بیایید پارسی را پاس بداریم.

مي مو

عضو جدید
کاربر ممتاز
با درود به همه عزیزان
مدتی بود در فکر این نوشتار بودم ولی به دلایلی به تاخیر می افتاد. چندی پیش یکی از دوستان پیشنهادی داد. حال حاصل نظر خودم و اون پیشنهاد این نوشتاریست که می بینید.
بیایید با کمک هم و برای هم این نوشتار رو جلو ببریم.
و اما موضوع این نوشتار :
ما می خوایم در این نوشتار واژه های جایگزینی که برای واژگان بیگانه هست رو به هم بگیم تا از واژگان جایگزین فارسی در نوشتار و گفتارمون استفاده کنیم.
قبول کنید که ما به عنوان دانش آموختگان این کشور نقش مهمی توی حفظ زبان فارسی داریم.
هر کس فراخور حالش واژگان تخصصی رشته و یا حتی واژگان عمومی رو قرار بده.
لطفا کمک کنید.
برای هماهنگی، پاسخ هاتون لطفا به شکل زیر باشه :
واژه جایگزین----->واژه بیگانه
:w27:
:gol::gol::gol::w30::gol::gol::gol:
 

مي مو

عضو جدید
کاربر ممتاز
پویشگر---->اسکنر
نمایشگر---->مانیتور
صفحه کلید---->کیبورد
پیامک---->اس ام اس
 

pejman.pna

عضو جدید
کاربر ممتاز
مرسی می مو جان. البته من با بعضی اصطلاحات نمی تونم کنار بیام. چون اومدن اسم و ترجمه کردن.
مثل رایانه، رایانامه، پویشگر، کش لقمه، گرد لقمه. خیلی به نظرم جالب نیست.
چیدمان ----------- لی اوت
 

مي مو

عضو جدید
کاربر ممتاز
مرسی می مو جان. البته من با بعضی اصطلاحات نمی تونم کنار بیام. چون اومدن اسم و ترجمه کردن.
مثل رایانه، رایانامه، پویشگر، کش لقمه، گرد لقمه. خیلی به نظرم جالب نیست.
چیدمان ----------- لی اوت

سلام بر مهندس پژمان عزیز
چون می دونستم که افرادی پیدا خواهند شد که نظری مثل شما داشته باشند، از قبل به راه حل راضی کردن اون افراد فکر کردم، و در حال جستجو منابع می گردم.
خوب پژمان جان یکی از راه های جایگزینی همین بازگرداندن واژه است.
 

مي مو

عضو جدید
کاربر ممتاز
جهت آگاهی

جهت آگاهی

رو شهاي معاد ل یابی
معادل یابی عبارت است از برگزیدن یک واژ ه یا عبارت یا صورت اختصاري در مقابل
یک لفظ بیگانه.
معاد ل یابی به دو صورت انجام م یگیرد:
1- معاد ل یابی مفهومی
در این روش بدون توجه به ساختار اصطلاح بیگانه و فقط با در نظر گرفتن معنی و
تعریف آن در زبان فارسی یک معادل یافته یا ساخته میشود.
-2 گرد ه برداري
در این روش معادل یابی با توجه به ساختار اصطلاح بیگانه صورت میگیرد، به این معنی
که در مقابل هر جزء معنی دار اصطلاح بیگانه یک جزء معنی دار در زبان فارسی قرار
داده میشود.
معادل یابی با هریک از دو روش بالا که صورت گیرد، در قالب یکی از شیوه هاي
واژ ه گزینی می گنجد.
هنگامی که فرد قصد دارد در مقابل یک اصطلاح بیگانه معادلی اختیار کند دو امکان در
پیش رو دارد . یکی اینکه فقط معنی و تعریف آن اصطلاح را در نظر گیرد و با توجه به آن
معادلی بسازد یا از میان واژه هاي موجود زبان معادلی اختیار کند، مانند قرار دادن واژه
« برج »در مقابل واژه skyscraper، یا ساختن واژه « کارنامک »در مقابل resume
اتخاذ چنین روشی معاد ل گزینی مفهومی است.
امکان دیگر این است که براي معادل گزینی، به ساختمان واژه بیگانه توجه شود و در
مقابل هر جزء ساختاري آن در زبان مبدأ یک جزء ساختاري در زبان مقصد (در اینجا
فارسی) یافته شود . این شیوه واژه گزینی در بسیاري از زبا نها رایج است و در زبان فارسی
سابق هاي طولانی دارد.
 
سلام می موی عزیز
واقعا فکر خیلی خوبیه، منتهی من هم میخوام فضولی کنم و یه چندتا نکاتی که به ذهنم میرسه بگم

1 اینکه نام ها باید کاربردی، زیبا و البته روان باشند
مثلا بین مثال های خودتون میگم، نوشتار به نظر من واقعا کاربردیه اما رایانامه---->ایمیل نه زیاد خب
البته این یه نظر شخصیه دوست من;)
مثالهای دیگه در سطح کلمات فراوانند
مثلا دانشگاه و دانشکده، هواپیما و فرودگاه، درسته اینها مدتهاست به کار رفته و جا افتاده اند، اما یه جورایی خیلی قشنگتر از امثال بالگرد و چرخ بال هستند، نه؟;)

2 نظر شخصی: من با برخی از این معادل سازی ها مشکل دارم، طرف یه عمر میره زحمت میکشه یه چیزی اختراع می کنه و اسم خودش رو می ذاره روش، ما میایم زرتی عوضش می کنیم
مثلا یهو بیایم به جای پنی سیلین بگیم جعفر، مثالش میتونه همون بالگرد و پیتزا و ... هم باشه( یا درازآویز تزئینی!)

