با فرجه ها چه مي كنيد؟

[monrose]

حتما دوستان با اين لغت آشنا هستن... :دي
با اين حال تعريفش اين پايين اومده... خب بگين ببينيم چه جوري داريد ازين ايام مبارك (!) استفاده مي كنيد؟ :دي
فرجه:

1- به یک هفته قبل از شروع ترم گفته می شود که گاهی دانشگاه ها تعطیل می کنند. گاهی نیز دانشجویان به بهانه ی درس خواندن. (به طور کلی تاکنون رؤیت نشده است که دانشجو جماعت در این زمان به دانشگاه بیایند!!!) 2- زمانی برای رفتن خوابگاهی ها به شهرشان! 3-زمانی برای شروع یللی تللی های دانشجویان بومی!! 4- نام آن برگرفته از یکی از مبانی رادیکال است.

 

[عطر بارون]

وقتی یاد امتحانا میوفتم عذاب وجدن میگیرم چن روزه تعطیلم فقط تا الان 3 صفحه درس خوندم

 

[monrose]

«فرهنگ لغات دانشجویی»:

«فرهنگ لغات دانشجویی»:

«فرهنگ لغات دانشجویی»:

the jozveh)جزوه​

1- وسیله ای که در دست دانشجو جماعت بخصوص سال بالایی ها زیاد مشاهده می شود. 2- مجموعه ای از چند ورق A4 به هم ور!! 2- رفرنس استادان تازه کار!! 3- گاهی این وسیله بین دانشجویان مونث ومذکر رد وبدل می گردد که موجب تشکیل چیزی به نام «عشق» می شود. 4-بعد از امتحان از ابزار مهم شیشه پاک کن ها و سبزی فروشان به شمار می رود!!!! 5-وسیله ای مهم برای ترسیم کاریکاتور اساتید در حاشیه! 6- گل سرسبد درس و دانشگاه!!!

 

[monrose]

(the ammeh khanom) عمّه خانم ​

1- به مسئول مسن خوابگاه خواهران گفته می شود که همه نسبت به وی ارادت عجیبی دارند! 2- دانشجوی دختر و مجرد سال هفتم پزشکی نیز به این نام معروف است!!

 

[monrose]

the salone motaleeh) سالن مطالعه

1-مکانی در دانشکده که برای امور مختلفی از جمله بلوتوث بازی، میز گردهای تفننّی، گفت و شنود درد دل های دوستانه واز این قبیل کارها مورد استفاده ی دانشجویان قرار می گیرد. 2-مکانی که در زمان ایران باستان، گاهاً مشاهده می شد که در آن اشخاصی به درس خواندن نیز مشغولند!

 

[monrose]

the telephone hamrah) تلفن همراه
​

1- وسیله ای برای «کلاس گذاری» در برابر دوستان وآشنایان. (البته به دلیل اینکه امروزه هر ننه قمری این دستگاه را دارد، این کاربرد کاهش یافته است!!) 2-دستگاهی که در هنگام امتحانات نباید همراه داشت. (کیه گوش کنه؟!!) 3-وسیله ای برای تک زنگ زدن برای این و آن! 4-نوعی ابزار تقلب حرفه ای ها!

 

[cinderella]

وقتی یاد امتحانا میوفتم عذاب وجدن میگیرم چن روزه تعطیلم فقط تا الان 3 صفحه درس خوندم

باز خوبه 3 صفحه خوندي من كه هيچي نخوندم چي بگم؟؟؟

 

[ENIGMA.]

(the ammeh khanom) عمّه خانم ​

1- به مسئول مسن خوابگاه خواهران گفته می شود که همه نسبت به وی ارادت عجیبی دارند! 2- دانشجوی دختر و مجرد سال هفتم پزشکی نیز به این نام معروف است!!

منظورت همون سگی هست که می بندند دم در خوابگاه پاچه بگیره ؟؟؟

 

[monrose]

منظورت همون سگی هست که می بندند دم در خوابگاه پاچه بگیره ؟؟؟

والا من خوابگاهي نيستم...
شما بايد بگيد اينو...

