مشمشه یکی از بیماریهای باکتریائی مسری خطرناک است که اغلب سبب ابتلاء تک سمیها میگردد؛ بیماری بشدت کشنده بوده و از اهمیت بالائی در جمعیتهای اسب برخوردار است .این بیماری از جمله بیماریهای مهم مشترک بین انسان و دام میباشد.
عامل بیماری :
عا مل بیماری باکتری گرم منفی غیر متحرک فاقد کپسول و غیر هاگزا بنام پزودومناس مالئی ( Pseudomonas mallei ) است که بعضاً در مراجع جدید به نام بورخولدریا مالئی ( Burkholderia mallei ) نیز نامیده شده است .
اپیدمیولوژی :
پزودومناس مالئی یک انگل اجباری بوده که بسهولت توسط نور ؛ حرارت و ضد عفونی کننده های معمولی از بین میرود و بنظر نمیرسد در یک محیط آلوده بیش از شش هفته باقی بماند . اسبها ؛ قاطرها و الاغها از گونه های معمول در گیر میباشند . بیماری در اسب بیشتر بسمت شکل مزمن پیشرفت مینماید در صورتیکه قاطرها و الاغها بیشتر بشکل حاد بیماری مبتلا میشوند . حیواناتی که از تغذیه بدی برخوردارند ویا در محیط نامطلوب نگهداری می شوند از حساسیت بیشتری برخوردارند . انسان نیز در زمره جانداران حساس به این عامل عفونی است که معمولاً بیماری منجر به مرگ می شود . حیوانات آلوده و یا حاملینی که در ظاهر سالم بوده واز بیماری جان سالم بدر برده اند عمده ترین منابع عفونت بشمار می آیند . نحوه انتشار آلودگی بدان صورت است که آسیبها وضایعات ریوی (آبسه مانند ) پاره شده و عامل بیماری بدرون برونشیولها راه یافته وباعث عفونی شدن مجاری تنفسی فوقانی میگردد که در نتیجه سبب دفع ارگانیسم از بینی ودهان خواهد شد . انتشار بیماری اغلب از طریق بلع مواد غذائی آلوده با منشا ذکر شده اتفاق می افتد که در این زمینه آبشخورهای مشترک ( آلوده ) نقش بسزائی خواهند داشت . تماس مستقیم پوست با پوست آلوده و وسایل تیمار ( مانند غشو ) اگر چه می تواند خطر آفرین باشد لیکن بندرت ایجاد بیماری پیشرونده مینماید . همچنین انتشار بیماری از طریق استنشاقی نیز میتواند اتفاق بیافتد اما این شکل آلودگی احتمالاً تحت شرایط طبیعی نادر می باشد .
مشمشه هم اکنون از کشورهائی همانند آمریکای شمالی ریشه کن شده است اما مناطقی از جهان منجمله آسیای صغیر ؛ آسیا و آفریقا همچنان آلوده می باشند .
از آنجا که اخیراً پرورش و نگهداری اسب بویژه بصورت متراکم در حال رشد می باشد و جابجائی دامها در این شرایط بیش از گذشته و به مقاصد مختلف صورت می پذیرد ؛ بروز و شیوع بیماری مشمشه در این جمعیتها دور از انتظار نمی باشد . در تحت چنین شرایطی میزان مرگ ومیر بسیار بالا خواهد رفت و در تعداد کمی از حیوانات که بظاهر بهبود می یابند ( حاملین ) بیماری ابقاء می یابد . بندرت ممکن است حیوانات بطور کامل بهبود یابند . گوشتخوارانی همانند شیر ممکن است با خوردن گوشت آلوده به بیماری مبتلا شوند . همچنین آلودگی در گوسفند و بز نیز دیده شده است .
با وجودیکه انسانها به بیماری خیلی حساس نیستند اما از طریق جراحات پوستی ممکن است به بیماری ؛ بشکل گرانولوماتوز و پیمی مبتلا شوند . مرگ ومیر موردی از میزان بالائی برخوردار است .
بطور کلی اسبدارها که در ارتباط مستقیم و تنگاتنگ با اسبها می باشند و بویژه دامپزشکانی که بدون دقت عمل لازمه اقدام به کالبد گشائی حیوانات آلوده مینمایند در معرض خطر قرار دارند .
پاتوژنز :
هجوم و حمله جرم اغلب از طریق دیواره روده اتفاق افتاده و در نتیجه آن یا بصورت سپتی سمی ( شکل حاد بیماری ) و یا بصورت باکتریمی ( شکل مزمن بیماری ) اتفاق می افتد . عامل بیماری همواره در ریه موضعی شده اما پوست ومخاط بینی نیز در زمره مواضع معمول قرار دارند . سایر احشاء نیز ممکن است محل تشکیل ندولهای تیپیک گردند . علائمی که در مرحله پایانی بیماری دیده میشود ؛ عمدتاً مربوط به برونکو پنومونیا بوده ومرگ در موارد تیپیک بیماری بسبب آنوکسی آنوکسیا پیش می آید .
