تا حالا از رو زمین چیزی بر داشتین؟چی؟

[sahar_mo]

تا حالا شده تو خیابونی جایی رو زمین چیزی رو ببینین و برش دارین؟ چی ؟ و چرا برش داشتین؟

 

[atousa_m]

تا دلت بخوااااااااااااد پول
یه بار هم توی مترو یه کابل USB نوکیا افتاده بود رو زمین من گذاشتمش روی صندلی ، هرکی وارد قطار میشد هی می گفت خانم کابلت افتاده روی صندلی ، هی من مجبور می شدم توضیح بدم که مال من نیست و ... خلاصه بعد از 4 باز توضیح دادن دیگه کلافه شدم گذاشتمش توی کیفم
بعدش هم از بس توی کیفم موند تا دوباره گم شد
فکر کنم برگشت پیش صاحابش

 

[sahar_mo]

تا دلت بخوااااااااااااد پول
یه بار هم توی مترو یه کابل USB نوکیا افتاده بود رو زمین من گذاشتمش روی صندلی ، هرکی وارد قطار میشد هی می گفت خانم کابلت افتاده روی صندلی ، هی من مجبور می شدم توضیح بدم که مال من نیست و ... خلاصه بعد از 4 باز توضیح دادن دیگه کلافه شدم گذاشتمش توی کیفم
بعدش هم از بس توی کیفم موند تا دوباره گم شد
فکر کنم برگشت پیش صاحابش

چه باحال احتمالا جنسش خوب نبوده (مال بد برمیگرده پیش صاحبش)

 

[mehrshad53]

آره.
یه بار یه نون خشکه افتاده بود وسط اتوبان 263 قسمت شده بود.......
تا اومدم همشو ماچ کنم بذارم روی دیوار کنار اتوبان، 6 تا تریلی از روم رد شد،371 فحش ناموسی خوردم،لبم هم تاول زد، خلاصه پشیمون شدم.
کاش اقلا یکی یکی نمیرفتم ماچ کنم بیارم،همه را با خاک انداز میووردم بعد ماچ میکردم

 

[sahar_mo]

آره.
یه بار یه نون خشکه افتاده بود وسط اتوبان 263 قسمت شده بود.......
تا اومدم همشو ماچ کنم بذارم روی دیوار کنار اتوبان، 6 تا تریلی از روم رد شد،371 فحش ناموسی خوردم،لبم هم تاول زد، خلاصه پشیمون شدم.
کاش اقلا یکی یکی نمیرفتم ماچ کنم بیارم،همه را با خاک انداز میووردم بعد ماچ میکردم

حالا زنده ای؟ یا این روحته؟

 

[mehrshad53]

حالا زنده ای؟ یا این روحته؟

بهم میاد که زنده باشم؟

 

[sahar_mo]

بهم میاد که زنده باشم؟

تا حالا روح ندیدم

 

[سالاری]

آره.
یه بار یه نون خشکه افتاده بود وسط اتوبان 263 قسمت شده بود.......
تا اومدم همشو ماچ کنم بذارم روی دیوار کنار اتوبان، 6 تا تریلی از روم رد شد،371 فحش ناموسی خوردم،لبم هم تاول زد، خلاصه پشیمون شدم.
کاش اقلا یکی یکی نمیرفتم ماچ کنم بیارم،همه را با خاک انداز میووردم بعد ماچ میکردم

مهرشاد خیلی با حالی خدا تورو از ما نگیره
روح منی مهرشاد بت شکنی مهرشاد

 

[sahar_mo]

من خودم تو عمرم هیچ وقت از رو زمین چیزی بر نداشتم تا حدود یه 6-8 ماهه پیش که یه روز یه کار خیلی خوبی کردم و خودم داشتم به خودم میبالیدم که به به عجب دختر خوبیم بعد یادم افتاد که من هر وقت کار خوبی کردم خدا یه جوری نتیجه شو بهم داده چرا هیچ اتفاقی نیافتاد ایندفعه همون موقع که این فکر از ذهنم گذشت یه انگشتر نقره رو زمین دیدم برا اولین بار تو عمرم با اینکه خیلی خجالت کشیدمو مامانم کلی دعوام کرد برش داشتم و الانم همیشه دستم عاشقشم کادوی خداست خدا بهم داده

