جوک و لطیفه، لبخند و خنده :|

وضعیت
موضوع بسته شده است.

*جیگر طلا*

عضو جدید
کاربر ممتاز
اینقدر خوشم میاد از بچه هایی که:
با استاد صحبت میکنن و تمام وقت کلاس رو میگیرن !
خدا خیرشون بده :)
 

*جیگر طلا*

عضو جدید
کاربر ممتاز
من که خوابم میبره مامانم یه لحاف کرسی ۲۰۰ کیلویی رو
از ارتفاع ۲ متری زارت میندازه روم
پشت بندشم بابام که مثلا حواسش نیست پامو لقد میکنه
بعد که من مثل جن زده ها از خواب میپرم !
دوتائی با هم میخندن میگن :
پدر سوخته الکی خودشو به خواب زده :|
 

*جیگر طلا*

عضو جدید
کاربر ممتاز
“الان اونی ک دوسم داره میاد بعده من پست میذاره”
اینو تو یه گروه فرستادم سه روزه هیشکی چت نکرده :|
 

*جیگر طلا*

عضو جدید
کاربر ممتاز
وقتی بچه بودم یه بار مامانم کتکم زد منم اومدم تریپ فیلما لباسامو جمع کنم برم
اومد دید یه بار دیگه کتکم زد که چرا لباسای تا شده رو بهم ریختی :||
 

*جیگر طلا*

عضو جدید
کاربر ممتاز
یه خواهر زاده کوچولو دارم تازه زبون باز کرده
بهش گفتم خاله رو دوست داری؟ گفت: نه! :|
خواهرم واس اینکه من ناراحت نشم گفت
کلمه “نه” سر زبونشه
گفتم دیگه مطمئن باشم که دوستم نداری؟
گفت: “آله” o_O
 

*جیگر طلا*

عضو جدید
کاربر ممتاز
ﺭﺍﻧﻨﺪﻩ تاکسی ﺍین قدر ﺩﺭ ﻣﻮﺭﺩ ﻓﺮﻫﻨﮓ ﭘﺎﯾﯿﻦ ﺍﯾﺮﺍﻧﯿﺎ ﺣﺮﻑ ﺯﺩ ﻛﻪ دیگه ﺩﻫﻨﺶ ﮐﻒ ﮐﺮﺩ
بعد ﺷﯿﺸﻪ ﺭﻭ ﮐﺸﯿﺪ ﭘﺎﯾﯿﻦ ﻭ ﺗﻒ ﮐﺮﺩ ﺑﻴﺮﻭﻥ و ﺍﻓﺘﺎﺩ ﺭﻭﯼ ﺷﯿﺸﻪ ﻣﺎﺷﯿﻦ ﺑﻐﻠﯽ
ﺭﺍﻧﻨﺪﻩ ﻣﺎﺷﻴﻦ ﺑﻐﻠﻰ ﺑﻬﺶ ﮔﻔﺖ: هوووووی ﺑﻴﺸﻌﻮﺭ
ﺍﯾﻨﻢ ﮔﻔﺖ برو گمشو ﻣﺮﺗﯿﮑﻪ ی ﺑﯽ ﻓﺮﻫﻨﮓ
ﺑﻌﺪ ﺑﺮﮔﺸﺖ ﺳﻤﺖ ﻣﺎ و ﮔﻔﺖ: ﻣﻼﺣﻈﻪ ﻓﺮﻣﻮﺩﻳﺪ؟! o_O
 

*جیگر طلا*

عضو جدید
کاربر ممتاز
رفتم یه عینک آفتابی بخرم
یارو گفت ۱ تومن
به عبارتی ۱ میلیون تومن
دیدم خدا الکی خورشید رو نیافریده که منِ بیشعور عینک بزنم،
حتمن حکمتی داشته والا :)
 

*جیگر طلا*

عضو جدید
کاربر ممتاز
آخه چرا اینجوریه؟
تا یه ذره با مهمون میخندی رمز وای فای رو می‌پرسه :||
 

