ایران در زمان باستان و حال...........چرا؟(وطن پرست ها به پاخیزید)

reza.izadi

عضو جدید
این تاپیک مخصوص ایرانی های میهن دوست است.
این نقشه ی سرزمین فردی به نام داریوش کبیر است که نام سرزمینش را ایران نهاد.



و این هم نقشه ایران در سالهای اخیر.




این هم وصیت نامه داریوش
واپسین سخنان داریوش بزرگ
اینک که من از دنیا میروم 25 کشور جزو امپراتوری ایران است. در تمام این کشورها پول ایران رواج دارد و ایرانیان در آن کشورها دارای احترام هستند و مردم آن کشورها نیز در ایران محترم شمرده می شوند. جانشین من خشایار باید بداند همانند من در حفظ این کشور بکوشد و راه نگهداری این سرزمین ها این است که در امور داخلی آن ها دخالت نکند و مذهب آنها را محترم بشمارد. اکنون که من از دنیا می روم تو 12 کرور زر در خزانه سلطنتی داری و این زرها یکی از ارکان قدرت توست زیرا قدرت پادشاه فقط به شمشیر نمی باشد بلکه به ثروت نیز می باشد البته به خاطر داشته باش که تو باید به زرها بیفزایی نه اینکه از آن بکاهی ، من نمی گویم که در موقع ضروری از آن برداشت نکنی زیرا قاعده زر در زرخانه این است که هنگام ضرورت از آن برداشت کنی اما در اولین فرصت آنچه برداشتی برگردانی مادرت آتوسا بر من حق دارد و پیوسته وسایل رضایت خاطرش را فراهم کن 10 سال است که من مشغول ساختن انبارهای غله در کشور هستم من روش ساختن این انبارها را که با سنگ بنا می شود و به شکل استوانه ای است را از کشور مصر آموختم و چون انبارها پیوسته تخلیه می شود حشرات در آن بوجود نمی آید و غله بدون اینکه فاسد شود چند سال می ماند تو باید بعد از من ساختن انبارهای غله را ادامه دهی تا اینکه همواره آذوغه2 یا 3 سال کشور ذخیره باشد. هرگز دوستان و ندیمان خود را به کارهای مهم مملکتی نگمار و برای آنها همان مزیت دوست بودن با تو کافی است چون اگر دوستان و ندیمان خود را به کارهای مملکتی بگیری و آنها به مردم ظلم کنند و استفاده نا مشروع نمایند تو نخواهی توانست آنها را به مجازات برسانی چون با تو دوست هستند و تو نا چاری که رعایت دوستی را بنمایی . کانالی را که می خواستم بین شط نیل و دریای سرخ ایجاد کنم به اتمام نرسیده و تمام کردن آن از نظر بازرگانی و جنگی خیلی اهمیت دارد و تو باید این کانال را به اتمام برسانی همچنین عوارض تردد کشتی ها نباید آنقدر سنگین باشد که ناخدایان ترجیح دهند که از آن نگذرند. اکنون قشونی به مصر فرستاده ام تا در قلمرو ایران نظم برقرار سازد ولی فرصت نکردم قشونی به یونان بفرستم . تو با ارتشی قوی و نیرومند به یونان حمله کن و به آنان بفهمان که پادشاه ایران قادر است مرتکبین فجایع را نابود کند. توصیه دیگر من به تو این است که هرگز دروغگو و مملق را به خود راه مده چون هر دوی آنها آفت سلطنت هستند و هرگز عمال دیوان را بر مردم مسلط مکن و برای اینکه آنها در هنگام اخذ مالیات بر مردم مسلط نشوند. قانونی وضع کن که تماس آنها با مردم کمتر شود. افسران و سربازان را راضی نگهدار چرا که اگر با آنها بدرفتاری کنی آنها نمی توانند معامله متقابل کنند اما در میادین نبرد تلافی خواهند کرد ولو به قیمت کشته شدنشان. امر آموزش را ادامه بده تا اتباع تو بتوانند بخوانند و بنویسند تا فهم و عقل آنها فزونی یابد در این صورت با اطمینان بالاتری می توانی سلطنت نمایی. همواره حامی کیش یزدان پرستی باش اما هیچ قومی را مجبور مکن که پیرو کیش تو باشند و پیوسته به خاطر داشته باش که هرکس آزاده است از هر کیش و آیینی که میل دارند پیروی نمایند. پس از مرگ بدنم را بشوی و آنگاه در کفن بپیچان و در تابوت سنگی قرار ده و در قبر بگذار اما قبرم را مسدود مکن تا هر زمانی که تابوت مرا بینی دریابی که پدرت زمانی پادشاهی مقتدر بوده است و تو نیز همچون من روزی خواهی مرد و با دیدن تابوت من غرور بر تو غلبه نخواهد کرد اما وقتی مرگ خود را نزدیک دیدی بگو که قبر مرا مسدود نمایید و وصیت کن تا پسرت نیز در مورد تو چنین نماید. زنهار زنهار هرگز هم مدعی و هم قاضی نیست به کسی ادعایی داری موافقت کن یک قاضی بیطرف آن را بررسی و حکم نماید زیرا مدعی اگر قاضی شود ظلم خواهد کرد. هرگز از آباد کردن دست برندار زیرا قاعده این است که وقتی کشوری آباد نشود رو به ویرانی خواهد رفت. آباد کردن حفر قنات و احداث جاده و شهرسازی را در درجه اول قرار ده. عفو و سخاوت را فراموش مکن و بدان که بعد از عدالت برجسته ترین صفت پادشاهی عفو و سخاوت است ولی موقعی است که نسبت به تو خطایی کرده باشند و تو آن را عفو کنی ظلم کرده ای دیگر چیزی نمی گویم و این اظهارات را با حضور کسانی غیر از تو که اینجا هستند عنوان داشتم تا اینکه بدانند قبل از مرگ من این توصیه ها را کردم و آنک بروید و مرا تنها بگذارید زیرا احساس می کنم مرگ من نزدیک است.








 

reza.izadi

عضو جدید
چرا ایران که پهناوریش به اندازه ی یک قاره بوده است حالا باید به یک کشور کوچک جهان سومی تبدیل شود.چرا؟
ایرانی که همیشه و پدید اورنده ی علم و اختراع کننده ی وسایل جدید و پیشرفته بوده است حالا باید به فناوری ای(انرژی هسته ای) که متعلق به حدود 30 الی 40 سال پیش بوده است افتخار کند!!!!!!!!
دوستان کمی فکر کنید.
یک کم تفکر کنیم.
واقعا این رسم امانتداری است که سرزمین داریوش را به وضع در اوریم.ما سرزمینش را اشفته نکردیم ولی برای ارتقا و پیشرفت سرزمینش چه کار کرده ایم؟
ما ایرانی ها فقط وارث اسم داریوش هستیم ولی از راه و رسم و اخلاق او هیچی رو به ارث نبردیم.
یا اگه ارث هم برده ایم نمی خواهیم کاری انجام دهیم.

 

reza.izadi

عضو جدید
ایران

ایران

به گفته ی دکتر شریعتی:
"ما گذشته پرستیم نه گذشته گرا. به همین دلیل گذشتمان از ایندمان درخشان تر است"
تا کی می خواهیم به این وضع اشفته ادامه بدیم!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
یه سوال ازتون دارم دوست دارم رک جواب بدین.
چندتا کار برای ابادی و سربلندی ایران انجام داده ایم؟
ایا می توانستیم بهتر از اینی که هستیم باشیم؟
به نظر شما اگه همچنان به این وضعیت ادامه بدیم 100 سال دیگر ایران چی می شود؟
چیزی از ایران می ماند؟
 

reza.izadi

عضو جدید
ایران

ایران

خواهش می کنم یه کم در مورد این مطالب تفکر کنید.
1- اسراییل کشوری است که از ظهورش 60یا در نهایت 100 می گذرد.
میدونید علم فیزیک دنیا دست این کشوره!می دونید داره چه کار میکنه!
در فرایند هسته ای (که ما هنوز نتوانسته ایم بهع طور کامل چرخه اش را بدست اوریم)به طور ساده شکافتن اتم یعنی جدا کردن نوترون و پروتون و الکترون که انرژی زیادی حاصل میشه از شکافتن اتم.
حالا اسراییلی ها می خواهند نوترون و پروتون که ساخته شده از "کوارک"(کوچکترین شی دنیا) را بشکافد.در حال حاضر اغلب دانشمندان فیزیک دنیا در اسراییل جمع هستن دارن روی این بحث کار می کنند و دارن به یه نتیجه ای می رسند که اگر در هنگام شکافتن کوار ک نتوان انرژی حاصله را کنترل کنند باعث نابودی ان کره می شود.
میتوانید تصور کنید دارن چیکار می کنند.
ناسا داره برای اسراییل توی کره مریخ یک ازمایشگاه به همین منظور درست می کنه.
حالا ما داریم هی بحث از حقوق بشر می کنیم!بحث در مورد چیزهای بیهوده.
ما مثل کبک سرمونو زیر برف کرده ایمو داریم خودمونو گول می زنیم.
 

reza.izadi

عضو جدید
انگلیسی ها برای اینکه زبان انگلیسی جایگزین زبان عربی(زبان رایج دنیا در 17قرن فکر کنم )
یک برنامهی 200 ساله برنامه ریزی کردند و دولت را مجبور به پذیرفتن هزینه های اینکار کردند.
ولی ما چکار کردیم؟
تا حالا برنامه ای بیشتر از 5 سال داشته ایم که بتوانیم بهش عمل کنیم!
 

reza.izadi

عضو جدید
خواهش می کنم این مطالب را به دقت مطالعه کنید.

