الو؟؟... خونه خدا؟؟ خدايا نذار بزرگ شم

[mary.a.m.n]

در خونه خدا به روي هر بنده گنهكاري بازه...
من نميخواستم خلوت تنهاييتون رو با خدا بهم بزنم. واسه همين اون گوشه داشتم به گذشته فكر ميكردم... ما رو هم از اون اداره انداختند بيرون

چی شده شما چرا با هم کل انداختید؟؟

 

["hasta"]

در خونه خدا به روي هر بنده گنهكاري بازه...
من نميخواستم خلوت تنهاييتون رو با خدا بهم بزنم. واسه همين اون گوشه داشتم به گذشته فكر ميكردم... ما رو هم از اون اداره انداختند بيرون

ای کاش اون موقع هم دونستید مقام دنیایی پایدار نیست حالا که بی مقام شدید متواضع شدید بهتره لازم بود براتون زیادی آلوده جاه و مقام این دنیا شده بودید

 

[bmd]

چی شده شما چرا با هم کل انداختید؟؟

به آخراي موضوع رسيديد خانم ماري ! چون مسئله حل شد و فقط دارم دلجويي ميكنم كه شايد من رو ببخشه.. لا اقل شما يه چيزي بگيد

 

["hasta"]

به آخراي موضوع رسيديد خانم ماري ! چون مسئله حل شد و فقط دارم دلجويي ميكنم كه شايد من رو ببخشه.. لا اقل شما يه چيزي بگيد

خانوم ماری که در جریان نیست چی می تونه بگه
حرفاشو باور نکنید بیکار شده که اینجوری مظلوم نمایی می کنه

 

[bmd]

ای کاش اون موقع هم دونستید مقام دنیایی پایدار نیست حالا که بی مقام شدید متواضع شدید بهتره لازم بود براتون زیادی آلوده جاه و مقام این دنیا شده بودید

اون موقع بچه بودم نميفهميدم م م م م م م م م م م م م م م م م م م م م م ؟
مگه شما اونجا موضوع بخشش رو پيش نكشيديد حالا چي شده كه نميتونيد من رو كه اندازه يه گنجشك كار بد كردم ببخشيد.. من يه موقع هايي براي دختر مهربون كوبلن و وسايل از شهر ميووردم.. حالا نميخوام بهش زنگ بزنم و بگم كه ممول چقدر سنگدل شده حتما يه برداشت ديگه ازتون ميكنه!
اون وسطي منم:

 

["hasta"]

اون موقع بچه بودم نميفهميدم م م م م م م م م م م م م م م م م م م م م م ؟
مگه شما اونجا موضوع بخشش رو پيش نكشيديد حالا چي شده كه نميتونيد من رو كه اندازه يه گنجشك كار بد كردم ببخشيد.. من يه موقع هايي براي دختر مهربون كوبلن و وسايل از شهر ميووردم.. حالا نميخوام بهش زنگ بزنم و بگم كه ممول چقدر سنگدل شده حتما يه برداشت ديگه ازتون ميكنه!
اون وسطي منم:

معلومه این قضیه واسه خیلی سال پیشه چون دختر ملبون خیلی ساله مرده آقا از وقتی مهربونی مرد اونم مرد چون دیگه کسی صدای پیانوش رو نشنید که داشت عاشقونه شعرمهربونی رو می خوند منم همون سالا کوچ کردم اومدم شهر که گیر آدمایی مثل شما افتادم
یادش بخیر......

 

[bmd]

معلومه این قضیه واسه خیلی سال پیشه چون دختر ملبون خیلی ساله مرده آقا از وقتی مهربونی مرد اونم مرد چون دیگه کسی صدای پیانوش رو نشنید که داشت عاشقونه شعرمهربونی رو می خوند منم همون سالا کوچ کردم اومدم شهر که گیر آدمایی مثل شما افتادم
یادش بخیر......

منم از وقتي اون رفت يه موتور گازي گرفتم و از سطح روستا تخم مرغ و دوغ اهالي رو جمع ميكردم و به شهر ميوردم .بعدا هم كه با گربه نره و روباه مكار آشنا شدم كه تو بيغوله هاي اطراف شهر زندگي ميكردند. آدرستون رو از اونها گرفتم.. حالا هم ايني شدم كه هستم...
بيچاره دختر مهربون... ازارش به يه ادم كوچولو هم نرسيده بود...

