IranianWay
عضو جدید
ایران که زمانی به مدت ده سال ریاست کنفدراسیون فوتبال آسیا را یدک میکشید و بازیهای جام ملتهای آسیا را در سالهای 1968 و 1974 میلادی برابر با 1347 و 1355 شمسی به خوبی برگزار کرده بود، اکنون 34 سال است که نتوانسته میزبانی این بازیها را در اختیار بگیرد و امروز در خبرها آمد که بن همام قطری که بناحق میزبانی بازیهای جام ملتهای آسیا در سال 2011 را به کشور خود داده، با ترفندی دیگر میزبانی بازیهای جام ملتهای آسیا در سال 2015 را نیز از ایران سلب کرده و به استرالیای تازه وارد به بازیهای جام ملتهای آسیا پیشکش کرده است.
به گزارش خبرنگار «تابناک»، بن همام که ریاست مجددش بر کنفدراسیون آسیا را مدیون رای نماینده ایران است، با سلب شانس میزبانی از ایران برای بازیها جام ملتهای آسیا در سال 2015، در یک اقدام سخاوتمندانه(!) به ایران پیشنهاد داده است که چون کشوری برای بازیهای جام ملتهای آسیا در سال 2019 ثبت نام نکرده است، ایران از هم اکنون برای این بازیها ثبت نام کند.
او که در معامله با مقامات فوتبال کشورمان با کسب رأی ایران توانست با اختلاف یک رای رقیب بحرینی خود را از ریاست کنفدراسیون فوتبال آسیا کنار گذارد، به گونهای در موضوع دادن میزبانی به ایران عمل کرده است که گویی با دسته کورها و افراد ناآگاه طرف است. این رفتار بن همام نشان میدهد که به ظاهر فراموش کرده است که پیش از اینکه قطر کشور مستقلی شود و استقلال خود را از دست استعمار انگلستان به دست آورد، ایران یکی از بنیانگذاران کنفدراسیون فوتبال آسیا AFC در سال 1955 بوده است.
البته برای افرادی مانند تاج، کفاشیان و دیگران که فوتبال را با دل و جان خود لمس نکردهاند، شاید بیان آقای بن همام توهین نبوده و حتی از اینکه این پیشنهاد سخاوتمندانه(!) را ـ یعنی دعوت از ایران به ثبت نام براي کسب میزبانی دو دوره آینده ـ داده است، بر خود و فدراسیونشان ببالند؛ ولی براستی چه بر سرمان آمده و چرا باید این همه در بهرهگیری از فرصتهایی که هم میتواند از بعد ورزشی و هم از بعد اقتصادی برای کشورمان دستاوردهای غیرقابل انکاری داشته باشد ضعیف باشیم؟
چرا بازیهای جام ملتهای آسیایی 2007 و 2011 و 2015 نباید پس از گذشت سی سال در ایران برگزار میشد و کشورهایی مانند قطر که در دهه هشتاد میلادی یک بار این میزبانی را از آن خود نموده و استرالیایی که دو سال بیشتر از ورود او به بازیهای جام ملتهای آسیا نمیگذرد، براحتی میزبان شوند، اما ایران با اما و اگرهای بسیار در انتظار وعده سر خرمن آقای رئیس کنفدراسیون برای 10 سال آینده باشد؟
هنگامي که برای نخستین بار یک مربی با دانش و زحمتکش ایرانی از نوجوانان با استعداد و توانمند کشورمان چنین فوتبالیستهایی میسازد که در جام جهانی فوتبال نوجوانان بدرخشند، تنها نشاندهنده هوش و توانمندی ایرانیان است که با یک مربی زحمتکش خود میخواهند نشان دهند که جایگاه واقعی فوتبال ایران، آقایی در آسیا است؛ همانگونه که قبلا بودیم، نه جایگاهی که بن همام و امثال او با چنین برخوردهایی در اذهان دیگران ایجاد میکنند. جای تردید نیست که باید به خود آییم که قدر و منزلت ما از این جایگاهی که در آن قرار داده شدهایم، بسیار بسیار بالاتر است.