3 کاربرد لغت های زبان های دیگر در اصل اشکال بزرگی نیست، زبان های اصیل همواره با هم بده بستان هایی داشته و دارند و هیچگاه لغات موجود از زبان های دیگه غنای یک زبان رو زیر سوال نمی بره

4 مهمترین نکته ای که به نظرم میرسه الان یه جورایی غرب زدگی ماست(کلمه ای که خیلی خوشم نمیاد به کار ببرم:دی)
غرب زدگی ماست که هرکی میخواد بگه آدم شده میاد میگه " اوکی، برم تو یه بیزینسی و ..." و صدتا لغت دیگه که جدا خیلی معادل های زیبایی در زبان خودمون دارن، اصلا اصل منظور طرف با لغتی به فارسیست و میره یه معادل انگلیسی گیر میاره و میگه!!!

حالا اینها نظر منه البته، و خب مثلا در مورد مورد آخر کم کم انگاری بین تحصیلکرده ها این موضوع داره تقبیح میشه;)
 

نازي_مو

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام می موی عزیز
واقعا فکر خیلی خوبیه، منتهی من هم میخوام فضولی کنم و یه چندتا نکاتی که به ذهنم میرسه بگم

1 اینکه نام ها باید کاربردی، زیبا و البته روان باشند
مثلا بین مثال های خودتون میگم، نوشتار به نظر من واقعا کاربردیه اما رایانامه---->ایمیل نه زیاد خب
البته این یه نظر شخصیه دوست من;)
مثالهای دیگه در سطح کلمات فراوانند
مثلا دانشگاه و دانشکده، هواپیما و فرودگاه، درسته اینها مدتهاست به کار رفته و جا افتاده اند، اما یه جورایی خیلی قشنگتر از امثال بالگرد و چرخ بال هستند، نه؟;)

2 نظر شخصی: من با برخی از این معادل سازی ها مشکل دارم، طرف یه عمر میره زحمت میکشه یه چیزی اختراع می کنه و اسم خودش رو می ذاره روش، ما میایم زرتی عوضش می کنیم
مثلا یهو بیایم به جای پنی سیلین بگیم جعفر، مثالش میتونه همون بالگرد و پیتزا و ... هم باشه( یا درازآویز تزئینی!)

3 کاربرد لغت های زبان های دیگر در اصل اشکال بزرگی نیست، زبان های اصیل همواره با هم بده بستان هایی داشته و دارند و هیچگاه لغات موجود از زبان های دیگه غنای یک زبان رو زیر سوال نمی بره

4 مهمترین نکته ای که به نظرم میرسه الان یه جورایی غرب زدگی ماست(کلمه ای که خیلی خوشم نمیاد به کار ببرم:دی)
غرب زدگی ماست که هرکی میخواد بگه آدم شده میاد میگه " اوکی، برم تو یه بیزینسی و ..." و صدتا لغت دیگه که جدا خیلی معادل های زیبایی در زبان خودمون دارن، اصلا اصل منظور طرف با لغتی به فارسیست و میره یه معادل انگلیسی گیر میاره و میگه!!!

حالا اینها نظر منه البته، و خب مثلا در مورد مورد آخر کم کم انگاری بین تحصیلکرده ها این موضوع داره تقبیح میشه;)

درود كوروش جان
ولي خيلي از كلماتي كه ما به كار مي بريم عربي هستند در صورتيكه ما در گذشته معادل فارسي اونهارو داشتيم
حالا جدا از حرف شما كه در مورد اختراع و اكتشافات مي زنيد
مي تونيم بعضي از كلمات عربي رو از زبانمون خارج كنيم همينطور كه بايد بعضي افكار و اعتقادات و خرافات عربي رو از فرهنگمون پاك كنيم :w27:
 

pejman.pna

عضو جدید
کاربر ممتاز
پایانه ------ ترمینال
یارانه ------ سوبسید

منم با نظر نازی موافقم. به عنوان مثال به معادل پیتزا توجه کنید، کش لقمه! خوب لقمه یه کلمه عربیه. پس بیگانه س. حالا شما فکر کنید که خارجیها بیان واسه کلمه قرمه سبزی، اصطلاح درست کنن. خوب این یه اسمه دیگه!
 