*جیگر طلا*

عضو جدید
کاربر ممتاز
مورد داشتیم طرف
ده دقیقه با چراغ قوه موبایلش، تو ماشین دنبال همون موبایل می‌گشته! :||
 

*جیگر طلا*

عضو جدید
کاربر ممتاز
عمومِ میخواست خبر مرگ یکیو به فامیلش بده
زنگ زد گفت پاشو بیا که فلانی یخورده مریض شده بردیمش سردخونه :|
 

*جیگر طلا*

عضو جدید
کاربر ممتاز
هربار اتاقمو مرتب می‌کنم یاد مبارزه ارتش سوریه با تروریستا میافتم…
کمد رو مرتب می‌کنم تخت اِشغال میشه. تخت رو آزاد می‌کنم میز سقوط می‌کنه. :|
 

*جیگر طلا*

عضو جدید
کاربر ممتاز
به یه شیرازی میگن کدوم یکی از اعضای بدنتو بیشتر دوست داری؟
میگه کاکو گوشام!!!!!
میگن چرا !!!!!
میگه گوش خود به خود میشنوه نه میخواد بازش کنی نه حرکت بدی نه تلاش کنی :)
 

*جیگر طلا*

عضو جدید
کاربر ممتاز
یه دوست پسر داشتم...خدانصفش کنه اونقدری که اون دوست دختر داشت خودم نداشتم
 

*جیگر طلا*

عضو جدید
کاربر ممتاز
قشنگ ترین دیالوگ سال تعلق میگیرد به فامیل دور
وقتی اقای مجری ازش پرسید
چه کمکی به کاهش آلودگی هوا کردی؟
جواب داد:
ما نه کارخونه داریم نه تولیدی نه ماشین
همین که بدبختیم خودش بیشترین کمکه :D
 

*جیگر طلا*

عضو جدید
کاربر ممتاز
ی مدت ابرو شیطونی مد شده بود
الانم ناخن شیطونی مده :|

میترسم ی مدت دیگه تو خیابون سوار جارو بشن پرواز کننo_O
 

*جیگر طلا*

عضو جدید
کاربر ممتاز
عاقا پنج دیقه فرصت میدم...یا یکیتون عاشق من میشه..یا...یا.من برم بخسپم توانم در همین حده /:
 

*جیگر طلا*

عضو جدید
کاربر ممتاز
یه دوست پسر داشتــــــــــم......پسراااااااااااا تــــوجـــه کنیــد داشتـــــــــــــــــــــمفعل ماضیه...میفهمین؟؟؟یعنی الان ندارم .میتونید بیاید مخمو بزنید فقط زود تا نپریدم:)
 

*جیگر طلا*

عضو جدید
کاربر ممتاز
ز تو آشپزخونه صدا میاد رفتم می بینم داداشم هی داره در یخچالو باز و بسته میکنه میگم: چرا همچین میکنی؟ درش کَنده شد كه میگه: دارم رفرش میکنم ببینم چیز جدید پیدا می‌کنم یا نه !!! ای خدا این خوشیارو از ما نگیر
 

*جیگر طلا*

عضو جدید
کاربر ممتاز
بلاخره یکی از فانتزیهام به وقوع پیوست!مامانم از بیرون اومد تا اومد از چیپسم برداره گفتم:اول دستتو بشور!!آقا یک حالی داد که نگو :)فقط یکم شکستگی لگنم اذیت میکنهولی تمام کبودیام خوب شده تازه دکتر گفته هفته دیگه گچ دست و پامم باز میکنه /:
 

*جیگر طلا*

عضو جدید
کاربر ممتاز
به بابام میگم: بابا نوشابه خریدی برام؟
میگه: پوکیه عقل که داری میخوای پوکیه استخونم بگیری !!!!
من:|
مهر پدری:)
 

