تاثیر موسیقی بر جسم

آیتای_AYTAY

عضو جدید
کاربر ممتاز
تقريباً اكثر ما مي دانيم كه صداها تأثيراتي مطلوب و مخرب بر زندگي ما بخصوص بر سلامتي مان مي گذارند. اگر به تاريخ نگاهي بياندازيم، مي ببينيم كه درتمام دوران، صوت و موسيقي با طبابت پيوند داشته اند و در برخي اديان و فرهنگ هاي كهن از ريتم طبل ها، نواختن زنگ ها، خواندن ذكرها و سرودهاي مذهبي يا آييني براي دفع بيماري و ارواح ناپاك از كالبد بيماران استفاده مي شده است. حتي بعضي از بزرگان و پيامبران هم اصوات و يا موسيقي خاصي را براي درمان بيماري ها بكار مي گرفتند. مثلاً داود (ع) در نواختن چنگ ماهر بود. بنابراين وقتي يكي از سلاطين وقت مضطرب و بيمار شد، خدمتكاران او، مأموريني را به دنبال داود فرستادند. بعد از آن، وقتي او مضطرب مي شد، داود چنگ را مي نواخت و اضطراب و بي قراري از وي دور مي شد و آرامش و سلامتي اش برمي گشت. به هرحال نواهايي اين چنين ، تأثيرات بسيار قدرتمند و شفابخشي بر حال بيماران مي گذاشت و باعث صحت و سلامتي آنها مي شد.

اين نكته، يعني استفاده از برخي اصوات و موسيقي يكي از توصيه هايي است كه در روش هاي درماني طب مكمل وجود دارد.

به طور كلي در اين روش هاي درماني از امواج صوتي براي معالجه بيماري ها استفاده مي شود. مثلاً يكي از آنها استفاده از اصوات آغازين است كه ريشه در طب كهن هند دارد. اين روش اعتقاد دارد كه اصوات بخصوصى تأثيرات مثبتي را بر بدن و ذهن ما مى‏ گذارند. اين الگوهاى صوتى بازتاب ارتعاشات آغازين طبيعت هستند. اگر ما به اين اصوات گوش بدهيم و يا آن را تكرار كنيم، فركانس‏هاى بنياديني را در درون آگاهي مان احياء مي كنيم و هوشيارى مان را با نخستين نوسانات قوانين طبيعت هماهنگ و هم‏نوا مى‏سازيم، در نتيجه تعادلى در سيستم روانى - فيزيولوژيكى خود ايجاد مى‏كنيم. درمان از طريق اصوات آغازين بر اين پايه استوار است كه ذهن ما مى‏تواند به سطح كوانتوم برگردد و اصوات معينى را كه احتمالاً در مقطعى از مسير تغيير شكل داده‏اند، بكار گيرد و به اين ترتيب تأثير عميق شفابخشى را در بدن ما برجاى بگذارد.

اصواتي هم وجود دارند كه از دهان ما خارج مي شوند و مي توانند بر جريان انرژي بدن مان تأثير بگذارند. به اين دليل كه ما در حالت ناراحتي يا بيماري و شرايط استرس از خود صداهايي خارج مي كنيم. اين اصوات باعث مي شوند كه فشارهاي وارده بر اندام هاي داخلي از طريق شش ها كاهش پيدا كنند.

در بررسي هاي بعمل آمده مشخص شده كه اصوات مختلف بر روي ارگان هاي مختلف بدن تأثير مي گذارند. مثلاً اصوات معيني در طب چيني وجود دارند كه اين كار را انجام مي دهند. به طور نمونه در سرماى شديد هوا، صوت «شي» همراه با جمع كردن اعضاى بدن به داخل و تنفس عميق، باعث گرم شدن بدن ما مى‏شود. يا درد ناشى از بريدگى، با صوت «شوو» و دميدن در ناحيه بريده شده تخفيف پيدا مي كند، همچنين اين صوت باعث آرامش كبد شده و آرامش اين عضو به نوبه خود باعث كاهش خونريزى مى‏شود. صداى «هاي» باعث مى‏شود كه نيروى بدنى ما افزايش پيدا كند و «ها» تب را كاهش مى‏دهد .از تمام اين مشاهدات نتيجه‏گيرى شده كه اصوات مختلف بر روى اعضاى گوناگون بدن تأثير مى‏گذارد و از آنجايى كه ارگان‏هاى مختلف به كانال‏هاى انرژى مربوط هستند، جريان انرژى از اين اصوات تأثير مى‏پذيرد. دراين شيوه از شش صوت براى هدايت نيروى حياتى «چى» استفاده مي شود. هر كدام از اين شش صوت با بعضي ازاندام هاي بدن ما در ارتباط است و اختلالات خاصي را برطرف مي كند.

