اس ام اس هاي روزانه Joke-Off-SMS
- شروع کننده موضوع پرشيا
- تاریخ شروع
- وضعیت
معتاده به دختره متلك میگه: چشاش بیشت لباش بیشت تیپش ییشت . دختره برگشت و گفت : گم شو اشغال . معتاد گفت: انژباط شفر 
ترکه دستش ميخوره به نافش، ريست ميشه !!
وفاي بي وفايان كرده پيرم، برم يار وفاداري بگيرم، اگر يار وفاداري نديدم، سر قبر وفاداري بميرم
دوستي من و تو دوستي شاخه و برگ است، و جدايي برگ از شاخه ، مرگ است
ali.ali
عضو جدید
ali.ali
عضو جدید
sorry
ولی منظوری نیست دوست عزیز
جکها در حدی نیست که به کسی بر نمیخوره
کسی دستش به نافش بخوره ریست شه که توهین نیست
ولی منظوری نیست دوست عزیز
جکها در حدی نیست که به کسی بر نمیخوره
کسی دستش به نافش بخوره ریست شه که توهین نیست
mohammadjavaad
عضو جدید
ه ه ه
ه ه ه
تركه لپ لپ ميخره.ازش ميپرسن: حالا جايزه هم داره؟
ميگه: اطلاع ندارم.من لپ لپ رو واسه كيفيتش ميخرم.
ه ه ه
تركه لپ لپ ميخره.ازش ميپرسن: حالا جايزه هم داره؟
ميگه: اطلاع ندارم.من لپ لپ رو واسه كيفيتش ميخرم.
mohammadjavaad
عضو جدید
7
7
ميدوني اگه چشماي خر مثل چشماي گربه تو شب ميدرخشيد چي ميشد؟
معلومه ديگه! اردبيل ميشد لاس وگاس!!
7
ميدوني اگه چشماي خر مثل چشماي گربه تو شب ميدرخشيد چي ميشد؟
معلومه ديگه! اردبيل ميشد لاس وگاس!!
bahar_first.lady
عضو جدید
computrenginneer
عضو جدید
چند سوال: چرا وقتي باطري کنترل تلويزيون تموم مي شه دکمه هاي اونو محکمتر فشار
ميديم؟ چرا اگر به کسي بگيد که در فضا 4 ميليارد ستاره وجود داره باورش ميشه ولي
اگر بهش بگيد رنگ ديوار خيسه خودش با دست امتحان مي کنه تا مطمئن بشه؟ چرا براي
انجام مجازات اعدام با تزريق آمپول سمي، از سرنگ استريل استفاده مي کنن؟ چرا تارزان
بعد از اين همه وقت كه تو جنگل بوده ريش و سيبيل نداره؟ آيا ميشه زير آب گريه کرد؟
ميديم؟ چرا اگر به کسي بگيد که در فضا 4 ميليارد ستاره وجود داره باورش ميشه ولي
اگر بهش بگيد رنگ ديوار خيسه خودش با دست امتحان مي کنه تا مطمئن بشه؟ چرا براي
انجام مجازات اعدام با تزريق آمپول سمي، از سرنگ استريل استفاده مي کنن؟ چرا تارزان
بعد از اين همه وقت كه تو جنگل بوده ريش و سيبيل نداره؟ آيا ميشه زير آب گريه کرد؟
computrenginneer
عضو جدید
چوپان دروغ گو می میره می ره جهنم ازش می پرسن تو کی هستی؟ می گه دهقان فداکار!
computrenginneer
عضو جدید
وقتي به قيافه تو فکر مي کنم........................به شوخ طبعي خدا پي مي برم
computrenginneer
عضو جدید
غضنفر داشته دنده عقب با ماشين از كوه مي رفته بالا بهش می گن چرا دنده عقب ميری مي
گه اخه می ترسم بالا جا نباشه نتونم دور بزنم بعدا وقتی مي خواسته پايين بياد باز
می بينن داره دنده عقب می ياد می گن الان چرا دنده عقب می يای می گه آخه بالای كوه
جا بود تونستم دور بزنم
گه اخه می ترسم بالا جا نباشه نتونم دور بزنم بعدا وقتی مي خواسته پايين بياد باز
می بينن داره دنده عقب می ياد می گن الان چرا دنده عقب می يای می گه آخه بالای كوه
جا بود تونستم دور بزنم
computrenginneer
عضو جدید
به غضنفر می گن اذون بگو: می گه همه چیز با یک نگاه شروع شد.
mohammadjavaad
عضو جدید
jok
jok
ترکه سوار تاکسی میشه.یه تیمساره هم تو تاکسی بود.