مي مو

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام می موی عزیز
واقعا فکر خیلی خوبیه

سپاس فراوان

1 اینکه نام ها باید کاربردی، زیبا و البته روان باشند
مثلا بین مثال های خودتون میگم، نوشتار به نظر من واقعا کاربردیه اما رایانامه---->ایمیل نه زیاد خب
البته این یه نظر شخصیه دوست من;)
مثالهای دیگه در سطح کلمات فراوانند
مثلا دانشگاه و دانشکده، هواپیما و فرودگاه، درسته اینها مدتهاست به کار رفته و جا افتاده اند، اما یه جورایی خیلی قشنگتر از امثال بالگرد و چرخ بال هستند، نه؟;)


نخست بگم که نظر شما هرچی که باشه برای من نیکوست.
دویم اینکه مگه بدون استفاده از یک واژه میشه انتظار داشت که اون واژه بین همه جا بیوفته؟
واژه ای مانند " یارانه " در ابتدا مانند اون واژگانی می نمود که شما می گین غیر کاربردی ولی حالا همه جا این واژه استفاده می شه و نه واژه بیگانه " سوبسید " یا حتی واژه " آبشار " به جای " اسپک " در ورزش والیبال ؛ پس شاید در ابتدا واژه ای (چون ما نمی دونیم چگونه به عنوان جایگزین انتخاب شده) غیر کاربردی بیاد ولی با گذشت زمان جای خودشو پیدا میکنه



2 نظر شخصی: من با برخی از این معادل سازی ها مشکل دارم، طرف یه عمر میره زحمت میکشه یه چیزی اختراع می کنه و اسم خودش رو می ذاره روش، ما میایم زرتی عوضش می کنیم
مثلا یهو بیایم به جای پنی سیلین بگیم جعفر، مثالش میتونه همون بالگرد و پیتزا و ... هم باشه( یا درازآویز تزئینی!)

3 کاربرد لغت های زبان های دیگر در اصل اشکال بزرگی نیست، زبان های اصیل همواره با هم بده بستان هایی داشته و دارند و هیچگاه لغات موجود از زبان های دیگه غنای یک زبان رو زیر سوال نمی بره


در پاسخ جواب فرهنگستان زبان رو بازگو می کنم:

وا م گیري یکی از شیو ه هاي گسترش واژگان زبا نهاست. اگر وا م گیري به صورت محدود وسنجیده و براساس ضوابط مشخصی صورت بگیرد نه تنها به زبان آسیب نمی رساند ، بلکه غناي واژگانی آن را افزایش نیز میدهد. فرهنگستان زبان و ادب فارسی وام گیري اصطلاحات زیر را مجاز میداند:
واحدهاي اندازه گیري مانند « متر »،« پاسکال » و « اهم » نام مواد شیمیایی مانند ،« بنزن » و « اتیلن » و « آمونیاك » و نام داروها مانند « آسپیرین » و « فنوباربیتال ». افزون بر این مقرر شده است که در آن دسته از نا م هاي مواد شیمیایی که از چند اسم ترکیب شد ه اند ،ترتیب نا مها به همان صورتی باشد که در فرمو ل نویسی معمول است
2 درصورتی که در مقابل یک مفهوم نتوان در گنجینۀ واژگانی زبان فارسی لفظ
مناسبی یافت، میتوان واژه بیگانه ای را به وام گرفت. چنین واژ هاي باید دو ویژگی داشته باشد:
یکی ا ینکه در زبان مبدأ واژه اي بسیط باشد و اگر هم بسیط نیست ساختار صرفی آن
چنان باشد که مانع از اعمال فرایندهاي واژ ه سازي فارسی بر روي آن نشود . زیرا صِرف
وام گیري زبان را تضعیف نمی کند، بلکه بی استفاده ماندن دستگاه واژ ه سازي است که به زبان
آسیب می رساند. اگر به وام واژه هاي عربی در زبان فارسی توجه کنیم میبینیم که واژ ه هاي
بسیط عربی بیش از واژ ه هاي مشتق آن در دستگاه واژ ه سازي فارسی هضم و جذب شده اند .
مثلاً از واژه بسیط « فهم » واژه هایی مانند« فهمیدگی » و « زودفهم » و « فهمیدن » و « فهمیده »ساخته شده است.

دیگر اینکه غالب متخصصان معادل یابی براي آن را ضروري ندانند. برخی واژ ه هاي بیگانه،
غالباً به دلیل قدمت و گستردگی استفاده از آنها، در نزد اهل تخصص چنان طبیعی می نمایند
.مانند واژ ه هاي« تلفن » و « رادیو » و « اتم » که معادل یابی براي آنها ضروري به نظر نمی رسد،
اگر واژه بیگان هاي هر دو ویژگی یادشده را دارا باشد، میتوان آن را به وام گرفت و بر گنجینۀ
واژگانی زبان فارسی افزود.




4 مهمترین نکته ای که به نظرم میرسه الان یه جورایی غرب زدگی ماست(کلمه ای که خیلی خوشم نمیاد به کار ببرم:دی)
غرب زدگی ماست که هرکی میخواد بگه آدم شده میاد میگه " اوکی، برم تو یه بیزینسی و ..." و صدتا لغت دیگه که جدا خیلی معادل های زیبایی در زبان خودمون دارن، اصلا اصل منظور طرف با لغتی به فارسیست و میره یه معادل انگلیسی گیر میاره و میگه!!!

حالا اینها نظر منه البته، و خب مثلا در مورد مورد آخر کم کم انگاری بین تحصیلکرده ها این موضوع داره تقبیح میشه;)

حرف این جور آدما رو نزن که اگه دستم به همچنین آدمی برسه با همین دستام خفش می کنم.
 