آیا میدانید : اولین مردمانی که سیستم اگو یا فاضلاب را جهت تخلیه آب شهری به بیرون

از شهر اختراع کرد ایرانیان بودند


2-
آیا میدانید : اولین مردمانی که اسب را به جهان هدیه کردند ایرانیان بودند


3-آیا میدانید : اولین مردمانی که حیوانات خانگی را تربیت کردند و جهت بهره مندی از آنان استفاده کردند ایرانیان بودند


-4آیا میدانید : اولین مردمانی که مس را کشف کردند ایرانیان بودند



5-آیا میدانید : اولین مردمانی که آتش را در جهان کشف کردند ایرانیان بودند



6-آیا میدانید : اولین مردمانی که ذوب فلزات را آغاز کردند ایرانیان بودند در شهر سیلک در اطراف کاشان



7-آیا میدانید : اولین مردمانی که کشاورزی را جهت کاشت و برداشت کشف کردند ایرانیان بودند



8-آیا میدانید : اولین مردمانی که نخ را کشف کردند و موفق به ریسیدن آن شدند ایرانیان بودند



9-آیا میدانید : اولین مردمانی که سکه را در جهان ضرب کردند ایرانیان بودند



10-
آیا میدانید : اولین مردمانی که عطر را برای خوشبو شدن بدن ساختند ایرانیان بودند



-11آیا میدانید : اولین مردمانی که کشتی یا زورق را ساختند ایرانیان بودند به فرمان یکی از پادشاهان زن ایرانی



-12آیا میدانید : اولین ارتش سواره نظام در دنیا توسط سام ایرانی با 115 سرباز اختراع شد



13-آیا میدانید : اولین مردمانی که حروف الفبا را ساختند در 7000 سال پیش در جنوب ایران ، ایرانیان بودند



-14
آیا میدانید : اولین مردمانی که شیشه را کشف کردند و از آن برای منازل استفاده کردند ایراینان بودند



-15آیا میدانید : اولین مردمانی که زغال سنگ را کشف کردند ایرانیان بودند



-16آیا میدانید : اولین مردمانی که مقیاس سنجش اجسام را کشف کردند ایرانیان بودند



17-آیا میدانید : اولین مردمانی که به کرویت زمین پی بردند ایرانیان بودند



-18آیا میدانید : اولین مردمانی که قاره آمریکا را کشف کردند ایراینان بودند( لشکریان داریوش بزرگ ) ، و کریستف کلمب و واسکودوگاما بر اثر خواندن کتابهای ایرانی که در کتابخانه واتیکان بوده به فکر قاره پیمایی افتادند



-19آیا میدانید : کلمه شاهراه از راهی که کورش کبیر بین سارد پایتخت کارون و پاسارگاد احداث کرد گرفته شده است



-20آیا میدانید : کورش کبیر در شوروی سابق شهری ساخت به نام کورپولیس که خجند امروزی نام دارد



-21آیا میدانید : کورش پس از فتح بابل به معبد مردوک رفت و برای ابراز محبت به بابلی ها به خدای آنان احترام گذاشت و در همان معبد که بیش از 1000 متر بلندی داشت برای اثبات حسن نیت خود به آنان تاج گذاری کرد



-22آیا میدانید : اولین هنرستان فنی و حرفه ای در ایران توسط کورش کبیر در شوش جهت تعلیم فن و هنر ساخته شد



-23آیا میدانید : دیوار چین با بهره گیری از دیواری که کورش در شمال ایران در سال 544 قبل از میلاد برای جلوگیری از تهاجم اقوام شمالی ساخت ، ساخته شد



-24آیا میدانید : اولین سیستم استخدام دولتی به صورت لشگری و کشوری به مدت 40 سال خدمت و سپس بازنشستگی و گرفتن مستمری دائم را کورش کبیر در ایران پایه گذاری کرد


-25آیا میدانید : کمبوجبه فرزند کورش بدلیل کشته شدن 12 ایرانی در مصر و اینکه فرعون مصر به جای عذر خواهی از ایرانیان به دشنام دادن و تمسخر پرداخته بود ، با 250 هزار سرباز ایرانی در روز 42 از آغاز بهار 525 قبل از میلاد به مصر حمله کرد و کل مصر را تصرف کرد و بدلیل آمدن قحطی در مصر مقداری بسیار زیادی غله وارد مصر کرد اکنون در مصر یک نقاشی دیواری وجود دارد که کمبوجیه را در حال احترام به خدایان مصر نشان میدهد . او به هیچ وجه دین ایران را به آنان تحمیل نکرد و بی احترامی به آنان ننمود .
-26آیا میدانید : داریوش کبیر با شور و مشورت تمام بزرگان ایالتهای ایران که در پاسارگاد جمع شده بودند به پادشاهی برگزیده شد و در بهار 520 قبل از میلاد تاج شاهنشاهی ایران رابر سر تهاد و برای همین مناسبت 2 نوع سکه طرح دار با نام داریک ( طلا ) و سیکو نقره را در اختیار مردم قرار داد که بعدها رایج ترین پولهای جهان شد .

-27آیا میدانید : داریوش کبیر طرح تعلمیات عمومی و سوادآموزی را اجباری و به صورت کاملا رایگان بنیان گذاشت که به موجب آن همه مردم می بایست خواندن و نوشتن بدانند که به همین مناسبت خط آرامی یا فنیقی را جایگزین خط میخی کرد که بعدها خط پهلوی نام گرفت . ( داریوش به حق متعلق به زمان خود نبود و 2000 سال جلو تر از خود می اندیشید . )
-28آیا میدانید : داریوش در پایئز و زمستان 518 - 519 قبل از میلاد نقشه ساخت پرسپولیس را طراحی کرد و با الهام گرفتن از اهرام مصر نقشه آن را با کمک چندین تن از معماران مصری بروی کاغد آورد .
-29آیا میدانید : داریوش بعد از تصرف بابل 25 هزار یهودی برده را که در آن شهر بر زیر یوق بردگی شاه بابل بودند آزاد کرد ..
-30آیا میدانید : داریوش در سال دهم پادشاهی خود شاهراه بزرگ کورش را به اتمام رساند و جاده سراسری آسیا را احداث کرد که از خراسان به مغرب چین میرفت که بعدها جاده ابریشم نام گرفت .
-31آیا میدانید : اولین بار پرسپولیس به دستور داریوش کبیر به صورت ماکت ساخته شد تا از بزرگترین کاخ آسیا شبیه سازی شده باشد که فقط ماکت کاخ پرسپولیس 3 سال طول کشید و کل ساخت کاخ ?? سال به طول انجامید .
-32آیا میدانید : داریوش برای ساخت کاخ پرسپولیس که نمایشگاه هنر آسیا بوده 25 هزار کارگر به صورت 10 ساعت در تابستان و 8 ساعت در زمستان به کار گماشته بود و به هر استادکار هر 5 روز یکبار یک سکه طلا ( داریک ) می داده و به هر خانواده از کارگران به غیر از مزد آنها روزانه 250 گرم گوشت همراه با روغن - کره - عسل و پنیر میداده است و هر 10 روز یکبار استراحت داشتند .
-33آیا میدانید : داریوش در هر سال برای ساخت کاخ به کارگران بیش از نیم میلیون طلا مزد می داده است که به گفته مورخان گران ترین کاخ دنیا محسوب میشده . این در حالی است که در همان زمان در مصر کارگران به بیگاری مشغول بوده اند بدون پرداخت مزد که با شلاق نیز همراه بوده است .
-34آیا میدانید : تقویم کنونی ( ماه 30 روز ) به دستور داریوش پایه گذاری شد و او هیاتی را برای اصلاح تقویم ایران به ریاست دانشمند بابلی "دنی تون" بسیج کرده بود . بر طبق تقویم جدید داریوش روز اول و پانزدهم ماه تعطیل بوده و در طول سال دارای 5 عید مذهبی و 31 روز تعطیلی رسمی که یکی از آنها نوروز و دیگری سوگ سیاوش بوده است .
-35آیا میدانید : داریوش پادگان و نظام وظیفه را در ایران پایه گزاری کرد و به مناسبت آن تمام جوانان چه فرزند شاه و چه فرزند وزیر باید به خدمت بروند و تعلیمات نظامی ببینند تا بتوانند از سرزمین پارس دفاع کنند .
-36آیا میدانید : داریوش برای اولین بار در ایران وزارت راه - وزارت آب - سازمان املاک -سازمان اطلاعات - سازمان پست و تلگراف ( چاپارخانه ) را بنیان نهاد .
-37آیا میدانید : اولین راه شوسه و زیر سازی شده در جهان توسط داریوش ساخته شد .
-38آیا میدانید : داریوش برای جلوگیری از قحطی آب در هندوستان که جزوی از امپراطوری ایران بوده سدی عظیم بروی رود سند بنا نهاد .
-38آیا میدانید : فیثاغورث که بدلایل مذهبی از کشور خود گریخته بود و به ایران پناه آورده بود توسط داریوش کبیر دارای یک زندگی خوب همراه با مستمری دائم شد .
-39آیا میدانید : در طول سلطنت داریوش کبیر 242 حکمران بر علیه او شورش کرده بودند و او پادشاهی بوده که با 242 مورد شورش مقابله کرد و همه را بر جای خود نشاند و عدالت را در سرتاسر ایران بسط داد . او در سال آخر پادشاهی به اندازه 10 میلیون لیره انگلستان ذخیره مالی در خزانه دولتی بر جای گذاشت .
*** داریوش در سال 521 قبل از میلاد فرمان داد : من عدالت را دوست دارم ، از گناه متنفرم و از ظلم طبقات بالا به طبقات پایین اجتماع خشنود نیستم .. ***

ولی حالا ما به کدوم یک از کارهامون می تونیم بنازیم!:cry::cry::cry::cry::cry::cry::cry::cry::cry::cry::cry:
 

نازي_مو

عضو جدید
کاربر ممتاز
برنامه .................... دلت خوشه
سران اين مملكت همه عربن
دارن فرهنگ عربهارو ساليان ساله به خوردمون مي دن
چادر عربي لباس عربي
فرهنگ عربي
عزاداري براي عربها
زبان عربي و ......................
يه نگاه به سران اين مملكت ببندازيد
در اينده هم ايران رو بين كشورهاي عربي تقسيم مي كنن همين گربه زخمي هم از بين مي ره
خدايا به داد ما برس
از فرهنگ تمدن اين مملكت چي مونده ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
 

reza.izadi

عضو جدید
سخنان دشمنان در مورد کوروش پادشاه ایران
هردوت گوید كوروش پادشاهی بزرگوار بخشنده و آسان گیر بود همچون دیگر خسروان به جمع مال و منال حریص نبود بلكه در بخشش و كرم افراط می كرد داد مظلومین را می داد و انچه را خیر خلق در آن بود هدف خود قرار داده بود.