بهش میگه: سربازی؟
یارو میفهمه ترکه میگه اره.
ترکه میگه پس شکر میخوری لباس تیمسارا رو می پوشی!!
jok
ترکه سوار تاکسی میشه.یه تیمساره هم تو تاکسی بود.
بهش میگه: سربازی؟
یارو میفهمه ترکه میگه اره.
ترکه میگه پس شکر میخوری لباس تیمسارا رو می پوشی!!
kaveh_sharififar
عضو جدید
- یه روز چرچیل داشته از یه کوچه باریکی که فقط امکان عبور یه نفر رو داشته رد می شده،ه از روبرو یکی از رقبای سیاسی زخم خورده اش می رسه… بعد از ?
- یه روز چرچیل داشته از یه کوچه باریکی که فقط امکان عبور یه نفر رو داشته رد می شده،ه از روبرو یکی از رقبای سیاسی زخم خورده اش می رسه… بعد از ?
سلام لطفا به هیچ عنوان به هیچ قومیتی توهین نکنید میخواهیم خوش باشد نه .......
راستی فقط پاستوریزه مرسی
1- نيک انديشي يعني اينكه اگر يه گنجشك روي سرت مدفوع كرد، خوشحال باشي از اينكه گاوها پرواز نمي‌كنن
2- اگه يه کلاغ تو آسمون تخم کرد وتخمش نيوفتاد پايين چه اتفاقي افتاده؟؟؟؟؟ کلاغه شورت پاش بوده
3- خانم اولی: من خیلی از پیری می ترسم.
خانم دومی: آخه چرا؟
خانم اولی: چون آدم همه چیزهای خوبی که داره از دست می ده، مثل زیبایی، ...
خانم دومی: ولی من اصلاً نگران پیری ام نیستم.
خانم اولی: خوب معلومه، چون تو چیزی نداری که از دست بدی!!!
4-یه روز یه هزار پا از درخت میافته پایین.
می گه: آخ پام پام پام پام پام...!
5- معلم: حمید بگو ببینم آفریقا کجاست؟
حمید با گریه: آقا! چرا هر چی گم می شه از من سراغشو می گیرید؟
6-پیر زنه به پیر مرده میگه: عزیزم! توی نودمین سالگرد ازدواجمون چی می خوای؟
پیر مرد میگه یک لحظه سکوت!
7- اولی: مدل جدید پیکان ضربه ی بزرگی بر پیکر صنایع خودرو سازی ژاپن وارد کرد.
دومی: چطور؟
اولی: با دیدن این مدل جدید، تمام صاحبان و مهندسان اتوموبیل سازی ژاپن از خنده مردند!!!
8- حیف نون می ره یه طوطی می خره، روز بعد می ره مغازه به مغازه دار می گه: این طوطیه حرف نمی زنه!
مغازه داره می گه: توی قفسش آینه هست؟ چون طوطیها عاشق آینه هستن، خودشونو توش می بینن شروع می کنن به حرف زدن.
حیف نون یه آینه می خره و می ره.
روز بعد حیف نون میاد توی مغازه میگه: هنوز طوطیه حرف نمی زنه.
مغازه داره میگه: توی قفسش تاب داره؟ چون طوطیها عاشق تاب هستند.
حیف نون یک تاب می خره و می ره.
روز بعد حیف نون میاد توی مغازه ناراحت و غم زده می گه: طوطیه مرد.
صاحب مغازه می گه: یعنی اون حتی یک کلمه هم حرف نزد؟
حیف نون می گه: چرا، درست قبل از مردنش با صدای ضعیفی گفت: توی اون مغازه غذای طوطی نمی فروختند!
