اگر شما توی موقعیت بنده بودین چه تصمیمی برای ادامه تحصیلتون می گرفتین؟؟؟

[nsk1223]

سلام دوست عزیز و با پشتکار...اول اینو بگم ک پشتکارت قابله تحسینه
و اما درباره سوالت...ببینید اصول ارشد توی همه رشته ها بصورت مبانی هستش در واقع توی مقطع ارشد چیزی ک بیشتر باهاش سروکار داریم مبانی اون رشته هستش ن بحث آموزش و این حرفا....اما این ب این معنا نیست ک شما نمیتونید....
این چیزی ک من میگم در حد پیشنهاد هستش و شاید از نظر بقیه درست نباشه اما من میگم و این شمایید ک باید سر آخر تمام نظرات رو باهم قیاس بدید تا ب بهترین نتیجه برسید
من میگم اگر شما پتانسیل مالی دارید ابتدا ب ساکن سعی کنید کلاس های معماری رو توی آموزشگاه ها بگذرونید کلاس های مربوط ب نرم افزار ها،اسکیس و راندو و ....
اگثر بچه های معماری با وجود اینکه دارن توی دانشگاه معماری تحصیل میکنن اما باز از کلاس های بیرون استفاده میکنن....چ بسا ک بعضی مواقع ما با دوستام صحبت میکنیم میگیم میتونستیم اصلا دانشگاه نیایم و از کلاسای بیرون استفاده کنیم و مدرک های مربوط بهشون بگیریم اما چون توی ایران ب مدرک خیلی اهمیت میدن باید دانشگاه رو هم گذروند
شما اگر توی کلاسا شرکت کنید هیچ چیزی دقت کنید هیچ چیزی از بچه های معماری کم ندارید چرا ک این علاقه ای شما ازش دم میزنید محرک خیلی قوی برای شما هستش....اما اینم بدونید ی مدت باید فشرده این کارو کنید(با توجه ب اینکه حسابی از سنتون شاکی هستید،ااصلا هم سن بالایی ندارید)اما بنظر من شما الان با خیال راحت و با فراغت بال کلاسای آموزشگاه رو استفاده کنید و از این نظرا حسابی خودتونو قوی کنید و بعد از اتمام این کلاسا استارت کنکور رو بزنید
اگر میگم بعد از کلاسا استارت بزنید چون اگر بخاید همزمان باهم این کارو کنید از زندگی تاهلی تون عقب میمونید و هم اینکه معمار ی ب تمرین زیاد احتیاج داره و اگر شما همزمان با کنکور اینکارو کنید میشه با اطمینان گفت بالاخره تو یکیش خواهید لنگید....خلاصه جوری عمل نکنید ک مصداق سنگ بزرگ نشان از نزدن است،بشه
براتون آرزوی موفقیت میکنم خوشحال میشم اگر کاری بود براتون انجام بدم...

آخه یه کم بفهمی نفهمی اون مسئله مالی هم مطرحه ولی در هر صورت کلاس بیرون رو خواهم رفت... منتها باید یه برنامه ریزی مالی هم بکنم قبلش!!!

 

[nsk1223]

