بیا زیر کرسی تا قصه های قدیمی رو واست تعریف کنم

[pme]

سلامممممممممممممم بر همگی
چه خبره اینجا
چقدر شلوخ شده !!!!
چقدر مهمون منم که عاشق مهمونی ( شکلکی که داره ذوق مرگ می شه )
هرچند امسال یلدا اولین بار تو خونه بودم
ولی در عوض اینجا همه جمع اند
یلدای همه مبارک بفرمایین هندونه
این واسه سفره آرایی

اینم واسه نوش جان کردن

راستی یکی دوتا هم قصه من اینجا گذاشتم چون طبق معمول مشق دارم دیگه لینک می دم نمی تونم کپی پیست کنم شرمنده

اینم قصه ها : http://www.www.iran-eng.ir/showthread.php?t=137982


به این می گن یه پست مفید و مختصر
شب بر همگان خوش
امشب بیشتر وقت دارم واسه نوشتن مشقام
بدرود

دمت گرم

چه خوب، اینجا چه شلوغ شده...

دوستان مجددا سلام
یلداتون خجسته...
امیدوارم به همه خوش گذشته باشه...​

​

خوش اومدی دوباره

سلام
یلدا مبارک

سلام
یلدای تو هم مبارک

یارم چو قدح به دست گیرد
بازار بتان شکست گیرد
درپاش فتادم به زاری
آیا بود آنکه دست گیرد
در بحر فتادم به زاری
تا یار مرا به شست گیرد
هر کس که بدید چشم او گفت
کو محتسبی که مست گیرد
خرم دل آنکه همچو حافظ
جامی ز می الست گیرد


این فال من بود

به به

نگار جون نیت کن برات بگیرم

بعد از نگار نوبت منه ها

 

[Erfan_K]

سلام
خوش اومدی سکرتی

این دفعه خوب جواب دادیا
یه مسلمون پیدا نمیشه یه فال بگیره برامون؟
حمییییییییییییییید کجایی؟

بیا هرکی میخواد بگه بگیرم . نیت کن بگو

مرسی منم زنده ام شکر
معصوم آخه خودش نمیتونست امشب بیاد آرامی

یکی واسه ی منم فال بگیره

بالایی !

سلامممممممممممممم بر همگی
چه خبره اینجا
چقدر شلوخ شده !!!!
چقدر مهمون منم که عاشق مهمونی ( شکلکی که داره ذوق مرگ می شه )
هرچند امسال یلدا اولین بار تو خونه بودم
ولی در عوض اینجا همه جمع اند
یلدای همه مبارک بفرمایین هندونه
این واسه سفره آرایی

اینم واسه نوش جان کردن

راستی یکی دوتا هم قصه من اینجا گذاشتم چون طبق معمول مشق دارم دیگه لینک می دم نمی تونم کپی پیست کنم شرمنده

اینم قصه ها : http://www.www.iran-eng.ir/showthread.php?t=137982


به این می گن یه پست مفید و مختصر
شب بر همگان خوش
امشب بیشتر وقت دارم واسه نوشتن مشقام
بدرود

سلام .
ممنون از پذیرایی.
ناسلامتی اینجا دخترا باید پذیرایی کنن که هییییییییییییییییییییچ

چه خوب، اینجا چه شلوغ شده...
دوستان مجددا سلام
یلداتون خجسته...
امیدوارم به همه خوش گذشته باشه...



​

سلام مجدد

سلام
یلدا مبارک

به به فروهر خانم گل رسیدن بخیر.
مشتاق دیدار

یارم چو قدح به دست گیرد
بازار بتان شکست گیرد
درپاش فتادم به زاری
آیا بود آنکه دست گیرد
در بحر فتادم به زاری
تا یار مرا به شست گیرد
هر کس که بدید چشم او گفت
کو محتسبی که مست گیرد
خرم دل آنکه همچو حافظ
جامی ز می الست گیرد


این فال من بود

حافظ اینجا میگه:
نگران نباش . توکل کن مطمئن باش همونی میشه که تو نمی خوای.
کلا ولش کن . آخرش مرگه (آخه همش حرف از گریه و زاری داره توش!)

 

[ARAMESH]

معنیش اینه که به زودی زن می گیری[/quote]

من تا تو رو زن ندم خودم زن نمیگیرم!!!پیرپسر شدی دیگه!!

 

[pme]

منم فال حافظمون خلاص شد از دست مادرم!!هرکی بخواد براش میگیرم

 

[Erfan_K]

دمت گرم


خوش اومدی دوباره

سلام
یلدای تو هم مبارک


به به

بعد از نگار نوبت منه ها

 

[azadeh_arch _eng]

عرفی واسه من یه فال بگیر

 

[Erfan_K]

عرفی واسه من یه فال بگیر

چشم
نیت کن

 

[pme]

این الان به چه مناسبته؟

 

[ARAMESH]

بیا هرکی میخواد بگه بگیرم . نیت کن بگو

بالایی !

