جمله های كوتاه با يك دنيا معنا

[رجایی اشکان]

[FONT=&quot]دردنیای.... من تنها یک نفر[/FONT]
[FONT=&quot]لبخند منو خواست ،اون هم[/FONT]
[FONT=&quot]"عکاس"بود که پولش را گرفت.[/FONT]

 

[رجایی اشکان]

[FONT=&quot]این تلخ ترین..بدترین...گند ترین عذاب دنیاست[/FONT]
[FONT=&quot]بعضی ها دوست داشتی هستن اما.....[/FONT]
[FONT=&quot]به اجبار و به خواست خودشون نباید دوستشون داشت...[/FONT]

 

[MisyoMasoud]

ﭘﺎﺋﻮﻟﻮ ﮐﻮﺋﻠﯿﻮ ی جمله قشنگ داره که میـــــگه :
ﺩﺭ ﺯﻧـــــﺪﮔـــﯽ؛
ﮔـﺎﻫـﯽ ﭘﯿـﺶ ﻣﯽ ﺁﯾــــﺪ ﮐـﻪ ...
ﮐﺴﺎﻧـﯽ ﺭﺍ ﺩﻭﺳـﺖ ﺩﺍﺭﯾــــــﻢ
ﺍﻣــﺎ ﺁﻧﻬـﺎ ﻣــﺎ ﺭﺍ ﺩﻭﺳﺖ ﻧــﺪﺍﺭﻧــﺪ
ﺩﺭ ﻭﺍﻗﻊ ﺁﻧﻬـﺎ ﺑﻪ ﻋﺸﻖ ﻣﺎ ﻧﯿــﺎﺯﯼ ﻧــﺪﺍﺭﻧــﺪ ،
ﺍﯾﻦ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺩﺭﺩﻧــﺎﮎ ﺗــﺮﯾـﻦ ﺩﺭﺱ ﻫـــﺎﯼ ﺯﻧــﺪﮔـﯽ ﺍﺳﺖ ... !

 

[MisyoMasoud]

حســــﺎﺏ ﻭ ﮐـــﺘﺎﺏ ﺩﻧﯿـــﺎ ﺭﻭ ﮐـــﻪ ﻭﺭﻕ ﻣﯽ ﺯﺩﻡ...!!!
ﺍﺯ ﻓﺮﻣــــﻮﻝ ﻋـــﺪﺍﻟﺘﺶ ﺧـــﻮﺷــــﻢ ﺍﻭﻣـــــﺪ...!!!
ﻫـــــﺮ ﭼــــﯿﺰﯼ ﺭﻭ "ﺑﮕــــﯿﺮﯼ" ﮐﻪ ﭘﺸــﺘـﺶ "ﺁﻩ ﻭ ﺍﻟـــﺘﻤﺎﺳــﻪ"...!!!
یه ﭼــــﯿﺰﯼ ﺭﻭ ﺑـﺎﯾﺪ "ﭘﺲ ﺑـــﺪﯼ" ﮐﻪ ﺍﺳــــﻤﺶ "ﺗﻘـــــــﺎﺻﻪ"...!!!

 

[MisyoMasoud]

ﻫﻤﻪ ﺧﺮﺍﺑﺘﺮ ﺍﺯ ﺧﺮﺍﺑﯿﻢ !
ﺑﯿﺨﻮﺩﯼ ﻻﻑ ﺁﺑﺎﺩﯼ ﻣﯿﺰﻧﯿﻢ و ﺑﺮﺍﯼ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﻣﻌﻠﻢ ﺍﺧﻼﻗﯿﻢ
ﺍﻣﺎ ﺩﺭ ﺫﻫﻦ ﺧﻮﺩ ﭘﺮ ﺍﺯ ﺗﺮﺳﯿﻢ ﻭ ﺩﺭ ﺧﻠﻮﺕ ﺧﻮﺩ ﺑﯽ ﺍﺧﻼﻕ
ﻋﺸﻖ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﻤﺒﻮﺩﻫﺎ ﻭ ﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯼ ﺭﻭﺯﻫﺎﯼ ﻣﺒﺎﺩﺍ
ﻣﺎ ﻗﺎﺗﻼﻥ ﺭﻭﺡ ﻫﻤﺪﯾﮕﺮﯾﻢ ﻭﻗﺘﯽ ﺑﯽ ﺍﻋﺘﻨﺎ ﺑﻪ ﺍﺣﻮﺍﻝ ﻫﻢ ﺩﺭ ﮔﺬﺭﯾﻢ …
پ .ن : روی سخن بیشتر با خودمه :|