مي مو

عضو جدید
کاربر ممتاز
آخي..
ياد صالح علا افتادم:d


:w20::question:
شرمنده میشه زیر دیپلم بگی منم بفهمم؟
--------------------------------------
(در هنگام نوشتن ادامه پاسخ ها منظورت رو فهمیدم.;))




درود كوروش جان
ولي خيلي از كلماتي كه ما به كار مي بريم عربي هستند در صورتيكه ما در گذشته معادل فارسي اونهارو داشتيم
حالا جدا از حرف شما كه در مورد اختراع و اكتشافات مي زنيد
مي تونيم بعضي از كلمات عربي رو از زبانمون خارج كنيم همينطور كه بايد بعضي افكار و اعتقادات و خرافات عربي رو از فرهنگمون پاك كنيم :w27:

جانان سخن از دل ما می گویی.
 

...pianist

عضو جدید
کاربر ممتاز
ممنون مي مو جان واقعا تاپيك جالبي شده، اميدوارم بچه ها استقبال كنن و از اين پس اين واژه ها رو به كار ببرن

كاربرد----- استفاده
ويژه----- خاص

اين پيكان هارو چجوري ميزني؟؟؟:redface: هرچي زدم نشد.
 

مي مو

عضو جدید
کاربر ممتاز
نماد---->سمبل
رشته---->سری
رسا (رساننده سرویس اینترنتی)--->آی اس پی
رخنه گر---->هکر
 

مي مو

عضو جدید
کاربر ممتاز
راهبرد---->استراتژی
راهکار--->تکنیک
راه اندازی--->بوت
رانه---->درایو
 

SerpentoR

عضو جدید
کاربر ممتاز
با درود به همه عزیزان
مدتی بود در فکر این نوشتار بودم ولی به دلایلی به تاخیر می افتاد. چندی پیش یکی از دوستان پیشنهادی داد. حال حاصل نظر خودم و اون پیشنهاد این نوشتاریست که می بینید.
بیایید با کمک هم و برای هم این نوشتار رو جلو ببریم.
و اما موضوع این نوشتار :
ما می خوایم در این نوشتار واژه های جایگزینی که برای واژگان بیگانه هست رو به هم بگیم تا از واژگان جایگزین فارسی در نوشتار و گفتارمون استفاده کنیم.
قبول کنید که ما به عنوان دانش آموختگان این کشور نقش مهمی توی حفظ زبان فارسی داریم.
هر کس فراخور حالش واژگان تخصصی رشته و یا حتی واژگان عمومی رو قرار بده.
لطفا کمک کنید.
برای هماهنگی، پاسخ هاتون لطفا به شکل زیر باشه :
واژه جایگزین----->واژه بیگانه
:w27:
:gol::gol::gol::w30::gol::gol::gol:



به نظرت واسه اصطلاحات علمی و یا تخصصی بهتر نیست که معادل سازی نکنیم؟
 

مي مو

عضو جدید
کاربر ممتاز
به نظرت واسه اصطلاحات علمی و یا تخصصی بهتر نیست که معادل سازی نکنیم؟

با درود بر شما دوست عزیز
در پاسخ پرسش شما باید بگم که :
1.زبان علم
زبان علم گونه اي از زبان است که نقش اصلی آن برقراري ارتباط میان اهل علم و بیان مطالب علمی در گفتار و نوشتار است و در عین تعامل با دیگر گونه هاي زبان و بهره گیري از واژگان و فرایندهاي واژه سازي آنها، داراي واژگان ویژه و روش هاي خاص خود در واژه گزینی است.
وقتی از زبان علم سخن به میان می آوریم درحقیقت با زبانی در درون زبان دیگر سروکار داریم و این همان است که در اصطلاح زبان شناسان گونۀ کاربردي زبان (register) خوانده می شود. به بیان دیگر ، « زبان علمی فارسی » یکی از گونه هاي کاربرد ي زبان فارسی است. اما بدیهی است که علم شاخه هاي مختلف دارد و هر شاخه اي از اصطلاحات و سنّتهاي خاص خود برخوردار است . بنابراین در هر زبان صرفا با یک گونۀ کاربردي براي مطلق علم سروکار نداریم ، بلکه با گونه هاي کاربردي مختلف که هرکدام به یک حوزة علمی خاص تعلق دارد روبه رو هستیم. براي مثال زبان علم فیزیک و زبان حقوق و زبان رایانه هرکدام یک گونۀ کاربردي در درون زبان فارسی است. با وجود این، همۀ این گونه ها ویژگی هاي مشترکی نیز دارند و بر مبناي همین ویژگی هاي مشترك است که می توان از « زبان علم » به مفهوم کلی آن سخن گفت. مهم ترین ویژگی هاي زبان علم که آن را به خصوص از زبان روزمره و زبان ادبیات متمایز می سازد به قرار زیر است:
1.1. زبان علم زبانی است داراي یک لایۀ معنایی و تا حد امکان صریح و دقیق و به دور از تعارض درونی؛
2.1. نقش اصلی زبان علم اطلاع رسانی است نه زیبایی آفرینی و بیان عاطفی . از همین رو، زبان علم ترجمه پذیرترین گونۀ زبانی است؛
3.1. در زبان علم، براي هر شاخه اي از دانش دستگاه اصطلاح شناختی ویژ ه اي ساخته و پرداخته می شود که نزد اهل آن علم شناخته شده است و در نزد دیگران ناشناخته و اینکه می گویند فلان کس اهل اصطلاح است ، اشاره به همین معنی است. براي مثال ، « شاخص » در ریاضی چنین تعریف می شود : « عددي که نسبت یا وضعیت یک شیء ریاضی را در مقایسه با شیء ریاضی دیگر بیان می کند. » بدیهی است که عموم فارسی زبانان از واژة شاخص چنین مفهومی را درنمی یابند. زبان علم بر متن زبان طبیعی ساخته و پرداخته می شود و از همین رو در همۀ حوزه هاي دستور، یعنی آواشناسی و ساختواژه و نحو و معنی شناسی، در اساس و بنیاد تابع زبان طبیعی است، ولی ممکن است ویژگ ی هاي متمایزي نیز در آن پدید آید. از میان این ویژگی ها، آنچه به واژه گزینی مربوط می شود، در بخش ضوابط واژه گزینی آمده است.


