اعتقادات ارثی وبحث با یک ملحد پیرامون علم

amirdolu

عضو جدید
صحبت سر این هست که اتفاقاتی که با علم همان زمان کاملا قابل توجیه بوده و هست رو سعی کنیم به زور به علم امروز منطبق کنیم.
و اگر علم امروز توسط آینده رد شد، باز دوباره با علم آینده هم با تفسیر منطبقش کنیم.

مثل اینکه دوستان محل تلاقی اقیانوس اطلس و هند رو استخراج میکنند، یا بیگ بنگ رو میارن.
حالا اگر در آینده علم ثابت کرد مکانیزم پیدایش جهان بیگ بنگ نبوده، مثل بحث جهان های موازی، یک عده دیگه میان میگن منظور آیه بیگ بنگ نبود، منظورش جهان موازی بود.
این کارها درست نیست و بهتره هر چیزی رو در ظرف خودش ببینیم.

بشر همیشه قران رو با توجه به سطح دانشش میخونده و می فهمیده.(درست عین طبیعت) هر چقدر سطح علمش عمیق تر و دانشش بیشتر میشده ، عملا به درکی عمیق تر هم میرسیده. در واقع این فهم های متفاوت افراد از قران هست که با هم به اختلاف می خوره، رد و قبول میشه و یک سیر تکاملی رو پیش میره. برای همین هم هست که قرانی که علم گرایان میخونن عالمانه و قرانی عوام میخونن عوامانه هست.
نمونه هاش هم زیاده مثلا قدیم که نجوم کپرنیک نبود همین قران رو میخوندند و نتیجه میگرفتن که نظریه زمین مرکزی درسته. حالا هم همین قران رو میخونن میگن این درسته. یا تو علوم اجتماعی هم همینطور ملا صدرا و شاگرداش نظیر ملا عباس سبزواری در همین قرن معاصر! همین قران رو میخوندن و یه حرفایی ناجوری در مورد زنان زدن که ادم که تعجب میکنه چطوری اینارو از قران می فهمیدن.
بوعلی سینا به خلا معتقد نبود و میگفت خلا محال است. و وقتی تو یک ظرف آب میریخت و در اثر یخ زدن آب ظرف میشکست . اینطوری توجیه میکرد که چون آب یخ زده پس حجمش کم شده (عین فلزات) پس باید تو فضای بالا خلا بوجود بیاد و چون خلا محاله پس ظرف میشکنه. درست برعکس چیزی که الان می دونیم. ولی از همون زمان تا الان و همیشه ظرف آب تو اون شرایط میشکنه.! فقط درکه ما از حقایق عمیق تر میشه.
 

Tik TAAk

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
پیرو سخنان Natalii گرامی در مورد سیستم بانکداری ایران

من حق رو با ایشون میبینم متاسفانه میزان سود بانکی در کشور ما میزان سود. بانکی چندین برابر. میزان جهانی هست که بنظرم نوعی ربا خواری حساب میشه

حالا نمیدونم این کجاش اسلامی هست
 

amirdolu

عضو جدید
ببین امیر جان، ما ابتدا باید مشخص کنیم حقیقت چیست؟.

آیا چیزی به نام حقیقت وجود خارجی دارد یا این انسان هست که به کمک علم سعی میکنه مدلسازی های از دنیا انجام بده که صرفا برای خودش قابل درک هست.
برای همین درک هر موجودی از دنیا با توجه به میزان فعالیت های مغزیش متفاوت هست و مدلی که من از دنیا دارم با مدلی که یک دلفین از دنیا داره خیلی فرق میکنه.
در حالیکه از نظر کتب مقدس شما اگر با مورچه حرف بزنی و خدا بخواد میتونی حرفاشون
بفهمی، یعنی از نظر تفکرات باستانی مشکل ما فقط در نفهمیدن زبان سایر حیوانات هست وگرنه نگرش به جهان یکسان است و شعرا و فلاسفه عصر باستان هم میگن همه موجودات در حال عبادتند!!

یک مثال غیرمقدس میزنم تا دوستان مذهبی دچار آشفتگی نشن.
هاتف اصهانی در یکی از ترجیع بندهاش میگه:

دل هر ذره را که بشکافی آفتابیش در نهان بینی.

تو بسیاری از سایت ها و مقالات کشورما اومدن نوشتن ایشون به انرژی هسته ای پی برده بوده که در دل هر اتم، انرژی بسیاری همچون آفتاب نهفته است.
حالا فرض بگیر همین در کلام مقدسی بود.
انرژی هسته ای دیگه میشد وحی منزل !!

از نظر من چیزی به نام حقیقت معنای خارجی ندارد.
هر حرفی در زمان خودش قابل ارزیابی هست و حرف فرای زمان و مکان نداریم که بخواهیم حقایق پنهانی رو ازش استخراج کنیم.
تمامی تئوری های موجود در کتب مقدس بر اساس باورهای نجومی همان زمان قابل توجیه هست که ما امروز میدانیم اون مدل ها ناقص تر بودن.

حالا یک عده سعی میکنن به زور تفاسیر به روز ارائه بدن.
این راه به شکست میرسه چون علم همانند باورهای قدسی خودش رو ملزم به ثبات نمیکنه و همین هم هست که روز به روز طرفدارانش بیشتر میشه.
علم گرایی تنها مکتب دنیاست که بدون کوچکترین تهدید الیم یا پاداش عظیمی تو را شیفته خودش میکنه بدون آنکه تو را در دو راهی مرگ و زندگی قرار دهد.

حقیقت وجوده. و وجود انکار نشدنی و از بین نرفتنی.تلاش انسان و هر موجودی هم برای درکش واقعی.
من قران رو با طبیعت مقایسه کردم. طبیعت و قوانینش ثابته. ولی درک بشر به فراخور سطح دانشش از طبیعت بیشتر میشه و تغییر میکنه. در نتیجه همیشه این طبیعت برای ما حرف برای گفتن داره. طبیعت ساکت و خاموشه.هر چی سوالات عمیق تری جلوش بزاریم جواب های عمیق تری هم دریافت می کنیم. در نتیجه همیشه تازه و جدیده و هیچ وقت قدیمی نمیشه. . فهم ما از اون کامل تر میشه.
اینکه هر حرفی باید در ظرف مکان و زمان خودش ارزیابی بشه. کاملا درسته. گذشت زمان فقط باعث مشخص شدن درستی یا نادرستی اونا میشه.
دلیل کهنه شدن تفاسیر قران هم همینه. چون مفسر فهم خودش (بسته به سطح دانش خودش) رو از قران ارائه میده.
ولی بعضی حرفا چند لایه است و ممکنه چندین معنی بده مثل همون بیت هاتف. ولی آیا هاتف هم ادعا کرده که هیچ کس نمی تونه مثل حرف و سخن من رو بیاره؟ و آیا واقعا کسی مثل شعر هاتف نیاورده؟
ولی قران به صراحت میگه اگر راست میگین ده سوره و حتی یک سوره مثلش بیارین.!
مکتب علم گرایی به معنای کلی علم که همه ادم های بی تعصب رو شیفته خودش می کنه فکر میکنم به خاطر همین شوق درک وجود باشه;)
 
آخرین ویرایش:

M.A777

عضو جدید
کاربر ممتاز
پیرو سخنان Natalii گرامی در مورد سیستم بانکداری ایران

من حق رو با ایشون میبینم متاسفانه میزان سود بانکی در کشور ما میزان سود. بانکی چندین برابر. میزان جهانی هست که بنظرم نوعی ربا خواری حساب میشه

حالا نمیدونم این کجاش اسلامی هست
بنده کاملا اینوری ام،ولی با این حرف مخالفم چونکه »
سود بانکی رابطه مستقیم با تورم داره
تورم ایران از سال 57(انقلاب) به اینور متوسط 25درصد بوده (کل هاشمی = 50درصد،خاتمی 25 تا 13 تا 10درصد، کل احمدی نژاد میانگینش هم حدود 20-25درصد)
یعنی چی؟ یعنی پول 1 میلیون تومن من، سال بعد فقط 750 هزار تومان ارزش داره
لذا بانک اینو میدونه میگه :
اگر یکنفر 1میلیون تومن از من وام 2ساله گرفت،لذا من علاوه بر کم کردن اثر تورم (25%سال اول میشه 750 تومن، 25% سال دوم میشه 562.5 تومن،سر جمع میشه 43.70% یعنی بانک قانونن برای اینکه ضرر نکنه بدون کارمزد باید از 1 میلیون تومن وام 2ساله حدود 43.7درصد سود برداشت کنه
ولی میبینیم که سود بانکی بالای 20-25% درصد اصلا نداریم (البته به جز بانک مسکن)

یعنی درواقع بانک های ما همیشه دارن ضرر میکنن (خارجی ها اگر بمیرن چنین سیستم بانکی تولید نمی کنن)
در واقع بانک ها ستون جوامع ایرانی ان و کمک حالشون هستن وگرنه در خارج شما پولت هم بزاری تو بانک بایستی کارمزد پرداخت کنی.
برای اینکه بانک ضعیف میشه،تورم و رکود پیش میاد.یعنی ما بخاطر اینکه تورمون بالاست بانکمون صدمه بیشتری میبینه و دوباره تورم رو میبره بالا و چون رکود داریم رشد اقتصادی بسیار ضعیف میشه و رشد اقتصادی منفی تورم رو میبره بالا و این چرخه یجورایی ضرب در ضرب در ضرب میشه برای همینه اقتصاد ایران بحرانیه
.


من اینا رو چون خیلی مستند اقتصادی و اینا میبینم در موردش مطالعه داشتم همینا رو میدونستم.
 

F.A.R.Z.A.D

متخصص مباحث اجرایی معماری , متخصص نرم افزار Archi
کاربر ممتاز
باز خوب یکی از دوستان مذهبی ما بخش های مربوط به علم رو متوجه شد که صحبت از علمی کردن در واقع زیر سئوال بردن در آینده خواهد بود !!

من در مورد بانک داری اسلامی چندتا سئوال ازتون دارم.

شما اصلا میدونی تئوری بانک داری اسلامی چند سال هست که مطرح شده و تاریخچه پیدایش بانک در غرب چقدر هست؟
سیستم های بانک داری در غرب تقریبا بدون سود هستند.
و آن سودی هم که در نظر گرفته شده با توجه به میزان تورم هست.

شما اگر در جامعه ای تورم داشته باشی و بعدا بخواهی به پول سپرده شده در بانک سود ندی، اون جامعه از نظر اقتصادی از هم میپاشه.
در دوران اسلام عزیز هم چیزی به نام تورم اقتصادی وجود نداشته که گفته برای پولی که میگیرید سود هم نگیرید.
پس در نظر گرفتن سود بسته به میزان تورم در بانک لازم هست.

اما یکسری بانک ها در ایران میشن بنگاه، یکسری بانک ها در غرب میشن سیستم حمایت از تولید.
نفس سود دادن بسته به میزان تورم هیچ اشکالی ندارد.
شما چندتا تئوریسین اقتصادی به ما معرفی کنید که گفتن بانک ها هیچ سودی ندهند وقتی در جامعه تورم اقتصادی وجود دارد.

در مورد قمار هم که گفتین حرام اعلام شده، حرف غیب نیست.
اثرات قمار هم از نظر مادی و هم از نظر روحی بر افراد دیده شده و گفته این کار رو نکنید.
در غرب هم کسی رو زور نکردن بره قمار کنه، همانطور که در کشور ما کسی رو زور نکردن سیگار بکشه ولی یک عده علاقه دارن به خودشون آسیب بزنن.
اینکه یک حکومت بخواد با اعمال زور جلوی آسیب رسانی شخصی رو بگیره، نتیجه اش میشه وضعیت اخلاق در جامعه ایران و افغانستان و...
شما هم مطمئن باش غرب اگر با زور جلوی این چیزارو نمیگیره، میدونه تبعات منفی اعمال زور از تبعات منفی آزادی این چیزها در نا امنی و فساد به مراتب بیشتر است.

ما هم برای کنترل جامعه نیاز به برنامه هایی داریم که بهترین بازدهی رو در ظرف زمان و مکان داشته باشند، نه تئوری های آرمانی که در هیچ جامعه ای تا به حال پیاده نشده اند.

سلامم.