 

[self.f_t_m990]

ﻫﻤﻪ ﺧﺮﺍﺑﺘﺮ ﺍﺯ ﺧﺮﺍﺑﯿﻢ !
ﺑﯿﺨﻮﺩﯼ ﻻﻑ ﺁﺑﺎﺩﯼ ﻣﯿﺰﻧﯿﻢ و ﺑﺮﺍﯼ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﻣﻌﻠﻢ ﺍﺧﻼﻗﯿﻢ
ﺍﻣﺎ ﺩﺭ ﺫﻫﻦ ﺧﻮﺩ ﭘﺮ ﺍﺯ ﺗﺮﺳﯿﻢ ﻭ ﺩﺭ ﺧﻠﻮﺕ ﺧﻮﺩ ﺑﯽ ﺍﺧﻼﻕ
ﻋﺸﻖ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﻤﺒﻮﺩﻫﺎ ﻭ ﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯼ ﺭﻭﺯﻫﺎﯼ ﻣﺒﺎﺩﺍ
ﻣﺎ ﻗﺎﺗﻼﻥ ﺭﻭﺡ ﻫﻤﺪﯾﮕﺮﯾﻢ ﻭﻗﺘﯽ ﺑﯽ ﺍﻋﺘﻨﺎ ﺑﻪ ﺍﺣﻮﺍﻝ ﻫﻢ ﺩﺭ ﮔﺬﺭﯾﻢ …
پ .ن : روی سخن بیشتر با خودمه :|

این تیکش وقعا به تعمق نیاز داره !
ﻣﺎ ﻗﺎﺗﻼﻥ ﺭﻭﺡ ﻫﻤﺪﯾﮕﺮﯾﻢ ﻭﻗﺘﯽ ﺑﯽ ﺍﻋﺘﻨﺎ ﺑﻪ ﺍﺣﻮﺍﻝ ﻫﻢ ﺩﺭ ﮔﺬﺭﯾﻢ …

 

[natanaeal]

تو مخلوق شرایط نیستی ،

شرایط مخلوق توئه/.

 

[لیمویی]

در کتاب خاطرات نلسون ماندلا آمده :

فرق من و زندانبانم را میدانی ؟!

زمانی که پنجره کوچک سلولم را باز می کند
او تاریکی و غم را می بیند
و من روشنایی و امید را .

دید شما بسیار مهم است
زیبا بنگرید ..

 

[لیمویی]

ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻦ ﺑﻌﻀﯽ ﺁﺩﻣﻬﺎ ﻣﺜﻞ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﺑﺴﺘﻦ ﺩﮐﻤﻪ ﻫﺎﯼ ﭘﯿﺮﺍﻫﻦ ﺍﺳﺖ،
ﺗﺎ ﺑﻪ ﺁﺧﺮﺵ ﻧﺮﺳﯽ ﻧﻤﯽ ﻓﻬﻤﯽ ﮐﻪ ﺍﺯ ﻫﻤﺎﻥ ﺍﻭﻝ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﯼ... "
اﻭﻏﻮﺯ ﺁﺗﺎﯼ"

 

[لیمویی]

همیشه در زندگیت جوری زندگی کن که
"ای کاش"
تکیه کلام پیریت نشود...
درصد کمی از انسانها نود سال زندگی می کنند
مابقی یک سال را نود بار تکرار می کنند​

 

[لیمویی]

ﻣﻦ ﻣﻌﺠﺰﻩ ﻧﺒﻮﺩﻡ …
ﺗﻮ ﻫﻢ ﻧﺒﻮﺩﯼ …
ﺍﻣﺎ ﻣﺎ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﺮﺍﯼ ﻫﻢ ﺍﺗﻔﺎﻕ ﻣﯽ ﺍﻓﺘﺎﺩﯾﻢ ﺗﺎ ﻣﻦ ﺧﯿﻠﯽ
ﭼﯿﺰﻫﺎ ﺭﺍ ﯾﺎﺩ ﺑﮕﯿﺮﻡ !

