برای تو می نویسم

وضعیت
موضوع بسته شده است.

fahimeh89

عضو جدید
کاربر ممتاز
آدمـهـآیی کـه شمآ رآ ترک میکـنند غریبـه هآیی هسـتند که یـک روز بـآ شمـآ آشـنآ مـیشوند!
بآ افکـآرِ شـُمآ! بآ حـرف هآی شـُمآ ! بآ دستهآی شـُما !
بآ رویآهآی شـُمآ ! بآ تک تک لحظه هآی شـُمآ !
یک روز ناگهآن حوصله شآن سر میرود !
دلـشـآن رآ و دستهآشآن رآ و حرفهآیشان رآ و خوآبشآن رآ پـس میگیریند !
و غریـبه هـآیی میـشوند بـآ خـآطـرآتـی که پـُر میکنند :
افـکارتـآن رآ دستهآیـتآن رآ خـوآب هـآیتـآن رآ رویـآ هآ و تـک تـک لـحـظـه هـآیـتـآن رآ
یک روز نـآگهآن حوصـله ی شـُمآ سـر میـرود غریـبه هآیی میشوید کـه خودتـآن رآ تـَرک مـیکـنیـد
 

قنبری پور

عضو جدید
کاربر ممتاز
بگــ ـو ..

/ تـــمــــــامــ ِ تــ♥ــ‌و / مالـــ ِ مَــن استــــــ ..

دِلــمـ می خـــوا ـهـَــد ..

حـسادَتــــ کـنـَــمــ بـــهـ خـــودمـ .../.
 

fahimeh89

عضو جدید
کاربر ممتاز
آرزو دارم فقط یکبار سرت را بہ روے سینہ ام بگذارے تا تپش نا منظم قلبم را احساس کنے ولے از آن میترسم کہ قلبم بہ احترامت بایستد.

 

قنبری پور

عضو جدید
کاربر ممتاز

دلم تنگ است
دلم می سوزد از باغی که می سوزد
نه دیداری
نه بیداری
نه دستی از سر یاری
مرا آشفته می دارد
چنین آشفته بازاری
تمام عمر بستیم و شکستیم
به جز بار پشیمانی نبستیم
جوانی را سفر کردیم تا مرگ
نفهمیدیم به دنبال چه هستیم
عجب آشفته بازاریست دنیا
عجب بیهوده تکراریست دنیا
میان آنچه باید باشد و نیست
عجب فرسوده دیواریست دنیا
چه رنجی از محبت ها کشیدیم
برهنه پا به تیغستان دویدیم
نگاهی آشنا در این همه چشم
ندیدیم و ندیدیم و ندیدیم
سبک باران ساحل ها ندیدند
به دوش خستگان باریست دنیا
مرا درموج حسرت ها رها کرد
عجب یار وفاداریست دنیا
عجب خواب پریشانی ست دنیا
عجب آشفته بازاریست دنیا
عجب بیهوده تکراریست دنیا
میان آنچه باید باشد و نیست
عجب فرسوده دیواریست دنیا
 

ESPEranza

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
ديگر دير است!

خيلی دير!


برای اينكه يادت بيافتد دوستم داری...


ديگر دير است!


برای اينكه بفهمی عاشقم بوده ای


ديگر دير است !


و دير يعنی حالا كه با خاطره هايت


... بيشتر از حضورت


خو گرفته ام...


دير يعنی حالا



كه آرامم بی تو
 

ش.ایرانی

عضو جدید
حال شاه شطرنجی را دارم
که وزیرش ، استیضاح شده است !
از تمام پیاده نظامش بوی کودتا می آید !
و هیچ رویای
دل زدن به قلب لشکر کابوس را ندارد ...
تکلیف این بازی قبل از تمام قاعده ها ، روشن است !
خودم را مات می کنم در قلعه ای که
بین کیش های تو ، فرقی نمی گذارند !
وقتی داشته و نداشته ام
یک قلعه به وسعت تنهایی باشد
همیشه محاصره ام
میان کابوس هایی که با شبیخون های تو ، توفیری ندارند ...
من به دموکراسی هیچ سیاه سفیدی
به اندازه عمق استبداد تو
باور ندارم ...
 

ش.ایرانی

عضو جدید
ديگر دير است!
خيلی دير!





برای اينكه يادت بيافتد دوستم داری...


ديگر دير است!

برای اينكه بفهمی عاشقم بوده ای


ديگر دير است !

و دير يعنی حالا كه با خاطره هايت

... بيشتر از حضورت

خو گرفته ام...

دير يعنی حالا


كه آرامم بی تو

دیگر مدعی ندارد ادعایی...
 

