چه خیانتی شد سر این چوبین به ما! فکرمی کردیم این بچه پدر مادر نداره، بچه یتیمه، و…حالا بعد از این همه سال، فهمیدیم چوبین مادر داشته.مادری که هیچ وقت به ما نشون ندادن
صحنه هایی از لحظه دیدار چوبین و مادرش،
نامزد بازی جودی ابت و بابا لنگ دراز و عروسیشون
و ناگفته هایی از حضور یک زن در لیانشامپو
پرفسور بالتازار
احتمالا دختربچه ای که تو زیر زمین خونه ش اتم اختراع کرده بود، از پرفسور بالتازار الگو گرفته بود، یا کسی که تعریف کرده بود، فک کرده بود پرفسور بالتازار واقعیت داره.
این پرفسور بالتازار، با یه دستگاه، از یه طرف دو قطره آب میریخت و یه دسته رو می کشید، این دستگاه هه یه کم پت پت میکرد، بعد یه دفعه از اون ور هر چی به عقل جن هم نمی رسد بیرون میومد. (دانلود موسیقی تیتراژ سریال)
در تصویر نمایی از پرفسور در کنار دستگاه معروف را مشاهده می کنید
جنگجویان کوهستان
نصف دعواهای مدرسه از خشونتی بود که این سریال ترویج می کرد. بچه ها شب از زیر پتو قاچاقی لینچان و هوسا نیان رو نگا می کردن، فردا تو مدرسه علیه کائوچیو(ناظم) یا مبصر(ماموران کائوچیو) قیام می کردن. البته از اونجا که خود لینچان هم کمتر با خود کائوچیو روبرو شد، معمولا سعی میشد با ماموران کائوچیو برخورد بشه.
خدا بیامرزه لینچانو. آموزش عملی فتنه در دوران دهه شصت بود. البته اگر تحلیل گران سایت …. روی این موضوع کار کنن، شاید ریشه های جنگ نرم رو پیدا کنن. چون این سریال در دوره محمد هاشمی به ایران اومد و بعید نیست که به هرحال برنامه ریزی شده بوده.
تو همون دوره تو انتخابات مجلس و ریاست جمهوری که بین مردم شایع بود مهر رای باید تو شناسنامه بخوره، لینچان و کائوچیو کلی رای اونم تو ایران کسب کردن و خیلی از هم وطنای با ذوق!، جای اینکه رای سفید بندازد، اسم لینچان یا کائوچیو رو تو برگه رای می نوشتن.
کائوچیو، یه آدم متقلب بود و لینچان فرار کرد و رفت تو یه کوهستانی یه مقر ساخت و شدند جنگجویان کوهستان. نقش رابین هود رو تو چین بازی می کرد بنده خدا.
هرچی دستاورد بشری بود تو همون کوهستان اینا کشف کردن، از جمله توپ، تفنگ، موارد منفجره، نارنجک و… یه شمشیرایی هم داشتن که جلدش نارنجی بود. خلاف ترین چهره سریال هو سا نیان، یه زنه بود که لباس مردونه می پوشید و نصف سریال به خاطر حضور همین خانوم وسط ۱۰۷ تا مرد، سانسور شد. هوسن نیان با دوتا دستش شمشیر میزد. قرار بود لینچان ۱۰۸ تا ستاره جمع کنه و علیه کائوچیو که میخواست جای امپراطورو بگیره قیام کنه. از سرنوشت هو سن نیان هیچ وقت خبر منتشر نشد.(لینک دانلود تیتراژ)
چوبین
چه خیانتی شد سر این چوبین به ما! یک عمر لعنت عالم و آدم رو به برونکا و مامورای یه چشمیش حواله کردیم که چرا این بچه گلابی سبز(یا آبی) رو اذیت می کنی. این بچه پدر مادر نداره، بچه یتیمه، واسه چی اذیتش می کنی و…
حالا بعد از این همه سال، با پیشرفت علوم و تکنولوژی تو ایران، به یاری ***** شکن فهمیدیم که خیر… چوبین مادر داشته.
مادری که هیچ وقت به ما نشون ندادن. البته خب، مادره هم مقصر بوده، واسه چی تو انظار عمومی بی حجاب و اونم با مایو ظاهر میشده که نشه تو تلویزیون نشونش داد و دل این همه بچه رو خون کرد.
البته مادر چوبین هم دفاعیات خودشو داره، اونم وقتی که چوبین رو می ساختن طبیعتا نمیدونسته قراره این کارتون تو جمهوری اسلامی نمایش داده بشه.
بابا لنگ دراز
طبق معمول نه پدر داشت و نه مادر. جودی ابت دختر شیطون و با ذوقی بود که از طرف یه مرد که جودی ابت روی اون اسم «بابا لنگ دراز» رو گذاشته بود حمایت مالی می شد. آخر داستان هم البته در سیمای ما معلوم نشد و احتمالا یه جاهایی مثل همه کارتون ها سانسور شد، اما همه بچه ها فهمیدن، بابا لنگ دراز و جودی ابت قصد امر خیر داشتن….
دوران نامزدی با بابا لنگ دراز
اگرچه تو اون سریال خیلی از ناگفته ها گفته نشد، اما امروز، ما در اینجا صحنه هایی از مراسم عروسی جودی ابت و بابا لنگ دارز رو برای شما منتشر می کنیم، صحنه هایی که هیچ وقت ندیدید.