 

[لیمویی]

۲ چیز را هیچ وقت فراموش نکن و ۲ چیز را همیشه فراموش کن!

۱-خدا را هیچ وقت فراموش نکن! یادت باشد که خدا هست.می بیند و ناظر است. او برای همه بندگان رزق و روزی معینی پیش بینی کرده است. خدا مهربانترین است و در عین مهربانی حکیم و عادل است. اگر چنین شد هیچ وقت نا امید نمی شوی. هیچ گاه خودت را در کوچه بن بست؛ گرفتار و تنها و بی پناه احساس نمی کنی. همیشه بر قدرت خدا توکل داری.کم نمی آوری و البته به سادگی به گناه و معصیت تن نمی دهی.

۲-مرگ را فراموش نکن! اگر مرگ؛ مدام رو به رویت جلوه گری کند؛ رفتارت تنظیم می شود.مهربانتر می شوی؛ حق کسی را زیر پا نمی گذاری؛ باور می کنی وقتت محدود است و زمان زیادی نداری؛ پس حتی یک ثانیه از عمرت را هدر نمی دهی؛ حتی برای لحظه ای در جا نمی زنی. مدام بر انگیزه ها و تلاشهایت افزوده می شود . هر روز جوان تر می شوی.

۳- اگر به کسی خوبی کردی؛ آن را فراموش کن!

۴-اگر کسی به تو بدی کرد؛ فراموش کن!یعنی از دیگران انتظار نداشته باش جواب محبتت را بدهند. برای محبت کردن به دیگران چرتکه نینداز؛ حساب و کتاب خوبی کردنهایت را ننویس.اگر اینگونه باشد هیچ زنی به خاطر قدر نشناسی همسرش نگران نمی شودو دیگر هیچ شوهری به همسرش گله نمی کند که تلاشهای من در بیرون از خانه برایت مهم نیست!!!هیچ پدر و مادری به فرزندش نمی گوید خوبی های ما به چشمت نیست!!!
همه دلخوریهای خانواده فروکش می کند.هیچ همکاری برای راه انداختن کار دیگران منتظر تشکر و تحویل گرفتن نیست.

اگر این روحیه را پیدا کردی اصلا تعریف دیگران برایت مهم نمی شود . به احسنت گفتن های دیگران چشم نمی دوزی. به تعریفها و تکذیبها دل نمی بندی. تمجیدهای دیگران را باور نمی کنی. پس ؛ غرور تمام زندگیت را به پوچی نمی کشاند . افت و خیز زندگیت درمان میشود و هر روز در جامعه موثرتر و ممتاز تر میشوی.

فقط کافی است ۲ چیز را فراموش نکنی و ۲ چیز را فراموش کنی.

 

[لیمویی]

مردم موهاي صاف شان را فر ميزنند
و آنها كه موي فرفري دارند موي شان را صاف ميكنن
عده اي جلاي وطن كرده به خارج ميروند
وآنها كه خارج هستند و نميتوانند باز گردنند
براي وطن دلشان لك زده و ترانه ها مي سُرايند
مجردها میخواهند ازدواج کنند
متاهل ها میخواهند طلاق بگیرند
عده اي با قرص و دارو برای نداشتن فرزند
و عده اي ديگربا دارو ودرمان بدنبال فرزند دار شــــدن هستند
لاغرها آرزو ﺩﺍﺭﻧﺪ كمي چاق بشوند
وچاقها با مصرف قرص و دارو هر روز سعي در لاغر نموند خود دارند
و همواره حسرت لاغري را با خود يدك ميكشند
شاغلان از شغلشان مینالند
بیکارها دنبال شغلند
فقرا حسرت ثروتمندان را میخورند
ثروتمندان از دغدغه ي نداشتن صفا و خون گرميِ فقرا مینالند
افراد مشهور از چشم مردم قایم میشوند
مردم عادی میخواهند مشهور شوند
سیاه پوستان دوست دارند سفید پوست شوند
سفید پوستان خود را برنزه میکنند
هیچ کس نمیداند تنها فرمول خوشحالی این است :
"قدر داشته هایت را بدان و از آنها لذت ببر"
قانون های ذهنی میگن خوشبختی یعنی"رضایت"
مهم نیست چی داشته باشی یا چقدر،
مهم اینه که از همونی که داری راضی هستی یا نه؟