 

[mehrshad53]

مهرشاد خیلی با حالی خدا تورو از ما نگیره
روح منی مهرشاد بت شکنی مهرشاد

ای مهرشاد بت شکن،بت بزرگو بشکن

 

[سالاری]

ای مهرشاد بت شکن،بت بزرگو بشکن

صل علی محمد مهرشاد نبود اسپو آمد

 

[khooshe]

آره.
یه بار یه نون خشکه افتاده بود وسط اتوبان 263 قسمت شده بود.......
تا اومدم همشو ماچ کنم بذارم روی دیوار کنار اتوبان، 6 تا تریلی از روم رد شد،371 فحش ناموسی خوردم،لبم هم تاول زد، خلاصه پشیمون شدم.
کاش اقلا یکی یکی نمیرفتم ماچ کنم بیارم،همه را با خاک انداز میووردم بعد ماچ میکردم

تو آخر ماها رو می کشی از خنده.....

مهرشاد خیلی با حالی خدا تورو از ما نگیره
روح منی مهرشاد بت شکنی مهرشاد

بته بزرگو بشکن....

تا حالا روح ندیدم

نه بابا این مهرشاد ما رو کشته ..... یعنی ماها الان روحیم....
مهرشاد که سرو مور و گنده اس

ای مهرشاد بت شکن،بت بزرگو بشکن

بشکن دیگه...

 

[Fo.Roo.GH]

منم زیاد دیدم اما هیچ چیز رو غیر از نون برنمی دارم...نونم میذارم یه گوشه که پا نره زیر پا.

 

[khooshe]

من که به یاد ندارم چیزی برداشته باشم....

اما چند وقت پیشا بابام اومد خونه با یه کیفه مهندسی....
وقتی ازش پرسیدیم این چیه واسمون تعریف کرد که....
داشتم از مترو می اومدم دیدم یه cdفیلمه رو زمین افتاده اومدم برش دارم دیدم همینجوری ورق ریخته تو زمین یکم جلو تر از یه کیف مهندسی.....تازه فهمیدم ماله یه بنده خدایی بوده که ازش زدن اینور اونورو گشتم که ببینم چیز دیگه ای نیست دیدم کارت ملی و گواهینامه اش توی جوبه....خلاصه همه رو برداشتم و اوردم خونه...

مام ورقه ها رو برداشتیم دیدیم همش ماله داستان ها توی رادیوهه....
خلاصه سیم کارتاشو برداشتیم گذاشتیم توی گوشیو دیدیم یهاسم خودمونی بود و بهش زنگ زدیم که اون خانومه خانومش بود .....
و اومد تعریف کرد که قمه گذاشتن زیر گلوشو کیفشو زدن و رفتن پوله آنچنانی هم توش نبوده فکر کنم 150هزار تومان بود ولی خدا رو شکر کاری بهش نداشتن....

آهان راستی بعدا کاشف به عمل اومد که این آقاهه برادره علی عمرانیه....فکر کنم جواد عمرانی بود....
عین علی عمرانی هم بود فقط مو دارش....

 

[سالاری]

من که به یاد ندارم چیزی برداشته باشم....

اما چند وقت پیشا بابام اومد خونه با یه کیفه مهندسی....
وقتی ازش پرسیدیم این چیه واسمون تعریف کرد که....
داشتم از مترو می اومدم دیدم یه cdفیلمه رو زمین افتاده اومدم برش دارم دیدم همینجوری ورق ریخته تو زمین یکم جلو تر از یه کیف مهندسی.....تازه فهمیدم ماله یه بنده خدایی بوده که ازش زدن اینور اونورو گشتم که ببینم چیز دیگه ای نیست دیدم کارت ملی و گواهینامه اش توی جوبه....خلاصه همه رو برداشتم و اوردم خونه...