9- شکارچی اول: هندوستان که بودی شکار ببر هم رفتی؟
شکارچی دوم: البته، روزی برای شکار ببر به جنگل رفتم.
شکارچی اول: شانس هم آوردی؟
شکارچی دوم: بله، با ببری روبرو نشدم!
10-حیف نون خواب می بینه ماکارونی می خوره. صبح که بیدار می شه می بینه کش شلوارش نیست!
11- روزی افسر پلیس راهنمایی، دید که یک خودرو چراغ قرمزها رو رد می کنه و اصلاً عین خیالش هم نیست که خلاف می کنه. خودرو رو متوقف کرد و از راننده پرسید: «چراپشت چراغ قرمز توقف نمی کنی؟» راننده در حالی که کاغذی رو که در دست داشت نشون می داد گفت: «جناب سروان تقصیر من نیست. روی این آدرس نوشته شده: چراغ اول را رد می کنی، چراغ دوم را هم رد می کنی و بعداز چراغ سوم می پیچی دست راست!»
12- دو تا قمی با هم عروسی می کنن بچه شون می شه قمقمه!
13 - معلم: چرا در نوشتن انشا از پدرت کمک نمی گیری؟
دانش آموز: آخه اون از دست شما دلخوره! چون شما هفته ی قبل به انشای اون نمره بدی دادید!
14- یه خره باحسرت به اسب نگاه می کنه، می گه اى کاش تحصیلاتم رو ادامه می دادم!
جوک یادت نره .... بنویس بعد برو
- یه روز چرچیل داشته از یه کوچه باریکی که فقط امکان عبور یه نفر رو داشته رد می شده،ه از روبرو یکی از رقبای سیاسی زخم خورده اش می رسه… بعد از ?
سلام لطفا به هیچ عنوان به هیچ قومیتی توهین نکنید میخواهیم خوش باشد نه .......
راستی فقط پاستوریزه مرسی
1- نيک انديشي يعني اينكه اگر يه گنجشك روي سرت مدفوع كرد، خوشحال باشي از اينكه گاوها پرواز نمي‌كنن
2- اگه يه کلاغ تو آسمون تخم کرد وتخمش نيوفتاد پايين چه اتفاقي افتاده؟؟؟؟؟ کلاغه شورت پاش بوده
3- خانم اولی: من خیلی از پیری می ترسم.
خانم دومی: آخه چرا؟
خانم اولی: چون آدم همه چیزهای خوبی که داره از دست می ده، مثل زیبایی، ...
خانم دومی: ولی من اصلاً نگران پیری ام نیستم.
خانم اولی: خوب معلومه، چون تو چیزی نداری که از دست بدی!!!
4-یه روز یه هزار پا از درخت میافته پایین.
می گه: آخ پام پام پام پام پام...!
5- معلم: حمید بگو ببینم آفریقا کجاست؟
حمید با گریه: آقا! چرا هر چی گم می شه از من سراغشو می گیرید؟
6-پیر زنه به پیر مرده میگه: عزیزم! توی نودمین سالگرد ازدواجمون چی می خوای؟
پیر مرد میگه یک لحظه سکوت!
7- اولی: مدل جدید پیکان ضربه ی بزرگی بر پیکر صنایع خودرو سازی ژاپن وارد کرد.
دومی: چطور؟
اولی: با دیدن این مدل جدید، تمام صاحبان و مهندسان اتوموبیل سازی ژاپن از خنده مردند!!!
8- حیف نون می ره یه طوطی می خره، روز بعد می ره مغازه به مغازه دار می گه: این طوطیه حرف نمی زنه!
مغازه داره می گه: توی قفسش آینه هست؟ چون طوطیها عاشق آینه هستن، خودشونو توش می بینن شروع می کنن به حرف زدن.
حیف نون یه آینه می خره و می ره.
روز بعد حیف نون میاد توی مغازه میگه: هنوز طوطیه حرف نمی زنه.
مغازه داره میگه: توی قفسش تاب داره؟ چون طوطیها عاشق تاب هستند.
حیف نون یک تاب می خره و می ره.
روز بعد حیف نون میاد توی مغازه ناراحت و غم زده می گه: طوطیه مرد.