​

 

[mary.a.m.n]

به آخراي موضوع رسيديد خانم ماري ! چون مسئله حل شد و فقط دارم دلجويي ميكنم كه شايد من رو ببخشه.. لا اقل شما يه چيزي بگيد

خانوم ماری که در جریان نیست چی می تونه بگه
حرفاشو باور نکنید بیکار شده که اینجوری مظلوم نمایی می کنه

ایمان جان راست میگن در جریان نیستم

اون موقع بچه بودم نميفهميدم م م م م م م م م م م م م م م م م م م م م م ؟
مگه شما اونجا موضوع بخشش رو پيش نكشيديد حالا چي شده كه نميتونيد من رو كه اندازه يه گنجشك كار بد كردم ببخشيد.. من يه موقع هايي براي دختر مهربون كوبلن و وسايل از شهر ميووردم.. حالا نميخوام بهش زنگ بزنم و بگم كه ممول چقدر سنگدل شده حتما يه برداشت ديگه ازتون ميكنه!
اون وسطي منم:

مشکل ریشه داره؟؟؟

هستا جون فقط خنده ام به این دلیل که اولین باره این طور پستها رو از bmd عزیز میبینم

 

[bmd]

ایمان جان راست میگن در جریان نیستم
مشکل ریشه داره؟؟؟
هستا جون فقط خنده ام به این دلیل که اولین باره این طور پستها رو از bmd عزیز میبینم

مثل اينكه باور نميخوايد بكنيد نه!؟ بهتره به چند صفحه قبل رجوع كنيد تا ببينيد من چقدر..
چقدر فاجعه آفريده ام..

 

["hasta"]

منم از وقتي اون رفت يه موتور گازي گرفتم و از سطح روستا تخم مرغ و دوغ اهالي رو جمع ميكردم و به شهر ميوردم .بعدا هم كه با گربه نره و روباه مكار آشنا شدم كه تو بيغوله هاي اطراف شهر زندگي ميكردند. آدرستون رو از اونها گرفتم.. حالا هم ايني شدم كه هستم...
بيچاره دختر مهربون... ازارش به يه ادم كوچولو هم نرسيده بود...

​

با روباه مکار گشتین که حال و روزتون این شد
می گما چقدر سختی کشیدین..........
دلم واسه دختر ملبون تنگ شده می دونی چند ساله ندیدمش من و اون دنیایی داشتیم با هم مرگش برام خیلی سخت بود خیلیییییییییییییییی

 

["hasta"]

مثل اينكه باور نميخوايد بكنيد نه!؟ بهتره به چند صفحه قبل رجوع كنيد تا ببينيد من چقدر..
چقدر فاجعه آفريده ام..

ماری جون می بینی؟می بینی؟هنوزعوض نشده

 

[bmd]

با روباه مکار گشتین که حال و روزتون این شد
می گما چقدر سختی کشیدین..........
دلم واسه دختر ملبون تنگ شده می دونی چند ساله ندیدمش من و اون دنیایی داشتیم با هم مرگش برام خیلی سخت بود خیلیییییییییییییییی

ممنون از همدرديتون... خيلي سختي كشيدم م..
حالا شمام اينقدر خودتون رو ناراحت نكنيد دختر مهربون خيلي به من علاقه داشت ودرست نيست كه حالا به خاطرش اين قدر گريه كنيد.. هر چي بود تموم شده نه اونصداقت و سادگي روستا مونده و نه پيانويي كه اهنگش روح افزا باشه...

ماری جون می بینی؟می بینی؟هنوزعوض نشده

من كه داشتم اقرار به گناه ميكردم م م !

 

[mary.a.m.n]

مثل اينكه باور نميخوايد بكنيد نه!؟ بهتره به چند صفحه قبل رجوع كنيد تا ببينيد من چقدر..
چقدر فاجعه آفريده ام..

اقا ایمان هستا جان اون مال تایپک خانم فروهر بود اینجا من ندیدم


کاراگاه مریم

 

["hasta"]

ماری جون من دارم میرم اما شما بهش بگید شکستن دل ممل کم چیزی نیست شکستن دل اون یعنی شکستن دل همه بچه های معصوم همه نسل خس و خاشاکی ها که حالا براخودشون جبهه ای تشکیل دادن اون بد کرده و دل کوچولوی ممل به این زودی ها ترمیم نمی شه
خدانگهدار.................

 

["hasta"]

اقا ایمان هستا جان اون مال تایپک خانم فروهر بود اینجا من ندیدم


کاراگاه مریم

نه خیر خانم مال همین تاپیک بوده خواهشمندم بیشتر تجسس کنید!

 

[bmd]

ماری جون من دارم میرم اما شما بهش بگید شکستن دل ممل کم چیزی نیست شکستن دل اون یعنی شکستن دل همه بچه های معصوم همه نسل خس و خاشاکی ها که حالا براخودشون جبهه ای تشکیل دادن اون بد کرده و دل کوچولوی ممل به این زودی ها ترمیم نمی شه
خدانگهدار.................

نه شما بمونيد اين منم كه بايد برم .اصلا من كلا از اينجا ميرم... رفتم ها! برم؟ چي بمونم؟!

نه خیر خانم مال همین تاپیک بوده خواهشمندم بیشتر تجسس کنید!

آره آدرس فرستاده شد... كاراگاه ايندفعه اشتباه كرد

 

["hasta"]

نه شما بمونيد اين منم كه بايد برم .اصلا من كلا از اينجا ميرم... رفتم ها! برم؟ چي بمونم؟!


آره آدرس فرستاده شد... كاراگاه ايندفعه اشتباه كرد

نمی دونم...........