صحنه هایی از لحظه دیدار چوبین و مادرش،
نامزد بازی جودی ابت و بابا لنگ دراز و عروسیشون
و ناگفته هایی از حضور یک زن در لیانشامپو
پرفسور بالتازار
احتمالا دختربچه ای که تو زیر زمین خونه ش اتم اختراع کرده بود، از پرفسور بالتازار الگو گرفته بود، یا کسی که تعریف کرده بود، فک کرده بود پرفسور بالتازار واقعیت داره.
این پرفسور بالتازار، با یه دستگاه، از یه طرف دو قطره آب میریخت و یه دسته رو می کشید، این دستگاه هه یه کم پت پت میکرد، بعد یه دفعه از اون ور هر چی به عقل جن هم نمی رسد بیرون میومد. (دانلود موسیقی تیتراژ سریال)
در تصویر نمایی از پرفسور در کنار دستگاه معروف را مشاهده می کنید
جنگجویان کوهستان
نصف دعواهای مدرسه از خشونتی بود که این سریال ترویج می کرد. بچه ها شب از زیر پتو قاچاقی لینچان و هوسا نیان رو نگا می کردن، فردا تو مدرسه علیه کائوچیو(ناظم) یا مبصر(ماموران کائوچیو) قیام می کردن. البته از اونجا که خود لینچان هم کمتر با خود کائوچیو روبرو شد، معمولا سعی میشد با ماموران کائوچیو برخورد بشه.
خدا بیامرزه لینچانو. آموزش عملی فتنه در دوران دهه شصت بود. البته اگر تحلیل گران سایت …. روی این موضوع کار کنن، شاید ریشه های جنگ نرم رو پیدا کنن. چون این سریال در دوره محمد هاشمی به ایران اومد و بعید نیست که به هرحال برنامه ریزی شده بوده.
تو همون دوره تو انتخابات مجلس و ریاست جمهوری که بین مردم شایع بود مهر رای باید تو شناسنامه بخوره، لینچان و کائوچیو کلی رای اونم تو ایران کسب کردن و خیلی از هم وطنای با ذوق!، جای اینکه رای سفید بندازد، اسم لینچان یا کائوچیو رو تو برگه رای می نوشتن.
کائوچیو، یه آدم متقلب بود و لینچان فرار کرد و رفت تو یه کوهستانی یه مقر ساخت و شدند جنگجویان کوهستان. نقش رابین هود رو تو چین بازی می کرد بنده خدا.
هرچی دستاورد بشری بود تو همون کوهستان اینا کشف کردن، از جمله توپ، تفنگ، موارد منفجره، نارنجک و… یه شمشیرایی هم داشتن که جلدش نارنجی بود. خلاف ترین چهره سریال هو سا نیان، یه زنه بود که لباس مردونه می پوشید و نصف سریال به خاطر حضور همین خانوم وسط ۱۰۷ تا مرد، سانسور شد. هوسن نیان با دوتا دستش شمشیر میزد. قرار بود لینچان ۱۰۸ تا ستاره جمع کنه و علیه کائوچیو که میخواست جای امپراطورو بگیره قیام کنه. از سرنوشت هو سن نیان هیچ وقت خبر منتشر نشد.(لینک دانلود تیتراژ)
چوبین
چه خیانتی شد سر این چوبین به ما! یک عمر لعنت عالم و آدم رو به برونکا و مامورای یه چشمیش حواله کردیم که چرا این بچه گلابی سبز(یا آبی) رو اذیت می کنی. این بچه پدر مادر نداره، بچه یتیمه، واسه چی اذیتش می کنی و…
حالا بعد از این همه سال، با پیشرفت علوم و تکنولوژی تو ایران، به یاری ***** شکن فهمیدیم که خیر… چوبین مادر داشته.
مادری که هیچ وقت به ما نشون ندادن. البته خب، مادره هم مقصر بوده، واسه چی تو انظار عمومی بی حجاب و اونم با مایو ظاهر میشده که نشه تو تلویزیون نشونش داد و دل این همه بچه رو خون کرد.
البته مادر چوبین هم دفاعیات خودشو داره، اونم وقتی که چوبین رو می ساختن طبیعتا نمیدونسته قراره این کارتون تو جمهوری اسلامی نمایش داده بشه.
بابا لنگ دراز
طبق معمول نه پدر داشت و نه مادر. جودی ابت دختر شیطون و با ذوقی بود که از طرف یه مرد که جودی ابت روی اون اسم «بابا لنگ دراز» رو گذاشته بود حمایت مالی می شد. آخر داستان هم البته در سیمای ما معلوم نشد و احتمالا یه جاهایی مثل همه کارتون ها سانسور شد، اما همه بچه ها فهمیدن، بابا لنگ دراز و جودی ابت قصد امر خیر داشتن….
دوران نامزدی با بابا لنگ دراز
اگرچه تو اون سریال خیلی از ناگفته ها گفته نشد، اما امروز، ما در اینجا صحنه هایی از مراسم عروسی جودی ابت و بابا لنگ دارز رو برای شما منتشر می کنیم، صحنه هایی که هیچ وقت ندیدید.