صاحب مغازه می گه: یعنی اون حتی یک کلمه هم حرف نزد؟
حیف نون می گه: چرا، درست قبل از مردنش با صدای ضعیفی گفت: توی اون مغازه غذای طوطی نمی فروختند!
9- شکارچی اول: هندوستان که بودی شکار ببر هم رفتی؟
شکارچی دوم: البته، روزی برای شکار ببر به جنگل رفتم.
شکارچی اول: شانس هم آوردی؟
شکارچی دوم: بله، با ببری روبرو نشدم!
10-حیف نون خواب می بینه ماکارونی می خوره. صبح که بیدار می شه می بینه کش شلوارش نیست!
11- روزی افسر پلیس راهنمایی، دید که یک خودرو چراغ قرمزها رو رد می کنه و اصلاً عین خیالش هم نیست که خلاف می کنه. خودرو رو متوقف کرد و از راننده پرسید: «چراپشت چراغ قرمز توقف نمی کنی؟» راننده در حالی که کاغذی رو که در دست داشت نشون می داد گفت: «جناب سروان تقصیر من نیست. روی این آدرس نوشته شده: چراغ اول را رد می کنی، چراغ دوم را هم رد می کنی و بعداز چراغ سوم می پیچی دست راست!»
12- دو تا قمی با هم عروسی می کنن بچه شون می شه قمقمه!
13 - معلم: چرا در نوشتن انشا از پدرت کمک نمی گیری؟
دانش آموز: آخه اون از دست شما دلخوره! چون شما هفته ی قبل به انشای اون نمره بدی دادید!
14- یه خره باحسرت به اسب نگاه می کنه، می گه اى کاش تحصیلاتم رو ادامه می دادم!
جوک یادت نره .... بنویس بعد برو
kaveh_sharififar
عضو جدید
1- یه روز چرچیل داشته از یه کوچه باریکی که فقط امکان عبور یه نفر رو داشته رد می شده،ه از روبرو یکی از رقبای سیاسی زخم خورده اش می رسه… بعد از اینکه کمی تو چشم هم نگاه می کنن… رقیبه می گه من هیچ وقت خودم رو کج نمی کنم تا یه آدم احمق از کنار من عبور کنه… چرچیل در حالیکه خودش رو کج می کرده… می گه ولی من این کار رو می کنم!
2- اولی: آقای دکتر، من فکر می کنم عینک لازم دارم.
دومی: بله حتما! چون این جا مغازه ساندویچ فروشی است!
روزی معلمی به شاگرد خود گفت: از روی درس 10 بار بنویس!
3-روز بعد شاگرد از روی درس شش بار نوشت. معلم به او گفت چرا از روی درس شش بار نوشتی؟!
شاگرد گفت: بدبختی اینجاست که ریاضی مان هم ضعیف است!!!
4 - تو شهر حیف نون اینا (!) کراوات مد شده... تا الان 50 نفر تلفات داشته!
5 - به حیف نون می گن چرا درس می خونی؟ می گه درس می خونم تا دکتر بشم، مطب یزنم، پول دربیارم، برم نیسان بخرم، باهاش کار کنم!
2- اولی: آقای دکتر، من فکر می کنم عینک لازم دارم.
دومی: بله حتما! چون این جا مغازه ساندویچ فروشی است!
روزی معلمی به شاگرد خود گفت: از روی درس 10 بار بنویس!
3-روز بعد شاگرد از روی درس شش بار نوشت. معلم به او گفت چرا از روی درس شش بار نوشتی؟!
شاگرد گفت: بدبختی اینجاست که ریاضی مان هم ضعیف است!!!
4 - تو شهر حیف نون اینا (!) کراوات مد شده... تا الان 50 نفر تلفات داشته!
5 - به حیف نون می گن چرا درس می خونی؟ می گه درس می خونم تا دکتر بشم، مطب یزنم، پول دربیارم، برم نیسان بخرم، باهاش کار کنم!