بحث سر سود چند درصد نیست.
بانکداری ما ترجمه دسته چندمی اون سیستم اصلیه.
بحث مون روی موضوع ماهیت پوله.دوم بحث سر فساد ذاتی بانکه.
سود چند درصد که اون آخر محاسبه میشه لایه آخر رباست.
بانک با تئوری پول فساد میکنه.
کشورهای غربی سود پولی که میدن پایینه ولی اون درصد ذخیره پول تو فدرال رزروشون بالاست.من آمریکارو میدون که 30 درصده.
این فدرال رزرو به چه معناست؟چرا بانک عاشق پول های الکترونیکه؟
شما وقتی 10 واحد پول رو در بانک میزارید ،بانک (اینجا منظورم آمریکاست) 3 واحد از این 10 واحد رو در بانک مرکزی ذخیره میکنه و 7 واحد اون رو وام میده.
این 7 واحد پولی که به وام گیرنده تعلق میگیره در واقع از این جیب بانک به اون جیب بانک میره.بعد دوباره اون 7 واحد رو 30 درصدش رو ذخیره میکنه.....و همینطور تا آخر.
یعنی 10 واحد پول شمارو بانک به چند ده نفر وام میده با ارزشی غیر واقعی.......این ربای خالصه.
مسئله بعدی در مورد پول ،تولید بی پشتوانه اونه.ورود شیت های کاغذ از این ور دستگاه و خروج دلار از اون سر دستگاه.بدون ذره ای پشتوانه.
که در این رابطه اقتصاد دان های توبه کرده تا دلتون بخواد کتاب نوشتن و مستند ساختن که آمریکا و به تبع اون بقیه کشور های این کارو میکنن.
کار و محصولات واقعی دیگر کشور ها رو با دلار بی پشتوانه عوض میکنن....فکر کنم کورتیس(اگه اسمشو اشتباه نگفته باشم) که تو یکی از کتباش میگه "خلق پول ،خلق ثروت نیست"
چه وقتی این به ضرر خود کشور تولید کننده پول تموم میشه؟...زمانی که پولش دیگه مبنای معاملات نباشه.
تقابلی که امروز آمریکا با پوتین داره سر همین موضوعه که روسیه و اون چند تا کشور دیگه عضو بریکس دلار رو میخوان از معاملاتشون کنار بزارن.
مصیبت دیگه این موضوع اینه که با برگشت این پول های بی پشتوانه به خود اون کشور ،بدهی انباشت میشه.
دلیل بدهی 18.5 تریلیون دلاری(18.5 هزار میلیارد دلار) آمریکا همین موضوعه.دلیل اینکه همه کشور های دنیا بدهکار هستن همینه.علی الخصوص کشورهایی که فکر میکنیم خیلی وضعشون خوبه.مثل آمریکا و چین و ژاپن و فرانسه و آلمان و ...
اگه امروز همه کره زمین رو به بانک ها بدن باز 5 درصد روی کره زمین هستن که بدهکارن.
کل ثروت کره زمین امروز چهل و خورده ای تریلیون دلاره ولی پول موجود بیشتر از 55 تریلیون دلار....این یعنی مصیبت عظمی.
این همون سازوکار رباست.این سود های چند درصدی لایه آخر رباست که همه میبینن.

در مورد اون مسائل تو بانک های کشور درست میگید.گفتم که ترجمان دسته چندمی اون سیستمه.
مواجهه با این نظم جهانی هم بقول شما نیاز به زمان مناسب داره.اول باید تئوری های جایگزین تبیین بشه.


من ابعاد گشترده قمار رو در امروز جهان گفتم و مقایسش کنید با کلام وحی.یه پیامبری که سواد خوندن و نوشتن نداشته چطور میتونسته این موارد رو در اون زمان تو اون جامعه بیان کرده باشه.آیا غیر اینه که به حقیقتی وصل بوده؟

بحث قمار تو کازینو های لاس وگاس رو منظورم نبود.اون قمار که خطر نداره. و بقول شما کسی رو هم زور نمیکنن.

بانک که تئوریزه شده رباست ....بورس تئوریزه شده قماره.
جانو لو یکی تو انگلیس کشته بود.فرار کرد رفت هلند.اونجا قمار هلندی رو یاد گرفت و سازوکارش رو عوض کرد و رفت فرانسه تو دربار لویی (چهاردهم گمون کنم) و سازوکاری از بورس رو پیاده کرد.حبابی شکل گرفت و یه مدت اقتصاد فرانسه خوب شد و بعد ترکید و به خاک سیاه نشستن.بعد هم از اونجا فرار کرد.

جنبش 99 درصدی تو علیه وال استریت که یادتونه.یه مرد لازم بود تبیین کنه که این تو سیستم سرمایه داری و نظام وال استریت که همه اقتصاد آمریکاست یعنی چی.
اینجا بحث زور موضوعیت داره.همه درگیر این موضوع هستن.میدونید در سال چقدر کارخونه ها سر این قمار ورشکسته میشن و کارگرا بیکار میشن؟
یک قلم میداف تو بروس آمریکا 65 میلیارد دلار بالا کشید و ده ها شرکت عظیم رو ورشکسته کرد.(فیلم های چند گانه وال استریت رو ببینید یا شاید دیدید)
پس تو این قضیه بحث اجبار و آزادی نیست.
تفاوت بشر امروز با گذشته اینه که بشر امروز رو با رضایت کامل خر میکنن و به بردگی میگیرن ولی گذشته همه میدونستن داره بهشون ظلم میشه.
بحث اینجاست که ربا و قمار و زنا و لواط و همجنس بازی و تفرد و ازخود بیگانگی و هزاران مصیبت دیگه رو تئوریزه میکنن و توجیه بقول خودشون علمی میکنن.من بخشی از این موارد تو وب نوشتام آوردم.
 
آخرین ویرایش:

mihua

عضو جدید
کاربر ممتاز
تا حالا شما دیدی کسی در تقابل با تحدی (مبارزه طلبی) قرآن مثلاً آیه ای درست کرده باشه ولی اون آیهء ساختگی از همون کلمات قران بهره نگرفته باشه؟.خنده داره آخه...
یادمه یه استاد داشتیم میگفت یه عده برای اینکه بگن ماهم میتونیم آیه بگیم....اومدن و باتقلید از سوره فیل همچین شعر مسخره ای سرودن!؛ والفیل....الخرطوم الطویل!!.....
الانم یه سایتی رو من دیدم که از سایت زندیق!مثال اورده بود:
بجزتحول حال ما(!)چیزدیگه ای به ارمغان نداشت.
http://www.x-shobhe.com/print/510.html
 

amirdolu

عضو جدید
این استدلال که کلامی مشابه کلام دیگر بیاوریم چقدر منطقی و علمی هست؟
و چه کسی قرار هست به قضاوت بنشینه که این دو کلام با هم فرق دارند؟
وقتی که یک کسی میاد یک حرف جدید و یک ادعای جدید و عملا یک کتاب جدید میاره فکر نمی کنم سنگ زدن بهش راه مقابله و رد کردن منطقی اش باشه. پس اگه راه نقد و بحث و جدل منطقی راه رد و اثباتش نیست. پس چه راهی منطقیه؟ قضاوت با همون کسایی که در هر موردی به قضاوت می شینن. با کسانی که از علم کافی تو اون زمینه برخوردارن و انصاف رو رعایت می کنن.

مثلا من میگم آسمان آبی است و ابرها رقصان در حرکتند.

بعد هم بگم چه کسی میتواند مثل این را بیاورد؟
هر جمله ای شما بیاری من میتونم بگم نه خیر این مثل حرف من نیست، وزن حرف من فرق میکنه و صدها دلیل دیگه که کلام شمارو نقض کنم.

آیا واقعا حاضری رو جمله ای که گفتی ادعا کنی که کس دیگه ای این حرف قبل از شما نزده و نخواهد زد؟


مثال کلیدی تر:

قل یا ایها الکافرون
لا اعبد ما تعبدون
ولا انتم عابدون ما اعبد
و لا انا عابد ما عبدتم
و لا انتم عابدون ما اعبد
لکم دینکم ولی دین

از نظر شما نمیشه مثل این رو آورد، میشه دقیقا بگی چرا مثل این رو نمیشه آورد؟
من که معتقد به حقانیت قرانم. ولی فرض کنیم این حرف رو قبلا آورده بودن و همه به عنوان یک اصل مسلم پذیرفته بودن. پس چرا این همه همجه و فشار برای از بین بردنش آوردن. و آیا به نظرت روزی می رسه که این حرف نقض بشه و حرف دیگری جاشو بگیره. ما الان در این قرن به زعم شما بهش میگیم مناظره ساده بین دو گروه. ولی همین الانم مناظره های همین دوگروه روی همین اصله.

یک بار پیش خودت نشستی بگی همانند آوردن دو کلام یعنی چه و کدام دو اثر بزرگ جهان کلام یکسان داشته اند که ما تعجب کردیم؟
اتفقا من این کارو زیاد میکنم! به نظرم همانند آوردن دو کلام به معنی اینه که حداقل دو نفر تو اون زمینه حرفایی برای گفتن دارن و احتمال پیدا شدن نفرات بعدی هم هست. مثلا ما تو کدوم رشته فقط یک کتاب داریم یا یک نویسنده؟ آیا یک نوشته فلسفی با یک نوشته عاشقانه قابل قیاسه؟ آیا کتابی هست که نه فلسفه باشه و نه انسان شناسی و نه علوم تجربی ولی مفاهیم و مطالبش هیچ کدوم از اصول ایم علوم رو نقض نکنه و با همشون منطبق باشه؟
نه وزن و قافیه خاصی داره نه مفهوم خیلی پیچیده ای رو میرسونه یک مناظره ساده بین دو گروه هست.
اگر واقعا بر اساس منطق و علم میشین میخوانید و قضاوت میکنید و تعبد و ترس هیچ نقشی در قضاوتتون نداره که این حرف نمیتواند از یک انسان باشد خوب به ما هم یاد بدین وقتی یک متن رو میخونیم چطوری بفهمیم این متن امکان نداره از یک انسان استخراج بشه.

ما که هرجا پرسیدیم یکسری جواب های بی ربط دادن یا نهایتا فحش دادن که همینی که هست، نمیشه آورد میتونی بسم الله.
یک متن میاری میگن نه این با اون فرق میکنه پس تو باختی !!!
اینو راس میگی. متاسفانه منم از این فحشا شنیدم....

من بازم تاکید میکنم چیزی به نام حقیقت در این جهان وجود ندارد.
انسان صرفا با گذر زمان میتواند مدل هایی برای درک بهتر جهان ارائه کند و این مدل هارو تکمیل و یا جایگزین کنه که این مدل ها هم صرفا برای خودش قابل درکند.

حقیقت یعنی رویدادی که برای همه موجودات در همه زمان ها و مکان ها برداشت یکساب بدهد.

با آرزوی موفقیت;)
 

F.A.R.Z.A.D

متخصص مباحث اجرایی معماری , متخصص نرم افزار Archi
کاربر ممتاز
سلام مجدد.
ببین من نگفتم سیستم فعلی آمریکا بهترین سیستم اقتصادی هست و ایرادی هم به اون وارد نیست.

گفتم ما باید ببینیم در حاضر کدام مدل ها در جوامع نتایج بهتری دادن.
و اون نتیجه قابل لمس باشه.

آمریکا با هزاران اشکال بدهی و اقتصادی، امروز مجهزترین دانشگاه ها، مجهزترین تفرج گاه ها و بهترین بیمارستان ها و مدارس و ... رو داره.
حالا ممکنه اینارو به قول شما با گول زدن به دست اورده باشه.

ولی مدل جایگزینش چیه؟
سیستم کمونیستی برده داری چین که از انسان مثل حیوان کار میکشد و به او انقدر میدهد تا فقط زنده بماند؟
یا سیستم ایران که چیزی در مورد فساد اقتصادیش نگیم بهتره.

شما زمانی رو در نظر بگیرید که مردم به جای دادن پول، تبادل کالا به کالا میکردن.
به نظرت آزار داشتن پول رو جایگزین کنن و اگر ما هنوز تبادل کالا به کالا میکردیم بهتر نبود؟

مطمئنا تبعات منفی جمعیت زیاد همین چیزها هم هست، من بیشتر ترجیح میدم ما نگاه کنیم در جهان کگدام سیستم ها تا امروز کارکرد موثر تری داشته اند.
وگرنه ایرادات شما به این سیستم بانکداری رو قبول دارم.


در مورد مسئله قمار هم که گفتین از طرف یک بیسواد چطور مطرح شده.
اولا اینکه این بزرگوار بی سواد بودن یا نبودن جای بحث هست کما اینکه ایشون مسئول کاروان تجارتی خدیجه بوده و با معاملات بسیاری هم سر و کار داشته است.
قمار کردن هم اثر خودش رو نشان میده و اینکه انسان چگونه در اثر اون همه دارایی خودش رو باخته و خانواده اش رو بدبخت کرده.
که فردی که با تجار در ارتباطه و از طرفی اخلاق مدار هست این موضوع رو در اثر تجربه به درستی درک خواهد کرد.
در واقع اثر مخرب قمار یک پدیده کاملا شهودی و واضح بوده حتی در همان زمان.

همانطور که دیدن فردی که مشروب زیاد میخوره و سپس مشکلاتی برای جامعه ایجاد میکنه، یک پدیده شهودی بوده.
من اتفاقا مخالف قمار هستم ولی هیچ چیز عجیبی در غیراخلاقی شمردن قمار ندیده ام.

سلامم دوباره.
من هم منکر همه اون امکانات سخت افزاری نیستم.
ولی سخت افزار که جامعه ای رو نجات نمیده.سخت افزار و تکنولوژی به قدمت بشریته.اینارو در طول زمان بدست آورده.
باز اینکه جطور بدست آورده حرفه ولی در حوزه این تاپیکک و این بحثا نیست.

در مورد مدل جایگزین شما ایدئولوژی کمونیسم رو مثال زدید.
ببینید کمونیسم ورای اون تلقی های عامیانه ،یه شعبه و یک برداشت از فلسفه هگل بوده.مارکس دیالکتیک(تز، آنتی تز و سنتز)هگل رو با ماده گرایی فوئر باخ ترکیب کرد این ایدئولوژی رو بوجود آورد.که یه جور نظام بی طبقه مادی مبتنی بر کار و ثروت دولتیه.در مقابلش جان لاک و دیگران از همون هگل مسئله جامعه مدنی رو گرفتن با منفعت طلبی بنتام و یه سری موراد تو فلسفه انسان ترکیب کرد و لیبرالیزم رو ساخت.
سر جفت اینا تو یه آخوره.فقط یکیش جمع گراست و دیگری فرد گرا و سرمایه گرا.همین الان جفت این تفکرات تو کشورهای مختلف حزب دارت.مثلا تو فرانسه سوسیالیست ها سر کار هستن که به تفکر چپ نزدیکن.