سلام...من تازه این پست رو خوندم و نمی دونم مال چند وقت پیشه...من کارشناسی و ارشدم معماریه..سعی میکنم تا جاییکه که اطلاع دارم واستون توضیح بدم.. بچه های زیادی رو دیدم که تغییر رشته دادند ، مثلا از عمران یا کامپیوتر اومدن معماری برای ارشد، دیدم بچه ها همه نوشته بودن میشه و برو جلو و ...اینا خوبه اما من ترجیح می دم رک حرف بزنم و الکی چیزی نگم، البته بی احترامی نشه به بقیه دوستان.
اول اینکه نشد که نداره...کلا هیچ کاری نشد نداره این یه اصل کلیه!.اما من می خوام مشکلاتشو براتون بگم که با چشم باز برید جلو.شما رشتتون فیزیک بوده، من بچه های عمرانی رو هم دیدم که اومدن معماری اما همه مشکل داشتند..اونهم مشکل جدی..آخر هم بالاخره با کمک گرفتن از دیگران ارشدرو تموم کردن..البته کلا ارشد مقطعی هست که مشکل هم داشته باشید یجور سر و تهش به هم میرسه..بالاخره آدم هم تجربه و هم سنش بالاتر رفته و نگاهش به درس جور دیگه ای هست و توانمندی هاش تو اداره ی امور بیشتر شده و به اصطلاح وا نمی مونه..اینا رو گفتم که بدونید بالاخره اوکی میشه..
اما مشکل جدی و اصلی کجاس! : مشکل دقیقا اینجاس که معماری رشته ایه که توش مهارت طراحی کردن رو یاد می گیرید..و نه درس معماری خوندن! درس و کتاب یک بخشیه که همواره هست..بعد از دانشگاهم هر کس می تونه معلوماتشو زیاد کنه..خیلی ها اصلا تو دانشگاهم به کتاب و درس زیاد بها نمیدن و بیشتر رو طراحی وقت می ذارن..بنابراین شما که می خوای بیای معماری، بخش خوندنیش رو میتونی برسونی..بحث اینجاست که مهارتی که به مرور زمان، یک دانشجوی معماری در طول 4یا5 سال فرا میگیره..نمیشه در 1 سال ناگهانی بهش رسید...منطقی هم هست دیگه! در واقع تو هیچ حرفه ای نمیشه راه چند ساله رو یکساله رفت..حالا این رو نگفتم که بگم نیاید ضرر می کنید، گفتم که بدونید دقیقا مشکل کجای کاره...همین!
کلاسهاس اسکیس بیروم هم خوبند اما این مهارت و نشستن اصول طراحی در ذهن چیزیه که هر کس با تمرین و زمان بهش میرسه...و اینم بدونید که تو مقطع ارشد دیگه زمان رو روی یاد دادن اصول نمیذارن.چون فرض بر اینه که شما تمریناتت رو تو کارشناسی انجام دادی...
امیدوارم این نوشته ی از نوع روشنگری! به کارتون بیاد . باز هم میگم هیچی نشد نداره..فقط مسیر و مشگلاتش رو بشناسید..قطعا کمک کنندست..

پی نوشت: من همیشه عاشق فیزیک بودم و تا ارشد هم همیشه فکر می کردم روزی بر می گردم و فیزیک رو ادامه می دم! جالبه نه؟

اتفاقا خیلی راهنمایی خوبی کردین چون من دقیا دلم می خواست این مسئله برام اسیب شناسی بشه ببینم از چه ناحیه ای احتمال ضربه خودنم بیشتره!! اگه بدونم چه چیزی بیشتر برام اسیب پدیری می یاره می رم رو همون جنبه زوم می کنم برای تقویت... ولی این گفته شما که مهارتی که بچه های معماری در طول 4-5 سال کسب می کنند رو در طول یک سال نمی شه کسب کرد رو خیلی شاید موافق نباشم. چون بچه های معماری ( و نه فقط معماری اصولا دوره لیسانس در ایران در تمامی رشته ها این معضل رو داره) وقت بچه ها خیلی به پاس کردن واحدهای عمومی و تخصصی غیر ضروری و فسیل شده می گذره که خیلی هاش حتی ممکنه هیچ وقت عملا به دردشون هم نخوره. شاید اگر واحدهای درست و درمونشون رو براشون گزیده می کردند تو 2 سال هم همون دانشجو جواب می گرفته و نیازی به 4 سال نبوده. برای همینم هست که توی خارج دوره لیسانس رو خیلی سریعتر از ایران 2 ساله یا سه ساله می شه طی کرد. با این حساب اگر یکی تصمیم بگیره اون 2 سال مفید رو دو برابر یک دانشجوی معمولی وقت بزاره و یک ساله جمع بندیش کنه به نظر آنچنان هم غیر معقول و دور از دسترس نیست....

