ثانیه های خاکستری...

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
گاهی دوست دارم بدون پک زدن

فقط بنشینم..

نگاه کنم که "سیگارم" چگونه می سوزد ...

شاید آخر فهمیدم چه لذتی میبری از تماشای سوختن من !

شاید آخر"قانع" شدم ... !
 

N!RVANA

عضو جدید
سکوت قبر
کی میگه خاک تو سرده کی گفته رفتی از یادم
میونه این سکوته قبر یه دنیا دادو فریادم
نه خوابم میبره هر شب نه دستات یاده من میره
برای گفتن حرفام میدونم یکمی دیره
تو اونجا زیره مشتی خاک من اینجا گوشه ی دیوار
تو آرومی ولی با منم تو حسرت دیدار
 

N!RVANA

عضو جدید
شعرهایم را میسرایم ارام و اهسته
از تمام غمها و دردهایم میگویم
از شادیهایم
انگاه که
ارام و بی صدا
میشکنم
کسی کنارم نیست
و انگاه که
میخندم
همه کنارم هستند
این هست
سرنوشتم
یاد یاران را چه شد
 

S&M R

عضو جدید
کاربر ممتاز
میخواهم مدتی بخوابم!

نمی دانم چند روز؟

شاید روزی بیدار شوم

و دنیا به شکل دیگری باشد

و قلب آدم ها…
 

fahimeh89

عضو جدید
کاربر ممتاز
بفهم لعنتی

دارد ناز تورا میکشد

دختری که از غرور، خورشید هم ب گرد پایش نمیرسد...


 

ESPEranza

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
وقتـــی مــــــرا" شمــــا " خطابــ میکنی!

یا "خانم"

منــــی که تـا دیــــروزعـــــــــــزیز دلـتـــــــ بودم

درد دارد

درد....
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
نیمکت #عاشقی یادت هست؟
#کنار هم، نگاه در نگاه و سکوتمان چه گوش نواز بود…
بید #مجنون زیر سایه اش امانمان داده بود،
برگهای رنگینش را به نشانه عشقمان بر سرمان می ریخت؛
او نیز عاشق بودنمان را به رخ #پاییز می کشید،
اما اکنون پاییز... نبودنت را، جداییمان را به رخ می کشد.
بگو، #صدایم کن، #بیا تا دوباره #ما شویم،
مرحمی بر سوز# دلم باش، نگاه کن، پاییز به من می خندد، بیا داغ جداییمان را به دلش بگذاریم.
بیا کلاغ ها را پر دهیم تا خبر #وصلمان را به پرستوها #مژده دهند.
#دوباره صدایم کن..

 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
سکوت نکردم که فراموشت کنم نمی خواهم از یادم بروی....اشک نمی ریزم تا.......لحظه های نبودنت را ابری کنم تنها...تنها...
 

abyss ocean

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
" بعضی از ادما مثه دریان!درست وقتی غرقشون میشی پست میزنن "
 

abyss ocean

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
دلت پیش کسی باشد وتنت در اغوش دیگری....هزار خطبه هم بخوانند,باز هم....خیانت....است.....
 

fahimeh89

عضو جدید
کاربر ممتاز
همیشه
به انتهای گریه که می رسم
صدای ساده ی فروغ از نهایت شب را می شنوم
صدای غروب غزال ها را
صدای بوق بوق نبودن تو را درتلفن
آرام تر که شدم
شعری از دفاتر دریا می خوانم
و به انعکاس صدایم در آینه اتاق
خیره میشوم
در برودت این همه حیرت
کجا مانده ای آخر ؟

 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
امروز هم چشمانم مثل همیشه بارید
گاهی دستان لرزانم را
سر سجاده به سوی اسمان میبرم
اما نمیدانم
خدا چرا جوابم را نمیدهد
 

S&M R

عضو جدید
کاربر ممتاز
نوشته هایم را می خوانی… و می گویی: چه زیبا! راستی… دردهای آدم ها زیبایی دارد…؟!؟!؟!
 

zahra.71

عضو جدید
کاربر ممتاز
مـــــــــــیان این همــــــــه "اگـــر"
تــــو چـــــــــــقدر "بایدی "


 

S&M R

عضو جدید
کاربر ممتاز
عشقت را پنهان میکنی که مردانگیت خدشه دار نشود..
اخم میکنی که مهربانیت را پنهان کنی..
مرا شما خطاب میکنی که هوایی نشوم..
اما نمیدانی!
نمیدانی که چقدر این ها به تو می آیند..
ومن دیوانه تر میشوم...
 

fc9

عضو
گور بابای کسی که ساعـت یک شب زنگ میزنه میگه :


"شب بخیر


دوستت دارم"


ولی ساعت سه که بهش زنــگ میزنم اینو میشنوم که:

"مشتــــرک مورد نظر در حــــال مکالـــمه است...
 