گزنفون میگوید كوروش پادشاهی هوشیار و مهربان بود با نبوغ پادشاهی ملكات و فضائل حكما نیز در او جمع شده بود كوشش داشت كشور خود را به اوج عظمت برساند بخشش او بر جبروت و جلال او می چربید خدمت همنوع را شعار خود قرارداده بود و خوی او دادگستری و احقاق حق ستمدیدگان بود تواضع و نرم دلی جی كبر و غرور را در سر او اشغال كرده بود.

كوروش چنان شخصیت عظیم و بزرگی داشته كه دوست و دشمن به آن اعتراف كرده اند و چنان این شخصیت در جهان زبانزد خاص و عام بوده كه دشمنان آتشین ایرانیان هم به طور كامل نتوانسته اند آنرا محو نموده یا وارونه جلوه دهند .

پادشاهی واقعا سزاوار شما بود...
 

ebram0412

عضو جدید
کاربر ممتاز
برنامه .................... دلت خوشه
سران اين مملكت همه عربن
دارن فرهنگ عربهارو ساليان ساله به خوردمون مي دن
چادر عربي لباس عربي
فرهنگ عربي
عزاداري براي عربها
زبان عربي و ......................
يه نگاه به سران اين مملكت ببندازيد
در اينده هم ايران رو بين كشورهاي عربي تقسيم مي كنن همين گربه زخمي هم از بين مي ره
خدايا به داد ما برس
از فرهنگ تمدن اين مملكت چي مونده ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
کمی باهات موافقم از اینکه ما داریم عرب زدا می شوم .............
می دونید چرا بزرگداشت فردوسی دیگران می گیرن تو ایران اب از اب تکان نمی خوره .........
دوستان می دونید فردوسی بزرگ ما رو از دست عرب زدایی نجات داد ..........
اسلام خوبه ولی باید با فرهنگ ما اجین بشه تا فرهنگ غنی حاصل شود ...........
ولی نباید جوری باشد که فرهنگ ایرانی به فراموشی سپرده شود.......
این کارای حال حاضر توهینی است به تمام ایرانیا ........
کوروشا داریوشا فردوسیا ...............کجایین که ایران داره نابود می شه:cry::cry:

 

reza.izadi

عضو جدید
برنامه .................... دلت خوشه
سران اين مملكت همه عربن
دارن فرهنگ عربهارو ساليان ساله به خوردمون مي دن
چادر عربي لباس عربي
فرهنگ عربي
عزاداري براي عربها
زبان عربي و ......................
يه نگاه به سران اين مملكت ببندازيد
در اينده هم ايران رو بين كشورهاي عربي تقسيم مي كنن همين گربه زخمي هم از بين مي ره
خدايا به داد ما برس
از فرهنگ تمدن اين مملكت چي مونده ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

خوب مسیولین مملکت به ایرانی بودنشان اعتنا نمی کنند.
ایا خودت برای سربلندی ایران تصمیم به اینم کار گرفته ای؟
این بلایی است که خودمون سر خودمون اورده ایم.اگه بخوایم می تونیم که یاد ایران رو دوباره در دنیا برافراشته کینم.
اونم فقط یه جوری به نظرم میشه.
کسانیکه عاشق ایران هستند و دوستدار ایران باید هر کسی به نوبه ی خودش و بدون اینکه منتظر کمک دیگران باشه کارهایی هر چند کوچک ولی با استمرار انجام دهند.
قطره قطره جمع گردد وانگهی دریا شود.
زنده باد ایران
 

reza.izadi

عضو جدید
ایران

ایران

الان به هر که بگی جومونگ رو می شناسه.
حالا بگو بابک. سورنا. نادر و ...کمتر کسی پیدا میشه این افرادو بشناسه.
جومونگ که هیچی.اگه تمام قبیله جومونگ رو رو هم بذاری حریف هیچکدوم از اینا نمی شن.
اینا نامهایی از هزاران سرداران ایران باستان بوده است.

قلم روایت میکنه از نبرد کاره و دلاوری سورنا سپهسالار پارتی و تلافی ماراتون اونم چه جورش که رومیا سکته کردن از ترس...
سال ۵۵قبل از میلاد بود زمان سلطنت شاه دلاور ایران ارد یکم در این سال ارتش روم وارد ایران شد شکست بدی خورد برای جبران این شکست کراسوس کنسول روم در شرق و شاه ارمنستان ارتاوادس قصد حمله کردن به ایران ارد شاه صلح جو ایران درخواست صلح داد به توسط سفیرش در سلوکیه کراسوس گفت نیت خود را سلوکیه خواهم گفت ...سفیر ایران گفت اگر از کف دست من مویی بروید تو سلوکیه خواهی دید پیر مرد..
کراسوس با چهل و دوهزار رومی و سپاهیان گل (فرانسه)اسپانیاو یونان و جمعی عرب به قصد ایران امد قشون ایرانی از خراسان و اذربایگان لرستان خوزستانو گیلان و کرمانشاهان و مازندران بسیج شدند ودر راس انان سورنا جوان ایرانی بود مردی بلند بالا و با موی بلند و ظریف که اگر از پشت او را میدیدن فکر میکردند زنی است زیباو بلند بالا .

ارتاوادس ارمنی تعهد داد به روم شانزده هزار سواره دهدو سی هزار پیاده اما قبل از اینکار به تیر خشم لشکر خراسان و گیلان و مازندران گرفتار شد و ارد با سی هزار نیروپیاده به ارمنستان وارد شد و شکست فاحشی به ارتاوادس دادو او نه تنها قشون نتوانست بفرستدبلکه کل ارتش هشتاد هزار نفری وی نابود شد.
کراسوس وارد بیابان شد و فریب اعراب طرفدار ایران را خورد و در راه نیز مورد دستبرد اعراب حامی ایران واقع شد و یکی از شیوخ عرب نیز راه وی بدانجا نشان دادکه سورنا با قشون اماده منتظر بود .و تا نزدیک کاره یا حران پیش رفت.ناگهان سورنا پیداشد با شش هزار سوارهرومیان خیال کردند قشون ایران همانست و بدون تامل یورش بردندرومیان تشنه و خسته وارد گرداب شدندگرداب سورنا تیراندازن پارتی حمله میکردندو رومیان عاجز از صدای طبل و فریاد پارتیان مردان دلاور گل به خاک افتادندو گویند با یک نیزه سرباز ایرانی ۳مرد قوی هیکل گل کشته میشدند..
و پارتیان با اسلوب جنگ و گریز و نبرد سنگین روم را شکست دادند کراسوس که نابود شد در این حال فابیوس فرزند کراسوس که جنگ زیر نظر ژولیو سزار اموخته بود (یولیوس) وارد گرداب شد و به رغم شجاعت با هزارو چهارصد سرباز مغلوب یک گردان ششصد نفره سواره نظام سنگین پارت شدو کشته شد و کراسوس فرمان حمله داد که سر پسرش دید بر سر نیزه و اوکتاویوس فرار کرد و کراسوس سمت کوه رفت به مدد اعراب ولی باز گرفتار حیله اعراب طرفدار ایران شد وسورنا را دید با سواره سبک پارتی منتظر خودو کراسوس شکست یافت و با سورنا به قصد صلح حرکت کرد.
رومیان نگران کراسوس شده و با ایرانیان درگیر شدند و کراسوس کشته شد رومیان متوحش شده فرار کردند و خود را به اب انداختند و اسرای که به دست ایران اسیر شدندبه مرو رفتند و اسرای که گیر اعراب افتادند شدند برده یا کشته شدند و جمعا بیست و دو هزار رومی کشته شدند.
سر کراسوس به مجلس عروسی پاکر فرزند ارد در ارمنستان بردند و در پیشگاه ارد انداختند و نمایشنامه نویس یونانی ضد روم اوریپید تصنیف زیبا اجرا کرد در این مورد.و این فتح اثر غریبی در دنیا کرد و افسانه شکست ناپذیری روم را بر باد فنا داد. ((هر کس با ایران در افتاد عاقبت ور افتاد))... *و این شکست به روم فهماند جنگ با ایران و ارتش منظم ایران مانند نبرد با اقوام وحشی گل یا ژرمن نیست بلکه حتی فکر ان نیز اشتباه است*
 

reza.izadi

عضو جدید
درباره توسعه و گسترش آموزش و پرورش که از عوامل اصلی و اساسی رفاه و تامین اجتماعی است هخامنشیان کوشش بسیار زیادی به عمل آوردند و برخلاف تصور چنانکه منابع تاریخی نشان می دهدعموم مردم از آموزش و تحصیلات برخوردار بودند و مانعی برای تحصیل کسی وجود نداشت .
البته فرزندان طبقه اشراف و بالای جامعه از آموزش‌های متفاوتی برخوردار بودند که عملا توسط قشر پایین جامعه دسترسی به آن امکان پذیر نبود . همانطوری که امروز هم وجود دارد . وظیفه تعلیم و تربیبت در اوایل حکومت هخامنشیان برعهده موبد موبدان و روحانیون مذهبی بود و پس از آن به تدریج اقشار دیگر جامعه از جمله دانشمندان به این حوزه وارد شدند.

