عاقل باشه....
حالا اصلا این داستانو کی نوشته
اینا همه توطئه است بر علیه خانومها
مطمئنم نویسندش یه مرد بوده که نتونسته خانومشو بکشه...
هنوزم هست.عجب!! تا همين چند دقيقه قبل که اون يه زن وظيفهشناس بود؟؟؟
این نشون میده خانوما در هر شرایطی به وظایفی که دارن عمل میکنن.
مسئولیت پذیرن. میشه روشون حساب کرد.
بله حرف سرناز رو تایید می کنم
نباید در کشتن مردها ذره ای درنگ کرد
کاملا موافقم
عجب!! تا همين چند دقيقه قبل که اون يه زن وظيفهشناس بود؟؟؟
چیو میخوای ثابت کنی با این پست ها؟؟
خوبه... حتما جواباي شومام چند وجهيه ديگه؟!ببینید مسائلو با هم قاطی نکنید
ای نوشته چند وجه داره باید از همه ی وجوه بهش نگاه کرد
هيچي! فقط ميخواستم بگم چرا يه باره دمپاييها غلاف شد؟ ما آمادهي جاننثاري بوديم...چیو میخوای ثابت کنی با این پست ها؟؟
خوبه... حتما جواباي شومام چند وجهيه ديگه؟!
چی میگی جوجو. امشب بد جور عشقولانه شدی...من کاملن اون پست رو خوندم
اونم دوبار
حالا کی گفته اون زن زن بوده ؟ تازه اون مرده هم حقش بوده، میخواست بره با عشقولانش ازدواج کنه، مگه چی میشد ازدواج نکنه اگه عشقولانشو پیدا نکرده بود ؟ اونم خیلی ... بوده، بنا به دلایلی مزدوج شده، اصلن عشقولانه نبوده
حقش مرگ بوده، اگه دخمله نمیکشتش من میکشتمش، مردک باید با عشقولانش ازدواج میکرد
کسی که تحمل نداره بهتره بمیره
همستر بخوردت جوجو!من کاملن اون پست رو خوندم
اونم دوبار
حالا کی گفته اون زن زن بوده ؟ تازه اون مرده هم حقش بوده، میخواست بره با عشقولانش ازدواج کنه، مگه چی میشد ازدواج نکنه اگه عشقولانشو پیدا نکرده بود ؟ اونم خیلی ... بوده، بنا به دلایلی مزدوج شده، اصلن عشقولانه نبوده
حقش مرگ بوده، اگه دخمله نمیکشتش من میکشتمش، مردک باید با عشقولانش ازدواج میکرد
کسی که تحمل نداره بهتره بمیره
چی میگی جوجو. امشب بد جور عشقولانه شدی...
همه ی اینایی که گفتی از متن داستان فهمیدی؟ بابا من هیچ جایی از این داستان کلمه عشقو ندیدما...
تو رو خدا نگین که شما مرد ها مظلومین؟
یکی به داد جوجو برسه. حالش اصلا خوب نیست. بچم داره تو تب میسوزه.کافر در مورد همسترم چیزی نگو
باور نکردنی بود، دیشب دست خواهرمو گاز گرفت، ولی وقتی من بهش غذا دادم، تو دستام بازی میکرد، انگشتم رو با دندوناش میگرفت و هرگز گازش نگرفت، فشار نداد
آره، دوستش دارم و دارم ازش نگهداری میکنم
قبلنا آکواریوم داشتم، ماهیهای چند روزه رو خریدم و 2سالشون کردم، وقتی بنا به دلایلی مجبور شدم دیگه آکواریوم نداشته باشم
هنوزم جلو چشامن، با دستای خودم بزرگشون کردم
خب همسترت ميفهمه...کافر در مورد همسترم چیزی نگو
باور نکردنی بود، دیشب دست خواهرمو گاز گرفت، ولی وقتی من بهش غذا دادم، تو دستام بازی میکرد، انگشتم رو با دندوناش میگرفت و هرگز گازش نگرفت، فشار نداد
آره، دوستش دارم و دارم ازش نگهداری میکنم
قبلنا آکواریوم داشتم، ماهیهای چند روزه رو خریدم و 2سالشون کردم، وقتی بنا به دلایلی مجبور شدم دیگه آکواریوم نداشته باشم
هنوزم جلو چشامن، با دستای خودم بزرگشون کردم
همستر بخوردت جوجو!
خب اون برا اون ضعيفهي خشانتطلب هم صادقه خب... دليل نميشه اسلحه بذاري بيخ گوش اون مرد بدبخت 12 تا گلوله خالي کني...
فردا روزي که توي زندگي عشقولانه با يکي از همين ضعيفهها کشته شدي، ميبينمت...
میگم جوجو داره تو تب میسوزه همینه دیگه.بابا خوب معلوم بود دیگه، مرده تو انتخاب عشقولانش اشتباه کرده بود، و اونطرف عشقولانش داشت گریه میکرده، پس حقشه کشته میشد
شرمنده یه سوال فنی
قضیه ی این همستر چیه؟؟؟
کافر در مورد همسترم چیزی نگو
باور نکردنی بود، دیشب دست خواهرمو گاز گرفت، ولی وقتی من بهش غذا دادم، تو دستام بازی میکرد، انگشتم رو با دندوناش میگرفت و هرگز گازش نگرفت، فشار نداد
آره، دوستش دارم و دارم ازش نگهداری میکنم
قبلنا آکواریوم داشتم، ماهیهای چند روزه رو خریدم و 2سالشون کردم، وقتی بنا به دلایلی مجبور شدم دیگه آکواریوم نداشته باشم
هنوزم جلو چشامن، با دستای خودم بزرگشون کردم
جوجو جان! تحويل بگير!!میگم جوجو داره تو تب میسوزه همینه دیگه.
حقش که بود کشته میشد اما ربطی به ازدواج مجدد نداشتا.
خشانت؟ مگه بلدی؟ نه بابا ...بچه ها چطوره یکم حس خشانت نشون بدم ؟
جوجوی با احساسم....
سلامه منو به همسترت برسون....
راستی چی صداش میکنی....؟
خشانت؟ مگه بلدی؟ نه بابا ...