 

[nsk1223]

افرین.دوستمون به نکته خوبی اشاره کرد.مهارت طراحی
حالا که میخوایین بخونین و وقتتونو میخوایین بزارین حداقل باید پروانه هم بگیرین.حالا اگه شما میخوایین یه بار دیگه کارشناسی بخونین که بهتون پروانه بدن خوب چرا از الان کارشناسی نمیخونین؟؟؟
شما اگه برید ارشد معماری بخونید درسای زیادی بهتون پیش نیاز میخوره.پس چه بهتر که از کارشناسی شروع کنین.درسای مثل عناصر و... بهتون پیش نیاز میخوره .البته اگه نمیخواین پروانه بگیرین اون یه بحث دیگس.ولی اگه میخوایین یاد بگیرین از الان برای کارشناسی بخونین نه برای ارشد(البته این نظر منه)

ههههههههههههه اینجا دوباره همون بحث مالی مطرح می شه!!!! من الان کارشناسی هر جایی بخونم باید پولی بخونم! که یه کم الان برام زور داره! با توجه به اینکه هزینه تحصیلم رو دیگه بابام نمی ده!!! و با خودم هم قرار گذاشتم که هزینه تحصیلم رو خودم در بیارم و باری به دوش همسرم هم نباشه (البته اون بنده خدا حرفی نداره که بده اما من خودم اینجوری راحت نیستم. همینجوریش هم زندگی تو این دوره زمونه به اندازه کافی خرج و بار رو دوش مردا می زاره. تازه خودشم دانشجوی دکترا آزاد می خواد بشه اصن یعنی به فلاکت مطلق می رسیم هههه) خلاصه اش اینکه خودم هم الان از نظر مالی در وضعیتی نیستم که بخوام به کارشناسی دوباره فکر کنم...

 

[nsk1223]

سلام خلاصه مطالب رو خوندم و این بنظرم رسید که:
از قدیم گفتن "جلو ضرر رو هر وقت بگیریم منفعته"
واسه شمایی که علاقه به یه رشته داری بهترین کار اینه که بری تو همون رشته فعالیت کنی مخصوصا وقتی که اینقده نسبت بهش علاقه داری.
قرار نیست دو بار تو این دنیا زندگی کنی که بگی مرتبه دیگه میرم اون رشته!!!!
حتی اگه چند سالی عقب بیفتی اما همین که بعدا کار با رضایت انجام میدی خیلی خیلی موفقتر خواهی بود.((البته این نظر منه و تصمیم نهایی با خودتونه))

نظر خودمم همینه

سلام
راستش رو بخواین این همه پشت کار حیرت بر انگیزه!
من خودم لیسانس معماری رو روزانه شهرستان خوندم و الان دانشجوی ارشدم
روند معماری اینه در کل:
لیسانس: یه سری مهارت و دروس کلی در رابطه با رشته که همه رشته ها همینه و دقیقا یه کارشناس تو زمینه همون رشته تربیت می کنن
ارشد: ادامه روند طراحی و نزدیک کردن طرح های دوره کارشناسی به واقعیت و ساخت با زمینه های پژوهشی
دکترا: کل تجارب تحصیلات معماری هرکس تو دکتراش بصورت پژوهش بروز پیدا می کنه

به نظر شخص من هیچ مشکلی نیست که از ارشد شروع کنید،فقط لازمه یه سری آشنایی کلی پیدا کنید: تاریخ ایران و آشنایی با سبک های معماری ایرانی،اسکیس های مفهومی(خصوصا کتاب مشق معماری دکتر حجت)،یه کم بزک کردن کار واسه ارائه و تمرین همه اینا-پژوهش هم کنار اینا خودش جاری میشه...