حقیقتاً نمایندگان ایران در کنفدراسیون آسیا و مسئولین فدراسیون فوتبال چگونه تعاملی با آقای رئیس «بن همام» و دیگر مدیران این کنفدراسیون داشتهاند که براحتی به خود اجازه چنین جسارتهایی را میدهند؟ فراموش نکنیم که موضوع تنها میزبانی صرف نیست، بلكه بحث منزلتی است که برای فوتبال ایران و شخصیت بینالمللی آن قائل شدهاند. آیا مسئولان فدارسیون پاسخ شایستهای برای توضیح چنین رخدادی دارند، یا بازهم از در توجیه بر خواهند آمد؟
به گزارش خبرنگار «تابناک»، بن همام که ریاست مجددش بر کنفدراسیون آسیا را مدیون رای نماینده ایران است، با سلب شانس میزبانی از ایران برای بازیها جام ملتهای آسیا در سال 2015، در یک اقدام سخاوتمندانه(!) به ایران پیشنهاد داده است که چون کشوری برای بازیهای جام ملتهای آسیا در سال 2019 ثبت نام نکرده است، ایران از هم اکنون برای این بازیها ثبت نام کند.
او که در معامله با مقامات فوتبال کشورمان با کسب رأی ایران توانست با اختلاف یک رای رقیب بحرینی خود را از ریاست کنفدراسیون فوتبال آسیا کنار گذارد، به گونهای در موضوع دادن میزبانی به ایران عمل کرده است که گویی با دسته کورها و افراد ناآگاه طرف است. این رفتار بن همام نشان میدهد که به ظاهر فراموش کرده است که پیش از اینکه قطر کشور مستقلی شود و استقلال خود را از دست استعمار انگلستان به دست آورد، ایران یکی از بنیانگذاران کنفدراسیون فوتبال آسیا AFC در سال 1955 بوده است.
البته برای افرادی مانند تاج، کفاشیان و دیگران که فوتبال را با دل و جان خود لمس نکردهاند، شاید بیان آقای بن همام توهین نبوده و حتی از اینکه این پیشنهاد سخاوتمندانه(!) را ـ یعنی دعوت از ایران به ثبت نام براي کسب میزبانی دو دوره آینده ـ داده است، بر خود و فدراسیونشان ببالند؛ ولی براستی چه بر سرمان آمده و چرا باید این همه در بهرهگیری از فرصتهایی که هم میتواند از بعد ورزشی و هم از بعد اقتصادی برای کشورمان دستاوردهای غیرقابل انکاری داشته باشد ضعیف باشیم؟
چرا بازیهای جام ملتهای آسیایی 2007 و 2011 و 2015 نباید پس از گذشت سی سال در ایران برگزار میشد و کشورهایی مانند قطر که در دهه هشتاد میلادی یک بار این میزبانی را از آن خود نموده و استرالیایی که دو سال بیشتر از ورود او به بازیهای جام ملتهای آسیا نمیگذرد، براحتی میزبان شوند، اما ایران با اما و اگرهای بسیار در انتظار وعده سر خرمن آقای رئیس کنفدراسیون برای 10 سال آینده باشد؟
هنگامي که برای نخستین بار یک مربی با دانش و زحمتکش ایرانی از نوجوانان با استعداد و توانمند کشورمان چنین فوتبالیستهایی میسازد که در جام جهانی فوتبال نوجوانان بدرخشند، تنها نشاندهنده هوش و توانمندی ایرانیان است که با یک مربی زحمتکش خود میخواهند نشان دهند که جایگاه واقعی فوتبال ایران، آقایی در آسیا است؛ همانگونه که قبلا بودیم، نه جایگاهی که بن همام و امثال او با چنین برخوردهایی در اذهان دیگران ایجاد میکنند. جای تردید نیست که باید به خود آییم که قدر و منزلت ما از این جایگاهی که در آن قرار داده شدهایم، بسیار بسیار بالاتر است.
حقیقتاً نمایندگان ایران در کنفدراسیون آسیا و مسئولین فدراسیون فوتبال چگونه تعاملی با آقای رئیس «بن همام» و دیگر مدیران این کنفدراسیون داشتهاند که براحتی به خود اجازه چنین جسارتهایی را میدهند؟ فراموش نکنیم که موضوع تنها میزبانی صرف نیست، بلكه بحث منزلتی است که برای فوتبال ایران و شخصیت بینالمللی آن قائل شدهاند. آیا مسئولان فدارسیون پاسخ شایستهای برای توضیح چنین رخدادی دارند، یا بازهم از در توجیه بر خواهند آمد؟