*جیگر طلا*

عضو جدید
کاربر ممتاز
ﭼﻨﺪ ﻭﻗﺖ ﭘﯿﺶ ﺣﺲ ﮐﻤﺒﻮﺩ
ﻣﺤﺒﺖ ﺩﺍﺷﺘﻢ
ﺭﻓﺘﻢ ﯼ ﮐﻢ ﺑﺘﺎﺩﯾﻦ ﺗﻮ ﺩﺳﺘﻢ ﺭﯾﺨﺘﻢ ﻭ ﺍﻭﻣﺪﻡ ﺟﻠﻮ
ﻣﺎﻣﺎﻧﻢ
ﺳﺮﻓﻪ ﮐﺮﺩﻡ ﮔﻔﺘﻢ ﻭﺍﯼ ﺧﻮﻥ ﺩﺍﺭﻡ ﺧﻮﻥ ﺑﺎﻻ ﻣﯿﺎﺭﻡ!
ﻣﺎﻣﺎﻧﻢ ﺯﺩ ﺗﻮ ﺳﺮﻡ ﮔﻔﺖ ﺍﺯ ﺑﺴﮑﻪ ﻣﯿﺮﯼ
ﺗﻮ ﺍﻭﻥ ﺍﯾﻨﺘﺮﻧﺖ ﺑﯽ ﺻﺎﺣﺎﺏ
ﺑﺮﻭ ﺗﻮﺍﻟﺖ ﻓﺮﺷﺎﻣﻮ ﮐﺜﯿﻒ ﮐﺮﺩﯼ
من میخوام برم پرورشگاه :(
 

*جیگر طلا*

عضو جدید
کاربر ممتاز
اخبار میگه
“چتربازان توی ایران مشکل دارن”
والا فامیلای ما که مشکلی ندارن…
کافیه عروسی ای…
عزایی…
چیزی بشه…
دعوت شده و نشده چترشونو وا میکنن…
صاااااف فرود میان وسط سفر
 

*جیگر طلا*

عضو جدید
کاربر ممتاز
دارم چیزبرگر میخورم به بابام تعارف کردم
با مهر و عطوفتی وصف ناپذیر گفت:
نه بابا جان، من این آشغالا رو نخورم واسم بهتره
تو بخور نوش جان
 

*جیگر طلا*

عضو جدید
کاربر ممتاز
میدونستین پرستارا دو واحد پاس میکنن به اسم …
” آقا چه خبرتونه، اینجا بیمارستانه ” :)
 

*جیگر طلا*

عضو جدید
کاربر ممتاز
جایگاهم تو خونمون داره از “بی فایده”
به “واقعا تو چرا هستی؟” تغییر پیدا میکنه
 

*جیگر طلا*

عضو جدید
کاربر ممتاز
میدونید چرا پستای کوتاه میذارم؟؟؟؟
چون تنبلیتون درک میکنم!
من کلا درکم بالاست. ^_^
 

*جیگر طلا*

عضو جدید
کاربر ممتاز
بابام واسه مامانم گل خریده، مامانم میگه : گله؟
بابام میگه: تا نظر کمک داور چی باشه . . !
من و بابام :خخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخ
مامانمم برگشت گفت:
نظر کمک داور رو نمیدونم ولی نظر کمیته انظباطی اینه که:
امشب گشنه بخوابین تا منو دیگه مسخره نکنین… :
من و بابام
 

*جیگر طلا*

عضو جدید
کاربر ممتاز
.یه مزاحم تلفنی داشتماز وقتی تلگرام اومده
اونم دیگه زنگ نمیزنه
ای تو روحت زندگی
 

*جیگر طلا*

عضو جدید
کاربر ممتاز
که بود و چه کرد چيست؟ سوالى که وقتى معلما سوال گير نميومد اينو ميگفتن.حالا همه چ ب جهنم جوابش ى صحفه بود.
خدا ازشون نگذره. :(
 

*جیگر طلا*

عضو جدید
کاربر ممتاز
تو کافی شاپ با دوستم نشسته بودیم دوسه ثانیه چشاشو بست. گفتم چی شد؟!گفت عطسه کردم :| بعد من هربار عطسه میکنم از اونور خیابون یکی میگه یا صاحب صبر o_O
 
وضعیت
موضوع بسته شده است.

Similar threads

بالا