جرات یا حقیقت....

delbaar

کاربر فعال
[h=3][/h]
 

وهاب...

اخراجی موقت
نه ولی تعریف تو رو زیاد شنیدم:cool:

من تا 4 سالم بود
کار هرشبم بود
انقد مامانم زد دیگه ترک کردم
یه بار یادم
صب پاشدم دیدم جام خیسه
اون موقع تو رستا بودیم از ترس مامانم ساعت 5 صب از خونه در رفتم رفتم خونه مامان بزرگم با شلوار خیس
در زدم عمه ام در باز کرد به جای مامان یه دست کتک زد گفت نصف شب برا چی اومد اگه گرگ میخوردت به کی باید جواب میدادیم
مامان بزرگم لباسم عوض کرد تاشب خونه نرفتم
 

دختر شاه پریون

عضو جدید
کاربر ممتاز
من تا 4 سالم بود
کار هرشبم بود
انقد مامانم زد دیگه ترک کردم
یه بار یادم
صب پاشدم دیدم جام خیسه
اون موقع تو رستا بودیم از ترس مامانم ساعت 5 صب از خونه در رفتم رفتم خونه مامان بزرگم با شلوار خیس
در زدم عمه ام در باز کرد به جای مامان یه دست کتک زد گفت نصف شب برا چی اومد اگه گرگ میخوردت به کی باید جواب میدادیم
مامان بزرگم لباسم عوض کرد تاشب خونه نرفتم
خخخخخخخ
از اول کله شقق بودی:ی
اینقد کاغذ ریخته...خیلی وحشتناکه..جرات بیخیال دیگه حقیقت بپرسین:)
اکی ولی جراتو زدی زیرشا:ی
 

delbaar

کاربر فعال
من تا 4 سالم بود
کار هرشبم بود
انقد مامانم زد دیگه ترک کردم
یه بار یادم
صب پاشدم دیدم جام خیسه
اون موقع تو رستا بودیم از ترس مامانم ساعت 5 صب از خونه در رفتم رفتم خونه مامان بزرگم با شلوار خیس
در زدم عمه ام در باز کرد به جای مامان یه دست کتک زد گفت نصف شب برا چی اومد اگه گرگ میخوردت به کی باید جواب میدادیم
مامان بزرگم لباسم عوض کرد تاشب خونه نرفتم

خوب مشخص بود..
بچه ها از دو سال به بعد که سلولای مغزشون کامل میشه..میفهمن ...
الان چی مشکلی نداری؟:)
 

Similar threads

بالا