افتخار من اینست که شیعه هستم

sina_anis

عضو جدید
کاربر ممتاز
یک مشت خاک



من يك مشت خاك بودم .

يك مشت خاك بي ارزش كه بي هدف روزهايم را شب مي كردم و شب هايم را روز.

لجن تمام وجودم را برداشته بود.

برای خاکی که کثافت تمام وجودش را گرفته شب و روز چه فرقی می کند؟؟؟

تا اينكه يك روز دیدم فرشته اي آمد به سوی منِ لجن زده ی خشک شده !

ناباورانه او را نگرستم ، بوي خدا را مي داد !

خواست مرابردارد که مادرم زمین نگذاشت.

دومی آمد و باز مرا نبرد اما این بار سومی بود که مرا برداشت و پيش خدا برد .

نمي دانستم چه خبر است ، شايد هم چون فقط مشتي خاك بودم نمي فهميدم.

خدا گفت :تو ديگر مشتي خاك بي ارزش نخواهي بود ،تو ماموريتي به بزرگي درياها و آسمان ها داري ،تو قرار است خليفه ي من برزمين باشي.

گفتم : خدايا من؟ من فقط يك مشت خاكم .

همان خاك پستي كه داشت مي گنديد ،همان خاك تهوع آور! چطور مي توانم چنين مسئوليتي را به عهده بگيرم؟

خدا لبخندي زد و بر من عشق بارانيد و از روح خود در من دميد و من چشمانم را كه باز كردم ديگر خاك نبودم .

خدا گفت :ديگر نام تو خاك نيست ،حالا تو آدم شده اي.

گفتم :آدم يعني چه؟

خدا گفت : آدم يعني ؛ مهرباني ، عشق ، دوست داشتن ، شجاعت ، بزرگي ، وفاداری ، گذشت... و همه ي چيز هاي خوب ديگر !

و از آنروز به بعد من آدم شدم.

سعي كردم آدم بمانم ولي به اين راحتي ها هم نبود، مگر شيطان مي گذاشت ، مگر نفس پر مدعايم مي گذاشت!

یادش رفته بود که چه بوده و چه شده...


بارها اشتباه كردم و خدا مرا بخشيد.

بارها به آن روزهاي خاكي و پست برگشتم و خدا دستم را گرفت .

هنوز تلاش مي كنم... اما کاری است که ناتمام مانده ... می خواهم دنیا را عوض کنم ... می خواهم دستم در دست دوازدهمین نور باشد و به یاری اش دنیا را پر از مهر کنم .

از خدا كمك مي خواهم و انتظار می کشم ...خدا برایم کافیست...
 

sina_anis

عضو جدید
کاربر ممتاز
کلمة الحق 5 - راه و رسم سربازی امام زمان

---«(بسم الله الرّحمن الرّحيم)»---
امام باقر (ع) فرمودند:
لا یقبل عمل الّا بمعرفتة.و لا معرفة الّا بعمل.و من دلّته معرفته علی العمل و من لم یعرف فلا عمل له(تحف العقول ص294)
هیچ عملی بدون معرفت پذیرفته نمی شود. و هیچ معرفتی هم بدون بدون عمل نخواهد بود. و هر کس معرفت داشته باشد ، معرفت او راهنمای عملش می شود و آن که معرفت ندارد ، در واقع عملی هم ندارد.

از کلام امام باقر(ع) این نتیجه بدست می آید که معرفت شرط پذیرفتن عمل است و از طرفی معرفت ، انسان را به عمل وا می دارد . بنابراین ، هیچ معرفتی بدون عمل نمی شود . معرفت آثاری دارد که در عمل ظاهر می شود و همواره معرفت انسان ، راهنمای عمل اوست ، به طوری که بدون معرفت ، عمل کاملأ بی ارزش است.
درست مثل کالبد(جسم) بدون روح که ارزشی ندارد.

در دوران غیبت امام عصر (ارواحنا له الفدا) یکی از وظایف مهم شیعیان ، کسب معرفت و شناخت امام زمان (عج) است تا به وسیله ی این معرفت به امام زمان(ع) نزدیک تر شویم و بتوانیم با این وسیله رضایت حضرت مهدی (عج) را بدست آوریم.

- کاری از فعالان ظهور مشهد -
آماده ی ظهورش
«الهّم عجّل فرج مولانا الامام الهادي المهدي القائم بالامرک و جعلنا من خيرٍ انصاره ي و عوانه ي»
 

sina_anis

عضو جدید
کاربر ممتاز
چرا باید محجبه باشم ؟



سوالی که ذهن اکثر جوانان را درگیر خود کرده و همچنین آنان را دچار نوعی نزاع درونی نموده است.
از طرفی میل به زیبایی و زیبا دوستی و میل به دیده شدن و مورد توجه قرار گرفتن ، دختران و پسران جوان را به خود نمایی می کشاند و از دیگر سو نهیبی درونی آنان را از جلوه گری و عشوه گری باز می دارد.


دلیل این امر براستی چیست؟
چرا جوانان ما دچار نزاع درونی بین خود و خود شده اند؟
عده ای در این نزاع جانب ندای درون را گرفته و از جلوه گری پرهیز می کنند و عده دیگر تن به خود نمایی می سپارند!
در پاسخ به این پرسش ها عوامل زیادی را باید جستجو کرد و من فعلا به دو مورد اشاره می کنم که (العاقل و اشاره)
1 - انسان از دیر باز مقوله پوشش و پوشاندن را مورد توجه قرار داده است. حتی اجداد غارنشین ما هم به آن اعتنا می کردند ، لکن از زمانی که پوشاک با نگاهی مادی به عنوان منبعی برای درآمد مورد توجه قرار گرفت و پدیده ای به نام صنعت پوشاک بوجود آمد به تدریج مرزهای پوشش مورد تهدید و آسیب جدی قرار گرفتند ، چرا که درآمد یعنی سود بیشتر که آن در گرو فروش بیشتر و فروش بیشتر یعنی مصرف و تقاضای بیشتر که در نهایت منجر به عرضه زیاد کالا می باشد.

از همین رو است که اربابان زر و زور نگاهی خصمانه به عفاف و حیای مردان و زنان که مانعی بزرگ بر سر راه سودهای کلان آنان است داشته و دارند. حال آنکه این مسئله از جانب خود ماهم مورد غفلت قرار گرفت.

غفلت ما آنجا بود که پس از انقلاب اسلامی هرگز به جوانان خود مجال سخن و سوال ندادیم ، در دوره هایی آرمان های اصیل را با ایجاد شبهه هایی خطرناک زیر سوال بردیم و آنان که خواستند پاسخ دهند عملا بایکد شدند.

نگفتیم که چرا انقلاب شد؟ چرا جنگ شد؟ چرا صلح شد؟ اصلا چرا مشروب خانه ها بسته شد و هزارن چرای دیگر ، و دردناک تر از همه اینکه انقلاب با تمام آمالش برای جهان بشری در حد یک شوی خیابانی سطح پایین ماند و شد راهپیمایی شکوهمند.
بماند که جوانان و نسل های پس از انقلاب حجاب را به عنوان یک قانون مدنی مصوب مجلس پذیرفته اند و اگر کسی این قانون را زیر پا گذارد با او به عنوان مجرم و هنجارشکن اجتماعی برخورد می کنند ، آنگونه که با سارقان و دزدان برخورد می کنند.
در صورتی که می شد از ابتدای امر ، کودکان دهه شصت را که اینک جوانان برومندی شده اند ، را تحت یک تربیت درست و نظام مند قرار داد تا آنان مقوله حجاب را نه به عنوان یک هنجار مدنی بلکه به عنوان یک هنجار درونی بپذیرند و درست در همینجاست که نظام آموزشی ما دچار تغافل شد و شاهد این مدعا گرایش دختران و پسران در اروپای سکولاریستی به عفاف و چالش و گرایش جوانان ما به آزادی پوشش در ایران اسلامی است. به نظر شما وضع موجود تا کی می تواند ادامه داشته باشد؟
اگر تصمیم درستی گرفته نشود ، در دهه های بعدی که نسل اول ، دیده در نقاب خاک کشیدند و نسل پورونو کراتها بر سر کار آمده اند دست به مصادره هر آن چیزی می زنند که این ملک و ملت برای آن هزینه های گزاف پرداخته اند.
لذا باید چاره ای اساسی جست ، نمی توان با مسکوت گذاشتن مساله این پارادوکس درونی جوانان را حل کرد. چرا که همه آنان مادران و پدرانی می شوند که دغدغه درونی خود را به فرزندان خویش منتقل می کنند .
و همان فرزندان که باز در همین چرخه معیوب آموزشی ، آموزش می بینند ، دچار دغدغه ای بس بزرگتر می شوند.
در ده ها سال بعد ، امام و شهدا اسطوره هایی خواهند شد در ردیف بزرگان دیگر که در تاریخ نام و نشانی دارند ، پس با تهییج حس حماسی دیگر نمی توان آنان را به پاسداشت حجاب و ارزش های انقلاب واداشت.

آنان جوابی قانع کننده می خواهند ، (چرا باید محجبه باشم؟) این سوالی است که فرزندانمان از ما خواهند پرسید.
فرزندانی که دیگر به آمریکا به چشم یک شیطان بزرگ نمی نگرند و می پرسند چرا باید از جهان فناوری و پیشرفت خیره کننده جهان بشری دور باشیم ، سوالی که حتی خیلی ها امروز می پرسند ، و دلیل تمام این پرسش ها تبیین نکردن پاسخی درست ، منطقی و قانع کننده در بیرون است !
پس بیایید برای احیای انقلابمان یکدیگر را کمی بهتر بشناسیم و خوب به نظرات هم توجه کنیم ، من ایمان دارم که از تضارب آرا و هدایت درست علمای صالح پاسخ هایی مناسب و کاملا علمی برای تمام دغدغه های جوانان مهیا می شود. (البته با پیگیری و تلاش جوانان دغدغه مند) - ان شاءالله
 

sina_anis

عضو جدید
کاربر ممتاز
کلمة الحق 6 - راه و رسم سربازی امام زمان

---«(بسم الله الرّحمن الرّحيم)»---
قسمتی از دعایی که عثمان ابن سعید،نائب اول امام زمان(عج) به محّمد ابن همّام دستور خواندنش را برای دوران غیبت داده است:
1-خداوندا!به واسطه ی طولانی شدن زمان غیبتش و قطع شدن خبرش از ما ،یقین ما را زایل مگردان؛
2-یادش را ، انتظارش را ، ایمان به او را ،یقین استوار و محکم به ظهورش را،دعا کردن (برای وجود نازنینش) را ،و درود و صلوات فرستادن بر حضرتش را از یاد ما مبر؛
3-تا در نتیجه ی (این یاد و انتظار و ایمان و یقین و دعا و صلوات)طولانی شدن زمان غیبتش،ما را از ظهور و قیامش نا امید نسازد؛و یقین و باور ما به قیام او همانند یقین ما به قیام پیامبر خدا(ص) و وحی و کتاب نازل شده بر او ،محکم و استوار باشد.(ملحقّات مفاتیح الجنان؛دعایی که در زمان غیبت باید خواند)

به درستی که مسائل آخر الزمانی،انحرافاتی در پی خواهد داشت که تمسّک به خداوند و عزیزانش برای ثابت قدم ماندن در راهش لازم است.نباید امید ظهور از ما ساقط گردد که از دعا برای فرجش نا امید گردیم.امام زمان با هیچ کس ملاقاتی نداشته اند مگر اینکه از او خواسته اند که به شیعیان ایشان بگویند که برای فرج زیاد دعا کنند و در قنوت و رکوع و سجود نماز هم برای فرج دعا کنند .
مبادا ما هم غافل شویم و انحرافات در ما هم تأثیر گذارند.
- کاری از فعّالان ظهور مشهد -
«اللهّم عجّل فرج مولانا الامام الهادي المهدي القائم بالامرک و جعلنا من خيرٍ انصاره ي و اعوانه ي»
 

sina_anis

عضو جدید
کاربر ممتاز
کلمة الحق 7 - پیرامون حضرت بقیة الله الاعظم

---«(بسم الله الرّحمن الرّحيم)»---
در لا به لای روایات متواتری که از رسول اکرم(ص) و سایر پیشوایان دین صادر شده است،کلیّه ی اوصاف و تمام جزئیات زندگی،ظهور،نهضت جهانی و قیام همگانی آن مصلح الهی و پایه گذار حکومت واحد جهانی بیان شده است. احادیث وارده در پیرامون حضرت بقیة الله الاعظم(عج) از طریق منلبع شیعی و سنّی بیشمارند.
از این رهگذر ما فقط فهرستی از آنها را در ذیل از نظر خوانندگان گرامی می داریم:
1-در 293 حدیث تصریح شده که او فرزند امام حسن عسکری (ع)است.
2-در 90 حدیث گفته شده که او نوه ی امام هادی (ع) و نبیره ی امام جواد(ع) است.
3-در 95 حدیث روایت شده که او چهارمین فرزند امام رضا(ع) می باشد.
4-در 199 روایت وارد شده که او پنجمین فرزند حضرت موسی بن جعفر (ع) است.
5-در 202حدیث وارد شده که او ششمین فرزند امام صادق(ع) است.
6-در 103 روایت وارد شده که ایشان هفتمین فرزند امام باقر(ع) هستند.
7-در 185 حدیث وارد شده که ایشان هشتمین فرزند حضرت سجّاد (ع) می باشند.
8-در 308 روایت وارد شده که او نهمین فرزند امام حسین(ع) است.
9-در 214 حدیث آمده است که او از نسل و تبار امیر المؤمنین حضرت علی(ع) است.
10-در 192 روایت آمده است که ایشان از اولاد حضرت زهرا(س) هستند.
11-در 48 روایت ذکر شده است که وی همنان رسول اکرم(ص) (م ح مّ د) می باشد.
12-در 136 حدیث وارد شده است که او دوازدهمین امام است و آخرین پیشوا.
13-در 91 روایت از غیبت وجود نازنین امام زمان (علیه السّلام-عجّل الله تعالی فرجه الشّریف)گفته شده است.
14-در 7 حدیث از کیفیّت انتفاع مردم از آن حضرت در زمان غیبتشان سخن رفته است.
15-در 51 حدیث ،سیرت و صورت ایشان توصیف شده است.
16-در 47 روایت تصریح شده است که در عصر او اسلام دینی جهانی خواهد شد،و آیه ی شریفه ی «لیظهره علی الدّین کلّه» به دست او تحقّق خواهد یافت.
17-در 123 روایت آمده که او شخصأ عدالت اجتماعی را در پهنه ی گیتی بر قرار خواهد کرد.
18-در 293 حدیث از تولّد آن مهر تابان(عج) گفتگو شده است.
19-در318 روایت ،عمر طولانی آن حضرت مطرح شده است که در برخی از آنها تصریح شده که عمر شریفش به قدری طولانی می شود که جز مؤمنان راستین،کسی در إعتقاد خود استوار نمی ماند.
20-در 657 حدیث درباره ی ظهور و علائم ظهور بحث شده است.
متن 3692 روایتی که فهرست آنها در بالا گفته شد،به اضافه ی 2515 روایت دیگر در پیرامون آن حضرت در منابع شیعه ،از پیشوایان معصوم به دست ما رسیده است و در کتاب پر ارج«منتخب الأثر» نوشته ی آیت الله گلپایگانی جمع آوری شده است.در این کتاب جمعاً 6207 روایت با ذکر مأخذ از 145 کتاب معتبر و دسته اوّل شیعه استخراج و گردآوری شده است.(یاد مهدی؛ص15/او خواهد آمد؛ص77)
توضیح: آیت الله گلپایگانی(اعلم الله مقامه) از مراجع مسّن اعظام و در قید حیات هستند .

کتاب مذکور را قبل از انقلاب تألیف نمودند و در یک جلد.
بعد از انقلاب ایران(با فراهم آمدن بستر عالی برای تفّکر اسلامی و شیعی اثنی اعشری)فعّالیت های بیشتری در جهت ترویج احادیث و روایات مهدوی انجام داده تا حدّی که امروز کتاب مذبور را به3 جلد گسترش داده اند. متأسفانه کتاب ایشان به زبان عربی موجود است و جز طلّاب،قشر محدودی از دین پژوهان غیر طلبه توانایی بهره از آن را دارا هستند.
از اعتبار این کتاب همین کافی است که یک مرجع تقلید آن را نوشته اند و ما می توانیم از اینکه علومی مثل علم رجال،علم حدیث و ... در آن رعایت شده اند یا خیر، اطمینان حاصل کنیم.
این کتاب در زمینه ی مهّم «مهدویت» تألیف شده است.
با توجّه به آنچه در این کتاب و سایر کتب مهدوی آمده است ،مهدویّت یک أمر قطعی و حتمی است و با نظر به اینکه امامت از اصول دین شیعه می باشد،لازم است برای کسی که اینقدر واضح در وصف او مطلب از بزرگان دین آمده است،فعّالیت نمود.
- کاري از فعّالان ظهور مشهد -

«الهّم عجّل فرج مولانا الامام الهادي المهدي القائم بالامرک و جعلنا من خيرٍ انصاره ي و اعوانه ي»
 

sina_anis

عضو جدید
کاربر ممتاز
امام زمان صلوات الله علیه را بهتر بشناسیم"4" اسامی برخی یاران حضرت

بسم الله الرحمن الرحیم

یاوران امام زمان « صلوات الله علیه » :

1) یوشع بن نون وصی حضرت موسی « سلام الله علیه »

2) حضرت عیسی « سلام الله علیه »

3) حضرت خضر « سلام الله علیه »

4) حضرت الیاس « سلام الله علیه »

5) مالک اشتر نخعی

6) سلمان فارسی

7) مومن آل فرعون

8) ابو دجانه انصاری
9) مقداد
10) 27 نفر از قوم حضرت موسی « سلام الله علیه »
11)اصحاب کهف
12) هفتاد هزار صدیق از پشت کوفه

13) هر کس چهل صبح دعای عهد بخواند .