حرف من اینه که چرا بین این گزینه ها انتخاب کنیم؟
شما میگید سیستم ایران.ما تو اقتصاد قواعدمون همون قواعد اقتصاد لیبرالیه(البته تو دوره جنگ سوسیال بود اقتصادمون).از بعد جنگ از هر جناحی که اومدن همشون اقتصاد لیبرالی داشتن.
به جزئیات میگم:
دوره سازندگی......اقتصاد نئوکینزی
دوره رفرمیست ها......اقتصاد نئوکینزی
دوره بعدش .......اقتصاد فریدمنی(مبتنی بر تئوری شوک و آزاد سازی یکباره قیمت ها(حتما درباره اقتصاد میلتون فریدمن که اینجا توسط غول اساتید اقتصادی ایران یعنی جمشید پزویان دو دو شاگردش یعنی شمس الدین حسینی(وزیر اقتصاد) و اون یکی که رییس سازمان هدفمندی بوده ،درس داده میشه و به دول قبل مشاوره داده شده تحقیق کنید)
این دوره هم ترکیبی از نئوکینزی و فریدمنی

تو موارد فوق نوع نئوکینزیش یونان رو بدبخت کرد....فراسنه و ایتالیا و آلمان و انگلیس و خیلی از کشورهای اروپایی رو دچار مشکلات اقتصادی کرد.
نوع فریدمنیش(فریدمن تو غرب لقب جن کوتوله رو داشته و مشاور خیلی از روسای جمهور آمریکا بوده) شیلی رو بدبخت کرد.آرژانتین رو بدبخت کرد(اینا همون زمانی بود که این یارو زنده بود)تو خود آمریکا هزاران مشکل رو بوجود آورد که این اقتصاد نئوکینزی در مقابل این بوود اومد که اجازه دخالت دولت تو اقتصاد رو میده)

میبینی که ما تو زمین خودمون داریم با قواعد اونا بازی میکنیم.بعد از همین در هم فشار میارن.


پول ایده اولیه بدی نبود.یعنی اون اول کابوس بود این مسئله که بخواد بی پشتوانه باشه.متنتها بعدا که کشورهاری اروپایی طلاهاشون رو از آمریکا خارج کردن مبنای معامله نفت با دلار شد پشتوانش.

حرف اینجاست که دیگه هیچ کدوم از این مدلا جواب نمیده.
به هر چیزی که میپرستید خودشون میگن سقوط کرده.میگن علمش سقوط کرده نه اقتصاد فلان کشور و فلان کشور.الان دارن تئوری های گذشته رو دوباره باز نگری میکنن.
دانشجوهاشون کلاس های فول پرفسور هاشون رو ترک میکنن میگن با واقعیت در ازتباط نیست.میگن همش شده ریاضی..مسئله ها تو نمودار ها جواب میده ولی تو واقعیت نه.


ترس از اسلام اینجاست که فقط اسلام میتونه با سازوکار بیع و مالکیت درجه دو این مسئله رو حل کنه.
 

mihua

عضو جدید
کاربر ممتاز
این بحث تحدی قرآن که شما میگین بحث خیلی مفصلیه که الان از وقت و حوصله من خارجه.
ولی یک نکته خیلی ریز و یکی از نکاتش فقط میتونه این باشه؛
قران درمورد خبر از اینده...درمورد نبوت و اینا...درمورد خیلی علوم و حوادث واقعی حرف زده....نه که الکی چندتامطلب مبرهن رو نوشته باشه. همه چی رو هم تفسیر کرده و راه درست و غلط رو نشون داده برای همیشه.
 

amirdolu

عضو جدید
متاسفانه جواب سئوال من رو ندادین.
من یک متن ساده از کلامی که شما باور دارین نمیشه مثلش رو آرود جلوتون گذاشتم و گفتم بگین چرا نمیشه مثلش رو آورد.

فرض کن شما کلام مقدس رو حفظ نیستی.
سیستم جستجو هم نداری سرچ کنی ببینی این کلام در کتاب مقدست هست یا نه.

من اگر متنی جلوت بذارم میتونی تشخیص بدی انسانی هست یا غیر انسانی؟

اگر نمیتوانی که هیچ.
اگر میتوانی نشانه های تشخیصش رو به من بگین.
جواب همین سئوال من رو بدین ممنون میشم.

اینکه چرا نمیشه مثل کلام قران رو بیاری، چون این کلام خالقه. از علم خداوند و آگاهی نابیه که بی واسطه صادر شده. و از قوه فهم هیچ بشری رد نشده. مصداقش هم نیومدن مثلش بعد چهارده قرنه! به نظرت واقعا دانشمندان و نخبگان بشر چرا مثل این کتاب نیاوردن. نتوستن یا نخواستن؟
ملاک تشخیص حرف بشری و غیر بشری. مشابه داشتنه. مسلما کاری که از دست یک بشر بربیاد و منشا بشری داشته باشه.توسط تعدادی فرد دیگه هم شدنیه.دارای تنوع و انواع میشه.قابل آموزش و بسطه. به مرور زمان تکمیل میشه و پیشرفت میکنه.آیا کدوم دستاورد بشر ثابت مونده و دچار تکامل نشده؟

ببین ما در دنیا انسان هایی داریم که استارت یکسری مکاتب فکری رو زدن و مشابهشون هیچ وقت نیومده و دیگران خط گرفتن و به سمت دیگری رفتن.
مثل مباحثی که مارکس در فلسفه مطرح کرده یا افلاطون و ارسطو برای نخستین بار نحوه نگرش جدیدی به دنیا رو به انسان ها یاد دادن.
هنوز تئوری های جهان بینی اینا داره تدریس میشه و مشابهش هم هرگز نیامده.
درسته که ما انسانهایی داریم که مکاتب مختلف بشری رو آوردن.ولی آیا اونا بی سواد و امی بودن؟ همه میدونیم که افلاطون ، ارسطو و مارکس اساتیدی داشتند.و روزی دانش آموز بودن!
آیا همینکه ما مکاتب مختلفی داریم دلیل بر بشری بودن اونا نیست؟ نظریه های مارکس در کنار سایر مباحث فلسفیه و در زمینه قلسفه.پس مشابه اوناست. از جنس اوناست.یا همین اختلاف نظریات ارسطو و افلاطون.


ارسطو هم تئوری های اخلاقی داشت، هم تئوری های اجتماعی هم تئوری های علمی.
اینکه آیا رد شده یا نشده بسته به این داره که شما بپذیری رد شده یا نشده.
اینکه رد شده یا نشده (اگر بی تعصب به قضیه نگاه کنیم نه بستگی به من داره و نه به شما) این علم و جریان معرفت بشریه که به سمت کشف حقیقت پیش میره و همیشه باطل ها رو کنار میذاره و حق رو اثبات میکنه.


مثلا وقتی کتاب مقدس میگه همه موجودات جهان نر و ماده هستند.
این علمی نیست، امروزه موجوداتی در جهان کشف شدن که اصلا جنسیت ندارن.
شما ممکنه توجیه کنی و بگی این استثناهارو کنار میذاریم، اینجوری مسلم هست هیچ چیزی مردود نمیشه.

اهل توجیه نیستم. شبهاتم در این موارد بیشتر از شما نباشه کمتر نیست! همین نظریه تکامل و فرگشت. به نظرم قابل ردکردن نیست. درسته. که به زعم دوستان علم گرا اون رو بهترین دلیل برای خط بطلان کشیدن به روایت خلق انسان در قران میدونن.(ولی جالبه بدونین هنوز در مورد فرگشت انسان با کلی سوال و شبهه مواجه.من خیلی مقاله نیچر تو این زمینه نگاه کردم). ولی من حرف قران رو حق میدونم. چون کاروان علم و معرفت به محض پیدا کردن حقیقتی بالاتر قبلی رو نقض میکنه. ولی قران بعد چارده قرن هیچ کدوم از حرفاش نقض نشده.
 
آخرین ویرایش:

F.A.R.Z.A.D

متخصص مباحث اجرایی معماری , متخصص نرم افزار Archi
کاربر ممتاز
شما برای اینکه بتوانید چنین نظری رو با قطعیت و ماورای بحث های تئوری اقتصادی بیارید، باید یک جامعه ای که توانسته به کمک تئوری اقتصادی اسلامی به درستی ارائه بشه رو مثال بزنید.
شما با تئوری اسلامی که هیچ وقت پیاده نشده اومدین به جنک بانک داری غربی که سالهاست در جوامع داره پیاده میشه و تمامی نقاط ضعف و قوتش هویدا شده.
این نحوه بانک داری اسلامی در کدام کشور و کدام قرن پیاده شده که شما با قطعیت میگین جواب میده؟
ما باید ببینیم آیا این روش با جمعیت بسیار زیاد جهان حاضر که لحظه ای دیر بجنبی مردم یک کشور ممکنه از گرسنگی یا تشنگی بمیرند قابل پیاده سازی هست یا نه.
وگرنه میشه شعار مارکسیست ها قبل شکست امپریالیسم.
که کلی مدینه فاضله از کمونیسم تصویر میکردن وقتی به قدرت رسیدن نتیجه ش رو دیدیم.
همانطور که امروز داریم نتیجه کشوری دینی رو میبینیم که البته شما معتقدی سیستم اداره اش لیبرال و ... هست !!
عجیبه یک ایدئولوژی به این خوبی در هیچ کشوری اجرا نشده.
عجیب نیست؟

اون تئوری های اقتصادی طی چندیدن قرن تئوریزه و اجرا شد.شما خوب میدونید که این حوزه ها چه مدت زمانی نیاز داره.
بعد ما مصیبتمون یکی دو تا نیست .اول باید کلی کلنجار بری واثبات کنی فلان سیستم ناکارامده و از این طرف یه کسانی هم رو این قضیه کار کنن.
من کل مسئله اقتصاد رو میگن نه صرفا بانک داری.
مارکسیسم چندین دهه آقایی میکردا تو جهان.هنوزم هنوزه حداقل یه قطبی مثل چین که فوکویاما الان داره حرف از مدیریت چینی میزنه(اون حرف پایان تاریخش رو پس گرفته ظاهرا) سیستم سوسیاله.
بقول شما همه این مواردی که بشر خودش بدست اورده امتحان کرده...میتونه این رو هم امتحان کنه.ولی مسئله حساسه.باید پخته بشه کاملا. و کم کم نو گرایی اتفاق بیفته.

الان خیلیا دارن روش کار میکنن.مثلا وقتی مسئله دکترین بیع رو یه خانومی تو دانشگاه تهران دفاع کرد ،خیلیا تو خود حوزه علمیه مونده بودن توش و میگفتن ما نمیدونستیم بیع همچین ابعاد گسترده ای داره.
نسل ما بهتر از بیشتر از نسل قبل میفهمه.بنا بر شرایط زمانی....نسل بعد بهتر از ما میفهمه و ...

سیستم ادارش تو اقتصاد رو گفتم.شما مشاورانشو برید ببینید.مثلا من تو رشته خودم اساتید رو میشناسم که طرفدار کدوم کمتب معماری هستن.وقتی کاری رو طراحی میکنن میدونم این مثلا پست مدرنه.یا فولدینگه و یا ...
تو اقتصاد هم همینه.نخبه های اقتصادی معلوم و مشخصه تو کدوم مکتب هستن.
یا نه شما برید کتاب امنیت ملی و نظام های اقتصادی چاپ شده توسط مجمع تشخیص مصلحت نظام رو که آقای روحانی نوشته رو بخونید.صفحه 782 کتاب بعد از کلی صغری و کبری کردن الگوی مطلوب اقتصادی ایران رو مکتب کینزی های جدید و نهادگرایان معرفی کرده.......دیگه از این واضح تر.
حرف من اینه که میگیم دولت یه نهاد اجرائیه.تئورسین نیست(هر چند باید مرکز تحقیقات استراتژیک داشته باشه-هر کی که بیکاره یا تو مجلس رای اعتماد نگرفته رو میزارن بالاسر این مراکز) و باید مبانی اجرایی رو از دانشگاه و مراکز اینچنین بگیره.
ولی شخصی که 16 سال تو بالاترین حوزه تئوری کشور بوده چرا کاری نتونسته بکنه؟...چون نخواسته...چرا بعضی جوونای حداکثر 50 کیلوگرمی با کمتر از 30 سال سن تونستن؟....شما از دانشجوی ترم اول اقتصاد هم بپرسید کدوم مکتب خوبه میگه نئوکینزی...16 سال تحقیق برای همین؟

حق آمد و باطل رفت.....تا باطل نره حق جاشو نمیگیره.
مسائل شما بحقه.ولی باید کار کرد دیگه.مثل خیلیای دیگه که کار میکنن.
 

amirdolu

عضو جدید
تا جاییکه من می دونم بودا یک روشن بین بوده. یازده تا اصل شفاهی داشته و خودش از مکتوب کردن اونا ابا داشته و شاگرداشو از این کار منع میکرده. اینکه شبهه و موارد باطل در آموزه های بودا هست. بله هست و فکر نمی کنم کسی از پیروان بودا هم این ادعا رو داشته باشه که آموزه های بودا با علم هیچ اختلافی نداره که کاملا منطبق هم هست. یکی از این آموزه ها تناسخه . آیا علم تناسخ رو قبول میکنه؟

آیا مشابهت کلام رو این میدونی؟ اینکه درباره یک مطلب یا یه مفهوم به سبک دیگری سخنی بیاد؟ اینکه بدیهیه که هر حرفی در نوع خودش منحصر بفرده.
منظور از مشابهت کلام اینه که مثل اون بیت سعدی یک بیت بیاری که همچین مفهوم اخلاقی زیبایی داشته باشه با وزن و قافیه. اون وقت میشه گفت اون شعر هم قابل قیاسه با شعر سعدی. حالا شاید بالاتر و شاید پایین تر از لحاظ فنی.
کتاب مشابه قران هم باید کتابی باشه که در مورد مفاهیم و مطالبی که در قران بیان شده. اظهار نظر بکنه .حرف متفاوتی بزنه و بعد در مقام قیاس معلوم بشه که بالاتره یا پایین تر. اون وقت میشه گفت این یک چیز بشریه.