تربیت کودکان و نوجوانان در این دوره بیشتر با این هدف صورت می‌گرفت که آنان را دلیر و فداکار و خردمند و مفید به حال کشور پرورش دهند .
در نظام آموزشی عصر هخامنشی فرد ایرانی می‌بایست چنان پرورش می‌یافت که برای جامعه عضو مفید و سودمند باشد و منظور از تربیت آن بود که جوانان را دلیر و فداکار، خردمند و آراسته به زیور اخلاق و بالاخره مفید به حال کشور و جامعه بار آیند
 

reza.izadi

عضو جدید
وای بر مسئولین کشور ما

وای بر مسئولین کشور ما

کشور امریکا برای پاسداری و قدردانی از زحمات رییس جمهوران گذشته ی این کشور نام هر یک از بزرگترین ناوهای این کشور را به اسم این افراد می زدند.
حالاما ایرانی ها به دستور چه کسی که نمی دونم می خواهیم سلسله و پادشاهان تاریخ ایران باستان رو از کتابهای تاریخمون پاک کنیم که ما نفهمیم اجداد ما کسانی چون داریوش و کوروش بوده اند و این سرزمین ارثی است که از انها به ما رسیده است.
 

reza.izadi

عضو جدید
خاک بر سرم بشود که فکر میکردم بازی تخته نرد یک بازی ساخته شده به دستور خارجی ها است.ولی

داستان شطرنج و نرد
در زمان پادشاهی انوشیروان پادشاه هندوستان دیورسام بزرگ برای سنجش خرد و دانایی ایرانیان و اثبات برتری خود شطرنجی را که مهره‌های آن از زمرد و یاقوت سرخ بود، به همراه هدایایی باارزش به دربار ایران فرستاد و تخت ریتوس دانا را نیز گمارده انجام این کار ساخت.
او در نامه‌ای به پادشاه ایران نوشت: از آنجا که شما شاهنشاه ما هستید، دانایان شما نیز باید از دانایان ما برتر باشند. پس یا روش و شیوه آنچه را که به نزد شما فرستاده‌ایم (شطرنج) بازگویید و یا پس از این ساو و باج برای ما بفرستید.
شاه ایران پس از خواندن نامه چهل روز زمان خواست و هیچ یک از دانایان در این چند روز چاره و روش آن را نیافت، تا اینکه روز چهلم بزرگمهر که جوانترین وزیر انوشیروان بود به پا خاست و گفت: این شطرنج را چون میدان جنگ ساخته‌اند که دو طرف با مهره‌های خود با هم می‌جنگند و هر کدام خرد و دوراندیشی بیشتری داشته باشد، پیروز می‌شود. و رازهای کامل بازی شطرنج و روش چیدن مهره‌ها را گفت. شاهنشاه سه بار بر او درود فرستاد و دوازده هزار سکه به او پاداش داد. پس از آن تخت ریتوس با بزرگمهر به بازی پرداخت.
بزرگمهر سه بار بر تخت ریتوس پیروز شد. روز بعد بزرگمهر تخت ریتوس را به نزد خود خواند و وسیله بازی دیگری را نشان داد و گفت: اگر شما این را پاسخ دادید ما باجگزار شما می‌شویم و اگر نتوانستید باید باجگزار ما باشید. دیورسام چهل روز زمان خواست، ولی هیچ یک از دانایان آن سرزمین نتوانستند وین اردشیر را چاره گشایی کنند و بدین سان شاه هندوستان پذیرفت که باجگزار ایران باشد. این بازی نو تخته نرد بود.
مرحبا به این و هوش ذکاوت شما ایرانیان باستان.
ما باید کمی از شما یاد بگیریم...
 

m0nire

عضو جدید
کاربر ممتاز
این تاپیکو دیدم یاد یه چیزی افتادم.دلیل خسروپرویز برای پاره کردن نامه ی پیامبر که یکتا پرستی اجدادش رو مصداق گرفت و گفت جد و آبادش یکتاپرست بودند اما حالا یه عرب میخواد اونو به یکتاپرستی دعوت کنه:w05:شاید هیچ ربطی به اینجا نداشت اما میخواستم قدمت آیین زتشتی رو به یاد بیارم همین:w05:
 

yuza

اخراجی موقت
به همین منظور بنده شعری آماده کردم(دزدیدم) که براتون میخونم:
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]برخيز شتربانا، بربند كجاوه كز چرخ همى گشت عيان رايت كاوه[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]برشاخ شجر برخاست آواى چكاوه وز طول سفر حسرت من گشت علاوه

[FONT=arial, helvetica, sans-serif]بگذر به شتاب اندر، از رود سماوه در ديده من بنگر درياچه ساوه[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]وز سينه‏ام آتشكده پارس نمودار[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]از رود سماوه، زره نجد و يمامه بشتاب و گذر كن به سوى ارض تهامه[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]بردار، پس آنگه گهر افشان سر خامه اين واقعه را زود نما نقش به نامه[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]در سلك عجم، بفرست با پر حمامه تا جمله ز سر گيرند دستار و عمامه[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]جوشند چو بلبل به چمن، كبك به كهسار[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]بنويس يكى نامه به شاپو ذو الاكتاف كز اين عربان دست مبر، نايژه مشكاف[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]هشدار كه سلطان عرب، داور انصاف گسترده، به پهناى زمين، دامن الطاف[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]بگرفته همه دهر، ز قاف اندر تا قاف اينك بدرد خشمش پشت و جگر و ناف[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]آن را كه درد نامه‏اش از عجب و ز پندار[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]با ابرهه گو، خير به تعجيل نيابد كارى كه تو مى‏خواهى از فيل نيايد[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]رو تا به سرت جيش ابابيل نيايد بر فرق تو و قوم تو سجيل نيايد[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]تا دشمن تو، مهبط جبريل نيايد تاكيد تو در مورد تضليل نيايد[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]تا صاحب خانه نرساند به تو آزار[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]زنهار، بترس از غضب صاحب خانه بسپار بزودى شتر سبط كنانه[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]برگرد از اين راه و مجو عذر و بهانه بنويس، به نجاشى اوضاع [/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]آگاه كنش از بد اطوار زمانه وز طير ابابيل يكى بر به نشانه[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]كانجا شودش صدق كلام تو پديدار[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]بوقحف چرا چوب زند بر سر اشتر؟ كاشتر به سجود آمده با ناز و تبختر[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]افواج ملك را نگر، اى خواجه بهادر كز بال همى لعل فشانند و ز لب در[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]وز عدتشان سطح زمين يكسره شد پر چيزى كه عيان است چه حاجت به تفكر؟[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]آنرا كه خبر نيست، فگار است ز افكار[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]زى كشور قسطنطين يك راه بپوئيد وز طاق ايا صوفيه آثار بجوئيد[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]با پطرك و مطران و به قسيس بگوئيد كز نامه انگليون اوراق بشوئيد[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]مانند گيا، بر سر هر خاك، مروئيد وز باغ نبوت گل توحيد ببوئيد[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]چونان كه ببوئيد مسيحا به سر دار[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]اين است كه ساسان به دساتير خبر داد جاماسب، به روز سوم تير خبر داد[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]بر بابك برنا، پدر پير خبر داد بودا، به صنمخانه كشمير خبر داد[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]مخدوم سرائيل، به ساعير خبر داد و آن كودك نا شسته لب از شير خبر داد[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]ربيون گفتند و نيوشيدند احبار[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]از شق سطيح اين سخنان پرس زمانى تا بر تو بيان سازند اسرار نهانى[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]گر خواب انوشروان تعبير ندانى از كنگره كاخش تفسير توانى[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]بر عبد مسيح اين سخنان گر برسانى آرد به مداين درت از شام نشانى[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]بر آيت ميلاد نبى، سيد مختار[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]فخر دو جهان، خواجه فرخ رخ اسعد مولاى زمان، مهتر صاحبدل امجد[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]آن سيد مسعود و خداوند مؤيد پيغمبر محمود، ابو القاسم احمد[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]وصفش نتوان گفت به هفتاد مجلد اين بس كه خدا گويد: ما كان محمد(ص)[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]بر منزلت و قدرش يزدان كند اقرار[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]اندر كف او باشد از غيب مفاتيح و اندر رخ او تابد از نور مصابيح[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]خاك كف پايش به فلك دارد ترجيح نوش لب لعلش به روان سازد تفريح[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]قدرش ملك العرش به ما ساخته تصريح و اين معجزه‏اش بس كه همى خواند تسبيح[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]سنگى كه ببوسد كف آن دست گهر بار[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]اى لعل لبت كرده سبك، سنگ گهر را و اى ساخته شيرين كلمات تو، شكر را[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]شيروى، به امر تو، درد ناف پدر را انگشت تو فرسوده كند قرص قمر را[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]تقدير، به ميدان، تو، افگنده سپر را و آهوى ختن نافه كند خون جگر را[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]تا لايق بزم تو شود نغز و بهنجار[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]موسى، زظهور تو، خبر داده به يوشع ادريس بيان كرده به اخنوح هميلع[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]شائول به يثرب شده از جانب تبع تا بر تو دهد نامه آن شاه سميدع[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]اى از رخ دادار برانداخته برقع بر فرق تو بنهاده خدا تاج مرصع[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]در دست تو بسپرد قضا صارم تبار[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]تا كاخ صمد ساختى، ايوان صنم را پرداختى از هر چه به جز دوست، حرم را[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]برداشتى، از روى زمين رسم ستم را سهم تو دريده دل ديوان دژم را[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]كرده تهى از اهرمنان كشور جم را تاييد تو بنشانده شهنشاه عجم را[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]بر تخت چو بر چرخ برين ماه ده و چار[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]اى پاكتر ازدانش و پاكيزه‏تر از هوش ديديم ترا، كرديم اين هر دو فراموش[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]دانش، زغلاميت كشد حلقه فرا گوش هوش، از اثر راى تو، بنشيند خاموش[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]از آن لب پر لعل و از آن باده پرنوش جمعى شده مخمور و گروهى شده مدهوش[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]خلقى شده ديوانه و شهرى شده هشيار[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]برخيز و صبوحى زن، بر زمره مستان كاينان ز تو مستند در اين نغز شبستان[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]بشتاب و تلافى كن تاراج زمستان كو سوخته شرو چمن و لاله بستان[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]داد دل بستان، ز دى و بهمن، بستان بين كودك گهواره جدا گشته ز پستان[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]مادرش، به بستر، شده بيمار و نگونسار[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]ماهت به محاق اندر و شاهت به غرى شد وز باغ تو ريحان و سپرغم سپرى شد[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]انده، ز سفر آمد و شادى سفرى شد ديوانه به ديوان تو گستاخ و جرى شد[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]و آن اهرمن شوم به خرگاه پرى شد پيراهن نسرين تن گلبرگ طرى شد[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]آلوده به خون دل و چاك از ستم خار[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]مرغان بساتين را، منقار بريدند اوراق رياحين را، طومار دريدند[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]گاوان شكم خواره،به گلزار چريدند گرگان، ز پى يوسف بسيار دويدند[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]تا عاقبت او را سوى بازار كشيدند باران بفروختندش و اغيار خريدند[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]آوخ ز فروشنده، دريغا ز خريدار![/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]ماييم كه از پادشهان باج گرفتيم زآن پس كه از ايشان كمر و تاج گرفتيم[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]ديهيم و سرير از گهر و عاج گرفتيم اموال و ذخايرشان تاراج گرفتيم[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]وز پيكرشان ديبه و ديباج گرفتيم ماييم كه از دريا امواج گرفتيم[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]وانديشه نكرديم ز طوفان و ز تيار[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]در چين و ختن، ولوله از هيبت ما بود در مصر و عدن، غلغله از شوكت ما بود[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]در اندلس و روم، عيان قدرت ما بود غرناطه و اشبيليه، در طاعت ما بود[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]صقليه، نهان در كنف رايت ما بود فرمان همايون قضا، آيت ما بود[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]جارى به زمين و فلك و ثابت و سيار[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]خاك عرب از مشرق اقسى گذرانديم وز ناحيه غرب به افريقيه رانديم[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]درياى شمالى را بر شرق نشانديم وز بحر جنوبى به فلك گرد فشانديم[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]هند از كف هندو، ختن از ترك ستانديم ماييم كه از خاك بر افلاك رسانديم[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]نام هنر و رسم كرم را بسزاوار[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]امروز گرفتار غم و محنت و رنجيم در داو، فره باخته اندر شش و پنجيم[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]با ناله و افسوس در اين دير سپنجيم چون زلف عروسان همه در چين و شكنجيم[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]هم سوخته كاشانه و هم باخته گنجيم ماييم كه در سوگ و طرب قافيه سنجيم[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]جغديم به ويرانه، هزاريم به گلزار[/FONT]