 

[monrose]

باز خوبه 3 صفحه خوندي من كه هيچي نخوندم چي بگم؟؟؟

خوبي سيندي؟ كم پيدايي؟

وقتی یاد امتحانا میوفتم عذاب وجدن میگیرم چن روزه تعطیلم فقط تا الان 3 صفحه درس خوندم

منم چيزي نخووندم...

 

[cinderella]

خوبي سيندي؟ كم پيدايي؟

قربانت!!!!!

ما اين زير ميرا هستيم...........

 

[عطر بارون]

باز خوبه 3 صفحه خوندي من كه هيچي نخوندم چي بگم؟؟؟

منم چيزي نخووندم...

پس همدردیم بیاین با هم گریه کنیم از دسته این دنیا که نمیزاره ما جوونی کنیم............

 

[monrose]

قربانت!!!!!

ما اين زير ميرا هستيم...........

اين چه حرفيه...
شما سروري...

 

[HaQiQaT]

فعلا که فقط استراحت میکنیم

 

[mina jojo]

منم که ماشالا نمیدونم از اول سال در حال تفریحم

 

[storm]

ما كه با فرجه ها كاري نمي كنيم اگه فرجه ها با ما كاري نكنن شانس اورديم

 

[AminNePo]

بنده دچار بیماری مهلک بی فرجگی شدم!!!!!!
هم کلاسا رو میرم از اون طرف دارم امتحانا رو هم میدم!!!!!!!

 

[maryam-d]

بنده دچار بیماری مهلک بی فرجگی شدم!!!!!!
هم کلاسا رو میرم از اون طرف دارم امتحانا رو هم میدم!!!!!!!

 

[AminNePo]

خو تعجب نداره!!!!!
از یه ور الان دارم امتحانای کارگاهی رو میدم!!!!!!
بعدش تا 18م برم کلاس
19م اولین امتحان تئوریم رو باید بدم!!!!

 

[maryam-d]

خو تعجب نداره!!!!!
از یه ور الان دارم امتحانای کارگاهی رو میدم!!!!!!
بعدش تا 18م برم کلاس
19م اولین امتحان تئوریم رو باید بدم!!!!

چه وحشتناك

 

[AminNePo]

چه وحشتناك

از وحشتم گذشته!!!
میخوام همه دانشگاهو رو اعدام کنم!!!!

 

[maryam-d]

از وحشتم گذشته!!!
میخوام همه دانشگاهو رو اعدام کنم!!!!

 

[AminNePo]

آره حال میده!!!
حداقل آرزو به دل نمیمیرم!!!

 

[adel_salehi2000]

باز خوبه 3 صفحه خوندي من كه هيچي نخوندم چي بگم؟؟؟

ماهی رو هروقت از آب بگیری تازست

 

[adel_salehi2000]

منظورت همون سگی هست که می بندند دم در خوابگاه پاچه بگیره ؟؟؟

آره اتفاقاً من بجای سگ بهش میگم:فاطی کماندو

 

[maryam-d]

آره اتفاقاً من بجای سگ بهش میگم:فاطی کماندو

 

[عطر بارون]

آره اتفاقاً من بجای سگ بهش میگم:فاطی کماندو

مگه مسئول خوابگاهتون زنه؟؟؟؟؟؟؟؟؟

 

[adel_salehi2000]

اگه فرجه ها بهم خوش میگذشت بهش قول میدادم که شب امتحان تا صبح درسمو بخونم البته نصف کتاب دست نخورده میموند..........

 

[adel_salehi2000]

مگه مسئول خوابگاهتون زنه؟؟؟؟؟؟؟؟؟

آره ولی فقط یه ترم بود بعدش رفت.

 

[The SAW]

بنده دچار بیماری مهلک بی فرجگی شدم!!!!!!
هم کلاسا رو میرم از اون طرف دارم امتحانا رو هم میدم!!!!!!!

اوخی نازی ... می خوای فرجه هامو باهات قسمت کنم ؟