انگار وقت رفتن رسیده !

تکنو کرات

اخراجی موقت
انگار وقت رفتن رسیده !
باید بروم ...
به یک جای بهتر
باید جای بهتری باشد !
جایی سبز تر از زردیِ اینجا ....
جایی گرمتر از سردیِ اینجا ....
جایی که آدمها بفهمند از خودشان ،
رابطه شان و دیگران چه میخواهند !
جایی که واژه ها معنای درست تری داشته باشد !
دوستت دارم ها ....
همیشه با تو هستم ها ...
دلتنگت هستم ها ...
جایی پر از واژه های حقیقی !
یقینا باید جایی باشد ، آنجا که دخترکان و زنان زیبای شهر
به جای دست فروشی و دست مالی
دست در دست عاشقشان
قهقهه سر دهند از شادی ...
بی دلهره ی فردای ِتنهایی !
باید جای دیگری باشد ...
که نغمه ها سر دهیم از آزادی ....
بی واهمه ی انفرادی !
آنجا که سر بالا نکنی برای دیدن کسی !
و سربزیر نیفکنی از دستان خالی !
جایی که هیچ خالی نباشد ....
نه دستی ، نه جیبی ، نه فکری ! ، نه خانه ایی ،
نه قلبی !
باید بروم .....!
 

dina arian

عضو جدید
کاربر ممتاز
مرسی از دعوتت ...........
خیلی خوب بود........
همچین دوردست ها رو هم نگفتی.........اینا رو میشه خیلی جاها دید.......:smile:
بازم مرسی.......دستت درد نکنه........
 

گلسا2

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
:cry:
آرزوی ماهم رفتن و رسیدن به اونجاست ولی حیف که هیسکی هیسکالی نمیتونه
 

.angel.

عضو جدید
کاربر ممتاز
یقینا باید جایی باشد ، آنجا که دخترکان و زنان زیبای شهر
به جای دست فروشی و دست مالی
دست در دست عاشقشان
قهقهه سر دهند از شادی ...

خیلی عالی بود ممنون
 

MARIA RED

عضو جدید
کاربر ممتاز
انگار وقت رفتن رسیده !
باید بروم ...
به یک جای بهتر
باید جای بهتری باشد !
جایی سبز تر از زردیِ اینجا ....
جایی گرمتر از سردیِ اینجا ....
جایی که آدمها بفهمند از خودشان ،
رابطه شان و دیگران چه میخواهند !
جایی که واژه ها معنای درست تری داشته باشد !
دوستت دارم ها ....
همیشه با تو هستم ها ...
دلتنگت هستم ها ...
جایی پر از واژه های حقیقی !
یقینا باید جایی باشد ، آنجا که دخترکان و زنان زیبای شهر
به جای دست فروشی و دست مالی
دست در دست عاشقشان
قهقهه سر دهند از شادی ...
بی دلهره ی فردای ِتنهایی !
باید جای دیگری باشد ...
که نغمه ها سر دهیم از آزادی ....
بی واهمه ی انفرادی !
آنجا که سر بالا نکنی برای دیدن کسی !
و سربزیر نیفکنی از دستان خالی !
جایی که هیچ خالی نباشد ....
نه دستی ، نه جیبی ، نه فکری ! ، نه خانه ایی ،
نه قلبی !
باید بروم .....!

ممنون عالی بود
 

A different girl

عضو جدید
انگار وقت رفتن رسیده !
باید بروم ...
به یک جای بهتر
باید جای بهتری باشد !
جایی سبز تر از زردیِ اینجا ....
جایی گرمتر از سردیِ اینجا ....
جایی که آدمها بفهمند از خودشان ،
رابطه شان و دیگران چه میخواهند !
جایی که واژه ها معنای درست تری داشته باشد !
دوستت دارم ها ....
همیشه با تو هستم ها ...
دلتنگت هستم ها ...
جایی پر از واژه های حقیقی !
یقینا باید جایی باشد ، آنجا که دخترکان و زنان زیبای شهر
به جای دست فروشی و دست مالی
دست در دست عاشقشان
قهقهه سر دهند از شادی ...
بی دلهره ی فردای ِتنهایی !
باید جای دیگری باشد ...
که نغمه ها سر دهیم از آزادی ....
بی واهمه ی انفرادی !
آنجا که سر بالا نکنی برای دیدن کسی !
و سربزیر نیفکنی از دستان خالی !
جایی که هیچ خالی نباشد ....
نه دستی ، نه جیبی ، نه فکری ! ، نه خانه ایی ،
نه قلبی !
باید بروم .....!
خیلی وقته که وقت رفتن رسیده؛چون خیلی وقته که
سلامت را نمی خواهند پاسخ گفت ،


سرها در گریبان است .

کسی سر بر نیارد کرد


پاسخ گفتن و دیدار یاران را .


نگه جز پیش پا را دید ، نتواند ،

که ره تاریک و لغزان است .


وگر دست ِ محبت سوی کس یاری ،


به اکراه آورد دست از بغل بیرون ؛


که سرما سخت سوزان است .


نفس ، کز گرمگاه سینه می آید برون ،

ابری شود تاریک


چو دیوار ایستد در پیش چشمانت .


نفس کاین است ، پس دیگر چه داری چشم


ز چشم دوستان دور یا نزدیک ؟
 

dzzv_13

مدیر مهندسی فناوری اطلاعات
مدیر تالار
رفتن خوبه ..
رسیدن به چنین جایی هم خوبه .. یعنی عالیه

ولی رفتن کار آدمهای راحت طلبه
من دوست دارم بمونم
خودم رو بشناسم
و هرچقدر هم کم
به مردم اطرافم درک چنین جایی رو بفهمونم
و درکنارشون لذت ببرم

شاید سوختن بنامیش
شاید نادانی بنامیش
ولی
لذت رسیدن در چنین شرایطی کار مردان بزرگه :cowboy:
 
بالا