 

[لیمویی]

ﺁﺩﻡ ﻫﺎﯾﯽﮐﻪ ﻣﺎﺭﺍ ﺗﺮﮎ ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ ﺳﻪ ﺩﺳﺘﻪ ﺍﻧﺪ :

ﯾﮏ ﮔﺮﻭﻩ ﺁﻧﻬﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺑﺮ ﻣﯽﮔﺮﺩﻧﺪ
ﮔﺮﭼﻪ ﻧﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﺩﯾﮕﺮ ﻫﻤﺎﻥ ﺁﺩﻡ ﻫﺎﯼ ﺳﺎﺑﻖ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻭ ﻧﻪ ﻣﺎ ...

ﮔﺮﻭﻩ ﺩﻭﻡ ﮐﺴﺎﻧﯽ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﮐﻪ ﻫﺮﮔﺰ ﺑﺮﻧﻤﯽﮔﺮﺩﻧﺪ
ﭼﻪ ﺁﻧﻬﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﻧﻤﯽﺧﻮﺍﻫﻨﺪ ، ﭼﻪ ﺁﻧﻬﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﻧﻤﯽﺗﻮﺍﻧﻨﺪ ...

ﮔﺮﻭﻩ ﺁﺧﺮﺁﻧﻬﺎﯾﯽ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﮐﻪ ﺑﺎﯾﺪ ﺩﻋﺎ ﮐﻨﯿﻢ
ﺁﻧﭽﻨﺎﻥ ﭘﻞ ﻫﺎﯼ ﭘﺸﺖ ﺳﺮﺷﺎﻥ ﺭﺍ ﺧﺮﺍﺏ ﮐﻨﻨﺪ
ﮐﻪ ﺍﮔﺮ ﻫﻢ ﺑﺨﻮﺍﻫﻨﺪ،ﻧﺘﻮﺍﻧﻨﺪ ﺑﺮﮔﺮﺩﻧﺪ ...

ﺧﻄﺮﻧﺎﮎ ﺗﺮﯾﻦ ﮔﺮﻭﻩ ﺳﻮﻣﯽ ﻫﺎ ﻫﺴﺘﻨﺪ
ﭼﻮﻥ ﻣﻮﻗﻊ ﺭﻓﺘﻦ ﻃﻮﺭﯼ ﻣﺎ ﺭﺍ ﻣﯽ ﺷﮑﻨﻨﺪ
ﮐﻪ ﻣﺎ ﺗﺎﻣﺪﺕ ﻫﺎ ﺩﺭﮐﻤﺎ ﻣﯽﻣﺎﻧﯿﻢ ﻭ ﺧﯿﻠﯽ ﺩﯾﺮ ﻣﯽ ﻓﻬﻤﯿﻢ
ﮐﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﭼﻪ ﺁﺩﻡ ﻫﺎﯼ ﺑﯽ ﺍﺭﺯﺷﯽ ﺍﺷﮏ ﺭﯾﺨﺘﯿﻢ
ﺍﺣﺴﺎﺱ ﮔﻨﺎﻩ ﮐﺮﺩﯾﻢ ،ﺍﺯﺧﻮﺩ ﮔﺬﺷﺘﮕﯽ ﮐﺮﺩﯾﻢ
ﻭ ﺗﺎﻣﺮﺯ ﻧﺎﺑﻮﺩﯼ ،ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺭﺍ ﻓﺪﺍ ﮐﺮﺩﯾﻢ ...

ﺧﯿﻠﯽ ﺩﯾﺮ ﻣﯽ ﻓﻬﻤﯿﻢ ...ﺧﯿﻠﯽ ﺩﯾﺮ ... ﻭﻟﯽ ﯾﮏ ﺭﻭﺯ ﻣﯽ ﻓﻬﻤﯿﻢ ...