مام ورقه ها رو برداشتیم دیدیم همش ماله داستان ها توی رادیوهه....
خلاصه سیم کارتاشو برداشتیم گذاشتیم توی گوشیو دیدیم یهاسم خودمونی بود و بهش زنگ زدیم که اون خانومه خانومش بود .....
و اومد تعریف کرد که قمه گذاشتن زیر گلوشو کیفشو زدن و رفتن پوله آنچنانی هم توش نبوده فکر کنم 150هزار تومان بود ولی خدا رو شکر کاری بهش نداشتن....

آهان راستی بعدا کاشف به عمل اومد که این آقاهه برادره علی عمرانیه....فکر کنم جواد عمرانی بود....
عین علی عمرانی هم بود فقط مو دارش....

پس کلی گانگستر بازی درآوردین

 

[wwwolf]

یه روز داشتم تو یه کوچه خاوت راه می رفتم یه گربه نظرم رو به خودش جلب کرد خم شدم باش بازی کنم که دیدم خوابیده رو یه کیف کیف رو برداشتم بی خیال گربه شدم کیف زنانه بود با کلی پول تو کیفش و یه مبایلکلی شکه شده بودم که متوجه شدم موبایل داره زنگ می زنه برداشتم تنها چیزی که فهمیدم گریه زاری یه خانوم بود با گاهی یه فشم وسطش می پروند خلاصه بش جریان رو هر طور بود گفتم قرار شد بیاد به نزدیکترین خیابونی که اونجا بود شانس آوردم شوهرش اومد وگرنه داستان داشتیم با زنه بدشم آقاهه مردونگی کرد منو نا امید نکرد و یه مشتلوق تووووووووووووپ بم داد

 

[sahar_mo]

یه روز داشتم تو یه کوچه خاوت راه می رفتم یه گربه نظرم رو به خودش جلب کرد خم شدم باش بازی کنم که دیدم خوابیده رو یه کیف کیف رو برداشتم بی خیال گربه شدم کیف زنانه بود با کلی پول تو کیفش و یه مبایلکلی شکه شده بودم که متوجه شدم موبایل داره زنگ می زنه برداشتم تنها چیزی که فهمیدم گریه زاری یه خانوم بود با گاهی یه فشم وسطش می پروند خلاصه بش جریان رو هر طور بود گفتم قرار شد بیاد به نزدیکترین خیابونی که اونجا بود شانس آوردم شوهرش اومد وگرنه داستان داشتیم با زنه بدشم آقاهه مردونگی کرد منو نا امید نکرد و یه مشتلوق تووووووووووووپ بم داد

مشتولوقه کلی بهت چسبیده ها

 

[khooshe]

پس کلی گانگستر بازی درآوردین

آره تجربه خیلی خوبی بود.....

یه روز داشتم تو یه کوچه خاوت راه می رفتم یه گربه نظرم رو به خودش جلب کرد خم شدم باش بازی کنم که دیدم خوابیده رو یه کیف کیف رو برداشتم بی خیال گربه شدم کیف زنانه بود با کلی پول تو کیفش و یه مبایلکلی شکه شده بودم که متوجه شدم موبایل داره زنگ می زنه برداشتم تنها چیزی که فهمیدم گریه زاری یه خانوم بود با گاهی یه فشم وسطش می پروند خلاصه بش جریان رو هر طور بود گفتم قرار شد بیاد به نزدیکترین خیابونی که اونجا بود شانس آوردم شوهرش اومد وگرنه داستان داشتیم با زنه بدشم آقاهه مردونگی کرد منو نا امید نکرد و یه مشتلوق تووووووووووووپ بم داد

عجب شانسی......

 

[Hotspur_1985]

آره.
یه بار یه نون خشکه افتاده بود وسط اتوبان 263 قسمت شده بود.......
تا اومدم همشو ماچ کنم بذارم روی دیوار کنار اتوبان، 6 تا تریلی از روم رد شد،371 فحش ناموسی خوردم،لبم هم تاول زد، خلاصه پشیمون شدم.
کاش اقلا یکی یکی نمیرفتم ماچ کنم بیارم،همه را با خاک انداز میووردم بعد ماچ میکردم

وای خدایا دل درد گرفتم.مهرشاد خوش به حاله خانومت.پیر نمیشه.

ای مهرشاد بت شکن،بت بزرگو بشکن

بشکن بشکنه بشکن،ما منتظریم بشکن