رفیق فقط کلاغ نه بخاطر سیاه بودنش بخاطر یک رنگ بودنش.معرفت فقط کرم خاکی نه بخاطر کرم بودنش بخاطر خاکی بودنش.مردونگی فقط دیوار نه بخاطر استوار بودنش بخاطر هر چی مرد و نامرده بهش تکیه می کنن.مرام فقط گاو نه بخاطر گاو بودنش بخاطر نمیگه من همیشه میگه ما.صفا فقط صفای مورچه چون هروقت گریه کرد هیچ کس اشکاشو ندید.
Morteza_Civil
عضو جدید
يكي دلش واسه ماهي ميسوزه ....
يكي دلش واسه ماهي گير .....
ولي هيچكي دلش واسه تو نميسوزه كه سر قلابي
يكي دلش واسه ماهي گير .....
ولي هيچكي دلش واسه تو نميسوزه كه سر قلابي
ببخشید که اینجا مینویسم نمیدونستم جاش کجاست ولی بخونین ضرر نمیکنین
موضوع انشاء : سال گذشته را چگونه گذراندید؟
قلم بر قلب سفید کاغذ می گذارم و فشار میدهم تا انشاءام آغاز شود . سال گذشته سال بسیار خوبی و پر برکتی میباشد . سال گذشته پسر خاله ام زیر تریلی رفت و له گشت و ما در مجلس ترحیمش شرکت کردیم و خیلی میوه و خرما و حلوا خوردیم و خیلی خوش گذشت . ما خیلی خاک بازی کردیم من هر چی گشتم پسر خاله ام را پیدا نکردم . در آن روز پدرم مرا با بیل زد بدون بی دلیل ! من در پارسال خیلی درس خواندم ولی نتوانستم قبول شوم و من را از مدرسه به بیرون پرت کردند . پدرم من را به مکانیکی فرستاد تا کار کنم و اوستای من هر روز من را با زنجیر میزد و گاهی موقع ها که خیلی عصبانی می شد من را به زمین میبست و دو سه بار با ماشین یکی از مشتری ها از روی من رد می شد . من خیلی در کارهای خانه به مادرم کمک میکنم . مادرم من را در پارسال گذشته خیلی دوست میداشت و من را خیلی ماچ میکند ولی پدرم خیلی حسود است و من را لای در آشپزخانه میگذاشت . در سال گذشته شوهر خواهرم و خواهرم خیلی از هم طلاق گرفتند و خواهرم بسیار حامله است و پدرم میگوید یا پسر است یا دو قلو ولی من چیزی نمیگویم چون میدانم که بچه ای به این اندازه از هیچ کجای خواهرم در نخواهد آمد !
در سال گذشته ما به مسافرت رفتیم و با قطار رفتیم . من در کوپه بسیار پدرم را عصبانی کردم و او برای تنبیه من را روی تخت خواباند و تخت را محکم بست و من تا صبح همان گونه خوابیدم ! پدرم در سال گذشته خیلی سیگار می کشید و مادرم خیلی ناراحت است و هی به من میگوید : ...... . ولی من نمیدانم چرا وقتی مادرم به من فحش میدهد پدرم عصبانی میشود . در سال گذشته ما به عید دیدنی رفتیم و من حدودا خیلی عیدی جمع کردم . ولی پدرم همه آنها را از من گرفت و آنتن ماهواره خرید که بسیار بد آموزی دارد و من نگاه نمیکنم و پدرم از صبح تا شب شوهای بی ناموسی نگاه میکند و بشکن میزند . پدرم در سال گذشته رژیم گرفته است و هر شب با دوستهایش آب و ماست و خیار می خورد و می خندد و گاهی وقتا هم آب با چیپس و ماست موسیر ..