يك روانشناس انگليسي به نام «پال نيوهام» كه در زمينه روانشناسي صداي انسان تخصص دارد، سيستمي به نام صداهاي شفابخش را بنيانگذاري كرده است. اوعقيده دارد كه ما با رها كردن صداي خودمان مي توانيم روح خود را نيز آزاد كنيم و خود را از محدوديت و قفل هايي كه براي خود ساخته ايم، آزاد نمائيم. پال نيوهام با ابداع روشي جديد با استفاده از تركيب آواز و صدا، به معالجه و درمان ناراحتي هاي مراجعين دركلينيكي كه مديريت آن را به عهده دارد، مي پردازد. مراجعين روح و روان خود را به وسيله عمق صداي وجود خود كه ازطريق تحقيرشدن ها، مصائب، درگيري ها و شكست هاي زندگي به فراموشي سپرده شده اند، احياء مي كنند.


نوع ديگري ازبكارگيري صوت براي درمان، موسيقي درماني است و يكي ازموسيقي هاي شفابخش به موسيقي ودايي يا «گاندارواودا» شهرت دارد كه اين موسيقي هم ريشه در طب كهن هند دارد. موسيقى ودايى يا گاندارواودا شاخه‏اى از ادبيات گسترده ودايى است كه مفهوم آن «دانش الحان موسيقى» است.
موسيقى گانداروا به گونه‏اى دقيق و حساب شده تنظيم شده است كه مى‏تواند تأثيرات مثبت و قابل توجهى را بر بدن و سلامتى آن بگذارد. همان‏طور كه مى‏دانيم بدن‏هاى ما نسبت به دگرگونى‏هايى كه بازتاب ريتم متغير طبيعت هستند، واكنش نشان مى‏دهند. تنها ضربان نبض ما نيست كه در شب آرام مى‏شود، بلكه تمامى گياهان و جانوران نيز در هماهنگى با چرخه ويژه خود واكنش نشان مى‏دهند. موسيقى گانداروا، آن ارتعاشات بنيادى را در برمى‏گيرد كه در هر لحظه زمانى در طبيعت به تپش درمى‏آيند. در واقع در متون كلاسيك ودايى، فهرستى از مواقع معين براى اجراى راگاهاى (ملودى‏هاى) مختلف ذكر شده است. به طور مثال، اجراى يك راگا در طول روز به توليد انرژى و ايجاد تحرك براى فعاليت كمك مى‏كند و راگاى ديگر موجب آرامش پس از صرف غذاى عصرانه مى‏شود. موسيقى ودايى بر اهميت اين دوره‏هاى طبيعى شبانه‏روز تأكيد دارد. اين روش مدعي است كه اگر موسيقى ودايى را در ساعات مناسب گوش دهيم، نحوه فعل و انفعالات طبيعى را هموار و آسان مى‏كنيم و اجازه مى‏دهيم كه ذهن و بدن مان، بدون تلاش در هم نوايى با قانون طبيعت عمل كند. براى نواختن موسيقى گانداروا از سازهاى «سى‏تار» و «طبلا» همچنين فلوت هندى يا يك ساز سه سيمى به نام «وينا» استفاده مى‏شود.

گاندارواودا را مى‏توانيم در محيط خانه و حتى هنگامى كه كسى در منزل نيست، بكار گيريم. به استناد عقايد سنتى و علمى، اين موسيقى مى‏تواند حتى بدون حضور ما داراى تأثير احياءكننده و تعادل‏بخش در محيط خانه باشد. گاندارواودا ابزارى نيرومند براى ايجاد هماهنگى و آرامش تلقى مى‏گردد كه گفته مى‏شود، اگر به شيوه‏اى درست نواخته شود، تأثيراتي جهانى به جا مي گذارد.


به هر صورت در حال حاضر روش هاي كهن و جديد بسياري در زمينه اثرات درماني صوت و موسيقي وجود دارد. بخصوص در سال‏هاى اخير، در بسياري كشورها از موسيقى براى پيشگيرى و درمان بيمارى‏ها، آرامش، تمركز ذهن و تقويت خودآگاهي استفاده مى‏شود. مؤسساتى مانند «موزاك» به تهيه موسيقى متن براى تأثير بر خُلق و خو و رفتار افرادى كه در دفاتر، صنايع و محيطهاى عمومى و تجارى كار مى‏كنند، اقدام كرده است.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