ﭼﯿﺰﯼ ﮐﻪ ﻫﺮﮔﺰ ﻧﻤﯽ ﻓﻬﻤﯿﻢ ﺍﯾﻦ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ
ﺍﺻﻼ ﭼﻪ ﭼﯿﺰ ﺍﯾﻦ ﺁﺩﻡ ﻫﺎ ﺭﺍ ﺁﻧﻘﺪﺭ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﯿﻢ ؟؟

ﺭﻭﺯﯼ ﮐﻪ ﺁﺩﻡ ﻫﺎﯼ ﺑﺰﺭﮔﺘﺮﯼ
ﺑﺎ ﺍﺭﺯﺵ ﻫﺎﯼ ﻭﺍﻻﺗﺮﯼ ﻭﺍﺭﺩ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻣﺎ ﺷﺪﻧﺪ
ﺁﻥ ﺭﻭﺯ ﻗﺪﺭ ﺧﻮﺩﻣﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﻣﯽ ﺩﺍﻧﯿﻢ ...

 

[sfk123]

ملت ایران حافظه تاریخی ندارند چون:
​

سعدی برای چه ملتی سرود: «قوت حافظه گر راست نیاید در فکر/ عمر اگر صرف شود در سر تکرار چه سود؟»،

نقد احمد کسروی به ایرانیان در فراموشی زودهنگام پیش آمد‌ها از چه رو بود؟

احمد شاملو چرا گفت: «این‌ توده‌ حافظه‌ تاریخی‌ ندارد. حافظه‌ دست‌جمعی‌ ندارد، هیچ‌گاه‌ از تجربیات‌ عینی‌ اجتماعی‌اش‌ چیزی‌ نیاموخته‌ و هیچ‌گاه‌ از آن‌ بهره‌ای‌ نگرفته‌ است‌ و درنتیجه‌ هر جا کارد به‌ استخوانش‌ رسیده‌، به‌ پهلو غلتیده‌، از ابتذالی‌ به‌ ابتذال‌ دیگر»؟

استاد محمدرضا شفیعی کدکنی چرا چنین دردمندانه پرسید: «از چنین ملتی چگونه باید توقع حافظه تاریخی داشت؟» وقتی در پی چنین پرسش‌هایی رفت که «چرا هیچ‌کس نمی‌داند که قبر فرخی یزدی کجاست؟... آیا شما می‌دانید که قبر استاد فروزانفر را، متولیان به یک نفر تاجر به مبلغ یک میلیون تومان فروخته‌اند؟»؛

به راستی تکرار اشتباهات تاریخی و نسیان‌های جمعی نشانه‌ای است از ضعف حافظه تاریخی در بین ایرانیان؟ آیا جامعه ایران چنانکه محمدعلی همایون کاتوزیان می‌گوید، جامعه‌ای است کوتاه مدت و کلنگی؟ مگر نه اینکه کلنگ بدستانی لااقل در تاریخ معاصر کم نبودند که نشانه‌های گذشته را زدودند تا مگر از دل و فکر رود آنچه از دیده رفت؟ ما ایرانیان چه داریم که یادزدایی‌مان را قوی می‌دانند؟

 

[لیمویی]

بعضیا میگن:
من کوچیک تر از اونم که از این حرف ها بزنم..

ولی من میگم..
با یکم عصبانیت هم میگم!چقد کتاب می خونید؟!
چقد کتاب می خونید؟

مُده که بعضی از جوونا ساعت ها توی بلوارها دوُر دوُر می کنند..
چقد کتاب می خونید؟

مُده که بعضی از خانوما از ماهی 30روز، 24 روزش تو آرایشگاه اند..
چقد کتاب می خونید؟

مُده که از 1 شب تا 5 صبح توی فیسبوک، دارند چت می کنند یا راجبِ مسائل بی اهمیت نظر می زارند..
چقد کتاب می خونید؟

مُده که سریال ترکیه ایی می بینیم در 444 قسمت!
چقد کتاب می خونیم؟

مُده که بعضی از جوونا درگیر ِ مدل اتومبیل، مدل مو و فاق شلوارند..
چقد کتاب می خونیم؟

کاش کتاب خوندن مُد بود!
کاش کتاب خوندن مُد بود..

سرانه ی مطالعه ی هر ایرانی در هر سال فقط چند دقیقه ست!

و سرانه ی توی اینترنت بودنِ هر ایرانی در هر سال هزاران ساعتِ..!!

کاش کتاب خوندن مُد بود..!