اگر منظورت این هست که چرا دین جدید نیامد، برای آنکه بشر به مرحله ای رسیده که دیگر نیاز به خلق دین ندارد و قانون و علم و اخلاق نیازهاشو برآورده میکنه و ترجیح میده قوانین در حال تکامل داشته باشه تا یک قانون لا یتغیر. درسته این دقیقا حرف قران هم هست.
فکر میکنم برای رد کردن آیات علمی قران. بهتره از خود قران استفاده بشه. و همون طوری که برای رد یک تئوری از کلمات و عبارات همون تئوری برای به چالش کشیدن اون استفاده میشه. اینجا هم منطقی تر همین باشه. که موارد اختلافی قران رو بشه.
معیارم برای امی بودن و بیسودای گواهی تاریخ بود.
فرگشت قبوله. ولی همیشه چند درصدی احتمال برای اصلاح علم(در خصوص فرگشت انسان) در نظر باشه بد نیست.
 

mihua

عضو جدید
کاربر ممتاز
بی خداها بی منطقن چون هرگز نمیتونن ثابت کنن خدایی وجود نداره. فقط میتونن دلایل وجود خدا رو به زعم خودشون انکار کنن.

این هم یک قسمت از سخنرانی یک دانشمند غربی (پروفسور لارنس براون از دانشگاه جرج واشنگتن) برای کسانی که فقط به گفته های بعضی غربی ها امید دارن.

در مورد رد نظریه تکامل و دلایل منطقی وجود خدا برای افکار غیرمنطقی بی خدایان :

http://hw1.asset.aparat.com/aparat-...c41101951__19683.mp4?nimblesessionid=24924152
 

mihua

عضو جدید
کاربر ممتاز
و این یکی هم یه کلیپ کهارباب ِ آتئیست ها(!): داوکینز در اون حضور داره !.

درمورد اون مبحث قبلی که توهمین تاپیک بحث شددرموردش = آبهای شیرین و شور.

من خودم قبلش میخواستم در مورد هالوکلاین بگم. ولی گفتم با مثال باشه بهتره.

http://hw2.asset.aparat.com/aparat-video/45c288eb5bb886a5b16866e3e89846291952376__73330.mp4

 
آخرین ویرایش:

amirdolu

عضو جدید
بحث زیادی کش پیدا کرد و من هم علاقه ندارم بیشتر وارد جزئیات تاریخی و علمی بشم چون فضای ایران برای بحث بدون سانسور مناسب و امن نیست.
شمارو به خدایی که از آن لذت میبرید میسپارم.:gol:


من ترک عشق شاهد و ساغر نمی‌کنمصد‌بار توبه کردم و دیگر نمی‌کنم
باغ بهشت و سایه طوبیٰ و قصر و حوربا خاکِ کوی دوست برابر نمی‌کنم
تلقین و درس اهل نظر یک اشارت استگفتم کنایتی و مکرّر نمی‌کنم
هرگز نمی‌شود ز سرّ خود خبر مراتا در میان میکده سَر بر نمی‌کنم
ناصح به طعن گفت که رو ترک عشق کنمحتاج جنگ نیست برادر نمی‌کنم
این تقوی‌ام تمام که با شاهدان شهرناز و کرشمه بر سر منبر نمی‌کنم
حافظ جناب پیر مغان جای دولت استمن ترک خاک‌بوسیِ این در نمی‌کنم

با آرزوی موفقیت;)
 

behnam5670

عضو جدید
کاربر ممتاز
بی خداها بی منطقن چون هرگز نمیتونن ثابت کنن خدایی وجود نداره. فقط میتونن دلایل وجود خدا رو به زعم خودشون انکار کنن.

این هم یک قسمت از سخنرانی یک دانشمند غربی (پروفسور لارنس براون از دانشگاه جرج واشنگتن) برای کسانی که فقط به گفته های بعضی غربی ها امید دارن.

در مورد رد نظریه تکامل و دلایل منطقی وجود خدا برای افکار غیرمنطقی بی خدایان :

http://hw1.asset.aparat.com/aparat-...c41101951__19683.mp4?nimblesessionid=24924152

سرکار میکی شما که طبق معمول حرف‌های آبکی و احساسی از این سمت اون سمت کپی کردید و اون بنده‌ی خدا جواب داد، بعد خیلی رو میخواد که به بی‌منطقی محکومشون کنید.
دوماً، وظیفه‌ی اون‌ها نیست ثابت کنند خدایی نیست، وظیفه‌ی شما و کسانی که این ادعا رو کردید هست (وظیفه‌ی مدعی هست که ادعای خودش رو ثابت کنه) ولی چه خدایی باشه چه نه، هر اثباتی که آورده شده براش ایرادی هم وارد شده و البته به این ایرادها هم جواب داده شده ولی هنوز دور تسلسل وجود داره چه از نظر علمی چه فلسفی، پس توپ رو نندازید مِیدون بقیه.
 

mihua

عضو جدید
کاربر ممتاز
سرکار میکی شما که طبق معمول حرف‌های آبکی و احساسی از این سمت اون سمت کپی کردید و اون بنده‌ی خدا جواب داد، بعد خیلی رو میخواد که به بی‌منطقی محکومشون کنید.
دوماً، وظیفه‌ی اون‌ها نیست ثابت کنند خدایی نیست، وظیفه‌ی شما و کسانی که این ادعا رو کردید هست (وظیفه‌ی مدعی هست که ادعای خودش رو ثابت کنه) ولی چه خدایی باشه چه نه، هر اثباتی که آورده شده براش ایرادی هم وارد شده و البته به این ایرادها هم جواب داده شده ولی هنوز دور تسلسل وجود داره چه از نظر علمی چه فلسفی، پس توپ رو نندازید مِیدون بقیه.


بی خداها با منطقن.
شب خوش.
 

M.A777

عضو جدید
کاربر ممتاز
کاش می شد کشور ما به اندازه همین تاپیک آزاد بود، همین بحث ها رو بزرگتر ها تو تلویزیون انجام می دادند

بخدا هیچی دیگه نمی خواستم....
 

behnam5670

عضو جدید
کاربر ممتاز
بی خداها با منطقن.
شب خوش.

بفرما! چرا ناراحت می‌شی، انتقاد کردم دیگه، شمام از من انتقاد کن مثلاً بگو بی‌تربیت‌ام :دی
اصن بحث بی‌خدا و باخدا و اینکه کی اینجا راست می‌گه نیست، حرفم اینه که این شیوه‌ی بحث کردنت اصلاً موفقیت‌آمیز نیست و حتی اگه صد در صد حق باهات باشه هم یه شخص ثالث حق رو به طرف مقابل میده. هم احساسات رو قاطیِ کار می‌کنی، هم اینکه همیشه فکر می‌کنی حق با تو هست و با متراژ خودت می‌سنجی (مثلاً مثلاً مثلاً وقتی بحث بر سر امکانِ وجود جن هست زود می‌گی که خدا توو قرآن گفته جِن هست، این یعنی عملاً به اعتقادات طرف مقابل احترام نمیذاری چون ممکن هست طرف بی‌دین یا حتی مسلمان ولی علم‌گرای محض باشه، یا بحث بر سر یه چیز کشف نشده میشه میگی که شاید موقع ظهور بتونیم متوجه بشیم، آخه این چه حرفیه!!؟) که این عادت دومی رو وهابی‌ها دارن نه شیعه‌ها (خدا رو شکر توو ایران به دنیا اومدی و شیعه هستی و الا با این اسلوب اگه عربستان متولد شده بودی وای به حالِ سوری‌ها و عراقی‌ها بود). اینکه همیشه سعی می‌کنی با هر میزان اطلاعاتی از عقایدت دفاع کنی خوب هست و جسارت تو رو به عنوان یه خانم می‌رسونه ولی یه سری نقاط ضعف داری که گفتم. علت اینکه بچه‌ها گفتند فکر نمی‌کردیم ارشد بخونی هم همین‌ها بود، بعلاوه‌ی اینکه به شخصه ندیدم (درسته خیلییی کم میام سایت ولی حواسم به همه چی هست!) توو قسمت درسی فعالیت کرده باشی چون به هر حال ارشدها حداقل یه دانلود مقاله‌ای چیزی (البته این مورد با توجه به نزول محتوای علمی سایت جای تعجب نداره و خود من هم رغبتی به پاسخ دادن به سؤالات ندارم [علت اون جمله که توو جواب سؤال پاورپوینتت گفتم رغبت ندارم هم این بود] ولی به هر حال).
این رو توو تاپیک تحلیل شخصیتت می‌خواستم بگم ولی گفتم ناراحت می‌شی. الان دیدم از حرف بالام ناراحت شدی و آب از سر گذشته، گفتم اینا رو هم بگم. حدیث داریم مؤمن چی چیِ مؤمن هست واسه همین جاهاست (استفاده‌ی ابزاری از دین :D )
 

behnam5670

عضو جدید
کاربر ممتاز
کاش می شد کشور ما به اندازه همین تاپیک آزاد بود، همین بحث ها رو بزرگتر ها تو تلویزیون انجام می دادند

بخدا هیچی دیگه نمی خواستم....

بود چند سال اول انقلاب. مثلاً شهید بهشتی توو برنامه‌ی زنده با حتی افراد بی‌خدا بحث می‌کرد، الان جرأت داری بگی بی‌خدا هستم، حکومت نکشتت هم عوام می‌کشنت، سوای اینکه کار و زندگی و همه چی‌ت رو ازت می‌گیرند.
نبود همین بحث‌ها باعث شده عامه‌ی مردم به شنیدن کلمه‌ی خداناباور یا شک‌گرا عادت نداشته باشند و از کلمه‌ی کافر با غلظت زیاد استفاده کنند که عمق نفرت رو می‌رسونه. چیزی هم که بیشتر از همه چی ضرر می‌کنه خود دین هست، بدون شک. چند هفته پیش فکر کنم جناب مکارم شیرازی بود که به شیخ الازهر نامه‌ای در مورد بحث و گفتگو سر چیزهای مورد اختلاف و ... بود؛ خب عزیز این همه به قول معروف جوان تشنه داخل کشور رو ول کردید به کسی نامه می‌زنید که جواب نامه رو هم نداد. بعضی سؤالات نیاز به گفت و گوی زنده و مناظره‌وار و کنش واکنش دارند و با ارجاع دادن به خواندن کتابی مشکل رفع نمی‌شه. کسی مثل دکتر سروش رو مرتد می‌نامند نتونه پاش رو به داخل کشور بذاره؛ اگه مرتد هست و شما هم سواد پاسخ‌گویی به ابهاماتش رو دارید، دعوت کنید توو برنامه‌ی زنده مناظره کنید تا هم اون بنده‌ی خدا از مرتد بودن در بیاد، هم ما از عظمت اسلام به‌به و چه‌چه کنیم. شرط می‌بندم اندازه‌ی ال‌کلاسیکو بیننده داشته باشه. مد شده هر کی حرفی می‌زنه انگ مرتد بهش میزنند. ماکزیمم کاری که می‌کنند اینه که توو زلال احکام یه سری پند اخلاقی داده می‌شه که افرادِ غیر مذهبی رو بیشتر هم زده می‌کنه، اصن همین الان حالم خراب شد قیافه‌ی اون مجری جلوی چشمم اومد اه اه.
 