خیلی خوشحالم که نظر یه نفر که خودش داره کارشناسی ارشد می خونه رو هم شنیدم...خیلی خوشحال می شم اگر اینجوری که می گید باشه

سلام منم شرایطی مثل شما رو داشتم با این تفاوت که کارشناسی رو ریاضی خوندم و در عین ناباوری و حیرت اطرافیانم بجای اینکه ارشد بخونم دوباره از صفر معماری خوندم الانم تازه دانشجوی ارشد معماریم و از کاری که کردم خیلی راضیم مهم نیس که چند سالتونه اگر علاقه و پشتکار داشته باشید حتما موفق میشید مهم اینه که آخرش از خودتون راضی باشید

آفرین واقعا. من همیشه آدمهایی که قدرت تغییر تقدیر و زندگیشون رو دارند تحسین می کنم. شما هم یکی از اونا هستین

سلام خسته نباشین خداقوت
ببینن من از معماری چیزی نمیدنم ولی از هدر رفتن عمر تا دلتون بخواد میدونم
خب اولا یه چیزهایی شنیدم بازم برید تحقیق بکنین
اگه با تحقیق درست و حسابی دیدن باید واقعا از کارشناسی شروع بکنین خب شروع بکنین وفکرمیکنم درسهای مشترک رو از نمره اش بالا 14 باشه میتونین معادل بکنین یعنی نیازی نیست که ریاضیات عمومی دوباره بخونین میمونه درسهای اصلی ...
ولی شما
حتما تا حالا تو نت یا اخبار دیدن افرادی که براثر یه اتفاقی رفتین تو کما بعد از 30سال از کما خارج شدنن شمام اینجوری فرض کنین که یه چندسالی اختیاری نداشتین وخداوند زندگی دوباره بهتون داده وقتی تو رشته ای که دوست دارین تحصیل بکنین این 4سال اینقدر راحت وشیرین میگذره که خودتونم متوجه نمیشین.

به هر حال براتون ارزوی موفقیت دارم

ممنونم دوست خوبم. اتفاقا خودم هم گاهی فکر می کنم اصن انگار دوباره دارم زندگی می کنم با این راه جدیدی که پیش گرفتم!

 

[nsk1223]

بازم از همه دوستانی که وقت گذاشتن و جوابم رو دادن خیلی خیلی ممنونم خدا خیرتون بدهههههههههه

 

[samar]

اتفاقا خیلی راهنمایی خوبی کردین چون من دقیا دلم می خواست این مسئله برام اسیب شناسی بشه ببینم از چه ناحیه ای احتمال ضربه خودنم بیشتره!! اگه بدونم چه چیزی بیشتر برام اسیب پدیری می یاره می رم رو همون جنبه زوم می کنم برای تقویت... ولی این گفته شما که مهارتی که بچه های معماری در طول 4-5 سال کسب می کنند رو در طول یک سال نمی شه کسب کرد رو خیلی شاید موافق نباشم. چون بچه های معماری ( و نه فقط معماری اصولا دوره لیسانس در ایران در تمامی رشته ها این معضل رو داره) وقت بچه ها خیلی به پاس کردن واحدهای عمومی و تخصصی غیر ضروری و فسیل شده می گذره که خیلی هاش حتی ممکنه هیچ وقت عملا به دردشون هم نخوره. شاید اگر واحدهای درست و درمونشون رو براشون گزیده می کردند تو 2 سال هم همون دانشجو جواب می گرفته و نیازی به 4 سال نبوده. برای همینم هست که توی خارج دوره لیسانس رو خیلی سریعتر از ایران 2 ساله یا سه ساله می شه طی کرد. با این حساب اگر یکی تصمیم بگیره اون 2 سال مفید رو دو برابر یک دانشجوی معمولی وقت بزاره و یک ساله جمع بندیش کنه به نظر آنچنان هم غیر معقول و دور از دسترس نیست....

بهر حال من توضیحاتم رو دادم که معماری فرقش با رشته های دیگه اینه که درس پاس کردن کسی رو معمار نمی کنه... مهارت طراحی چیزیه که باید کار کنید بعد منظور من رو بهتر متوجه میشید..معماری در مقطع لیسانس هم هیچ جای دنیا کمتر ازین نیست عزیزم.، من 5 سالش رو هم دیدم..ی سرچ کنید دستتون میاد...در هر حال موفق باشید...

 

[Faeze Ardeshiry]

داستان من خیلی طولانیه... امیدوارم حوصله خودندنش رو داشته باشید. ولی واقعا چاره ای ندارم چون خیلی درمونده شدم. خیلی احتیاج به راهنمایی دارم خیلییی زیاد.... این همه نوشتم تا کامل بتونم موقعیت روحی و سنی و تحصیلی و همه چیز خودم رو براتون ترسیم کنم تا شما هم راحت تر و درست تر بتونید قضاوت کنید...

