parichehr16
عضو جدید
تعريف مدل کسب و کار، غالباً با دشواري همراه است زيرا در زمينههاي متفاوت کسب وکار، معاني متفاوتي از آن برداشت ميشود. اين نقيصه در تعريف مدلهاي نوين کسب و کار الکترونيک بيش از ساير حوزه ها احساس ميشود. در اين باره تحقيقات و فعاليتهاي آکادميک و قابل اتکاء اندکي انجام شده است.
تعاريف متعددي از مدلهاي کسب و کار شده است. در زير برخي از مهمترين تعاريف ارائه شده آمده است. برخي از تعاريف، بيان کننده اهدافي هستند که يک مدل کسب و کار دنبال ميکند. برخي ديگر بر اجزاي اصلي مدلهاي کسب و کار و شايد به نوعي بر ارتباطات دروني اين اجزاء، متمرکز شدهاند. جدول روبرو برخي از پراستفادهترين تعاريف مدلهاي کسب و کار را نشان ميدهد.
تعاريف مدلهاي کسب و کار
ماگرتا (۲۰۰۲)
توصيفي است كه نحوه فعاليت شرکت را بيان ميكند.
پتروويک (۲۰۰۱) آير و فولاک (۲۰۰۲)
توصيفي از منطق يک سيستم تجاري براي ايجاد ارزش است.
اپلگت (۲۰۰۱)
توصيفي از يک مجوعه کسب و کار که ساختار، روابط بين عوامل ساختاري و همچنين نحوه پاسخ دهي آن کسب و کار به دنياي واقعي را بيان ميکند.
تيمرز (۱۹۹۸)
طراحي کالا، خدمات و جريانهاي اطلاعاتي، شامل توصيفي از بازيگران مختلف کسب و کار و نقشهاي آنها، توصيفي از مزاياي بالقوه براي بازيگران مختلف کسب و کار و همچنين توصيفي از منابع درآمدي است.
اوستروالدر و پيگنيور (۲۰۰۲)
توصيفي است از ارزشي که يک شرکت به يک يا چند بخش از مشتريان ارائه ميدهد. طرحي است از شرکت و شبکه همکاران آن براي ايجاد، بازاريابي و تحويل ارزش و سرمايههاي ارتباطي به منظور ايجاد جرياناتي که منجربه کسب درآمدهاي مثبت(سود) و باثبات ميشوند.
ويل و ويتال (۲۰۰۱)
توصيفي از نقشها و ارتباطات مابين مصرف کنندگان، مشتريان، همپيمانان و عرضه کنندگان يک شرکت است که جريانات اصلي توليدي، اطلاعاتي و مالي و همچنين منافع اصلي شرکاء را مشخص ميکند.
هاوکينز (۲۰۰۱)
توصيفي است از ارتباطات تجاري مابين يک شرکت تجاري و کالاها و خدماتي که آن شرکت در بازار فراهم ميکند. به طور خاص مدل کسب و کار، روشي براي ساختاردهي جريانات هزينهاي و درآمدي است.
تپسکات (۲۰۰۰)
يک مدل کسب و کار شامل ابداع پيشنهادهايي براي خلق ارزشي جديد است که با دگرگون کردن قوانين رقابت و بسيج افراد و منابع به دنبال سطوح جديدي از عملکرد است.
اهميت و ضرورت مدل کسب و کار الکترونيک
واژه مدل کسب و کار الکترونيک در سالهاي 2000 و 2001 رايج شد. درصورتيكه مدل کسب و کار الکترونيک با دقت تعيين شود، ميتواند به بنگاه ها کمک کند تا استراتژيهاي کسب و کار الکترونيک خود را پياده سازند. به علاوه به آنها اجازه ميدهد تا کسب و کارشان را بشناسند، ارزيابي کنند، تغيير دهند و حتي شبيه سازي کنند. برخي از مهمترين مزاياي مدل كسب و كار الكترونيك عبارتند از:
مزاياي مدل كسب و كار الكترونيك
فرايند مدلسازي سيستمهاي اجتماعي يا يک هستيشناسي مانند يک مدل کسب و کار الکترونيک به شناخت عوامل مرتبط در يک حوزه معين و و درک ارتباطات بين آنها کمک ميکند.