ΜΟΗΑΜΜΑD

کاربر بیش فعال
به نام خدا
سلام
صحبت های هر دو طرف رو خوندم هر دو جاهایی درست می گفتن.
اینکه ما هر خبری رو به راحتی قبول می کنیم و یا چون مطابق میلمون نیست سریعا رد می کنیم از خصوصیات همه ی ما هست و متعلق به یک گروه خاص نیست.
خیلی راحت با ابروی مردم بازی می کنیم یا یک تفکر خاص رو خدشه دار می کنیم و... واسه همین عادت زود قضاوت کردنه
ابتدا یک بحث علمی بوجود اومد که جالب بود من فقط یک سوال دارم.اگر این کتاب کتابی بود که همه ی پدیده های دنیا را شامل شده پس چرا به بدست اوردن علم سفارش میشه؟
تنها این کتاب اشاراتی به بعضی پدیده ها ،موجودات و... کرده.شما برای هرپدیده هم یک مطلب بخواهید بیاورید باید چندین کتاب بنویسید همونطور که الان هزاران کتاب داریم.
بعدم مثلا میگه ادم را از گل افریدم.به نظر شما اون موقع این اصطلاحات کربن هیدروژن و... دی ان ای و اینا بوده به کار ببره؟
البته که هدف کتاب این نبوده که دانشجوی علوم طبیعی یا مهندس بیرون بده.همونطور که در کتب شعر گاهی حرف از پزشکی و.. میشه اما هدف نوشتن کتاب پزشکی و... نیست.
یه کتابی هست برای هر ادمی نوشه شده ،که هم ساده باشه و هم همه بفهمند.عصاره ی کل کتاب اینه که:به خدا ،روز قیامت ایمان بیاورید وکار نیک انجام دهید.فکر نمی کنم کسی تو دنیا بگه کار خیر کردن خوب نیست.
من این منطق رو نه تنها در این دین، دردین زرتشت مسیحیت و یهودیت هم دیدم.
و اما در مورد تاریخ انچه تاریخ نوشته همه اش غلط نیست و همه اش هم درست نیست.ولی این دلیل نمیشه که عده ای اینو به طور کامل بزارن کنار و عده ای هم چشم بسته قبولش کنن.
یه بحث دیگه اینکه ادمایی که دانشمند هستند همگی بی دین هستند.خب اینم غلطه هر انسانی چ کارگر چ دانشمند و...می تونه گرایش دینی یا غیر دینی یا مذهب خاص و سیاسی متفاوت داشته باشه.
ما عادت کردیم که هر تفکری که داریم ادمای بزرگ دیگه هم برای خودمون مصادره کنیم.
اون که مسیحی هست میگه از ماست اونکه مسلمونه میگه از ماست اونکه دادار باور هست میگه از ما هست!
یه بحثی بود در مورد اب شیرین و اب شور که دوستمون به طور قاطع رد کردن.حالا من نمی دونم چنین نقطه ای در دنیا هست یا نه ولی از نظر علمی دو اب شور و شیرین با دو مقدار بسیار زیاد قطعه یک سطح مشترکی خواهند داشت.
و این در مباحث پدیده های انتقال هست.همین پدیده شکست نور در لایه های مختلف روی سطح زمین وقتی هوا گرم هست مشاهده کردین!اینا هم بینشون سطح مشترک هست.حتما نباید دیوار چین وسطش باشه
البته من نمی دونم تفسیر اون ایه چی باشه.در موردشم صحبت نمی کنم ولی اینکه یک ادم علم گرا به راحتی اینو رد می کنه واسه من عجیبه.بعدم راحت میگه در فضا خلا هست که البته شاید چیزهایی باشه و ما نمی دونیم تا به حال ثابت نشده ولی چیزی که یقین نداریم که روش تکیه نمی کنم.(احتیاط شرط عقل)
بعد جالبیش اینجاست که یک ادم علم گرا همه ی علوم را می داند.و همینطور در مورد اقتصاد هم بحث می کند.هر دانشمندی تخصصی داره.بعضی ادما همه ی تخصص ها را دارا هستند.
دوست من همیشه زیر سوال بردن راحت و اثبات کردن سخته.همونطور که خراب کردن راحتتر از ساختنه
شما چه الگویی داری ارائه بدی؟شما اگر الگوت علمه!مگه ادیان گفتن دنبال علم نرو؟
کدوم تفکر هست که این مباحث اخلاقی که مثلا در گلستان سعدی اومده رد کنه؟هر ادمی هرجای دنیا با هر عقیده ای بخونه قبولش می کنه!که همه می دونن اساتید سعدی کی بودن و حرفاش رو وامدار چ کسانی و چ مکتبی هست.
شما خودت اگر الگویی داری به ما هم بگو استفاده کنیم که حرف حق رو هرکسی بزنه قبولش داریم.
یه جایی خوندم از پاپ:که ادمای بی خدا هم می تونن خوب باشن.که حرف درستیم هست به نظرم هرکسی معنی خوب بودن رو می دونه.مگر اینکه جاهل باشه.
.....
و سوال من اینکه این دنیا از کجا معلوم رویایی بیش نباشد؟حالا دوستان ثابت کنند.
هرچه بیشتر خوندم فهمیدم هیچ چیز نمی دونم.نه چیزی را به راحتی رد و نه چیزی را به راحتی قبول می کنم.

یکی از دوستان حرف زیبایی در مورد مرز بندی ها زد که قابل ستایش بود.امیدوارم سلامت باشه.
 

F.A.R.Z.A.D

متخصص مباحث اجرایی معماری , متخصص نرم افزار Archi
کاربر ممتاز
شما خیلی گزینشی جواب میدی، دقیقا سئوالات کلیدی من رو بدون پاسخ میذاری و به مسائل سطحی قضیه میپردازین.
چندبار مطلب من رو بخونین، در مورد نیامدن داستان حتی یک پیامبر از خارج محدوده خاورمیانه، نیامدن حتی یک داستان از سرگذشت اقوام شرق آسیا و آفریقا و آمریکا و استرالیا و... در حالیکه این کشورها تمدن های چندین هزار ساله دارند.
در حالیکه آخرین اثر خدا اگر فرض کنیم خدا علاقه به اثر گذاری و فرستادن کتاب در بین انسان ها داره، نباید صرفا سرگذشت قوم یهود و یک حومه خاص رو در آخرین ورژن قوانینش مد نظر قرار بده.
حالا چطوری اینارو پیش خودتون توجیه میکنید من نمیدانم.


اینکه یک کتاب اختلافی بین اجزاش نباشه هیچ دلیلی محسوب نمیشه.
ببین شما دقت نمیکنی، در گذشته نیاز بوده یک کتاب قانونی کامل برای اداره جامعه باشه.
چون تعداد نخبگان کم بوده.
امروز چنین نیازی حس نمیشه که کسی بخواد چنین کتابی بنویسه.
باز شما میگین چرا کسی نمیاد مشابه این کتاب رو بنویسه خوب نیاز نیست برادر من، بنویسه که چه بشه و به که عرضه کنه؟

من به شما میگم شما یک بیت شعر بیارین به هر فیلسوف ادبیاتی هم که میخواهید بگید یک بیت شعر بیاره، کسی نمیتونه.
اونوقت انتظار داری بشینن کتاب بنویسن که یک ادعارو رد کنن؟
مثلا شما با خوندن کتاب جدید همه جانبه مسیر فکریتون عوض میشه وقتی علم امروز اینهمه گسترده است؟

همانقدر که تناسخ برای شما خنده دار هست، درست کردن آدم از گل و بعدا تبعیدش به زمین برای دانشمندان امروز خنده دار هست.
شباهت انسان با میمون سانان هم به هیچ وجه تصادفی نیست.
اما اینکه ما یک ویژگی داریم که اونا ندارن طبیعیه.
همانطور که حافظه تصویری شامپانزه به مراتب از انسان قوی تره.


به نظرت تاریخ صلاحیت داره بگه کسی سواد داره یا نداره؟
اونم تاریخی که نویسندگانش ده ها سال بعد از دل همون آیین اومدن و در مورد گذشته یک انسان نظر داده اند !!!
مگه تاریخ دنباله رو یک انسان از بدو تولد هست، این صرفا یک باور تعبدی هست که تاریخ پس از سلطه آنرا پذیرفته.

در گذشته چون سیستم ثبتی نبوده تاریخ رو فاتحان مینوشته اند.

بحث زیادی کش پیدا کرد و من هم علاقه ندارم بیشتر وارد جزئیات تاریخی و علمی بشم چون فضای ایران برای بحث بدون سانسور مناسب و امن نیست.
شمارو به خدایی که از آن لذت میبرید میسپارم.:gol:
سلامم.

ببخشید وسط بحثتون میام.
تو بحث اینی که تو قرآن گفته شده اگه میتونید جمله ای مثل من بیارید.
شما میدونید که بحث های اینچنینی ابعاد و گستردگی خیلی زیادی داره.
خب من حداقل از خیلی از دوستان شنیدم تو همین سایت که مطالب اینچنینی رو مطرح میکنن.که این موارد مربوط میشه به خود بشر و ماهیت خیلیاش هم توهمه.
بحث های اینچنینی و اینکه این موارد یا توهم بشر بوده از گذشته تا به امروز و یا یه چیز دیگه ای بوده که حالا علم کشف کرده که نه این به این شکل نبوده ،ار بعد نیچه مطرح شده.

حمله ای که نیچه و بعدش هایدیگر به متافیزیک کلمه محور انجام دادن که تا اون زمان مبنای ارزش گزاری بود این موارد رو مطرح کرده که تو دریدا و فلسفه دیکانستراکشن دیگه کامل نابود کردن اون نوع متافیزیک رو.
بررسی سیر این روند تولید مفهوم از زمان افلاطون تا نیچه و اعتراض هایی که نیچه و دیگران کردن خیلی از موارد و حقایق رو برای ما روشن میکنه.
باید دید که چرا نیچه و هایدیگر اونقدر شدید به افلاطون حمله میکنن .هایدیگر میگه بشر تا افلاطون داشت درست فکر میکرد و این افلاطون بوده که منحرف کرده.
ببینید ،خدا ،ایزد،تئو،god یا الله و هر مفهوم دیگه ای در هر زبانی که به خالق و صانع اطلاق میشه در مقام یه مفهوم همینطوری و الکی و یه شبه نمیتونستن بگن که نه همچین چیزی نیست
این خدا اگه دیده نمیشه ،حداقل یه مفهوم هست.یه کلمه ست.باید مشخص میکردن بالاخره این از کجا اومده.
چرا اینا به افلاطون حمله میکردن؟...بخاطر اینکه افلاطون و ارسطو مدام مفهوم سازیو ایده سازی میکردن.اکثر کلامت بنیادی معرفت امروز غرب واسه این دو نفره.انرژی و تکنیک و استراتژی و هزاران مفهوم دیگه از همین دو نفره.همین جمهوری که ما الان استفاده میکنیم اسم یه کتاب افلاطونه.
حرف نیچه این بود که سازوکار راستی(اینجا به غلط میگن حقیقت...اصلا حقیقت و همه مفاهیم قرآن ما به ازا در زبان های دیگه نداره)انسان رو شما(افلاطون و بقیه) اومدید طبق برداشت خودتون از این یه ایده ساختید بعد آروم آروم این تبدیل شده به راستی.بعدا مردم یادشون رفته که اینی که الان راسته قبلا توهم یه بنده خدایی بوده.(اینو تو کتاب خواست قدرت میگه البته با نقل مضمون)
حالا نیچه واسه چی اینو گفته؟....یه مسئله و مشکلی داشتن اواخر دوره مدرن یعنی زمان کانت و بعدش هوسرل.و اونم اینکه خب اگه این کلماتی که ما با اون ارزش گذاری میکنیم درسته (دقت کنید درسته نه حقه.اصلا اونا حق رو نمیدون چیه) و منطبق بر درک درست ما از عالم و همچنین انسانه،پس چرا بشر اینقدر مشکلات معرفتی داره و اینقدر تو زندگیش مشکل داره.
مسئله ای که کانت و هوسرل مطرح کردن این بود که مشکل از ریشه این مفاهیمه.این دو نفر قصد داشتن متافیزیک کلمه محور رو نجات بدن تو سازوکار پدیدار شناسی و موارد دیگه که بحثش خیلی گستردست.
البته هوسرل همزمان نیچه بوده و استاد مارتین هایدیگر هم بوده.همون زمان هایدیگر تو کلاسا اعتراض میکنه به این روندش.(هایدیگر همیشه تحت تاثیر نیچه بوده و بخاطر خیلی موارد بزرگترین فیلسوف قرن بیستم بوده)نیچه به این قضیه واکنش نشون میده.میگه این کلمات توهم بودن در بشر و مطابق با راستی انسان نیستن و بخاطر همین مثلا اروپای امروز نمیخواد تو این روند ارزش گذاری براساس همین توهمات باشه.میگه بشر دچار نیهیلیسم شده.
اینجا فلسفه دوباره بر میگرده به شرایط قبل افلاطون و پرسش دوباره از وجود.
نیچه حرف جالبی میزنه.میگه این مفاهیم و کلماتی که الات باهاش ارزش گذاری میشه یه زمانی از وجود کسی یا کسانی بیرون اومده که معلوم نیست این از راستی وجودشون بوده یا نه توهماتشون بوده و موجود شده...همه حرف اینجاست که این اصالت وجود تو انسان تبدیل شده به اصالت موجود...اینو هایدیگر هم تو اون 30 صفحه اول کتاب هستی و زمان گفته و کاملا شرحش داده.
در واقهع نیچه میگه اینی که الان حی و حاضره و وجود هر شخصه در زمان خودش رو ول کردید چسبیدید به مفاهیم موجود معلوم نیست بر خاسته از کجا.
بخاطر همین میگه که سبک زندگی هر شخص راستی رو میسازه(اینو اینجا به حقیقت ترجمه کردن.یعنی سبک زندگی هر شخص حقیقت رو میسازه)
به همین اعتبار نسبی انگاری همین دوره خودمون ریشه در اون تفکر داره.بالاخره نیچه پدر پست مدرنیسمه.

گیرش با مسیحیت چی بوده؟......مسیحیت رو که میدونید تو ادیان ابراهیمی بی مایه ترین دینه.بنا بر دالایلی.
50 سال بعد از حضرت عیسی(ع) پولس مقدس میاد مسیحت رو نعل و به نعل منطبق میکنه بر فلسفه و متافیزیک.
این اقنوم سه گانه مسیحیت همینجا ساخته میشه.عدد و کلمه و عنصر(در مقام کلمه) میشه همون پدر و پسر و روح القدس.
به جملات اول انجیل یوحنا دقت کنید:
"اول خدا بود و غیر خدا هیچ نبود...اول کلمه بود و غیر کلمه هیچ نبود و کلمه خدا بود"
خب ببینید چه اتفاقی میفته...وقتی کلمه تو حوزه متافیزیک زده بشه خدا هم زده میشه دیگه........لذا بخاطر همین میگه خدا مرد.این معروفترین حرف نیچه بود دیگه که خدا مرد.
خب وقتی یه احمقی تو مسیحیت خدارو در حد کلمه تنزیل میده و این کلمه توسط نیچه زده میشه ،خدا هم کشته میشه دیگه.چون خدا عینیت نداره که.نیچه یه بتنی رو کشته فکر میکنه خدارو کشته.