4.

هر چي گفتي قبول
اينكه تحسين لازم داري قبول
تو مگه نميگي عاشق معماري هستي؟
مگه نميگي از پسش بر مياي؟
مگه نميگي تنبل نيستي؟
پس بچه كوچيكتو بهانه راهت نكن
دختر خاله من كارشناسيشو وقتي شروع كرد كه بچه اولش 3 سالش بود و بچه دومش تازه به دنيا اومده بود اونم تو سن 30سالگي در حالي كه خودش معلمم بود و كارداني هنر داشت و روستا هم ميرفت
امتحان اولش كه شد بچش سرخچه گرفت و بعد از اون بچه دومش
بچه هاشم از بس شيطونن ب كيش ميگيم سونامي به يكيش ميگيم طوفان
اونم تو چه رشته اي؟الهيات!

لوكوربوزيه مگه ليسانس داشت؟
نه
كتابا و مباني نظري جاي خودش خوبه كه داري ميخوني
اما اصل معماري طرحه
تو بايد بتوني طرح بزني
اشتباه نكن
اسكيس جاي طرح 1 و 2 و 3 و 4 و 5 رو نمييره حتي تو اگه دكتر صديق باشي كما اينكه اونم جاشو تو معماري از دست داده و گمرنگ شده
اسكيس فقط يه سده براي قبولي توي ارشد
تو اگه عاشقه يه چيزي هستي از 0 براش شروع كن
تو تا تركيب حجم نزني تا خلاقيتت رشد نكنه تا تجسمت سه بعدي نشه چطوري ميخاي توي ارشد طرح 1 و 2 و پايان نامه رو بگذروني؟
اره شايدم بگذروني و ماسمالي كني و مدركشم بدن بهت اما واقعا از طرح چيزي فهميدي؟
پس ماها كه از اول معماري خونديم 4 سال بدبختي كشيديم با كسايي كه تو هنرستانم معماري خوندن با شمايي كه از يه رشته ديگه اومدي بشيم يكي؟ ميشه
ببين اگه با گفتن اين حرفا بهت برميخوره و نااميد ميشي بهتره از همين الان معماري رو بزاري كنار
من دلم ميسوزه بايد كمكت كنم
برو كلاساي اموزش عالي
برو كلاساي نقشه كشي و طراحي
ليسانستو بگير
ناخوداگاه شايد دكترم شدي
اگه حرفي داري بهم بگو تا بازم حرف بزنيم
موفق باشي

 

[nsk1223]

هر چي گفتي قبول
اينكه تحسين لازم داري قبول
تو مگه نميگي عاشق معماري هستي؟
مگه نميگي از پسش بر مياي؟
مگه نميگي تنبل نيستي؟
پس بچه كوچيكتو بهانه راهت نكن
دختر خاله من كارشناسيشو وقتي شروع كرد كه بچه اولش 3 سالش بود و بچه دومش تازه به دنيا اومده بود اونم تو سن 30سالگي در حالي كه خودش معلمم بود و كارداني هنر داشت و روستا هم ميرفت
امتحان اولش كه شد بچش سرخچه گرفت و بعد از اون بچه دومش
بچه هاشم از بس شيطونن ب كيش ميگيم سونامي به يكيش ميگيم طوفان
اونم تو چه رشته اي؟الهيات!