14) ملائکه مقربین چون : جبرئیل و میکائیل و اسرافیل

http://mabarcyberi.persiangig.com/image/mahdi 01.jpg

15) ملائکه کروبین

16) منزلین : امام صادق « صلوات الله علیه » فرمودند : آنها 3000 نفرند .
17) ملائکه که موقع تولد آن بزرگوار به زیارت ایشان آمدند .
18) ملائکه که در جنگ بدر بودند :
امام صادق « سلام الله علیه » فرمودند : آنها 5313 نفرند .
19)ملائکه ای که در کشتی حضرت نوح « سلام الله علیه » بودند .
20) ملائکه ای که در آتش با حضرت ابراهیم « سلام الله علیه » بودند .

21) ملائکه ای که در رود نیل با حضرت موسی « سلام الله علیه » بودند .

22) ملائکه ای که هنگام بالا بردن حضرت عیسی« سلام الله علیه » به آسمان با او بودند .
23) ملائکه ای که در روز عاشورا به یاری امام حسین « صلوات الله علیه » آمدند : میفرمایند آنها 4000 نفر و رئیس آنها منصور نام دارد .

24) عده ای از جن ها : در روایت دارد تعداد آنها به نقلی 46000 و به نقلی 6000 نفرند .
25) ابر و باد و رعد و برق و برف و باران و امور جوی

26) عده ای از مردم زمان ظهور

27) شخصیت های مشهوری چون :
خراسانی ، شعیب بن صالح ، سید حسنی ، یمنی ، مصری ، حاکم آفریقا
28) ملائک ، طبق روایات مجموع ملائکه 46000 نفر می باشد .

منبع : masaf12
 

sina_anis

عضو جدید
کاربر ممتاز
سوال مهدوی : چرا روز جمعه را متعلق به امام زمان می دانیم؟



بسم الله الرحمن الرحیم
=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=
سوال : چرا روز جمعه را متعلق به امام زمان می دانیم؟



- ولادت آن حضرت روز جمعه بوده است.
روز جمعه از چند جهت اختصاص به امام زمان (عج) دارد:
- ظهور آن حضرت طبق برخی روایات در آن روز خواهد بود.
در زیارت مختصه آن حضرت آمده است : این روز جمعه است و آن روز توست که در آن روز ظهور تو انتظار کشیده می شود و این روز جمعه که عید شمرده شده است به همین جهت است.
در بعضی روایات از حضرت صاحب الزمان تعبیر به روز جمعه شده که کنایه از شخص شریف آن حضرت است.

امام علی النقی علیه السلام در شرح حدیث رسول خدا که فرمودند ((با روزها دشمنی نکنید که آنها با شما دشمنی می کنند)) چنین فرموده اند:
روزها ماییم مادامی که آسمان ها و زمین بر پاست.
شنبه به نام رسول الله(ص)
و یکشنبه روز امیرالمومنین (ع) است
و روز دوشنبه امامان حسن(ع) و حسین(ع)
و سه شنبه متعلق به امامان علی بن الحسین (ع) و محمد بن العلی (ع) و جعفربن محمد (ع)
و روز چهار شنبه امامان موسی بن جعفر(ع) و علی بن موسی (ع) و محمد بن علی (ع) و من (علی بن محمد (ع))
و پنجشنبه فرزندم حسن(ع)
و جمعه فرزند فرزندم است که اهل حق به سوی او جمع می شوند.

طبق روایات اوقات مخصوص امام عصر عبارتند از :
-شب قدر
-روز جمعه
-روز عاشورا
-از وقت زرد شدن آفتاب تا غروب هر روز
-عصر روز دوشنبه
-عصر روز پنج شنبه
-شب و روز نیمه شعبان
-نوروز
 

sina_anis

عضو جدید
کاربر ممتاز
دو سوال مهدوی : آیات قرآنی مربوط به حضرت مهدی ؟ + ایمان اهل سنت به حضرت؟


آیا در قرآن مجید آیاتی درباره حضرت مهدی آمده است ؟
در قرآن مجید آیات بسیاری درباره حضرت مهدی آمده است که بزرگان دین در کتب معتبر آورده اند.
از آن جمله علامه مجلسی که در بحارالانوار بابی را به ذکر شصت آیه از قرآن مجید که به قیام امام زمان تاویل شده اختصاص داده است و ما در این جا به چند نمونه اکتفا می کنیم :

1-در زبور حضرت داود بعد از کتب آسمانی نوشتم که زمین را بندگان صالح ما به ارث می برند.(انبیاء 105)
اینان قائم آل محمد (عج) و یاران او می باشند.

2-خدا فرستاده خود را با دین حق فرستاد تا به همه دین ها غلبه کند هرچند مشرکان نخواهند.(صف 9)
بنابر روایتی از امام رضا (ع) نقل شده که این آیه درباره قائم آل محمد (عج) است وی امامی است که خداوند او را بر تمام کیش ها پیروز گرداند.

3-خداوند به کسی از شما که ایمان بیاورد و عمل صالح انجام دهد وعده داده که آنها را نماینده خود در زمین قرار دهد چنان که همانند آنه را سابقا خلیفه کرد و ثابت می دارد دین آنها را که برای آنها برگزید. ترس آنها را تبدیل به امن کنیم و ایشان هیچ گاه به من شرک نورزند.(نور54)
در کتاب غیبت شیخ طوسی روایت شده که این آیه نیز درباره حضرت مهدی و یاران او نازل شده است.

4-ما اراده کردیم بر آنان که در زمین زبون گشتند منت نهیم و آن ها را پیشوایان و وارثان زمین قرار دهیم.(حدید15)
در غیبت شیخ طوسی روایت است از امیر مومنان که در تفسیر این آیه فرمود: اینان که در زمین ضعیف گشته اند آل پیغمبرند که خداوند مهدی آنها را بر می گزیند تا آنان را عزیز و دشمنان آنها را ذلیل گرداند.

5-بدانید که خداوند زمین را بعد از مردنش دوباره زنده می گرداند. ما آیات خود را برای شما بیان کردیم تا در آن باره تعقل کنید.(حدید 26)
شیخ طوسی از بن عباس نقل کرده است که گفت : خداوند زمین مرده را بعد از بیدادگری اهل آن با ظهور قائم آل محمد اصلاح کند. (رجوع شود به مهدی موعود ترجمه علی دوانی صص246-272)

=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=
آیا اهل سنت هم به حضرت مهدی ایمان دارند؟

آنچه در کتاب های اهل سنت درباره مساله مهدویت آمده اگر بیش تر از کتاب های شیعه نباشدکم تر نیست.

احادیث بسیاری از پیامبر درباره ظهور و خروج آن حضرت و رجعت دوستان و دشمنان او در کتاب های اهل سنت نقل شده است. تنها اختلافی که اهل سنت در این باره با شیعه دارند این است که شیعه معتقد است که حضرت زنده هستند ولی بعضی از اهل سنت معتقدند که او در آخر الزمان به دنیا خواهد آمد.
 

sina_anis

عضو جدید
کاربر ممتاز
بیشترین استحکام زندگی در خانواده های مسلمانان


نتیجه پژوهشی در آلمان؛
بیشترین استحکام در خانواده های مسلمانان بر خلاف پیش داوری های رایج در سطح جوامع اروپایی، خانواده های مسلمانان از استحکام بیشتری برخوردار هستند.
به گزارش سرویس دینی جام نیوز، «هوآیدا تاراجی»، مسئول امور زنان و خانواده در"شورای مرکزی مسلمانان آلمان" اعلام کرد: « بنابر پژوهشی که در این شورا انجام گرفته است به این نتیجه رسیده ایم که خانواده های مسلمانان از استحکام بیشتری برخوردار هستند.»
وی افزود: « این پژوهش انجام شده در مقیاسی محدود، نشان می دهد که خانواده های مهاجرتبار و سنتی، بیش از حد متوسط از استحکام برخوردارند و در خصوص پرسش های مهمی نظیر میزان وقتی که برای خانواده اختصاص می دهند و همچنین امور مربوط به ساختار خانواده های بزرگ، مهاجران پاسخ های مناسب تری دارند.»
بر اساس این تحقیق می توان گفت که خانواده های مهاجرتباران از ثبات و خلاقیت بیشتری برای جامعه برخوردارند و برخلاف پیش داوری شدیدا رایج در سطح جامعه، ارزش های دینی و سنتی برای همبستگی اجتماعی بیشتر نقش مثبت ایفاء می کنند و می توانند سرمشق باشند.» / shia-news

منبع : جام نیوز
 

sina_anis

عضو جدید
کاربر ممتاز
اظهارات توهین آمیز و بسیار رکیک مسئول سعودی به شیعیان


در عربستان اتفاق افتاد؛
اظهارات توهین آمیز و بسیار رکیک مسئول سعودی به شیعیان عالم وهابی سعودی و رئیس اتحادیه وکلا در مدینه در اظهاراتی توهین آمیز و بسیار رکیک، شیعیان را بی اصل و نسب خواند.

به گزارش سرویس دینی جام نیوز، "سلطان بن زاحم" در اظهاراتی توهین آمیز و بسیار رکیک از طریق شبکه های اجتماعی "توئیتر" مدعی شد: « معتقدم اگر شیعیان مورد آزمایش قرار بگیرند، فقط تعداد بسیار کمی از آنها فرزند پدران خود هستند.»
توهین بسیار رکیک این عالم سعودی با واکنش و اعتراض های گسترده ای در داخل عربستان و همچنین شبکه های اینترنتی مواجه شده است.
"سید حسن النمر" در واکنش به این توهین عالم سعودی از تصمیم خود برای شکایت قضایی علیه بن زاحم به دلیل توهین به همه شیعیان، خبر داد.
سید حسن النمر تأکید کرد، « اظهارات بن زاحم موجب تفرقه افکنی است. بازخواست بن زاحم، بر عهده مسئولین ذیربط برای مقابله با این فتنه انگیزی و کسانی که فکر می کنند عربستان فقط متعلق به آنها است می باشد.»
در همین راستا گروهی از شهروندان سنی عربستانی با انتقاد از توهین به هموطنان شیعه، خواستار لغو صلاحیت بن زاحم از سوی وزارت دادگستری شدند.
این افراد همچنین خواستار واکنش سریع "ملک عبدالله" شاه عربستان برای برخورد با بن زاحم به عنوان یکی از فتنه انگیزانی شدند، که فکر می کنند با تعرض به شیعیان مشهور می شوند.
گروه دیگری از سنی ها با اعتراض شدید به توهین های بن زاحم، صفحه ای را در شبکه های اجتماعی اینترنتی ایجاد کردند و خواستار واکنش مسئولان عربستانی با این فتنه انگیزی شدند.
 

sina_anis

عضو جدید
کاربر ممتاز
توهین بی شرمانه به امامان شیعه + سند مدیر مسئول یکی از سایت های مطرود ضد دینی با درج کاریکاتوری از یکی از امامان شیعه به آن حضرت توهین کرده تا مسلمانان را با چهره واقعی این سایت و اهداف در دست اجرای آنها و هم پیمانانشان بیشتر آشنا کند.
به گزارش سرویس دینی جام نیوز، "نیک آهنگ کوثر" مدیرمسئول سایت "خودنویس" که در ایام عید در برنامه های نوروزی "بی بی سی فارسی" بیشتر دیده می شد تا بلکه برای خود اعتباری بخرد، با صدور مجوز انتشار یک کاریکاتور موهن از یکی از امامان شیعیان در مطلبی شیطانی با نویسندگی فردی به نام علیرضا رضایی از ضد انقلاب های مرتد خارج نشین ، موجبات جریحه دار شدن احساسات شیعیان را فراهم کرد.
این مطلب به ظاهر سیاسی که در خصوص روزنامه کیهان نگاشته شده ، با هدف تخریب اعتقادات مسلمانان شیعه و محک زدن میزان حساسیت مسلمانان به رهبران دینی شان شکل گرفته است .
پروژه خطرناکی که مدت هاست دشمنان اسلام برای تخریب اعتقادات مردم ایران کلید زده اند و تنها به روسیاهی و تباهی خودشان منتهی شده است و این تباهی و نابودی روز به روز آشکارتر می شود./Sad khabar
.
 

sina_anis

عضو جدید
کاربر ممتاز
اولین کسی که در مسئله مهدویت در جمع مسلمانان تشکیک کرد چه کسی بود؟


در تاریخ آمده که معاویه به جماعتی از بنی هاشم خطاب کرد و گفت: این که گمان می کنید که پادشاهی هاشمی و مهدی قائم از آن شماست عقیده ای باطل است بلکه مهدی همان عیسی بن مریم است. امر خلافت در دست ماست تا آن را به دست او تسلیم کنیم.

ابن عباس از جمله کسانی بود که در آن مراسم حضور داشت. او در مقابل این تحریف تاریخی و بازی کردن با عقاید اسلامی سخت ایستاده به معاویه گفت: اما این که گفتی ما گمان داریم که برای ما حکومتی است که مهدی حاکم آن است جواب این است که گمان شرک است همان گونه که خدا می فرماید : زعم الذین کفرو ان لن یبعثوا (تغابن 7)

پنداشتند که هرگز برانگیخته نمی شوند.( بحارالانوار ج33.ص256)

در حالی که همه شهادت می دهند برای ما ملک و حکومتی است. اگر از عمر دنیا یک روز باقی باشد خداوند متعال کسی را از ما می فرستد تا زمین را از عدل و داد پر کند همان گونه که پر از ظلم و جور شده باشد. و اما این که می گویی مهدی همان عیسی بن مریم است عیسی کسی است که برای مقابله با دجال فرستاده می شود و هرگاه دجال او را ببیند نابود می شود ولی امام از ما کسی است که عیسی بن مریم به او اقتدا می کند و نماز می خواند.
منبع : کتاب آخرین موعود
 

sina_anis

عضو جدید
کاربر ممتاز
"وصیت های مادرم زهرا (سلام الله علیها) "


حضرت زهرا در لحظه های واپسین زندگی به امیرالمومنین علی(ع) وصیت کرد:
ای ابالحسن بیشتر از لحظه ای از زندگانیم باقی نمانده است و زمان کوچ و خداحافظی فرارسیده.
سخنان مرا بشنو زیرا که پس از این هیچ گاه صدای فاطمه را نخواهی شنید.
تو را وصیت می کنم ای ابالحسن که مرا فراموش نکنی و پس از وفاتم همواره مرا زیارت کنی.
(کتاب زهره الریاض و کوکب الدری ج1ص 253)
=-=-=-=-=
وقتی من وفات کردم تو غسل و کفنم را به عهده بگیر و بر من نماز بگذار و مرا درون قبر قرار ده دفنم کن و سنگ قبر را بر روی قبرم قرار ده و خاک را بر آن ریز و آن را هماهنگ نما.
آنگاه بالای سرم رو به روی من بنشین و زیاد قرآن بخوان و دعا کن زیرا در چنین لحظه هایی میت به انس گرفتن با مردگان محتاج است.
من تورا به خدا می سپارم و درباره فرزندانم سفارش به نیکوکاری می کنم. (بحارالانوار ج 79ص27 و مصباح الانوار)
=-=-=-=-=
ای پسر عموی پیامبر خداوند تو را پاداش نیکو دهد. اولین وصیت من به تو این است که چون مردان به زنان نیاز دارند پس از من با دختر خواهرم امامه ازدواج کن زیرا او همانند من با فرزندانم مهربان است. (بحارالانوار ج 43ص 217و علل الشرایع ج1 ص188)
=-=-=-=-=
امام صادق (ع) می فرمایند: حضرت زهرا در آخرین لحظات زندگانی خطاب به امیر مومنان علی(ع) وصیت می کند: وقتی وفات کردم هیچ کس را اطلاع نده مگر ام سلمه و ام ایمن و فضه را از زنان واز مردان دو فرزندم حسن و حسین و عباس و سلمان و عمار مقداد و ابوذر و حذیفه را خبر کن. مرا دفن مکن مگر در شب و قبر مرا به هیچ کس اطلاع نده . (دلائل الامامیه ص44 و بحار الانوار ج78ص310 و صحیح بخاری ج5ص139)
=-=-=-=-=
حضرت زهرا به اسماء بنت امیس فرمود: ای اسماء بعد از این که من از دنیا رفتم تو و علی مرا غسل دهید و هیچ کس را بر سر جنازه من راه ندهید. (ذخایر العقبی ص53 و السنن الکبریج3ص396 و انساب الاشرافص 405)
=-=-=-=-=
حضرت زهرا خطاب به امیر المومنین فرمودند: تو را وصیت می کنم که هیچ کدام از آنها که به من ظلم کردند و حق مرا غصب کردند نباید در تشیع جنازه من شرکت کنند. زیرا آنها دشمنان من و رسول خدا(ص) هستند و اجازه نده فردی از آنها و پیروان آنها بر من نماز بگذارند.
مرا شبانه دفن کن آن هنگام که چشم ها آرام گرفته و دیده ها به خواب فرو رفته است.
(بحارالانوارج43ص209 و علل الشرایع ج1ص188 واحتجاج ص59)
=-=-=-=-=-=-=-=-=-=
"وصیت نامه مکتوب حضرت زهرا(سلام الله علیها)"
پس از وفات حضرت زهرا(س) امیر مومنان وصیت نامه نوشته شده همسرش را بیرون آورد و گشود و مطالعه فرمود.
عبارات و مطالب ارزشمند آن چنین بود:
به نام خداوند بخشنده مهربان
این وصیت نامه فاطمه دختر رسول خداست.
در حالی وصیت می کنم که شهادت می دهم خدایی جز خدای یگانه نیست و محمد(ص) بنده و فرستاده اوست و بهشت حق است و جهنم حق است و روز قیامت فراخواهد رسید و شکی در آن نیست و خداوند مردگان را زنده و وارد محشر می کند.
ای علی من فاطمه دختر محمد(ص) هستم خدا مرا به ازدواج تو در آورد تا در دنیا و آخرت برای تو باشم.
تو از دیگران بر من سزاوار تری.
حنوط و غسل و کفن مرا در شب به انجام برسان و شب بر من نماز بگذار و شب مرا دفن کن و هیچ کس را اطلاع نده.
تو را به خدا می سپارم و بر فرزندانم تا روز قیامت سلام و درود می فرستم.
بحارالانوارج43ص214 و وسائل الشیعه ج13ص311 و دلائل الامامه ص42
=-=-=-=-=
منبع : فرهنگ سخنان فاطمه زهرا . محمد دشتی
 

sina_anis

عضو جدید
کاربر ممتاز
یاد آوری یک مطلب کوچک اما عمیق


امشب به یاد مطلبی راجع به فاطمیه سال گذشته در وبلاگ شخصی استاد رائفی پور افتادم در یادداشت هایم گشتمو پیداش کردم.حتما اکثر دوستان آن را مطالعه کرده اند اما یادآوری آن را در ایام فاطمیه بد ندانستم حرف های سنگینی داشت.حرف هایی که نتوان با یک کلیک ساده از رویش گذشت.

