اعتماد يعني اطمينان از اينکه طرف مقابل در روابطش با شما، قصد ضربه زدن ندارد. اطمينان از اينکه او نيز شما را دوست دارد. اعتماد يعني رسيدن به شناختي معمولي و معقول درباره ارتباط افراد و تعيين حدود و مرزها براي ايجاد ارتباط.
يک اصل ديني، اخلاقي و انساني به ما ميگويد: «همه افراد خوبند، مگر اينکه بدي آنها ثابت شود.»
اما اين اصل به ما نميگويد که همه افراد به يک درجه خوبند. از طرف ديگر، در هر جامعهاي افرادي وجود دارند که ظاهري خوب دارند، اما در باطن چنين نيستند.
گاهي وقتها تجربيات ما در زندگي و ضربه خوردن از افرادي که فکر ميکردهايم خوب هستند، نظر ما را نسبت به اصل فوق عوض ميکند. عدهاي از مردم معتقدند. «همه افراد بدند، مگر اينکه خوبي آنها ثابت شود.»
يک اصل ديني، اخلاقي و انساني به ما ميگويد: «همه افراد خوبند، مگر اينکه بدي آنها ثابت شود.»
اما اين اصل به ما نميگويد که همه افراد به يک درجه خوبند. از طرف ديگر، در هر جامعهاي افرادي وجود دارند که ظاهري خوب دارند، اما در باطن چنين نيستند.
گاهي وقتها تجربيات ما در زندگي و ضربه خوردن از افرادي که فکر ميکردهايم خوب هستند، نظر ما را نسبت به اصل فوق عوض ميکند. عدهاي از مردم معتقدند. «همه افراد بدند، مگر اينکه خوبي آنها ثابت شود.»