 

[لیمویی]

ﺍﺳﺘﺎﺩﯼ ﺍﺯ ﺷﺎﮔﺮﺩﺍﻥ ﺧﻮﺩ ﭘﺮﺳﯿﺪ :
ﺑﻨﻈﺮ ﺷﻤﺎ ﭼﻪ ﭼﯿﺰ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺭﺍ ﺯﯾﺒﺎ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ؟ﻫﺮﯾﮏ ﺟﻮﺍﺑﯽ ﺩﺍﺩﻧﺪ،

ﯾﮑﯽ ﮔﻔﺖ : ﭼﺸﻤﺎﻧﯽ ﺩﺭﺷﺖ . ﺩﻭﻣﯽﮔﻔﺖ : ﻗﺪﯼ ﺑﻠﻨﺪ .
ﺩﯾﮕﺮﯼ ﮔﻔﺖ : ﭘﻮﺳﺖ ﺷﻔﺎﻑ ﻭ ﺳﻔﯿﺪ !…

ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﺍﺳﺘﺎﺩ ، ﺩﻭ ﻟﯿﻮﺍﻥ ﺍﺯ ﮐﯿﻔﺶ ﺩﺭ ﺁﻭﺭﺩ،ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﻟﯿﻮﺍﻥ ﻫﺎ
ﺑﺴﯿﺎﺭ ﻟﻮﮐﺲ ﻭ ﺯﯾﺒﺎ ﺑﻮﺩ ، ﻭ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﺳﻔﺎﻟﯽ ﻭ ﺳﺎﺩﻩ،ﺳﭙﺲ ﺩﺭ ﻫﺮ ﯾﮏ
ﺍﺯ ﻟﯿﻮﺍﻥ ﻫﺎ ﭼﯿﺰﯼﺭﯾﺨﺖ .

ﺭﻭ ﺑﻪﺷﺎﮔﺮﺩﺍﻥ ﮐﺮﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ : ﺩﺭ ﻟﯿﻮﺍﻥ ﺭﻧﮕﯿﻦ ﻭ ﺯﯾﺒﺎ ﺯﻫﺮ ﺭﯾﺨﺘﻢ ﻭ ﺩﺭ،
ﻟﯿﻮﺍﻥ ﺳﻔﺎﻟﯽﺁﺑﯽ ﮔﻮﺍﺭﺍ، ﺷﻤﺎ ﮐﺪﺍﻡ ﺭﺍ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﻣﯽ ﮐﻨﯿﺪ؟

ﻫﻤﮕﯽ ﺑﻪ ﺍﺗﻔﺎﻕ ﮔﻔﺘﻨﺪ : ﻟﯿﻮﺍﻥﺳﻔﺎﻟﯽ ﺭﺍ !

ﺍﺳﺘﺎﺩ ﮔﻔﺖ : ﻣﯽ ﺑﯿﻨﯿﺪ؟ ﺯﻣﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺣﻘﯿﻘﺖﺩﺭﻭﻥ ﻟﯿﻮﺍﻥ ﻫﺎ ﺭﺍﺷﻨﺎﺧﺘﯿﺪ،
ﻇﺎﻫﺮ ﺑﺮﺍﯾﺘﺎﻥ ﺑﯽ ﺍﻫﻤﯿﺖ ﺷﺪ .

 

[لیمویی]

اگر کسي تو را با تمام مهربانيت دوست نداشت ...​

دلگير مباش که نه تو گناهکاري نه او​

آنگاه که مهر می *ورزی مهربانيت تو را زيباترين معصوم دنيا مي*کند ...​

پس خود را گناهکار مبين​

من عيسي نامي را ميشناسم که ده بيمار را در يک روز شفا داد ... و تنها يکي سپاسش گفت!!!​

من خدايي ميشناسم كه ابر رحمتش به زمين و زمان باريده ... يکي سپاسش مي گويد و هزاران نفر کفر !!!​

پس مپندار بهتر از آنچه عيسي و خدايش را سپاس گفتند ... از تو براي مهربانيت قدرداني ميکنند.​

پس از ناسپاسي هايشان مرنج و در شاد کردن دلهايشان بکوش...که اين روح توست كه با مهرباني آرام ميگيرد​

تو با مهر ورزيدنت بال و پر ميگيري ...​

خوبي دليل جاودانگي تو خواهد شد ...​

پس به راهت ادامه بده​

دوست بدار نه براي آنکه دوستت بدارند ...​

تو به پاس زيبايي عشق ، عشق بورز و جاودانه باش​

 