استاد چنین می نویسد: اگر بخواهم شیعه را در سه اتفاق خلاصه کنم خواهم گفت فاطمیه ، عاشورا و ظهور
که هریک رازی است از اسرار الهی !

براستی چرا مقبره زهرای اطهر(س) مخفی است؟ هر پاسخی که به این سوال داده شود سندی برای تشیع است که هویت او را رقم زده است.
در زمان حیات امام خمینی (ره) وهابیون عربستان با ارسال نامه ای رسما از ایشان در خواست نمودند : قبر مطهر حضرت فاطمه بنت اسد (مادر امیر المومنین) به عنوان آرامگاه حضرت زهرا (س) معرفی گردد در عوض دولت آل سعود مقبره چهار امام مدفون در بقیع را باز سازی خواهد نمود!

امام خمینی پاسخ این مسئله را به آیه الله گلپایگانی (ره) محول نمودند و ایشان نیز فرمودند :
"مفقود بودن قبر مطهر حضرت زهرا (س) سند هویت تشیع است"

براستی وهابیون که ساخت قبر را شرک محض می دانند چرا حاضر می شوند در ازای معرفی قبری برای حضرت فاطمه (س) خودشان برای چهار امام ما گنبد و بار گاه بسازند؟

آری براستی مفقود بودن قبر حضرت زهرا(س) دار و ندار تشیع است.

به امید ظهور مولی و سرورمان ، منتقم آل طه حضرت حجه ابن الحسن العسکری که صد البته نزدیک است.
 

sina_anis

عضو جدید
کاربر ممتاز
بر زهرای اطهر (سلام الله علیها) چه گذشت؟


بسم الله الرحمن الرحیم
=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=
بر زهرای اطهر (سلام الله علیها) چه گذشت؟
=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=
اگر رئیس و بنیانگذار یک شرکت بین المللی فوت کنه به نظر شما مراسم تشییع اون چطور برگزار می شه؟
بیاین حدس بزنیم کیا حتما توش شرکت می کنن؟؟؟
به نظرمن که معاون رئیس و قائم مقام و خلاصه همه افراد برجسته اون شرکت، حتما حضور پیدا می کنند، حتی کارمندهای جزء هم میان.
تازه هر سال مراسم سالگرد و یادبود اون فرد کنار مزارش برگزار می شه...
هرسال که عاشورا میاد حرم امام حسین علیه السلام مملو از میلیون ها نفر جمعیته، ایام شهادت امام رضا علیه السلام جای سوزن انداختن تو حرم نیست ، چون همه می خوان یه جوری ادب و ارادتشون رو خدمت امامشون نشون بدن.

خب زمانی که ایام شهادت تنها دختر پیامبر اسلامه ما مسلمونا کجا باید بریم و مراسم عزا برگزار کنیم؟
چرا مردم مدینه1420 سال پیش، تو تشییع پیکر دختر پیغمبرشون نبودند، چون اگه بودن که جای مزار رو می دونستند؟
اصلا چرا کسانی که خودشون رو جانشین پیغمبر معرفی کردند تو این مراسم نبودند؟
واقعا نبودند؟ نیومدند؟ چرا؟؟؟ چی شد که نیومدند؟
این سوالیه که ما باید از تاریخ بپرسیم! خیلی ها هستند که الان ادعا می کنند صدر اسلام هیچ کس با هیچ کس مشکلی نداشته همه با صلح و صفا کنار هم بودند. اگر اینطوری بوده پس چرا کسی از مردم مدینه جز اهل بیت پیغمبر تو مراسم تدفین و تشییع حضور نداشتند؟

اون چه که مسلمه اینه که شیعه هیچ شکی نداره نسبت به وقوع شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها و ماجرایی که منجر به این شهادت شد و کسانی که باعث کشته شدن حضرت شدند . یعنی توی کتاب های معتبر پیش علمای معتبر شیعه یک امر مسلمه!

اما آیا سنی ها هم می تونند این حقیقت رو بپذیرند؟ اونا که دائماً از طرف علماشون با انکار شهادت مواجه می شند.
همین سوال برای من انگیزه شد که تحقیق کنم و جوابش رو تو کتب معتبر اهل سنت پیدا کنم یعنی: آیا یک محقق بی طرف می تونه نشانه هایی از معتقدات شیعه درباره شهادت حضرت زهرا سلام الله رو تو منابع غیر امامیه ببینه؟؟!


اولین قدم این بود که نشانه هایی از نحوه تدفین حضرت زهرا سلام الله علیها، در منابع پیدا کنم.
کتاب صحیح بخاری معتبرترین کتاب حدیثیه اهل سنته ، بخاری در صحیح خودش حدیث شماره 3913بیان کرده:
فَلَمّا تُوُفِّیَتْ دَفَنَها زَوْجُها عَلِیٌّ لَیْلاً وَ لَمْ یُؤَذِّنْ بِها اَبابَکْرٍ.
چون [فاطمه] از دنیا رفت، شوهرش علی، وی را شبانه دفن نمود و ابوبکر را آگاه نساخت.

اما چرا دختر پیغمبر مخفیانه و شبانه به خاک سپرده شد و چرا ابوبکر و عمر، بر پیکر ایشون نماز نخوندند؟
برای گرفتن پاسخ سراغ ابن ابی الحدید معتزلی رفتم، ابن ابی الحدید تو شرح نهج البلاغهج6،ص50می گه:
وَ الصَّحیحُ عِندِی اَنـَّها ماتَتْ وَ هِیَ واجِدَةٌ عَلی اَبی بَکْرٍ وَ عُمَرَ وَ اَنـَّها اَوْصَتْ اَلّا یُصَلِّیا عَلَیْها...
آنچه از نظر من صحیح می باشد این است که:
فاطمه از دنیا رفت در حالی که بر ابوبکر و عمر غضبناک بود و وصیّت نمود که آن دو بر جنازه وی نماز نخوانند...

پس این دفن شبانه و مخفیانه به خواست خود حضرت زهرا سلام الله علیها و وصیّت ایشان بوده.
اما چرا ؟
بخاری تو صحیحش پاسخ رو می ده:حدیث شماره2862
فَغَضِبَتْ فاطِمَةُ بِنْتُ رَسُولِ اللهِ، فَهَجَرَتْ اَبابَکْرٍ فَلَمْ تَزَلْ مُهاجِرَتُهُ حَتّی تُوُفِّیَتْ. (1)
فاطمه بر ابوبکر غضبناک شد و با او قطع رابطه کرد و این قطع رابطه و قهر وی تا وفاتش ادامه یافت.

طبق نقل بخاری حضرت زهرا سلام الله علیها ، در حالی این دنیا را ترک فرمودند که شدیداً از دست خلیفه اول ناراضی و غضبناک بوده ، و با او قطع رابطه کردند. و این یعنی تا آخر عمر هرگز اون رو نبخشیدند!!!
جالبه بدونین بخاری تو صفحات بعدی همین کتابش حدیث 3437 و 3483 از پیامبرنقل کرده:
فاطِمَةُ بَضعَةٌ مِنّی فَمَن اَغضَبَها اَغضَبَنی.
فاطمه پاره تن من است؛ هرکس او را به خشم آورد مرا به خشم آورده است.

وقتی خوب صفحات کتب معتبر اهل سنّت رو ورق زدم، با احادیثی از رسول خداصلّی الله علیه وآله روبرو شدم که همگی این اصل بنیادین رو تصریح می کردند :
اِنَّ اللهَ عَزَّ وَ جَلَّ یَغْضِبُ لِغَضَبِ فاطِمَةَ وَ یَرْضی لِرِضاها.
همانا خدای متعال به غضب فاطمه، غضب می کند؛ و به خشنودی او، خشنود می شود.
(2)
یعنی: هرگونه خشم و غضبی که از سوی حضرت زهراعلیهاالسّلام ابراز بشه، یک عملکرد خداپسندانه و یک واکنش مورد رضای خداست، و از هر تمایل شخصی و دنیایی به دوره.
این اصل بنیادین تواتر معنوی داره، یعنی در اکثر کتب معتبر،احادیث متعدّدی از رسول خداصلّی الله علیه وآله , وجود داره که همۀ اونها،همین مضمون رو یادآوری می کنن.
کسی که دختر رسول خدا را طوری آزار داده که نه تنها حضرت او را نبخشیده بلکه تا سرحد مرگ هم حاضر نشده دست از این غضب برداره ، قطعاً رسول خدا رو هم آزرده ، و کسی که رسول خدا رو بیازاره چه سرنوشتی خواهد داشت؟؟؟


خداوند در قرآن می فرماید:
ان الذین یؤذون الله و رسوله لعنهم الله فى الدنیا و الآخرة و اعدّلهم عذاباً مهینا (3)
همانا کسانی که خدا و رسول او را اذیت می کنند خداوند ایشان را در دنیا و آخرت لعنت کرده است و برای ایشان عذاب خوار کننده ای مهیا ساخته است.

غیر امامیه معتقدند که غضب حضرت زهرا سلام الله علیها غضب خداست و هر کس ایشون رو اذیت کنه پیغمبر صلی الله علیه وآله رو اذیت کرده و خداوند هم در قرآن فرموده که:همانا کسانی که خدا و رسول او را اذیت می کنند خداوند ایشان را در دنیا و آخرت لعنت کرده است و برای ایشان عذاب خوار کننده ای مهیا ساخته است.
با این وجود اوضاع خلیفه اول سنی ها خیلی اسفناک می شه!!!!
پس با خودم فکر کردم (البته از دیدگاه یک سنی) شاید نارضایتی حضرت زهرا سلام الله علیها به ابوبکر ابلاغ نشده و این فقط یک احساس قلبی بوده ؟؟! شاید خلیفه خبری از این غضب نداشته تا بخواد جبرانش کنه !
پاسخ رو از زبان ابن قتیبه که از بزرگان غیر امامیه است گرفتم:
ابن قتیبه تو کتاب الامامة و السیاسة (4) می گه، ابوبکر و عمر به دیدار حضرت زهرا سلام الله علیها رفتند:
فَلَمّا قَعَدا عِنْدَها، حَوَّلَتْ وَجْهَها اِلَی الْحائِطِ.
فَسَلَّما عَلَیْها، فَلَمْ تَرُدَّ عَلَیْهِما السَّلامَ.
...قالَتْ: فَاِنـّی اُشْهِدُ اللهَ وَ مَلائِکَتَهُ اَنـَّکُما اَسْخَطْتُمانی وَ ما اَرْضَیْتُمانی وَ لَئِنْ لَقیتُ النَّبِیَّ لَاََشْکُوَ نَّکُما اِلَیْهِ.
...وَ هِیَ تَقُولُ: وَاللهِ! لَاَدْعُوَنَّ اللهَ عَلَیْکَ فی کُلِّ صَلاةٍ اُصَلِّیها.

چون نزد فاطمه نشستند، فاطمه رویش را به سوی دیوار برگرداند.
بر وی سلام کردند، ولی فاطمه جواب سلام آن دو را نداد.
فاطمه گفت: خدا و ملائکه را شاهد می گیرم که شما دو نفر، مرا به غضب آوردید و مرا راضی نکردید.
... فاطمه خطاب به ابوبکر گفت: به خدا سوگند! در هر نمازی که بخوانم تو را نفرین خواهم کرد.
چرا حضرت زهرا سلام الله علیها تا این حدّ از زمامدار ها غضبناک بوده؟ مگه اونا چیکار کرده بودند؟؟؟

تو فرائد السمطین (5) تالیف جوینی که از علمای بزرگ غیر امامیه، روایتی از پیامبر صلوات الله علیه و آله اومده که در اون حدیث، پیامبر آینده ای رو برای حضرت زهرا سلام الله علیها پیشگویی می کنند: ترجمه یه قسمت هایی از اون روایت اینه:
و إنّی لمّا رأیتها ذکرت ما یصنع بها بعدی ، کأنّی بها و قد دخل الذّل فی بیتها و انتُهکَت حُرمتُها و غُصِبَ حقّها و مُنِعَت إرثها و کسر جنبها و أسقطت جنینها و هی تنادی یا محمداه فلا تجاب ...... فتکون أوّل من تلحقنی مِن اهل بیتی فتقدم علیّ محزونة مکروبة مغمومة مقتولة .......اللهم العن من ظلمها و عاقب من غصبها ، و ذلل من أذلّها ، و خلّد فی نارک من ضرب جنینها حتی ألقت ولدها ، فتقول الملائکة عند ذلک : آمین
من هر زمان او را می بینم یاد آن چیزی می افتم که بعد از من با وی رخ خواهد داد . انگار که من او را می بینم که ذلت در خانه وی داخل شده است وحرمتش شکسته شده است و حقش غصب گردیده است و از ارثش محروم گردیده است و پهلویش شکسته شده است و فرزند در شکمش سقط شده است در حالیکه صدا می زند یا محمداه ولی کسی جواب وی را نمی دهد ... پس او اولین کسی که از خانواده ام به من خواهد پیوست . پس به نزد من می آید در حالیکه اندوهگین و سختی کشیده و غمگین است و کشته شده است .
خداوندا، هر کس را که به او ظلم کرده لعنت کن ، و هر کس حق او را غصب نموده عذاب نما ، و هرکس که او را خوار نموده خوار نما و در عذابت جاودان بدار هر کس را که فرزند او را مورد ضرب قرار داد تا آن را سقط کرد . پس ملائکه می گویند : آمین

از آنجایی که پیامبر از خودشون حرف نمی زنن و هرچی مگن وحی الهیه، پس حتماً اون چه پیش بینی بکنن اتفاق می افته، یعنی جنایاتی که فرمودند در حق حضرت زهرا سلام الله علیها اتفاق خواهد افتاد، حتما و یقینا افتاده و حتما کسی ایشون رو به قتل رسونده و ایشون شهیده هستند، چون تو حدیث دقیقا این عبارات اومده.
با همان دید اولیه یعنی یک جستجوگر کنجکاو در اسناد غیر امامی بررسی های فراوانی کردم که نشانه هایی از آنچه که توسط پیامبر ذکر شده بود پیدا کنم، چون یک احتمال این بود که شاید زمامدارانی که حضرت زهرا سلام الله علیها از اونها غضبناک بودند در این فجایع دخیل باشند.