[/FONT]
 

yuza

اخراجی موقت
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]اى مقصد ايجاد، سر از خاك بدر كن وز مزرع دين، اين خس و خاشاك بدر كن[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]زاين پاك زمين، مردم ناپاك بدر كن از كشور جم لشكر ضحاك بدر كن[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]از مغز خرد نشاه ترياك بدر كن اين جوق شغالان را از تاك بدر كن[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]وز گله اغنام، بران گرگ ستمكار[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]افسوس كه اين مزرعه را آب گرفته دهقان مصيبت زده را خواب گرفته[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]خون دل ما رنگ مى ناب گرفته وز سوزش تب پيكرمان تاب گرفته[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]رخسار هنر گونه مهتاب گرفته چشمان خرد پرده ز خوناب گرفته[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]ثروت شده بيمايه و صحت شده بيمار[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]ابرى شده بالا و گرفته است فضا را از دود و شرر تيره نموده است هوا را[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]آتش زده سكان زمين را و سما را سوزانده به چرخ اختر و در خاك گيا را[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]اى واسطه رحمت حق، بهر خدا را ز اين خاك، بگردان ره طوفان بلا را[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]بشكاف ز هم سينه اين ابر شرر بار[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]چون بره بيچاره به چوپانش نپيوست از بيم به صحرا در، نه خفت و نه بنشست[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]خرسى به شكار آمد و بازوش فروبست با ناخن و دندان، ستخوانش همه بشكست[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]شد بره ما طعمه آن خرس زبر دست افسوس از آن بره نوزاده سرمست![/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]فرياد از آن خرس كهن سال و شكم خوار![/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]چون خانه خدا خفت و عسس ماند ز رفتن خادم پى خوردن شد و بانو پى خفتن[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]جاسوس پس پرده، پى راز نهفتن قاضى همه جا در طلب رشوه گرفتن[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]واعظ به فسون گفتن و افسانه شنفتن نه وقت شنفتن ماند، نه موقع گفتن[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]و آمد سر همسايه برون، از پس ديوار[/FONT]​
 

yuza

اخراجی موقت
ولی به نظر من مقصر خودمونیم که وحدت نداریم
چرا مهندس برای گرفتن رایش دست به دامن انگلیس است؟
چرا بعضی ها دوست دارند آمریکا به ایران حمله کنه؟
چرا خیلی ها دوست دارند سر به تنه دکتر احمدی نباشه؟
تو زمان کوروش هم اگه مردمش اینجوری بودند به اونجا نمیرسید

همین شما
چرا علیه کشورتون تاپیک میزنید آخه؟
 

s_aa

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
با سلام.!من تمام حرف های شما رو اق رضا ایزدی قبول دارم ایران ما بزرگ و بوده و پهناور .و بهترین و بزرگترین کارها در ایران و از ایران شروع شده.ولی چیزی که الان هست .....بهتره هی نگیم چی بودیم و چی خواهیم شد.بگیم الان چی هستیم و چکار می تونیم برا بهتر شدنش انجام بدیم بالاخره اگه هرکی فکرش رو برا بهتر شدن این مملککت عملی کنه می دونیید به چی می رسیم.من به اون ایران افتخار می کنم خیلی زیاد و باعث افتخارمه که بگم ایرانیم ولی وقتی به نظر درمورد این دوره می رسم کاملا شک می کنم که حرف قبلیم رو تایید کنم ولی کاملا معتقدم که فکر داریوش بزرگ عملی نشده ولی ای کاش عملی می شد.
 

reza.izadi

عضو جدید
ولی به نظر من مقصر خودمونیم که وحدت نداریم
چرا مهندس برای گرفتن رایش دست به دامن انگلیس است؟
چرا بعضی ها دوست دارند آمریکا به ایران حمله کنه؟
چرا خیلی ها دوست دارند سر به تنه دکتر احمدی نباشه؟
تو زمان کوروش هم اگه مردمش اینجوری بودند به اونجا نمیرسید

همین شما
چرا علیه کشورتون تاپیک میزنید آخه؟
با سلام.
من علیه کشورم تاپیک نزدم.من می خواستم بگم گذشتمان چی بوده و الان که داریم قدم بر می داریم ببینیم چرا الان به اینجا رسیده ایم.علت قدمهای اشتباهمون کجاست که دیگه تکرار نشه.
در جریان هستید که 4 کشور حوزه ی دریای خزر دیگر ایران را برای تصمیم گیری در مورد دریای خزر از ایران دعوت نمی کنند. در صورتی که در چندی قبل ایران سهم 50 درصدی از دریای خزر ولی الان هیچی......
این از بی لیاقتی مسئولین است و انتخاب مسئولین بی لیاقت را هم خودمان انتخاب کردیم پس اشتباه اول از خودمان است.
تا خودمان را درست نکنیم نمی توانیم کشورمان را هم درست کنیم...
 