این بود انشاء من
با تشکر از وبلاگ دوست عزیزم نیایش
موضوع انشاء : سال گذشته را چگونه گذراندید؟
قلم بر قلب سفید کاغذ می گذارم و فشار میدهم تا انشاءام آغاز شود . سال گذشته سال بسیار خوبی و پر برکتی میباشد . سال گذشته پسر خاله ام زیر تریلی رفت و له گشت و ما در مجلس ترحیمش شرکت کردیم و خیلی میوه و خرما و حلوا خوردیم و خیلی خوش گذشت . ما خیلی خاک بازی کردیم من هر چی گشتم پسر خاله ام را پیدا نکردم . در آن روز پدرم مرا با بیل زد بدون بی دلیل ! من در پارسال خیلی درس خواندم ولی نتوانستم قبول شوم و من را از مدرسه به بیرون پرت کردند . پدرم من را به مکانیکی فرستاد تا کار کنم و اوستای من هر روز من را با زنجیر میزد و گاهی موقع ها که خیلی عصبانی می شد من را به زمین میبست و دو سه بار با ماشین یکی از مشتری ها از روی من رد می شد . من خیلی در کارهای خانه به مادرم کمک میکنم . مادرم من را در پارسال گذشته خیلی دوست میداشت و من را خیلی ماچ میکند ولی پدرم خیلی حسود است و من را لای در آشپزخانه میگذاشت . در سال گذشته شوهر خواهرم و خواهرم خیلی از هم طلاق گرفتند و خواهرم بسیار حامله است و پدرم میگوید یا پسر است یا دو قلو ولی من چیزی نمیگویم چون میدانم که بچه ای به این اندازه از هیچ کجای خواهرم در نخواهد آمد !
در سال گذشته ما به مسافرت رفتیم و با قطار رفتیم . من در کوپه بسیار پدرم را عصبانی کردم و او برای تنبیه من را روی تخت خواباند و تخت را محکم بست و من تا صبح همان گونه خوابیدم ! پدرم در سال گذشته خیلی سیگار می کشید و مادرم خیلی ناراحت است و هی به من میگوید : ...... . ولی من نمیدانم چرا وقتی مادرم به من فحش میدهد پدرم عصبانی میشود . در سال گذشته ما به عید دیدنی رفتیم و من حدودا خیلی عیدی جمع کردم . ولی پدرم همه آنها را از من گرفت و آنتن ماهواره خرید که بسیار بد آموزی دارد و من نگاه نمیکنم و پدرم از صبح تا شب شوهای بی ناموسی نگاه میکند و بشکن میزند . پدرم در سال گذشته رژیم گرفته است و هر شب با دوستهایش آب و ماست و خیار می خورد و می خندد و گاهی وقتا هم آب با چیپس و ماست موسیر ..
این بود انشاء من
با تشکر از وبلاگ دوست عزیزم نیایش
sma519
عضو جدید
تا حالا اين جك رو شنيده بوديد !!!
تا حالا اين جك رو شنيده بوديد !!!
ميگن يه روز تو جنگل خرگوش نفس زنان داشت مي دويد . روباه ازش ميپرسه : كجا با اين عجله ؟
خرگوش : بابا يه شكارچي اومده تو جنگل ، گوش حيوونايي رو كه سه تا گوش دارن ، ميبره .
روباه : خب تو چرا داري مي دويي ؟ تو كه دو تا گوش داري !!!!!
خرگوش : آخه اين پدر سوخته اول مي بره ، بعد ميشموره كه چند تا گوش داري !!!!!
تا حالا اين جك رو شنيده بوديد !!!
ميگن يه روز تو جنگل خرگوش نفس زنان داشت مي دويد . روباه ازش ميپرسه : كجا با اين عجله ؟
خرگوش : بابا يه شكارچي اومده تو جنگل ، گوش حيوونايي رو كه سه تا گوش دارن ، ميبره .
روباه : خب تو چرا داري مي دويي ؟ تو كه دو تا گوش داري !!!!!
خرگوش : آخه اين پدر سوخته اول مي بره ، بعد ميشموره كه چند تا گوش داري !!!!!
- وضعیت
Similar threads
| Thread starter | عنوان | تالار | پاسخ ها | تاریخ |
|---|---|---|---|---|
| K | اس ام اس چهارشنبه سوری 93 | زنگ تفريح | 0 | |
|
اس ام اس های طنز دخترانه (جهت سرگرمی) | زنگ تفريح | 150 | |
|
|
اس ام اس های طنز پسرانه (جهت سرگرمی ) | زنگ تفريح | 0 | |
|
اس ام اس عاشقانه جملات احساسی زیبا | زنگ تفريح | 1 | |
|
بیا بگو چ حسی داره این اس ام اس؟ | زنگ تفريح | 53 |