پس اول گشتم ببینم آیا حرمت حریم خونه حضرت زهرا سلام الله علیها هتک شده ؟! آیا لطمه جسمانی به ایشون وارد شده؟! آیا ایشون باردار بودند و در اثر جنایات عده ای فرزندشون سقط شده؟! و آیا حقوق و میراث ایشون غصب شده؟!
و مرحله بعد هم این بود که بدونم آیا ابوبکر و عمر هم در این جنایات دخیل بودند یانه؟؟؟
مرحله سوم هم این بود که آیا نقلی در کتب غیر امامیه هست که خود حضرت زهرا سلام الله علیها اشاره ای به علت خشمشون به ابوبکر و عمر کرده باشند؟
بعد از جستجو و کنکاش زیاد، با کمال نا باوری به اسنادی برخورد کردم که نه تنها به وقوع این جنایتها صراحت داره، بلکه به وضوح هم به نقش محوری خلیفه اول و دوم تو شکل گیری اون تصریح کردند. (6)

بلاذری از علمای بزرگ اهل سنت تو انساب الاشرافش آورده:
خلیفه اول بعد از اینکه از مردم برای خلافتش بیعت گرفت، چون حضرت علی علیه السلام حاضر نشدند بیعت کنن،عمر ابن خطاب رو به سراغ امیرالمؤمنین علیه السلام فرستاد و دستور حمله به خانه وحی رو صادر کرد و گفت:
قالَ: ائْتِنِی بِهِ بِأعْنَفِ الْعُنْفِ. او [یعنی حضرت علی] را به سخت‌ترین وضعیّت ممکن نزد من آورید. (7)
إن أبوا فقاتلهم یعنی: اگر امتناع ورزیدند از آمدن با آنها بجنگ. (8)
خلیفه دوم با شعله ای از آتش به در خانه وحی رفت. (9)

ابن قتیبه می گوید:
رهبر مهاجمان دستور داد هیزم بیاورید و فریاد زد: به خدایی که جان عمر در دست اوست، یا قطعاً خارج میشوی، یا اینکه حتماً آن [خانه] را بر سر هرکه در آن است، به آتش می کشم.
پس به او گفتند: ای اباحفص! در این خانه، فاطمه است!
پاسخ گفت: حتّی اگر او باشد.
فاطمه جلوی درب ایستاد و گفت: هیچ مردمی همچون شما دیدارشان برای من، بد و نفرتانگیز نیست.
جنازه رسول خدا[صلّی‌الله‌علیه‌وآله] را بر روی دستهای ما تنها گذاشتید و کار خلافت را میان خود قطعه قطعه کردید، و در این خصوص از ما جویا نشدید، و حق را به ما بازنگرداندید. (10)
بلاذری می گه:
فاطمه[سلام الله علیها] در پشت در با خلیفه دوم مواجه شده و گفت :"ای پسر خطّاب ! آیا تو را در حال آتش زدن خانه ام می بینم؟!" عمر گفت:"آری ! این کار من از دین پدر تو محکم تر است" !!! (11)

خیلی جالبه که زمامداران، می خوان دین پیغمبر خدا صلی الله علیه وآله رو با آتش زدن دردانه پیغمبر و بچه های کوچیکش حفظ کنن، مگه یک بانوی داغدیده ی باردار با چهار تا بچه کوچیک چه خطری برای حکومت داشتند که می خواستند اونها رو بسوزونن؟
نظام که چهارمین شخصیت برجسته معتزله است معتقده:
عمر در روز بیعت به شکم فاطمه [علیها السلام] ضربه زد که منجر به سقط شدن نوزاد وی از شکمش شد . عمر ، فریاد می زد این خانه را با هر که در آن است به آتش بکشید ؛ و در خانه به جز علی و فاطمه و حسن و حسین کسی نبود. (12)

بخاری در صحیح خود آورده:
همانا فاطمه دختر رسول خدا فردی را نزد ابوبکر فرستاد و میراث خود از رسول خدا را، از او طلب نمود.
این مطالبه شامل: فیء، فدک و باقیمانده خمس خیبر بود...
امّا ابوبکر از این که چیزی از این اموال را به وی پس بدهد، خودداری ورزید. (13)

هرچند هر کدوم از چیزهایی که ذکر شد از هجوم به خانه و حی، هتک حرمت اهل بیت پیغمبر صلوات الله علیهم، لطمات جسمانی حضرت زهرا سلام الله علیها ، سقط حضرت محسن علیه السلام و ربوده شدن و غصب اموال شخصی حضرت زهرا سلام الله علیها، به تنهایی برای غضبی دائمی که معادل غضب خداست کافیه، اما بهتره که از دختر رحمةٌللعالمین بپرسیم چه عاملی ایشون رو تا این حد به خشم آورده، خشمی همیشگی و دائمی که تا سرحد مرگ حاضر به دست کشیدن از آن نشدند؟!!
ابن ابی الحدید معتزلی، شارح نهج البلاغه تو شرحش ج16 ص234 نقل کرده که وقتی زنان مهاجر و انصار حال بد حضرت زهرا سلام الله علیها رو دیدن به عیادت ایشون رفتند، و از ایشون پرسیدن که چگونه صبح کردی؟ وحضرت در جوابشون فرمودند:
صبح کردم و حال آنکه نسبت به دنیای شما کاره و بی میلم، نسبت به مردانتان غضبناکم...
به آنان بغض ورزیدم آنگاه که در حالاتشان تعمّق ورزیدم ...
برای خویشتن چه بد ذخیره هایی پیش پیش فرستادند. که خدا بر آنان خشم بر گفت و در عذاب جاودانه خواهند بود.
وای بر آنان! آنان چگونه خلافت رسول خدا را از مواضع ثابته و بنیانهای نبوت دور ساختند. و از خانه ای که جبرئیل در آن فرود می آمد به خانه دیگری بردند. و از دست افراد کاردانی که به امور دنیا و دین وارد بودند. بدانید که این زیان بزرگی است. و چه باعث شد که از علی عیبجویی کنند؟ عیب اورا گفتند چون شمشیرش خویش و بیگانه و شجاع و غیر شجاع را نمی شناخت. و اینکه او نسبت به مرگ بی اعتنا بود.

چرا چونکه علی دشمنان را به شدت می گرفت و می کشت و آنها را به عنوان عقوبت و سرمشق برای دیگران باقی می گذاشت. و غضب او در راه رضای خدا بود.
و سوگند به خدا اگر مردان شما نمی گذاردند که زمام از دست ایشان بیرون رود و زمام امور خود را که پیامبر به علی واگذار فرموده بود بدست وی سپرده بودند. آنرا به ملایمت و سهولت راه می برد. و این شتر را سالم به مقصد می رسانید. و حرکتش حرکتی رنج آور نمی شد...
...ایکاش می دانستم به چه پناهگاهی تکیه داده اند؟

و کدام ستون را پشتیبان گرفته اند؟ و به کدامین ریسمان تمسّک جسته اند؟ و عجب سرپرست بد و دوست نا بابی انتخاب نموده اند. و برای ظالمین چه بَدَل بدی است... وای برآنان! آیا آن کس که به حق راه یافته است سزاوار پیروی است یا آنکه راه نیافته و ابتدا باید خود راه یابد، وای بر شما چه بد حکم می کنید.
اما به جان خودم سوگند، نطفۀ این فساد بسته شده است.

و انتظار کشید تا این مرض فساد در پیکر اجتماع اسلامی منتشر شود. از پستان شتر پس از این خون بدوشید. وزهری که به سرعت هلاک می کند. در اینجا است که بر راه باطل روندگان زیان می کنند. و مسلمانان بعدی خواهند دانست عاقبت اعمال مسلمانان صدر اسلام چه بوده است. و قلبتان با فتنه ها آرام خواهد گرفت ...

همونطور که دیدید حضرت زهرا سلام الله علیها - محور شناخت غضب و رضایت الهی - به خاطر غصب خلافت حقّه امیرالمؤمنین علیه السلام از زمامدارا غضبناک بودند، چون اونها دین خدا رو از مسیری که خدای متعال تعیین فرموده بود خارج کرده و فتنه و فساد رو منتشر کردند.
حضرت زهرا سلام الله علیها برای اینکه راه رو برتموم مسلمونا تا آخر تاریخ روشن کنند، وصیت کردند که حضرت علی علیه السلام ایشون رو شبانه و مخفیانه دفن کنند، تا موضع گیریشون نسبت به خلیفه اول و خلیفه دوم برای همه انسانها روشن بشه.
یادمون نره که طبق روایات غیر امامیه غضب حضرت زهرا سلام الله علیها هرگز به خاطر انگیزه های شخصی نبوده و یک حرکت خداپسندانه است. و هرکس ایشون رو آزار بده و به خشم بیاره، اون هم یک خشم الهی، پیغمبر خدا رو آزرده و کسی هم که پیغمبر خدا رو آزار بده خداوند در دنیا و آخرت لعنتش کرده و عذاب خوار کننده ای براش مهیا کرده!!!

خداوند متعال به ما می گه:
یا أَیّها الّذین آمنوا لا تتولَّوا قوما غضب اللّه علیهم قد یئسوا من الآخرةِ کما یئس الْکفَّار من أَصحاب القبورِ (14)
اى کسانى که ایمان آورده‏اید! با قومى که خداوند آنان را مورد غضب قرار داده دوستى نکنید؛ آنان از آخرت مأیوسند همان‏گونه که کفار مدفون در قبرها مأیوس مى‏باشند!


=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=
WWW.masafportal.COM
=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=

پاورقی

1) صحیح بُخاری، حدیث شماره 2862؛ [نقل مشابه:] مُسند احمدبن حنبل، حدیث شماره 25
سایر منابع اهل سنّت که «غضب حضرت زهرا سلام الله علیها بر ابوبکر» را بیان کرده اند:
- صحیح بُخاری(تألیف: بخاری متوفای256ه)، حدیث شماره 6230؛ [نقل مشابه:] تاریخ المدینه (تألیف: ابن‌شُبّه)، ج 1، ص 197.
- مُسند احمدبن حنبل(تألیف: احمدبن حنبل متوفای241ه)، حدیث شماره 52.
- جامع الاُصول (تألیف: ابن‌اثیر )، ج 10، ص 386. - تاریخ الاسلام (تألیف: ذَهبی متوفای 748)، ص 21 .
- تاریخ الخمیس (تألیف: دِیار بَکری)، ج 2، ص 173. - مشکل الآثار (تألیف: طَحاوی متوفای:321ه)، ج 1، ص 47 ـ 48.
- سنن بیهقی (تألیف: بیهقی متوفای:458ه)، ج 6، ص 300؛ [نقل مشابه:] صحیح ابن‌حَبّان، ج 11، ص 152 ـ 153.
- سنن بیهقی، ج 6، ص 300؛ [نقل‌های مشابه:] المصنَّف (تألیف: صَنعانی)، ج 5، ص 472؛ مُسند ابی‌عَوانه، ج 4، ص 251.
- سیرة النبویة (تألیف: ابن کثیر متوفای774ه) ج4 ص567 ، و فی المکتبة الشاملة ج4 ص567.
- البدایة والنهایة (تألیف: ابن کثیر متوفای 774ه) (ط.داراحیاء التراث العربی بیروت) ج5 ص306.
- فتح الباری (تألیف: ابن حجر عسقلانی متوفای 852ه) (ط. دارالمعرفة للطباعة النشر بیروت) ج6 ص139 و فی المکتبةالشاملة ج9 ص345...

برخی از منابع شیعه که «غضب حضرت زهرا سلام الله علیها بر ابوبکر» را بیان کرده اند:
- العمدة (تألیف: ابن البطریق حلی متوفای600ه)(ط.جامعه مدرسین) ص391.
- الطرائف (تألیف: سیدبن طاووس متوفای664ه) (ط.الخیام) ص258.
- نهج الحق و کشف الصدق (تألیف: علامه حلی متوفای 726ه)ص360.
- وصول الاخیار الی اصول الاخبار (تألیف:عبدالصمدالعملی والد شیخ بهائی متوفای:982ه) ص69.
- احقاق الحق (تألیف: التستری متوفای 1019ه) ص299.
- شرح اصول کافی (تألیف: مولی محمد صالح مازندرانی 1081ه) (12جلدی) ج7ص218.
- بحارالانوار (تألیف: علامه مجلسی متوفای1110ه) ج29 ص112.
- مجمع النورین (تألیف: ابوالحسن المرندی1349ه) ص238.
- اعیان الشیعه (تألیف: سید محسن امین متوفای 1371ه) ج1 ص314. - النص والاجتهاد (تألیف: سید شرف الدین عاملی1377 ه) ص51 و59.
- الغدیر (تألیف: علامه امینی) ج7 ص227. - کتاب الاربعین فی امامة الائمة الطاهرین (تألیف: محمد طاهر قمی شیرازی)ص522.
- الامام علی (تألیف: رحمانی همدانی) ص740. - ابوهریرة (تألیف: سیدعبدالحسین شرف الدین) ص.
- خلاصة عبقات الانوار (تألیف: آیةالله سید علی میلانی) ج1 ص86. 138...


2) برخی از مشاهیر اهل سنّت که این قبیل احادیث را نقل یا ثبت کرده‌اند، عبارت اند از:
ـ ابن‌مثنّی بصری (متوفّای 252)ر.ک: ذخائر العقبی، ص 82 ـ 83 .
ـ ابوبکربن ابی‌عاصم (متوفّای 287)ر.ک: الاِصابه، ج 8، ص 57؛ شرح المواهب، ج 4، ص 330 .
ـ ابویعلی موصلی (متوفّای 307)ر.ک: کنز العُمّال، ج 12، ص 111، ح 34238؛ مُسند ابی‌یَعلی، ج 1، ص 190 .
ـ ابوالقاسم طَبَرانی (متوفّای 360)ر.ک: معجم الکبیر، ج 1، ص 108، ح 182؛ ج 22، ص 401، ح 1001 .
ـ حاکم نیشابوری (متوفّای 405)ر.ک: المستدرک علی الصحیحین، ج 3، ص 167، ح 4730.[با توجّه به این که حاکم نیشابوری در کتاب خود، احادیث صحیح را طبق شروط بُخاری و مُسلم آورده است؛ باید گفت: حدیث فوق، بر طبق مبنای بخاری و مسلم، صحیح است و مورد قبولِ آن‌ دو نیز می‌باشد.]
ـ ابوسعد خرگوشی (متوفّای 406) ر.ک: ذخائر العقبی، ص 82 ـ 83 .
ـ ابونعیم اصفهانی (متوفّای 430) ر.ک: کنز العُمّال، ج 12، ص 111، ح 34238 .
ـ ابن‌اثیر (متوفّای 630) ر.ک: اُسد الغابه، ج 6، ص 224 .
ـ ابن‌نجّار بغدادی (متوفّای 643) ر.ک: کنز العُمّال، ج 13، ص 674، ح 37725 .
ـ سبط‌بن جوزی (متوفّای 654) ر.ک: تذکرة خواصّ الاُمّه، ص 279 .
ـ محبّ‌الدین طبری (متوفّای 694) ر.ک: ذخائر العقبی، ص 82 ـ 83 .
ـ ابوحَجّاج مَزّی (متوفّای 742) ر.ک: تهذیب الکمال، ج 22، ص 379 .
ـ ابن‌حجر عَسقلانی (متوفّای 852) ر.ک: الاِصابه، ج 8، ص 56؛ تهذیب التهذیب، ج 12، ص 442 .
ـ ابن‌حجر مکّی [هیتمی] (متوفّای 954) ر.ک: الصواعق المحرقه، ص 105 .
ـ متّقی هندی (متوفّای 975) ر.ک: کنز العُمّال، ج 12، ص 111، ح 34238؛ ج 13، ص 674، ح 37725 .
- قندوزی الحنفی (متوفای1294ه) ر.ک: ینابیع المودّة ج2 ص56...
برخی از مشاهیر شیعه که این حدیث را نقل یا ثبت کرده‌اند، عبارت اند از:
- زیدبن علی (متوفای 122ه) ر.ک: مسند زیدبن علی(ناشر: دارالحیاة بیروت)/459 . - شیخ صدوق (متوفای 381ه) ر.ک: امالی صدوق (ط. مؤسسةالبعثة)/ 467. - شیخ صدوق (متوفای 381ه) ر.ک: عیون اخبار الرضا (ط. مؤسسة الاعلمی بیروت) ج1 ص51.
- الکراجکی (متوفای 449ه) ر.ک: التعجب (تحقیق فارس حسون) ص134 و (ط. مکتبةالمصطفی) ص55.
- طبرسی (متوفای560ه) ر.ک: الاحتجاج (بحارالانوار از این منبع نقل کرده است.)
- ابوالفتح الاربلی (متوفای693ه) ر.ک: کشف الغمة فی معرفة الائمّة (ط. دارالاضواء بیروت) ج2 ص95.
- علامه مجلسی (متوفای 1110ه) ر.ک: بحارالانوار ج43 ص19و22.
- علامه امینی ر.ک: الغدیر ج7 ص235....

3) سوره احزاب آیه 57
4) ج1،ص12ـ13
5) ج2 ، ص 34 و 35
6) برخی از اسناد اهل سنّت که در آن ماجرای هجوم به خانه وحی ذکر شده است:
- ابن أبی شیبه (239هـ :( المصنف ، ج8 ، ص 572.
-علامه بلاذری (270هـ:( انساب الاشراف، بلاذرى، ج1، ص586.
-ابن قتیبه دینوری (212-276هـ:(الامامة والسیاسة
- ابن قتیبة الدینوری ، تحقیق الشیری
- ج 1 - ص 30. -حمد بن جریر طبری (310هـ:( تاریخ الطبرى ، ج2 ،‌ ص443
.-ابن عبد ربّه (463هـ:( العقد الفرید، ابن عبدربه، ج3، ص 63 طبع مصر
-ابن عبد البر قرطبی (368 -463هـ:( الاستیعاب، ابن عبدالبر قرطبى، ج3، ص975.
-امام جوینی (730هـ:( فرائد السمطین ج2 ، ص 34 و 35 .
-ابی الفداء (732هـ:( تاریخ ابوالفداء، ج1، ص156 طبع مصر بالمطبعة الحسینیة .
-ابن حجر عسقلانی (852هـ)
- شمس الدین ذهبی (748هـ:(لسان المیزان ، ج1 ، ص268
-صفدی (764هـ:( الوافى بالوفیات ، ج5 ، ص347
.-ابو ولید محمد بن شحنه حنفی (817هـ:( روضة المناظر فی أخبار الأوائل والأواخر ( هامش الکامل لابن الأثیر ) ، ج11 ، ص 113 ( ط الحلبی ، الأفندی سنة 1301
-محمد حافظ ابراهیم (1287-1351هـ:( دیوان محمد حافظ ابراهیم ، ج1 ،‌ ص82 .
-عمر رضا کحالة (معاصر:( اعلام النساء : ج 4 ، ص 114.
-عبد الفتاح عبد المقصود(معاصر:( الإمام علی بن أبی طالب ، عبد الفتاح عبد المقصود ، ج4 ، ص274-277 و ج1 ،ص192-193...
 
آخرین ویرایش:

sina_anis

عضو جدید
کاربر ممتاز
حضرت زهرا در نگاه رهبری
اگر شخصیت فاطمه زهرا برای ذهن های ساده وچشم های نزدیک بین مات آشکار می شد ما هم تصدیق می کردیم که فاطمه زهرا سرور تمام بانوان عالم است بانویی که در سنین کم و عمر کوتاه به مقامات معنوی و علمی و معرفتی و به مرتبه ای برسد که برابر مرتبه انبیاء و اولیاست.

فاطمه زهرا فجر درخشانی است که از گریبان او خورشید امامت و ولایت و نبوت درخشیده است.همه ائمه برای مادر بزگوار خود تکریم و تجلیلی قائل بودند که برای کمتر کسی این همه احترام و تجلیل از این بزرگواران میتوان دید.

