اگر شما به جای سوزن بان بودید در این زمان کوتاه و حساس چه نوع تصمیمی می گرفتید ?

babak 123

عضو جدید
کاربر ممتاز
[h=6]گروهی از بچه ها در نزدیکی دو ریل راه آهن، مشغول به بازی کردن بودند...

یکی از این دو ریل قابل استفاده بود ولی آن دیگری غیرقابل استفاده !

تنها یکی از بچه ها روی ریل خراب شروع به بازی کرد و پس از مدتی روی همان ریل غیرقابل استفاده خوابش برد...

3 بچه دیگر هم پس از کمی بازی روی ریل سالم، همان جا خوابشان برد !

قطار در حال آمدن بود ، و سوزن بان تنها می بایست تصمیم صحیحی بگیرد. او می تواند مسیر قطار را تغییر داده و آن را به سمت ریل غیرقابل استفاده هدایت کند و از این طریق جان 3 فرزند را نجات دهد و 1 کودک قربانی این تصمیم گردد و یا می تواند مسیر قطار را تغییر نداده و اجازه دهد که قطار به راه خود ادامه دهد...

سوال : اگر شما به جای سوزن بان بودید در این زمان کوتاه و حساس چه نوع تصمیمی می گرفتید ؟!!

بیشتر مردم ممکن است منحرف کردن مسیر قطار را برای نجات 3 کودک انتخاب کنند و 1 کودک را قربانی ماجرا بدانند که البته از نظر اخلاقی و عاطفی شاید تصمیم صحیح به نظر برسد اما از دیدگاه مدیریتی چطور .... ؟

در این تصمیم، آن 1 کودک عاقل به خاطر دوستان نادان خود (3 کودک دیگر) که تصمیم گرفته بودند در آن مسیر اشتباه و خطرناک، بازی کنند، قربانی می شود.
این نوع معضل هر روز در اطراف ما، در اداره و ... اتفاق می افتد، اقلیت قربانی اکثریت احمق و یا نادان میشوند...!

کودکی که موافق با انتخاب بقیه افراد برای مسیر بازی نبود طرد شد و در آخر هم او قربانی این اتفاق گردید و هیچ کس برای او اشک نریخت. کودکی که ریل از کار افتاده را برای بازی انتخاب کرده بود هرگز فکر نمی کرد که روزی مرگش اینگونه رقم بخورد...

اگرچه هر 4 کودک مکان نامناسبی را برای بازی انتخاب کرده بودند ولی آن کودک تنها قربانی تصمیم اشتباه آن 3 کودک دیگر که آگاهانه تصمیم به آن کار اشتباه گرفته بودند شد !!!

اما با این تصمیم عجولانه نه تنها آن کودک بی گناه وعاقل جانش را از دست داد بلکه زندگی همه مسافران را نیز به خطر انداخت زیرا ریل از کار افتاده منجر به واژگون شدن قطار گردید و همه مسافران نیز قربانی این تصمیم شدند و نتیجه این تصمیم چیزی جز زنده ماندن 3 کودک احمق نبود !!!

مسافران قطار را می توان به عنوان تمامی کارمندان یک سازمان یا اداره فرض کرد و گروه مدیران را همان کودکانی در نظر گرفت که می توانند سرنوشت سازمان (قطار) را تعیین کنند...

گاهی در نظر گرفتن منافع چند تن از مدیران که به اشتباه تصمیمی گرفته اند، منجر به از دست رفتن منافع کل آن سازمان یا اداره خواهد شد و این همان قربانی کردن صدها نفر برای نجات این چند نفر است...[/h]
 

abu_72

عضو جدید
کاربر ممتاز
فوق العاده بود

دقيقا اينو توي زندگي حس ميكنم

با اين جمله حال كردم

نتیجه این تصمیم چیزی جز زنده ماندن 3 کودک احمق نبود !!!


نه از زنده بودن 3 كودك هااااااااا ، با باطن و مفهوم جمله حال كردم
 

babak 123

عضو جدید
کاربر ممتاز
همان گونه که ساختن یک بنا زیبا مدت ها به طول می انجامد اما در عرض چند ساعت می توان آن را با خاک یکسان کرد .

فوق العاده بود

دقيقا اينو توي زندگي حس ميكنم

با اين جمله حال كردم

نتیجه این تصمیم چیزی جز زنده ماندن 3 کودک احمق نبود !!!


نه از زنده بودن 3 كودك هااااااااا ، با باطن و مفهوم جمله حال كردم
 

pooneh12345

عضو جدید
کاربر ممتاز
واقعا زیبا بود

من تصمیم گرفتم همون سه تا بچه احمق رو قربانی کنم
 

Similar threads

بالا