سلام .
ممنون از پذیرایی.
ناسلامتی اینجا دخترا باید پذیرایی کنن که هییییییییییییییییییییچ

سلام مجدد

به به فروهر خانم گل رسیدن بخیر.
مشتاق دیدار


حافظ اینجا میگه:
نگران نباش . توکل کن مطمئن باش همونی میشه که تو نمی خوای.
کلا ولش کن . آخرش مرگه (آخه همش حرف از گریه و زاری داره توش!)

اولا اینجا پسرا پذیرایی میکنن..دخترا جم نمیخورن!!ثانیا حرف از گریه و زاری نیست ولی فکر کنم خیلی من رو آورده پایین حافظ

 

[azadeh_arch _eng]

چشم
نیت کن

نیت کردم

 

[hd_memar]

معنیش اینه که به زودی زن می گیری

من تا تو رو زن ندم خودم زن نمیگیرم!!!پیرپسر شدی دیگه!![/quote]
نه عزیزم
من تا شام عروسیتو نخورم شوهرررر نمی کنم!

چشم
نیت کن

اههه
بذارین فال من بیاد!

 

[pme]

ای بابا یکیتون واسه منم فال بگیره دیگه
من فال می خواااااااااااااااااااااااام

 

[secret_f]

منم فال حافظمون خلاص شد از دست مادرم!!هرکی بخواد براش میگیرم

اووووووووووووول
البته فک کنم از آخر
خب آرامی از کوچیک به بزرگ فال بگیر

 

[ARAMESH]

در نهانخانـه عشرت صنـمی خوش دارم
کز سر زلف و رخش نعـل در آتـش دارم
عاشـق و رندم و میخواره به آواز بـلـند
وین همـه منصـب از آن حور پریوش دارم
گر تو زین دست مرا بی سر و سامان داری
مـن بـه آه سحرت زلف مـشوش دارم
گر چنین چهره گشاید خط زنگاری دوسـت
مـن رخ زرد بـه خونابه منـقـش دارم
گر بـه کاشانـه رندان قدمی خواهی زد
نقـل شـعر شکرین و می بی‌غش دارم
ناوک غـمزه بیار و رسن زلف کـه مـن
جـنـگ‌ها با دل مـجروح بلاکـش دارم
حافظا چون غم و شادی جهان در گذر است
بهتر آن است که من خاطر خود خوش دارم

مال سکرته

 

[azadeh_arch _eng]

ای بابا یکیتون واسه منم فال بگیره دیگه
من فال می خواااااااااااااااااااااااام

بابا تو که مامانت حافظو بهت داد
الان تو باید واسمون فال بگیری

 

[ARAMESH]

اووووووووووووول
البته فک کنم از آخر
خب آرامی از کوچیک به بزرگ فال بگیر

دیدی چه سریع گرفتم!!

 

[losi]

مرسیییییی عزیزم

اینم فال نگار جان

دوش سوداى رخش گفتم سر بيرون كنم
گفت كو زنجير تا تدبير اين مجنون كنم
قامتش را سرو گفتم سر كشيد از من به خشم
دوستان از راست مى رنجد نگارم چون كنم
نكته ناسنجيده گفتم دلبرا معذور دار
عشوه اى فرماى تا من طبع را موزون كنم
زرد روئى مى كشم زان طبع نازك بيگناه
ساقيا جامى بده تا چهره را گلگون كنم
اى نسيم منزل ليلى خدا را تا به كى
ربع را بر هم زنم اطلال را جيحون كنم
من كه ره بردم به گنج حسن بى پايان دوست
صد گداى همچو خود را بعد ازين قارون كنم
اى مه صاحبقران از بنده حافظ ياد كن
تا دعاى دولت آن حسن روز افزون كنم

 

[hd_memar]

ساکتتتت
بذارین فالمو بخونم!

 

[pme]

بابا تو که مامانت حافظو بهت داد
الان تو باید واسمون فال بگیری

اون آرام بود

 

[ARAMESH]

PME
یک دو جامم دی سحرگه اتفاق افتاده بود
و از لب ساقی شرابم در مذاق افتاده بود
از سر مستی دگر با شاهد عهد شباب
رجعتی می‌خواستم لیکن طلاق افتاده بود
در مقامات طریقت هر کجا کردیم سیر
عافیت را با نظربازی فراق افتاده بود
ساقیا جام دمادم ده که در سیر طریق
هر که عاشق وش نیامد در نفاق افتاده بود
ای معبر مژده‌ای فرما که دوشم آفتاب
در شکرخواب صبوحی هم وثاق افتاده بود
نقش می‌بستم که گیرم گوشه‌ای زان چشم مست
طاقت و صبر از خم ابروش طاق افتاده بود
گر نکردی نصرت دین شاه یحیی از کرم
کار ملک و دین ز نظم و اتساق افتاده بود
حافظ آن ساعت که این نظم پریشان می‌نوشت
طایر فکرش به دام اشتیاق افتاده بود

 

[hd_memar]