1.توسعه علمی نیازمند زبان علمی است.
نزدیک به دو قرن است که جامعۀ ایران با علوم و فنون جدید آشنا شده است . در اینکه جامعۀ ما در رویارویی با جهان مدرن چه طریقی باید در پیش گیرد و چه عناصري از آن را بپذیرد و چه عناصري را نپذیرد، بحث و جدل بسیار است، اما ظاهراً همه در این نکته اتفاق نظر دارند که باید علوم جدید را آموخت و از فنّاور يهاي جدید بهره برد. بنابراین، بعید است در میان صاحب نظران کسی باشد که با توسعۀ علمی به این معنی سر مخالفت داشته باشد. همچنین علم ، چنا ن که در تعریف زبان علم آوردیم ، زبان خاصی دارد که بر متن زبان طبیعی می روید و گسترش می یابد و پیدایش و گسترش علم، چنا نکه تجربۀ جوامع بشري نشان می دهد، همراه با توسعۀ زبان علم است.
2.زبان علم در ایران زبان فارسی است و باید فارسی بماند.
از همان آغاز ورود علم جدید به ایران، زبان فارسی به عنوان زبان علم برگزیده شد و این یکی از امتیازات ما ایرانیان است که زبان ملی و زبان علمی مان یکی است. در جهان هستند کشورهایی که به گمان اینکه برگزیدن یک زبان اروپایی به عنوان زبان علمی می تواند آنان رادر کار انتقال علوم و غلبه بر عقب ماندگی علمی موفق کند، زبان ملی خود را به کارهاي روزمره اختصاص داده اند و براي کاربردهاي علمی یک زبان اروپایی اختیار کرد ه اند . این راه حل ممکن است براي کشورهایی که زبان ملی با سابقه اي ندارند مناسب باشد، اما براي ایران چنین نیست . در اینجا بد نیست که وضع زبان فارسی را ازنظر برنامه ریزي زبان، چنا نکه در مد نظر جامعه شناسان زبان است، بسنجیم. برنامه ریزي زبان شامل این مراحل است:
1 . انتخاب یک زبان در مقام زبان ملی؛
2. انتخاب یک لهجه از آن زبان به منزلۀ لهجۀ معیار؛
3. انتخاب خط؛
4. انتخاب و ساختن اصطلاحات مورد نیاز نظام دیوا نسالاري، مانند اصطلاحات اداري و نظامی و حقوقی؛
5. انتخاب و ساختن و یکسان کردن اصطلاحاتی که در عرصۀ علوم و فنون مورد نیازاست. زبان فارسی مراحل اول و دوم و سوم را طی کرده است و در مرحلۀ چهارم نیز بامشکل روبه رو نیست . اما در مرحلۀ پنجم کم وبیش با دشواري هایی روبه روست، هرچند که گام هاي بلندي نیز برداشته است . بدیهی است که مراحل چهارم و پنجم هیچ گاه به پایان نمی رسد و در آنها تلاش و نوآوري دائمی ضروري است.
با توجه به آنچه در بالا آوردیم و نیز با توجه به اینکه زبان فارسی صاحب ادبیات مکتوب هزارساله است و در نظر بسیاري از ادب شناسان یکی از ده زبانی است که آثار ادبی برجسته خلق کرده اند، ظرفیت این را دارد که به زبان علمی توانمندي تبدیل شود. اختیار کردن یک زبان اروپایی به منزلۀ زبان علم ایران دست کم سه عیب بزرگ دارد:
1. زبان فارسی را به زبانی عقب مانده و سرکوفته تبدیل می کند و یکی از مهم ترین ارکان هویت ملی را دستخوش ضعف و سستی می سازد. زیرا امروز به دلیل غلبۀ علم و فنّاوري بر همۀ عرصه هاي زندگی نمی توان انتظار داشت که اگر زبانی قلمرو علم را ترك کند قادر باشد در حوزه هاي دیگر نیرومند و سرزنده ظاهر شود.
2. گسترش علم را در میان مردم کند می کند. علم آموزي به زبان بیگانه بسیار دشوارتر ازعلم آموزي به زبان مادري است، زیرا درک ظرایف و پیچیدگی هاي زبان بیگانه میسر نیست مگر با صرف وقت و هزینۀ بسیار . از این رو ، اگر علم به زبان بیگانه تدریس شود، کسانی بیشترین بهره را از آن خواهند برد که بر آن زبان مسلط باشند . به این ترتیب، فاصلۀ میان تحصیل کردگان و مردم عادي بیشتر می شود و اشاعۀ دانش محدود می گردد و در جامعه تبعیضی سخت ناروا پدید می آید.
بنابراین، براي توسعۀ علم باید زبان فارسی، به همت همۀ ایرانیان، چنان پرورده شود که از عهدة پاسخگویی به نیازهاي زمانه برآید.
3. از لوازم توسعۀ علمی توسعۀ دانش و اطلاعات در میان عموم مردم است که با انتخاب یک زبان بیگانه در مقام زبان علم این توسعه محدود می شود و در نتیجه می توان گفت که توسعۀ عمیق و همه جانبۀ علمی قطعاً محقَّق نمی گردد.
4.زبان علمی فارسی براي بقا نیازمند واژه گزینی سازمان یافته و روشمند است.
علی رغم اینکه از آغاز ورود علوم جدید به ایران، آن علوم به زبان فارسی تدریس می شد و به اصطلاح زبان فراگیريِ علم فارسی بود، اهل علم هنوز توانایی هاي این زبان را نمی شناختند. زیرا پیش از آن زبان فارسی بیشتر در حوزه ادبیات و به ویژه شعر به کار رفته بود و آثار بزرگ خلق کرده بود، و غالب نوآوري هاي زبانی و ساختن واژه هاي جدید به دست ادیبان صورت می گرفت. ازاین رو، نخستین واژه هاي علمی که ساخته شد با توسل به واژه ها و قواعد صرف و نحو عربی بود، اصطلاحاتی نظیر « میزان الحراره » و « معرفۀالارض » و « میزان الضغط » حاصل چنین رویکردي بود . تغییر این رویکرد و تلاش براي به کار بردن فرایندهاي واژه سازي فارسی در ساخت اصطلاحات جدید مدتی به طول انجامید .