لوكوربوزيه مگه ليسانس داشت؟
نه
كتابا و مباني نظري جاي خودش خوبه كه داري ميخوني
اما اصل معماري طرحه
تو بايد بتوني طرح بزني
اشتباه نكن
اسكيس جاي طرح 1 و 2 و 3 و 4 و 5 رو نمييره حتي تو اگه دكتر صديق باشي كما اينكه اونم جاشو تو معماري از دست داده و گمرنگ شده
اسكيس فقط يه سده براي قبولي توي ارشد
تو اگه عاشقه يه چيزي هستي از 0 براش شروع كن
تو تا تركيب حجم نزني تا خلاقيتت رشد نكنه تا تجسمت سه بعدي نشه چطوري ميخاي توي ارشد طرح 1 و 2 و پايان نامه رو بگذروني؟
اره شايدم بگذروني و ماسمالي كني و مدركشم بدن بهت اما واقعا از طرح چيزي فهميدي؟
پس ماها كه از اول معماري خونديم 4 سال بدبختي كشيديم با كسايي كه تو هنرستانم معماري خوندن با شمايي كه از يه رشته ديگه اومدي بشيم يكي؟ ميشه
ببين اگه با گفتن اين حرفا بهت برميخوره و نااميد ميشي بهتره از همين الان معماري رو بزاري كنار
من دلم ميسوزه بايد كمكت كنم
برو كلاساي اموزش عالي
برو كلاساي نقشه كشي و طراحي
ليسانستو بگير
ناخوداگاه شايد دكترم شدي
اگه حرفي داري بهم بگو تا بازم حرف بزنيم
موفق باشي

سلام. نه دوست خوبم اصلا حرفات بهم بر نمی خوره. نا امیدی هم واسه شیطونه! اتفاقا نظرات منفی و واقع بینانه تو کیس من مفیدتره. به قول الکترونیکی ها سیگنال منفی سیستم رو پایدارتر می کنه!! منم الان به پایداری احتیاج دارم! اصن من از اولش هم که به فکر معماری افتادم برنامه ریزیم رو واسه سال بعد کرده بود که ارشد بخونم. گفتم برم کلاس بیرون قبلش خودم رو تقویت کنم. یک برم سر کلاسای کارشناسی بشینم و...
اینکه من نخوام از اول لیسانس بگیرم واقعا بهونه نیست دوست خوبم و بچه رو هم بهونه نکردم و نمی کنم. بچه من یه سال دیگه می ره مهد کودک و من بیشتر وقتم آزاد می شه. اما واقعا عقیده دارم الان لیسانس گرفتن واسه من کار بی فایده ایه اتلاف وقته. من چیزی رو که قراره تو لیسانس یاد بگیرم جور دیگه ای هم می تونم یاد بگیرم منتها اون چارچوب زمان بندی خشک لیسانس رو هم نداشته باشه... از این لحاظ گفتم. وگرنه حرف شما کاملا متینه مسلما برای کسی مثل من مهارت پیدا کردن تو طراحی از اوجب واجباته! انصافا هم کار سختیه چون همین الان در حال ترای کردنش!! هستم و کم کم دارم می فهمم پخته کردن و به ثمر رسوندن یه طرح چه کار سختیه... و در عین حال چه چالش ذهنی و احساسی پر هیجانیه... هم هنره هم منطق و علم. کلا هرکس که از حل هنرمندانه و زیرکانه و خلاقانه مسائل و چالشها لذت می بره از این کار سخت (واقعا سخت!) هم لذتی نامتناهی خواهد برد....

 

[nsk1223]

بهر حال من توضیحاتم رو دادم که معماری فرقش با رشته های دیگه اینه که درس پاس کردن کسی رو معمار نمی کنه... مهارت طراحی چیزیه که باید کار کنید بعد منظور من رو بهتر متوجه میشید..معماری در مقطع لیسانس هم هیچ جای دنیا کمتر ازین نیست عزیزم.، من 5 سالش رو هم دیدم..ی سرچ کنید دستتون میاد...در هر حال موفق باشید...

بله عزیزم. درست می گید. اصولا هر رشته ای که وابسته به تجربه عملی هست با پاس کردن واحد نمی شه اون کاره!! شد....

