برای تو می نویسم

[MisyoMasoud]

​

آب و یا نفت
​

هیچکدام
​

جنگ جهانی آینده
​

بر سر چشمهای توست ...
​

 

[MisyoMasoud]

میان همهمه ی برگهای خشک پاییزی
فقط ما مانده ایم که هنوز از بهار لبریزیم
برای من که دلم چون غروب پاییز است
صدای گرم تو از دور هم دل انگیز است . . .

 

[MisyoMasoud]

براى همه پاییز با مهر شروع میشه
اما پاییز زندگى من
جایى شروع شد که مهر تو تموم شد . . .

 

[MisyoMasoud]

پاییز فصل آمدن شکوفه ها نیست
پاییز فصل سبز شدن درختان نیست
پاییز فصل جیک جیک گنجشکان نیست
پاییز فصل با تـــــــو بودن است
در هوای بارانی اش تـــــــو را در اغوش میگیرم
تا بهترین خاطره ی من از یک روز بارانی شود

 

[bojol]

میدانی رفیق. . . نه زیبایم. . . نه مهربان. . . فراری از دختران اهن پرست و پسران مانکن پرست. . . فقط برای خودم هستم. . . خود خودم. . . صبورم و سنگین. . . سرگردان. . . مغرور. . . قانع. . . با یک پیچیدگی ساده. . . و مقداری بی حوصلگی زیاد. . . برای تویی که چهره را میپرستی نه سیرت ادمی را. . . هیچ ندارم. . . راهت را بگیر و برو. . . حوالی ما توقف ممنوع است.

 

[MisyoMasoud]

پاییز را تکرار کرده ام
​

​

در بطن سینه ام
​

​

من زاده ی​

یک روز خاص​

​

در پی افتادن هر برگ زرد !​

​

منتظر متولد شدن​

​

در هر آغوش تو ام​

​

و این یک رویا نیست​

​

پاییز در راه است ..!
​

 

[MisyoMasoud]

بیا دست بکشیم
​

تو از من
​

من از خودم​

اینطوری​

هم تو به زندگی ات می رسی​

هم من می میرم!
​

 

[MisyoMasoud]

من با ...
​

حرف می زنم
​

من به...​

عاشقم​

جای خالی ات دیگر​

کلمه نمی گذارم!​

 

[mani24]

حکایت من , تو

حکایت " قهوه" ایست که امروز به یاد تو تلخ تلخ نوشیدم...
که با هر جرعه اش بسیار اندیشیدم
این طعم رو دوست دارم یا نه؟!
و آنقدر گیر کردم بین دوست داشتن و نداشتن
که انتظار تموم شدنش را نداشتم!
و تمام که شد فهمیدم باز هم قهوه می خواهم ... حتی تلخِ تلخ

 

[بهار00]

[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]به چشمهايت که نگاه ميکنم[/FONT]

[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]نفسم مي گيرد[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]چشمهايت[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]مي گويند که دلت[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]هواي رفتن دارد[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]و من ميدانم[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]دنيا تو را ازمن خواهد گرفت[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]و من مي دانم[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]که نمي شود حواست را پرت کنم[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]و بخواهم کمي بيشتر بماني[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]?چشمهايت[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]انگار[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]امتداد تمام ِ جاده هاي دنياست[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif] [/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]مي روي....و مي دانم .....[/FONT]

[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]نفسم مي گيرد[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]?نفسم مي گيرد.[/FONT]

 

[بهار00]

نبودنت عجیب خرابه ای به بار آورده !

نگاه کن

مدت هاست در تلاشند تا مرا از زیر آوار تنهایی هایم بیرون بکشند…

 

[رجایی اشکان]

استعداد عجیبی در شکستن داری ، قلب ، غرور ، پیمان
استعداد عجیبی در نشستن دارم ، به پای تو ، به امید تو ، در انتظار تو

 

[رجایی اشکان]

تو رفته ای و من افتاده ام
تو از دست
من ازپا...!

 

[بهار00]

وقتـی از چشمت افتـادم

مثل قطـره اشـک

دیگه فـرقــی نمیکــنه کــجــا بـاشـم گـوشــه چــشــم..

روی گـــونــه..

یـا روی خــاک..

مــن دیگـــه چــکیــدم...

 

[رجایی اشکان]

روزهای دور از تورا هرگز نخواهم شمرد
تاهمیشه بگویم
همین دیروز بود...!

 

[بهار00]

ديگر تمــــ ـــام شد...

آرزوهــــ ـــايم را گذاشتم در كــــ ـــوزه

و با آبش قرصهاى اعصــــ ـــابم را ميخــــ ـــورم...

 

[بهار00]

دوســــــــت داشتن ؛ زبان ٬ زمان ٬ راه ٬ دلیل ٬ نشانه نمیخــــــــواهد...

دوســــــــت داشتن دل میخــــــــواهد

و یک “مــــــــن” می خواهد و یک “تــــــــو”...

 

[رجایی اشکان]

نافم را که بریدند
فاصله ها شد تقدیر من
بله
ازهمان وقتها شروع شد بی تو بودنم...!

 

[بهار00]

دلم می گیردوقتی خوب می دانم

حتی روز " مرگم "هم با هم تفاهم نخواهیم داشت

من سفید می پوشم و تو سیاه...

 

[رجایی اشکان]

قوانین علم را بهم زده ای
نبودنت وزن دارد
تهی اما سنگین...!

 

[بهار00]

مثل باران های بی اجازه

وقت وبی وقت

درهوایم پراکنده ای

ومن بی هوا

ناگهان خیسم از تو ...

 

[رجایی اشکان]

این روزها
آشوب تراز پس کوچه های مصر
دل زلیخاست
کجایی عزیز...!

 

[بهار00]

نشانی قلبت را هرگز از یاد نبرده ام

فرسنگها هم دور باشی

هوایت که به سرم بزندمی نشانمت

کنار رویا هایم

دستهای دلواپسی ام راقفل میکنم به بودنت

توهمان جان منی

که گاهی می رسی به لبهایم...

 

[رجایی اشکان]

سرمای نبودنت بدتراز سرمای این زمستان لعنتی
لرزه انداخته چهارستون دلم را
گریه ام میگیرد وقتی میبینم
آنکه همه دنیای من بود
منت دیگری را میکشد...!

 

[بهار00]

میخواستم
در خاطر تو
مثله هیچکس نباشم
اماعاقبت
برای تو
هیچکس شدم...

 

[zohre_1371]

برای تو مینویسم !!!
خودم !1!!
در نقابی زیبا

 

[بهار00]

گاهــــی دلم بی هــوا، هوایت را میکنــد
هوای تویی که هیـــچ گاه هوایم را نداشتــــی ...

 

[zohre_1371]

only for you !!!

only for you !!!

 

[بهار00]

زنـدگــــــی همیـــن شبهـای بـی تــوست

لبــــــــریز هـق هـق

در پنـــــــاه اشــــک...

 

[zohre_1371]

گاهی باید رفت و آنچه ماندنی ست را جا گذاشت
مثل یاد، مثل خاطره،مثل لبخند
رفتنت ماندنی و با ارزش می شود، وقتی که باید بروی، بروی
و ماندنت پوچ و بی فایده است، وقتی که نباید بمانی، بمانی ..