بد نیست بدانید که :
نخستین تلاش هاي سازمان یافته را در این عرصه انجم نهاي علمی بر عهده داشتند . براي مثال، درسال 1303 شمسی، یعنی یازده سال قبل از تشکیل فرهنگستان اول، نمایندگان وزارتخانه هاي جنگ و معارف و اوقاف و صنایع مستظرفه انجمنی تشکیل دادند تا با وضع اصطلاحات نو پاسخگوي نیازي باشند که در میان نیروي نظامی آن زمان احساس می شد . این انجمن درمدت فعالیت خود حدود سیصد اصطلاح تازه برگزید یا وضع کرد ،که از آن جمله اند: هواپیما، فرودگاه، خلبان، آتشبار، گردان، هواسنج، بادسنج، وابستۀ نظامی .
 

SerpentoR

عضو جدید
کاربر ممتاز
با درود بر شما دوست عزیز
در پاسخ پرسش شما باید بگم که :
1.زبان علم
زبان علم گونه اي از زبان است که نقش اصلی آن برقراري ارتباط میان اهل علم و بیان مطالب علمی در گفتار و نوشتار است و در عین تعامل با دیگر گونه هاي زبان و بهره گیري از واژگان و فرایندهاي واژه سازي آنها، داراي واژگان ویژه و روش هاي خاص خود در واژه گزینی است.
وقتی از زبان علم سخن به میان می آوریم درحقیقت با زبانی در درون زبان دیگر سروکار داریم و این همان است که در اصطلاح زبان شناسان گونۀ کاربردي زبان (register) خوانده می شود. به بیان دیگر ، « زبان علمی فارسی » یکی از گونه هاي کاربرد ي زبان فارسی است. اما بدیهی است که علم شاخه هاي مختلف دارد و هر شاخه اي از اصطلاحات و سنّتهاي خاص خود برخوردار است . بنابراین در هر زبان صرفا با یک گونۀ کاربردي براي مطلق علم سروکار نداریم ، بلکه با گونه هاي کاربردي مختلف که هرکدام به یک حوزة علمی خاص تعلق دارد روبه رو هستیم. براي مثال زبان علم فیزیک و زبان حقوق و زبان رایانه هرکدام یک گونۀ کاربردي در درون زبان فارسی است. با وجود این، همۀ این گونه ها ویژگی هاي مشترکی نیز دارند و بر مبناي همین ویژگی هاي مشترك است که می توان از « زبان علم » به مفهوم کلی آن سخن گفت. مهم ترین ویژگی هاي زبان علم که آن را به خصوص از زبان روزمره و زبان ادبیات متمایز می سازد به قرار زیر است:
1.1. زبان علم زبانی است داراي یک لایۀ معنایی و تا حد امکان صریح و دقیق و به دور از تعارض درونی؛
2.1. نقش اصلی زبان علم اطلاع رسانی است نه زیبایی آفرینی و بیان عاطفی . از همین رو، زبان علم ترجمه پذیرترین گونۀ زبانی است؛
3.1. در زبان علم، براي هر شاخه اي از دانش دستگاه اصطلاح شناختی ویژ ه اي ساخته و پرداخته می شود که نزد اهل آن علم شناخته شده است و در نزد دیگران ناشناخته و اینکه می گویند فلان کس اهل اصطلاح است ، اشاره به همین معنی است. براي مثال ، « شاخص » در ریاضی چنین تعریف می شود : « عددي که نسبت یا وضعیت یک شیء ریاضی را در مقایسه با شیء ریاضی دیگر بیان می کند. » بدیهی است که عموم فارسی زبانان از واژة شاخص چنین مفهومی را درنمی یابند. زبان علم بر متن زبان طبیعی ساخته و پرداخته می شود و از همین رو در همۀ حوزه هاي دستور، یعنی آواشناسی و ساختواژه و نحو و معنی شناسی، در اساس و بنیاد تابع زبان طبیعی است، ولی ممکن است ویژگ ی هاي متمایزي نیز در آن پدید آید. از میان این ویژگی ها، آنچه به واژه گزینی مربوط می شود، در بخش ضوابط واژه گزینی آمده است.