ESPEranza

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
مرد بودن
یعنی حرفهایی توی دلت هست که فقط میتونی با خدا در میون بگذاری
مرد بودن
یعنی زخمهایی روی دلته که از نزدیکترین افرادت و رفیقات خوردی
مرد بودن
یعنی برای همه باید کوه باشی اما کسی نیست تکیه گاهت باشه
مرد بودن
یعنی پناه اشکهای همه باشی اما کسی شونه اشک ریختنت نمیشه
مرد بودن
یعنی هنوز کسی پیدا نشده بهت بگه بابا، موهات سفید شده
مرد بودن
یعنی حرفات رو با سیگار، با نیمه شب، با بی خوابی، با اشک در میون بگذاری
مرد بودن خیلی سخته
 

F A R Z A N E

عضو جدید
کاربر ممتاز
خدایا...

نوری بیفکن یا توری...!

ماهی کوچکت از تاریکی این اقیانوس می ترسد...


 

F A R Z A N E

عضو جدید
کاربر ممتاز
دلـتـنـگـی

دلـتـنـگـی

دلـتـنـگـی

ایـن بـی قـراری مـزمـن دامـن گـیـر

ایـن مـرگـنـمـای بـی پـایـان نـفـس گـیـر

دایـه ی مـهـربـان تـر از مـادر شـده !

آغـوش گـشـوده بـلـعـیـده مـرا

درسـت از سـاعـتـی کـه رفـتـی ..

نـخـواهـمـش کـی را بـایـد بـبـیـنـم ؟!


+مهدیه لطیفی

 

fahimeh89

عضو جدید
کاربر ممتاز
نوشتن از دردها

درد دارد

کسی " واژه هایم " را از من بگیرد . . .
 

tahereh68

عضو جدید
قلبم یک خط درمیان میزند…زود نیست؟؟؟؟دست هر پیرزنی را گرفتم، گفته پیرشی مادر…..
خدااااایانکند درجوانی پیر شده ام؟؟؟؟؟!!!!
 

fahimeh89

عضو جدید
کاربر ممتاز
بعضی از آدمها ؛

چگونه می توانند خیانت کنند ؟!

چگونه می توانند با دیگری بخوابند ؟!

من بالشم را عوض میکنم دیگر خوابم نمی برد
 

F A R Z A N E

عضو جدید
کاربر ممتاز
בل بـَسـتــלּ اشـتـبـآهِ زنـآنــ ـﮧ اے سـتــــ

هـرچــَنــב انـگـُشـتـآלּ ڪـوچــَڪـتــــ

بــ ـﮧ هـَمــ آغــوشـــ ـے اפـتـیـآج בارنــב

ایــלּ زمـِسـتـآלּ رـآ بــ ـﮧ בسـتــ ڪـش هـآیـتــــ قـنـآعـَتــــ ڪـלּ

بـگــذار פֿـورشـیـ ב قـآبــــِ عـَ ڪـســے بـآشـَـ ב ڪـ ـﮧ

چـشـمــِ هـیـچـ ڪـس رـآ نـمــے گـیـرَב . .
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
زندگی خیلی زیباست
اخر دیگر نه
اهمیتی دارد
کی به ن لبخند بزند
و نه اهمیت دارد
باشم یا نباشم
دیگر خوب یاد گرفته ام
نبودنم هم برای کسی مهم نیست
 

fc9

عضو
مـטּ دیگہ نـہ از اومـدטּ کسـے ذوق زده میشم ،

نہ کسے از ڪنآرمـ بره حوصلـہ دارمــ نآزشو بـخـرمــ ڪہ بـرگرده ...

مـטּ آدمــ بے احسآسے نیستمـ !

مـטּ بے معرفـتــ و نآمرد نیستمــ ...

فقط خستہ امــ ...

از همـہ چے !

چون یہ زمآنے ڪسآیے وارد زنـدگیم شـدטּ

ڪـہ یہ سرے بـآورامو از بیـטּ بـردטּ ...

همیـטּ !

 

raha.68m

عضو جدید
کاربر ممتاز
بهانه...

بهانه...

گاهی هیچ دلیلی برای ادامه دادن برایم نمی ماند
و هیچ دلیلی جز ترس جلودار من برای تمام کردن همه چیز چیست...
گاهی دلیل ها را نمی فهمم...نه! گاهی نه!...بیشتر اوقات نمی فهمم
و بیشتر اوقات زندگیم رنگ تحمل می گیرد
و ثانیه ها رنگ گذراندن
و روزها رنگ انتظار ناامید شده
حتما شنیده ای انتظار سخت است...وقتی فهمیدی حتی امیدی در کار نیست انتظار کشیده سخت تر میشود
لحظه های مانده از آن هم سخت تر...
خدایا خواهشا تو قهر نکن...بگذار حداقل بنویسم حال دلم را...
خواهشا تو یکی قهر نکن....
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
گاهی دلت میخواد

همه بغضهات از تو نگاهت خونده بشه !!!

وقتی که جسارت گفتن کلمه ی رو نداری ...

اما یه نگاه گنگ تحویل میگیری و یه جمله مثل ...


چیزی شده ؟؟؟


اونجاست که بغضتو با لیوان سکوتت سر میکشی


و با لبخند میگی : نه هیچی ....
 
بالا