زنان مسلمان باید در زندگی شخصی و اجتماعی و خانوادگی خود زهرا(س) را باید از جهت خردمندی و فرزانگی و عقل و معرفت الگو و سرمشق خود قرار دهند و از بعد عبادت و مجاهدت و حضور در صحنه . تصمیم گیری های عظیم اجتماعی و خانه داریو همسر داری و تربیت فرزندان صالح از زهرای اطهر پیروی کنند.

اسلام فاطمه (س)را، آن عنصر برجسته و ممتاز ملکوتی را به عنوان نمونه و اسوه زنان معرفی میکند .آن زندگی ظاهری او،جهاد او،مبارزه او،دانش او،سخنوری او ،فداکاری او،شوهر داری او،همسری او،مادری او،مهجرت او و حضور او در تمام میدان های سیاسی و نظامی وانقلابی و برجستگی همه جانبه او که مردهای بزرگ را در مقابل او به خضوع وادار میکرد.

اصولا شخصیت نادرست از زن که میراث نامبارک فرهنگ های غیر اسلامی دخیل در اندیشه مسلمانان است باعث شده که آن حضرت تنها از زاویه دختری برای پیامبر (ص) و مادری برای ائمه(ع)مطرح شود و آ« شایستگی ها و گزینش الهی که در شکل گیری شخصیت آن حضرت نقش داشته و زندگی و صفات فاطمه زهرا (س) را به عنوان اسوه تمام بانوان عالم و همه انسانها به ویژه زنان مطرح میسازد مجهول بماند.

حضرت زهرا برتر از تمام زنان برگزیده و سرورزنان از آغاز بشریت تا پایان است .
سید علی حسینی خامنه ای
 

sina_anis

عضو جدید
کاربر ممتاز
مباهله سند برگزیدگی


مباهله یكی از جلوه‌های خاصّ اصحاب كساء در آیات نورانی قرآن كریم است كه در این مقاله گوشه‌ای از این تجلّیات را با بهره‌گیری از احادیث معتبر و مستند پیشوایان معصوم(ع) ثبت می‌كنیم.
"واژه مباهله"
مباهله از ریشه «بهل» می‌باشد و بهل در اصل به معنای رها كردن، وانهادن و ترك نمودن است.1
«بُهلَه» و «بَهْلَه» به معنای لعنت كردن است، بَهَلَهُ: لَعَنَهُ، بَهْلَه الله: لَعنةُ‌اللهِ.2
«أبتِهال» از باب افتعال به معنای تضرّع و تلاش در دعا است.3
«مباهَلَه» از باب مفاعله به معنای «مُلاعَنَه» یعنی: دو نفر، یا دو گروه در یك موضوع مورد اختلاف، با یكدیگر اجتماع كنند و از خدا بخواهند كه لعنت خود را بر شخص یا گروه ستمگر قرار دهد.4
نیایشگری كه جز خدا همه چیز را فرو نهاده، با یك اخلاص فقط به خدا توجّه می‌كند، نیایش او را «ابتهال» گویند.
دو طرف متخاصم پس از مباهله، یكدیگر را یله و رها كرده در معرض لعنت خدا قرار می‌دهند.
شخصی كه از كسی بیزاری جسته، او را مورد لعن قرار می‌دهد، او را وانهاده، به حال خود ترك می‌كند.5


"آیه مباهله"
آیه 61 سوره مبارك آل عمران به «آیه مباهله» معروف است، زیرا در این آیه، پیامبر اكرم(ص)

مأموریت یافته كه با نصارای نجران مباهله كند:
«پس هر كه در این [باره] پس از دانشی كه تو را [حاصل] آمده با تو محاجّه كند، بگو: بیایید پسرانمان و پسرانتان و زنانمان و زنانتان و ما خویشان نزدیك و شما خویشان نزدیك خود را فرا خوانیم. سپس مباهله كنیم و لعنت ‏خدا را بر دروغگویان قرار دهیم.»6


"جایگاه نجران"
سرزمین «نجران» در نقطه مرزی «حجاز» و «یمن» و تنها پایگاه نصارا در منطقه حجاز بود.

یك مبلّغ راستین مسیحيّت به نام عبدالله تامر اهالی نجران را به آیین مسیحيّت دعوت كرد، در طول زمان، اكثریت اهل نجران به كیش مسیحيّت درآمدند و نجران با 73 دهكده تابع خود به صورت پایگاه مسیحيّت درآمد.
پادشاه ستمگر نجران آنان را به رها كردن آیین مسیحيّت و بازگشت به آیین یهود دعوت كرد، نصارای نجران از پذیرش آن امتناع كردند و در آیین خود پابرجا ماندند.
پادشاه ستم پیشه گودالی كنده در آن آتش افروخته، پایمردان در آیین مسیحيّت را در آن گودال انداخته، طعمه حریق نمود.
تعداد این افراد را یاقوت 20000 نفر ثبت كرده است.7 از این واقعه دلخراش در قرآن كریم به عنوان «اصحاب اُخدُود»، یعنی شكنجه‌گران گودال آتش یاد شده است.8
مشروح این جنایت در همه كتب تفسیری آمده است.9


نصارای نجران در آیین خود محكم و پایدار و در معارف خود بینا و هشیار بودند، از این رهگذر نشانه‌های خوبی از روح انتظار پیامبر اكرم(ص) در تاریخ حوزه نجران در صفحات تاریخ ثبت شده، كه به چند نمونه از آنها اشاره می‌كنیم:


1. پیش از بعثت پیامبر اكرم(ص) یكی از اسقف‌های نجران به مكّه آمده، با جناب عبدالمطلب پیرامون اوصاف پیامبر اكرم(ص)‌ سخن می‌گفت كه ناگهان رسول خدا(ص)‌ نزد عبدالمطلّب آمد، آن اسقف با دیدن حضرت در سنین كودكی، او را شناخت و گفت: ایشان همان پیامبر موعود است. آنگاه درباره حفاظت و حراست از آن حضرت سفارش نمود.10

2. در آستانه بعثت آن حضرت، عرو\ بن مسعود در یك سفر تجاری به نجران رفته بود، یك اسقف نجرانی كه با او رفاقت داشت، به او گفت: زمان بعثت پیامبری در حرم شما‌ مكّه فرا رسیده، او آخرین پیامبر از پیامبران الهی است، تا مبعوث شده به سوی خدا فرا خواند. به او ایمان بیاور.11

3. یك گروه 20 نفری از نصارای نجران، قبل از هجرت در مكّه معظّمه به محضر مقدّس آن حضرت شرفیاب شده به شرف اسلام مشرّف شدند.12

4. پیامبر اكرم(ص) هنگامی كه به كسرا، قیصر و دیگر سران دول جهان نامه می‌نوشتند، نامه‌ای نیز به اسقف نجران نوشتند و آنها را به آیین اسلام دعوت كردند.13

5. هنگامی كه نامه پیامبر(ص) به اسقف رسید، اسقف آن را به شرحبیل ارائه داد، وی گفت: این از محدوده معلومات من بیرون است، من فقط می‌دانم كه خداوند به حضرت ابراهیم(ع) وعده داده كه نبوّت را در نسل حضرت اسماعیل(ع) قرار دهد و من مطمئن نیستم كه این شخص همان پیامبر موعود نباشد. آنگاه دیگر بزرگان نجران و 73 روستای تابع آن را گردآوردند و رایزنی كردند، قرار بر این شد كه عدّه‌ای را به مدینه بفرستند و درباره آن حضرت تحقیق كنند.14

6. تعداد 60 تن از سران نجران برای ارزیابی اوضاع مسلمانان و تحقیق درباره پیامبر اكرم(ص) از نجران به سوی مدینه عزیمت كردند. 14 تن از اینها اشراف و رجال برجسته نجران بودند كه اسامی آنها در كتب سیره و تراجم آمده است.15

7. سرپرست این هیئت، أیهم نام داشت كه به سيّد معروف بود، او مردی مدیر و مدبّر بود كه هیچ كاری بدون صلاحدید ایشان انجام نمی‌پذیرفت.
زمامدار نجران در آن زمان عبدالمسیح نام داشت كه به عاقب معروف بود. اسقف اعظم آنها نیز ابوحارثـ[ بن علقمه بود كه نماینده رسمی كلیساهای روم در حجاز بود.


8. ابوحارثه برادری داشت به نام كوز كه همراه او در حركت بود، استر وی در مسیر مدینه آسیب دید، كوز گفت: دور باد.
ابوحارثه گفت: خودت دور باشی و هلاك شوی.
كوز گفت: چرا برادر جان؟
گفت: او همان پیامبری است كه سال‌ها منتظرش بودیم.
كوز گفت: پس چرا در ایمان آوردن به او تعلّل می‌ورزی.
ابوحارثه گفت: نمی‌بینی كه نصارای نجران چقدر به ما احترام می‌كنند، ما را عزیز می‌دارند و چقدر در حقّ ما فداكاری می‌كنند، اگر من به او ایمان بیاورم باید از همه‌ این جاه و مقام و مال و منال بگذرم.
كوز اعترافات برادر را آویزه گوش كرده‌، به آن حضرت ایمان آورد و سخنان برادرش را انگیزه اسلام خود بیان می‌كرد.16


9. پس از استماع سخنان پیامبر اكرم(ص) شب را مهلت گرفتند و به رایزنی پرداختند، عاقب گفت:
ای ملّت نصارا شما به خوبی می‌دانید كه محمّد پیامبر است و از سوی خدا مبعوث شده است‌، هر گروهی با پیامبری مباهله كند، كوچك و بزرگشان هلاك می‌شود، اگر نمی‌خواهید از آیین خود دست بردارید، تن به جزیه بدهید.17

10. پس از مشاهده چهره نورانی و ملكوتی پنج تن

آل‌عبا(ع)، بزرگ هیئت اعزامی نجران گفت:
ای گروه نصارا من چهره‌هایی را می‌بینم كه اگر به سوی پروردگار توجّه كنند و از خدا بخواهند كه كوهی را از زمین بركند، حتماً آن را می‌كند.
هرگز با اینها مباهله نكنید كه هلاك می‌شوید و یك تن نصرانی تا روز قیامت در روی زمین نمی‌ماند، پس تن به جزیه بدهید و برگردید.
پس جزیه را پذیرفتند و مدینه را به قصد نجران ترك كردند.
پیامبر اكرم(ص) فرمود: «سوگند به خدایی كه جان محمّد در دست قدرت اوست، اگر اینها مباهله می‌كردند خداوند اینها را به خوك و بوزینه مسخ می‌كرد و بر همه صحرا آتش می‌بارید و همه اهل نجران را از روی زمین برمی‌داشت.»18
در حدیث بالا و ده‌ها حدیث دیگر به صراحت آمده است كه منظور از آن چهره‌های نورانی وجود مقدّس پیامبر اكرم(ص) امیرمؤمنان(ع)، امام حسن(ع)، امام حسین(ع)‌ و حضرت فاطمه(س) بودند.

=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=
پی‌نوشت‌ها:
منبع: روی دست آسمان، صص 183 189.
1. ابن فارس، معجم مقاییس اللغه، ج 1، ص 311.
2. ابن منظور، لسان العرب، ج1، ص 522.
3. خلیل، كتاب العین، مادّ\: بهل.
4. ابن اثیر، نهایـ[، ج1، ص 167.
5. راغب اصفهانی، مفردات، ص 63.
6. «فَمَنْ حَآجَّكَ فِیهِ مِن بَعْدِ مَا جَاءكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْاْ نَدْعُ أَبْنَاءنَا وَأَبْنَاءكُمْ وَنِسَاءنَا وَنِسَاءكُمْ وَأَنفُسَنَا وأَنفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَل لَّعْنَةُ اللهِ عَلَی الْكَاذِبِینَ.»
7. یاقوت، معجم البلدان، ج 5، ص 268.
8. سوره بروج (85)، آیه 4.
9. طبرسی، مجمع البیان، ج 10، ص 707.
10. ابونعیم، دلائل النبوّه، ج 1، ص 165، ح 100.
11. همان، ج 2، ص 533، ح 461.
12. ابن اسحاق، السّیره، ص 218.
13. یعقوبی، تاریخ، ج 2، ص 56.
14. ابن كثیر، التفسیر، ج 1، ص 324.
15. ابن كثیر، البدایـ[ و النهایـ[، ج 5، ص 56.
16. ابن هشام، السّیر\ النبوّیـ[، ج 3، ص 113.
17. همان، ص 125.
18. ابن صباغ مالكی، الفصول المهمّه، ص 25.
منبع : موعود
 

sina_anis

عضو جدید
کاربر ممتاز
3 شرط برای استخدام در شبکه من و تو + سند



شبکه انگلیسی ساخته من و تو که کمتر از دو سال است فعالیت خود را با سرمایه گذاری مستقیم دربار سلطنتی آغاز کرده و با تابلوی فریبنده شبکه ای به اصطلاح اجتماعی و فرهنگی پا به عرصه وجود گذاشت در جدیدترین آگهی استخدام خود سه شرط اصلی را برای پذیرفته شدن در این شبکه اعلام کرده است.

به گزارش باشگاه خبرنگاران ؛ رها اعتمادی که فردی بهایی زاده و از خانواده نوکران و خدمتکاران دربار شاه مخلوع است در سال ۲۰۱۰ با همکاری رسمی دربار انگلیس و چند نفر از عوامل دیگر شبکه من و تو را که از همان ابتدا لقب خواهرخوانده بی بی سی فارسی را یدک می کشید راه اندازی کرد تا این شبکه از همان ابتدا با تفکری بهایی – صهیونیستی و ضد ایرانی پا به عرصه وجود بگذارد.

اعتمادی در جدیدترین آگهی استخدام این شبکه که در وبلاگش منتشر کرده سه شرط اصلی را برای پذیرفته شدن به عنوان مجری در این شبکه را اعتقاد راسخ به فرقه ضاله بهائیت ، مخالفت با جمهوری اسلامی ایران و آمادگی داشتن برای عریان شدن عنوان می کند. رها اعتمادی از چند سال پیش با پشتیبانی همه جانبه و البته غیر علنی عوامل بی بی سی گروهی به نام “جوانان بدون مرز” را برای ضدیت با جمهوری اسلامی ایران راه اندازی کرد و تمامی عناصر همسو با فرقه ضاله بهائیت و ضد جمهوری اسلامی ایران را شناسایی و هسته اولیه من و تو را با آنها شکل داد.
البته پیش از این هم نقل قول های بسیاری در خصوص پشت پرده بهایی عوامل و مجریان این شبکه مطرح بود که اکنون با فرو افتادن پرده های فریب سند رسمی بهایی – صهیونیستی بودن این شبکه به ظاهر فرهنگی – اجتماعی علنی شد.
اگرچه که دو شبکه سلطنتی بی بی سی فارسی و من و تو جدا از هم فعالیت می کنند اما منبع تغذیه نیرو و مجریان آنها یکی است و عوامل این دو شبکه در هم تنیده و پشتیبان استراتژیک اهداف ضد ایرانی یکدیگر هستند.


 

sina_anis

عضو جدید
کاربر ممتاز
طلیعه سازان دولت مهدوی


اميد به آينده

«انتظار»، پنجره‌اي به روي ما مي‌گشايد، تا نه گرفتار يأس و نوميدي شويم،‌ و نه از زندگي سرخورده. سالهاست كه غم هجر آن محبوب را در سينه داريم و حسرت ديدار جمالش و فيض حضورش را در دل مي‌پرورانيم. در اين شبهاي ظلماني اميد داريم و چشم به دروازة سحر دوخته‌ايم،‌ تا روزي اين انتظار به سر آيد و آن خورشيد پنهان از افق غيبت برآيد.
او عدالت موعود و آرمان مجسّم است و همواره چلچراغ نام و يادش روشنگر زمين و زمان. امروز شيعه، خود را با آينده‌اي فروزان از حضور آن تجلّي الهي پيوند مي‌زند و هر صبح و شام،‌ او را مي‌خواند و آمدنش را مي‌خواهد. اين، ارمغان تفكّر شيعي به جهان امروز و تاريخ فردا و فرداي تاريخ است. اينكه مردي از سلالة احمد صلی الله علیه وآله، از فرزند فاطمه علیها السلام، يادگار امامان علیهم السلام و دادخواه زمانه خواهد آمد، تا همان گونه كه در بشارات معصومين علیهم السلام آمده است،‌ جهان را از «قسط و عدل» پر كند. اگر آن روز كه اين موعود پا به عرصة گيتي نهاد،‌ طاغوت بني عباس به وحشت افتاد،‌ امروز هم خودكامگان مستكبر،‌ از باور و عقيده‌اي كه در دل شيعه نسبت به آينده است،‌ هراس دارند.
امامت مستضعفان و وراثت صالحان كه وعدة خداي رحيم و نويد قرآن كريم است، مؤمنان ستمديده را به آينده اميدوار ساخته، استكبار جهاني را بيمناك مي‌سازد.
انتظار، اميد به آينده است،‌ تا هيچ مظلومي سيطرة كفر و ظلم جهاني را ابدي نبيند و هيمنة طواغيت را «شكست‌ناپذير» نشناسد. و اين، وعدة حتمي و تخلّف‌ناپذير خداوند است.

