چرا انقدر نااميد؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
چرا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
به نظر شخصي من اين ما هستيم كه خدا رو فراموش كرديم شايد اگر ذره اي به اونچه كه خودمون به عنوان امضا پايين پستامون نوشتيم اعتقاد داشتيم
الان به خدا و زندگي كه داريم يه جور ديگه نگاه ميكرديم.
وجود مشكلات آدم رو به خدا نزديكتر ميكنه آينده رو شيرينتر ميكنه روح ادم رو بزرگتر ميكنه
هميشه به خدا ميگم خدايا اون حكمتي رو كه توي اين اتفاق براي من گذاشتي زودتر به من بفهمون تا اروم بگيرم.
یاد مازیار فلاحی انداختیم....چرا انقدر ناامید....چرا انقدر با تردید...به تو نزدیگه نزدیکم...به تو نزدیکتر از خورشید.....بزار دستاتو تو دستااااااااااااام...حالاااااااااا..............





ممنون....

ولی باهمه مشکلاتی کهست من اصلا دلم نمیخواد به بچگیم برگردم
الان تنهام ولی میتونم سرخودمو گرم کنم اما تنهاییای دوران بچگیم خیلی سخت بود
هیچ همبازی ای نداشتم
اوخیییییییییی.............

مگه الان نیستی
مگه الان نیستی



خو معلومه که توچولوام....

[/QUOTE]هوا گرفته بود..باران میبارید...کودکی گفت:خدایا گریه نکن..درست میشه!!!(آره اینجوریاس!!!)
هر وقت تهنا(همون تنهای خودمون)شدی ناراحت نشو...بدون خدا همه رو بیرون کرده تا خودت باشی و خودش!!!!........(نبینم دلت گرفته کوچکولووووووووووو!!!قربون اول دل گرفتت...بره کی؟؟؟!!!
)
گاهی اوقات خدا تمام درها رو میبنده و پنجره ها رو قفل میکنه...زیباست اگه فکر کنی بیرون طوفانه و خدا میخواد از تو محافظت کنه...

کی؟؟؟ کی؟؟؟ کیههههههه؟؟؟