ش.ایرانی

عضو جدید
گاهی ادما واقعا نیازی به عشق با خیل بیشمار دوستانشون ندارند شاید همه نیازشون فقط به یه خیال عاشقانه

است تا حضور واقعی خود عشق ...

ولی تجربه کردم که اگه عاشق نباشی طرف مقابلت دنیایی از محبت رو هم بهت هدیه کنه بازهم عاشقش نمی

شی!!!

اگرچه می دونی شاید بهترین ادم روی زمین باشه...

و تجربه کردم اگه قوی ترین عشق رو هم به کسی داشته باشی وقتی طرف مقابلت دلسردت کنه با همه مقاومتی

که برای حفظ عشقت میکنی ناخواسته عشقت دچار مرگ تدریجی میشه!!!

اگرچه شاید درد عشقش همیشه در قلبت بمونه...
 

ESPEranza

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
[FONT=MRT_Cordoba]من هر روز و هر لحظه نگرانت می شوم که چه می کنی !؟[/FONT]


[FONT=MRT_Cordoba]پنجره ی اتاقم را باز می کنم و فریاد می زنم[/FONT]


[FONT=MRT_Cordoba]تنهاییت برای من[/FONT] ...

[FONT=MRT_Cordoba]غصه هایت برای من [/FONT]...

[FONT=MRT_Cordoba]همه بغضها و اشكهایت برای من[/FONT] ..


[FONT=MRT_Cordoba]بخند برایم بخند[/FONT]

[FONT=MRT_Cordoba]آنقدر بلند[/FONT]



[FONT=MRT_Cordoba]تا من هم بشنوم صدای خنده هایت را[/FONT]...

[FONT=MRT_Cordoba]صدای همیشه خوب بودنت را[/FONT]
 

ESPEranza

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
بـــــه تــــــو سوگند! بــــه راز گــــــل سرخ


بـــــه پروانــــــه که در عشق فنـــــــا می گردد …

زندگی زیبـــــا نیست آنچه زیبـــاست تـــــویی

تــــــــو کــه آغاز منــو لحظه پایـــان منــی
 

ESPEranza

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دنیـ ــای عجیــ ـبی اسـ ــت ؛


تـــــ ــــو ،

همـ ــه چیــ ـز مـ ـن باشــ ـی

 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز

یکی هست تو قلبم که هر شب واسه اون می نویسم و اون خوابه

نمیخوام بدونه واسه اونه که قلب من این همه بی تابه

یه کاغذ یه خودکار ، دوباره شده همدم این دل دیوونه

یه نامه که خیسه ، پر از اشکه و کسی بازم اونو نمیخونه
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
[FONT=times new roman,times,serif]میترسم یه روزی برسه که اونو نبینم بمیرم تنهاا

خدایا کمک کن نمیخوام بدونه دارم جون میکنم اینجا

سکوت اتاق رو داره میشکنه تیک تاک ساعت رو دیوار

دوباره نمیخوام بشه باور من که نمیاد انگار
[/FONT]
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
گاهی انقدر دل تنگ میشوم
که تمام دنیا هم ارامم نمیکند
به خود قول داده ام دیگر کمتر دل تنگ شوم
اما هر بار زیرش میزنم
کاش کمی ارام میشدم
اما در هر لحظه ارامش مرا از یاد برده
تنها لحظاتی مرا گاهی ارام میکند
که تمام تلاشت را میکردی
تا باور کنم
دوستت دارم
اما همه میگویند حماقت کردم باورت کردم
حال نه اشک میریزم نه صدایم را بلند میکنم
مرا بد شکست باور عشقت
اما اشک نمیریزم اخر نمیخواهم کسی دیگر مرا نصیحت کند
ارام به اسمان ابری دلم گفته ام خوب بخند تا دیگر کسی نفهمد چه غوغایی به پا میشود وقتی
کمی غم بر دلت مینشیند
وقتی چه سخت میگذرد بر من که کسی کنارت نیست در حالی که بخاطر کنارت بودن خوب نابودم کردند
دیگر چرا تنهایت گذاشته اند اما
باز میگویم
نترس وقتی بازگردند دیگر تو را به یاد هم نمیاورد
پس اشک نمیریزم اخر فرصت دارم برای اشک ریختن انقدر زیاد که کسی نمیشنود
تنها صدای در خود شکستنم را سجاده عشق میفهمد همین نه ادمها
دیگر نمیخواهم دوست داشتن را باور کنم
 
آخرین ویرایش:

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
.

.