آیتای_AYTAY

عضو جدید
کاربر ممتاز
در حال حاضر انجمن‏ها و سازمان‏هاى موسيقى‏درمانى متعددى در دنيا تأسيس شده‏اند و در بيمارستان‏ها و مدارس، مراكز بهداشت روانى و خانه سالمندان از موسيقى در درمان ناتوانى‏هاى جسمى، بيماران مادرزادى، تسكين اضطراب‏هاى مرتبط با عمل‏هاى جراحى و تسكين تنش‏ها و دردها و آمادگى براى زايمان و... استفاده مى‏شود. به اين دليل كه تحقيقات و آزمايشات علمي نشان داده اند كه فعاليت‏هاى مختلف ريتميك موسيقى و درجات مختلف ضربات اصوات (محرك، آرام‏بخش) تأثيرات مختلفى روى واكنش‏هاى روانى، ضربان نبض، تنفس، فشارخون و امواج مغزى ... دارد.
دكتر «دفوريا لين» پايه گذار برنامه موسيقي درماني در مركز سرطان بيمارستان دانشگاه ايرلند، تجربيات زيادي در زمينه درمان از طريق موسيقي داشته و سرطان سينه خودش را نيز با موسيقي درمان كرده است. دكتر لين و همكارانش هم اكنون درباره تأثير نيروي موسيقي بر بدن و كاهش هورمون هايي كه باعث ايجاد سرطان مي شوند، مشغول پژوهش هستند.
تأثيرانواع مختلف موسيقي نه تنها برروي انسان بلكه برروي تعداد بى‏شمارى از گياهان و حيوانات ثابت شده است. براى مثال مرغ ها تحت تأثير موسيقى هماهنگ، تخم بيشترى مى‏گذارند و گاو شير بيشترى مىدهد، در حالى‏كه موسيقى هاي ناهنجار و ناهماهنگ تأثير معكوسي را به جاى مى‏گذارد.

حالا با اين همه تحقيقات و بررسي ها در مورد موسيقي و تأثيرات آن كه فقط كمي از آن را گفتم، شما چه موسيقي هايي را براي گوش دادن ترجيح مي دهيد؟ آيا تأثيرات اصوات و يا موسيقي خاصي را بر روي خودتان امتحان و يا احساس كرده ايد؟ فكرمي كنيد چرا انتخاب موسيقي مناسب از اهميت زيادي برخوردار است؟
بد نيست بدانيم كه هريك از مراكز انرژي (چاكراها) در بدن ما با نتي از موسيقي در ارتباط است و تمام اين مراكز از موسيقي تأثيرمي پذيرد. سمفوني هاي كلاسيك، اپراها وهمخواني ها درحين اجرا بر چند مركز انرژي تأثير مي گذارند.
آهنگ هاي «راك» و «هوي متال» با ريتم هاي بلند و به هم پيوسته شان باعث تحريك بيش ازحد مراكز پاييني شده و تعادل جريان انرژي را در بدن بهم مي زنند واثرات مخربي را همچون عصبانيت وپرخاشگري بوجود مي آورند
و اغلب موسيقي هاي محلي برچاكراي قلب تمركز دارند و ضربه هاي طبل بوميان برتمام مراكز حياتي اثر مي گذارند، به همين دليل است كه گاهي طبال و شنوندگان در خلسه عميقي فرو مي روند.
به نظرمي رسد هدف انواع موسيقي درعصرحاضر اين است كه تمام مراكزحياتي دربدن را دوباره به حالت تعادل برگرداند و به سلامتي، رشد و ارتقاء آگاهي و شكوفايي توانايي هاي بشركمك نمايد. براي همين گوش دادن به هرنوع موسيقي مناسب نيست. همه ما انواع مختلف موسيقي را كه مي تواند احسساسات ما را برانگيخته كند، مي شناسيم. موسيقي مي تواند اثري آرام كننده و تسكين دهنده داشته باشد وتعادل و هماهنگي ايجاد كند، مي تواند الهام بخش باشد و يا ما را به حركت وادارد و يا پوچ و بي محتوا و حتي مخرب باشد و احساس يأس و نااميدي در ما ايجاد كند.
پس اگر مي خواهيم مراكز انرژي دربدن مان را به وسيله موسيقي فعال و هماهنگ كنيم، بهتراست در انتخاب موسيقي دقيق باشيم. اگر به قطعه اي گوش مي دهيم كه ما را آرام مي كند، آگاهي مان را بسط مي دهد و باعث مي شود كه سكوت و حضورخداوند را بيشتراحساس كنيم، مي توانيم براي درمان از آن استفاده كنيم. چون من مطمئنم بهترين، زيباترين و دلنشين ترين موسيقي، نوايي است كه در حضور خداوند شنيده شود. پس سعي كنيم گوش و هوش مان را جز به آن موسيقي كه حضور او را در خود داشته باشد، نسپاريم.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

Similar threads

بالا