از زندگی سیرم

Faeze Ardeshiry

کاربر فعال تالار مهندسی معماری ,
کاربر ممتاز
گاهی آدما خسته میشن از زندگی و دلخور
انگار که از دنیا طلبکاریم
باید ساخت
از قول دکتر شریعتی ما محکومیم به زندگی کردن
 

mohammad sadegh

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام داداشی
خوبی؟
دیدم یه مشکلی رو مطرح کردی، گفتم منم یه کمکی کرده باشم، اولا که حرف اون پدر گرامی خیلی بدور از عقله که میگه دوره، چون عشق که دور و نزدیک نداره و نمیشناسه.
دوما کار اون دختر هم خیلی بچگونس، چون داره خیلی راحت و بی هیچ مقاومتی خودشو تسلیم مشکلات زندگی میکنه.
سوما به قول الهام جان یا یکی از بزرگترای فامیلشون باید با پدر دختره حرف بزنه، یا اینکه به نظر من باید اون پسره خودش بره اونجا نزدیک اونا ساکن بشه، واسه اینکه از همون قدیما گفتن ( هر که طاووس خواهد، جور هندوستان کشد). میدونم میخوای چی بگی، آره اون پسره نمیتونه...، کار داره...، دانشجوه...، یا هر چیز دیگه ای، اما باید بگم اومدن اون پسر خیلی بهتر از عواقب نیومدنشه، من دارم این حرف رو میزنم چون تو گفتی که پدره اصلا راضی به جدایی از دخترش نیست و حرفش یه کلامه. با اینکه راه حل خیلی مشکلیه، ولی این یکی از راه حل های عاقلانس، و وقتی بحث عشق پیش میاد، دیگه این مشکلات مشکل به حساب نمیان.
در نهایت من یه مطلبی هم داشتم گفتم اونم برات بزارم که اونو برسونی دست اونی که رسیده ته خط و میخواد خودشو از این دنیا خلاص کنه، شاید مفید باشه، هرچند اندک.


يادداشتي از طرف خدا
به: شما
تاريخ : امروز
از: رئيس
موضوع : خودت
عطف به : زندگي
من خدا هستم. امروز من همه مشكلاتت را اداره ميكنم . لطفا به خاطر داشته باش كه من به كمك تو نياز ندارم. اگر در زندگي وضعيتي برايت پيش آيد كه قادر به اداره كردن آن نيستي براي رفع كردن آن تلاش نكن . آنرا در صندوق ( چيزي براي خدا، تا برایم انجام دهد ) بگذار . همه چيز انجام خواهد شد ولي در زمان مورد نظر من ، نه تو . وقتي كه مطلبي را در صندوق من گذاشتي ، همواره با اضطراب دنبال (پيگيري) نكن . در عوض روي تمام چيزهاي عالي و شگفت انگيزي كه الان در زندگي ات وجود دارد تمركز کن . نااميد نشو ، توي دنيا مردمي هستند كه رانندگي براي آنها يك امتياز بزرگی است.
.
شايد يك روز بد در محل كارت داشته باشي : به مردي فكر كن كه سالهاست بيکار است و شغلي ندارد.

ممكنه غصه زودگذر بودن تعطيلات آخر هفته را بخوري : به زني فكر كن كه با تنگدستي وحشتناكي روزي دوازده ساعت ، هفت روز هفته را كار ميكند تا فقط شكم فرزندانش را سير كند.

وقتي كه روابط تو رو به تيرگي و بدي ميگذارد و دچار ياس ميشوي : به انساني فكر كن كه هرگز طعم دوست داشتن و مورد محبت واقع شدن را نچشيده.

وقتي ماشينت خراب ميشود و تو مجبوري براي يافتن كمك مايلها پياده بروي : به معلولي فكر كن كه دوست دارد يكبار فرصت راه رفتن داشته باشد.

ممكنه احساس بيهودگي كني و فكر كني كه اصلا براي چي زندگي ميكني و بپرسي هدف من چيه ؟ شكر گذار باش . در اينجا كساني هستند كه عمرشان آنقدر كوتاه بوده كه فرصت كافي براي زندگي كردن نداشتند.

وقتي متوجه موهات كه تازه خاكستري شده در آينه ميشي : به بيمار سرطاني فكر كن كه آرزو دارد كاش مويي داشت تا به آن رسيدگي كند.

ممكنه تصميم بگيري اين مطلب رو براي يك دوست بفرستي : متشكرم از شما ، ممكنه در مسير زندگي آنها تاثيري بگذاري كه خودت هرگز نميدانستي.