یافته های با لینی :
در شکل حاد بیماری : تب بالا ؛ سرفه ؛ ریزش بینی همراه با انتشار سریع زخمهائی روی مخاط بینی و همچنین ندولهائی بر روی پوست قسمت تحتانی دستها و یا شکم بروز می نماید . مرگ در اثر سپتی سمی ظرف چند روز اتفاق می افتد .
در شکل مزمن بیماری : در این حالت از بیماری علائم بستگی به محلهائی قابل پیش بینی که ضایعات در آنها شکل گرفته اند خواهد داشت . هنگامیکه موضعی شدن اصلی در ریه اتفاق بیافتد سرفه مزمن ؛ تنفس دردناک و خونریزیهای مکرر از بینی اتفاق خواهد افتاد . اشکال مزمن پوستی و بینی معمولاً با هم اتفاق می افتند . ضایعات مربوط به بینی بر روی قسمتهای تحتانی دیواره میانی و قسمت غضروفی میانی ؛ شکل میگیرند . ضایعات ذکر شده در ابتدا بصورت ندولهائی باقطر 1 سانتیمتر بوده که بتدریج زخمی شده و ممکن است بیکدیگر متصل شوند . در مراحل اولیه ترشحات بینی بصورت سروزی بوده که ممکن است یک طرفی باشد وبعداً بصورت چرکی و نهایتاً بصورت خون آلود تظاهر یابد که بطور معمول این وضعیت بینی ؛ توام با بزرگ شدن غدد لنفاوی زیر فکی خواهد بود . شکل پوستی بیماری ( سراجه یا FARCY ) با ظهور ندولهای زیر جلدی ( بقطر 2-1 سانتیمتر) که سریعاً زخمی شده و واجد ترشحات چرکی برنگ عسل تیره ( قهوه ای ) خواهد شد تشخیص داده میشود . در بعضی موارد ضایعات ؛ عمقی تر بوده و ترشح از طریق فیستولهای ایجاد شده خارج می شود . عروق لنفی بصورت فیبروزی ؛ قطور و شعاعی ؛ از ضایعات خارج شده و با همدیگر ارتباط می یابند . عقده های لنفاوی زه کشی کننده ناحیه ؛ در گیر شده و ممکن است ترشحات خارجی داشته باشند . محلی که میتوان برای ضایعات پوستی پیش بینی کرد قسمت میانی مفصل خرگوشی است اما این گونه ضایعات در هر قسمت از بدن میتواند ایجاد شود .
حیوانات در گیر با فرم مزمن بیماری معمولاً تا چندین ماه بیمار بوده و مکرراً بهبودی رانشان میدهند اما عاقبت یااز پادر آمده ویا با یک بهبود ظاهری بعنوان موارد مخفی باقی می مانند .
عامل بیماری :
عا مل بیماری باکتری گرم منفی غیر متحرک فاقد کپسول و غیر هاگزا بنام پزودومناس مالئی ( Pseudomonas mallei ) است که بعضاً در مراجع جدید به نام بورخولدریا مالئی ( Burkholderia mallei ) نیز نامیده شده است .
اپیدمیولوژی :
پزودومناس مالئی یک انگل اجباری بوده که بسهولت توسط نور ؛ حرارت و ضد عفونی کننده های معمولی از بین میرود و بنظر نمیرسد در یک محیط آلوده بیش از شش هفته باقی بماند . اسبها ؛ قاطرها و الاغها از گونه های معمول در گیر میباشند . بیماری در اسب بیشتر بسمت شکل مزمن پیشرفت مینماید در صورتیکه قاطرها و الاغها بیشتر بشکل حاد بیماری مبتلا میشوند . حیواناتی که از تغذیه بدی برخوردارند ویا در محیط نامطلوب نگهداری می شوند از حساسیت بیشتری برخوردارند . انسان نیز در زمره جانداران حساس به این عامل عفونی است که معمولاً بیماری منجر به مرگ می شود . حیوانات آلوده و یا حاملینی که در ظاهر سالم بوده واز بیماری جان سالم بدر برده اند عمده ترین منابع عفونت بشمار می آیند . نحوه انتشار آلودگی بدان صورت است که آسیبها وضایعات ریوی (آبسه مانند ) پاره شده و عامل بیماری بدرون برونشیولها راه یافته وباعث عفونی شدن مجاری تنفسی فوقانی میگردد که در نتیجه سبب دفع ارگانیسم از بینی ودهان خواهد شد . انتشار بیماری اغلب از طریق بلع مواد غذائی آلوده با منشا ذکر شده اتفاق می افتد که در این زمینه آبشخورهای مشترک ( آلوده ) نقش بسزائی خواهند داشت . تماس مستقیم پوست با پوست آلوده و وسایل تیمار ( مانند غشو ) اگر چه می تواند خطر آفرین باشد لیکن بندرت ایجاد بیماری پیشرونده مینماید . همچنین انتشار بیماری از طریق استنشاقی نیز میتواند اتفاق بیافتد اما این شکل آلودگی احتمالاً تحت شرایط طبیعی نادر می باشد .