[رجایی اشکان]

[FONT=&quot]خیلی سخته به جایی برسی که نه اومدنی آرومت کنه نه رفتنی نابودت........... [/FONT]

 

[$marziyeh67$]

همیشه به قلبتان گوش دهید ؛

اگر چه در سمت چپ قرار دارد
​

اما همیشه راست خواهد گفت..
​

 

[رجایی اشکان]

[FONT=&quot]ﺍﺯ ﺍﻭﻧﻴﻜﻪ ﻛﺎﻣﻼ ﺩﺭﻛﺖ ﻣﻴﻜﻨﻪ ،[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT][FONT=&quot]احساستو حس میکنه ،[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT][FONT=&quot]ﺣﺮﻓﺎﺗﻮ ﻣﻴﻔﻬﻤﻪ ،[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT][FONT=&quot]ﻣﻨﻈﻮﺭﺗﻮ ﺧﻮﺏ ﻣﻴﺪﻭﻧﻪ ؛[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT][FONT=&quot]ﺑﺘﺮﺱ[/FONT][FONT=&quot] !
[/FONT][FONT=&quot]ﭼﻮﻥ ﺍﻳﻦ ﺁﺩﻡ ﺧﻮﺏ ﺑﻠﺪﻩ ﺍﺯ ﻛﺠﺎ ﺑﺰﻧﻪ[/FONT][FONT=&quot] …[/FONT][FONT=&quot][/FONT]

 

[رجایی اشکان]

[FONT=&quot]مرد واقعی مردیه که[/FONT][FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot] [/FONT][FONT=&quot]وقتی یه دخترو دوس داش[/FONT][FONT=&quot] [/FONT]
[FONT=&quot]واس باقیه دخترا نماز میت بخونه[/FONT][FONT=&quot]!!![/FONT]

 

[hossein.8667]

من می دانم اندوه چیست
زیرا که رفتنِ تو را
به چشم دیده ام ...

 

[رجایی اشکان]

[FONT=&quot]داستان من از جای شروع شد[/FONT][FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot]که من برای او میمردم..[/FONT][FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot]و او به دروغ وانمود کرد برایم تب کرده...![/FONT][FONT=&quot][/FONT]

 

[رجایی اشکان]

[FONT=&quot]بی احساس ترین آدم ها..[/FONT][FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot]با احساسی ترین جملات احساس تو را[/FONT][FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot]به بازی میگیرند[/FONT][FONT=&quot][/FONT]

 

[رجایی اشکان]

[FONT=&quot]حکایت عاشقانه من کوتاست...[/FONT][FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot]من عاشق او بودم[/FONT][FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot]و..![/FONT][FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot]او عاشق او...[/FONT]

 

[رجایی اشکان]

[FONT=&quot]کاش بیدار شویم از خواب زندگی‌،[/FONT]
[FONT=&quot]و ببینیم‌،[/FONT]
[FONT=&quot]تمام روزمرگی ها[/FONT]
[FONT=&quot]کابوسی بوده است و بس.[/FONT]

 

[$marziyeh67$]

هیچ کدام از ما نمیدانیم چقدر زمان
در دنیا برایمان باقی مانده است..
آنچه که در انتها باقی می ماند
اعمال ؛
خاطره های بجای مانده؛
و احساسی است که در دیگران ایجاد کرده اید.
و آنچه که می خواهید بجای بگذارید مردمی است
که همیشه شما را با عشق یاد کنند.

​

 

[رجایی اشکان]

[FONT=&quot]خیلی مواظب باش!! اگه با شنیدن صداش دلت لرزید[/FONT][FONT=&quot]…
[/FONT][FONT=&quot]اگه با بدی هاش فرار نکردی و موندی… دیگه تمومه[/FONT][FONT=&quot]…!!
[/FONT][FONT=&quot]اون شده همه ی دنیات… خدا رحمتت کنه[/FONT][FONT=&quot].[/FONT]

 

[رجایی اشکان]

[FONT=&quot]دل بعضی پسرا مث هواپیما می مونه[/FONT][FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot]توی هر فرودگاهی بخوان میشینن و دوباره میرن به یک فرودگاه دیگه[/FONT][FONT=&quot]![/FONT]