موفق باشی :gol:
 

asiabadboy

عضو فعال
کاربر ممتاز
از قول من بهش بگو :

برو خودتو بکش ولی مطمئن باش اب از اب تکون نمیخوره و اون پسره هم تا چهلت نگذشته با یکی دیگه عروسی می کنه ....
وقتی نمی تونیم از فکرمون یا عقلمون کمک بخواهیم و فقط از احساس پیروی می کنیم اخرش همینه ......
....
بهش بگو تا حالا شده به خودت بگی

" حتما خیری تو این کار هست و من بیخبرم"
 

baroonearamesh

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام داداشی
خوبی؟
دیدم یه مشکلی رو مطرح کردی، گفتم منم یه کمکی کرده باشم، اولا که حرف اون پدر گرامی خیلی بدور از عقله که میگه دوره، چون عشق که دور و نزدیک نداره و نمیشناسه.
دوما کار اون دختر هم خیلی بچگونس، چون داره خیلی راحت و بی هیچ مقاومتی خودشو تسلیم مشکلات زندگی میکنه.
سوما به قول الهام جان یا یکی از بزرگترای فامیلشون باید با پدر دختره حرف بزنه، یا اینکه به نظر من باید اون پسره خودش بره اونجا نزدیک اونا ساکن بشه، واسه اینکه از همون قدیما گفتن ( هر که طاووس خواهد، جور هندوستان کشد). میدونم میخوای چی بگی، آره اون پسره نمیتونه...، کار داره...، دانشجوه...، یا هر چیز دیگه ای، اما باید بگم اومدن اون پسر خیلی بهتر از عواقب نیومدنشه، من دارم این حرف رو میزنم چون تو گفتی که پدره اصلا راضی به جدایی از دخترش نیست و حرفش یه کلامه. با اینکه راه حل خیلی مشکلیه، ولی این یکی از راه حل های عاقلانس، و وقتی بحث عشق پیش میاد، دیگه این مشکلات مشکل به حساب نمیان.
در نهایت من یه مطلبی هم داشتم گفتم اونم برات بزارم که اونو برسونی دست اونی که رسیده ته خط و میخواد خودشو از این دنیا خلاص کنه، شاید مفید باشه، هرچند اندک.


يادداشتي از طرف خدا
به: شما
تاريخ : امروز
از: رئيس
موضوع : خودت
عطف به : زندگي
من خدا هستم. امروز من همه مشكلاتت را اداره ميكنم . لطفا به خاطر داشته باش كه من به كمك تو نياز ندارم. اگر در زندگي وضعيتي برايت پيش آيد كه قادر به اداره كردن آن نيستي براي رفع كردن آن تلاش نكن . آنرا در صندوق ( چيزي براي خدا، تا برایم انجام دهد ) بگذار . همه چيز انجام خواهد شد ولي در زمان مورد نظر من ، نه تو . وقتي كه مطلبي را در صندوق من گذاشتي ، همواره با اضطراب دنبال (پيگيري) نكن . در عوض روي تمام چيزهاي عالي و شگفت انگيزي كه الان در زندگي ات وجود دارد تمركز کن . نااميد نشو ، توي دنيا مردمي هستند كه رانندگي براي آنها يك امتياز بزرگی است.
.
شايد يك روز بد در محل كارت داشته باشي : به مردي فكر كن كه سالهاست بيکار است و شغلي ندارد.

ممكنه غصه زودگذر بودن تعطيلات آخر هفته را بخوري : به زني فكر كن كه با تنگدستي وحشتناكي روزي دوازده ساعت ، هفت روز هفته را كار ميكند تا فقط شكم فرزندانش را سير كند.

وقتي كه روابط تو رو به تيرگي و بدي ميگذارد و دچار ياس ميشوي : به انساني فكر كن كه هرگز طعم دوست داشتن و مورد محبت واقع شدن را نچشيده.

وقتي ماشينت خراب ميشود و تو مجبوري براي يافتن كمك مايلها پياده بروي : به معلولي فكر كن كه دوست دارد يكبار فرصت راه رفتن داشته باشد.

ممكنه احساس بيهودگي كني و فكر كني كه اصلا براي چي زندگي ميكني و بپرسي هدف من چيه ؟ شكر گذار باش . در اينجا كساني هستند كه عمرشان آنقدر كوتاه بوده كه فرصت كافي براي زندگي كردن نداشتند.

وقتي متوجه موهات كه تازه خاكستري شده در آينه ميشي : به بيمار سرطاني فكر كن كه آرزو دارد كاش مويي داشت تا به آن رسيدگي كند.