مشمشه هم اکنون از کشورهائی همانند آمریکای شمالی ریشه کن شده است اما مناطقی از جهان منجمله آسیای صغیر ؛ آسیا و آفریقا همچنان آلوده می باشند .
از آنجا که اخیراً پرورش و نگهداری اسب بویژه بصورت متراکم در حال رشد می باشد و جابجائی دامها در این شرایط بیش از گذشته و به مقاصد مختلف صورت می پذیرد ؛ بروز و شیوع بیماری مشمشه در این جمعیتها دور از انتظار نمی باشد . در تحت چنین شرایطی میزان مرگ ومیر بسیار بالا خواهد رفت و در تعداد کمی از حیوانات که بظاهر بهبود می یابند ( حاملین ) بیماری ابقاء می یابد . بندرت ممکن است حیوانات بطور کامل بهبود یابند . گوشتخوارانی همانند شیر ممکن است با خوردن گوشت آلوده به بیماری مبتلا شوند . همچنین آلودگی در گوسفند و بز نیز دیده شده است .
با وجودیکه انسانها به بیماری خیلی حساس نیستند اما از طریق جراحات پوستی ممکن است به بیماری ؛ بشکل گرانولوماتوز و پیمی مبتلا شوند . مرگ ومیر موردی از میزان بالائی برخوردار است .
بطور کلی اسبدارها که در ارتباط مستقیم و تنگاتنگ با اسبها می باشند و بویژه دامپزشکانی که بدون دقت عمل لازمه اقدام به کالبد گشائی حیوانات آلوده مینمایند در معرض خطر قرار دارند .
پاتوژنز :
هجوم و حمله جرم اغلب از طریق دیواره روده اتفاق افتاده و در نتیجه آن یا بصورت سپتی سمی ( شکل حاد بیماری ) و یا بصورت باکتریمی ( شکل مزمن بیماری ) اتفاق می افتد . عامل بیماری همواره در ریه موضعی شده اما پوست ومخاط بینی نیز در زمره مواضع معمول قرار دارند . سایر احشاء نیز ممکن است محل تشکیل ندولهای تیپیک گردند . علائمی که در مرحله پایانی بیماری دیده میشود ؛ عمدتاً مربوط به برونکو پنومونیا بوده ومرگ در موارد تیپیک بیماری بسبب آنوکسی آنوکسیا پیش می آید .
یافته های با لینی :
در شکل حاد بیماری : تب بالا ؛ سرفه ؛ ریزش بینی همراه با انتشار سریع زخمهائی روی مخاط بینی و همچنین ندولهائی بر روی پوست قسمت تحتانی دستها و یا شکم بروز می نماید . مرگ در اثر سپتی سمی ظرف چند روز اتفاق می افتد .
در شکل مزمن بیماری : در این حالت از بیماری علائم بستگی به محلهائی قابل پیش بینی که ضایعات در آنها شکل گرفته اند خواهد داشت . هنگامیکه موضعی شدن اصلی در ریه اتفاق بیافتد سرفه مزمن ؛ تنفس دردناک و خونریزیهای مکرر از بینی اتفاق خواهد افتاد . اشکال مزمن پوستی و بینی معمولاً با هم اتفاق می افتند . ضایعات مربوط به بینی بر روی قسمتهای تحتانی دیواره میانی و قسمت غضروفی میانی ؛ شکل میگیرند . ضایعات ذکر شده در ابتدا بصورت ندولهائی باقطر 1 سانتیمتر بوده که بتدریج زخمی شده و ممکن است بیکدیگر متصل شوند . در مراحل اولیه ترشحات بینی بصورت سروزی بوده که ممکن است یک طرفی باشد وبعداً بصورت چرکی و نهایتاً بصورت خون آلود تظاهر یابد که بطور معمول این وضعیت بینی ؛ توام با بزرگ شدن غدد لنفاوی زیر فکی خواهد بود . شکل پوستی بیماری ( سراجه یا FARCY ) با ظهور ندولهای زیر جلدی ( بقطر 2-1 سانتیمتر) که سریعاً زخمی شده و واجد ترشحات چرکی برنگ عسل تیره ( قهوه ای ) خواهد شد تشخیص داده میشود . در بعضی موارد ضایعات ؛ عمقی تر بوده و ترشح از طریق فیستولهای ایجاد شده خارج می شود . عروق لنفی بصورت فیبروزی ؛ قطور و شعاعی ؛ از ضایعات خارج شده و با همدیگر ارتباط می یابند . عقده های لنفاوی زه کشی کننده ناحیه ؛ در گیر شده و ممکن است ترشحات خارجی داشته باشند . محلی که میتوان برای ضایعات پوستی پیش بینی کرد قسمت میانی مفصل خرگوشی است اما این گونه ضایعات در هر قسمت از بدن میتواند ایجاد شود .
حیوانات در گیر با فرم مزمن بیماری معمولاً تا چندین ماه بیمار بوده و مکرراً بهبودی رانشان میدهند اما عاقبت یااز پادر آمده ویا با یک بهبود ظاهری بعنوان موارد مخفی باقی می مانند .