1.توسعه علمی نیازمند زبان علمی است.
نزدیک به دو قرن است که جامعۀ ایران با علوم و فنون جدید آشنا شده است . در اینکه جامعۀ ما در رویارویی با جهان مدرن چه طریقی باید در پیش گیرد و چه عناصري از آن را بپذیرد و چه عناصري را نپذیرد، بحث و جدل بسیار است، اما ظاهراً همه در این نکته اتفاق نظر دارند که باید علوم جدید را آموخت و از فنّاور يهاي جدید بهره برد. بنابراین، بعید است در میان صاحب نظران کسی باشد که با توسعۀ علمی به این معنی سر مخالفت داشته باشد. همچنین علم ، چنا ن که در تعریف زبان علم آوردیم ، زبان خاصی دارد که بر متن زبان طبیعی می روید و گسترش می یابد و پیدایش و گسترش علم، چنا نکه تجربۀ جوامع بشري نشان می دهد، همراه با توسعۀ زبان علم است.
2.زبان علم در ایران زبان فارسی است و باید فارسی بماند.
از همان آغاز ورود علم جدید به ایران، زبان فارسی به عنوان زبان علم برگزیده شد و این یکی از امتیازات ما ایرانیان است که زبان ملی و زبان علمی مان یکی است. در جهان هستند کشورهایی که به گمان اینکه برگزیدن یک زبان اروپایی به عنوان زبان علمی می تواند آنان رادر کار انتقال علوم و غلبه بر عقب ماندگی علمی موفق کند، زبان ملی خود را به کارهاي روزمره اختصاص داده اند و براي کاربردهاي علمی یک زبان اروپایی اختیار کرد ه اند . این راه حل ممکن است براي کشورهایی که زبان ملی با سابقه اي ندارند مناسب باشد، اما براي ایران چنین نیست . در اینجا بد نیست که وضع زبان فارسی را ازنظر برنامه ریزي زبان، چنا نکه در مد نظر جامعه شناسان زبان است، بسنجیم. برنامه ریزي زبان شامل این مراحل است:
1 . انتخاب یک زبان در مقام زبان ملی؛
2. انتخاب یک لهجه از آن زبان به منزلۀ لهجۀ معیار؛
3. انتخاب خط؛
4. انتخاب و ساختن اصطلاحات مورد نیاز نظام دیوا نسالاري، مانند اصطلاحات اداري و نظامی و حقوقی؛
5. انتخاب و ساختن و یکسان کردن اصطلاحاتی که در عرصۀ علوم و فنون مورد نیازاست. زبان فارسی مراحل اول و دوم و سوم را طی کرده است و در مرحلۀ چهارم نیز بامشکل روبه رو نیست . اما در مرحلۀ پنجم کم وبیش با دشواري هایی روبه روست، هرچند که گام هاي بلندي نیز برداشته است . بدیهی است که مراحل چهارم و پنجم هیچ گاه به پایان نمی رسد و در آنها تلاش و نوآوري دائمی ضروري است.
با توجه به آنچه در بالا آوردیم و نیز با توجه به اینکه زبان فارسی صاحب ادبیات مکتوب هزارساله است و در نظر بسیاري از ادب شناسان یکی از ده زبانی است که آثار ادبی برجسته خلق کرده اند، ظرفیت این را دارد که به زبان علمی توانمندي تبدیل شود. اختیار کردن یک زبان اروپایی به منزلۀ زبان علم ایران دست کم سه عیب بزرگ دارد:
1. زبان فارسی را به زبانی عقب مانده و سرکوفته تبدیل می کند و یکی از مهم ترین ارکان هویت ملی را دستخوش ضعف و سستی می سازد. زیرا امروز به دلیل غلبۀ علم و فنّاوري بر همۀ عرصه هاي زندگی نمی توان انتظار داشت که اگر زبانی قلمرو علم را ترك کند قادر باشد در حوزه هاي دیگر نیرومند و سرزنده ظاهر شود.
2. گسترش علم را در میان مردم کند می کند. علم آموزي به زبان بیگانه بسیار دشوارتر ازعلم آموزي به زبان مادري است، زیرا درک ظرایف و پیچیدگی هاي زبان بیگانه میسر نیست مگر با صرف وقت و هزینۀ بسیار . از این رو ، اگر علم به زبان بیگانه تدریس شود، کسانی بیشترین بهره را از آن خواهند برد که بر آن زبان مسلط باشند . به این ترتیب، فاصلۀ میان تحصیل کردگان و مردم عادي بیشتر می شود و اشاعۀ دانش محدود می گردد و در جامعه تبعیضی سخت ناروا پدید می آید.
بنابراین، براي توسعۀ علم باید زبان فارسی، به همت همۀ ایرانیان، چنان پرورده شود که از عهدة پاسخگویی به نیازهاي زمانه برآید.
3. از لوازم توسعۀ علمی توسعۀ دانش و اطلاعات در میان عموم مردم است که با انتخاب یک زبان بیگانه در مقام زبان علم این توسعه محدود می شود و در نتیجه می توان گفت که توسعۀ عمیق و همه جانبۀ علمی قطعاً محقَّق نمی گردد.
4.زبان علمی فارسی براي بقا نیازمند واژه گزینی سازمان یافته و روشمند است.
علی رغم اینکه از آغاز ورود علوم جدید به ایران، آن علوم به زبان فارسی تدریس می شد و به اصطلاح زبان فراگیريِ علم فارسی بود، اهل علم هنوز توانایی هاي این زبان را نمی شناختند. زیرا پیش از آن زبان فارسی بیشتر در حوزه ادبیات و به ویژه شعر به کار رفته بود و آثار بزرگ خلق کرده بود، و غالب نوآوري هاي زبانی و ساختن واژه هاي جدید به دست ادیبان صورت می گرفت. ازاین رو، نخستین واژه هاي علمی که ساخته شد با توسل به واژه ها و قواعد صرف و نحو عربی بود، اصطلاحاتی نظیر « میزان الحراره » و « معرفۀالارض » و « میزان الضغط » حاصل چنین رویکردي بود . تغییر این رویکرد و تلاش براي به کار بردن فرایندهاي واژه سازي فارسی در ساخت اصطلاحات جدید مدتی به طول انجامید .