reza.izadi

عضو جدید
داریوش بزرگ و حفر کانال سوئز

سرزمین مصر در سال 525 پیش از میلاد به تصرف کمبوجیه ، پسر و جانشین کوروش کبیر در آمد. با این که مصریان چندین بار شوریدند تا استقلال خود را باز یابند و یک بار نیز برای زمان کوتاهی موفق به این کار شدند، اما دوران فرمانروایی هخامنشیان بر مصر که به غلبه اسکندر مقدونی پیوسته شد، دوران پایان تمدن درخشان و دیرینهٔ مصر و پادشاهی بومی فراعنه بود.
از دوران فرمانروایی هخامنشیان بر مصر، آثار و یادمان‌های بسیاری برجای مانده است که بیشترین آن ها از زمان داریوش بزرگ است. این آثار، از کوشش هخامنشیان برای سازندگی و اصلاحات اداری در مصر حکایت می کنند.
داریوش بزرگ برای مصر همانند کوروش بود برای بابل. داریوش بزرگ مردمان، کارگران و بردگان مصر را رهایی بخشید و و روش برجسته ی مدیریتی او بر پایه ی فرهنگ ایرانی تا سده ها در مصر بر جای بود. سنگ نبشته ای که از کاهنان مصری بر جای مانده، سند این گفتار است.
در ترجمه ی این سنگ نبشته در کتاب «تاریخ ایران باستان» نوشته ی استاد پیرنیا، چنین آمده است:
« داریوش زاده ی نیت و متولی ساییس، شهر خدایان مصر است . کارهایی که خدا به اراده خویش آغاز کرده بود داریوش به اتمام رساند. وقتی داریوش در شکم مادرش بود، نیت ( خدایان مصر ) او را فرزند خود دانست. داریوش دست در کمان به سویش برد تا دشمنان خدای را بر اندازد. او نیرومند است و دشمنانش را در همه سرزمین ها نابود خواهد کرد. شاه مصر داریوش است که تا ابد جاوید بماند. شاه بزرگ پسر ویشتاسب هخامنشی. او فرزند خدایان است که نیرومند و جهانگیر است پس مردمان سرزمین های دور برایش هدایا می آوردند و برایش خدمت می کنند.»
یکی از مهم‌ترین آثار بجای مانده از زمان داریوش در مصر که بدست مهندسان ایرانی به پایان رسید، آبراهی است که رود نیل را به دریای سرخ پیوند می‌دهد. داريوش بزرگ با توجه به اهميت راه‌هاي دريايي به ‌ويژه راه دريايي بين مصر و ايران در اواخر قرن ششم پيش از ميلاد دستور داد كانالي بين درياي سرخ و درياي مديترانه از راه نيل ايجاد شود تا كشتي‌هاي ايراني به‌راحتي بتوانند از آن آبراه عبور كرده و در نتيجه راه بسيار كوتاهي بين ايران و مصر از طريق دريا ايجاد گردد.
نخستین بار یکی از فرعون های مصر، سه هزار و هشتصد سال پیش می خواست چنین طرحی را به اجرا در آورد. کار کندن این آبراه در روزگار رامسس، فرعون نامدار مصری، آغاز می شود ولی به علت جنگ ها و ناامنی ها کار پیش نمی رود. ساخت چنین آبراهی یکی از آرزوهای مردم مصر بود که رود نیل را که برایشان مقدس بود به دریاهای آزاد پیوند زنند تا بتوانند بازرگانی و رفت و آمد خود را تا به شمال و غرب گسترش دهند. داریوش بزرگ به مناسبت افتتاح این راه آبی، با نوشتن چند کتیبه به چگونگی کار خویش می پردازد. داریوش در یکی از این کتیبه ها پس از شناساندن خود به نام پادشاه ایران، می گوید: «من مصر را گشودم. من دستور دادم آبراهی از رودخانه ای که نیل نامیده می شود تا دریایی که از پارس آغاز می شود، کنده شود. بنابراین زمانی که این آبراه، همان گونه که من دستور داده بودم ساخته شد، کشتی ها از مصر به سوی پارس رفتند.»
هرودوت که خود این آبراه را به چشم دیده بود در کتاب خود درباره ی ویژگی و جغرافیای آن، این گونه نوشته است: «درازای این راه به اندازه ی چهار روز دریاپیمایی است. پهنای آن را به اندازه ای زیاد گرفته اند که دو کشتی جنگی با سه ردیف پاروزن که از برابر به هم برسند، می توانند در آن دریانوردی کنند. آب آن از نیل می رسد. این آبراه از کمی بالاتر از شهر «بوباستی» آغاز می شود و از کنار «پاتوموس» که از شهرهای عربستان است می گذرد و به دریای «اریتره» پایان می گیرد.»
البته آبراه حفر شده توسط داریوش با آبراهی که بدست «مون فردیناند اوسپس» در سال ۱۸۶۹ میلادی حفر شد و اکنون به کانال سوئز معروف است، اختلاف‌هایی دارد. زیرا این دو کانال تا دریاچه تمساح با یکدیگر یکی بودند و پس از آن آبراه داریوش به سمت غرب و رود نیل می رود ولی کانال امروزی به سوی شمال می رود و به مدیترانه پایان می گیرد.
 

reza.izadi

عضو جدید
داریوش بزرگ



" من دوست دوستان خود بوده ام . من بهترين سوارکار - ماهرترين تير انداز و پادشاه شکارگر بودم "
داريوش بزرگ

داريوش بزرگ را ميتوان به جرات يکی از نوابغ هوشمند و شايسته برای قدرت و شاهنشاهی آسيا ناميد . در اينجا بر اين هستيم تا گوشه ای از کارهای شگفت انگيز اين فرزند پاک ايران و شاهنشاه 28 کشور آسيا را بررسی کنيم و همچنين با انديشه های اهورايی اين ابر مرد وطن پرست تاريخ ايران و جهان که بدون ترديد وی ادامه دهنده راه کورش بزرگ بوده است آشنايی بيشتری داشته باشيم .
وی در سال 522 پيش از ميلاد بر اريکه شاهنشاهی آسيا نشست و در سال 486 پيش از ميلاد چشم از جهان فرو بست و ايرانی را برای ما به ارث گذاشت که درجهان بی سابقه بود . پس از وی خشيارشا بزرگ بر اريکه شاهنشاهی 28 کشور آسيايی نشست و راه پدر بزرگوار خود را ادامه داد .
داريوش پور( پسر) گشتاسب - پور ارشام - پور آريارمن - پور چيش پش بود که نياکانش در سه نسل به کورش بزرگ بازمي گشت. وی يکی از سرداران نامی ارتش کامبوجيه فرزند کورش بزرگ بود . پس از درگذشت کمبوجيه داريوش بزرگ بر ضد بريای دروغين که خود را فرزند کورش معرفی کرده بود قيام کرد و سلطنت را از وی بازستاند . داريوش با همکاری 6 سردار برجسته از ارتش کمبوجيه که نامشان : وينددفرنه، اوتن، گائوبرووه، ويدرنه، بغ بوخش و اردومنش بود بر ضد شاه دروغين قيام کردند و وی را از مقام شاهی برکنار و مجازات کردند . سپس يکی از 7 تن سردار ايرانی در طی مسابقه ای در ميدان اصلی شهر به مقام پادشاهی رسيد و او کسی نبود جز داريوش بزرگ . به گفته هرودوت 3 سال نخست سلطنت وی برای سرکوب شورشيان و برقراری ايران يکپارچه صرف شد .
يکی از مهم ترين اقدامات داريوش بزرگ قراردادن مصر به عنوان يکی از ولايات ايران بود. اين اقدام برابر با 4 ژوئيه سال 489 پيش از ميلاد صورت گرفت. وی قلمرو امپراتوری ايران را به 30 ايالت تقسيم کرد و هر ايالت را ساتراپي (واژه اي مادي است) ناميد و دستور داد که با تاسيس پستخانه ارتباط مردم اين ايالتها با هم تامين شود و داد و ستد با پول انجام شود (سكه هايي که ضرب کرده بود). مصر يكي از ساتراپي هاي ايران آن زمان بود که داريوش توجه خاصي به آن داشت. نظم دادن انسانی به ماليات های کشوری يکی ديگر از مهم ترين اقدامات داريوش بزرگ است. به گفته پلوتارخ مورخ نامی سالهای 46 تا 120 پس از ميلاد همه ساله از کشورهای مختلف هدايايی به دربار شاهنشاهی ايران می آوردند تا اينکه داريوش مقدار ماليات را برای هر ايالت معين کرد. سپس مامورانی را فرستاد به ايالتهای امپراتوری تا ببينند چه مقدارمردم توانايی پرداخت ماليات را دارند؟ آيا مبلغ تعيين شده فشاری را بر مردم تحميل نمی کند؟ سپس ماموران يه حضور شاهنشاه آمدند گفتند همه قادر هستند اين مبلغ را بپردازند. با اين حال داريوش بزرگ دستور داد همان مقدار را هم نصف کنند. که درباريان علت را پرسيدند. وی پاسخ داد ممکن است شهربانان هم برای خود مبلغی از مردم به صورت غير قانونی دريافت کنند پس بايد اين را در نظر گرفت.
ساخت راهی شاهی با زيرسازی اصولی و مستحکم به طول 2700 کيلومتر يکی از شگفت انگيز ترين کارهای وی در 2500 سال پيش به حساب می آيد. اين راه از شوش به سارد در نزديکی مدينترانه بود. زيرسازی مستحکم اين راه که بسيار شبيه به آسفالتهای امروزی است از نبوغ امپراتوری داريوش بزرگ و برگزيدن اصولی ترين شيوه حکومتی و راه سازی به حساب می آيد. ماريژان موله اولين راه شوسه و زير سازي شده در جهان را به داريوش نسبت داده است .

