اینجا همه چی در همه

Ћцвгіѕ Ǥіяl

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
~•~برای چراغهای همسایه اتــــــ هم نـــــــــــور آرزو کـــــنــــــــــ . . .~•~

~•~بی شکــــــــــــــــ حوالـــــــــــــی اتــــــ روشنتر خــواهـــدـ شـــــدـ . . .~•~

 

Ћцвгіѕ Ǥіяl

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
ایستاده بود و به ویترین فروشگاهی نگاه می کرد

زنی در حال عبور اورا دید

اورا به داخل فروشگاه برد و برایش لباس و کفش خرید

و گفت مواظب خودت باش

کودک پرسید : ببخشید خانم شما خدا هستید؟؟؟

زن لبخند زد و پاسخ داد: نه من فقط یکی از بنده های خدا هستم

کودک گفت : می دانستم با او نسبتی داری....
 

Ћцвгіѕ Ǥіяl

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز

گاهی اوقات دلم میخواهد خرمایی بخورم و برای خودم فاتحه ای بفرستم . . .شادیش ارزانی کسانی که رفتنم را لحظه شماری میکردند . . .

 

Ћцвгіѕ Ǥіяl

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
فآحِشِه می خـوآنیـم زنـآن را ..
امـا مـَردان رآ چه ؟!

هیـچ نـِشآنـی نـَخـوآهـَنـد داشـت ، هـیـچ !

حـَرفـی پـُشـتِ سـرشآن نـیـسـت !

مـی گـویـنـد : مـَرد اسـت !!

مـَرد اسـت یـآ نـآمـَرد ؟!

مـَسـئـولِ نـآبـودی زنـدگـی هـاسـت ..

اگـر مـَرد هـآیـی نـبـآشَنـد نـآسآلِم ،

آیـا زنـآن فـآحِشـه مـی شـونـد ؟!





 

Ћцвгіѕ Ǥіяl

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
لعنـــت بـــه من چـــه ســـاده دل ســـپردملعنـــت به مـــن اگه واســـش میـــمـــردم
دســـت منـــو گرفـــت و بعـــد ولـــم کـــردلعنـــت بـــه اون کســـی که عاشـــقم کـــرد
یکـــی بگـــه یکـــی بگـــه که مـــاه من کـــی بـــوده ؟مســـبب گنـــاه مـــن کـــی بـــوده ؟
 

Ћцвгіѕ Ǥіяl

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
[FONT=‍tahoma]
[/FONT]

اون لحظه ک گفتی صد تا بهتر از تو پیدا کردم...


یاد اون روزی افتادم که ب صد تا بهتر از تو گفتم...
من بهتـــــــرین را دارم
 

Ћцвгіѕ Ǥіяl

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
زن که باشی ،
عاقبت یک جایی ، یک وقتی
به قول شازده کوچولو ،
...دلت اهلیهِ یک نفر می شه ..
و دلت ،
برای نوازش هاش تنگ می شه ؛
حتی برای نوازش نکردنش !
برای حرف نزدناش ..
برای بد اخلاقیاش ..
برای بی تفاوتیهاش ...
تو می مونی و دلتنگی ها ،
تو می مونی و قلبی که لحظه های دیدار تند تر می تپه ....
سراسیمه می شی ،
بی دست و پا می شی ،
دلتنگ می شی ،
دلواپس می شی ،
دلبسته می شی ؛
و می فهمی ،
نمی شه "زن" بود و عاشــــــــــق نبود ...





 

Ћцвгіѕ Ǥіяl

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دقیقا نمیدونم دیروز بود یا پریروز...داشتم واسه خودم راه میرفتم و فکر می کردمبازم دقیقا نمیدونم به چی!!!ولی رفته بودم تو حال خودم یهووووووصدای ترمز ماشین اومداز جام پریدم داشتم از خیابون رد می شدم یه ماشین از کنارم رد شد و یه فحش آبدار داد و رفتمنم زدم زیر خندهاصلا نمیدونستم به خاطر فکر کردن به چی داشتم می مردمشما اینجوری شدین؟؟
 

Ћцвгіѕ Ǥіяl

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
بـه سلامتـیه کسـی کـه تصـور نبـودنـش
تلـختــرین واقعـیت زنـدگـی آدمــه …

 

Similar threads

بالا