پس یه سازوکار ارزش گذاری بر اساس کلمات و مفاهیم از گذشته به ارث برده شده داریم که حالا اون مفاهیم یا قدسی و از بالا هستن و یا اخلاق تبیین شده توسط انسانه.مثلا اخلاق ارسطوی.(نیچه اینو میگه بشر در مقابل نمیخواد باشه )
یه سازوکار هم میشه ارزش گذاری براساس همون خواست درونی هر شخص که این دیگه به مفهوم کاری نداره.برخاسته از درون حال حاضر هر شخصه.نیچه میگه راستی همینه و اون سیستم قبلی دروغه.
(نیچه میگه منظور زرتشت هم همین بوده از درستی)
(بعدا دریدا میاد همینو حرفارو از یه زوایه دیگه میزنه و روش مفهوم و سازوکار های زبانی و زبان شناسی میزاره و با ایده دیفرنس به دکترین دیکانستراکشن میرسه.کاملا تو یه وب نوشتی با همین عنوان توضیحش دادم.)


خب حالا حرف اینه که کدومش درسته و بقول ما کدومش حقه.و اصلا جفتش حقه و یا نه جفتش باطله.

یه مطلب دیگه هم ،اینکه قرآن گفته جمله مثل من نمیتونید بیارید و این معنیش چیه...

این چند تا آیه رو خواهش میکنم روش تمرکز کنید:



سوره مبارکه ابراهيم آیه 24 و 26
أَلَم تَرَ كَيفَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا كَلِمَةً طَيِّبَةً كَشَجَرَةٍ طَيِّبَةٍ أَصلُها ثابِتٌ وَفَرعُها فِي السَّماءِ﴿۲۴﴾
آیا ندیدی چگونه خداوند «کلمه طیبه» (و گفتار پاکیزه) را به درخت پاکیزه‌ای تشبیه کرده که ریشه آن (در زمین) ثابت، و شاخه آن در آسمان است؟!

وَمَثلُ كَلِمَةٍ خَبِيثَةٍ كَشَجَرَةٍ خَبِيثَةٍ اجْتُثَّتْ مِن فَوْقِ الأَرْضِ مَا لَهَا مِن قَرَارٍ
و مثال كلمه پليد ، مانند درخت پليدى است كه از روى زمين بركنده شده (از ريشه درآمده) هيچ ثبات و قرارى ندارد.

فعلا کاری به ریشه شناسی مفاهیم قرآن نداریم که از نشانه های معنادار شکل گرفته.نشانه هایی که در پدیده های عالمه .
میدونید که معرفت یه درخته که بقول دکارت ریشه ش متافیزیک و تنه ش فیزیک و شاخه هاش علوم مختلف و میوه ش تکنولوژی و برگ هاش هنر.
وقتی ریشه این درخت توسط نیچه زده شده(چون متافیزیک تا قبل از نیچه کلمه محور بوده)علوم مبتنی بر این ریشه هم بی ماهیت میشه.یعنی کامعه شناسی مدرن.روانشناسی مدرن.معماری مدرن.هنر مدرن.سیاست مدرن(لیبرالیسم و کمونیسم و فاشیسم و هزاران ایسم دیگه که هر کدوم بیانگر یک ایدئولوژیه..چون فلسفه نیچه هر ایدئولوژي مبتنی بر کلمه رو باطل میدونه)

این بطلان ایدئولوژی های مدرن که مبتنی بر متافیزیک مدرن و کلمه محوره .چرا باطله؟همون حرف ها و نظریات نیچه و هایدیگر و فوکو و دریدا و ویتکناشتین و دیگران.خط بطلان رو خودشون بر این موارد کشیدن و هیچکس هم نتونست جوابشون رو بده.

خدا میگه کلمه من پاکه چرا که از خودمه....درخت معرفت مبتنی بر این ریشه هم اصلش که همون ریشه ش باشه ثابته و فرعش که تنه و شاخه هاش و همچنین میوه و برگ هاش باشن در آسمانه.(آسمان اینجا مراتب معرفته.اصلا آسمان و آسمان ها نشانه ای از مراتب معرفت انسانه)

در مقابل کلمه ای که از ذهن خود محور(دقت کنید ذهن خود محور که اینجا شریک شده یا اصلا کافره نسبت به خدا) انسان میاد بیرون (همونطور که از ذهن افلاطون و ارسطو ... خارج شد(تو دوره کفر کیشی اول) ریشه نداره به دلیل اینکه براساس نشانه های معنادار انسان شکل گرفته و این نشانه ها تا وقتی هستن که اون انسان هست.(الان اگه من به سگ اشاره کنم و بگم سگ و یکی اینو بنویسه که فلانی به فلان چیز اشاره کرد و گفت شگ.من که از دنیا برم یکی میتونه اینو قبول نکنه و بگه دروغ میگید اون یه فلان موجود دیگه اشاره کرده بود.)
میگه این کلمه ناپاکه و ریشه نداره و ثبات و قراری نداره....دقیقا حرفی که نیچه و بعدش زدن.بعد ناظم سازی مبتنی بر این نتیجش میشه دو تا جنگ جهانی که ایدئولوژی های مدرن افتادن به جون هم و بیشتر از 100 میلیون نفر رو کشتن.


خب حرف نیچه حقه؟نیچه گفته وجود حاضر .گفته هر چی از این خارج بشه راسته.

این آیه رو ملاحظه کنید:


فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفًا فِطْرَةَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْهَا لَا تَبْدِيلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ذَلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ ﴿۳۰﴾

میگه اراده و عملت رو منطبق کن بر دین حنیف (همون قرآن که شامل یه سری مفاهیمه)یعنی ارزش گذاری تون رو بر این اساس یعنی دین قرار بدید.

مسئله نیچه چی؟:
میگه این همون فطرت و وجود حاظرتونه .بلافاصله میگه تبدیلی در خلق خدا صورت نمیگیره.
پس دین همون وجود حاضر هر شخصه و خدا این مفاهیم رو از حقیقت انسان اعتبار کرده.حقیقت نه راستی.راستی خنثی ست.
انسان طبیعت هم داره و رو ح میتونه هم طبیعتش رو بر اراده و عملش حاکم کنه و هم فطرتش رو.

تفاوت راستی و حقیقت مثلا در مورد انسانی که دچار مشکلات ژنتیکی شده و میل به همجنس گرایی داره.این قضیه راسته در مورد اون شخص.ولی حق هم هست؟(وقتی گفته میشه فلان چیز حقه یا نه به این معنیه که آیا خدا اون رو در مورد اون چیز یا شخص خواسته؟)یعنی آیا خدا میخواد که اون شخص همجنس بازی کنه؟
حق در مورد اون انسان اینه که بره خودش رو درمان کنه.


اینه مساله قرآن که نمیتونید مثل من رو بیارید.دید که هوسرل و دیگران تلاش کردن مفاهیم ناب و خالص رو پیدا کنن ولی نتونستن.

مسئله علم امروز بازدن نشانه ها و آیت ها که به آرخه در علم تنزل پیدا کرده ،بحثش تو این مثاله:

فرض کنید تابلویی سر خیابون هایی نصب شده که انسان هایی رو هدایت میکنه به سمتی(آیت های حبس شده در پدیده های عالم).این آدما نه فقط میدونن این تابلوها جایی رو نشون میده.نه میدونن جنس تابلو چیه و نه مقصد رو میتونن تصور کنن.فقط میدونن جای خوبیه و سعادتشون اونه.
یه سریا پیدا شدن که گویا عالم هستن.اومدن نشانه رو از تو این تابلوها گرفتن و به آرخه اون پرداختن.مثلا ریز شدن توش دیدن این جنسش مثلا چوبه یا آهنه یا هر چیز دیگهی.ریز تر شدن به مولکول ها و اتم ها و .. رسیدن.گفتن ما راز زدایی کردیم.حقیقتی تو این تابلو ها نبوده.....چرا ؟چون فکر کردن حقیقت این تابلو رو میتونن تو آخش ببینن.
علم امروز که در واقع علم نیست و در اصل ساینسه ماهیتش چیزی جز حیرت و سرگردانی بیشتر نیست.






 

mihua

عضو جدید
کاربر ممتاز
بفرما! چرا ناراحت می‌شی، انتقاد کردم دیگه، شمام از من انتقاد کن مثلاً بگو بی‌تربیت‌ام :دی
اصن بحث بی‌خدا و باخدا و اینکه کی اینجا راست می‌گه نیست، حرفم اینه که این شیوه‌ی بحث کردنت اصلاً موفقیت‌آمیز نیست و حتی اگه صد در صد حق باهات باشه هم یه شخص ثالث حق رو به طرف مقابل میده. هم احساسات رو قاطیِ کار می‌کنی، هم اینکه همیشه فکر می‌کنی حق با تو هست و با متراژ خودت می‌سنجی (مثلاً مثلاً مثلاً وقتی بحث بر سر امکانِ وجود جن هست زود می‌گی که خدا توو قرآن گفته جِن هست، این یعنی عملاً به اعتقادات طرف مقابل احترام نمیذاری چون ممکن هست طرف بی‌دین یا حتی مسلمان ولی علم‌گرای محض باشه، یا بحث بر سر یه چیز کشف نشده میشه میگی که شاید موقع ظهور بتونیم متوجه بشیم، آخه این چه حرفیه!!؟) که این عادت دومی رو وهابی‌ها دارن نه شیعه‌ها (خدا رو شکر توو ایران به دنیا اومدی و شیعه هستی و الا با این اسلوب اگه عربستان متولد شده بودی وای به حالِ سوری‌ها و عراقی‌ها بود). اینکه همیشه سعی می‌کنی با هر میزان اطلاعاتی از عقایدت دفاع کنی خوب هست و جسارت تو رو به عنوان یه خانم می‌رسونه ولی یه سری نقاط ضعف داری که گفتم. علت اینکه بچه‌ها گفتند فکر نمی‌کردیم ارشد بخونی هم همین‌ها بود، بعلاوه‌ی اینکه به شخصه ندیدم (درسته خیلییی کم میام سایت ولی حواسم به همه چی هست!) توو قسمت درسی فعالیت کرده باشی چون به هر حال ارشدها حداقل یه دانلود مقاله‌ای چیزی (البته این مورد با توجه به نزول محتوای علمی سایت جای تعجب نداره و خود من هم رغبتی به پاسخ دادن به سؤالات ندارم [علت اون جمله که توو جواب سؤال پاورپوینتت گفتم رغبت ندارم هم این بود] ولی به هر حال).
این رو توو تاپیک تحلیل شخصیتت می‌خواستم بگم ولی گفتم ناراحت می‌شی. الان دیدم از حرف بالام ناراحت شدی و آب از سر گذشته، گفتم اینا رو هم بگم. حدیث داریم مؤمن چی چیِ مؤمن هست واسه همین جاهاست (استفاده‌ی ابزاری از دین :D )

بخاطر مشغله زیادم نمیخواستم دیگه سایت بیام ولی..اومدم!.خخ.البته موقتی.
:surprised:- کی گفته من ناراحت شدم!!! از کجا ثابت میکنی؟... تو ادعایی داری پس باید ثابتش کنی:D.
- براحتی چه جایگاهی برام متصور شدی بعنوان (یک کسی که اگر بین وها....بیها متولد میشد!) !.
- کسانی که از من انتقادی دارن من خوشحال هم میشم اتفاقاً. میومدی تو تاپیک تحلیلم. چه اشکال داشت... ولی اگر همیشه خودمون رو هم یکم بیشتر بسنجیم ببینیم اصلا نسبت به همون تفکرات و ایده های خودمون، در چه جایگاهی هستیم، خوب تر میشه.
- منم امیدوارم اگر نظرات شما درمورد من اینه پس بیشتر رعایت کنم. هرچند تو دنیای مجازی چون بعد زیادی نداره، برداشت ها کامل نیست.
- دوستان هردلیلی داشتن برای اینکه فکرکنن من سنم کمتره، محترم.
- من چون از سایت مهندسان مقاله زیادی دانلود نکردم پس بی سواد و....هستم..؟.
من آدمی ام که هیچ چیز تو این دنیا برای من باندازه علم و علم جویی لذت بخش و مهم نیست و علم در درجه اول اولویتهای منه.... بهرحال شما تو فکر من نیستید که باور کنید یا......ولی بهرحال من اگر تو زندگیم ناراحتی چیزی برام پیش بیاد،دردرجه اول بخاطر اینه که تو راه علم و دانش کوتاهی کرده باشم (بخصوص بخاطراینکه استعدادهای بالایی دارم و نبایدهدرشون بدم)... یعنی بالاترین چیزی که بتونه منو ناراحت کنه، نرسیدن به خواسته های علمیمه. اون خواسته ها هم نمره و اینجور چیزای الکی نیستن...اون چیزی که ته دلم رو راضی کنه چیزایی فراتر ازایناست که بالاخره باید بهش دست پیدا کنم.........بدم میاد دنیا رو الکی پشت سر بذارم.
- آهان راستی بحث اون بشقاب پرنده ها که گفتیم تجهیزات خود آمریکا هستن احتمالاً،،، من نمیگم شاید موقع ظهور ازاین چیزا وجود داشته باشه....من میگم حتما یه تجهیزاتی وجود داره:Dیا یه تجهیزاتی میسازن ... مسخره نمیکنم... جدی میگم. شما هم نظری دارید خب مطرح کنید با دیگران. بحث سالم....
- کسانی که هیچ بحثی بغیر از بحث های علمی - شایدم تفریحی وسرگرمی- ندارن رو، اتفاقاً من بهشون انتقاد دارم.:). فقط یه انتقاد کوچولو البته. اونم گاهی....
- در برهه ای از زمان قدیم، بیشتر بحث های از زاویه و دید علمی-اجتماعی داشتم...ولی دراین برهه یکم حوصله م کم شده. ... برمیگردم!.
- نمیخوام به کسی توهین کنم...اما راستی میدونید چرا من گفتم ارباب آتئیستها: داوکینز ؟؟. چون یه عده از دوستان در قالب کاربری های دیگه قبلا میگفتند شما برای خودتون ارباب درست کردید.....ولی هرچی بیشتر حرف های اونها رو میبینم و میشنوم، میبینم که از خودشون در ابتدای امر چیزخاصی ندارن... فکرمیکنم تحت تاثیر یه سری ارباب هستن و خط مشی فکری اونا رو دنبال میکنن...اون هم خط فکری گاهاً تهی و قابل نقد زیاد.
گاهی از سایت گمانه مطلب میذارن و فقط حرفای اوناست که بازگو میکنن، گاهی از داوکینز نقل قول میارن،،، گاهی..... (پس این نقد میتونه به همه وارد باشه).