 

[et-rt]

سلام.
اگه میخوای طراحی کنی باید معماری رو از اول شرو کنی ولی اگه میخوای معماری کنی به نظر من ارشد هم نرو. کلاس ملاس هم نرو. نقشه کشی و اسکیس هم نرو.
یه استاد پیدا کن. یه مشاور پیدا کن.
اولین قدم اینه که نسبت به معماری توجیه بشی.
به نظر من اولین کلاسایی که باید بری کلاسای مبانی نظری و سمینار های معماریه. که به جرات میگم دانش معماری تو این سمینار ها میچرخه.
میدونی کارشناسی ارشد مقطعیه که معماری وارد تخصص میشه. پس تا کارشناس نبود نمیشه کارشناس ارشد شد.
اینو هم بهت بگم درسی که ما خوندیم در واقع در جهت کسب مدرک بوده وگرنه معماری رو میشه بدون دانشگاه هم ادامه داد.
نظر من اینه در راستای دانشگاه دنبال معماری نباش.ولی اگه مدرکش برات مهمه برو کارشناسی ارشد.

 

[Faeze Ardeshiry]

سلام. نه دوست خوبم اصلا حرفات بهم بر نمی خوره. نا امیدی هم واسه شیطونه! اتفاقا نظرات منفی و واقع بینانه تو کیس من مفیدتره. به قول الکترونیکی ها سیگنال منفی سیستم رو پایدارتر می کنه!! منم الان به پایداری احتیاج دارم! اصن من از اولش هم که به فکر معماری افتادم برنامه ریزیم رو واسه سال بعد کرده بود که ارشد بخونم. گفتم برم کلاس بیرون قبلش خودم رو تقویت کنم. یک برم سر کلاسای کارشناسی بشینم و...
اینکه من نخوام از اول لیسانس بگیرم واقعا بهونه نیست دوست خوبم و بچه رو هم بهونه نکردم و نمی کنم. بچه من یه سال دیگه می ره مهد کودک و من بیشتر وقتم آزاد می شه. اما واقعا عقیده دارم الان لیسانس گرفتن واسه من کار بی فایده ایه اتلاف وقته. من چیزی رو که قراره تو لیسانس یاد بگیرم جور دیگه ای هم می تونم یاد بگیرم منتها اون چارچوب زمان بندی خشک لیسانس رو هم نداشته باشه... از این لحاظ گفتم. وگرنه حرف شما کاملا متینه مسلما برای کسی مثل من مهارت پیدا کردن تو طراحی از اوجب واجباته! انصافا هم کار سختیه چون همین الان در حال ترای کردنش!! هستم و کم کم دارم می فهمم پخته کردن و به ثمر رسوندن یه طرح چه کار سختیه... و در عین حال چه چالش ذهنی و احساسی پر هیجانیه... هم هنره هم منطق و علم. کلا هرکس که از حل هنرمندانه و زیرکانه و خلاقانه مسائل و چالشها لذت می بره از این کار سخت (واقعا سخت!) هم لذتی نامتناهی خواهد برد....

اخه شما داري ميگي ك ميخواي ياد بگيري
تو ارشد واقعا هيچي بهت ياد نميدن
ارشد براي كسيه كه ليسانسشو تو يه رشته گرفته ميخواد پژوهش كنه يا با 4 تا دكتر حرف بزنه و سر كلاساشون بشينه
توي ليسانس كسي چيزي يادت نميده
مگه اينكه بخاي بري مديريت پروژه و نميدونم معمار پايدار و اينا بخوني
به هر حال نظر من اينه كه بري ليسانسشو بگيري

من خودم اگه برگردم به قبل مرم هنرستان معماري ميخونم(ديپلم رياضي دارم)
اين نظر من بود
موفق باشي

 

[*maryam*]

من در حال حاضر دانشجوی ارشد معماری تو شهرستان هستم... جالبه که یکی از همکلاسیهام کارشناسیشو برق خونده بود اما مثل شما عاشق معماری بود.... واسه ما و حتی واسه استادامون هم جای تعجب بود که تونسته بود ارشد معماری اونم روزانه قبول بشه....به نظرم پشتکارش واقعا قابل تحسین بود. االان دیگه مطمئنم که کار نشد نداره و شما هم میتونی قبول شی به امید خدا......... اینم بگم که این دوست ما ایده های خیلی خوبی تو معماری داره و انگار انگیزه اش از همه ماها بیشتره! فقط یه کم دستش کنده و به نرم افزارها خیلی مسلط نیست که اونم بچه ها بهش کمک میکردن.الانم تو یه شرکت کار میکنه...... خلاصه اینکه به نظر من شما حتما کلاسهای اسکیس و معماری رو برو تا طراحی دستت بیاد....کتابها رو هم که داری مطالعه میکنی و ازنظر علمی مشکلی نخواهی داشت.............از صمیم قلب براتون آرزوی موفقیت میکنم...........چون منم یه زمانی عاشق معماری بودم و یه سال پشت کنکور موندم تا معماری قبول شم....