ممكنه تصميم بگيري اين مطلب رو براي يك دوست بفرستي : متشكرم از شما ، ممكنه در مسير زندگي آنها تاثيري بگذاري كه خودت هرگز نميدانستي.




موفق باشی :gol:

سلام
منم با حرفای شما موافقم .
یادداشتی که گذاشتین خیلی قشنگه خیلی ...
من و تحت تاثیر قرار داد ..
خدا کنه اون خانم هم اگه این به دستش رسید و
خوندنش به خیلی چیزا برسه ...:gol:
 

hamidarchitec

عضو جدید
این سیری کاذب هست .. . گذرا و رنج اور . تحملش کن روزایی که عاشقشونی رو به یادبیار.

بدون که اون روزا دوباره در راهن
 

hamidarchitec

عضو جدید
اوه . الان دیدم قضیه چیه . دوتاتون با هم برید پیش یه مشاور خانواده . حتما این کار رو بکن . خیلی فرق کاره . منم یه چیزایی میدونم اگر خواستی پیام خصوصی بده
 

!...

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام
تا حالا به این نقطه از زندگی رسیدید
که از زندگی سیر بشید
اگه رسیدید چی کار کردید
و آیا برگشتید
کمکم کنید

عزیزم!
همیشه تو این نقطه بودم!
و ازش تکون نخوردم!
و هر روز هم بیشتر میشه!
 

!...

عضو جدید
کاربر ممتاز
بابا دختره میگه من تو رو به کسی از راه دور نمیدم
مشکل سر اینه
همه با بابا دختر حرف زدن ولی
اون حرفش یک کلامه


ساده نشو!
عکس و اسم بده, آمارشو بهت بدم!!!!!!!!:D:D:D

دختر چیزی نیست که بخوای,(یخواد) خودشو ناراحن کنه(چرا اینجوری نگا میکنین؟ منظورم دختر و پسر اصلا عشق و عاشقی بود بابا!!!)!

نقل مکان چیه؟ دختره تو شهرشه! بذار بمونه!
پسره هم بمونه پیش خانوادش!!!!
یا از طریق اینترنت باهم در ارتباط باشن و ازدواج کنن,ا بیخیال بشن!
این همه دختر و پسر!
اصلا ازدواج هم اشتباهه! اصلا به این جوونها هرچی بگی فایده نداره!!!!!!!!!!!!
 

!...

عضو جدید
کاربر ممتاز
تو زمینه ی حرفات, جالب دونستم یه قطعه از دکترشریعتی بگم!


خدایا...
کفر نمی گویم!
پریشانم!
چه می خواهی تو از جانم؟
مرا بی آنکه خود خواهم اسیر زندگی کردی...!
خداوندا...تو مسئولی...!
خداوندا...تو می دانی که انسان بودن و ماندن در این دنیا چه دشوار است!
چه رنجی میکشد آن کس که انسان است و از احساس سرشار است....!

دکتر علی شریعتی!:gol:


واقعا تو این دنیا به اجبار اومدیم! و مجبوریم به بودن و زندگی کردن!
پس سعی کنیم حد اقل, زندگی کنیم! (دکتر امید!!!!:whistle:)


تکراری بودن زندگی, زشت بودن, کثیف بودن, سالهاست که گریبانگیرم شده و ول کنم نیست...!
تنها کاری که میکنم برایه مرگ لحظه شماری میکنم!!!!
پس بیخیال...!
 

آتراد

عضو جدید
راستش من تاحالا عاشق نشدم که حالتو بفهمم...(خداروشکر..):w12:
چون فکر میکنم تا حالا کسی رو که لیاقت احساسات واقعیمو داشته باشه پیدا نکردم
خیلی خیلی از این موقعیت هایی که میگی برام پیش اومده ها.ولی همیشه گذاشتم عقلم بره جلو واگه پسندید دلم رو رها کنم..:w16:
در صورتیکه اگه با دل جلو میرفتم حتما تا حالا الکی درگیر شده بودم وکارم به افسردگی و.. میرسید
واسه همینه که تا حالا با هیچ کس دوست هم نشدم...:w43:
توهم فقظ 1بار دل رو زندونی کن وبذار عقلت رها شه...
ی چیزایی می بینه که قلبت از دیدنشون عاجز بود...:w38:
نگی الان دیگه دیره ها..نه!!قبول ندارم...الان بهتر از پشیمونی چند سال دیگست
از خداوند بخواه موقعی که احتیاج داری، چشمات باز نگه داره..
از خودش راهنمایی بخواه..
کسیکه به اون فکر کنه نمیتونه به خودکشی فکر کنه..:w39:
یا حق:w30:
 

Similar threads

بالا