بشارت قرآن

مژده‌ها و بشارتهايي را كه رسول خدا صلی الله علیه وآله و امامان معصوم علیهم السلام، بر آمدن مصلح جهاني داده‌اند،‌ برگرفته از وعدة الهي در قرآن كريم است.
همين اميد و آرزو و دستماية «اميد به زندگي» و چشم دوختن به آيندة آرماني بشريت است. آيات قرآن دربارة عدالت موعود و وراثت صالحان چنين نويد داده است كه: «وَ لَقَدْ كَتَبْنا فِي الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُها عِبادِيَ الصَّالِحُونَ »؛ (1) «ما در زبور، پس از ذكر (تورات) نوشته‌ايم كه سرانجام، زمين را بندگان شايسته و صالح ما به ميراث مي‌برند و صاحب مي‌شوند».
دربارة اينكه «عباد صالح» كيانند، حضرت باقر علیه السلام مي‌فرمايد: «اين بندگان شايسته كه وارثان زمين مي‌شوند، اصحاب مهدي علیه السلام در آخر الزمان‌اند.» مفسّر بزرگ، مرحوم طبرسي پس از نقل اين سخن مي‌افزايد:
«احاديث فراواني بر فرمودة امام باقر علیه السلام دلالت دارد؛ احاديثي كه شيعه و اهل سنّت آنها را نقل كرده‌اند. از جمله اينكه: «اگر از عمر دنيا جز يك روز باقي نمانده باشد،‌ خداوند آن روز را آن‌قدر طولاني مي‌كند تا مرد صالحي از اهل بيت علیهم السلام مرا برانگيزد، تا او جهان را همان‌سان كه از جور و ستم لبريز شده،‌ از دادگري و عدالت لبريز سازد.» (2)
اين لطف الهي است كه چنين ذخيره‌اي را براي آيندة بشريت قرار داده و آن روز كه اين «ذخيرۀ الله» چهره بنمايد و نقاب غيبت از سيماي خورشيد گونش برافكند، زيباترين روز هستي است.
آن كه چون آيد برون از پردۀ غيبت به عالم
مي‌كند ثابت كه او مصداق قرآن مبين است
موضوع آينده جهان و ظهور منجي در آيات ديگري نيز آمده است؛ از جمله آنجا كه خداوند ارادة حتمي خويش را چنين بيان مي‌كند:
«وَ نُريدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثينَ »؛ (3) «ارادة ما بر‌ آن است كه بر مستضعفان زمين منّت نهيم و آنان را «پيشوايان زمان» و «وارثين زمين» قرار دهيم و به قدرتهاي خودكامة جهان (همچون فرعون و هامان و سپاهيانشان) نشان دهيم آنچه را كه از آن در بيم و هراس بودند.»
و اين نويد قرآني در آينده‌اي روشن و نزديك تحقق خواهد يافت و مستضعفان به آزادي، رهايي و پيشوايي خواهند رسيد.

زمينه‌سازان ظهور

هر چند وعدة حتمي خداوند بر وراثت صالحان و امامت مستضعفان بر زمين و زمان است؛ امّا در اين ميان، كاري بزرگ و تكليفي مقدّس بر دوش پيروان حق و ياوران عدالت و منتظران ظهور ثابت است و آن،‌ «تمهيد» است. ياران و چشم به‌راهان بايد «زمينه‌سازان» آن روزگار و شرايط باشند. از زمينه‌سازان دولت مهدوي در روايات با عنوانِ «مُمهِّدون» ياد شده است.
آن گونه كه در دوران پيش از انقلاب، جانفشاني امّت دلير و شهيدان انقلاب، شرايط را براي فروپاشي نظام طاغوت و برقراري «نظام اسلامي» فراهم ساخت و «آمدن امام» مسبوق به حركات تمهيدي بسياري در طول ساليان دراز بود، ظهور امام عصر علیه السلام نيز چنين زمينه‌هايي مي‌طلبد. انقلاب اسلامي و هزاران شهيد گلگون كفن گوشه‌اي از بستر سازي براي فرا رسيدن «عصر ظهور» بود.
انتظار آمدن حضرت حجّت بايد همراه با «خودسازي»، «جامعه‌سازي»، «اصلاح امور» و «عدالت گستري» باشد. امّت منتظر، امّتي فداكار و حاضر در صحنه است و آمادة هر نوع جانبازي در راه دين و در ركاب آن امام موعود علیه السلام و جز اين،‌ ادّعاي چشم‌به‌راهي موهوم است.
در يكي از زيارت‌نامه‌هاي امام زمان علیه السلام مي‌خوانيم: «خداوندا! همچنانكه دل مرا با ياد حجّتت امام مهدي علیه السلام آباد و زنده ساختي، سلاح مرا نيز در راه ياري او آماده و آخته ساز!» (4) اين جمله به روشني، رسالت منتظر را در عصر غيبت نشان مي‌دهد.
حتّي «ويكتور هوگو» نويسندة غربي نيز به اين حقيقت اعتراف دارد و مي‌گويد: «آينده از آن هيچ كس نيست، آينده از آن خداست. آنچه از ما ساخته است، اين است كه براي آينده آماده شويم و خود را براي اجراي آنچه آينده از ما چشم دارد، مهيّا سازيم.» (5)
وعدة ظهور آن «تكسوار عرصة عشق» و منجي انسانها حتمي است، و ميان «آماده سازان» و «آماده خواهان» تفاوت بسيار.

نقش انتظار در زندگي منتظران

چشم به راهان سپيده، با آن «خورشيد پنهان» انس و الفت دارند و او را ـ هر چند كه غيبت است ـ حاضرترين حاضران مي‌بينند و «حضور غايبانة» او را روشناي راه خويش مي‌سازند. اميد به آمدن آن موعود، انگيزة تلاش و حركت است و پاي‌بندي به رضاي مولا، تمريني براي اطاعت در عصر حضور. به فرمودة امام صادق علیه السلام: «منتظران ظهور در عصر غيبت، گوش به فرمان او در هنگامة ظهورند: «طُوبَى لِشِيعَةِ قَائِمِنَا الْمُنْتَظِرِينَ لِظُهُورِهِ فِي غَيْبَتِهِ وَ الْمُطِيعِينَ لَهُ فِي ظُهُورِهِ (6)».
بذر انتظار، زندگي منتظران را بارور مي‌سازد و به زندگيها شور و اميد مي‌بخشد، تا در ساختن فردايي روشن و سعادت‌بخش، سهيم و شريك باشند. تلاش و تحرّك، ثمرة اين بذر مقدس است. اگر آنان كه ديدة اميدوار خود را به روزي دوخته‌اند كه با آمدن آن عزيز سفر كرده علیه السلام ساية عدالت جهاني، همه جا و همه كس را فرا گيرد، از پيشگامان اين عدالتخواهي و عدالت‌گستري نباشند، هم به آن اميدوار و هم به اين اميد بايد به ديدة ترديد نگريست.
منتظران واقعي آنانند كه مشتاقانه هستي خود را فداي اهداف الهي حضرت مهدي علیه السلام كنند و خود را همچون نيروي فعال، افسر و سرباز جبهة مهدوي آماده كنند. لازمة اين آمادگي، تمرين اطاعت، اخلاص، جان بركفي و پا در ركابي است.
انتظارِ بدون خودسازي، تعهّد، تقوي و شهادت‌طلبي، بي‌معناست؛ بلكه دين‌باورانِ آمادة جهاد، شايستة اين وصف‌اند و منتظر تحقق وعدة الهي.
اينكه فرموده‌اند: «فرج شما در انتظار فرج است»، اشاره به اين «تحوّل كيفي» در رفتار و آمادگي و تلاشگري منتظران دارد، و... چنين است نقش انتظار در زندگي منتظران.
بايد پرسيد: در خود، جامعه و محيطمان چه تمهيدات و زمينه‌هايي براي تحقق آن آرمان بزرگ فراهم ساخته‌ايم؟ و تا چه حدّ شبيه منتظران راستين هستيم؟
عصر ظهور، دوران قدرت يافتن صالحان و عدالت‌گستران است. نفاق در آن دوران، بي‌آبرو، رسوا و خوار مي‌شود و منافقان را حقّ حيات نيست.

جاذبه و دافعه حكومت مهدوي

عصر ظهور، دوران قدرت يافتن صالحان و عدالت‌گستران است. نفاق در آن دوران، بي‌آبرو، رسوا و خوار مي‌شود و منافقان را حقّ حيات نيست. به فرمودة امام محمد باقر علیه السلام:
«إِذَا قَامَ الْقَائِمُ علیه السلام سَارَ إِلَى الْكُوفَةِ ... فَيَقْتُلُ بِهَا كُلَّ مُنَافِقٍ مُرْتَابٍ وَ يَهْدِمُ قُصُورَهَا وَ يَقْتُلُ مُقَاتِلِيهَا حَتَّى يَرْضَى اللَّهُ عَزَّ وَ عَلَا؛ چون قائم قيام كند،‌ به كوفه مي‌آيد ... در آ‌نجا تمام منافقان دو دل را (كه به امامت آن حضرت ايمان ندارند)‌ به قتل مي‌رساند،‌ كاخهاي آنان را ويران مي‌سازد،‌ [با جنگجويان آنان مي‌جنگند] و آن قدر از آنان مي‌كشد تا خداوند خشنود گردد.» (7)
مگر نه اين است كه جهاد با منافقان، فرمان خداست؟ و مگر نه آنكه حضرت قائم، شمشير خدا بر گردن كافران و منافقان است؟
منتظران صبح عدالت، در ركاب آن موعود،‌ نهضت عدالت‌گستري را در سطح جهان گسترش می دهند، تا هر جا كه نظامي ظالمانه بر سر پا باشد، يا اهل كفر و عناد،‌ و نفاق و گمراهي سلطه‌اي داشته باشند. بي‌شك، جمع انبوهي به اردوگاه نصرت حق و ياري عدل خواهند پيوست؛ چرا كه سالها در انتظار حلول آن دوران و مشتاق تجلّي آن نور الهي بوده و با اين اميد زيسته‌اند.
گروه‌هايي نيز در صف مخالفان خواهند بود. هر جا كه نوري جلوه كند، دلهاي روشن بر گرد آن جمع شده، خفّاشان به دامن ظلمت پناه مي‌برند و از نور مي‌گريزند. چنين است كه دو حوزة «جاذبه» و «دافعه» تشكيل مي‌شود و دولت امام زمان علیه السلام، برخي را جذب و بعضي را دفع مي‌كند.
«حق‌محوري» دولت كريمه، حقجويان را جذب كرده، و هواپرستان و مستبدّان را دفع و به دشمني وا مي‌دارد. حضرت صادق علیه السلام به عفّان بصري فرمود: «مي‌داني چرا قم را «قم» ناميده‌اند؟ چون اهل آن بر گِرد «قائم آل محمد علیه السلام» جمع شده، با حضرتش قيام مي‌كنند و در اين راه از خود پايداري نشان مي‌دهند.» (8)
مگر تشنه جز آب چه مي‌جويد؟ و گرسنه، جز طعام و نعمتي مهيّا چه مي‌طلبد؟
حكومت فرزند فاطمه علیها السلام، چشمه‌سار زلال عدل و دين و مائدة‌ آسماني حكمت، يقين و عدالت است كه موافق و مخالف دارد و جذب و دفع مي‌كند. گروهي در جبهة موالات حق قرار مي‌گيرند و گروهي در صف معادات.

محور وحدت

پايان يافتن گسستهاي اجتماعي و تفرقه‌هاي قومي و اعتقادي، نيازمند «محور وفاق و وحدت» است. دين خدا به دنبال «امّت واحدة توحيدي» است. پيامبر خدا صلی الله علیه وآله، پيامبر رحمت و وحدت بود. آخرين وصيّ آن حضرت نيز در جوامع بشري و فرقه‌ها و نحله‌هاي ديني و گروه‌هاي پراكنده نقش وحدت‌بخشي دارد؛ امّا بر محور دين و حق و عدل.
از نشانه‌هاي قبل از ظهورش، گسترش تشتّتها و كثرت منازعات است. او براي پايان دادن به همين پديدة ناخوشايند و توان سوز مي‌آيد.
پيامبر اكرم صلی الله علیه وآله فرمود: «أَبْشِرُوا بِالْمَهْدِيِّ قَالَهَا ثَلَاثاً يَخْرُجُ عَلَى حِينِ اخْتِلَافٍ مِنَ النَّاسِ وَ زِلْزَالٍ شَدِيدٍ يَمْلَأُ الْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلًا كَمَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً يَمْلَأُ قُلُوبَ عِبَادِهِ عِبَادَةً وَ يَسَعُهُمْ عَدْلُهُ؛ (9) شما را مژده باد به «مهدي»، در زمانه‌اي خروج و ظهور مي‌كند كه مردم دچار اختلاف و تزلزل شديدند، زمين را پر از عدل و داد مي‌كند؛ آن گونه که از ظلم و ستم پر شده است، و دلهاي بندگان خدا را پُر از «بندگي» مي‌سازد و عدالتش نسبت به همه فراگير مي‌شود.»
وجود مبارك او ماية رويش و كمال كائنات مي‌شود و چشم و دل جهانيان را به روي خير و صلح و عدالت جهاني مي‌گشايد.
در سلامهاي ويژة آن حضرت نيز اين نكته آمده است كه خداوند، به ملّتها وعده داده كه به بركت وجودش، سخنها و عقيده‌ها را يكي سازد و آشفتگيها و پراكندگيها را برطرف سازد:
«أَنْ يَجْمَعَ بِهِ الْكَلِمَ وَ يَلُمَّ بِهِ الشَّعَثَ (10)».
کوشندگان در راه «تمهيد دولت مهدوي» نيز بايد با اين جهت‌گيري بكوشند تا هر چه بيش‌تر بر نقاط وحدت و مشتركات تكيه‌ كنند و جامعه را از گسيختگي و پراكندگي به همبستگي و وفاق سوق دهند.

منشور بيعت مهدوي

چگونه بايد زيست كه آن «مولي» بپسندد؟ اسوه‌گيري از ياران و اصحاب حضرت قائم علیه السلام كه در خصال آن خداجويان آمده است، راهگشاي زيستن مكتبي و حيات مهدوي مي‌باشد.
حضرت رضا علیه السلام فرمود: «سوگند به خدا! وقتي قائم ما قيام كند، خداوند شيعيان را از تمام شهرها نزد او گرد مي‌آورد.» (11) و البته اين حضور و همايش، مقدمة بيعت با او و حركت به امر او و اجراي عدالت اجتماعي و احكام الله و اخوّت اسلامي بر پاية تعاليم دين خدا است.
در احاديث، چشم‌اندازي كه از آن «فرداي روشن» ترسيم شده، بسيار دوست‌داشتني است و هنگامة ظهورش، تماشايي. ياران او كه خصلتهايشان سرمشق امروز ماست، بر سر جان بيعت كرده و پيمان مي‌بندند و سر بر قدوم او به اطاعت مي‌سايند.
روايات مي‌گويند: حضرت حجّت علیه السلام به سوي كوه صفا در مكه رو مي‌كند، و يارانش در پي او روان مي‌شوند و آنجا امام علیه السلام از آنان پيمان مي‌گيرد كه:
ـ از ميدان رزم نگريزند،
ـ دزدي و عمل نامشروع انجام ندهند،
ـ در پي حرام نباشند و از منكرات بپرهيزند،
ـ جز بحق، متعرض كسي نشوند،
ـ زر و سيم نيندوزند و احتكار نكنند،
ـ در سختيها پايدار و صبور باشند،
ـ لباس ابريشم و زربفت نپوشند،
ـ امر به معروف و نهي از منكر كنند،
- و ... .
اينها منشور بيعت آن امام نجات‌بخش با ياران فداكار خويش است.
«منشور بيعت مهدوي»، امروز نيز در برابر منتظران آن دولت كريمه گشوده است، تا چه كسي آن را در عمل امضا كند و در زندگي خويش بر آن گردن نهد!

دولت طليعه

بايد پيش درآمد آن دولت كريمه و جهاني پرچمهاي كوچك عدالتخواهي و حق گستري برافراشته گردد، تا به امر و اذن خدا، نوبت آن رسد كه «پرچم بزرگ عدالت» برافراشته شود و جهانيان در ساية آن، شيريني عدل را بچشند.
انتظار سبز امّت محمدي صلی الله علیه وآله در اين سرزمين و اين دوران، به حكومت روشن مهدوي خواهد پيوست و آن «بقية الله» كه ذخيرة الهي و ميراث‌دار انبياست، مسرّت منتظران را به كمال خواهد رساند. مهم آن است كه در چرخة زمينه‌سازيِ آن «تجلّي اعظم عدل»، سهم و نقشي داشته باشيم.
نظام مقدّس جمهوري اسلامي و خدمتگزاران به مردم مطابق با شاخصه‌هاي حكومت مهدوي، مي‌توانند مدعي باشند كه طليعة آن ظهور‌اند و پيشاهنگان آن «دولت طليعه» به شمار مي‌روند.
امام راحل رحمه الله بارها رسالت منتظران و تكليف مردم و مسئولان را چنين خاطرنشان مي‌كردند كه: «ما منتظران مقدم مباركش مكلّف هستيم تا با تمام توان، كوشش كنيم تا قانون عدل الهي را در اين كشور وليّ عصر حاكم كنيم.» (12)
و در پيوند اين انقلاب با حكومت آن حضرت فرمود: «انقلاب مردم ايران، نقطة شروع انقلاب بزرگ جهان اسلام، به پرچمداري حضرت حجّت ارواحنا فداه است.» (13)
امّا چگونه مي‌توان به تكاليف اين طليعه بودن عمل كرد و انگيزة خدمت يافت؟
بايد پيوسته توجه داشت كه مسئوليتهاي كنوني، امانت است و به نيابت از آن حجّت الهي انجام مي‌شود و صاحب اصلي حكومت، ناظر بر عملكردهاست.
باز هم سخني از امام امّت رحمه الله: «امروز امام زمان علیه السلام، مراقب ما هستند، مراقب روحانيت هستند كه چه مي‌كنند اينها. امروز كه اسلام به دست آنها سپرده شده و تمام عذرها منقطع شده است... .» (14)
حكومت خاصّ آن حجّت معصوم الهي است. اگر ديگران هم كاري در دست، باري بر دوش و مسئوليتي بر عهده دارند ـ از آنجا كه نظام ما مبتني بر «ولايت» است ـ با آن پشتوانه مشروعيّت يافته‌اند.

