می کَنم الفبا را، روی لوحه ی سنگی واو مثل ویرانی، دال مثل دلتنگی
شبگرد23 عضو فعال شعر نو کاربر ممتاز Aug 19, 2010 #781 می کَنم الفبا را، روی لوحه ی سنگی واو مثل ویرانی، دال مثل دلتنگی
شبگرد23 عضو فعال شعر نو کاربر ممتاز Aug 19, 2010 #782 من از چشمان خود آموختم رسم محبت را كه هر عضوي به درد آيد، به جايش ديده ميگريد
K koobagher عضو جدید Aug 19, 2010 #783 دیروز که کودکی بدم من .................. در دشت چو آهویی بدم من امروز که کودکی دگر نیست ................ بس ناله ز رفتنش زنم من (ک.م) 28/05/1389 15:05
دیروز که کودکی بدم من .................. در دشت چو آهویی بدم من امروز که کودکی دگر نیست ................ بس ناله ز رفتنش زنم من (ک.م) 28/05/1389 15:05
naghmeirani مدیر ارشد عضو کادر مدیریت مدیر ارشد Aug 20, 2010 #784 **فروغ الدین اصفهانی** **فروغ الدین اصفهانی** یا بوسه یا دشنام ده این عاشقِ ناکام را دل دوست دارد از لبت ،هم بوسه هم دشنام را
**فروغ الدین اصفهانی** **فروغ الدین اصفهانی** یا بوسه یا دشنام ده این عاشقِ ناکام را دل دوست دارد از لبت ،هم بوسه هم دشنام را
rezaonline عضو جدید Aug 20, 2010 #786 ای کاشکی به عالم،تا چشم کار میکرد دل بود و آدم آن را قربان یار میکرد
شبگرد23 عضو فعال شعر نو کاربر ممتاز Aug 20, 2010 #787 تويی بهانه ی آن ابر ها که ميگريند ........بيا که صاف شود این هوای بارانی
شبگرد23 عضو فعال شعر نو کاربر ممتاز Aug 21, 2010 #788 من از روييدن خار سر ديوار دانستم كه ناكس كس نميگردد بدين بالا نشيني ها
شبگرد23 عضو فعال شعر نو کاربر ممتاز Aug 21, 2010 #789 من اول بار دانستم كه اين عهد كه با من مي كني محكم نباشد كه دانستم كه هرگز سازگاري پري را با بني آدم نباشد
من اول بار دانستم كه اين عهد كه با من مي كني محكم نباشد كه دانستم كه هرگز سازگاري پري را با بني آدم نباشد
شبگرد23 عضو فعال شعر نو کاربر ممتاز Aug 21, 2010 #790 سر و سامان منی ، ای همه ی دار و ندار بی تو آن سان شده ام بی سروسامان که مپرس
rezaonline عضو جدید Aug 21, 2010 #791 اگر جهان همه دشمن شود ز دامن تو به تيغ مرگ شود دست من رها اي دوست
raghsebad عضو جدید Aug 21, 2010 #792 بتی دارم که گرد گل ز سنبل سایه بان دارد بهار عارضش خطی به خون ارغوان دارد
شبگرد23 عضو فعال شعر نو کاربر ممتاز Aug 21, 2010 #793 هر گل که بیشتر به چمن میدهد صفا گلچین روزگار امانش نمیدهد
شبگرد23 عضو فعال شعر نو کاربر ممتاز Aug 22, 2010 #795 پرده پرده آنقدر از هم دريدم خويش را تا كه تصويري وراي خويش ديديم خويش را
شبگرد23 عضو فعال شعر نو کاربر ممتاز Aug 22, 2010 #797 آنچنان منتظرم، در رهِ شوق كه اگر زود بيائي، دير است
naghmeirani مدیر ارشد عضو کادر مدیریت مدیر ارشد Aug 25, 2010 #798 **وحشی ** **وحشی ** دعاهای سحر گویند میدارد اثر آری اثر میدارد اما کی شب عاشق سحر دارد
شبگرد23 عضو فعال شعر نو کاربر ممتاز Aug 25, 2010 #799 عاشقان را بگذارید بنالند همه مصلحت نیست که این زمزمه را خاموش کنید
شبگرد23 عضو فعال شعر نو کاربر ممتاز Aug 25, 2010 #800 آسمان فرصت پرواز بلنديست ولي قصه اينست چه اندازه کبوتر باشي
naghmeirani مدیر ارشد عضو کادر مدیریت مدیر ارشد Aug 25, 2010 #801 **قاسمی افشار** **قاسمی افشار** خدا به شکوه زبانِ من آشنا نکند من و شکایت از آن بیوفا ؟خدا نکند
شبگرد23 عضو فعال شعر نو کاربر ممتاز Aug 25, 2010 #802 اين ميخانه اگر ساقي صاحب نظري داشت ميخواري و مستي ره و رسم دگري داشت
eksir عضو جدید کاربر ممتاز Aug 28, 2010 #804 مجال من همین باشد که پنهان عشق او ورزم کنار و بوس و آغوشش چه گویم چون نخواهد شد
naghmeirani مدیر ارشد عضو کادر مدیریت مدیر ارشد Aug 31, 2010 #805 **پژمان بختیاری** **پژمان بختیاری** هنوز رخنۀ دل وقفِ عشقِ توست بیا که این خرابه همان است ،کاندر آن بودی
**پژمان بختیاری** **پژمان بختیاری** هنوز رخنۀ دل وقفِ عشقِ توست بیا که این خرابه همان است ،کاندر آن بودی
ranalean کاربر بیش فعال کاربر ممتاز Aug 31, 2010 #806 خواهی که جهان در کف اقبال تو باشد خواهان کسی باش که خواهان تو باشد
شبگرد23 عضو فعال شعر نو کاربر ممتاز Aug 31, 2010 #807 چنان دل کندم از دنیا که شکلم شکله تنهاییست چنان دل کندم از دنیا که شکلم شکل تنهاییست. ببین مرگ مرا در خود که مرگ من تماشاییست. آخرین ویرایش توسط مدیر: Jun 21, 2013
چنان دل کندم از دنیا که شکلم شکله تنهاییست چنان دل کندم از دنیا که شکلم شکل تنهاییست. ببین مرگ مرا در خود که مرگ من تماشاییست.
eksir عضو جدید کاربر ممتاز Aug 31, 2010 #808 ملامتگوی عاشق را چه گوید مردم دانا که حال غرقه در دریا نداند خفته بر ساحل
eksir عضو جدید کاربر ممتاز Aug 31, 2010 #809 طعم شکار آهوی سر در کمند نیست ماند به شیر، شیوه وحشی شکاریم
Z z.19.P عضو جدید Aug 31, 2010 #810 گوی منی و می دوی در چوگان حکم من در پی تو همی دوم گر چه که می دوانمت