
اتفاق خوبی که این روزها شاهد آن هستیم، شور و هیجانی است که طرفداران تیم تراکتور سازی تبریز نسبت به تیم شهر خودشان نشان میدهند. این وسط فقط فوتبال نیست که این میزان از علاقه را برانگیخته است.مسائل قومی و زبانی باعث به وجود آمدن نوعی دوستی بین هواداران و باشگاه تراکتورسازی شده که به زعم من رخداد خوشایندی برای فوتبال ایران است.

در اواسط دهه ۸۰ اوباشیگری میان تماشاچی های انگلیسی به اوج خودش رسید. در هر بازی تعداد زیادی زخمی و حتی چند نفر کشته میشدند. به همین خاطر فدراسیون، قانون جدیدی وضع کرد که طبق آن افراد میتوانستند همراه خانواده هایشان و در ورزشگاه مسابقات را تماشا کنند.
اگرچه این میزان از خشونت بین تماشاچیهای ایرانی شایع نیست، اما موارد دیگری این دو گروه را از یکدیگر متمایز میکند. در بسیاری از کشورها، فوتبال قدمت دیرینه ای دارد. هر شهر کوچکی حتی با ۲۰هزار نفر جمعیت یک تیم فوتبال محلی دارد که بین اهالی آن شهر بسیار محبوب است. اگر تیمشان بازی داشته باشد، حتما برای حمایت و تشویق در استادیوم حاضر میشوند.
این تیمها معمولا باشگاههای قدیمی هستند. اما در ایران این طور نیست. دو تیم شاخص که در پایتخت هم حضور دارند؛ یعنی استقلال و پیروزی از سال ۱۳۲۵ به عنوان باشگاه کار خود را شروع کردند. در عین حال باشگاههای شهرهای مختلف هم فوتبال بازی میکردند اما فقط این دو تیم مورد توجه قرار گرفتند؛ طوری که مثلا در شهری مثل اهواز که یک تیم باشگاهی مثل استقلال اهواز را دارد، تعداد طرفداران استقلال تهران بیشتر است؛ یعنی رسانهها، عمدتا رادیو و تلویزیون و بعضا روزنامه ها از ابتدا بیشتر به تیمهای پایتخت میپرداخته و تیمهای شهرستانها کمتر دیده شدهاند.
اما اتفاق خوبی که این روزها شاهد آن هستیم، شور و هیجانی است که طرفداران تیم تراکتور سازی تبریز نسبت به تیم شهر خودشان نشان میدهند. این وسط فقط فوتبال نیست که این میزان از علاقه را برانگیخته است. مسائل قومی و زبانی باعث به وجود آمدن نوعی دوستی بین هواداران و باشگاه تراکتورسازی شده که به زعم من رخداد خوشایندی برای فوتبال ایران است.
از نمونه های مشابه تیم تراکتورسازی تبریز میتوان به بارسلونای اسپانیا اشاره کرد. این تیم نماینده شهر کاتالانیا در مسابقات حرفه ای فوتبال است. مردم کاتالانیا زبان اسپانیایی خاصی دارند و خودشان را کاتالان میدانند. مردم این شهر کوچک با جمعیت کمی که دارد در هیچ مسابقه ای تیم محبوبشان را تنها نمیگذارند و در استادیوم حاضر میشوند. تیم بلکبرن هم همینطور است. نکته دیگری که باید به آن دقت کرد، نسبت موجود میان جمعیت یک شهر و تعداد نفراتی است که به استادیوم میروند.

اگر در شهری مثل تهران با حدود ۱۵ میلیون نفر جمعیت، ۱۵۰ هزار نفر برای تشویق یک تیم به استادیوم بروند، اتفاق چندان بزرگی نیفتاده است اما وقتی در شهری مثل تبریز با جمعیت ۳-۲میلیونی، ۱۵۰هزار نفر در ورزشگاه دیده شوند،باید آفرین گفت

دکتر حمیدرضا صدر