منبع : شبکه جهانی اطلاع رسانی امام مهدی
 
آخرین ویرایش:

sina_anis

عضو جدید
کاربر ممتاز
کلمة الحق 8 - معرفت و شناخت امام زمان


---«(بسم الله الرّحمن الرّحيم)»---

أبان ابن تغلب (از شاگردان امام صادق علیه السّلام) از امام صادق (ع) پرسید:
اگر کسی تمام امامان (ع) را بشناسد ولی امام زمانش را نشناسد،"مؤمن" است؟
حضرت(ع) فرمودند:خیر
دوباره پرسید:آیا "مسلمان" هست؟
حضرت (ع) فرمودند:بله(بحار الأنوار؛ج33،ص96)

امام صادق(ع) به صراحت در این کلام نورانی اعلام می کنند که بدون شناخت امام زمان(هر دوره)،نمی توان خود را مؤمن دانست، بلکه نهایتأ عنوان «مسلمان» بر انسان بار می شود.(اسلام آوردن تنها در این دنیا به درد می خورد تا روز قیام ، امّا آن ایمان است که در روز قیام ، روز رجعت و روز قیامت -ایّام الله- و نیز پس از مرگ به داد انسان خواهند رسید؛ در زیارت شریف آل یس چنین عرض می شود:یوم لا ینفع النفس ایمانها:روزی که هیچ چیز فایده ای (برای شخص) نخواهد داشت جز ایمانش-مفاتیح الاجنان-) توجه به این نکته ضروری است که شرط رستگاری و سعادت جاودانه ی اُخروی، «ایمان» است نه فقط «اسلام».

پرسش:
معرفت و شناخت امام زمان (عجّل الله تعالی فرجه الشّریف)به چه معناست؟
جواب: شناختی که واجب و لازم است و با نداشتنش نمی توان به یک شخص،"مؤمن"گفت،دو بعد دارد:
1-شناخت شخص امام به نام و نام پدران(شناخت شناسنامه ای)؛
2-شناخت صفات و ویژگی های و خصوصیات او.

راه بدست آوردن این دو نوع شناخت، هم مطالعه و تفکّر در احادیث و روایاتی است که از ناحیه ی اهل بیت(ع) به دست ما رسیده و نیز مطالعه و دقّت در کتُبی که بزرگان علما، در ارتباط با معارف مهدوی به رشته ی تحریر در آورده اند.

در آخر اینکه
هنوز افرادی پیدا می شوند که بحث از معارف مهدوی امام زمانی را جدّی نگرفته اند!

- کاري از فعّالان ظهور مشهد -
«الهّم عجّل فرج مولانا الامام الهادي المهدي القائم بالامرک و جعلنا من خيرٍ انصاره ي و اعوانه ي»
 

sina_anis

عضو جدید
کاربر ممتاز
وقتي كه امام صادق (ع) در شگقت است


امام صادق عليه السلام مى فرمايد: در شگفتم براى كسى كه از چهار چيز بيم دارد، چگونه به چهار چيز پناه نمى برد؟

1- در شگفتم براى كسى كه ترس بر او غلبه كرده ، چگونه به ذكر حسبنا الله و نعم الوكيل (یعنی : خدا ما را بس است و او خوش نگهبانی است.) پناه نمى برد. زيرا به تحقيق شنيدم كه خداوند عزوجل به دنبال ذكر ياد شده فرمود: پس (آن كسانى كه به عزم جهاد خارج گشتند و تخويف شياطين در آنها اثر نكرد و به ذكر فوق تمسك جستند) همراه با نعمتى از جانب خداوند (عافيت ) و چيزى زائد بر آن (سود در تجارت ) بازگشتند و هيچگونه بدى به آنان نرسيد.

2 - و در شگفتم براى كسى كه اندوهگين است ، چگونه به ذكر لا اله الا انت سبحانك انّى كنت من الظالمين (یعنی : جز تو خدایی نیست ، تو پاکی ، من از ستمکارانم.) پناه نمى برد.
زيرا به تحقيق شنيدم كه خداوند عزوجل به دنبال ذكر فوق فرمود: پس ما (يونس را در اثر تمسك به ذكر ياد شده ) از اندوه نجات داديم و همين گونه مؤمنين را نجات مى بخشيم.

3 - و در شگفتم براى كسى كه مورد مكر و حيله واقع شده ، چگونه به ذكر و أفوض امرى الى الله ان الله بصير بالعباد (یعنی : کار خود را به خدا وامی گذارم که او نسبت به بندگان بینا و بصیر است.) پناه نمى برد.
زيرا به تحقيق شنيدم كه خداوند عزوجل به دنبال ذكر فوق فرمود: پس خداوند (موسى را در اثر ذكر ياد شده ) از شر و مكر فرعونيان مصون داشت.

4 - و در شگفتم براى كسى كه طالب دنيا و زيبايى هاى دنياست ، چگونه به ذكر ما شاءالله لا قوة الا بالله (یعنی : هرچه خدا خواهد همان شود ، نیرویی جز به یاری خدا نیست.) پناه نمى برد.
زيرا به تحقيق شنيدم كه خداوند عزوجل بعد از ذكر ياد شده (از زبان مردى كه فاقد نعمت هاى دنيوى بود ، خطاب به مردى كه از آن نعمتها بهره مند بود) فرمود: اگر تو مرا به مال و فرزند ، كمتر از خود مى دانى پس اميد است خداوند مرا بهتر از باغ تو بدهد... (نصایح - باب چهارم - فصل چهارم)
 

sina_anis

عضو جدید
کاربر ممتاز
خطبه شقشقیه




"معروف به خطب غصب خلافت و علل شكيبايي امام(ع)"
شاید برای برخی از كسانی كه طالب عدالتند و به امام عدل عشق می‌ورزند، این سؤال پیش آمده باشد كه چرا خلیفه برگزیده و وصيّ و جانشین پیامبر اكرم(ص)، همو كه در دفاع از حقّ مظلومان سرآمد همه جوانمردان عالم در طول تاریخ است، در پی احقاق حقّ بزرگی كه خیر كثیر آن متعلّق به همه جهان بزرگ اسلام بود، بر نیامد و با شكیبایی و صبری مثال زدنی سكوت كرد تا آنگاه كه غاصبان، افسار حكومت را با نهیب مرگ رها كردند و مولا ناچار از بیعت با مردمی شد كه به دست خود، سال‌ها با ستم و بدبختی بیعت ناجوانمردانه كرده بودند. جواب این سؤال را از خودش می‌شنویم كه از جان او برمی‌خیزد و لاجرم بر جان ما می‌نشیند!
امام(ع) فرمودند: آگاه باشید! به خدا سوگند! ابابكر، جامه خلافت را بر تن كرد؛ در حالی كه می‌دانست، جایگاه من در حكومت اسلامی، چون محور سنگ‌های آسیاب است. (كه بدون آن آسیاب حركت نمی‌كند) او می‌دانست كه سیل علوم از دامن كوهسار من جاری است و مرغان دور پرواز اندیشه‌ها به بلندای ارزش من نتوانند پرواز كرد. پس من ردای خلافت، رها كرده و دامن جمع نموده، از آن كناره‌گیری كردم و در این اندیشه بودم كه آیا با دست تنها برای گرفتن حقّ خود به پا خیزم؟ یا در این محیط خفقان‌زا و تاریكی كه به وجود آوردند، صبر پیشه سازم؟ كه پیران را فرسوده، جوانان را پیر و مردان با ایمان را تا قیامت و ملاقات پروردگار اندوهگین نگه می‌دارد، پس از ارزیابی درست، صبر و بردباری را خردمندانه‌تر دیدم، پس صبر كردم؛ در حالی كه گویا خار در چشم و استخوان در گلوی من مانده بود و با دیدگان خود می‌نگریستم كه میراث مرا به غارت می‌برند!

بازی ابابكر با خلافت تا اینكه خلیفه اوّل، به راه خود رفت و خلافت را به پسر خطّاب سپرد. مرا با برادر جابر چه شباهتی است، من همه روز را در گرمای سوزان كار كردم و او راحت و آسوده در خانه بود!! شگفتا! ابابكر كه در حیات خود از مردم می‌خواست عذرش را بپذیرند، چگونه در هنگام مرگ، خلافت را به عقد دیگری درآورد؟ هر دو از شتر خلافت سخت دوشیدند و از حاصل آن بهره مند گردیدند. سرانجام اوّلیحكومت را به راهی درآورد و به دست كسی (عمر) سپرد، كه مجموعه‌ای از خشونت، سختگیری، اشتباه و پوزش‌طلبی بود. زمامدار مانند كسی است كه بر شتری سركش سوار است، اگر عنان محكم كشد، پرده‌های بینی حیوان پاره می‌شود و اگر آزادش گذارد، در پرتگاه سقوط می‌كند. سوگند به خدا! مردم در حكومت دومی، در ناراحتی و رنج مهمّی گرفتار آمده بودند و دچار دورویی‌ها و اعتراض‌ها شدند و من در این مدّت طولانی محنت‌زا و عذاب‌آور، چاره‌ای جز شكیبایی نداشتم، تا آنكه روزگار عمر هم سپری شد.

سپس عمر خلافت را در گروهی قرار داد كه پنداشت من هم سنگ آنان می‌باشم!!، پناه به خدا از این شورا!، در كدام زمان من با اعضای شورا برابر بودم؟ كه هم اكنون مرا همانند آنها پندارند؟ و در صف آنها قرارم دهند؟ ناچار باز هم كوتاه آمدم و با آنان هماهنگ گردیدم، یكی از آنها با كینه‌ای كه از من داشت، روی برتافت و دیگری دامادش را بر حقیقت برتری داد و آن دو نفر دیگر كه زشت است آوردن نامشان شكوه از خلافت عثمان تا آنكه سومی به خلافت رسید، دو پهلویش از پرخوری باد كرده، همواره بین آشپزخانه و دستشویی سرگردان بود و خویشاوندان پدری او از بنی اميّه به پا خاستند و همراه او بیت المال را خوردند و بر باد دادند، چون شتر گرسنه‌ای كه به جان گیاه بهاری بیفتد، عثمان آن قدر اسراف كرد كه ریسمان بافته او باز شد و اعمال او مردم را برانگیخت و شكم بارگی او نابودش ساخت.

٭ ٭ ٭

فراوانی مردم چون یال‌های پرپشت كفتار بود، از هر طرف مرا احاطه كردند، تا آنكه نزدیك بود حسن و حسین(ع) لگدمال گردند و ردای من از دو طرف پاره شد، مردم چون گله های انبوه گوسفند مرا در میان گرفتند؛ امّا آنگاه كه به پا خواستم و حكومت را به دست گرفتم، جمعی پیمان شكستند و گروهی از اطاعت من سر باز زده، از دین خارج شدند و برخی از اطاعت حق سر برتافتند، گویا نشنیده بودند سخن خدای سبحان را كه می‌فرماید: «سرای آخرت را برای كسانی برگزیدیم كه خواهان سركشی و فساد در زمین نباشند و آینده از آن پرهیزكاران است» آری! به خدا آن را خوب شنیده و حفظ كرده بودند؛ امّا دنیا در دیده آنها زیبا نمود و زیور آن چشم‌هایشان را خیره كرد.

مسؤلیت‌های اجتماعی سوگند به خدایی كه دانه را شكافت و جان را آفرید، اگر حضور فراوان بیعت‌كنندگان نبود و یاران، حجّت را بر من تمام نمی‌كردند و اگر خداوند از علماء عهد و پیمان نگرفته بود كه در برابر شكم بارگی ستمگران و گرسنگی مظلومان، سكوت نكنند، مهار شتر خلافت را بر كوهان آن انداخته، رها می‌نمودم و آخر خلافت را به كاسه اوّل آن سیراب می‌كردم، آنگاه می‌دیدید كه دنیای شما نزد من، از آب بینی گوسفندی بی‌ارزش‌تر است.»

گفتند: در این جا مردی از اهالی عراق بلند شد و نامه‌ای به دست امام(ع) داد و امام(ع) آن را مطالعه می‌فرمود، گفته شد مسائلی در آن بود كه می‌بایست جواب می‌دادند. وقتی خواندن نامه به پایان رسید، ابن عبّاس گفت یا امیرالمؤمنین! چه خوب بود سخن را از همانجا كه قطع شد، آغاز می‌كردید؟ امام(ع) فرمود: «هرگز! ای پسر عبّاس، شعله‌ای از آتش دل بود، زبانه كشید و فرو نشست».
ابن عبّاس می‌گوید، به خدا سوگند! بر هیچ گفتاری مانند قطع شدن سخن امام(ع) این گونه اندوهناك نشدم كه امام نتوانست تا آنجا كه دوست دارد به سخن ادامه دهد.


موعود
 

sina_anis

عضو جدید
کاربر ممتاز
هدیه جالب رهبری به مشاور ارشد رجب طیب اردوغان





بازتاب دیدار اردوغان و تیم همراه با رهبر معظم انقلاب همچنان دررسانه های ترکیه منتشر می شود. به گزارش مشرق یکی از مشاوران اردوغان که به شدت تحت تاثیر فضای معنوی دیدار با رهبر معظم انقلاب قرار گرفته بود از معظم له می خواهد به عنوان تبرک هدیه ای دریافت نمایند. ایشان نیز یک عدد مهر نماز به مشاور اردوغان که از برادران اهل سنت می باشد هدیه می دهند که این مقام ارشد ترکیه پس از دریافت مهر تبرک شده وصیت می کند این هدیه به همراه وی در سفر آخرتش گذاشته شود تا از رحمت و مغفرت الهی برخوردار شود.
 

sina_anis

عضو جدید
کاربر ممتاز
تلاش وهابیون برای اخراج عالم سنی از امارات به خاطر دفاع از حضرت علی (ع)

به گزارش سرویس دینی جام نیوز، شیخ "أحمد الکبیسی" چهره سرشناس اهل سنت عراق که چند سالی است در کشور امارات متحده عربی اقامت دارد، اخیرا طی اظهاراتی بی سابقه "معاویه بن أبی سفیان" را به شدت مورد حمله و انتقاد قرار داد.
این اظهارات شیخ الکبیسی، خشم وهابیون کشورهای عربی به ویژه کشورهای حوزه خلیج فارس را برانگیخته از همین رو تلاش گسترده ای برای اخراج وی از امارات را آغاز کرده اند.
وهابیون با ایجاد صفحات بسیار زیادی در سایت های مختلف اجتماعی مانند فیس بوک و تویتر، خواستار اخراج شیخ أحمد الکبیسی از امارات متحده عربی شدند.
وهابیون همچنین این چهره سرشناس اهل سنت عراق را به "شیعه شدن" متهم کرده اند.
شیخ الکبیسی در بخشی از اظهارات خود گفته بود: «انسان مسلمان نمی تواند به طور همزمان هم معاویه بن ابی سفیان را دوست داشته باشد و هم علی بن ابی طالب(ع) را، زیرا نمی شود همزمان مدافع قاتل و مقتول بود.»

احمد الکبیسی همچنین افزوده بود: «معاویه بن ابی سفیان فردی مرتد و خارج شده از اسلام بود و مدافعان او ناصبی هستند، بر همین اساس این پرسش مطرح می شود که چگونه انسان مسلمان می تواند در یک زمان هم مدافع اهل بیت پیامبر(ع) باشد و هم مدافع دشمنان اهل بیت(ع)؟»
 

sina_anis

عضو جدید
کاربر ممتاز
شاهزاده سعودی فاش کرد ؛ قوانین حاکم بر عربستان سعودی غیر شرعی است


به گزارش سرویس دینی جام نیوز، "شاهزاده بسمه" دختر "سعود بن عبدالعزیز" پادشاه اسبق عربستان که در زمینه مطبوعات و رسانه ها فعالیت می کند در مصاحبه ای گفت: «پنجاه درصد از جمعیتعربستان فقیر و نیازمند هستند در صورتی که ما ثروتمندترین کشور بر روی کره زمین هستیم.»