آباد سازی مصر از ديگر اقدامات وی بود. مصر به مدت 121 سال يکی از ايالتهای ايران به حساب می آمد که داريوش آنرا سامان و گسترش داده بود. داريوش نگاهی مثبت به مصرکهن داشت و در نوسازی آنجا تلاشی بسيار کرد. وی هيچگاه معابد آنان را ويران نکرد و به آنان آزادی در گزينش دين داد. وی در مراسم عزای ملی مصريان ( آپيس ) شرکت کرد و هزينه هنگفتی را برای اجرای ان مراسم تعيين نمود. سپس به نزد معابد آنان رفت و به خدای مصريان احترام گذاشت و معبد خدای بزرگ مصر ( آمون ) را به کلی بازسازی کرد. داريوش مدرسه طب مصر را که مدتها بسته بود و استادانش از کار بيکار شده بودن را دوباره گشود و "اودجاهور" را مامور رسيدگی به آنجا کرد. سپس استادان و افراد برجسته علمی جهان را به آنجا دعوت کرد تا در آنجا يک مرکز بين المللی طب راه اندازی کند. اودجاهور در نوشته ای که از خود بر جای گذاشته گفته است : شاهنشاه داريوش فرمان داد که همه چيز خوب به دانش آموزان و استادان داده شود تا پيشيه و کاردانی خود را گسترش دهند. شاهنشاه اين کار را کرد زيرا فضيلت علم و دانش را ميشناخت. روش برجسته مديريت و فرهنگ ايراني داريوش بزرگ سه قرن در مصر باقي بود.
کارول نوشته است: با وجود برچيده شدن حكومت ايرانيان بر مصر در سال 404 پيش از ميلاد، مصريان تا دهها سال پس از آن هم خود را از اتباع امپراتوري ايران مي دانستند. مصر توسط کامبوزيا (کامبيز- کمبوجيه ) دوم پسر کوروش بزرگ بدليل کشتار عده ای ايرانی تصرف شده بود. وي شرق ليبي و شمال سودان را هم برخاك مصر اضافه کرده بود و مصر را که سالها به دو بخش عليا و سفلي تقسيم شده بود و داراي دو حكومت جدا از هم بود به صورت يك آشور واحد درآورده و داريوش بزرگ شهر ممفيس را پايتخت مصر واحد قرار داده بود. داريوش بزرگ طرح تعلميات عمومي و سوادآموزي را اجباري و به صورت کاملا رايگان بنيان گذاشت که به موجب آن همه مردم مي بايست خواندن و نوشتن بداند. وی اينگونه می انديشيد که پادشاه زمانی ميتواند در انديشه آباد ساختن کشور باشد و ويرانی ها را آباد کند که مردمانش از شعور و سواد کافی برخوردار باشند و اقدامات شاهنشاه را برای اقتدار کشور درک کنند. ( پرفسور هرتسفلد )
هنر هخامنشی در زمان داريوش بزرگ به منتهی عظمت خود رسيد و داريوش شاه تمام هنرهای آسيا را برای شاهنشاهی ايران استفاده نمود. از گاوهای بالدار عظيم الجسته در شوش يا کاخهای هنر خاورميانه در پرسپوليس يا کاخهای سلطنتی شوش يا سنگتراشه های بيستون و غیره. وی شاهی مقتدر و هنر دوست ناميده شده بود که ايران را به سبک شگرفی اداره نمود. مورخين يونانی نوشته اند وی هنری را در پارسه اجرا کرد که ديگر بالاتر از آن ممکن نبود و عالی ترين شکل ممکن را وی پيداه کرد .
داريوش بزرگ در پايئز و زمستان 518 - 519 قبل از ميلاد نقشه ساخت ابنيه های شگفت انگيز پرسپوليس را طراحي کرد و با الهام گرفتن از اهرام مصر و ديگر هنرهای آسيايی که همگی زير مجوعه ای از ايران بودند نقشه آن را با کمک چندين تن از معماران مصري بروي کاغذ آورد و يادگاری خارق العاده به نام کاخهای پرسپوليس بنا کرد که ساخت آن 65 سال به طول انجاميد، ولی زندگی اهورايی وی کفای ديدن پايان کاخ را نداد. وی با اين انديشه که ايران با تمدنی کهن و شاهنشاهی قدرتمندی همچون ايران که مناطق زيادی از آسيا را به زير پرچم ايران در آورده است شايسته يک مرکز قدرتمند با طراحی فوق العاده است که تا هزاران سال برای آيندگان بماند و آنان درس عبرت بگيرند و راه نياکان خود را ادامه دهند.
می بينيم که بعد از گذشت 2500 سال از ساخت پرسپوليس با وجود ويران شدنش توسط اسکندر گجستک و آتش کشيدن آن هنوز با قدم نهاندن در اين يادگار داريوش شاه ابهت اين مکان انسان را تحت تاثير قرار ميدهند و همگان اين وطن پرستی آنان را ستايش ميکنند. نکته مهم اين ساختمانها بزرگ رعايت حقوق انسانی کارگران و معماران است که داريوش شاه تمام مزايا و حقوق روزانه آنان را بر کتيبه ها نوشته است. داريوش بزرگ در هر سال براي ساخت کاخ به کارگران بيش از نيم ميليون طلا مزد مي داده است که به گفته مورخان گران ترين کاخ دنيا محسوب ميشده. اين در حالي است که در همان زمان در مصر کارگران به بيگاري مشغول بوده اند بدون پرداخت مزد که با شلاق همراه بوده است.
داريوش بزرگ براي ساخت کاخ پرسپوليس که نمايشگاه هنر آسيا بوده 25 هزار کارگر به صورت 10 ساعت در تابستان و 8 ساعت در زمستان به کار گماشته بود و به هر استادکار هر 5 روز يكبار يك سكه طلا ( داريك ) مي داده و به هر خانواده از کارگران به غير از مزد آنها روزانه 250 گرم گوشت همراه با روغن، کره، عسل و پنير ميداده است و هر 10 روز يكبار استراحت داشتند. (جای بسی تاسف است که ما ابداع کننده این قوانین را ملل غرب بدانیم، حال آنکه خود وضع کننده این قوانین بوده ایم. بنجامین فرانکلین یکی از اولین رئیس جمهورهای آمریکا کتابی در رابطه با کورش کبیر داشته که همیشه با خود حمل می کرده - رجوع شود به برنامه ای از نشنال جئوگرافیک در رابطه با بنجامین فرانکلین)
حس ملی گرايی و وطن پرستی داريوش بزرگ در برابر کشوری مقدس همچون ايران از ديگر سرمشق های اين ابر مرد تاريخ است. هرودوت ميگويد هرگز يک پارسی از خدای خود برای شخص خويشتن آروزی سلامتی و نيکی نميکند بلکه او درخواست سعادت برای تمام ملت پارس - برای کشور پارس و سپس برای شاه پارس ميکند آنگاه خود را مشمول اين دعا ميداند. به گفته پرفسور گيريشمن حس وطن پرستی داريوش بزرگ در درجه عالی و به شکل بی سابقه ای نمايان است و همه هم و غم او آرزوی ايرانی بود بدون شورش، با اقتدار شاهنشاهی بزرگ، مردمانی که در صلح زندگی کنند، برده داری و غلامی در آنجا نباشد، کشور در قحطی به سر نبرد و مردمان آزادی انتخاب دين داشته باشند. اين گفته در کتيبه های وی به روشنی ديده ميشود و می بينيم که تلاش وی برای اين امر مهم به حقيقت پيوست و شاهنشاهی وی در تاريخ به صورت بی سابقه به ثبت رسید.
برجسته ترين اقدام داريوش بزرگ بنيانگذاری نيروی دريايی ارتش ايران برای نخستين بار در تاريخ آريا بوده است. به گفته هرودوت داريوش 2 گروه اکتشافی به دريا گسيل داشت. يکی از هند به دريای عمان و دريای سرخ و سپس از رود نيل روانه دريای مدينترانه نمود. گروهی را تا دريای اژه در کنار ايتاليا و از طرف ديگر گروهی را تا نزديکی آفريقا فرستاد. اين اقدام داريوش بزرگ به حدی به سرعت پيشرفت کرد که در زمان لشگر کشی تاريخی خشيارشا به اروپا به گفته هرودوت 4000 تا 5000 هزار ناوگان دريايی ارتش شاهنشاهی ايران روانه اروپا شده بود. (هرودوت به طور کلی به ایرانیان خصومت بسیار می ورزید و این را می توان از کتابهایش پیدا کرد. او برای بزرگ کردن شکست یونانیان از ایرانیان اینگونه نوشته که تعداد ایرانیان به بالای یک میلیون نفر می رسید. حال آنکه در دنیای آن زمان گردآوری ارتشی به آن بزرگی، خرجی بسیار داشته - برای اطلاع بیشتر لطفاً رجوع شود به کتاب سرزمین جاوید جلد اول - ترجمه زنده یاد ذبیح الله منصوری) که خشيارشا آنان را به 4 دسته تقسيم کرده بود : " ناوگان جنگی" برای پرتاب گوی های آتشين، ناوگان سرگور برای دنبال کردن دشمن و تعقيب آنان، ناوگان بارکش برای جابجايی ارتش و سربازان، و ناوگان مهندسی برای جابجايی وسايل مهندسی برای پل سازی و کانال زدن و اقدامات مهندسی نظامی.
تقويم آنوني ( ماه 30 روز ) به دستور داريوش بزرگ پايه گذاري شد و او هياتي را براي اصلاح تقويم ايران به رياست دانشمند بابلي “دني تون” بسيج کرده بود. بر طبق تقويم جديد داريوش روز اول و پانزدهم ماه تعطيل بوده، و در طول سال داراي 5 عيد مذهبي و 31 روز تعطيلي رسمي که يكي از آنها نوروز و ديگري سوگ سياوش بوده است ( ماريژان موله و پرفسور هرتزفلد ).
از ديگر اقدامات مهم داريوش شاه ابداع خط ميخی پارسی باستان است. وی خطوط بين المللی ( ايلامی - بابلی ) را در ايران رواج داد و يک خط مشترک برای قلمرو شاهنشاهی ايران توسط انديشمندان ايرانی ساخت که نام آنرا ميخی پارسی نام نهاد که به زودی در 28 کشور جهان رونق يافت. ( هرودوت )
داريوش بزرگ پادگان و نظام وظيفه را در ايران پايه گذاري کرد و به مناسبت آن تمام جوانان چه فرزند شاه و چه فرزند وزير بايد به خدمت بروند و تعليمات نظامي ببينند تا بتوانند از سرزمين پارس دفاع کنند.
داريوش بزرگ براي اولين بار در ايران وزارت راه، وزارت آب، سازمان املاك، سازمان پست و تلگراف ( چاپارخانه ) را بنيان نهاد که اين اقدام وی نخستين وزارت پست سريع جهانی شناخته شده است. علاقه به آبادی، رونق کشاورزی و سرسبزی از ديگر خصوصيات برجسته داريوش بزرگ بود. وی شهربان ( ساتراپ ) ايالت های خود را به موظف به کاشت درختان و رونق کشاورزی ميکرد. در نامه ای که باستان شناسان آنرا پيدا کرده اند و پرفسور ايران شناس گيريشمن آنرا به چاپ رساند داريوش بزرگ به حاکمان روسيه و آسيای صغير چنين فرمان ميدهد: من نيت شما را در بهبود بخشيدن کشورم به وسيله انتقال و کاشت درختان ميوه در آن سوی فرات و در بخش عليای آسيا تقدير و سپاس ميگويم. داريوش بزرگ براي جلوگيري از قحطي آب در هندوستان که جزوي از ايران بوده سدي عظيم بروي رود سند بنا
نهاد و مرمان آنجا را از خود خشنود نمود و جلوی قحطی را گرفت.
در طول سلطنت داريوش بزرگ 242 حكمران بر عليه او شورش کرده بودند و او پادشاهي بوده که با 242 مورد شورش مقابله کرد و همه را بر جاي خود نشاند و مانع از تجزيه ايران توسط حکمرانان خائن شد و عدالت و يکپارچگی ايرانی را در سرتاسر کشور بسط داد. او در سال آخر پادشاهي به اندازه 10 ميليون ليره انگلستان ذخيره مالي در خزانه دولتي بر جاي گذاشت. احترام داريوش شاه به زنان و حفظ حقوق آنان از ديگر اقدامات برجسته وی به حساب می آيد. طبق گفته پرفسور گيل استاين - دکتر ديويد استروناخ - پرفسور ريچای فرای و پرفسور عليرضا شاپور شهبازی ( موسسه شرق شناسی شيکاگو و موزه ايران باستان ) داريوش بزرگ برای بنا نهادن ساخت کاخهای پارسه از زنان به عنوان يکی از مهم ترين نيروهای کاری استفاده می کرد. به شکلی که در چندين مورد کتيبه بدست آمده نوشته شده است که زنی در اينجا مسئول بيش از 100 نفر کارگر مرد بود و يا زنی ديگر به دليل مهارت شغلی اش حقوقی معادل 3 مرد دريافت ميکرد. يا در کتيبه ای ديگر آمده زنان کارگر باردار در ساختن پارسه از حقوق شاهنشاهی برای استراحت و بارداری استفاده کردند.
از ديگر اقدامات داريوش بزرگ دادن پناهندگی سياسی به فيثاغورث بود که بدلايل مذهبي از کشور خود گريخته بود و به ايران پناه آورده بوده است و سپس توسط داريوش بزرگ داراي يك زندگي خوب همراه با مستمري دائم شده بود.
داريوش براي سهولت رفت و آمد ميان ايران وايالت مصر دستور داد که ميان درياي سرخ و رود نيل آبراهي ( کانال سوئز کنونی ) بسازند که آثار آن و کتیبه مربوط به اتمام اين آبراه که صدها سال داير بود و بر اثر توفان شن پر شده است به دست آمده و موجود است. (رجوع شود به برنامه ای از نشنال جئوگرافیک در رابه با کانال سوئز) در طول اين کانال تخته سنگهاي تراشيده شده به دست آمده که در آنها تاريخ اتمام هر قطعه از آبراه حك شده است و اين سنگها در دست است. در يك سنگ نبشته آمده است که روز افتتاح آبراه، 26 آشتي از آن عبور کردند و اين نوشته به چهار زبان و دو خط است (ميخي و هيروگليف). از همين دوران اثري به دست آمده که عبارت است از مخلوطي از علامت ايران (بالهاي باز شده مرغ با سرانسان و کلاه پارسي) و علائم قديم مصر عليا و مصر سفلي که نشانه وحدت مصر واحد با امپراتوري ايران است. لوح در قرن 20 به دست آمده است. وي در سنگنبشته هايش در « درياي سرخ - نيل » داريوش به مناسبت پايان آبراه مصر خود را داريوش پسر ويشتاسپ هخامنش (ويشتاسپ در فارسي امروز به گشتاسپ تبديل شده است) خوانده که از همان زمان احترام عميق به پدر و بكار رفتن نام او پس از نام فرد در جهان رواج يافته است. معبدي که داريوش در مصر ساخت، هنوز تقريبا به طور کامل درمنطقه واحه موجود است. وی به اديان مصر احترام گذاشت و هيچگاه دين مزديسنای ايرانی ( زرتشت ) را در آنجا تبليغ نکرد.