 

[JASMIN.S]

سلام
منم مثل شما عاشق معماری ام ولی به همون دلیل رتبه نتونستم معماری بخونم(( خوبه شما تونستی تو رشته تحصیلی قبلیت خوب درس بخونی.من نمیتونم و درسارو دوس ندارم.وقتی هم که میخونم نتیجه ای نمیگیرم.دوسال از درسم مونده و این دوسال واسم شده مثل جهنم.همش دعا میکنم زودتر درسمو تموم کنم برم سراغ علاقه مندیام..
نمیدونم شاید بهترین راهش این باشه که کلاسای مربوط به معماری رو خارج از دانشگاه پیگیر شم...

 

[Faeze Ardeshiry]

بالاخره تصميمت چي شد؟

 

[8811103]

سلام دوست عزیز.....مثل همه واسه پشتکار و جدیتت تو زندگی بهت تبریک میگم..........
اما در مورد سوالت من نظرم با دوستایی که گفتن ارشد واسه شمایی که از رشته غیر مرتبط اونم فیزیک میای مناسب نیست کاملا موافقم چون من الان دارم ارشد میخونم میدونم که اصل معماری که طراحی هست رو تو دوره کارشناسی بهمون یاد دادن و الان اغلب میشینیم سر کلاس بحث نظری کردن یا کارهای پژوهشی_تیمی.......پیشنهادم اینه که حداقل کاردانی معماری رو بخونی(چون گفتی هزینه هم مهمه)بعد اگه تو همون 2سال تلاشتو بکنی بری وارد بازار کار بشی فقط نرم افزارها رو بلد باش و مسلما از کارای سطح پایین شروع میکنی و بصورت تجربی یاد میگیری بعدش در حین کار کردن 2سال بعدشم واسه گرفتن مدرک کارشناسیت اقدام میکنی.....فقط باید پروژهای زیادی ببینی با آدمای زیای صحبت کنی و وارد اجرا بشی بهت اینو میتونم قول بدم دانشجوی کارشناسی در سطح کشور داریم که فقط مدرکشون معماریه وگرنه زیاد فرقی با شمایی که فیزیک بودی ندارن جز اینکه کمی قواعد و بلدن ولی هنوز وارد عرصه اجرا نشدن و خبر ندارن که...........(ما معمارای زیادیو داریم که بصورت تجربی تو معماری مطرح شدن مثل تادائو آندو یا استاد پیرنیا)
خیلی طولانی شد..........پس بدون برای موفقیت مدرک و خوندن کتاب های نظری آنقدر مهم نیست که کار عملی و اجرا مهمه..........

 

[گندم زار]

من ترم هفت معماری هستم سال 77 کارشناسی عمران قبول شدم با نه ترم زجر تمومش کردم و یه مدت کار و علافی و ازدواج و بچه و.....برگشتم دانشگاه با روحیه عالی شروع کردم مجددا درس و مشق و باعلاقه ....الانم سی و سه ساله هستم ارشدم می خوام بگیرم ...معماری یه رشته ای که در دوره لیسانسش نسبت به رشته های دیگه زحمت داره و هر روز باید طراحی کنی و طرح بزنی ...کار نشد نداره می تونی ولی روند اصلی طراحی در کارشناسی این که هر هفته با استاد کرکسیون می کنی و این باعت تقویت در طراحیه...اگه با یک استاد مشاوره کنی و حداقل چند طرح کار کنی ضعفت در طراحی بر طرف میشه و کار دستت می اد