بد نیست بدانید که :
نخستین تلاش هاي سازمان یافته را در این عرصه انجم نهاي علمی بر عهده داشتند . براي مثال، درسال 1303 شمسی، یعنی یازده سال قبل از تشکیل فرهنگستان اول، نمایندگان وزارتخانه هاي جنگ و معارف و اوقاف و صنایع مستظرفه انجمنی تشکیل دادند تا با وضع اصطلاحات نو پاسخگوي نیازي باشند که در میان نیروي نظامی آن زمان احساس می شد . این انجمن درمدت فعالیت خود حدود سیصد اصطلاح تازه برگزید یا وضع کرد ،که از آن جمله اند: هواپیما، فرودگاه، خلبان، آتشبار، گردان، هواسنج، بادسنج، وابستۀ نظامی .

بسیار بسیار سپاسگذار از مهربانی که کردی و پاسخم را دادی.

تونستم همشو فارسی بگم؟
 

مي مو

عضو جدید
کاربر ممتاز
واکنشگاه---->رآکتور
دیوارک---->پارتیشن
دورنگار--->فکس
بسپار---->پلیمر
تکپار--->مونومر
 

مي مو

عضو جدید
کاربر ممتاز
تندرو---->سریع السیر
بالگرد---->هلیکوپتر
پیوست---->ضمیمه
خاور---->شرق
باختر---->غرب
 

مي مو

عضو جدید
کاربر ممتاز
با درود فراوان بر همه دوستان عزیز
بیش از 4 ماهی هست که به سبب مشکلات نتونستم اینجا بیام و این نوشتار رو به روز کنم؛ از این بابت پوزش می خوام.
اما یه گله هم از شما دارم که کم لطفی کردین و به این نوشتار کمکی نکردین:(؛ بگذریم زین پس تلاش می کنم این نوشتارو به روز نگه دارم.
ابتدا برای یادآوری بهتر واژگان پیشین رو دوباره خوانی کنیم :



چیدمان ----------- لی اوت

درود ---------- سلام
سپاس -------- مرس ي تشكر

پویشگر---->اسکنر
نمایشگر---->مانیتور
صفحه کلید---->کیبورد
پیامک---->اس ام اس

رایانه---->کامپیوتر
رایانامه---->ایمیل
هرزنامه، هرزنوشت---->اسپم
نوشتار---->تاپیک

پایانه ------ ترمینال
یارانه ------ سوبسید

کمینه---->حداقل، مینیمم
بیشینه---->حداکثر، ماکزیمم
نخست----> اول

کاربر----> یوزر
ویرایش ----> ادیت
خودرو ----> ماشین
نشانی ----> آدرس

كاربرد----- استفاده
ويژه----- خاص


رونوشت---->کپی
رویان---->جنین
روزآمد---->آپ دیت
به روز رسانی----->آپ دیتینگ

نماد---->سمبل
رشته---->سری
رسا (رساننده سرویس اینترنتی)--->آی اس پی
رخنه گر---->هکر

راهبرد---->استراتژی
راهکار--->تکنیک
راه اندازی--->بوت
رانه---->درایو

بي تاب---- بي حوصله
نادان---- بي شعور

واکنشگاه---->رآکتور
دیوارک---->پارتیشن
دورنگار--->فکس
بسپار---->پلیمر
تکپار--->مونومر

تندرو---->سریع السیر
بالگرد---->هلیکوپتر
پیوست---->ضمیمه
خاور---->شرق
باختر---->غرب
 

مي مو

عضو جدید
کاربر ممتاز
پاکستان---------->حمام
منبر--------------->دمپایی
منشور------------>آفتابه:smile:

:surprised:اینم شانس ماست دیگه!!!!!!!!!!!!!!!!
کسی نیومد اینجا، حالا که اومد ......اااااااااااااااااااااااااااای :(
بازم ممنون ولی یه خواهش دارم ،:warn: لطفا اینطوری این طرفا کمک نکن.:warn:
 

Similar threads

بالا