mahdi271
عضو جدید
نبودی
بهار عمر من طی شد نبودی
زمستان شد ،مهِ دی شد نبودی
*
درخت خانه من قد کشیده
به جز صبر و سکوت از من چه دیده؟
*
نهال گردوی همسایه خم شد
دگر زیبایی این خانه کم شد
*
پریده رنگ از رخسار دیوار
مکان سایه های درهم و تار
*
گل محبوبه شب هم برآشفت
به روی بند رختم زاغکی خفت
*
به دیوار حیاطم پشت نرده
علف ها سر به در آورده هرزه
*
صدای تیک و تاک ساعتم رفت
به دنبالش توان و طاقتم رفت
*
می اید هر شبی هنگام خوابم
صدای چیک و چیک شیر آبم
*
کلید آن در چوبی شکسته
به روی اینه گردی نشسته
*
به روی شیشه مانده جای دستم
همین امروز لیوانی شکستم
*
به روی میز من یک ظرف خالی
نمی اید صدای قیل و قالی
*
ندارم حوصله ، دیگر چه سودی؟
بهار عمر من طی شد نبودی
...
بهار عمر من طی شد نبودی
زمستان شد ،مهِ دی شد نبودی
*
درخت خانه من قد کشیده
به جز صبر و سکوت از من چه دیده؟
*
نهال گردوی همسایه خم شد
دگر زیبایی این خانه کم شد
*
پریده رنگ از رخسار دیوار
مکان سایه های درهم و تار
*
گل محبوبه شب هم برآشفت
به روی بند رختم زاغکی خفت
*
به دیوار حیاطم پشت نرده
علف ها سر به در آورده هرزه
*
صدای تیک و تاک ساعتم رفت
به دنبالش توان و طاقتم رفت
*
می اید هر شبی هنگام خوابم
صدای چیک و چیک شیر آبم
*
کلید آن در چوبی شکسته
به روی اینه گردی نشسته
*
به روی شیشه مانده جای دستم
همین امروز لیوانی شکستم
*
به روی میز من یک ظرف خالی
نمی اید صدای قیل و قالی
*
ندارم حوصله ، دیگر چه سودی؟
بهار عمر من طی شد نبودی
...