استفاده از مدلهاي کسب و کار الکترونيک فرموله شده، به مديران کمک ميکند تا بتوانند درکشان را از يک کسب و کار الکترونيک به راحتي با ديگر ذينفعان به اشتراک گذارند.
ترسيم و استفاده از مدلهاي کسب و کار الکترونيک به عنوان يک پايه براي تسهيل مباحث تغيير و تحول عمل ميکند. طراحان مدل کسب و کار به آساني ميتوانند اجزاء يک مدل کسب و کار الکترونيک را تغيير دهند.
يک مدل کسب و کار الکترونيک فرموله شده، ميتواند مانند نگرش "ارزيابي متوازن" به تعيين شاخصهايي براي ارزيابي کمک کند.
مدلهاي کسب و کار الکترونيک به مديران کمک ميکنند کسب و کار الکترونيک را شبيه سازي كنند و به اين ترتيب آموختههاي خود را از آن افزايش دهند. اين در واقع روشي براي ريسک کردن بدون به خطر انداختن سازمان است.
همانطور که پتروويک، کيتل و تکستن شرح ميدهند: مدل کسب وکار توصيف يک سيستم اجتماعي پيچيده با تمام بازيگران، روابط و فرايندهايش نيست. بلکه توصيفي از منطق يک سيستم تجاري براي خلق ارزشي معين، است. از اينرو مدل کسب و کار از استراتژي سازمان نشأت گرفته و به عنوان الگويي براي طراحي فرايندهاي تجاري استفاده ميشود.
تعاريف متعددي از مدلهاي کسب و کار شده است. در زير برخي از مهمترين تعاريف ارائه شده آمده است. برخي از تعاريف، بيان کننده اهدافي هستند که يک مدل کسب و کار دنبال ميکند. برخي ديگر بر اجزاي اصلي مدلهاي کسب و کار و شايد به نوعي بر ارتباطات دروني اين اجزاء، متمرکز شدهاند. جدول روبرو برخي از پراستفادهترين تعاريف مدلهاي کسب و کار را نشان ميدهد.
تعاريف مدلهاي کسب و کار
ماگرتا (۲۰۰۲)
توصيفي است كه نحوه فعاليت شرکت را بيان ميكند.
پتروويک (۲۰۰۱) آير و فولاک (۲۰۰۲)
توصيفي از منطق يک سيستم تجاري براي ايجاد ارزش است.
اپلگت (۲۰۰۱)
توصيفي از يک مجوعه کسب و کار که ساختار، روابط بين عوامل ساختاري و همچنين نحوه پاسخ دهي آن کسب و کار به دنياي واقعي را بيان ميکند.
تيمرز (۱۹۹۸)
طراحي کالا، خدمات و جريانهاي اطلاعاتي، شامل توصيفي از بازيگران مختلف کسب و کار و نقشهاي آنها، توصيفي از مزاياي بالقوه براي بازيگران مختلف کسب و کار و همچنين توصيفي از منابع درآمدي است.
اوستروالدر و پيگنيور (۲۰۰۲)
توصيفي است از ارزشي که يک شرکت به يک يا چند بخش از مشتريان ارائه ميدهد. طرحي است از شرکت و شبکه همکاران آن براي ايجاد، بازاريابي و تحويل ارزش و سرمايههاي ارتباطي به منظور ايجاد جرياناتي که منجربه کسب درآمدهاي مثبت(سود) و باثبات ميشوند.
ويل و ويتال (۲۰۰۱)
توصيفي از نقشها و ارتباطات مابين مصرف کنندگان، مشتريان، همپيمانان و عرضه کنندگان يک شرکت است که جريانات اصلي توليدي، اطلاعاتي و مالي و همچنين منافع اصلي شرکاء را مشخص ميکند.
هاوکينز (۲۰۰۱)
توصيفي است از ارتباطات تجاري مابين يک شرکت تجاري و کالاها و خدماتي که آن شرکت در بازار فراهم ميکند. به طور خاص مدل کسب و کار، روشي براي ساختاردهي جريانات هزينهاي و درآمدي است.