اینو هم البته اضافه کنم... شما راجع به کپی کردن من میگید احساسی. خب من وقتی مطلبی از جایی میارم، لابد بهش اعتقاد دارم. منظورم اینه از روی احساس نبوده هیجانی بشم بگم ای ول مثلا چه چیزی من نمیدونستم. شما هم هروقت حرفی میزنید، لابد قبلش از یه چیزی نشات گرفته یا بعضی مطالب رو موافق عقاید خودتون میدونید،... پس ابتدا به ساکن نبوده. دیگه نمیدونم تونستم خوب منظورم رو برسونم یا نه.

در آخر پیشنهاد میکنم کتاب The Science Delusion نوشته Rupert Sheldrake سال 2012 رو حتما بخونید. من درحال خوندنش بودم. اوایلش هستم هنوز. بعلت بعضی مسائل فعلا مدتیه خوندنش رو گذاشتم کنار. بعدا کاملش میکنم.

راستی.... ممنون ازاینکه آینه من هستید!:)
 

مخی گیان

عضو جدید
کاربر ممتاز
در جواب شما که متاسفانه نقل قول ها پاک شده یا خودت پاک کردی

Natalii
بعضی ها ادعای علم دارن (قصد توهین ندارم ) ولی ب گفته ی قرآن مانند چهارپایانی هستند که بارشون کتابه . ولی از محتویات کتاب چیزی سرشون نمیشه وقتی یه آدم بیاد در مورد قرآن نظر منفی بده دقیقا مثه اینه که بره روی یه کوه . فریاد بزنه آهای مردم من احمقم واقعا نمیشه با قرآن در افتاد ضد دین ها . ضد اسلامی ها . میگن قرآن یه کتاب فرا زمینیه وقتی قرآن میاد میگه( و لقد زینا السما الدنیا بمصابیح و جعلناها رجوما لشیاطین یا اذالشمس کورت )یا هزاران درس علمی و نجومی دگ وقتی قرآن با صراحت و قدرت تموم 1400 سال پیش تا الان میاد و با فریاد میگه ای محمد ب کفار بگو اگه میتونید یه سوره . نه یه آیه مثه قران بیارید از جن و انس و حتی خود تو (محمد) کمک بگیرن نمیتونن یعنی قران شوخی نیس زور زدن این چهارپایان حامل کتاب مثه جنگ مورچه با قله قافه و شاید سخت تر !! داداشم اگه خدا بیاد به این جنس آدما بگه من واقعیت دارم محمد پیام اور من و اسلام دین و راهنمای من برای انسان هاست اینا باور نمیکنن به دو دلیل ؛ یا نمیخوان . یا توان درکشو ندارن و در اصل احمقن!!

فکرشو بکن ؛ 1400 سال پیش شخصی کتابی رو میاره ک توش از آسمان و زمین و آسمان های دیگه حرف زده از اثر انگشت انسان ها حرف زده که من تک تک شما رو با اثر انگشتتون زنده میکنم از چگونگی زایش و بوجود اومدن انسان در رحم و بعد تولد و مرگ حرف میزنه طوری که هیچگونه ایرادی بهش گرفته نشه و اثبات علمی بشه نطریه های 1400 سال پیش بعد 14 قرن اثبات علمی بشه به این قدرت بگن خرافات و مسائل ساده ای ک انسان های اولیه هم میدونن ! و ایمان به این مسائل احمق بازی و خرافاته ! ولی در عوض ؛ انفجار بزرگی که اینا ازش حرف میزنن از روی شانس زمین اینجا قرار گرفت درختان جنگل و اکسیژن و نفس و زندگی رو تشکیل دادن ماهوو خورشید رو مدارهایی قرار گرفتن که با کوچیک تربن تغییری کل برنامه های طبیعت ب هم میریزه باور به ب اینکه نظم از روی شانس بوده احمقانه تیس!! قران 1400 سال پیش میگه در آفاق ( اسمان ها) و انفس ( خود انسان) تفکر کنید تا پی ببرید ب قدرت خالقی که وجود اورنده ی این چیزاس چنین ادعایی الکی نیس من یا هر انسان دگه ای بخوام رد کنم مبارزه با علوم و قدرت فوق العاده ی قران فقط از یه ادم احمق برمیاد داداش آدمی که مثه یه شن ریز کنار یه اقیانوسه و تنها چیزی ک درک میکنه چندتا شن دگ کنار خودشن دگ از اقیانوس چیزی نمیفهمه نطر به فیلسوف با به ستاره شناس یا یه جنین شناس خیلی فرق میکنه ستاره شناس میگه آسمان و نظم و ترتیبش بوجود اومده فیلسوف میگه چون نمیبینم . نیست ستاره شناس با تجربه کشف میکنه انسان چیزی نیس و خالقی واقعا وجود داره فیلسوف با علمی ناقص که توان درک کردن پشت دیوارو نداره میاد رد میکنه وجود واجد رو !!

قرن 5 هجری شخصی ب نام ابن راوندی پیدا شد و گفت محمد یاوه گویی بیش نیس تو قرانش اومده که خدا انسان ها رو با اثر انگشتشون زنده میکنه (جریان حضرت ابراهیم ک به خدا گفت انسان ها بمیرن چگونه زنده میشن و این بدن های از هم گسیخته دوباره ب حالت عادی خودش در میاد که خدا میگه چهارتا پرنده رو بکش و تیکه تیکه کن و قاطی کن و هر کدومو بذار یه سمت و بعد صداشون بزن و بعد همه پرنده ها ب نوبت صدای ابراهیم زنده شدن و بدنشون وصل شد ) ابن راوندی قرن 5 ب تمسخر میگیره این حرفو تو اون رمان کسب نیس جوابشو بده صد سال پیش کشف شد که اثر انگشت هر انسانی جداس تو کل تاریخ هیچ انسانی پیدا نمیشه که اثر انگشت مشابهی با انسانی دگ داشته باشه این معجزه نباشه . علم نباشه چی هست؟ ایمان به این قدرت و شکوه احمقانه ست ولی باور داستن ب انفجار شانسی نظم و ترتیب شانسی احمقانه نیس؟؟ به وجود اومدن شانسی ما احمقانه نیس!! حرفای من شکل و شپایل علمی نداره بیشتر شبیه احساسه ولی خدا و دین و قرانو ماها بابد احساس کنیم ! درک علمی قران کار محمد هاست نه ما!! وقتی حضرت محمدم میگه من یه شبه از مسجد الحرام رفتم فلسطبن و تو مسجد القصی نماز خوندم و از اونجا رفتم 7 آسمانو گشتم و با پیامبران و ملائک دیدار کردم صحابه و بارانش ترس ورشون میداره که خدا محمد دیوانه شده این حرفا از یه ادم عاقل بعیده ابوبکر صدیق میاد میگه ؛؛؛؛ شما به این باور کردین و ایمان اوردین که محمد تو غار حرا با جبرئیل حرف زده و به پیامبری مبعوث شده . چیزی که فوق العاده مشکله وقتی محمد پیامبر خدا باشه و شما ایمان داشته باشید دگ رفتن به مسجو الاقصی و اسمان و هزار جای خیلی عادیه بعد شور و شوق برمیگرده ب اسلامی که تا قبل اون خبر حدود 7 . 8 سال یک نفر هم بهش ایمان نیاورده بود . فقط همون تعدادی بکدن ک اول بار ایمان اوردن !! داداشم قاطی مسائلی نشو ک علم ناقص ما نتونه جوابشو بده ابن راوندی قرن 5 اون حرفو زد بعد 8 قرن جوابش کشف شد الانم اینا حرفایی میزنن که نمیگن ما نمیتونیم درک کنیم میگن قران الکی گفته !!

ادبیات احساسی من با ادبیات قلبمه سلمبه ی چهارپایان حامل کتاب فرق میکنه ولی یه چیزی رو بهت میگم ؛ انکار خدا احمقانه ترین کاریه ک از انسان برمیاد و انکار قران نادانی محضه دین نداری اسلامو قبول نداری مهم نیس!! ولی اگه ایمان نداشته باشی که خدایی هست ک خالقه و ایمان نداشته باشی ک قران یه معجزه ی فرا زمینیه نادانی !! مورد خطابم تو نبودی . هیچکسی از بزرگان علم ناقص دنیا وجود نداره ک قرانو عجیب توصیف نکرده باشه یا محمد رو نابغه ندونه پس تو هم ابن پارازیت ها اثری نکنه رو فکر و ذهن پاک و خدا گرایانه ت ما ب خدا نیاز داریم بدون خدا ما هیچیم !!!!! ادعاهای انسان گرایانه اسکل بازیه من چیزی را که نمیبینم قبول ندارم اسکل بازیه چیزی که دیده نشود . نیست اسکل بازیه بازی با کلماته
 
آخرین ویرایش:

behnam5670

عضو جدید
کاربر ممتاز
در جواب شما که متاسفانه نقل قول ها پاک شده یا خودت پاک کردی

Natalii
بعضی ها ادعای علم دارن (قصد توهین ندارم ) ولی ب گفته ی قرآن مانند چهارپایانی هستند که بارشون کتابه . ولی از محتویات کتاب چیزی سرشون نمیشه وقتی یه آدم بیاد در مورد قرآن نظر منفی بده دقیقا مثه اینه که بره روی یه کوه . فریاد بزنه آهای مردم من احمقم واقعا نمیشه با قرآن در افتاد ضد دین ها . ضد اسلامی ها . میگن قرآن یه کتاب فرا زمینیه وقتی قرآن میاد میگه( و لقد زینا السما الدنیا بمصابیح و جعلناها رجوما لشیاطین یا اذالشمس کورت )یا هزاران درس علمی و نجومی دگ وقتی قرآن با صراحت و قدرت تموم 1400 سال پیش تا الان میاد و با فریاد میگه ای محمد ب کفار بگو اگه میتونید یه سوره . نه یه آیه مثه قران بیارید از جن و انس و حتی خود تو (محمد) کمک بگیرن نمیتونن یعنی قران شوخی نیس زور زدن این چهارپایان حامل کتاب مثه جنگ مورچه با قله قافه و شاید سخت تر !! داداشم اگه خدا بیاد به این جنس آدما بگه من واقعیت دارم محمد پیام اور من و اسلام دین و راهنمای من برای انسان هاست اینا باور نمیکنن به دو دلیل ؛ یا نمیخوان . یا توان درکشو ندارن و در اصل احمقن!!

فکرشو بکن ؛ 1400 سال پیش شخصی کتابی رو میاره ک توش از آسمان و زمین و آسمان های دیگه حرف زده از اثر انگشت انسان ها حرف زده که من تک تک شما رو با اثر انگشتتون زنده میکنم از چگونگی زایش و بوجود اومدن انسان در رحم و بعد تولد و مرگ حرف میزنه طوری که هیچگونه ایرادی بهش گرفته نشه و اثبات علمی بشه نطریه های 1400 سال پیش بعد 14 قرن اثبات علمی بشه به این قدرت بگن خرافات و مسائل ساده ای ک انسان های اولیه هم میدونن ! و ایمان به این مسائل احمق بازی و خرافاته ! ولی در عوض ؛ انفجار بزرگی که اینا ازش حرف میزنن از روی شانس زمین اینجا قرار گرفت درختان جنگل و اکسیژن و نفس و زندگی رو تشکیل دادن ماهوو خورشید رو مدارهایی قرار گرفتن که با کوچیک تربن تغییری کل برنامه های طبیعت ب هم میریزه باور به ب اینکه نظم از روی شانس بوده احمقانه تیس!! قران 1400 سال پیش میگه در آفاق ( اسمان ها) و انفس ( خود انسان) تفکر کنید تا پی ببرید ب قدرت خالقی که وجود اورنده ی این چیزاس چنین ادعایی الکی نیس من یا هر انسان دگه ای بخوام رد کنم مبارزه با علوم و قدرت فوق العاده ی قران فقط از یه ادم احمق برمیاد داداش آدمی که مثه یه شن ریز کنار یه اقیانوسه و تنها چیزی ک درک میکنه چندتا شن دگ کنار خودشن دگ از اقیانوس چیزی نمیفهمه نطر به فیلسوف با به ستاره شناس یا یه جنین شناس خیلی فرق میکنه ستاره شناس میگه آسمان و نظم و ترتیبش بوجود اومده فیلسوف میگه چون نمیبینم . نیست ستاره شناس با تجربه کشف میکنه انسان چیزی نیس و خالقی واقعا وجود داره فیلسوف با علمی ناقص که توان درک کردن پشت دیوارو نداره میاد رد میکنه وجود واجد رو !!