 

[mary.a.m.n]

نه شما بمونيد اين منم كه بايد برم .اصلا من كلا از اينجا ميرم... رفتم ها! برم؟ چي بمونم؟!


آره آدرس فرستاده شد... كاراگاه ايندفعه اشتباه كرد

گیج شدم داشتین حرف از دوغ و موتور و کوبلن و دختر مهربونو ..... اینا میزدید

منم از صبح اینجام دیگه حس کاراگاهیم ته کشیده

 

[bmd]

ماری جون من دارم میرم اما شما بهش بگید شکستن دل ممل کم چیزی نیست شکستن دل اون یعنی شکستن دل همه بچه های معصوم همه نسل خس و خاشاکی ها که حالا براخودشون جبهه ای تشکیل دادن اون بد کرده و دل کوچولوی ممل به این زودی ها ترمیم نمی شه
خدانگهدار.................

گیج شدم داشتین حرف از دوغ و موتور و کوبلن و دختر مهربونو ..... اینا میزدید

منم از صبح اینجام دیگه حس کاراگاهیم ته کشیده

والا هممون يه جايي درگيريم.. من كه خيلي راضيم از اين شرايط موجود ولي كار سختي دارند ازمون ميكشند. حالا كاري ندارم كه بابت اينجا نشستن پول نميدن. ولي خدا رحمتشون كنه كه به فكر ما جوونا هستند...

 

[spow]

اه ببخشید انگار بحث سر یه چیز دیگست
من برم بهتره

 

[bmd]

اه ببخشید انگار بحث سر یه چیز دیگست
من برم بهتره

ميگم چرا اين عكس رو اينجا گذاشتيييي؟
چرا اسپم ميكني تو تايپيك خودت؟ چرا آخه چرا؟
اينكه شعرهاش خونده نميشه ميخواي چي رو هاي لايت كني كه منظورت رو به ما بگي!
​

 

[Lord HellisH]

ميگم چرا اين عكس رو اينجا گذاشتيييي؟

چرا اسپم ميكني تو تايپيك خودت؟ چرا آخه چرا؟
اينكه شعرهاش خونده نميشه ميخواي چي رو هاي لايت كني كه منظورت رو به ما بگي!​

دلیلش مشخصه، پری نامی دل کوچک حاجی رو لرزونده، حالا حاجی میخواد بهش بگه که دوسش داره

تو کار اون یکی ضلع دخالت نکن

 

[spow]

میخوام بگم عشق خدا پایان ناپذیره
هرچند دروغهای انسانها با این عشق رقابت میکنه

 

[bmd]

دلیلش مشخصه، پری نامی دل کوچک حاجی رو لرزونده، حالا حاجی میخواد بهش بگه که دوسش داره
تو کار اون یکی ضلع دخالت نکن

وقتي ميگي دل كوچيك حاجي! انگار دارم وسط بيابون كوكاكولاي تگري ميخورم... اگه دخالت نكنم كه ما دوتا تبديل به يك زاويه حاده ميشيم كه! اونوقت حاجي ميره يه مثلث ديگه ميسازههه

میخوام بگم عشق خدا پایان ناپذیره
هرچند دروغهای انسانها با این عشق رقابت میکنه

عيب نداره من اين دروغت رو به پاي مصلحت انديشيت ميزارم... عاشق شدن گناه نيست.. گناه تويي كه ميخواي خودت رو درگير عشق كني.. نرو بمون

 

[spow]

 

["hasta"]

الو خونه خدا؟
خدایا کاش امشب برام دعوتنامه می فرستادی
امشب چقدر سرت شلوغه
کاش ..........

 

[bmd]

اگر نامه اي براي خدا داريد اينجا براتون پست ميشه
http://blogwaybaby.com/children%27s%20letters%20to%20god.jpg

نامه يه بنده خدا:
Dear God, You have known me for past 30 years. I love you and everything in my life i have taken as a giftof yours. I need from you today just a hug and please send someone who can love me for what i am and not what i wouldbe to be able for him to love me.... I am tired of being lonely have a husband who's coldness kills me.Who keeps expecting me to be the wayhe wants to be so that he can love me mre........... I just want someone to talk to me care for me a just love me..... Sometime i just wish i ould hug you.

 

["hasta"]

الو سلام خونه خدا؟
خدایا نمیدونم چه جوری لطف امروزتو جبران کنم
خودت می دونی چقدر ممنونتم خدا
شرمندتم نمی دونم چرا به این حقیر این همه لطف داری
دوست داررررررررررررررررررم

 

["hasta"]

الو سلام
خونه خدا؟!
خدایا امروز خونتو تمیز کزدی خوشگل کردی نمی خوای دوباره منو دعوت کنی؟خدایا دلم تنگ شده برای خونت چی می شه منم بخوای؟
خدایاااااااااااااااا!

 

[bmd]

تو کار اون یکی ضلع دخالت نکن

حاجي اين بار دوم هستش كه اين اخطار رو ازت ميگيرم يعني جديش بگيرم نه؟