تپسکات (۲۰۰۰)
يک مدل کسب و کار شامل ابداع پيشنهادهايي براي خلق ارزشي جديد است که با دگرگون کردن قوانين رقابت و بسيج افراد و منابع به دنبال سطوح جديدي از عملکرد است.
اهميت و ضرورت مدل کسب و کار الکترونيک
واژه مدل کسب و کار الکترونيک در سالهاي 2000 و 2001 رايج شد. درصورتيكه مدل کسب و کار الکترونيک با دقت تعيين شود، ميتواند به بنگاه ها کمک کند تا استراتژيهاي کسب و کار الکترونيک خود را پياده سازند. به علاوه به آنها اجازه ميدهد تا کسب و کارشان را بشناسند، ارزيابي کنند، تغيير دهند و حتي شبيه سازي کنند. برخي از مهمترين مزاياي مدل كسب و كار الكترونيك عبارتند از:
مزاياي مدل كسب و كار الكترونيك
- فرايند مدلسازي سيستمهاي اجتماعي يا يک هستيشناسي مانند يک مدل کسب و کار الکترونيک به شناخت عوامل مرتبط در يک حوزه معين و و درک ارتباطات بين آنها کمک ميکند.
- استفاده از مدلهاي کسب و کار الکترونيک فرموله شده، به مديران کمک ميکند تا بتوانند درکشان را از يک کسب و کار الکترونيک به راحتي با ديگر ذينفعان به اشتراک گذارند.
- ترسيم و استفاده از مدلهاي کسب و کار الکترونيک به عنوان يک پايه براي تسهيل مباحث تغيير و تحول عمل ميکند. طراحان مدل کسب و کار به آساني ميتوانند اجزاء يک مدل کسب و کار الکترونيک را تغيير دهند.
- يک مدل کسب و کار الکترونيک فرموله شده، ميتواند مانند نگرش "ارزيابي متوازن" به تعيين شاخصهايي براي ارزيابي کمک کند.
- مدلهاي کسب و کار الکترونيک به مديران کمک ميکنند کسب و کار الکترونيک را شبيه سازي كنند و به اين ترتيب آموختههاي خود را از آن افزايش دهند. اين در واقع روشي براي ريسک کردن بدون به خطر انداختن سازمان است.
فرايند مدلسازي سيستمهاي اجتماعي يا يک هستيشناسي مانند يک مدل کسب و کار الکترونيک به شناخت عوامل مرتبط در يک حوزه معين و و درک ارتباطات بين آنها کمک ميکند.
استفاده از مدلهاي کسب و کار الکترونيک فرموله شده، به مديران کمک ميکند تا بتوانند درکشان را از يک کسب و کار الکترونيک به راحتي با ديگر ذينفعان به اشتراک گذارند.
ترسيم و استفاده از مدلهاي کسب و کار الکترونيک به عنوان يک پايه براي تسهيل مباحث تغيير و تحول عمل ميکند. طراحان مدل کسب و کار به آساني ميتوانند اجزاء يک مدل کسب و کار الکترونيک را تغيير دهند.
يک مدل کسب و کار الکترونيک فرموله شده، ميتواند مانند نگرش "ارزيابي متوازن" به تعيين شاخصهايي براي ارزيابي کمک کند.
مدلهاي کسب و کار الکترونيک به مديران کمک ميکنند کسب و کار الکترونيک را شبيه سازي كنند و به اين ترتيب آموختههاي خود را از آن افزايش دهند. اين در واقع روشي براي ريسک کردن بدون به خطر انداختن سازمان است.
همانطور که پتروويک، کيتل و تکستن شرح ميدهند: مدل کسب وکار توصيف يک سيستم اجتماعي پيچيده با تمام بازيگران، روابط و فرايندهايش نيست. بلکه توصيفي از منطق يک سيستم تجاري براي خلق ارزشي معين، است. از اينرو مدل کسب و کار از استراتژي سازمان نشأت گرفته و به عنوان الگويي براي طراحي فرايندهاي تجاري استفاده ميشود.