بسمه تصریح کرد: «من به عنوان دختر پادشاه فقید عربستان می گویم این کشور فاقد قوانین مدنی اساسی است.»
شاهزاده بسمه گفت: «دادگاه های عربستان بر اساس دیدگاه های شخصی قضات اداره می شوند.»
وی افزود: «قوانین طلاق در عربستان ، قوانین ظالمانه ای است و زنان در این کشور نمی توانند درخواست طلاق دهند.»
بسمه گفت: «این شیوه درعربستان اشتباه است که زنان را پایین تر از مردان می دانند. زنان به شدت از مشارکت در هرگونه فعالیت های تربیتی و ورزشی محروم هستند. این نتیجه برداشت کاملا نادرست از قرآن کریم است.»
این شاهزاده سعودی گفت: «وزارت امور اجتماعی عربستان به جای حمایت از زنان از خشونت بر ضد آنان حمایت می کند و حتی درمراکز خدمات اجتماعی که زنان امکان دارد به آنها پناه ببرند با آنها در این مراکز به خشونت رفتار می شود و در واقع این مراکز متعلق به حکومت است.»
بسمه گفت: «حرام بودن سفر زنان بدون حضور یکی از محارم، باعث از بین رفتن آزادی آنهاست.»
رسانه های عربی اعلام کردند، اظهارات بسمه مبنی بر اینکه نظام کنونی سعودی فاسد و فاقد شفافیت است و نیمی از جمعیت عربستان را فقرا تشکیل می دهند، از نادرترین و محکم ترین مدارک در تأیید فاسد بودن نظام حاکم بر این کشور است.
شاهزاده بسمه متولد سال 1964 میلادی و کوچکترین دختر سعود بن عبد العزیز پادشاه اسبق عربستان است.
 

sina_anis

عضو جدید
کاربر ممتاز
روایت پناهیان از پیش ‌بینی های رهبرانقلاب

روایت پناهیان از پیش‌بینی های رهبرانقلابپناهیان با بیان اینکه رهبرانقلاب برخلاف برخی خواص ، پیش بینی مطمئنی از حضور باشکوه مردم در انتخابات داشتند ، یادآور شد: پیش‌بینی مقام معظم رهبری در این زمینه نیز بر اساس درایت و بینش خاصی که نسبت به جامعه و مردم دارند، کاملاً محقق شد که دیگران حتی برخی از سیاسیون ما نیز قادر به چنین بینش و پیش‌بینی خاصی نیستند. به گزارش فارس ، حجت‌الاسلام علیرضا پناهیان در همایش بینش سیاسی نسل سوم در همدان با بیان اینکه مهم‌ترین آسیب فتنه 88، در ارتباط با انتخابات و اعتماد مردم به انتخابات بود، اظهار کرد: مقام معظم رهبری بر اساس بینش خاصی که نسبت به امور جامعه دارند، با صراحت اعلام کردند که انتخابات آینده (سال 90) بسیار باشکوه‌تر و با حضور گسترده‌تر مردم برگزار خواهد شد، در حالی که این آینده‌نگری جدی گرفته نشد و دشمنان امیدوار بودند که مردم اعتماد خود را به انتخابات از دست بدهند و این پیام رهبری، محقق نشود.

وی افزود: نخستین اقدام مخالفان برای عدم تحقق پیش‌بینی رهبری در انتخابات سال گذشته این بود که رسماً اعلام کردند که در انتخابات شرکت نخواهند کرد تا در این انتخابات رقابتی نبوده و حالت فرمایشی پیدا کند و بر این اساس نیز جریان اصلاحات رسماً در انتخابات شرکت نکرد تا به زعم باطل‌شان، مشارکت در این انتخابات کم شود.

* بسیاری از سیاسیون مردم‌شناس نیستند

استاد حوزه و دانشگاه با اشاره به برگزاری پرشور انتخابات در سال گذشته، عنوان کرد: پیش‌بینی مقام معظم رهبری در این زمینه نیز بر اساس درایت و بینش خاصی که نسبت به جامعه و مردم دارند، کاملاً محقق شد که دیگران حتی برخی از سیاسیون ما نیز قادر به چنین بینش و پیش‌بینی خاصی نیستند.

وی با بیان اینکه یکی از وجوه ممتاز مقام معظم رهبری همانند امام راحل(ره)، مردم‌شناسی است، افزود: امام درباره مردم قضاوتی داشت که هیچ یک از سرویس‌های بیگانه نیز قادر به این نوع شناخت و تحلیل از مردم نبودند.

پناهیان با بیان اینکه سران اصلاح‌طلب به دنبال آن بودند که انقلابی رخ بدهد که مردم از ارز‌ش‌های خود فاصله بگیرند، گفت: اینان بر این باور بودند که در این صورت، همانطور که شوروی از هم پاشید انقلاب اسلامی نیز دچار این اضمحلال خواهد شد که در این برهه از زمان رهبر انقلاب بیان کردند که "ایمان مردم را نمی‌شود گرفت" که به این سخن همه رسانه‌های اصلاح‌طلب خندیدند در حالی که تحقق این سخن بر همگان محرز شد.

وی با بیان اینکه بسیاری از سیاسیون قادر به شناخت مردم خود نیستند، خاطرنشان کرد: امام راحل و مقام معظم رهبری در مقابل جریان‌های مختلف بر اساس تفکر با بصیرت، پیش‌بینی صحیحی را ارائه کرده‌اند اما یکی از ویژگی‌های برجسته هر جریان انحرافی از اول انقلاب تا الان نظیر جریان بنی‌صدر، جریان اصلاحات و جریان فتنه این بوده که همواره قضاوت غلطی در مورد مردم داشته است.

وی با بیان اینکه جریان فتنه بر این گمان بودند که اگر بدون هیچ سندی به مردم بگویند که در انتخابات تقلب شده، مردم باور می‌کنند، یادآور شد: این جریان کم کم شاهد آن بودند که چندصد هزار نفری که بر اساس تبلیغات غلط بحث تقلب را باور کرده بودند به شدت به دو سه هزار نفر و در نهایت گروه‌های خشن بسیار کم تقلیل وضعیت دادند.

*با توجه به ظلم فرهنگی که به مردم در جامعه شده، این مقدار حجاب هم عجیب است

وی در بخش دیگری از سخنانش با اشاره به وضعیت حجاب در جامعه با بیان اینکه با دیدن چهار نفر بی‌حجاب می‌گویند مردم فاسد شده‌اند، گفت: اگر چه بی‌حجابی رفتار بدی است اما نمی‌توانیم بگوییم که دلیل بر بی‌ایمانی و یا ضدانقلابی بودن است چون این اشتباهاتی است که ماهواره‌ها انجام می‌دهند چون بی‌حجابی اشکال دارد و مربوط به ضعف‌های ما است و بیشتر مسئله فرهنگی است چون ما خانواده‌ها را در فضای فرهنگی تبلیغاتی جامعه، سست کرده‌ایم.

پناهیان اذعان کرد: این قوتی که خانواده‌ها در امر حجاب دارند بیشتر مربوط به فطرت و بقایای اعتقادات و رفتار دینی آنها است که رو به گسترش نیز هست، چرا که نسبت به ظلم فرهنگی که توسط برخی دست‌اندرکاران فرهنگی، در این جامعه به مردم ما شده، این مقدار حجاب هم عجیب است مگر می‌شود با این رسانه‌ها، سینما و ... زندگی کرد و تا این اندازه حجاب داشت.

وی با بیان اینکه 33 سال است که یک فیلم درست و حسابی در باب حجاب ساخته نشده است، گفت: نگهداشتن حجاب در جامعه تا این اندازه، معجزه است چون در حال حاضر نیمی از فیلم‌های ما ارزش‌های حجاب را در جامعه به صورت‌های مختلف کاهش داده‌اند اما باز هم حجاب در جامعه وجود دارد چون مردم از شعار خسته می‌شوند.

پناهیان با طرح این سئوال که تاکنون چند کار فرهنگی درست در خدمت نماز در جامعه صورت گرفته است، تصریح کرد: حوزه‌های علمیه در این زمینه چقدر خدمات شایان توجه داشتند، چرا که ما در زمینه نماز در جامعه کار ویژه‌ای نکرده‌ایم و این مقدار نمازخوان در دانشگاه‌های ما که طبق آمار دقیق نیز بر تعداد نمازخوان‌ها در دانشگاه‌ها افزوده می‌شود، عجیب است.

* برخی به دنبال غش به سمت بی‌دینی و ناامیدی هستند


وی با بیان اینکه شیعه باید عالم‌شناس باشد، عنوان کرد: یکی از وجوه عالم‌شناس بودن از دید امام، زمان‌شناس بودن و از وجوه زمان‌شناسی نیز مردم‌شناسی است که به معنای شناخت نگرش‌ها و گرایش‌های مردم است.

پناهیان با بیان اینکه برخی متأسفانه به دنبال غش به سمت بی‌دینی و ناامیدی بوده و برای این بحث دنبال فرصت هستند، تصریح کرد: یکی از کارهای شیطان ناامید کردن است و در این زمینه نیز باید میزان پیشرفت کشور از دوران انقلاب تاکنون مورد توجه قرار گیرد چرا که یک معجزه است که نه تنها جوانان ما انقلابی باقی ماندند بلکه انقلابی‌تر از انقلابیون گذشته در عرصه‌های مختلف حضور دارند.

وی با اشاره به سخنان وزیر سابق امور خارجه آمریکا مبنی بر اینکه همه نقشه‌های کامل و کارشناسی شده ما با یک سخنرانی رهبر ایران به هم می‌ریزد، گفت: خیلی از جوانان ما هنوز هم جرأت نمی‌کنند بگویند که مدیریت در کشور ما قوی‌تر از آمریکا است که این نشان از ضعف تبلیغاتی و ضعف بصیرت کسانی است که در رسانه‌های فرهنگی کشور فعال هستند.

وی با اشاره به روند تصاعدی اسلام‌خواهی و گرایش به اسلام از سی سال پیش تاکنون، خاطرنشان کرد: یقیناً اگر این سیر تصاعدی ادامه داشته باشد تا 10 سال آینده اسلام، نیمی از جهان را فرا خواهد گرفت.

*خاتمی اگر دوباره بیاید از "جامعه مدنی" می‌گوید یا "جامعه زدنی"؟

وی با بیان اینکه یک جامعه اسلامی برای رشد، سه دوره را پشت سر می‌گذارد، با بیان اینکه نخستین دوره، دوره مبارزه با کفر است که به درستی ایران اسلامی این مرحله را پشت سر گذاشته، عنوان کرد: مرحله دوم، مبارزه با نفاق است که در این مرحله ممکن است افرادی که همه موازین را قبول داشتند، الان قبول نداشته باشند، دو پهلو صحبت کنند و نوعی التقاط ایجاد شود که در دولت اصلاحات، ایران اسلامی این دوره را تجربه کرد.

پناهیان با بیان اینکه شنیده‌ام که "خاتمی"دوباره درصدد است فعالیت سیاسی را شروع کند، گفت: می‌خواهم بدانم که آیا خاتمی دوباره از "جامعه مدنی" صحبت خواهد کرد یا از "جامعه زدنی" چراکه خود غربی‌ها نیز دیگر از جامعه مدنی و دموکراسی دفاع نمی‌کنند.

وی با بیان اینکه خاتمی گفته باید برای دانش علمی که از اصلاحات حمایت می‌کند، فکری بکنیم، افزود: خاتمی در یکی از سخنرانی‌های خود در غرب، به واقع ذلت را برای ملت ایران خرید چرا که گفت "ما به سوی دموکراسی در حرکت هستیم" در حالی که علاوه بر عالمان بلکه بر احمق‌های عالم نیز ثابت شده است که دموکراسی غربی دروغ است.

پناهیان با بیان اینکه در حال حاضر کسی به دنبال نقد تفکر و اندیشه غربی نیست، تصریح کرد: دوره سوم جامعه اسلامی، مبارزه با یکدیگر است که هم می‌تواند مودبانه یا غیرمودبانه، منصفانه یا غیرمنصفانه، با رعایت اخلاق و یا به حالت تهاجمی و بر اساس اتهام و برچسب در فضای سیاسی باشد که در انتخابات اخیر اوج این نوع مبارزه بود اگر چه در انتخابات ریاست جمهوری هم بود.

*انتخابات اخیر، ایده‌آل ما بود

وی با بیان اینکه در انتخابات اخیر یک نوع رقابت شکل گرفت که ایده‌آل ما است، یادآور شد: نباید بگوییم که در این انتخابات اصولگرایان از هم جدا شدند چون در واقع رقابت بین معتقدان به اصول بود در حالی که انتخابات قبل زشت بود و موجب تنش در جامعه و فضای سیاسی شد.

پناهیان با بیان اینکه در انتخابات مجلس هیچکدام نمی‌توانستند دیگری را تکفیر کنند، گفت: این نوع عالی رقابت بود چرا که از بداخلاقی در جامعه نیز جلوگیری می‌کند چون همگان معتقد بودند که به هر کس در این انتخابات رأی داده شود، در اصل به نظام اسلامی رأی داده‌اند.

وی در پایان سخنان خود، با اشاره به پشتیبانی مردم در همه صحنه‌ها از ولایت فقیه، خاطرنشان کرد: اگر همواره و با قدرت پشت سر رهبری در حرکت باشیم همین تحریم‌های کنونی نیز برداشته خواهد شد چرا که در دوره کنونی اوج بصیرت انقلابی در جامعه شکل گرفته است.
 

sina_anis

عضو جدید
کاربر ممتاز
آثار و مواریث انبیاء « علیهم السلام » نزد امام زمان صلوات الله علیه

بسم الله الرحمن الرحیمآثار و مواریث انبیا « علیهم السلام » نزد امام زمان صلوات الله علیه :
- تابوت آدم ( صلوات الله علیه )

- آلت نجاری نوح ( صلوات الله علیه )

- عصای موسی ( صلوات الله علیه )

- حجر موسی ( صلوات الله علیه )

- تورات موسی ( صلوات الله علیه )

- الواح موسی ( صلوات الله علیه )

- انجیل عیسی ( صلوات الله علیه )

- رحل عیسی ( صلوات الله علیه )

- صاع یوسف ( صلوات الله علیه )

- پیراهن یوسف ( صلوات الله علیه )

- تاج سلیمان ( صلوات الله علیه )

- انگشتر سلیمان ( صلوات الله علیه )

- مکیال شعیب ( صلوات الله علیه )

- آینه شعیب ( صلوات الله علیه )

- زره داود ( صلوات الله علیه )

- ترکه هود و صالح ( صلوات الله علیه )

- آنچه از آل موسی و هارون مانده

- میراث جمیع مرسلین

- جمیع کتب آسمانی

- میراث جمیع پیغمبران
 

sina_anis

عضو جدید
کاربر ممتاز
کلمة الحق 9 - راه و رسم سربازی امام زمان

---«(بسم الله الرّحمن الرّحيم)»---

آیت الله سید مرتضی مجتهدی سیستانی می نویسد:
«مرحوم حاج شیخ حسنعلی اصفهانی(معروف به نخودکی) از دوران کودکی به عبادت و ریاضات اشتغال داشته و زحمات فراوان و طاقت فرسایی را برای رسیدن به اهداف بلند روحی متحمّل شده بودند که فوق العادّه مهّم و پر زحمت بوده است.

آن بزرگوار هر چه ذکر و ورد و ختم و نماز و آیات قرآنی که در مدّت عمر خود از کودکی انجام داده بودند را یادداشت کرده بودند و در کتابی جمع آوری نمودند؛ و چون در این کتاب رازها و نکات مهمّی وجود داشت، صلاح نمی دانستند که در اختیار همگان قرار دهند، به همین جهت آن را مخفی نگه داشته و در دسترس افراد قرار نمی دادند.
مرحوم پدرم (پدر راوی) در ارتباط با آن می فرمودند:مرحوم حاج شیخ حسنعلی اصفهانی در اواخر حیات خود ، آن کتاب را به مرحوم آیت الله حاج سیّد علی رضوی دادند.»مقصود از نقل این جریان، نکته ی مهّمی است که مرحوم حاج شیخ در آخر آن کتاب مرقوم فرموده اند.

نکته ای که باید درس مهمّی باشد برای همه ی کسانی که در راه معنویّات و سیر و سلوک شرعی سعی می کنند.
آنچه ایشان در آخر کتاب خود نوشته اند ، این است:ای کاش این اذکار و ختومات و این وردها و زحمات را در راه نزدیک شدن و تقرّب به امام زمان (عجّل الله تعالی فرجه الشریف-علیه الصّلاة و السّلام-ارواحنا له الفدا) انجام می دادم.(سحیفه ی مهدیّه؛مقدّمه)دل را به جز تو بر کسی نبستم مولا...


- کاری از فعالّان ظهور مشهد -
«الهّم عجّل فرج مولانا الامام الهادي المهدي القائم بالامرک و جعلنا من خيرٍ انصاره ي و اعوانه ي»
 

sina_anis

عضو جدید
کاربر ممتاز
تأثیر فتوای جدید ولی امر مسلمین بر روی یك سلفی !


من به اشتباه شیعیان را رافضی می دانستم و گمان می کردم که آنها همه صحابه را تکفیر می کنند ، اما از آن زمان که فتوای امام خامنه ای را شنیدم ، حملات خویش به حزب الله و حتی شیعیان لبنان را متوقف کرده و تغیر موضع دادم. به گزارش جهان و به نقل از "ابنا"، «عمر بکری» سلفی مشهور لبنانی در گفتگو با "غسّان بن جدّو" خبرنگار شبکه الجزیره گفت : هنگامی که سیدحسن نصرالله اعلام کرد که من از فتوای امام خامنه‏ای ـ که در آن دشنام دادن به ام المومنین و امهات المومنین را حرام دانستند، پیروی می کنم ـ دشمنی با تشیع از ذهنم زدوده شد.

وی که روز سه شنبه ـ نهم آذر ـ در برنامه زنده " حوار مفتوح " شبکه الجزیره با «غسّان بن جدّو» خبرنگار معروف این شبکه گفت و گو می کرد، تصریح کرد: من به اشتباه شیعیان را رافضی می دانستم و گمان می کردم که آنها همه صحابه را تکفیر می کنند، اما از آن زمان که فتوای امام خامنه ای را شنیدم، حملات خویش به حزب الله و حتی شیعیان لبنان را متوقف کرده و تغییر موضع دادم.

عمر بکری از سلفی‏های معروف و بسیار افراطی لبنان است و سال ها در انگلستان زندگی می کرد، به اتخاذ موضع گیری‏های شدید علیه شیعه ـ که آنها را رافضی می خواند ـ معروف است.

گفتنی است فتوای رهبر انقلاب اسلامی حضرت آیت الله العظمی خامنه ای در جهان اهل تسنن بازتاب و تاثیر بسیار خوبی داشته و تمام فتنه‏های دشمنان متعصب وهابی و صهیونیست‏ها را نقش بر آب ساخت که عمر بکری نمونه‏ای از تاثیر شگرف این فتوا است.

عمر بکری چند روز پیش از سوی پلیس لبنان دستگیر و پس از مدتی از زندان آزاد شد. وی دراعلامیه‏ای از شخصیت‎های معروف لبنان از جمله سید حسن نصرالله درخواست کمک کرده بود.
 
بالا