قرن 5 هجری شخصی ب نام ابن راوندی پیدا شد و گفت محمد یاوه گویی بیش نیس تو قرانش اومده که خدا انسان ها رو با اثر انگشتشون زنده میکنه (جریان حضرت ابراهیم ک به خدا گفت انسان ها بمیرن چگونه زنده میشن و این بدن های از هم گسیخته دوباره ب حالت عادی خودش در میاد که خدا میگه چهارتا پرنده رو بکش و تیکه تیکه کن و قاطی کن و هر کدومو بذار یه سمت و بعد صداشون بزن و بعد همه پرنده ها ب نوبت صدای ابراهیم زنده شدن و بدنشون وصل شد ) ابن راوندی قرن 5 ب تمسخر میگیره این حرفو تو اون رمان کسب نیس جوابشو بده صد سال پیش کشف شد که اثر انگشت هر انسانی جداس تو کل تاریخ هیچ انسانی پیدا نمیشه که اثر انگشت مشابهی با انسانی دگ داشته باشه این معجزه نباشه . علم نباشه چی هست؟ ایمان به این قدرت و شکوه احمقانه ست ولی باور داستن ب انفجار شانسی نظم و ترتیب شانسی احمقانه نیس؟؟ به وجود اومدن شانسی ما احمقانه نیس!! حرفای من شکل و شپایل علمی نداره بیشتر شبیه احساسه ولی خدا و دین و قرانو ماها بابد احساس کنیم ! درک علمی قران کار محمد هاست نه ما!! وقتی حضرت محمدم میگه من یه شبه از مسجد الحرام رفتم فلسطبن و تو مسجد القصی نماز خوندم و از اونجا رفتم 7 آسمانو گشتم و با پیامبران و ملائک دیدار کردم صحابه و بارانش ترس ورشون میداره که خدا محمد دیوانه شده این حرفا از یه ادم عاقل بعیده ابوبکر صدیق میاد میگه ؛؛؛؛ شما به این باور کردین و ایمان اوردین که محمد تو غار حرا با جبرئیل حرف زده و به پیامبری مبعوث شده . چیزی که فوق العاده مشکله وقتی محمد پیامبر خدا باشه و شما ایمان داشته باشید دگ رفتن به مسجو الاقصی و اسمان و هزار جای خیلی عادیه بعد شور و شوق برمیگرده ب اسلامی که تا قبل اون خبر حدود 7 . 8 سال یک نفر هم بهش ایمان نیاورده بود . فقط همون تعدادی بکدن ک اول بار ایمان اوردن !! داداشم قاطی مسائلی نشو ک علم ناقص ما نتونه جوابشو بده ابن راوندی قرن 5 اون حرفو زد بعد 8 قرن جوابش کشف شد الانم اینا حرفایی میزنن که نمیگن ما نمیتونیم درک کنیم میگن قران الکی گفته !!

ادبیات احساسی من با ادبیات قلبمه سلمبه ی چهارپایان حامل کتاب فرق میکنه ولی یه چیزی رو بهت میگم ؛ انکار خدا احمقانه ترین کاریه ک از انسان برمیاد و انکار قران نادانی محضه دین نداری اسلامو قبول نداری مهم نیس!! ولی اگه ایمان نداشته باشی که خدایی هست ک خالقه و ایمان نداشته باشی ک قران یه معجزه ی فرا زمینیه نادانی !! مورد خطابم تو نبودی . هیچکسی از بزرگان علم ناقص دنیا وجود نداره ک قرانو عجیب توصیف نکرده باشه یا محمد رو نابغه ندونه پس تو هم ابن پارازیت ها اثری نکنه رو فکر و ذهن پاک و خدا گرایانه ت ما ب خدا نیاز داریم بدون خدا ما هیچیم !!!!! ادعاهای انسان گرایانه اسکل بازیه من چیزی را که نمیبینم قبول ندارم اسکل بازیه چیزی که دیده نشود . نیست اسکل بازیه بازی با کلماته

عزیز، با بیانیه دادن چه چیزی درست می‌شه؟ اگر حق با شما هست، این عصبانیت از کجا نشأت می‌گیره؟ این چهار روز که اینجا بحث میشد شما کجا بودید؟ کسی که پیش‌فرضِ قبلی داره و مثلاً به هیچ عنوان نمیخواد خدا یا قرآن رو قبول کنه نیاز و تمایلی به خوندن این تاپیک نداره و تصمیمش رو گرفته، اما اینجا نفری حداقل یه دیپلم داریم و از یه قدرت تمییزی برخوردار هستیم، پس وقتی این تاپیک هستیم انتظار بیانیه نداریم. شما یک چیزهایی در پست اول از دهانِ یک خداناباور گفتید و بعدش گفتید جوابش این میشه، بعد یک نفر اومد و جوابِ شما رو در حدِ سواد یا آموخته‌های خودش دچار چالش کرد یا حداقل سعی‌اش کرد، بهتر نبود مثل جنابان rahmati و f.a.r.z.a.d میومدید تک به تک بررسی می‌کردید و شما هم "جوابِ جوابِ" ایشون رو می‌دادید. دیدید که من علیه یا لهِ "عقیده‌ای" اینجا پست ندادم ولی به دقت می‌خوندم. یک مرتبه بالای منبر رفتن و حرف‌های خود رو گفتن و تشبیه کردن دیگران به فلان و بهمان نشون می‌ده شما به حرف‌های طرف مقابل احترام نمی‌ذارید جون این طوماری که خوندید رو میتونستید همون اول یا وسط بحث هم بخونید، فارغ از سمت و سوی تاپیک. اگر شما قبول دارید که ما هم مثل شما حداقلی از عقل و شعور داریم مضاف اینکه اگر جوابِ درخوری داشتید، این رسمش نیست. وقتی عصبانی هستیم لزومی نداره همون موقع چیزی بنویسیم.

پست‌های ایشون رو هم چه خودشون پاک کرده باشه چه هر کس دیگه‌ای کارِ بسیار زشتی کرده. ما آدم هستیم و وقتمون ارزش داره، نمیشه نصف تاپیک رو خوند و روز بعد اومد دید همه چی پاک شده.
 

M.A777

عضو جدید
کاربر ممتاز
انکار خدا احمقانه ترین کاریه ک از انسان برمیاد و انکار قران نادانی محضه دین نداری اسلامو قبول نداری مهم نیس!! ولی اگه ایمان نداشته باشی که خدایی هست ک خالقه و ایمان نداشته باشی ک قران یه معجزه ی فرا زمینیه نادانی !! مورد خطابم تو نبودی . هیچکسی از بزرگان علم ناقص دنیا وجود نداره ک قرانو عجیب توصیف نکرده باشه یا محمد رو نابغه ندونه پس تو هم ابن پارازیت ها اثری نکنه رو فکر و ذهن پاک و خدا گرایانه ت ما ب خدا نیاز داریم بدون خدا ما هیچیم !!!!! ادعاهای انسان گرایانه اسکل بازیه من چیزی را که نمیبینم قبول ندارم اسکل بازیه چیزی که دیده نشود . نیست اسکل بازیه بازی با کلماته
احمقانه ترین کاری که انسان می کنه، قبول چیزیه که اثباتش نکرده، قبول ایمانیه که خالص نیست حتی نمیتونه تعریفش کنه، اینکه بپذیره به چیزی نیاز داره و به همه جا اسپری اش کنه ولی توانایی درک و فهم یا حتی نظر و چالش در رابطه باهاشو نداشته باشه

برخی پذیرفتینش واسه همینه در طول زندگیتون بهش فکر هم نمی کنن.پذیرفته شده دیگه یه قانون شده واسش. ماهایی که اسکل خطاب میشیم، کسایی هستیم که وقتی صبح از خواب پا میشیم به این فکر میکنیم که چرا من هستم، من چه هستم، چرا من اینو قبول کنم، آیا این کار اشتباست، اشتباه چیست، چرا باید ها وجود دارند،باید ها رو کی میسازه، چرا ساخته و دلیل این کارش چیه، چرا هنوز دارم نفس می کشم دلیل زنده بودنم چیه، برای چیزی ساخته شدم؟، چه کاربردی دارم، می تونم مفید باشم، مفید بودن چیست و خوبی چطور تعریف میشه، اگر تعریف خوبی و بدی این هست پس چرا با این اعمال بزرگان منافات دارد، چرا خیلی از کسانیکه تصور میکردیم خوبن بدن و بد ها خوب شدن،تعریف من از خوبی و بدی اشتباه هست؟

این سلسله سوالات یک انسان عادی رو به شک وا میداره از خودش سوال میپرسه و دنبال جواب میگرده
ولی به دید من اون شخصی احمقه که حتی این سوالات براش پیش نیومده و مستقیما قبولش کرده.چون احمق کسی هست که درک و فهم پایینی داره و توانایی سوال پرسیدن و جواب دادن رو نداره.کار ساده ی پذریفتن رو قبول کرده و راه دشوار میلیون ها سوال که ذهن رو از صبح تا شب درگیر خودش میکنه رو نمی خواد بره.


البته خود من دارم به این نتیجه میرسم که احمق بودن بزرگترین نعمتی هست که یک خدا میتونه به بنده اش ارزانی بداره. چراکه رفع مسئولیت دنیوی اخروی می کنه و تنها دقدقه ات میشه که چطور بتونی تقلید کنی. :D




اون دوستانیکه برای جلوگیری از منحرف شدن اشخاص دیگه میان پست ها رو پاک می کنن، تبریک می گم شما نماینده ی خداوند بر روی زمین هستید :D البته از این نماینده ها همه جا داریم :D
 

"The moon"

عضو جدید
کاربر ممتاز
دنبال اثبات خدا نگردین و وقت خودتون رو با این کارها تلف نکنید ، خدا خودش به اندازه ی کافی اثبات کرده خودشو و باور و ایمان آدمای کج و کوله نیازی نداره ، سعی کنین خودتونو اثبات کنین
 

secret11

عضو جدید
احمقانه ترین کاری که انسان می کنه، قبول چیزیه که اثباتش نکرده، قبول ایمانیه که خالص نیست حتی نمیتونه تعریفش کنه، اینکه بپذیره به چیزی نیاز داره و به همه جا اسپری اش کنه ولی توانایی درک و فهم یا حتی نظر و چالش در رابطه باهاشو نداشته باشه

برخی پذیرفتینش واسه همینه در طول زندگیتون بهش فکر هم نمی کنن.پذیرفته شده دیگه یه قانون شده واسش. ماهایی که اسکل خطاب میشیم، کسایی هستیم که وقتی صبح از خواب پا میشیم به این فکر میکنیم که چرا من هستم، من چه هستم، چرا من اینو قبول کنم، آیا این کار اشتباست، اشتباه چیست، چرا باید ها وجود دارند،باید ها رو کی میسازه، چرا ساخته و دلیل این کارش چیه، چرا هنوز دارم نفس می کشم دلیل زنده بودنم چیه، برای چیزی ساخته شدم؟، چه کاربردی دارم، می تونم مفید باشم، مفید بودن چیست و خوبی چطور تعریف میشه، اگر تعریف خوبی و بدی این هست پس چرا با این اعمال بزرگان منافات دارد، چرا خیلی از کسانیکه تصور میکردیم خوبن بدن و بد ها خوب شدن،تعریف من از خوبی و بدی اشتباه هست؟

این سلسله سوالات یک انسان عادی رو به شک وا میداره از خودش سوال میپرسه و دنبال جواب میگرده
ولی به دید من اون شخصی احمقه که حتی این سوالات براش پیش نیومده و مستقیما قبولش کرده.چون احمق کسی هست که درک و فهم پایینی داره و توانایی سوال پرسیدن و جواب دادن رو نداره.کار ساده ی پذریفتن رو قبول کرده و راه دشوار میلیون ها سوال که ذهن رو از صبح تا شب درگیر خودش میکنه رو نمی خواد بره.


البته خود من دارم به این نتیجه میرسم که احمق بودن بزرگترین نعمتی هست که یک خدا میتونه به بنده اش ارزانی بداره. چراکه رفع مسئولیت دنیوی اخروی می کنه و تنها دقدقه ات میشه که چطور بتونی تقلید کنی. :D




اون دوستانیکه برای جلوگیری از منحرف شدن اشخاص دیگه میان پست ها رو پاک می کنن، تبریک می گم شما نماینده ی خداوند بر روی زمین هستید :D البته از این نماینده ها همه جا داریم :D

یعنی خدا برای شما اثبات نشده؟؟
شما کافیه یه نگاه به بدن خودتان بیندازید ببینید چقدر منظم هست یعنی همینطور به وجود امده ؟
چرا یه کم مطالعه نمی کنید؟
 

M.A777

عضو جدید
کاربر ممتاز
یعنی خدا برای شما اثبات نشده؟؟
شما کافیه یه نگاه به بدن خودتان بیندازید ببینید چقدر منظم هست یعنی همینطور به وجود امده ؟
چرا یه کم مطالعه نمی کنید؟
پیشنهاد می کنم کتاب "ساعت ساز نابینا" رو مطالعه بفرمائید.
در جمله بالا منظور از نابینا،خداوند هست.

هیچوقت،تقریبا هیچوقت با یک زیست شناس در ارتباط با خدا صحبت نکنید چون اینقدر دلیل و مدرک برای رد ـش دارند که حقیقتن من یکی اگر آخوند بودم با اینا مناظره نمی کردم :D :D :D


در ارتباط با این نقل قول :
بنده یه مستند می دیدم که در اون سوال پرسیده بود آیا بدن انسان بی ایراد هست؟ که در جواب بسیاری از مشکلات و ایرادات بدن انسان رو شرح داده بود یادمه Illusions یا خطای چشم هم جزئی از خطاهای مغز بحساب می اومد و خلاصه لیست طویلی رو بررسی می کرد.
دیدن این مستند رو به مذهبیان توصیه نمی نمایم :D
سلام
ببخشید وارد بحثتون میشم
بدن ما سیزده عضو زائد داره، شما از کدوم نظم صحبت می کنید؟
 
بالا