يکی ديگر از لشگر کشی های وطن پرستانه داريوش عظيمت به سرزمين سکاها بود. سکاها به گفته هردوت پدر تاريخ جهان يکی از خونخوارين اقوام بشريت بودند. زن در بين اين اقوام مشترک بود. سکاها از پيش از به قدرت رسيدن کورش بزرگ همه ساله به ايران تجاوز ميکردند و سرمايه های ايران را به يغما می بردند. ولی کورش توانست تا مقدار زيادی دست آنان را از ايران کوتاه کند. داريوش در ادامه سرکوب وحشيگری های آنان و انتقام از سکاها لشگری به اروپا مرکز سکاها کرد. داريوش پلی عظيم بين قاره آسيا و اروپا بنا کرد و در کنار آن پل کتيبه ای نوشت به اين مضمون:
داريوش – شاه ايرانيان و آسيايی ها اين پل را بروی رود تايی بنا کرد. رودی بسيار زيبا و بزرگ.
ولی ارتش داریوش بدليل موقعيت سوق الجيشی سرزمين سکاها نتوانست مستيقم با آنان روبرو شود و در نهايت به کشور بازگشتند. مردم فريبکار دروغ ميگويند به اين انديشه که از فريب ديگران بهره مند شوند و سود مادی نصيب شان شود. مردمان فريبکار راست ميگوند زيرا در انتظار پاداش راستگويی خويش هستند تا ديگران را از خود خشنود سازند تا آنان را مورد اعتماد بدانند. پس در همه حال هشيار باشيد و با خرد و شعور و منطق گفته ها را بررسی کيند
درود بر تو داریوش که سزاوار پادشاهی بودی!!!!!!!
 

نازي_مو

عضو جدید
کاربر ممتاز
ولی به نظر من مقصر خودمونیم که وحدت نداریم
چرا مهندس برای گرفتن رایش دست به دامن انگلیس است؟
چرا بعضی ها دوست دارند آمریکا به ایران حمله کنه؟
چرا خیلی ها دوست دارند سر به تنه دکتر احمدی نباشه؟
تو زمان کوروش هم اگه مردمش اینجوری بودند به اونجا نمیرسید

همین شما
چرا علیه کشورتون تاپیک میزنید آخه؟

مي شه بگيد كوروش زمان كيه ، كه ما همه بريم به پا بوسش
چرا نميخواهيد قبول كنيد از زمان ورود اسلام به ايران ما رو به نقصان هستيم
(من با دين اسلان مخالف نيستم بلكه افتخار مي كنم )ولي عربها دين اسلام رو به ايران اوردن تا بتونن به ما حكومت كنن نه اينكه به فكر دين خدا باشن
از گذشته هاي دور عربها با ما دشمن بودن و اين دشمني هنوز هم ادامه داره
يه نگاهي به جامعه خودمون بكنيم ديگه از ايران چي مونده غير يه اسم
غير مردماني كه فرهنگشونو ازشون گرفتن فرهنگ يه عربو بهشون دادن
:crying2:
ما فقط نمي خواهيم حاكمان اين مرز و بوم عرب باشن فقط همين :w00::w00:

ما ايراني هستيم نبايد رهبران ما لباس عربي بپوشن به زبان عربي حرف بزنن، به دنبال فرهنگ عرب باشن ، نبايد سرمايه اين مملكت براي يه عرب خرج بشه
 

memareiram

عضو جدید
خب دوست من حرفات شادی برای من نداره، فقط اندوهم رو افزون میکنه....... ما هر روز به این چیزا فکر میکنیم و هممون اینارو شنیدیم....
چاره چیه؟ مگه خودمون نکردیم؟ ما روزگاری ملت آگاهی رو تشکیل داده بودیم اما امروز چی؟
ما با گذران روزها از کنار نداشته هامون میگذریم تا به امید وصول آرزوهامون به پابوس مرگ بریم؟
آدمایی که مرگ رو آزادی میدونن پس طبیعی نیست که برای زندگی تلاش نکنن؟
خب توی تاریخ هم با اتکا به همین تفکر هر وقت چیزی از دست دادیم، دست مزدور رو به خدا سپردیم، ولی خدا هیچوقت به ما چیزی رو پس نداد...
من اگر برخیزم، تو اگر برخیزی، همه برمیخیزند
من اگر بنشینم، تو اگر بنشینی، چه کسی برخیزد؟
چه کسی میخواهد من و تو بنشینیم؟... خانه اش ویران باد





 

yuza

اخراجی موقت
تو بزرگی کوروش کبیر و عظمت ایران اون موقع هیچ شکی نیست
به قول شادمهرباز اون موقع که عربا دنبال مارمولک میدویدند که از گرسنگی نمیرند ما منشور حقوق بشر داشتیم

ولی از بی عرضگیه کسایی بود که گذاشتند عربا فرهنگشونو بیارند به زور
حالا که اومده
تقصیر ما نیست که
باید ایرانی بمونیم
هی غرب رو به رخ خودمون نکشیم
اگه بخوایم پیشرفت کنیم تو همین نظام هم میشه
ولی کسایی که این حرفا رو میزنند هدفشون چیزه دیگست
 

reza.izadi

عضو جدید
سلام.

سلام.

خب دوست من حرفات شادی برای من نداره، فقط اندوهم رو افزون میکنه....... ما هر روز به این چیزا فکر میکنیم و هممون اینارو شنیدیم....
چاره چیه؟ مگه خودمون نکردیم؟ ما روزگاری ملت آگاهی رو تشکیل داده بودیم اما امروز چی؟
ما با گذران روزها از کنار نداشته هامون میگذریم تا به امید وصول آرزوهامون به پابوس مرگ بریم؟
آدمایی که مرگ رو آزادی میدونن پس طبیعی نیست که برای زندگی تلاش نکنن؟
خب توی تاریخ هم با اتکا به همین تفکر هر وقت چیزی از دست دادیم، دست مزدور رو به خدا سپردیم، ولی خدا هیچوقت به ما چیزی رو پس نداد...
من اگر برخیزم، تو اگر برخیزی، همه برمیخیزند
من اگر بنشینم، تو اگر بنشینی، چه کسی برخیزد؟
چه کسی میخواهد من و تو بنشینیم؟... خانه اش ویران باد





با سلام.
ممنون که اومدی ونظر دادی!
ولی تنها کسی که مانع پیشرفت میشه خود اون فرد است.
هیچکس نمی تونه جلوی پیشرفت منو بگیره و فقط خودم می تونم مانع خودم بشم و بقیه اش بهانه تراشی است.
خواستن توانستن است. به شرطی که بخوای...........
 
بالا