فانوس تنهایی
مدیر بازنشسته
من تشکر میخوااااااااااامسلام
نمیدونم واقعا چی بگم ..................
فقط می تونم بگم دوستان گلم یک دنیا ممنون ..........
جاویـــــــــــــــــــــــد مهربونم مرسی دوست عزیزم یک دنیا ممنون لطف کردی ..........
طیبه عزیزتر از جونم واقعا شرمندم کردی مرسی گلم
سرمد عزیزم مرسی دستت درد نکنه دوست گلم
مریم گلم ممنون .............کورش جان دستت درد نکنه فکر کنم امشب از خستگی نتونی بخوابی.........
حمید رضای عزیزم مرسی لطفت فراموش نمیکنم ................
حـــــــــــــامد مهربون و عزیزم مرسی .......امیدوارم امتحانت با موفقیت پشت سر بذاری.
امیر جان دست شما هم درد نکنه ........
medi2536 عزیز ، مهرگا جان ، مونای عزیزم ، GILMARD عزیز ، باغبان 65 عزیزو مرمت گر جون مهربان و فانوس تنهایی عزیز که متاسفانه اسامی زیباتون رو نمیدونم از شما هم ممنونم ........
شیما و مهرناز گلم مرسی ممنون ............
دوستای گلم از همتون سپاسگذارم و خدا رو شکر می کنم که دوستای خوبی مثل شما عزیزان رو پیدا کردم ...........
امیدوارم سرزنده و موفق باشید و دلتون از شادی و محبت به خلق لبریز باشه ........
متاسفانه تشکرهام تموم شده !
فکر میکنم تنها با شعر دوستی از فریدون مشیری می تونم از لطف یکایک شما عزیزان یک تشکر کوچک داشته باشم ....... امیدوارم تو شادی و تولد همتون جبران کنم
دل من دیر زمانی ست که می پندارد:
« دوستی » نیز گلی ست
مثل نیلوفر و ناز ،
ساقه ترد ظریفی دارد
بی گمان سنگدل است آن که روا می دارد
جان این ساقه نازک را
-دانسته-
بیازارد!
در زمینی که ضمیر من و توست
از نخستین دیدار،
هر سخن ، هر رفتار،
دانه هایی ست که می افشانیم
برگ و باری ست که می رویانیم
آب و خورشید و نسیمش « مهر » است .
گر بدان گونه که بایست به بار آید
زندگی را به دل انگیزترین چهره بیاراید
آنچنان با تو در آمیزد این روح لطیف
که تمنای وجودت همه او باشد و بس
بی نیازت سازد ، از همه چیز و همه کس
زندگی ، گرمی دل های به هم پیوسته ست
تا در آن دوست نباشد همه درها بسته است
در ضمیرت اگر این گل ندمیده ست هنوز
عطر جان پرور عشق
گر به صحرای نهادت نوزیده ست هنوز
دانه ها را باید از نو کاشت
آب و خورشید و نسیمش را از مایه جان
خرج می باید کرد
رنج می باید برد
دوست می باید داشت
با نگاهی که در آن شوق بر آرد فریاد
با سلامی که در آن نور ببارد لبخند
دست یکدیگر را
بفشاریم به مهر
جام دل هامان را
مالامال از یاری ، غمخواری
بسپاریم به هم
بسراییم به آواز بلند
- شادی روح تو !
ای دیده به دیدار تو شاد
باغ جانت همه وقت از اثر صحبت دوست
تازه ، عطر افشان
گلباران باد