مرسیییییییییییییییییییییییییییییییییییی لوسی جونمممم

 

[pme]

PME
یک دو جامم دی سحرگه اتفاق افتاده بود
و از لب ساقی شرابم در مذاق افتاده بود
از سر مستی دگر با شاهد عهد شباب
رجعتی می‌خواستم لیکن طلاق افتاده بود
در مقامات طریقت هر کجا کردیم سیر
عافیت را با نظربازی فراق افتاده بود
ساقیا جام دمادم ده که در سیر طریق
هر که عاشق وش نیامد در نفاق افتاده بود
ای معبر مژده‌ای فرما که دوشم آفتاب
در شکرخواب صبوحی هم وثاق افتاده بود
نقش می‌بستم که گیرم گوشه‌ای زان چشم مست
طاقت و صبر از خم ابروش طاق افتاده بود
گر نکردی نصرت دین شاه یحیی از کرم
کار ملک و دین ز نظم و اتساق افتاده بود
حافظ آن ساعت که این نظم پریشان می‌نوشت
طایر فکرش به دام اشتیاق افتاده بود

 

[ARAMESH]

نکته‌ای دلکش بگویم خال آن مه رو ببین

عقل و جان را بسته زنجیر آن گیسو ببین


عیب دل کردم که وحشی وضع و هرجایی مباش

گفت چشم شیرگیر و غنج آن آهو ببین


حلقه زلفش تماشاخانه باد صباست

جان صد صاحب دل آن جا بسته یک مو ببین


عابدان آفتاب از دلبر ما غافلند

ای ملامتگو خدا را رو مبین آن رو ببین


زلف دل دزدش صبا را بند بر گردن نهاد

با هواداران ره رو حیله هندو ببین


این که من در جست و جوی او ز خود فارغ شدم

کس ندیده‌ست و نبیند مثلش از هر سو ببین


حافظ ار در گوشه محراب می‌نالد رواست

ای نصیحتگو خدا را آن خم ابرو ببین


از مراد شاه منصور ای فلک سر برمتاب

تیزی شمشیر بنگر قوت بازو ببین

 

[Erfan_K]

نیت کردم

بگم باورت نمیشه . همون صفحه ی مال من باز شد :

مشکین نقاب
گلبرگ را زسنبل مشکین نقاب کن
یعنی که رخ بپوش و جهانی خراب کن
بگشا به شیوه نرگس پرخواب مست را
وز رشک چشم نرگس رعنا به خواب کن
بفشان عرق زچهره و اطراف باغ را
چون شیشه های دیده ی ما پرگلاب کن
ایام گل چو عمر برفتن شتاب کرد
ساقی به دور باده یگلگون شتاب کن

اولا اینجا پسرا پذیرایی میکنن..دخترا جم نمیخورن!!ثانیا حرف از گریه و زاری نیست ولی فکر کنم خیلی من رو آورده پایین حافظ

خدا بیامرزه پدر مادر حافظ رو که فقط اون میتونه حال تو رو خوب بگیره

این الان به چه مناسبته؟

ای بابا یکیتون واسه منم فال بگیره دیگه
من فال می خواااااااااااااااااااااااام

نیت کن

 

[secret_f]

دیدی چه سریع گرفتم!!

ایهیم مرسی آرامی

 

[azadeh_arch _eng]

عرفی کجا موندی
کوش این فال من
من فال میخوام
هیشکی منو دوس نداره(اشک در چشمانم چنبره زد)

 

[Erfan_K]

نکته​ای دلکش بگویم خال آن مه رو ببین عیب دل کردم که وحشی وضع و هرجایی مباش حلقه زلفش تماشاخانه باد صباست عابدان آفتاب از دلبر ما غافلند زلف دل دزدش صبا را بند بر گردن نهاد این که من در جست و جوی او ز خود فارغ شدم حافظ ار در گوشه محراب می​نالد رواست از مراد شاه منصور ای فلک سر برمتاب
عقل و جان را بسته زنجیر آن گیسو ببین گفت چشم شیرگیر و غنج آن آهو ببین جان صد صاحب دل آن جا بسته یک مو ببین ای ملامتگو خدا را رو مبین آن رو ببین با هواداران ره رو حیله هندو ببین کس ندیده​ست و نبیند مثلش از هر سو ببین ای نصیحتگو خدا را آن خم ابرو ببین تیزی شمشیر بنگر قوت بازو ببین

جون هرکی دوس داری اسم نرم افزارتو بگو ما هم دوساعت ننویسیم از رو کتاب
آقا مال آرامش قبول نیست . فالش کامپیوتریه ! مال من از کتابه خیلی هم بهتره

 

[losi]

مرسیییییییییییییییییییییییییییییییییییی لوسی جونمممم

خواهش می کنم عزیزم

 

[pme]

نیت کن

آخجون یه فاله دیگه
نیت کردم

 

[hd_memar]

بابا از کتاب بگیرین
از نت پیدا کنین
اینهای نت درست نیست