زندگی رازی دارد
هر انکه
وفا کند
همیشه از یاد میرود
هر انکه بی وفا باشد
هر لحظه او را با چنان عشقی دوستت دارند
که گاهی با خود میگویی
کاش تو نیز رسم وفا را بلد نبودی
تا کسی دوستت داشت
 

fahimeh89

عضو جدید
کاربر ممتاز
اسمش را می گذاریم دوست مجازی
اما آنسو یک آدم حقیقی نشسته
خصوصیاتش را که نمی تواند مخفی کند
وقتی دلتنگی ها و آشفتگی هایش را می نویسد
وقت می گذارد برایم، وقت می گذارم برایش
وقتی در صحبت هایم به عنوانِ دوست یاد می شود
مطمئن می شوم که حقیقیست
هرچند کنار هم نباشیم
هرچند صدای هم را هم نشنیده باشیم،
من برایش سلامتی و شادی آرزو دارم
هرکجا که باشد...
 

mech.shima

دستیار مدیر مهندسی مکانیک
کاربر ممتاز
کاش دوستم داشتی ای نابترین دوست من
من تو را باور کردم
باتو رویاهایم را بار دیگر ساختم
اما...این بار با تو...
نخند
من دلم تنگ یک دلتنگی ساده است
تو ...بگذریم
تو را به خدا میسپارم
دلم را به تو؛ای تمام من!!!
 

hassan2010

عضو جدید
کاربر ممتاز
گاه جلوی آینه می ایستم ... خودم را در آن میبینم ..


دست روی شانه اش میگذارم و می گویم... ...


چه تحملی دارد "دلت"...!!!
 

hassan2010

عضو جدید
کاربر ممتاز
درد یـعـنـی مـرور مـسـیـج هـایـی کـه یـه روزی

بـاورشـان داشـتـی و امـروز بـه دروغ

بـودنـشـان ایـمـان آوردی …
 

maryam**n

عضو جدید
صندلی خالی کنار رویاهایم ازآن توست... بنشینی یا بروی برای همیشه کنار منی...
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
وفا کردم ندید
و گفت بی وفایی
گفت برو نمیخواهمت
و هرگز نفهمیدم
من بی ارزش بودم
یا انکه بی خود
مردان دیگر را رد میکردم تا
کنار تو باشم
 

S&M R

عضو جدید
کاربر ممتاز
جاگذاشته ام دلی
هرکه یافت
مژدگانی اش تمام "زندگی ام"
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
نا امید نشو ، که امیدت از همین دور دستها نیز پیداست ،
عمر عشق زودگذر نیست ، تا آخر دنیاست.
در مرام عشق رفتن نیست ، در مرامش دلشکستن نیست
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
♥دیدگـــــــانت را نبنــــــد

♥نگــاهتـــــ را نــدزد

♥تـــــــــو کــــه میدانے آیــه آیـــه ے زنـــدگیـــــمـ

♥ از گــــوشه ے چشمـ هــایتـــــ تلاوتــــــ می شــود ...
 

یاربانو

عضو جدید
آن دم كه كوله بارت را مي بستي تا از ديار چشمهايم كوچ كني، لحظه اي با
خود انديشيدي كه بعد از تو بغض چندين
ساله ام را بر كدامين شانه خواهم شكست؟
و آرزوهاي كودكانه ام را براي چه كس زمزمه خواهم كرد؟
با من بگو آيا مي دانستي كه بعد از تو
قلبم خواهد شكست و تمام ترانه هايم پيراهن
گلايه بر تن خواهند كرد؟
 

yamaha R6

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
شب ها که میخوابم
با خودم اتمام حجت میکنم
که دیگر نه اشکی از چشمانم فرو آید
و نه نگاهم خیس آب شوند
اما صبح که بلند میشوم
میبینم بالشم خیس خیس است



 

RZGH

عضو جدید
کاربر ممتاز
[FONT=&quot]تــــــــــــو [/FONT][FONT=&quot]
[/FONT]
[FONT=&quot]تنهاییت را شعر میکنی[/FONT][FONT=&quot] ...او دود ....دیگری سکوتـــــــ ![/FONT][FONT=&quot]
[/FONT]
[FONT=&quot]من اما روی بر میگردانم وبا گوشه ی روسری [/FONT][FONT=&quot]چشمهایم[/FONT][FONT=&quot] را پاکــــــ میکنم[/FONT][FONT=&quot] ![/FONT]
 

RZGH

عضو جدید
کاربر ممتاز

[FONT=&quot]تو هر وقت دلت[/FONT][FONT=&quot]
برای خودت تنگ می شود
شعرهای مرا می خوانی
و من
مثل حروف سر به زیری
که نوشته می شوند
ولی هیچ وقت
خوانده نمی شوند
از میان واژه ها
چه دلتنگ
به لب های تو می نگرم !
پرویز صادقی[/FONT]
 
وضعیت
موضوع بسته شده است.
بالا