اعتراف میکنم که ...

samaneh91

عضو جدید
اعتراف میکنم بچه ی شروری بودم داداش بزرگمو به صلابه میکشیدم
 

sara23

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
اعتراف می کنم که یه دفعه ناظر جلسه بعد امتحان اومد پیشم و گفت دست هرچی تقلب کاره از پشت بستی!!!!!!

اعتراف میکنم که اون لحظه خیلی به خودم افتخار کردم!
 

SH.Aghighi

عضو جدید
کاربر ممتاز
اعتراف میکنم دلم میخواد یه بار دیگه به دوران کودکیم برگردم...:cry:
 

samaneh91

عضو جدید
اعتراف میکنم تو دبیرستان به مسولیت من همه بچه ها دم عید از مدرسه فرار کردن بعد زنگ زدن خونه مامانمو بردن تعهد ازم گرفتن
 

"ALPHA"

دستیار مدیر مهندسی کشاورزی , صنایع غذایی
کاربر ممتاز
اعتراف می کنم اونی که ورقه پایان ترم فیزیک رو داشت و توی کلاس با بچه ها ریپیت کرد و بعدش به معلمه ریپرت کردند و نمره همه بیست شد؛ بدون استثنا!!! (البته ورقه مال سال پیش بود و معلمه خودش تنبلی کرده بود و سوال جدید طرح نکرده بود)

<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<من بودم>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>
 

"ALPHA"

دستیار مدیر مهندسی کشاورزی , صنایع غذایی
کاربر ممتاز
اعتراف می کنم اونی که در همسایه مامان بزرگمو می زد و در می رفت فقط و فقط در یه خونه!!! <<<<<<<<<<<<<من بودم>>>>>>>>>>>>>>>>>>>

(چون زنگ بالا رو می زدم و تا برسن من دررفته بودم!!!!!!)
 

samaneh91

عضو جدید
اعتراف میکنم وقتی معلم برگه امتحانی بچه ها رو بهم میداد تصیح کنم بلا استثنا واسه همشون مینوشتم و به همشون نمره بالای 15میدادم
 

"ALIREZA & M"

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
اعتراف میکنم وقتی معلم برگه امتحانی بچه ها رو بهم میداد تصیح کنم بلا استثنا واسه همشون مینوشتم و به همشون نمره بالای 15میدادم

خواب به همشون 20 میدادی تا یه وقتی معلم به صداقت شما شک نکند...:D
 

SH.Aghighi

عضو جدید
کاربر ممتاز
اعتراف میکنم بعضی وقتها بی نهایت دلم میگیره .................
 

samaneh91

عضو جدید
اعتراف میکنم تو خوابگاه کفشای مسولمونو انداختم تو سطل زباله اخه بدم ازش میومد
 

"ALPHA"

دستیار مدیر مهندسی کشاورزی , صنایع غذایی
کاربر ممتاز
اعتراف می کنم که موقع تصحیح ورقه تو خونمون، مال اونایی که جابود برا ادامه جوابشون می نوشتم و نمره می دادم!!! چه کاری بود!!

خط های همشونو حفظ بودم!
 

"ALPHA"

دستیار مدیر مهندسی کشاورزی , صنایع غذایی
کاربر ممتاز
اعتراف می کنم که لوله و بشر و ..... شکستیم و انداختیم سطل آشغال!! استادای ما ریلکس بودن! ما ریلکس تر از اونا!
 

samaneh91

عضو جدید
اعتراف میکنم وقتی ترم اول بودم به استادای اقا میگفتم خانم ..........:D
 

samaneh91

عضو جدید
اعتراف میکنم که خیلی از مدرسه فرار میکردم اخه سخت میگرفتن و منم از دور زدن خوشم میومد هیچ کاری هم نداشتم بیرون از مدرسه فقط میرفتم شکلات میخریدم و میومدم
 

sara23

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
اعتراف میکنم بچه که بودم عاشق این بودم که دور از چشم همه ماهی قرمزو از تو ظرفش دربیارم و لمسش کنم دوباره بندازم سرجاش!
 

sara23

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
اعتراف میکنم که از این جا دل نمیکنم برم ظرفا رو بشورم...
 

Similar threads

بالا